مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۲۸۱ تا ۷٬۳۰۰ مورد از کل ۵۲۴٬۶۸۵ مورد.
Cloud computing has emerged as a pivotal technology for managing and processing data, with a primary objective to offer efficient resource access while minimizing expenses. The allocation of resources is a critical aspect that can significantly reduce costs. This process necessitates the continuous assessment of the current status of each resource to design algorithms that optimize allocation and enhance overall system performance. Numerous algorithms have been developed to address the challenge of resource allocation, yet many fail to satisfy requirements of time efficiency and load balancing in cloud computing environments. This paper introduces a novel approach that classifies tasks according to their resource demands, employs a modified particle swarm optimization (PSO) algorithm, and incorporates load balancing strategies. The proposed method initially clusters tasks based on their resource requirements, subsequently utilizes the PSO algorithm to determine the best task-to-resource assignments, and finally implements a load balancing algorithm to reduce costs through balanced load distribution. The validity of the proposed method is tested and simulated using the Cloudsim tool. The simulation results indicate that the proposed method achieves lower average response time, waiting times, and energy consumption than existing baseline methods.
Towards a Critical Narrative Turn in Urban Planning
حوزههای تخصصی:
The “narrative turn” refers to a paradigm shift in planning theory and practice that emphasizes the importance of storytelling and narratives in understanding and shaping urban and regional development. This approach gained prominence in the late 20th and early 21st centuries as planners and scholars recognized the limitations of traditional, technocratic planning methods. Instead, they explored how narratives shape the perceptions, actions, and outcomes of planning processes. While the narrative turn has opened new avenues for more inclusive and reflective planning practices, it has faced significant challenges and critiques. This research aims to explore these challenges and critiques in depth and propose a critical narrative approach as a way to modify existing narrative turn in planning.
نگاشت بین رشته ای پیکره دانش عاملیت؛ گامی به سوی درک عاملیت کارآفرینانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عاملیت کارآفرینانه، که به توانایی افراد در شناسایی و بهره برداری از فرصت های کسب وکار و خلق ارزش جدید اشاره دارد، مفهومی چندوجهی است که لازمه شناخت آن استفاده از رویکرد میان رشته ای و ادغام دیدگاه های مختلف است. اتخاذ این روش در گام اول نیازمند شناخت پیکره دانش عاملیت و انتخاب رشته های مرتبط است، که در این مقاله با روش تحلیل علم سنجی انجام می شود. 18060 مقاله به زبان انگلیسی از پایگاه داده WOS انتخاب و تحلیل شد. تحلیل هم استنادی منابع، 5 خوشه اصلی جامعه شناسی، سازمان و مدیریت، تئوری نمایندگی، عصب شناختی/علوم شناختی، و روان شناسی را نشان داد. تحلیل هم استنادی نویسندگان 7 خوشه رهبران نظری را معرفی کرد. تحلیل هم رخدادی کلمات کلیدی و روند زمانی نشان داد که مفاهیمی مانند نظریه نمایندگی، عاملیت انسانی، دوگانه ساختار-عاملیت ریشه در دهه های 70 و 80 میلادی دارند، درحالی که مفاهیم جدیدتری مانند عاملیت معلم و عاملیت کارآفرینانه اخیراً به وجود آمده اند. یافته ها نشان داد که مفهوم عاملیت بسته به نوع رشته مورد مطالعه، معانی متفاوتی را به ذهن متبادر می کند. در علم اقتصاد و حقوق، در معنای «نمایندگی و رابطه اصیل-وکیل» کاربرد دارد. در مدیریت دولتی و علوم سیاسی، به معنای «سازمان یا کسب وکاری» است که فعالیتی را برای دیگری انجام می دهد. در فلسفه، جامعه شناسی، روان شناسی، آموزش، علوم شناختی و عصب شناسی به معنای «ظرفیت، شرایط یا حالت انجام عمل یا اعمال قدرت» است و به «توانایی انسان برای انجام اعمال آگاهانه و هدفمند» اشاره دارد. در نهایت برای مطالعه عاملیت کارآفرینانه در سطح فردی، مطالعه بین رشته ای روان شناسی و علوم اجتماعی پیشنهاد می شود.
تاثیر آموزش مبتنی بر محیط واقعیت مجازی و واقعیت افزوده بر یادداری دریافتی و تولیدی واژگان زبان انگلیسی در میان دانش آموزان مقطع دبیرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استفاده مطلوب و هدفمند از فناوری می تواند نقش به سزایی در بهبود کیفیت آموزش زبان انگلیسی داشته باشد. در این پژوهش، ضمن بررسی تأثیر واقعیت مجازی و واقعیت افزوده در یادداری واژگان انگلیسی در دو سطح درک و تولید، نظرات و رویکرد دانش آموزان ایرانی نیز در خصوص استفاده از این دو بستر آموزشی مورد مطالعه قرار گرفته است. برای این منظور، نمونه ای از 48 دانش آموز پسر ایرانی از یک دبیرستان در آذربایجان شرقی انتخاب و به سه گروه شامل دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل تقسیم شدند. هر گروه آزمایش بر اساس محتوای خاصی که توسط پژوهشگران طراحی و تدوین شده بود، آموزش داده شدند و گروه گواه بر اساس چارچوب رایج و متداول مدارس آموزش دید. پس از هشت جلسه آموزشی، دو پس آزمون، یکی در قالب پرسش های چندگزینه ای و دیگری در قالب تکمیل عبارات ناقص، برای ارزیابی یادداری دریافتی و تولیدی واژگان اجرا شد. برای تجزیه و تحلیل داده های حاصل از پس آزمون ها، تجزیه و تحلیل یک طرفه واریانس، و برای تحلیل داده های مصاحبه، تحلیل محتوای مضمونی به کار گرفته شد. نتایج تحلیل داده های کمی نشان داد که تاثیر واقعیت مجازی و واقعیت افزوده از نظر آماری بر یادداری دریافتی واژگان معنی دار است. با این حال، در یادداری تولیدی واژگان، این تاثیر مثبت صرفا برای واقعیت افزوده مشاهده شد. تحلیل داده های مصاحبه در دو مقوله عمده مزایا و چالش های استفاده از این دو بستر آموزشی مورد بحث قرار می گیرد. یافته های پژوهش حاضر می تواند برای معلمان، طراحان برنامه درسی و تهیه کنندگان مطالب درسی مفید باشد.
Julian Barnes’s Flaubert’s Parrot and the Writerly Text(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Critical Literary Studies, Vol ۶, No ۲, Spring ۲۰۲۴
149 - 169
حوزههای تخصصی:
This paper examines Julian Barnes’s Flaubert’s Parrot by the five semiotic codes of the French literary critic Roland Barthes introduced in his renowned work S/Z, to show that the novel is a ‘writerly’ rather than a ‘readerly’ text. The paper defines what Barthes means by the text of the writerly and then attempts to see if the selected novel yields to this sort of interpretation. Since the novel has been categorized as both modernist and postmodernist by prominent literary critics, it can be a proper case to be examined as a writerly text. The paper shows that the codes of semantic, symbolic and cultural which produce the writerly text are at work in this novel whereas the codes of the hermeneutic and proairetic which are concerned with the conventional realist novels are marginalized or even absent. The article examines the writerly text makers of the author role, the theme of biography, the notion of literary criticism and the narration of the novel, referring to the codes creating the writerly text. The paper finally concludes that the semiotic sophistication and innovations in the narrative act of the novel stem from the categories discussed in the essay, ending in the construction of a highly sophisticated writerly text.
اثربخشی توان بخشی شناختی بر توجه و بازداری پاسخ دانش آموزان نارسانویس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ تابستان (تیر) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۶
767 - 784
حوزههای تخصصی:
زمینه: توجه و بازداری پاسخ از مشکلات دانش آموزان نارسانویس هست که به درمان آن توجه چندانی نشده، لذا نیازمند مداخلات روانشناختی جدید از جمله توان بخشی شناختی است.
هدف: مطالعه حاضر باهدف تعیین اثربخشی توان بخشی شناختی بر توجه و بازداری پاسخ دانش آموزان نارسانویس انجام شد.
روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با دوره پیگیری همراه با گروه گواه بود. جامعه پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر پایه دوم و سوم ابتدایی مبتلابه اختلال نارسانویسی منطقه 15 شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که از مدارس عادی به مرکز مشاوره شرق ارجاع داده شده بودند. 14 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند؛ و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جای دهی شدند و به پرسشنامه های تشخیصی نارسانویسی یعقوبی و همکاران (1400)، آزمون توجه انتخابی، تمرکز و تلاش مندی بریکن کمپ (2002) و آزمون برو- نرو هافمن (1984) پاسخ دادند. سپس گروه آزمایش به مدت ۱0 جلسه 60 دقیقه ای برنامه آموزش توان بخشی توجه و حافظه آرام نجاتی (1397) را دریافت کردند، ولی برای گروه گواه فقط آموزش های مدرسه ارائه شد. بعد از جلسات آموزش پس آزمون اجرا شد. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش توان بخشی شناختی بر بهبود توجه و بازداری پاسخ دانش آموزان نارسانویس در مقایسه با گروه گواه مؤثر بود و این نتایج در دوره پیگیری تداوم داشت (0/01 >P).
نتیجه گیری: آموزش توان بخشی شناختی با ایجاد محیط جذاب آموزشی می تواند به عنوان یک درمان مکمل در کنار مداخلات آموزشی دیگر برای افزایش توجه و بازداری استفاده شود.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی–رفتاری با استفاده از تمثیل ها و حکایت های مولانا و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر رشد پس از آسیب در مادران دارای کودک فلج مغزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ تابستان (شهریور) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۸
1397 - 1416
حوزههای تخصصی:
زمینه: اثربخشی درمان شناختی رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر رشد پس از آسیب مورد توجه پژوهشگران بوده و با توجه به اهمیت کاربست این دو روش در بافت کشور ایران، تشخیص درمان کارآمد تر در کاهش رشد پس از آسیب از اهمیت برخوردار است.
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتاری با استفاده از تمثیل ها و حکایت های مولانا و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر رشد پس از آسیب در مادران دارای کودک فلج مغزی انجام شد.
روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون-پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی مادران دارای کودک مبتلا به فلج مغزی مراجعه کننده به مرکز توان بخشی بیمارستان فوق تخصصی فلج مغزی نورافشار و مرکز توان بخشی کارگران زعفرانیه شهر تهران در سال 1401 بودند که از میان آن ها 39 نفر با روش نمونه گیری داوطلبانه و براساس ملاک های ورود و خروج انتخاب و به روش تصادفی در 2 گروه آزمایش و 1 گروه گواه (هر گروه 13 نفر) گمارش شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه رشد پس از آسیب (تدسکی و کالهون، 1996) بود. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در نرم افزار SPSS-23 تحلیل شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که درمان شناختی-رفتاری با استفاده از تمثیل ها و حکایت های مولانا و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در افزایش رشد پس از آسیب و مؤلفه های آن در آزمودنی ها در مرحله پس آزمون و پیگیری اثربخش بودند (0/01 >p). و درمان شناختی-رفتاری با استفاده از تمثیل ها و حکایت های مولانا در مقایسه با مداخله مبتنی بر پذیرش و تعهد بر رشد پس از آسیب اثربخشی بالاتری نشان داد
(0/05 >p).
نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش محتوای درمان شناختی رفتاری مبتنی بر آثار مولانا به دلیل نزدیکی با جو روانی مادرانِ دارای کودک فلج مغزی اثربخشی بیشتری بر ارتقاء رشد پس از آسیب دارد.
بررسی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه گرایشات تکلیفی و نفسانی در جانبازان ورزشکار خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
139 - 163
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه گرایشات تکلیفی و نفسانی در جانبازان ورزشکار خراسان رضوی بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع معادلات ساختاری بوده که به صورت میدانی به اجرا درآمده است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه جانبازان ورزشکار سازمان دهی شده استان خراسان رضوی (800=N) تشکیل دادند که از بین آنها تعداد 224 پرسشنامه به شکل نمونه گیری در دسترس جمع آوری شد. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه گرایشات تکلیفی و نفسانی ساخته تراسی و همکاران (2021) که مشتمل بر 12 سؤال بوده استفاده گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های توصیفی و آزمون های آماری ضریب آلفای کرونباخ، ضریب امگا مک دونالد، ضریب تتا، ضریب تنصیف براون، تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل عاملی تأییدی در نرم افزارهای آماری SPSS، lisrel و Stata استفاده شد. نتایج نشان داد پایایی پرسشنامه (941/0=θ، 919/0=Ω، 914/0=α) می باشد. در خصوص روایی سازه و بر اساس میزان روابط و سطح معناداری، تمامی سؤالات رابطه معناداری با مؤلفه ها داشتند و توانستند پیشگوی خوبی برای عامل خود باشند. شاخ ص-های نسبت X2 به df برابر با 75/2 و (RMSEA) که برابر با 078/0 می باشد، بنابراین مدل از برازش لازم برخوردار است. همچنین شاخص های 99/0=NFI، 99/0=CFI، 97/0=GFI، 95/0=AGFI و 99/0=IFI برازش مدل را تأیید کردند. در خصوص روابط مؤلفه ها با مفهوم گرایشات انگیزشی نتایج نشان داد که هر دو مؤلفه تکلیفی و نفسانی توانستند پیشگوی خوبی برای مفهوم مورد نظر باشند.
بررسی اثربخشی روش های نقاشی تعاملی مبتنی بر رابطه والد-کودک بر علائم اختلال اضطراب جدایی کودکان ۶- ۸ سال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ پاییز (مهر) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۹
1621 - 1636
حوزههای تخصصی:
زمینه: اختلال اضطراب جدایی از متداول ترین اختلالات روانشناختی در دوره کودکی است. سبک های فرزندپروری و اضطراب والدین از جمله عوامل خطر مهمی هستند که برای بروز اختلال اضطراب جدایی شناسایی شده اند. مرور پیشینه پژوهشی نشان می دهد علی رغم انجام مطالعات مختلف در ایران در مورد اثربخشی هنردرمانی به خصوص نقاشی بر کاهش اضطراب جدایی کودکان، در مورد بررسی تأثیر ترکیب نقاشی و تعامل والد-کودک بر اضطراب جدایی کودکان، شکاف پژوهشی وجود دارد.
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی روش های نقاشی تعاملی مبتنی بر رابطه والد-کودک بر علائم اختلال اضطراب جدایی کودکان ۶-۸ سال انجام شد.
روش: طرح پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی کودکان 6 تا 8 ساله دارای اختلال اضطراب جدایی شهر اصفهان در سال 1400 بود که در مراکز پیش از دبستان و مدارس ابتدایی شهر اصفهان ثبت نام کرده بودند. جهت انتخاب نمونه آماری، در مرحله اول مقیاس سنجش اضطراب جدایی (فرم والدین) به صورت در دسترس بر روی 100 نفر از والدین کودکان سنین 6 تا 8 ساله اجرا شد و کودکان دارای اختلال اضطراب جدایی شناسایی شدند و سپس 16 نفر از والدین دارای کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی و فرزندان آن ها شناسایی شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (8 نفر) و گواه (8 نفر) گمارش شد و پروتکل درمانی در 13 جلسه 45 دقیقه ای (هر هفته یک جلسه) برای اعضای گروه آزمایش برگزار شد. ابزار جمع آوری اطلاعات در این پژوهش، نسخه والدین مقیاس سنجش اضطراب جدایی (هان و همکاران، ۲۰۰۳) بود. هم چنین جهت تحلیل داده ها در مطالعه حاضر از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار SPSS-23 استفاده شد.
یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد، روش های نقاشی تعاملی مبتنی بر رابطه والد-کودک بر کاهش علائم اختلال اضطراب جدایی و مؤلفه های آن (ترس از تنهایی، ترس از رها شدن، ترس از بیماری جسمانی و نگرانی وقوع حوادث خطرناک) در کودکان ۶-۸ سال تأثیر مؤثر و معناداری دارد (05/0 P<) و تأثیر این آموزش در مرحله پیگیری نیز تداوم داشته است.
نتیجه گیری: با توجه به تأیید اثربخشی روش های نقاشی تعاملی مبتنی بر رابطه والد-کودک بر کاهش اختلال اضطراب جدایی کودکان 6-8 سال در پژوهش حاضر، پیشنهاد می شود مشاوران مدارس و مراکز تخصصی مشاوره کودک، از این شیوه آموزشی-درمانی در جهت کاهش نشانگان اختلال اضطراب جدایی در کودکان استفاده کنند. هم چنین از حیث اهمیت تعامل والد-کودک، می توان از برنامه آموزشی- درمانی مذکور جهت تقویت رابطه والد-کودک در خانواده استفاده کرد
تدوین مدل یابی معادلات ساختاری الگوهای ارتباطی والدین با سلامت روان در نوجوانان با میانجی گری نظم جویی شناختی هیجان و ذهن آگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ پاییز (مهر) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۹
1669 - 1688
حوزههای تخصصی:
زمینه: مطابق با پژوهش های گزارش شده الگوهای ارتباطی والدین با نوجوانان در سلامت روان آن ها مؤثر است؛ همچنین بی ثباتی ها، تغییرات هیجانی و سطوح پایین ذهن آگاهی نیز با مشکلات مرتبط با سلامت روان، اضطراب، افسردگی و سلامت هیجانی در نوجوانان مرتبط است؛ در فرهنگ تربیتی غالب ایران، الگوهای بومی و منطبق با شرایط محلی برای تبیین روابط درون خانوادگی وجود ندارد؛ بنابراین نیاز به ایجاد یک الگوی بومی و مناسب احساس می شود.
هدف: هدف پژوهش حاضر ارائه مدلی برای الگوهای ارتباطی والدین با سلامت روان در نوجوانان با میانجی گری نظم جویی شناختی هیجان و ذهن آگاهی بود.
روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع مطالعات همبستگی و معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی نوجوانان 14 تا 17 ساله مشغول به تحصیل در پایه های دهم، یازدهم و دوازدهم دوره دوم متوسطه در سال تحصیلی 1401-1400 بود. تعداد 314 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه تجدید نظر شده الگوهای ارتباطی خانواده (کوئرنر و فیتزپاتریک، 2004)، پرسشنامه سلامت روانی (گلدبرگ، 1979)، پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجانی (گارنفسکی و کرایج، 2006) و پرسشنامه مهارت های ذهن آگاهی کنتاکی (بیر و همکاران، 2004) پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و مدل یابی ساختاری در نرم افزارهای Amos نسخه 24 Spss نسخه 26 استفاده شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد که در مسیر مستقیم بین الگوهای ارتباطی والدین و سلامت روان (05/0 >P) رابطه معناداری وجود دارد، همچنین در مسیر غیرمستقیم میان الگوهای ارتباطی والدین و نظم جویی شناختی هیجان (05/0 >P) و الگوهای ارتباطی والدین و ذهن آگاهی (05/0 >P) رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. اما رابطه بین نظم جویی شناختی هیجان و سلامت روان (05/0 >P) و ذهن آگاهی و سلامت روان (05/0>P) رابطه منفی و معنادار برقرار است.
نتیجه گیری: براساس نتایج این مطالعه می توان استنباط کرد که روابط مناسب در جامعه بر اساس روابط مناسب در خانواده شکل می گیرد و هر اندازه روابط درون خانواده مناسب تر باشد، خانواده و در پی آن جامعه از ثبات و استحکامی بیشتر برخوردار است. با توجه به اهمیت دو متغیر نظم جویی شناختی هیجان و ذهن آگاهی در الگوهای ارتباطی والدین و نقش تأثیرگذار آن بر سلامت روان نوجوانان، آموزش ها و کارگاه هایی که موجب ارتقای سلامت روان می شوند، برای برگزاری در مدارس تدوین گردند.
مطالعه منابع و عوامل مؤثر بر دریافت حمایت اجتماعی در میان نو دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حمایت اجتماعی یکی از متغیرهای مورد مطالعه در علوم اجتماعی به طور عام و روان شناسی اجتماعی و سیاست گذاری اجتماعی به طور خاص است. پیچیدگی ها و عدم تعادل های متعدد که از مشخصات کنونی و فزاینده جوامع مدرن در سطوح مختلف (کلان و خرد) است، مطالعات بیشتر و مداخلات حرفه ای را برای حمایت از افراد در حوزه مسائل آسیبی ناشی از تعاملات اجتماعی اقتضا می کند. حمایت اجتماعی یکی از مهم ترین این حوزه ها است که با تأثیرگذاری بر عرصه های مختلف فردی و اجتماعی سلامت روانی و بهره وری افراد را ارتقا می دهد و فرد را برای مواجهه با مشکلات یاری می رساند. نودانشجویان به دلیل اینکه در یک وضعیت انتقالی به لحاظ جمعیت شناختی و حرفه ای و تحصیلی قرار می گیرند، با چالش های استرسی مهمی مواجه می شوند که برای موفقیت تحصیلی و حفظ سلامتی (روانی و جسمی) نیازمند برخورداری از حمایت اجتماعی و شناخت منابع مؤثر آن هستند. از این رو، این پژوهش به واکاوی این منابع می پردازد. این منابع با بهره گیری از روش کیفی و با ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته از متخصصان علوم رفتاری و علوم اجتماعی واکاوی شد. سپس مضمون ها با تحلیل تماتیک شناسایی و مورد تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان می دهد نهاد خانواده، فضای آموزشی، رسانه های جمعی و شبکه های اجتماعی و همچنین گروه های دوستانه از جمله منابع ارائه دهنده حمایت های اجتماعی به نودانشجویان هستند. دریافت حمایت های اجتماعی نیز با توجه به ویژگی های فردی، اجتماعی و خانوادگی متفاوت اند. مطابق نتایج، حمایت اجتماعی، برخلاف دیدگاه های تقابلی که آن را صرفاً یا امری روانی یا امری اجتماعی تلقی می کنند، امری درهم تنیده و اجتماعی-روانی است که منابع آن بسته به شرایط حامی و متقاضی، از ویژگی های فردی، شخصیتی و روانی تأثیر می پذیرد.
تحلیل بازنمایی زنان خانه دار در سینمای دهه نود ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، مطالعه نحوه بازنمایی زنان خانه دار در سینمای دهه نود ایران است. روند افزایش میزان تحصیلات زنان به طورکلی و ثابت ماندن تقریبی میزان اشتغال آنان نشان می دهد امروزه بسیاری از زنان خانه دار، دارای تحصیلات عالی دانشگاهی هستند که موجب ارتقای کیفیت زندگی آن ها شده است. مسئله این مقاله، کشف رابطه ای است که میان زندگی واقعی زنان خانه دار و نحوه بازنمایی آن در سینما وجود دارد.
در این پژوهش از روش تحلیل متن و تکنیک نشانه شناسی سوسوری در هردو حالت تحلیل همنشینی و تحلیل جانشینی، برای کشف معانی آشکار و پنهان متن، استفاده شده است. شش فیلم ساخته شده در دهه 1390 تحلیل شده که معیار انتخاب آن ها این بوده که زن خانه دار نقش اصلی را داشته یا موضوع آن مرتبط با خانه داری بوده است.
مهم ترین یافته های تحقیق این است که اولاً داده های آماری نشان دهنده افزایش میزان تحصیلات عالی در میان زنان خانه دار ایران است. دوم آنکه این زنان در واقعیت بر وضعیت ناعادلانه خود در خانواده آگاه، معترض و خواستار داشتن منبع مالی مستقل و همکاری مردان خانواده هستند. سوم آنکه بازنمایی زنان خانه دار در فیلم های تحلیل شده به صورت کلیشه ای و فرودست است.
نتیجه نهایی اینکه علی رغم تغییرات رخ داده شده در کیفیت زندگی زنان خانه دار به دنبال افزایش میزان تحصیلات آنان، این تغییرات تأثیر چندانی در نحوه بازنمایی زنان خانه دار در سینما نگذاشته است.
واکاوی الگوی اسلامی –ایرانی شهروندی و حقوق مرتبط به آن با نگاهی به الگوهای مشابه در دیگر کشورها(مقاله علمی وزارت علوم)
قوانین کشور ما در خصوص حقوق شهروندی ابهام داشته و این ابهام در خصوص مسئله تابعیت بیشتر است. تنها در قانون اساسی به اجازه دولت مبنی بر حق سلب تابعیت از متقاضیان و دو تابعیتی تأکید شده و در این خصوص قانون موضوعه وجود ندارد. اما الگوی اسلامی-ایرانی شهروندی در کشور ما سلب تابعیت را نپذیرفته و به تمامی معاندان اجازه بازگشت به موطن داده شده است. روش تحقیق در این پژوهش به صورت تحلیلی و توصیفی بوده و هدف آن است که الگوی اسلامی-ایرانی شهروندی در ایران با مدل غربی آن قیاس شود. الگوی غربی شهروندی در سرزمین های اشغالی پیاده شده و در مواردی کثیر اعراب دارای تابعیت رژیم صهیونیستی از حق شهروندی محروم شده اند. چنین به نظر می رسد که این اقدام رژیم صهیونیستی با اصول حقوق بین الملل در تناقض می باشد. کنوانسیون های متعدد در سطح بین الملل و دیگر اسناد حقوقی و در رأس آن ها اعلامیه جهانی حقوق بشر، همگی اقدامات خودسرانه در جهت سلب تابعیت را محکوم دانسته و در شرایط خاص که اقدام دولت منجر به بی تابعیتی نشود و همچنین آخرین راه حل، پذیرفته شده است. رژیم صهیونیستی باوجود اعطای آزادی بیان به نمایندگان عرب پارلمان، در مورد تکلیف خود نسبت به شهروندان قصور داشته و در مواردی که حتی به سبب بزهکاری اعراب، از حمایت آنان خودداری کرده و درنهایت از آنان سلب تابعیت کرده است. این اقدامات کاملاً خلاف موازین حقوق بین الملل بوده و نوعی اقدام تبعیض آمیز محسوب می گردد.
افسردگی و امید به زندگی در زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی: مقایسه ای از شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۷
125 - 144
حوزههای تخصصی:
با توجه به افزایش نگران کننده آمار خیانت و طلاق، این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افسردگی و امید به زندگی زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی صورت گرفت. پژوهش حاضر نیمه تجربی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری را زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی شهر تبریز در سال 1401 تشکیل دادند. 45 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در سه گروه قرار گرفتند (هر گروه 15 نفر). گروه های آزمایشی درمان مختص گروه خود را در 8 جلسه دریافت کردند. ابزار اندازه گیری شامل پرسش نامه های افسردگی بک و امید به زندگی اشنایدر بود. داده ها توسط آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره و آزمون تعقیبی بن فرونی تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد که هر دو درمان، در مقایسه با گروه کنترل، باعث کاهش افسردگی و افزایش امید به زندگی زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی در پس آزمون شدند (001/0>P). همچنین تأثیر درمان ها بر افسردگی و امید به زندگی زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی، در مرحله پس آزمون ازنظر آماری متفاوت نبود. نتایج گواه این بود شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می توانند سبب کاهش افسردگی و افزایش امید به زندگی زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی شوند.
تبیین جامعه شناختی رفتارهای انحرافی دانشجویان: آزمون تجربی نظریه شرمساری بازپذیرنده بریث ویت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
32 - 56
حوزههای تخصصی:
رویکرد تعاملی نسبت به انحرافات اجتماعی، تعریف و رویه های کنترل آن را به سمت تقویت راهبردهای فرهنگی در کنترل رفتارهای انحرافی هدایت می کند. نظریه شرمساری بازپذیرنده بریث ویت از جمله راهبردهای فرهنگی شناخته شده در کنترل رفتارهای انحرافی است که می تواند در بستر فرهنگی- اجتماعی جامعه ایران راهگشا باشد. این نظریه به روش هایی مربوط می شود که از طریق آن جامعه به جرم و مجرمان پاسخ می دهد؛ یا با شرمسار کردن آن ها به گونه ای انگ زننده یا با بازپذیری آن ها. بنابراین مقاله حاضر در نظر دارد تا با آزمون تجربی این نظریه ضمن تبیین جامعه شناختی رفتارهای انحرافی دانشجویان، به شناخت ژرف تری از این نظریه نایل آید. یافته های مقاله حاضر به روش پیمایش و با تکمیل پرسشنامه، از 831 نفر از دانشجویان 5 دانشگاه دولتی منتخب در شهر تهران، گردآوری شده اند. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه گویای آن است که متغیرهای انگ زنی، دوستان منحرف، پایبندی به ارزش های اخلاقی وجابه جایی شرم در تبیین رفتارهای انحرافی دانشجویان نقش دارند. به طور کلی نتایج آزمون تفاوت میانگین ها گواه آن است که تفاوت های معناداری در میان دختران و پسران دانشجو به لحاظ متغیرهای مستقل دیده شده است، بدین معنا که میانگین شرمساری، بازپذیری، به هم پیوستگی، پذیرش شرم، جابه جایی شرم، درونی سازی شرم و پایبندی به ارزش های اخلاقی در دختران دانشجو بیش از پسران دانشجو است. در حالی که میانگین ارتباط با دوستان منحرف در پسران دانشجو بیشتر از دختران است و هم چنین تفاوت معناداری در انگ زنی بین هر دو جنس مشاهده نشده است.
ارزیابی کاهش بار مالی دولت از طریق گونه شناسی پیشران های مؤثر بر حسابداری نسلی در بازار سرمایه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تجربی حسابداری مالی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۱
227 - 272
حوزههای تخصصی:
کی از مفاهیم مهم در عرصه دانش حسابداری که در سال های اخیر، عاملی برای پیوند بخش عمومی با بخش خصوصی بوده است، حسابداری نسلی است که برای اندازه گیری تحمیل بار مالی بر روی نسل های آینده، در نظام اقتصادی جوامع بسط یافته است. هدف این مطالعه، ارزیابی کاهش بار مالی دولت از طریق گونه شناسی پیشران های مؤثر بر حسابداری نسلی در بازار سرمایه می باشد. این مطالعه به لحاظ روش شناسی از الگوی (1978) Colaizzi برای پیاده سازی گام های اقدام پژوهی بهره برده است. لذا بر اساس این الگو، ابتدا از طریق مصاحبه با خبرگان و کدگذاری باز، تلاش گردید تا پیشران های مؤثر بر پیاده سازی حسابداری نسلی شرکت های بازار سرمایه مشخص شوند. سپس به منظور روایی سازی گزاره ها، از طریق ارزیابی انتقادی نسبت به تطبیق گزاره ها با پژوهش های مشابه اقدام گردید تا امکان ورود گزاره ها به مرحله ی تشکیل گروه کانونی جهت بحث و تبادل نظر برای تفکیک شناختی هریک از گزاره ها در قالب یک مقوله مهیا شود. در ادامه از طریق چک لیست ارزیابی کیو، هریک از گزاره ها در حدفاصل 4+ تا 4- امتیازبندی شدند و درنهایت ماتریس 4 طبقه ای پیشران های مؤثر در پیاده سازی حسابداری نسلی باهدف کاهش بار مالی دولت بر نسل های آینده ایجاد گردد. نتایج نشان داد، از مجموع 12 مصاحبه و 217 کدباز ایجادشده، مجموعاً 22 گزاره شناسایی شدند. از طرف دیگر در بخش کمی مشخص شد، 22 معیار شناسایی شده در 4 مقوله ایجادکننده ی چارچوب گونه شناسی حسابداری نسلی شرکت های بازار سرمایه بودند. همچنین مشخص گردید، از مجموع 4 مقوله ی شناسایی شده، پیشران های پرداخت انتقالی مؤثر در پیاده سازی حسابداری نسلی مهم ترین بُعد از میان مقوله های گونه شناسی شده می باشد که می تواند در کاهش بار مالی دولت ها بر نسل های آینده مؤثر عمل نماید.
اعتبارسنجی توان اثباتی اقاریر مطرح در دادسرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشهای حقوقی دوره ۲۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۹
453 - 478
حوزههای تخصصی:
اقرار به عنوان اَشرف دلایل، اِشراف دهنده کاشفان حقیقت است. اقرار گاه نزد شخص قاضی در دادگاه و گاه در خارج از دادگاه به وقوع می پیوندد. به اولی اقرار قضایی و به دوم اقرار غیر قضایی اطلاق می گردد. مقنن کیفری در باب ابتنای احکام جزایی بر اقاریر غیرقضایی، آنگاه که اقرار یگانه مستند مثبت پرونده باشد، با توجه به تبصره 2 ماده 119 قانون آیین دادرسی کیفری و تبصره 2 ماده 218 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392، اقاریر غیرقضایی را فاقد صلاحیت توان اثباتی در قواره «دلیل» دانسته است. به نظر می رسد مقنن کیفری با اتکای بر براهینی از جمله روایات حکایتگر از لزوم اقرار عندالحاکم، نقصان در مکان و مستمع اقرار یعنی فقدان نهاد دادسرا در چرخه قضایی نظام دادرسی اسلامی و احتیاط نهادینه شده در سیاست جنایی اسلام در اثبات جرایم، بدین نتیجه متمایل گشته است که شأن اثباتی اقاریر غیرقضایی را از «دلیل» به «اماره قضایی» تنزل دهد. در این میان، نگارنده ضمن رد مدعیات حامیان نظریه مقنن کیفری معتقد است آنگاه که سخن از اقراری باشد که موجد تمامی جوانب اعتباری است، نباید هیچ مانعی سد راه امکان توان اثباتی اقاریر مطرح در دادسرا به عنوان «دلیل» مطرح گردد، مگر آنکه مقنن کیفری با توجه امتنان و احتیاط نهادینه شده سیاست جنایی اسلام در اثبات جرایم تصمیم گیرد نسبت به لغزش های افراد خاطی تغافل نماید که پذیرش این تصمیم نیز مستلزم عدم تضییع حقوق افراد در جرایم حق الناسی است.
الزامات و مولفه های تحقق پذیری روند نوظهور گردشگری آرام به عنوان بدیل پایدار گردشگری
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف : گردشگری آرام آخرین تلاشی است که در چارچوب توسعه پایدار برای مقابله با سبک زندگی شتاب زده مبتنی بر مدرنیسم ارائه شده است و بر محلیت گرایی، آرامش، تعاملات محلی، انتخاب آگاهانه مکان سفر و کمک به مقصد گردشگری تأکید دارد. در همین راستا، هدف پژوهش حاضر تلفیق و سنتز نتایج مطالعات صورت گرفته در خصوص تحقق پذیری گردشگری آرام است. روش شناسی : پژوهش حاضر، بر اساس رویکرد کیفی و از لحاظ هدف یک پژوهش توسعه ای است. در این پژوهش با روش فراترکیب به مرور نظام مند 24 پژوهش در بازه زمانی 2009 تا 2023 پرداخته شد. جامعه آماری مشتمل بر کتاب ها، مقاله ها، پایان نامه ها و رساله ها و اسناد علمی مرتبط با گردشگری آرام بود و منابع پژوهش به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. یافته ها : بر اساس یافته های حاصل از فراترکیب، 157 کد باز در خصوص تحقق پذیری گردشگری آرام حاصل شده است که به هفت کد انتخابی و 28 کد محوری(سیاست های زیست محیطی، سیاست های زیرساختی، فناوری ها و امکانات کیفیت شهری، سیاست های کشاورزی، گردشگری و صنایع دستی ، سیاست های مهمان نوازی، آموزش و آگاهی، سیاست های برای انسجام اجتماعی، انگیزه، محلیت، پایداری، رفاه اجتماعی، رویکرد تجربه مبنا، ابعاد زمانی، فضایی، چرخه ای، خطی، سطوح کلان و خرد، حمل و نقل، فراغت، محل اقامت، غذا، رستوران و پذیرایی، سازوکارها، پیامدهای زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی، تجربی، اخلاقی و خرد) طبقه بندی می شوند. نتیجه گیری و پیشنهادها : مدل تحقق پذیری گردشگری آرام مستلزم هفت مقوله کلیدی مشتمل بر الزامات، مؤلفه های کلیدی، ابعاد، عوامل تسهیل بخش، فعالیت های پشتیبان، عوامل مداخله کننده و پیامدهای خرد و کلان است. کنار گذاشتن شکل های حمل و نقل سریع، فراهم نمودن اصول سفر با کربن کم و تنظیم برنامه های توسعه زیرساخت های حمل و نقل به سمت ارتقای تحرک سبز از جمله پیشنهاهای توسعه گردشگری آرام است. نوآوری و اصالت : پژوهش حاضر با تلفیق و سنتز نتایج مطالعات پیشین توانسته است مدل تحقق پذیری گردشگری آرام را ارائه و زمینه را برای کاربست آن در مکان های هدف گردشگری آرام فراهم کند.
ملاحظات جمعیت شناختی مسئولیت پذیری اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه انجمن جمعیت شناسی ایران سال ۱۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۷
417 - 448
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با رویکردی جمعیت شناختی به مطالعه مسئولیت پذیری اجتماعی به عنوان یکی از مهم ترین جلوه های تغییرات اجتماعی فرهنگی در جهان معاصر می پردازد که مطابق نظریه گذار جمعیت شناختی دوم، عنصر تعیین کننده ای در تحولات خانواده و باروری تلقی می گردد. داده های تحقیق با اجرای پیمایشی در نقاط شهری روستایی گرگان گردآوری و تحلیل شد. سطح مسئولیت پذیری اجتماعی حدود یک سوم افراد نمونه تحقیق در حد بالا و بسیار بالا، و دو سوم باقیمانده نیز در حد پایین و متوسط قرار داشت. مسئولیت پذیری اجتماعی در زنان بیش از مردان بود و به موازات افزایش سن، مسئولیت پذیری اجتماعی نیز فزونی می یابد. مطابق نتایج، هرچه تحصیلات و درآمد افزایش می یابد، مسئولیت پذیری اجتماعی نیز رو به افزایش می گذارد.در مجموع، موفقیت پایدار سیاست های رسمی افزایش بعد خانواده و فرزندآوری مستلزم اقدامات مسئولانه و متعهدانه حکومت و دولت به منظور تامین نیازهای همه جانبه مردم است که موجبات تقویت رفتارهای مسئولانه و همراهی متعهدانه آنان را فراهم خواهد آورد.
تحلیل سازگاری «تمرکز نفس» با کثرت کنش گری آن از منظر حکمت متعالیه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن بهار ۱۴۰۳ شماره ۹۷
137 - 161
حوزههای تخصصی:
تمرکز نفس بر روی موضوعی خاص یکی از محورهای جذاب در نفس پژوهی است. در فرایند تمرکز نفس کنش گر تمام توجه خویش را در یک نقطه ی مرکزی و کانونی معطوف می کند، و برای این منظور بایستی از توزیع قوای ادراکی و تحریکی خویش اجتناب نماید؛ از این رو تمرکز با وحدت سازگاری و با کثرت منافات دارد. از سوی دیگر برخی از نفوس قویه در عین بهره مندی از تمرکزی بالا بر کنش گری های گوناگون توانمندند، و مظهر «لا یشغله شأنٌ عن شأن» شده اند؛ پرسش اصلی آن است با چه تحلیلی می توان میان تمرکز نفس که اقتضای «وحدت» و انجام یک کنش خاص را دارد، با کنش گری های متعدد برخی نفوس وفاق ایجاد نمود؟ «تمرکز» و «تکثّر» چگونه با یکدیگرجمع می شوند؟ این پژوهش بار وش عقلی- تحلیلی در پی حلّ این مسأله است.نفس انسانی در پرتو تکامل ذاتی به درجه ای از بساطت و حدت و جمعیت قوا دست می یابد که می شود مجمع انبوهی از معانی و حقایق به نحو اندماجی، در این مرحله نفس در عین توجه به ذات خویش دربردارنده کثیری از حقایق هستی است. در پرتو حرکت اشتدادی نفس، گستره ی تمرکز از یک محدوده ی مضیّق به یک دامنه ی موسّع گسترش پیدا می کند، و در نتیجه تقابل میان وحدت و کثرت زدوده شده و نفس به مرتبه ی جمعیت قوا دست می یابد.