مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۰۰۱ تا ۷٬۰۲۰ مورد از کل ۵۲۴٬۶۸۵ مورد.
منبع:
مشرق موعود سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۴
58 - 93
حوزههای تخصصی:
باوجود محدود بودن جغرافیای تحدیثِ ابن ابی عمیر به بغداد و کوفه، میراث حدیثیِ وی (مطالعه موردی روایات باب مهدویت و غیبت) در فاصله ای کوتاه از وفات او، با سرعت و بسامدی چشمگیر به سرزمین های دوردست انتقال یافت. این نکته با عنایت به پندارِ وارداتی بودن آموزه غیبت از جانب واقفه و نبود نصوص غیبت در آثار امامی عصر حضور، مطالعه دقیقِ سیرِ انتقال میراث مهدوی او را با هدفِ سنجش اصالت تاریخی آن، ضرورت می بخشد. افزون بر سفرِ پاره ای از وجوه شاگردان او به قم، نیشابور، فرارود و بصره، سهم قابل اعتنایِ اجلای قم در نسل دوم شاگردان وی و نقش مهم سفرهای صدوق در دریافت و انتقالِ آن، از مهم ترین عوامل انتقالِ پردامنه ی میراثِ اوست. داده های در دسترس در باب این انتقال گسترده، اگرچه گاه با حلقات مبهم نیز روبروست، اما اولاً این ابهام ها اندک اند، ثانیاً قابل توضیح و توجیه اند، و ثالثاً مهم ترین حلقه مفقود آن با درصد قابل ملاحظه ای از سوی أسانیدِ معطوف حمایت می شود. چنین بیانی از کیفیت انتقال میراث مهدوی ابن ابی عمیر، افزون بر تبیین اصالت میراث مذکور و دفع شبهات مطرح و مقدر در این باب، بخش مهمی از تاریخِ حدیثِ مهدویت را در سده های دوم تا چهارم ترسیم می نماید.
نقش حافظه ی شناختی در رویداد پذیری مراکز تجاری بزرگ مقیاس (مطالعه موردی: مراکز تجاری ایران مال و امارات مال)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۹
33 - 44
حوزههای تخصصی:
پرداختن به فضا و یا فضاپژوهی از حوزه هایی است که دستاوردهای آن می تواند طراحی فضا و تجربه ی آن را تغییر دهد. در همین راستا، این پژوهش در پی تفسیر نقش حافظه ی شناختی از منظر علوم شناختی در مواجهه با نظام فضایی و نظام نشانه ای در رویداد پذیری فضاهای بزرگ مقیاس است. روش شناسی این پژوهش در دستگاه تفسیری، به صورت کیفی و توصیفی است و با استفاده از فنون نگاشت رفتاری و نگاشت شناختی داده های تجربی استفاده کننده ی فضا را در دو مرکز تجاری با مساحتی بیش از یک میلیون مترمربع در تهران و دبی (ایران مال و دبی مال)، برداشت کرده است. فهم و تفسیر تجربه ی کاربران از نمونه ها نشان دادند که هر دو نظام، کاربرد و اثرگذاری متفاوتی در رویدادپذیری فضا دارند. نسبت نظام فضایی در رویداد پذیری بیشتر از نظام نشانه ای و سهم نظام نشانه ای در مسیریابی، به خاطرسپاری و به یاد اوری فضا در حافظه ی انسان بیشتر است.
بررسی و ارزیابی قابلیت های ژئوتوریستی شهرستان خلخال با استفاده از مدلهای هادزیک و فیولت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
فضای گردشگری سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۲
1 - 12
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی قابلیت های ژئوتوریستی شهرستان خلخال در استان اردبیل می باشد. در این پژوهش اقدام به مطالعه موردی 6 منطقه: غار هفت خانه، آبشار نره گر، جاده اسالم-خلخال ، چشمه ازناو ، اندبیل، پل معلق پیرتقی شده است. روشهای مورد مطالعه تحقیق روش فیولت و روش هادزیک است. نتایج مدل هادزیک نشان داد ؛ که بر اساس نتایج ارزش علمی، مازاد و آسیب پذیری از نظرکارشناسان و بازدیدکنندگان مناطق ژئوتوریستی؛ غار هفت خانه، آبشار نره گر ، جاده اسالم-خلخال ، چشمه ازناو ، اندبیل و پل معلق پیرتقی به ترتیب امتیازات و هر کدام با مقادیر (093/36) ، (895/47) ، (248/49) ، (691 /67) ، (965/28) ، (944/39) به خود اختصاص دادند. بالاترین امتیاز در این مدل مربوط به«چشمه ازناو» بوده است. همچین نتایچ مدل فیولت نیز نشان داد، بر اساس زیرشاخص های مورد مطالعه منطقه ژئوتوریستی جاده اسالم-خلخال با (25/11) بیشترین امتیاز و سایر مناطق مورد مطالعه در رتبه های بعدی قرار گرفتند. نتیجه گیری می شود؛ 3 منطقه چشمه ازناو، جاده اسالم-خلخال و آبشار نره گر از نظر توانمندی ژئوتوریستی نسبت به سایر مناطق، قدرت جذب بیشتری برای توسعه ژئوتوریسم می باشند.
Presenting the Model of Strategic Management of Human Resources in the Marketing Department based on the Grounded Theory(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In this research, the influencing factors on the behavior of human resources in the marketing department and human resource management policies and their relationship with the strategies of this department have been examined in order to identify the factors that are related to the superior performance of this department. This research was carried out in the framework of a qualitative approach and using grounded theory. The data collection tool was semi-structured interviews, which were conducted using a combination of purposive (judgmental and quota) and theoretical sampling. The theoretical saturation criterion was used to determine the sample size and 36 interviews was conducted in 14 manufacturing companies in order to finally achieve theoretical adequacy along with document content analysis. Atlas. ti software was used to analyze the data obtained from the interviews and coding. Data analysis was done in three stages open coding, axial coding, and selective coding, and based on that, a qualitative research model was presented. The results of the research led to the extraction of 669 open codes, 160 concepts and 40 categories in the form of a paradigm model include the central category (strategic management of human resources in marketing, culture, improvement and correction, coherent and aligned systems), causal conditions (control of destructive effects) , strategic human resources and competition in the market, job type, priority dimensions, value addition and customer retention), strategies (job satisfaction, commitment, trust, perceived organizational support, motivation, justice, reward, employee participation, loyalty, empowerment, empowerment, green insight into human resources and marketing), the prevailing context (demographic characteristics, psychological characteristics, organizational structure, strategy, organizational culture and supply, technology in use) and finally outcomes (superior performance, organizational citizenship behavior, key work behaviors and production axis, the effects of human resource strategies, environmental thinking and green performance) were presented.
Designing a New Behavioral Model of Blockchain Technology Acceptance in Public Banks(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Journal of System Management, Volume ۱۰, Issue ۱, Winter ۲۰۲۴
225 - 236
حوزههای تخصصی:
The purpose of the study is to design a new behavioral model of blockchain technology acceptance in public banks through content analysis. Therefore, based on the theoretical literature and behavioral theories of technology acceptance, the primary conceptual model was presented. Then, by interviewing experts selected by snowball method, the relevant model was finalized. Theoretical validity and interpretive validity methods were used to measure the validity of interviews. To check the reliability of interviews, the test-retest reliability method has been used. The validity of the factors was checked through the Delphi technique and with fuzzy calculations. According to the results, four main factors of the behavioral model are: people, environment, organization, and technology. Totally 10 sub-factors and 36 indicators were identified. This model can contribute to public banks to understand how these various factors interact with each other and how they can be improved to achieve higher acceptance of blockchain technology.
تحلیل چندمعنایی افعال مرکب دارای همکرد «کردن» در چارچوب نظریۀ صرف ساختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۰
97 - 129
حوزههای تخصصی:
همکرد «کردن» بیشترین مشارکت را در تولید افعال مرکب فارسی دارد. زیرا همکرد «کردن» در فرایند سبک شدگی می تواند بیشتر از همکردهای دیگر زبان فارسی از معنا تهی شود؛ از معنای سرنمونی خود فاصله گرفته؛ و با ترکیب با انواع فعل یارهایی با معنا و جزء کلام های متفاوت، فعل های مرکب گوناگونی بسازد (Mansouri, 2013). از این رو، فعل های مرکب با همکرد «کردن» در این زمینه، بیشترین سهم را در میان همه افعال مرکب زبان فارسی دارند. هدف پژوهش حاضر، مطالعه چگونگی تشکیل فعل های مرکب فارسی همراه با همکرد «کردن» و شناسایی و واکاوی چندمعنایی موجود بین آن ها بر مبنای نظریه صرف ساختی (Booij, 2010a & b) است. داده های این پژوهش شامل 3326 فعل مرکب همراه با همکرد «کردن» است که از فرهنگ زانسو (Keshani, 1993)، فرهنگ بزرگ سخن (Anvari, 2002)، فرهنگ ظرفیت نحوی افعال فارسی (Rasooli et al, 2011) و فرهنگ املایی خط فارسی (Sadeghi et al, 2015) گرد آوری شده اند. یافته های این پژوهش نشان داد که چندمعنایی در فعل های مرکب همراه با همکرد «کردن»، نه در سطح واژه های عینی، بلکه در سطح طرحواره ساختی و انتزاعی قابل تبیین است. از این رو، یک طرحواره ساختی مرتبه بالاتر در سطح بالایی از انتزاع درنظر گرفته شد که در پیوند با آن زیرطرحواره های ساختیِ عینی تری وجود دارد که الگوهای شکل گیری فعل های مرکب در گروه های مختلف را نشان می دهند. هر یک از این زیرطرحواره ساختی نماینده ای از یک مقوله معنایی در فعل های مرکب هستند.
بررسی تکیه در افعال زبان کردی ایلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تکیه یکی از مقوله های مهم واج شناختی و مربوط به هجاست. هدف پژوهش حاضر، بررسی تکیه در افعال زبان کردی ایلامی در چارچوب نظریه وزنی هیز (1995) است. برای انجام این پژوهش، تعداد 10 کلمه از مقوله نحوی فعل انتخاب شد و پنج گویشورِ کرد زبان مرد با میانگین سنی 40 تا 60 سال و توانایی خواندن و نوشتن در سطح ابتدایی آن ها را تلفظ کردند. گویشوران هر کلمه را سه بار ادا کردند. مجموع 150 طیف نگاشت با استفاده از نرم افزار Praat به دست آمد و بررسی شد. براساس واکه های موجود در هر کلمه بسامد پایه، شدت و دیرش تا سه رقم اعشار اندازه گیری شد. سپس با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه وتحلیل آماری انجام گرفت و با برنامه Excel گراف هایی برای آن ها رسم شد. در بررسی داده ها، برای تحلیل های آماری از آزمون هایی مانند کلموگروف اسمیرنوف، تی وابسته یا تی زوجی، ویلکاکسون و اندازه گیری های مکرر استفاده شد. نتایج به دست آمده به این شرح است: در زبان کردی ایلامی، عامل ایجادکننده تکیه واژگانی، همبسته آکوستیکی بسامد پایه است. در این زبان جایگاه تکیه، روی یکی از هجاهای ابتدایی کلمات است.
تحلیل اصطلاحات گویش شوشتری در چهارچوب دستور ساختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف توصیف و تحلیل کیفی و کمّی ساخت های اصطلاحی (ساخت های فاقد ترکیب پذیری معنایی) در گویش شوشتری براساس دستور ساختی فیلمور و دیگران (1988) و با اشاره به پیوستار نحو- واژگانی پیشنهادی کرافت (2001) انجام شده است. داده های پژوهش نیز به دو شیوه میدانی و کتابخانه ای از گویشوران بومی گویش شوشتری، فرهنگ واژه نامه ای از گویش شوشتری (نیرومند، 1356) و فرهنگ گویش شوشتری (فاضلی، 1383) گردآوری شده است. در پژوهش پیشِ رو، ابتدا با ابزار موجود در دستور ساختی، انواع عبارت های اصطلاحی گویش شوشتری براساس طبقه بندی فیلمور و دیگران (1988) تحلیل شده و در ادامه، فراوانی اصطلاحات نیز اندازه گیری شده است. نتایج نشان می دهد که اصطلاحات گویش شوشتری، براساس دیدگاه فیلمور و دیگران (1988) در چهار دستهاصطلاحات رمزگذار/رمزگشا، صوری/جوهری، دستوری/فرادستوری و دارای نکته کاربردشناختی/فاقد نکته کاربردشناختی قرار می گیرند. از بررسی مجموع 109 اصطلاح استخراج شده در گویش شوشتری، درصد فراوانی هر دسته از اصطلاحات به شرح زیر است: تعداد 47 اصطلاح (57 درصد) رمزگشا درمقابلِ 62 اصطلاح (43 درصد) رمزگذار، 91 اصطلاح (83.5 درصد) جوهری، دربرابر 18 اصطلاح (16.5 درصد) صوری و 96 اصطلاح (88 درصد) فاقد نکته کاربردشناختی درمقابلِ 13 اصطلاح (12 درصد) دارای نکته کاربردشناختی. هیچ یک از داده ها فرادستوری نبوده اند؛ درنتیجه، 100 درصد اصطلاحات دستوری بوده اند. همچنین داده های موردبررسی در این پژوهش، در بخش ساخت های پیچیده و خاص در پیوستار نحو-واژگانی پیشنهادی کرافت (2001) قرار گرفته اند.
تحلیل تطبیقی فقه القرآنی مقدس اردبیلی و صادقی تهرانی ذیل آیات مربوط به صلاه و صوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۷
135 - 165
حوزههای تخصصی:
نگاه فقه القرآنی به آیات قرآن کریم و تفسیر آیات الاحکام، نوعی استخراج و استنباط احکام شرعی از آیاتی است که به یک یا چند موضوع فقهی اشاره دارند. فقها و مفسران شیعه و سنی از دیرباز به موضوع آیات الاحکام توجهی ویژه داشته، و آثار متعددی را در معرفی و تفسیر آنها نگارش کرده اند. تفسیر آیات الاحکام؛ همانند علم تفسیر، دارای روش و مبانی تفسیری است. در اغلب این نوع تفاسیر، روش تفسیری آیات الاحکام، «اجتهادی» است و مفسر، با تلاش علمی خود و نیز با تکیه بر معیار عقل و همچنین با شناخت و رعایت مؤلفه ها و قواعد تفسیری و فقهی به تفسیر آیات الاحکام می پردازد. از جمله تفاسیر فقهی کتاب زبده البیان مقدس اردبیلی و کتاب تفسیر الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن صادقی تهرانی می باشد. با توجه به برجستگیهای هر یک از دو تفسیر و سبک و روش مؤلفان آنها، در این پژوهش سعی می شود که دیدگاه این دو تفسیر در آیات الاحکام مربوط به صلاه، صوم و حج مورد بررسی قرار گیرد سپس نقاط افتراق و اشتراک این دو تفسیر مشخص و با آراء فقهی و تفسیری برخی دیگر از عالمان و مفسران شیعه و اهل سنت ارزیابی و مقایسه می شود.
پدیدارشناسی کنش زیارت امام رضا (ع)؛ مطالعه موردی در زمستان 1398(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۵
25 - 57
حوزههای تخصصی:
با رونق گرفتن جامعه شناسی دین، زیارت نیز به عنوان کنشی دینی اجتماعی موردتوجه پژوهشگران علوم اجتماعی قرار گرفته است. در رویکرد پدیدارشناسانه به صورت خلاقانه، کنشگران اصل عمل اجتماعی را تجربه می کنند و این تجربه زیسته به صورت میان ذهنی در آگاهی دیگران نیز پدیدار می شود. این پژوهش باهدف پی بردن به آگاهی و فهم تجربه زیسته زائران و نحوه ساخت پدیدار زیارت و درک معنای تجربه زیارت از طریق توجه به اشتراک میان ذهنی زائران حرم امام رضا (ع) بر اساس رویکردی پدیدارشناسانه انجام گرفته است. اصلی ترین تکنیک مورد استفاده این پژوهش نیز مصاحبه است و موقعیتی فراهم آمده تا زائر دیدگاه خود را نسبت به دنیایی که تجربه کرده با استفاده از زبان و لغات خاص خود تشریح کند. مصاحبه ها بر اساس مدل مفهومی دیداری شجاعی زند با 5 نمونه مرد با تیپ های شخصیتی متفاوت انجام گرفته و نتایج ذیل حاصل شد: زیارت دارای ابعاد معرفتی، عاطفی و عملی است. زائران در بعد معرفتی در پی کسب معرفت نسبت به امام و شناخت این حقیقت هستند که امام واسطه ای است برای رسیدن به معبود خویش؛ بنابراین به جلب مهربانی امام نسبت به خود توجه دارند. در بعد عاطفی زیارت احساسی از آرامش و خشوع را از طریق انجام فردی و جمعی عبادات در حرم امام رضا (ع) و رعایت هرچه بیشتر اخلاقیات از سوی زائران را در پی دارد. در بعد عملی زائران با انجام آدابی معین و اهتمام در عمل به تکالیف فردی و جمعی، میزان پایبندی و متشرع بودن خود را به نمایش می گذارند.
پیش بینی پذیری بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از مدل های یادگیری عمیق (مدل هیبریدی CNN-LSTM)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
یادگیری عمیق، زیرمجموعه ای از کلاس گسترده تر از روش های یادگیری ماشین مبتنی شبکه های عصبی می باشد که اخیراً در حوزه های مختلفی از جمله پیش بینی سری های زمانی در بازارهای مالی، توجهات زیادی را به خود جلب کرده است. در این تحقیق، ابتدا بر اساس مدل های یادگیری عمیق مبتنی بر شبکه های LSTM و CNN حرکت شاخص بورس اوراق بهادار تهران پیش بینی می گردد. در ادامه با ترکیب دو مدل مذکور، مدل هیبریدی یادگیری عمیق CNN-LSTM به منظور پیش بینی شاخص بورس اوراق بهادار تهران مورد استفاده قرار گرفت. در مرحله بعد، به منظور ارزیابی عملکرد مدل های پیش بینی مذکور، سه معیار سنجش کارایی میانگین درصد قدرمطلق خطای متقارن (SMAPE)، میانگین مطلق درصد خطا (MAPE) و ریشه میانگین مربع خطا (RMSE) مورد استفاده قرار گرفت. در این تحقیق از داده های روزانه شاخص بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی 23/4/1395 - 26/1/1400 استفاده شده است. نتایج برآورد مدل ها در پیش بینی شاخص بورس اوراق بهادار تهران با گام یک روزه و مقایسه معیارهای سنجش کارایی، حاکی از برتری عملکرد مدل پیشنهادی CNN-LSTM در مقایسه با دو مدل دیگر می باشد. مدل LSTM در رتبه بعدی دقت و کارایی پیش بینی قرار می گیرد. با توجه به نتایج ارایه شده در این تحقیق، به فعالین بازارهای مالی در ایران پیشنهاد می گردد مدل های تلفیقی یادگیری عمیق را به منظور افزایش کارایی و دقت پیش بینی های خود مورد توجه قرار دهند.
تحلیل انتقادی نظریه فقهی عدم تأثیر اجازه بعد از رد در عقد فضولی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقه و حقوق اسلامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۵
229 - 242
حوزههای تخصصی:
طبق نصوص متقن یکی از شروط انتقال اموال به ملکیت دیگری، رضایت مالک است؛ لذا ازآنجاکه در عقد فضولی این رضایت روشن نیست؛ شارع مقدس صحت این عقد را منوط به اجازه مالک می داند؛ فقها برای نفوذ این اجازه شرایطی را بیان نموده اند؛ برخی از این شرایط اتفاقی بوده و در برخی دیگر بین فقها اختلاف نظر وجود دارد که از جمله شرایط اختلافی عدم تقدم رد بر اجازه است؛ مشهور فقها قائل به اشتراط این شرط بوده و در این باره به ادله ای مانند اجماع، زوال عنوان عقد، قاعده تسلیط و اصل استصحاب تمسک کرده اند؛ ماده 250 قانون مدنی ایران نیز در این مورد از مشهور فقها پیروی می کند؛ پژوهش حاضر با روش توصیفی - تحلیلی ابتدا به مناقشه در ادله این نظریه پرداخته و سپس با تمسک به صحیحه محمد بن قیس و تبیین ماهیت معاملات و کاشفیت اجازه، این اشتراط را فاقد اعتبار می داند؛ ازاین رو بازنگری و اصلاح ماده مذکور ضروری به نظر می رسد.
سنجش تلفیق انگاری روش فلسفی ملاصدرا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
کاوش های عقلی سال ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
1 - 15
حوزههای تخصصی:
ملاصدرا اولین اندیشمندی است که در راستای وصول به واقع جامع، آشکارا از جمع منابع سه گانه - وحی، شهود و برهان - سخن گفته و آن را به گونه ای روشمند در فلسفه خود بکار گرفته است. یکی از تفسیرهای این نظریه، رهیافت میان رشته ای یا همان تلفیق است. تلفیق در اینجا به معنای بهره گیریِ هوشمندانه، منطقی و منسجم از سه منبع مذکور است. ما در این پژوهش، تفسیر مذکور را به بوته نقد برده ایم تا عیار آن روشن شود و مشخّص گردد که آیا چنین تفسیری پاسخگوی مسائلی که صدرا در پی آن بوده، هست یا نه؟ نتیجه اینکه در پنج محور این تفسیر را قابل اصلاح و تکمیل یافتیم. اول، بیان نکردن چگونگی عملکرد این رهیافت، دوم بکار نبستن تلفیق در تمام فلسفه متعالیه، سوم عدم بیان جایگاه این منابع، چهارم انحصار تلفیق در روش فلسفی و آخرین آنها پاسخ گو نبودن این تفسیر از حل مسائلی که ملاصدرا به دنبال حل آنها بوده است.
تحلیل جنبش های مدنی در شهر کابل در چهارچوب نظریه عدالت فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انزوای اجتماعی در ارتباط شبکه ای با بقیه سیاست های اجتماعی چون سیاست های مربوط به آموزش، سلامت، مسکن، اشتغال، جرم، رفاه، فقرزدایی و... است و آنها را تحت تأثیر قرار می دهد و از آنها تأثیر می پذیرد. در افغانستان با استقرار حاکمیت جدید این برابری منافع و عدالت جغرافیایی همیشه مطرح بوده و شهرها به عنوان نماد مدنیت مکان بروز اعتراضات کم و بیش بوده که منجر به تشکیل جنبش هایی در شهر شده است. با دو جریان عمده اعتراض مدنی یعنی «جنبش تبسم» به دنبال کشته شدن دختری نوجوان به دلیل قومیت و مذهب و همچنین ناامن بودن مسیرهای منتهی به پایتخت و دیگری «جنبش روشنایی» به دلیل تغییر انتقال شبکه برق از مسیر ولایت بامیان، برای اولین بار توسط قومیت هزاره گام های مدنی در فضای شهر کابل شکل گرفت. این مقاله با انتخاب روش توصیفی- تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای و اطلاعات میدانی (مشاهده) در پی پاسخگویی به سوال اصلی مقاله انجام شده است: آیا جنبش های مدنی در شهر کابل با زمینه قومی واکنشی به بی عدالتی فضایی در توزیع خدمات شهری است؟ نتایج نشان از آن دارد که دگرگونی های فضایی کابل بیشتر تحت تاثیر اقوام جلوه گری می کند. در این جنبش ها گروه قومی با تبلیغات و گفتمان های متعدد توانستند گروه های قومی و اجتماعی گوناگون به ویژه دانشگاه ها، مدارس، اداره های دولتی را برای شرکت در جنبش جذب کنند و اولین جنبش های شهری کابل بدون خشونت و ناهنجارهای اجتماعی شکل بگیرد.
حقیقت ربایش پول از طریق رمزگشایی از کارت های هوشمند سرقت یا کلاهبرداری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
ربایش پول از کارت های هوشمند، از مباحث نوپدید فقهی است که ماهیت آن نیاز به واکاوی دارد. اگر فردی به صورت مخفیانه پول را از حساب دیگری برداشت کرد یا انتقال داد، آیا حقیقت این کار همان سرقت حدی موجب قطع است یا ماهیتی متفاوت دارد و عناوین «استلاب»، «احتیال» و یا «اختلاس» بر آن منطبق می شود؟ اهمیت پاسخ به این مسئله از آن روست که تفاوت فاحشی بین مجازات سرقت حدی با هریک از عناوین یادشده دیگر وجود دارد؛ زیرا در فرض نخست، مجازات رباینده قطع دست است، اما در موارد دیگر به صلاحدید حاکم، مرتکب، تعزیر می شود. پاسخ به این پرسش متوقف بر این است که یکم؛ حرز، تنها حرز مادی را شامل شود یا معنوی را هم دربرگیرد؟ دوم؛ در برداشت پول از حساب، هتک حرز صدق کند یا خیر؟ در صورتی که حرز، حرز معنوی را هم شامل، و هتک حرز نیز در آن صادق باشد، سرقت حدی محقق می شود. در نوشته پیش رو به روایات، سیره و اجماع برای اثبات اعم بودن حرز از مادی و معنوی تمسک شده و در نتیجه هیچ یک تمام دانسته نشده است. در نهایت به نظر می رسد این ربایش، کلاهبرداری است، نه سرقت.
دلالت های سیاستگذارانه حکمرانی خوب در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست علم و فناوری سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
53 - 68
حوزههای تخصصی:
دلالت های سیاستگذارانه هر نظامی در آیینه اسناد بالادستی آن به عرصه ظهور می رسد. اسناد بالادستی مبین اصول، ارزش ها، اهداف و آرمان های هر نظامی است. با توجه به اینکه یکی از رهیافت های مورد توجه در اداره سازمان های آموزشی، حکمرانی خوب است، پژوهش حاضر به منظور شناسایی دلالت های سیاستگذارارنه حکمرانی خوب در اسناد بالادستی آموزش و پرورش انجام شده است. در این پژوهش به صورت موردی سند تحول بنیادین آموزش و پروش مورد مطالعه قرار گرفته است. روش پژوهش، کیفی از نوع دلالت پژوهی به شیوه نظام مند می باشد. در بخش شاخص های حکمرانی خوب، ۲3 شاخص از ادغام شاخص های هفت منبع علمی احصا شد. سپس دلالت های موجود در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش برای شاخص های احصا شده مورد بررسی قرار گرفت. مجموعه دلالت های استخراجی پژوهش نشان داد که در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش دلالت های قابل توجهی از حکمرانی خوب می توان یافت که نشان دهنده اهمیت موضوع نزد تدوین کنندگان سند می باشد. البته دلالت های احصا شده نشان داد که بر برخی شاخص ها از جمله اخلاق مداری تاکید بیشتر و بر برخی دیگر مانند اجماع محوری تاکید کمتری شده است. اکثر دلالت های احصا شده به صورت گزاره های کلی و غیر شفاف تدوین شده اند. با توجه به دلالت های تمرکززدایی و کیفیت تنظیم گری می توان گفت همچنان بازیگر کلیدی در اداره نظام تعلیم و تربیت، نظام حاکم می باشد و اعطای استقلال لازم به دو بازیگر دیگر حکمرانی خوب (جامعه مدنی و بخش خصوصی) در دستور کار جدی تدوین گران سند نبوده است.
بررسی فرصت های شغلی رشته علم اطلاعات و دانش شناسی و مطابقت آن با سرفصل های درسی دانشگاهی این رشته در ایران: مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تجزیه وتحلیل آگهی های شغلی منعکس کننده انتظارات کارفرمایان در ارتباط با مسئولیت ها و صلاحیت های شغلی برای دانش آموختگان جهت ورود به بازار کار است. این روش برای دانشجویان و برنامه ریزان این فرصت را می دهد تا در تدوین سرفصل های درسی دانشگاهی حوزه خود آموزش های مناسب را بگنجانند. بنابراین، هدف پژوهش حاضر بررسی فرصت های شغلی حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی در جهان و مطابقت با سرفصل های درس های دانشگاهی این حوزه در ایران است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش گردآوری داده ها از نوع کیفی است که با تکنیک مرور نظام مند انجام شده است. مقالات با پیروی از دستورالعمل های ترجیحی «پریزما» برای مرور ادبیات تحقیق از دو پایگاه اطلاعاتی مهم علمی «اسکوپوس» و «وب آو ساینس» بازیابی، و پس از غربالگری و ورود به مطالعه از لحاظ هدف پژوهش، عناوین شغلی، سرفصل درس های موجود در مقالات، جامعه هدف و فضای دسترسی مورد بررسی قرار گرفتند. جامعه آماری را متونی پوشش می دهند که طی سال های 1923 تا 2023 به زبان لاتین منتشر شده اند. پس از جست وجو در پایگاه های اطلاعاتی و بازیابی 11968 مدرک، به پاکسازی و حذف موارد همپوشانی اقدام شد، و سرانجام 223 مدرک مرتبط با فرصت ها و مهارت های شغلی حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی گزینش شد. فرصت های شغلی متنوعی در اختیار دانش آموختگان حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی وجود دارد، اما با وجود رشد شغلی این حوزه و با توجه به تحلیل محتوای سرفصل های تدوین شده توسط «وزارت علوم تحقیقات و فناوری» در ایران، هرچند برخی از سرفصل های درسی عناوین شغلی را تا حدودی پوشش می دهند، اما این میزان کافی نیست. یافته ها نشان می دهد که عناوین شغلی یافت شده در 7 دسته شغلی شامل پست های خدمات فنی، پست های خدمات اطلاعاتی، پست های پژوهشی، پست های آموزشی، پست های فناوری اطلاعات و ارتباطات، پست های مرجع و مهارت های مدیریتی دسته بندی شدند. نتایج نشان داد که سرفصل های مرتبط با علوم کامپیوتر و برنامه نویسی هرچند از سرفصل های مورد نیاز برای پاسخگویی به بازار کار با توجه به عناوین شغلی است، اما این سرفصل ها به میزان کافی در درس های حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی تدوین نشده اند. به طور کلی، نتایج نشان می دهد که لزوم بازنگری در تدوین محتوای سرفصل های درس های دانشگاهی برای ارائه تخصص و صلاحیت مورد نیاز برای دانش آموختگان از خلأ های اصلی در مقاطع کارشناسی و سپس کارشناسی ارشد و دکتری این حوزه در ایران است. گسترش برنامه درسی با رویکردی بین رشته ای و استفاده از فناوری های نوین برای توسعه مهارت ها در این حوزه یک ایده قابل اجراست.
ارائه مدل بازاریابی دیجیتال در صنعت گردشگری (مطالعه موردی: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری فرهنگ دوره ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
40 - 51
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف طراحی مدل بازاریابی دیجیتال در صنعت گردشگری مورد مطالعه شهر تهران به انجام رسیده است و از لحاظ هدف کاربردی، از لحاظ رویکرد اکتشافی و از لحاظ نوع، کیفی است. جامعه آماری این تحقیق گروهی از خبرگان شامل مدیران و متولیان ارشد در حوزه گردشگری و اساتید دانشگاهی در حوزه های مدیریت بازاریابی و مدیریت گردشگری بودند که براساس روش نمونه گیری هدفمند، از میان آنها 11 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و مصاحبه شدند. براساس نتایج حاصل از تحقیق، مشخص شد که هسته اصلی در جهت نهادینه کردن بازاریابی دیجیتال در صنعت گردشگری کشور، عزم جدی مدیریت در به کارگیری ابزارهای بازاریابی دیجیتال و افزایش سهم ایران از بازار گردشگری است. در این مسیر عواملی مانند عوامل علّی شامل تأکید بر اخلاق در طراحی پیام تبلیغی، تأکید پیام تبلیغی بر مزیت های رقابتی، تطابق پیام تبلیغی با فرهنگ جامعه هدف و قدرت پیام تبلیغی برای ایجاد نیاز در مشتری بر هسته مرکزی مدل تأثیرگذار است. براساس مدل ارائه شده در تحقیق هسته مرکزی مدل از طریق دو راهبرد اصلی یعنی استفاده از رسانه های تخصصی جهت انتشار پیام تبلیغی و انتشار سیستماتیک و ویروسی پیام تبلیغی از طرق رسانه های اجتماعی می تواند پیامدهای مثبتی را رقم بزند. نکته حائز اهمیت اینکه دو عامل زمینه ای شامل فرهنگ سازی برای استفاده از بازارایابی دیجیتال در صنعت گردشگری، بودجه مناسب و فرصت داشتن برای اجرای بازاریابی دیجیتال و همچنین دو عامل مداخله گر شامل الگوبرداری از کشورهای موفق دنیا در زمینه بازاریابی گردشگری، رقابت در منطقه از لحاظ جذب گردشگر نیز بر راهبردهای مدل اثرگذار هستند. براساس این مدل، اگر مدیران و دست اندرکاران حوزه گردشگری بتوانند بازاریابی دیجیتال را در مجموعه خود نهادینه کنند، پیامدهای مهمی همچون وفاداری سازی گردشگران به مراکز گردشگری، ارزآوری و بهبود اقتصادی کشور، تقویت برند گردشگری را به دست خواهند آورد.
Orientalization of Gaming: A Postcolonial Study of Call of Duty Modern Warfare(مقاله علمی وزارت علوم)
Call of Duty is a popular first-person shooter (FPS) game. Call of Duty: Modern Warfare (2007) was the first game in the franchise which did not focus on the World Wars’ history. It was also the first Call of Duty which had a continuous interactive digital narrative (IDN). This article attempts to take a comparative approach to the game. As a cultural product, the game is susceptible to postcolonial and orientalist discourses. This article attempts to apply Edward Said’s theories to Call of Duty: Modern Warfare in order to prove that the game’s IDN was shaped by postcolonialism and orientalism. The game functioned as a cultural medium which disseminated orientalist discourses amongst its player base. As such, this article tries to not only shed light upon a lesser-known aspect of Call of Duty: Modern Warfare but also to demonstrate that computer games are not exempt from external cultural forces.
Animal Ethics in J.M. Coetzee’s Elizabeth Costello and Olga Tokarczuk’s Drive Your Spade Over the Bones of the Dead(مقاله علمی وزارت علوم)
J.M. Coetzee’s Elizabeth Costello is about animal rights and animal Ethics. In this novel, an aging novelist gives a series of lectures about animals and their moral status. Elizabeth Costello takes issue with the tradition of Western philosophical thought which is based on the binary opposition between reason and emotion. In Drive Your Plow Over the Bones of the Dead, Olga Tokarczuk’s Janina Duszejko is also an elderly woman haunted by the horror of what human beings do to animals. The present interdisciplinary study -a library-based qualitative research- reviews the similarities between these two characters and aims to show that Duszejko could be seen as Costello’s alter ego. It surveys the writers’ choice of sentience over reason, the way the texts have undermined the arguments of their major characters, and the similarities between animals and prisoners of concentration camps. Findings show that Coetzee and Tokarczuk do not uphold the Western tradition that divides experience into reason/emotion, masculine/ feminine, justice/ love, and public/ private. In both novels, the writers avoid binary oppositions and through Costello and Duszejko ask the readers/audiences to open their hearts and become one with their victims.