مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۳۸۱ تا ۳٬۴۰۰ مورد از کل ۵۳۱٬۶۴۰ مورد.
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۹۶
۲۱۲-۱۸۳
مقدمه:عوامل مختلفی بر رفتارهای پرخطر تأثیرگذار هستند. یکی از عوامل مهم و تأثیرگ ذار بر رفتار و عمل افراد، باورهای دینی آنان است. به نظر صاحب نظران مختلف، دین نقش ی کنترل ی ب ر رفتار انحرافی انسان ها داشته و همواره انسان را به سوی عمل نیک و پاداش در ازای آن دعوت می کن د دسته دیگر از عوامل موثر بر رفتارهای پرخطر، گروه همسالان هستند. هنگامی که کودکان وارد دوره نوجوانی می شوند، نقش همسالان در زندگی آنان افزایش پیدا می کند. حمایت اجتماعی از متغیرهای دیگری است که می تواند در کاهش رفتارهای پرخطر نقش داشته باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی دین داری، حمایت اجتماعی و طرد همسالان بر رفتارهای پرخطر دانش آموزان دختر متوسطه دوم منطقه درودزن شیراز بود. روش:روش پژوهش توصیفی، همبستگی و جامعه مورد نظر شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوم منطقه درودزن شهر شیراز بود که بر اساس آمار 600 نفر اعلام و نمونه پژوهش بر اساس جدول مورگان 234 نفر بود که این تعداد افراد بر اساس روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش شامل: پرسشنامه دینداری گلاک و استارک (1965)، خطرپذیری نوجوانان ایرانی زاده محمدی و احمدآبادی ( 1388)، طرد همسالان طهماسیان (1384) و حمایت اجتماعی فلمینگ و همکاران (1982) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی، تحلیل رگرسیون استفاده شد. یافته ها: بین دین داری، حمایت اجتماعی، با رفتارهای پرخطر رابطه منفی و بین طرد همسالان با رفتارهای پرخطر دانش آموزان دختر متوسطه دوم رابطه مثبت معناداری وجود دارد. بعلاوه دین داری، طرد همسالان و حمایت اجتماعی پیش بینی کننده رفتارهای پرخطر دانش آموزان دختر متوسطه دوم است. بحث: دین داری، حمایت اجتماعی، طرد همسالان بر رفتارهای پر خطر دانش آموزان تعیین کننده است.
صورت بندی نظام جامع معاذیر قراردادی در نظم حقوقی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه حقوق اسلامی سال ۲۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۷)
275 - 298
حوزههای تخصصی:
کشف زیرمجموعه های یک نظام حقوقی کلان، برای تبیین و نفوذ به عمق محتوای آن با اهمیت است، لذا ضرورت پرداختن به تمام عناوین مشترک و متشابه و گردآوری آن ها در یک طرح پژوهشی، برای ترسیم نقشه کامل جغرافیای آن عناوین، امری انکارناپذیر است. این پژوهش هدف مزبور را در خصوص «معاذیر قراردادی» تعقیب می کند. «عذر» در حقوق ایران، به تبع فقه امامیه دارای نظامی قاعده مند است، لکن تاکنون به آن در قالب یک نظام حقوقی جامع توجه نشده است؛ جستار پیش رو بر آن است که انواع معاذیر قراردادی را در یک استقراء گسترده طبقه بندی و صورت بندی کند. نگاه جامع به تمام عناوین عذر در حقوق قراردادها، از بیست و هشت عنوان پرده بر می دارد. چهارده عنوان ویژه از عذر در دو ساحت؛ یکی، تعذر و عدم امکان انجام تعهد و اجرای قرارداد، و دیگری، ساحت تعسر و سختی انجام تعهد، مجموعه نظام فقهی حقوقی عذر را شکل می دهد، که بروز هر کدام حسب مورد منجر به بطلان، انفساخ، ایجاد حق فسخ و یا لزوم تعدیل قرارداد خواهد شد. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی و رجوع به منابع کتابخانه ای و استقراء گسترده در آثار فقهاء و حقوقدانان، سعی در معرفی این منظومه جامع دارد.
بازخوانی آراء شهید دکتر بهشتی پیرامون «بیمه اجتماعی» در نظام حقوقی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه حقوق اسلامی سال ۲۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۷)
337 - 360
حوزههای تخصصی:
ضرورت بیمه اجتماعی در زندگی امروزه یکی از مهم ترین دغدغه های جوامع انسانی محسوب شده و در قوانین اساسی کشورها غالباً مورد توجه قرار گرفته است و دولت ها می کوشند تا این حق مهم را برای شهروندان خویش تأمین کنند. در نظام حقوقی ایران، این حق بنیادین در اصول سوم، بیست و یکم و بیست و نهم قانون اساسی برای همه مردم به رسمیت شناخته شده است. از میان نمایندگان ملت در مجلس خبرگان قانون اساسی، شهید سیدمحمد بهشتی که به دلیل آشنایی با نظامات و ساختارهای حقوقی دیگر کشورها، نسبت به مسائل مستحدثه فقهی از جمله بیمه دارای نگاه دقیق تری بوده است، در تصویب اصول پیش گفته نقش اساسی ایفاء کرده است. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای به دنبال پاسخ به این پرسش است که بیمه در اندیشه شهید بهشتی دارای چه جایگاهی است و نظرات ایشان پیرامون ابعاد مختلف آن دارای چه چارچوبی است؟ نتایج پژوهش حاکی از آن است که از نگاه شهید بهشتی، بیمه یک قرارداد فیمابین بیمه گذار و بیمه گر است که از جهت ماهیت فقهی، یک عقد مستقل محسوب شده و نیازی به واردکردن آن در یکی از ابواب فقهی نیست. ایشان ریشه های اسلامی بیمه را ناشی از سه اصل مهم احساس تعاون اجتماعی، احساس مسئولیت اجتماعی و اصل تکافل اجتماعی دولت اسلامی می داند و در همین راستا، وجود بیمه های اجتماعی همگانی و علی الخصوص بیمه های درمانی همگانی را یک ضرورت می داند و معتقد است دولتی بودن بیمه طبق اصل چهل و چهارم قانون اساسی، ایجاب می کند که دولت سیاست های حمایتی نسبت به مقوله بیمه اتخاذ نماید.
بررسی روند و چگونگی تغییر سبک پوشش مردان جامعه شهری ایران در دوره قاجاریه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال ۲۶ بهار ۱۴۰۴شماره ۶۹
237 - 265
حوزههای تخصصی:
سبک پوشش ایرانیان از اولین موضوعاتی بود که در پی افزایش ارتباطات با غرب از اوایل دوره قاجاریه به چالش کشیده شد و همزمان با تغییر و تحولاتی که در عرصه های مختلف سبک زندگی ایرانیان از این دوره صورت گرفت، به تدریج تغییر کرد. مسئله اصلی پژوهش حاضر بررسیِ روند و چگونگی تغییر سبک پوشش مردان با تأکید بر شهر تهران در دوره قاجاریه است. سوال اصلی پژوهش عبارت است از اینکه تغییر سبک پوشش مردان در دوره قاجاریه چه روندی را طی کرد و کدام قشرهای جامعه را شامل شد؟ هدف تحقیق، کمک به روشن شدن بخشی از تاریخ تحولات اجتماعی- فرهنگی دوره قاجاریه و نحوه برخورد با غرب و مسئله تجدد است. پژوهش حاضر به روش تاریخی و با رویکرد توصیفی-تحلیلی صورت گرفت و نتیجه آن نشان داد با واردات روزافزون پارچه های تولید غرب از اوایل دوره قاجاریه تغییراتی در جنس، طرح و رنگ لباس ایرانیان صورت گرفت. همزمان، با گسترش روزافزون ارتباطات با غرب و آشنایی با فرهنگ و تمدن غربی، سبک پوشش غربی پوشش سنتی ایران را به چالش کشید و به عنوان بدیلی برای آن مطرح شد. ابتدا سبک پوشش نظامیان و بعد از آن درباریان، به صورت دستوری و از بالا و با توجیه غیرکاربردی بودن تغییر کرد. سپس با حاکم شدن تدریجی غرب گرایی و تجددطلبی بر فضای فکری و فرهنگی جامعه و شکل گیری نهادهای اداری، آموزشی مدرن و طبقه متوسط جدید، تغییر در سبک لباس به تدریج عمومیت یافت، به طوری که تا پایان دوره قاجاریه سبک پوشش اغلب مردان تهرانی از اقشار مختلف به سبک غربی و نیمه غربی تبدیل شد.
تاب آوری در بستر فقر: مطالعه ای در میان دریافت کنندگان کمک های مالی از خیریه های شهر اصفهان
منبع:
مطالعات وقف و امور خیریه دوره ۳ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱
111 - 136
تاب آوری عامل مهمی در غلبه بر ناملایمات و سختی های زندگی به ویژه در میان فقرا و نیازمندان است. تاب آوری یک مفهوم فرهنگی، زمینه ای و تاریخی است و مفهوم سازی آن، توضیح عوامل تأثیرگذار و شناسایی راهبردهای مقابله ای آن از فرهنگی به فرهنگ دیگر متفاوت است. همچنین بی توجهی به آن می تواند منجر به فهم نادرست این موضوع در افراد یا اجتماعات موردمطالعه شود. این مطالعه کیفی باهدف واکاوی معنای تاب آوری در میان دریافت کنندگان کمک های مالی از خیریه ها در شهر اصفهان انجام شد. این پژوهش با استفاده از روش تحلیل مضمون در میان مشارکت کنندگانی صورت گرفت که به صورت هدفمند برای این کار انتخاب شده بودند. با تجزیه وتحلیل مصاحبه ها، پنج مضمون کلی به دست آمد. «معنا و مفهوم رنج های زندگی»، «اتکا به منابع حمایتی»، «حفظ کرامت در شرایط سختی»، «واکنش در برابر استیصال» و «چشم اندازهای گذار». تحلیل کیفی ما نشان داد که تاب آوری در منظومه فکری و ذهنی مشارکت کنندگان صرفاً امری فردی نیست، بلکه ارتباط تنگاتنگی با زیست اجتماعی و تجربیات و تعامل آنان با سایر حوزه های زندگی شان دارد. نتایج این پژوهش می تواند برای مداخلات پیشگیرانه خیریه ها و سمن ها باهدف افزایش تاب آوری نیازمندان و فقرای شهری سودمند باشد.
حقوق بشر علیه حقوق بشر؛ گفتمان حقوق بشر از زبان رهایی بخش تا ابزار سلطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گفتمان «حقوق بشر» در عصر مدرن برای دفاع از بی قدرتان و رهایی بخشی انسان ها از یوغ استیلا و تفوق صاحبان قدرت مطرح شد. این گفتمان به سرعت جایگزین دیگر سامانه های هنجاری شد و هم اینک در قرن بیست ویکم میلادی، مهم ترین زبان هنجاری برای نقد قدرت سیاسی و حمایت از حقوق فردی است. با این همه، حقوق بشر واجد یک وجه تناقض آمیز و سویه تاریک است؛ امروز، محتوا و ظرفیت های نهادین حقوق بشر به منبع و ابزاری مشروعیت بخش برای تسلط صاحبان قدرت بر ضعفاء تبدیل شده است. این مقاله با رویکردی انتقادی در ضمن روش توصیفی تحلیلی، به این وجه متناقض از گفتمان حقوق بشر می پردازد و ریشه های آن را در چهار گزاره نشان می دهد؛ «گزاره اول» از غیاب مبنای نظری کافی و وحدت آفرین برای توجیه حقوق بشر آغاز می کند. بی مبنائی، راه را بر ابهام معناشناختی و عدم قطعیت مفاهیم «گزاره دوم» و تکثر مصادیق متعارض حق ها «گزاره سوم» هموار می کند. این سه مقدمه به انضمام وابستگی حقوق بشر به ضمانت اجرایی به نام قدرت، گفتمان حقوق بشر را به ابزاری برای بسط استیلا و انقیاد «گزاره چهارم» تبدیل می کند. وانگهی، چنان چه درون یا بیرون از گفتمان حقوق بشر راهی برای خنثی سازی این خطرات نباشد، باید عطای این منجی عصر مدرن را به لقایش بخشید.
امکان سنجی تحلیل نامه 53 نهج البلاغه از منظر قواعد آیین دادرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه حقوق اسلامی سال ۲۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۷)
231 - 250
حوزههای تخصصی:
نامه پنجاه و سوم نهج البلاغه، مشهور به عهدنامه امیرالمؤمنین علی علیه السلام با مالک اشتر، متضمن دستورات و هنجارهایی برای اداره شئون مختلف حکومت است. قضاوت و دادرسی نیز به عنوان یکی از مهم ترین شئون حکومت، به طور ویژه در این عهدنامه مورد توجه قرار گرفته است. مقاله حاضر با شیوه توصیفی تحلیلی به دنبال یافتن پاسخ برای این پرسش است که آیا موازین آیین دادرسی و شیوه رسیدگی محاکم، در این نامه منعکس شده است یا خیر؟ دور از نظر ارباب دانش نیست که مقررات دادرسی را می توان به سه دسته «اصول»، «قواعد آیینی» و «تشریفات» تقسیم کرد. اگر چه برخی از دکترین دادرسی در حقوق ایران، این نامه را از منابع مهم دادرسی اسلامی می دانند و معتقدند موازین قضایی تحت عنوان سیمای قاضیان در این نامه مورد تصریح قرار گرفته است، امّا حسب نتیجه این جستار، عهدنامه مالک تنها متضمن دو اصل بنیادین دادرسی است و سایر قواعد دادرسی انعکاسی در آن نیافته است؛ تحلیل مضمون عهدنامه نشان می دهد که «حکمرانی قضایی» و «مدیریت قوه قضاییه» پایه و مایه اصلی آن بوده و به همین علت، از اساس وارد جزئیات دادرسی و تشریفات رسیدگی نشده است و امکان تحلیل عهدنامه از منظر تشریفات دادرسی محاکم، امری بعید است. وانگهی، به عقیده برخی فقیهان اسلامی، شکل و شیوه دادخواهی و دادرسی، منطقه الفراغ است و حد شرعی معینی ندارد و آن حضرت ضمن اشاره به اصول کلی مدیریت دستگاه قضاء، سایر جزئیات را به بنای عقلا و مقتضیات زمان سپرده و فرمانی در این خصوص صادر نکرده اند.
بررسی جامعه شناختی راهکارهای افزایش مشارکت اعضای تعاونی ها در امور مربوط به شرکت های تعاونی (مورد مطالعه: شرکت های تعاونی شهر اهواز)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تعاونی ها دموکراتیک ترین سازمان های روی زمین هستند که اعضای آن صاحبان اصلی آن هستند، انتظار می رود تعاونی ها از این ویژگی که بسیار ارزشمند است بتوانند بیشترین سود و استفاده را ببرند. هدف از پژوهش حاضر بررسی و ارائه راهکارهای افزایش مشارکت اعضای تعاونی ها در امور مربوط به شرکت های تعاونی شهر اهواز است.روش بررسی: این پژوهش با رویکرد کمی، روش پیمایشی و با استفاده از تکنیک پرسشنامه برای جمع آوری داده ها انجام شده است. بر اساس فرمول کوکران تعداد 350 نفر از بین کل اعضای تعاونی ها به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای بود. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss نسخه ی 22 انجام شد.یافته ها و نتیجه گیری: یافته ها نشان داد که بین بین دیدگاه مدیران در مورد اهمیت مشارکت اعضا، میزان اطلاع از برنامه های مربوط به امور تعاونی، میزان اطلاع از جلسات مربوط به امور تعاونی، میزان رضایت از اطلاع رسانی در امور مربوط به تعاونی، رضایت از عملکرد مدیران، میزان تمایل مدیران به شرکت اعضا در جلسات، تشویق مدیران به شرکت اعضا در جلسات و آگاهی اعضا از فواید مشارکت در امور مربوط به تعاونی با میزان مشارکت اعضای تعاونی رابطه معناداری وجود داشته است اما بین میزان سرمایه اعضا در تعاونی و میزان مشارکت آنها رابطه معناداری وجود نداشته است. هم چنین نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که متغیرهای میزان اطلاع از جلسات تعاونی، میزان اهمیت مشارکت اعضا و میزان رضایت از عملکرد مدیران بیشترین سهم را در تبیین مشارکت اعضا تعاونی ها در امور مربوط به شرکت های تعاونی داشتتند و در کل 80 درصد از تغییرات متغییر وابسته را تبیین کردند که نشان دهنده تبیین بسیار بالایی است.
ارائه چارچوب توسعه شهروند محوری در اداره امور عمومی (مورد مطالعه: شهرداری زنجان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
اداره امور عمومی شهروند محور رویکردی برای حکمرانی است که نیازها و منافع شهروندان را در مرکز تصمیم گیری و ارائه خدمات قرار می دهد. این موضوع شامل طراحی و اجرای سیاست ها و برنامه های عمومی است که پاسخگوی نیازها و ترجیحات شهروندان باشد و اطمینان حاصل شود که خدمات عمومی در دسترس، کارآمد و مؤثر هستند. از این رو پژوهش حاضر با هدف ارائه چارچوب توسعه شهروند محوری در اداره امور عمومی در شهرداری زنجان انجام شده است. این پژوهش کیفی و با استفاده از تحلیل مضمون تدوین شده است؛ در این پژوهش با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با خبرگان سازمانی و دانشگاهی خط مشی گذاری، مدیریت دولتی و مدیریت شهری به تعداد 17 نفر یافته ها تحلیل و الگوی حاضر طراحی شد. بر این اساس با تحلیل محتوای مصاحبه ها با استفاده از نرم افزار 2020Maxqda ابعاد مربوطه استخراج و میزان اهمیت و اولویت هر یک با استفاده از تکنیک آنتروپی شانون تعیین شد. براساس رویکرد پژوهش 3 جنبه، 31 مولفه و 146 کد استخراج گردید. مدیران و مسئولان ملی و استانی ابتدا بایستی شاخت و آگاهی دقیقی از پیشایندهای توسعه شهروند محوری به دست آورند و سپس اقدام به اتخاذ و پیاده سازی راهبردهای اثربخش نمایند تا به پیامدهای شناسایی شده دست یابند. در این پژوهش، الگوی توسعه شهروند محوری در قالب 31 مولفه ارائه شد. از آنجا که تاکنون مدل جامعی برای توسعه شهروند محوری ارائه نشده است، این پژوهش می تواند در توسعه ادبیات حوزه پژوهش و تبیین اهمیت دموکراسی محلی سودمند باشد.
تحلیل اجتماعی سیلاب شهرستان آق قلا بر مبنای چارچوب توسعه و تحلیل نهادی سیاسی (PIAD)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۳
79 - 110
حوزههای تخصصی:
امروزه سیل به عنوان پدیده ای چندوجهی و پیچیده مطرح که با ظهور محرک ها و عوامل جدید با روی آوری به الگوواره های غیر کالبدی و غیر مهندسی، تنوعی از رویه ها و الگوها به منظور مقابله و مدیریت سیلاب ها آمیخته شده با مداخلات انسانی شکل گرفته است. لذا نظریه های نهادگرایی و مکتب نو نهادگرایی ازجمله نظریه های پیشگام در سه دهه اخیر به منظور مدیریت پایدار شهری با تأکید بر نقش نهادها در وضع قوانین، هماهنگی بین سازمان ها و افزایش آگاهی عمومی، در راستای ایجاد ساختارهای مناسب و تقویت همکاری بین تمامی ذینفعان راهکارهایی برای کاهش آسیب پذیری جامعه در برابر مخاطراتی مانند سیل مطرح شده اند. هدف این پژوهش، بررسی ظرفیت ها و کاستی های ساختاری-نهادی شهرستان آق قلا در مدیریت بلایا با تمرکز بر سیل سال 1398 و رویکرد جامعه محور است. بدین منظور از روش تحقیق ترکیبی (کمّی و کیفی) و مبتنی بر چارچوب سیاسی توسعه و تحلیل نهادی (PIAD) به عنوان یکی از چارچوب های جامع تحلیل نهادی استفاده شده است. ابزار جمع آوری داده های پژوهش شامل یک پرسشنامه محقق ساخته و داده های پیمایشی گردآوری شده از شهرستان آق قلا در سال 1402 خورشیدی با حجم نمونه 400 نفر و مقایسه با داده های تحلیل ثانویه اسناد معتبر کشوری در حوزه اجتماعی در زمان وقوع سیل سال 98 است. یافته های تحقیق بیانگر حضور مجموعه ای از شواهد در خصوص کمبودها و نقایص ابعاد اجتماعی پشتیبان سیلاب به عنوان یکی از اضلاع کانونی مدیریت مطلوب سیلاب های شهری در کنار سایر متغیرهای برون زا در چارچوب (PIAD) است. درمجموع نتایج نهایی بیانگر لزوم تجدیدنظرهای جدی در نوع دیدگاه به حوزه عمومی شهر یا متغیر جامعه و ویژگی های آن به دلیل نقش پراهمیت آن در مدیریت بلندمدت، جامعه محور، مشارکتی و پایدار سیلاب های شهری به عنوان یک مخاطره پیچیده شهری است.
تئاترموزه
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۱
25 - 33
حوزههای تخصصی:
« تئاترمیراث » یا « تئاترموزه » یکی از شاخه های نمایش های کاربردی در هنرهای نمایشی است که ویژگی اصلی آن، انتقال مفاهیم آموزشی و اطلاعات فرهنگی از طریق رسانه تئاتر است. کشور ایران، با تمدنی چند هزار ساله، از سرزمین های برخوردار از جاذبه های تاریخی، باستانی و موزه های متنوع فرهنگی در سراسر اقلیم تمدنی خود به شمار می آید . تئاترمیراث به عنوان رسانه ای کاربردی، با بهره گیری از شیوه های اجرایی و نمایشی، می تواند یکی از مؤثرترین ابزارهای ارتباطی برای بازدیدکنندگان موزه ها و اماکن تاریخی و باستانی باشد؛ ابزاری برای دریافت و تجربه آموزه های تاریخی، سیاسی، مذهبی و اجتماعی تمدن ایران. ظرفیت های هنرهای نمایشی و اجرای زنده در محیط های موزه ای، امکان گسترش آموزش، ارتقای سطح فرهنگ عمومی تاریخی و تمدنی، و نیز ایجاد تجربه ای تلفیقی از یادگیری و سرگرمی را برای مخاطبان فراهم می کند . هدف این پژوهش، شناسایی ظرفیت ها و قابلیت های بالقوه تئاترمیراث به عنوان رسانه ای آموزشی و ارتباطی، در مقایسه با سایر رسانه های آموزشی است . در این راستا، کارکرد تئاترموزه نه صرفاً به مثابه نمایشی در حیطه درام، تجارت یا سرگرمی، بلکه به عنوان ابزاری کاربردی برای آموزش و آگاهی بخشی در کانون توجه قرار دارد . مزیت استفاده از مکان های غیرمتعارف و بناهای میراث فرهنگی در اجرای نمایش های مکان محور، و بهره گیری از رسانه موزه - تئاتر برای انتقال آموزه های موزه ای به مخاطبان، از دیگر مباحث مورد توجه در این نوشتار است. این مقاله با رویکرد توصیفی–تحلیلی و بر پایه مطالعات کتابخانه ای و منابع الکترونیکی، در پی پاسخ به این پرسش است که آیا رسانه تئاتر و عناصر دراماتیک نمایشی، در قالب تئاترموزه، می توانند به عنوان ابزاری مؤثر برای ارتباط، آموزش و تجربه سازی در فضاهای فرهنگی و تمدنی ایران به کار گرفته شوند؟
رسانه های معاصر: بین تبادل دانش و انتقال تجربیات هنر تجسمی
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۱
43 - 53
حوزههای تخصصی:
بدون تردید مهم ترین ویژگی عصر پسافناوری در حوزه ارتباطات، علاوه بر حذف محدودیت های فیزیکی، کاستن از نیاز به زمان و مکان است. امری که سبب ایجاد یک انقلاب اطلاعاتی بی پایان شده است. افزایش ژرفای سوادِ فرهنگی در مخاطب آثار هنر تجسمی دیگر تنها به تقویت تجربه از طریق دانش اندوزی محدود نمی شود؛ بلکه تعامل مستقیم و ارتباط با جامعه هنری به واسطه استفاده از رسانه های معاصر، نقش فعالی در ساحت آفرینش و گسترش هنر تجسمی (در شاخه های هنری متنوع) ایفا می کند. هرچه دانش مخاطب درباره تاریخ هنر، سبک ها، روش ها و تکنیک های مختلف آن افزون تر باشد، فرهنگ او عمیق تر شده و تجربه اش افزایش می یابد و این امر به او توانایی رسیدن به مراحل بالاتر در حوزه درک و تحلیل هنری را می دهد. به این ترتیب، زمانی که فرآیندهای فنی و ذهنی را که هنرمند در هنگام خلق اثر هنری خود طی می کند، به واسطه رسانه ثبت (و به مخاطبان منتقل) می شود، رسانه می تواند دانش را به چیزی ملموس (برای مخاطبان) تبدیل کند. این امر به رشد درک هنری و ارتقای آگاهی زیبایی شناختی فرد و جامعه کمک می کند. این پژوهش به دنبال تبیین چگونگی بهره گیری از رسانه های معاصر به عنوان پایگاه دانشی مهم در هزاره سوم، در گسترش و انتقال تجربیات هنر تجسمی محلی و جهانی است. همچنین در پی تشریح امکاناتی است که رسانه ها از طریق این ارتباط هنری بی پایان برای توسعه برنامه های درک و تحلیل هنری ارائه می دهند؛ موضوعی که به واسطه فرآیند ارتباط متقابل بین عموم مخاطبان هنر -به ویژه دانشجویان هنر تجسمی - و فعالیت های هنری متنوعی که در بستر اینترنت برگزار می شود ممکن شده است.
اثربخشی مداخله روانی- تربیتی هوش متبلور ماهر بر افزایش هوش سیال در دانش آموزان دوره دوم ابتدایی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی بسته مداخله روانی- تربیتی هوش متبلور ماهر بر هوش سیال دانش آموزان دوره دوم ابتدایی شهر تهران بود. روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها در زمره پژوهش های شبه آزمایشی با الگوی پیش آزمون پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان دوره دوم ابتدایی (10 تا 12 سال) شهر تهران در سال تحصیلی 1403-1402 بود. تعداد 40 نفر از این دانش آموزان با روش خوشه ای مرحله ای انتخاب شده و به صورت تصادفی در گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گردآوری داده ها با آزمون چندوجهی هوش سیال ماهر (MMFIT) صورت گرفت. گروه آزمایش بسته مداخله روانی- تربیتی هوش متبلور ماهر را طی 14 جلسه 90 دقیقه ای دریافت کردند. گروه کنترل در این فاصله مداخله ای دریافت نکردند. تجزیه و تحلیل داده ها با تحلیل واریانس آمیخته چندمتغیره و نرم افزار SPSS نسخه 27 انجام شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که بسته مداخله روانی-تربیتی هوش متبلور ماهر بر ابعاد هوش سیال (22/0=h2 تا 83/0=h2) تأثیر معناداری دارد (001/0>P). نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش بسته مداخله روانی- تربیتی هوش متبلور ماهر بر افزایش هوش سیال (ادراک، استدلال، توجه، حافظه و سرعت پردازش) کودکان 10 تا 12 سال موثر است و می تواند به عنوان یک مداخله اثربخش در این گروه سنی مورد استفاده قرار گیرد.
Evolution of Digital Transformation in Construction Research: Topic Modelling Analysis(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This article examines digital transformation in the construction industry, which begins with adopting digital technologies and culminates in comprehensive organizational change. The diverse and often conflicting conceptualizations in this field have created ambiguity in the theoretical framework of digi-tal transformation in construction. Using topic modeling and pattern analysis, this study identifies key themes and trends in the domain. The article analyzes 1,308 articles published between 1990 and 2023 to review research areas related to digital transformation in the construction industry. It identifies six main topics: Security & Safety, Organization & Project Management, Digital Simulation & Interaction, Sustainability, Innovative Building Materials, and Dynamic Monitoring Methods. The analysis reveals that Organization & Project Management is the most researched topic, while Sustainability receives the least attention. The article offers recommendations for advancing research in this field and serves as a valuable reference for researchers and practitioners interested in digital transformation in construction. By addressing existing criticisms, it provides a clear map of the field’s structure and trends, comple-menting previous qualitative studies with a broader, more structured, and objective analysis.
A Hybrid Approach to Feature Extraction and Information Gain-Based Reduction for Image Classification(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Image classification is a significant process in the field of computer science. It has applications in every field, such as spam detection in emails, medical diagnosis, image recognition, sentiment analysis, object detection, weather forecasting, pattern recognition, and security. Image classification deals with the grouping of images based on labels or characteristics. Feature extraction, feature selection, feature reduction, and classification are the main steps used to classify images. A medicinal and non-medicinal flowers data set is prepared by clicking images for the study. Methodology is used to achieve satisfactory classification results on the seeds, Wisconsin Diagnostic Breast Cancer, Heart Failure Clinical Records, and Wisconsin Prognostic Breast Cancer data sets, which are taken from the University of California, Irvine (UCI) repository. The proposed methodology suggests an efficient feature extraction and selection approach for data sets under consideration. An information gain-based genetic algorithm is used for feature reduction. It is performed on the extracted features to retrieve an optimized feature set. Fitness of the features is evaluated to choose the most relevant features. A neural network is used to classify the obtained feature subset. Better classification results are attained with the help of feature extraction and feature reduction.
Optimizing Vertical Handover Using Multi-Criteria Decision Making in Heterogeneous Networks(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Journal of Information Technology Management , Volume ۱۷, Special Issue on SI: Intelligent Security and Management, ۲۰۲۵
63 - 86
حوزههای تخصصی:
Vertical handover (VHO) in heterogeneous wireless networks is essential to keep users continuously connected and also to guarantee that the Quality of Service (QoS) of mobile communications is adequate. The focus of this paper is to apply various Multi-Criteria Decision Making (MCDM) tools to model a comprehensive VHO decision-making framework. This proposed methodology brings together more than one parameter of a given networking environment, such as signal intensity, QoS, and energy requirements, into one or more decision models. Using analytical methods such as the Analytical Hierarchy Process (AHP) for criteria weighting, we continuously optimize network conditions, thereby enhancing the efficiency and reliability of Vertical Handover (VHO). Several experiments were made to test the efficiency of the given MCDM-based VHO algorithm. The performance evaluation of the proposed method reveals superior handover performances in terms of success rates, less latency, and better QoS as compared to other VHO techniques. In addition, our research conclusion implies that integrating MCDM into the VHO decision-making will not only facilitate the network resource optimization but also improve the user satisfaction in the heterogeneous networking domain. This paper, in the wireless communications area, makes a significant contribution by presenting a powerful framework for DNS and VHO. The subsequent studies will be directed towards improving this algorithm for real-time applications and experimentation in the new generation networks, such as 5G Networks.
An Analytical Framework for Evaluating the Impact of Digital Transformation Technologies on Business Performance: A Natural Language Processing Approach(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Extensive technological advancements have highlighted the importance of digital transformation in improving business performance. While prior research on this topic has been done in the information systems and business management domains, it has been limited to specific areas. Therefore, it is crucial to evaluate the impact of digital transformation comprehensively. This research aims to systematically identify critical themes, significant topics, main concepts, and trend priorities. The study involved the analysis of 474 research papers from 2015 to 2024 from reputable databases such as SCOPUS, Web of Science, and IEEE Xplore. First, thematic analysis identified the main themes and interpreted their relationships. Identified themes refer to technological changes at the operational and strategic levels through data analytics, digitalization, collaborative learning, and digital interaction. Realizing that digital transformation leads to value creation, improved service quality, customer experience, and long-term communication in digital ecosystems. These findings were related to dynamic capability theory concepts and compared with theory constructs like sensing, seizing, and transforming. Next, text mining techniques were used for deeper investigation, including word cloud, topic modeling (Latent Dirichlet Allocation), and text clustering (K-means). Findings were categorized into three perspectives: business, customer, and systemic, highlighting the influential role of digital technologies, particularly artificial intelligence (AI) capabilities. Moreover, trend analysis presented research priorities using VOSviewer. Finally, research innovation involved designing thematic networks and examining the relevance of significant topics as a research artifact with subtle differences compared to the conducted research. This novel approach provides five targeted propositions to audiences for future research.
Constructing Parenthood After Infertility: A Narrative Study of Adoptive Parents(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: This study aimed to explore how adoptive parents construct their identities and meaning of parenthood following experiences of infertility. Methods: This qualitative research employed a narrative methodology to investigate the lived experiences of 31 adoptive parents residing in Austria, all of whom had previously experienced infertility. Participants were recruited through purposive sampling, ensuring diversity in gender, relationship status, and duration since adoption. Data were collected through semi-structured interviews, each lasting between 60 and 90 minutes. Interviews were transcribed verbatim and analyzed using thematic narrative analysis with the assistance of NVivo software. Theoretical saturation guided the cessation of data collection. Data analysis focused on identifying shared themes and patterns in the way participants narrated their transition from infertility to adoptive parenthood. Findings: Three major themes emerged from the data: Redefining Parenthood, Emotional Journey, and Social and Relational Adjustments. Within these categories, participants described subthemes such as letting go of biological ties, reconstructing identity, symbolic rituals, emotional ambivalence, hope and renewal, navigating social stigma, and coping with institutional processes. Participants emphasized the importance of narrative reconstruction, spiritual or moral reframing, and peer support in legitimizing their parental identity. Despite the fulfillment found in adoption, many expressed that emotional residues from infertility persisted, shaping their experience of parenthood in both subtle and explicit ways. Conclusion: The findings highlight that adoptive parenthood after infertility is a complex, emotionally layered, and socially negotiated process. Narrative identity construction plays a vital role in helping individuals reconcile reproductive loss with the joys and challenges of adoption.
آسیب شناسی عدم گرایش دانش آموزان به مهارت تفکر خلاق و ارائه راهکارهایی جهت تقویت و توسعه استفاده از آن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهش های کیفی در علوم تربیتی سال اول بهار ۱۴۰۴ شماره ۲
168 - 197
حوزههای تخصصی:
تفکر خلاق به معنای توانایی تولید ایده ها، راه حل ها یا مفاهیم جدید و نوآورانه است. گرایش دانش آموزان به مهارت تفکر خلاق از اهمیت زیادی برخوردار است، زیرا این مهارت می تواند تأثیرات مثبتی بر رشد فکری، اجتماعی و حتی حرفه ای آنها بگذارد و آنها را برای مواجهه با چالش های آینده آماده می سازد. پژوهش حاضر با هدف کاوش در بررسی عوامل زمینه ساز عدم گرایش دانش آموزان به مهارت تفکر خلاق و ارائه راهکارهایی جهت تقویت و توسعه استفاده از آن صورت گرفته است. پژوهش از نوع کیفی-توصیفی می باشد؛ و به روش فرا مطالعه از نوع فراترکیب و با استفاده از منابع کتابخانه ای و بررسی اسناد مکتوب و متون علمی به روش مرور سیستماتیک بر اساس قاعده اشباع نظری و جهت تجزیه و تحلیل داده ها با راهبرد پژوهشی نظریه داده بنیاد و به روش کدگذاری سه مرحله ای باز، محوری و انتخابی انجام شده است. نتایج نشان داد که عوامل زمینه ساز عدم گرایش دانش آموزان به مهارت تفکر خلاق عبارتند از: شاکله وجودی، خانوادگی، آموزشی، بوم شناختی، ضمیر ناخوداگاه، اختلالات و عوامل هیجانی. همچنین پیامدهای عدم گرایش به این مهارت منازعه هویتی، تحصیلی، وفاق و همبستگی، انگیزشی و تمرکز، عملکردهای روان شناختی و ساختار محوری مدیریت رفتاری را در بر خواهد داشت. در نهایت، جهت تقویت و توسعه این مهارت؛ راهکارهای خانوادگی، مدیریت فردی، تعلیم و تربیت، حمایت عاطفی، توسعه مهارت ها و توانایی ها و فعالیت های فرهنگی به دست آمد.
Comparison of the Effectiveness of Acceptance and Commitment Therapy and Solution-Focused Therapy on Marital Quality of Life and Sexual Communication Intelligence in Couples with Marital Conflicts(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: The present study aimed to compare the effectiveness of Acceptance and Commitment Therapy (ACT) and Solution-Focused Therapy (SFT) on marital quality of life and sexual communication intelligence in couples experiencing marital conflicts. Methods: This study was applied in terms of its objective and employed a quasi-experimental design with a pretest-posttest structure, a two-month follow-up, and a control group for data collection. The statistical population consisted of all couples aged 25 to 40 who had marital conflicts and visited counseling and psychology clinics in District 13 of Tehran in 2023. From this population, 45 couples were selected using purposive sampling. The research instruments included the Sexual Communication Intelligence Questionnaire (Dehkordi et al., 2021) and the Marital Quality of Life Questionnaire (Babci et al., 1995), which were completed by the couples. One group underwent Solution-Focused Therapy in eight 90-minute sessions, while the other group received Acceptance and Commitment Therapy in ten 90-minute sessions. Data analysis was conducted using repeated measures ANOVA in SPSS software. Findings: The results indicated that Acceptance and Commitment Therapy had a positive effect on marital quality of life and sexual communication intelligence. Additionally, Solution-Focused Therapy was also effective in improving these two components (p < .05). Conclusion: The findings of this study demonstrate the effectiveness of both therapeutic approaches—Solution-Focused Therapy and Acceptance and Commitment Therapy—on marital quality of life and sexual communication intelligence. A comparison of the two methods revealed that Acceptance and Commitment Therapy was more effective than Solution-Focused Therapy.