مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۹٬۳۶۱ تا ۹۹٬۳۸۰ مورد از کل ۵۲۴٬۶۸۵ مورد.
منبع:
مطالعات مدیریت انتظامی سال شانزدهم پاییز ۱۴۰۰شماره ۳
111 - 138
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف : پژوهش حاضر با هدف بررسی قابلیت های جانشینی رهبری در انجام مأموریت های سازمانی نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران انجام شد تا مشخص کند کدام مأموریت توسط جانشین های رهبری قابلیت اجرایی در ناجا را دارد. جانشین های رهبری، با عواملی نظیر ویژگی فردی، شغلی، سازمانی و ارزشی مشخص می شود که لزوم رهبری را در بسیاری از شرایط غیرضروری می سازند. روش: روش پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از حیث ماهیت داده ها، کمّی است. جامعه آماری پژوهش شامل خبرگان و مدیران و کارشناسان ستادی نیروی انتظامی است و نمونه آماری آن مشتمل بر 7 نفر از خبرگان سازمانی و 54 نفر از مدیران ستادی و 200 نفر از کارشناسان ستادی نیروی انتظامی است که به شیوه نمونه گیری ساده و در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه محقق ساخته که روایی صوری و محتوایی آن توسط خبرگان تایید و ضریب آلفای کرونباخ آن نیز 85/0 بود استفاده شد. همچنین برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های تی تک نمونه ای و تی مستقل استفاده شد. یافته ها: انجام این پژوهش، نشان داد ویژگی ارزشی می تواند به عنوان جانشین رهبری در تمام مأموریت های ناجا مورد توجه قرار گیرد؛ اما ویژگی فردی برای هیچ کدام از مأموریت ها به عنوان جانشین رهبری نمی تواند ایفای نقش کند. همچنین نتایج نشان داد در حوزه های مورد بررسی بین وضع موجود و مطلوب تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0 < p). نتیجه گیری: در راستای نتایج بدست آمده پیشنهاد می شود دوره ها و کارگاه های تخصصی ارتقای خلاقیت و خودشکوفایی برای توانمندسازی کارکنان برگزار شود تا ابعاد مختلف جانشین رهبری در سازمان تحقیق یابد.
رابطه همدلی، خودکارآمدی و زورگویی با نقش واسطه ای سبک های فرزندپروری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۲
110 - 135
حوزههای تخصصی:
زورگویی یک پدیده جهان شمول و حائز اهمیت به ویژه در سنین مدرسه است که می تواند روند یادگیری فرد را مختل سازد. بنابراین، شناسایی عوامل مختلف مرتبط با افزایش و کاهش زورگویی اهمیت فراوانی دارد. مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط بین همدلی، خودکارآمدی و زورگویی با نقش واسطه ای سبک های فرزندپروری در دانش آموزان متوسطه دوره اول شهر زابل در سال 1398 انجام گردید. در این مطالعه توصیفی-تحلیلی به روش همبستگی، از بین جامعه آماری مشتمل بر 8053 دانش آموز متوسطه دوره اول، 386 نفر شامل 190 دانش آموز پسر و 196 دانش آموز دختر که معیارهای ورود به مطالعه را دارا بودند، به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای وارد مطالعه شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل فرم اطلاعات دموگرافیک، مقیاس همدلی دیویس (1980)، مقیاس خودکارآمدی عمومی شرر (1982)، مقیاس زورگویی کلامی الوئوس (1996) و مقیاس سبک های فرزند پروری بامریند (1973) بود. داده ها با استفاده از آمار توصیفی مانند میانگین و انحراف معیار و آمار استنباطی مانند ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای تحلیل آماری SPSS و Amos در سطح معناداری 05/0p< تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بین مؤلفه های همدلی و خودکارآمدی با متغیر ارتکاب زورگویی و سبک های فرزندپروری استبدادی و سهل گیرانه رابطه ی منفی و معنادار و با سبک قاطع رابطه ی مثبت و معنادار وجود داشت (001/0p<). بین متغیر ارتکاب زورگویی با سبک های فرزندپروری استبدادی و سهل گیرانه رابطه ی مثبت و با سبک قاطع رابطه ی منفی مشاهده شد (001/0p<). همچنین، مولفه های همدلی و خودکارآمدی تنها از طریق سبک فرزندپروری استبدادی با متغیر ارتکاب زورگویی به طور غیر مستقیم رابطه داشتند (05/0p<). از این رو، جهت پیشگیری و کاهش زورگویی، تقویت دو مفهوم همدلی و خودکارآمدی در نوجوانان و همچنین آموزش نحوه فرزندپروری صحیح به والدین از طریق نهادهای اجتماعی چون مدرسه ضروری به نظر می رسد.
تحلیل محتوای تفکر فلسفی در سیستم آموزش عمومی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره یازدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
105 - 132
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تحلیل محتوای تفکر فلسفی دوره ابتدایی بود. روش مورد استفاده، تحلیل محتوای کمّی از نوع آنتروپی شانون بوده و واحد تحلیل نیز متن، فعالیت ها و تصاویر می باشد که در مجموع 3961 صفحه مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری، کتاب های دوره ابتدایی بود که همه کتاب ها به عنوان نمونه انتخاب شدند. مؤلفه ها و شاخص های تفکر فلسفی از اسناد بالادستی و منابع پیشین استخراج و در کتاب ها مورد بررسی قرار گرفت. روایی محتوایی با استفاده از CVR به دست آمد که برابر با 90/0 و تأیید گردید، پایایی نیز بر اساس ضریب توافقی 98/0 به دست آمد. یافته ها نشان داد که 314 مورد به تفکر فلسفی اشاره شده است. از این تعداد، 305 مورد آن مربوط به مؤلفه تعمق و 9 فراوانی مربوط به مؤلفه انعطاف پذیری بوده و موردی به مؤلفه جامعیت (جامع نگری) اختصاص نیافته است. بیش ترین ضریب اهمیت با 106/0 مربوط به مؤلفه تعمق و کم ترین ضریب اهمیت مربوط به جامع نگری (صفر) می باشد. از بین کتاب های درسی نیز، کتاب فارسی (مهارت خوان داری) بیش از سایر کتاب ها به مؤلفه تعمق و کتاب قرآن به مؤلفه انعطاف پذیری پرداخته بودند.
شناسایی و اعتبارسنجی فرایندها و بروندادهای برنامه درسی تفکر و سواد رسانه ای از دیدگاه دبیران و دانش آموزان شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره یازدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
233 - 263
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش شناسایی و اعتبارسنجی فرایندها و بروندادهای برنامه درسی تفکر و سواد رسانه ای از دیدگاه دبیران و دانش آموزان شهر اصفهان می باشد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت گردآوری داده ها طرح ترکیبی اکتشافی (متوالی- ابزارسازی) است. شرکت کنندگان پژوهش در بخش کیفی شامل صاحب نظران حوزه سواد رسانه ای و برنامه درسی که 20 نفر به روش نمونه گیری هدفمند و به روش گلوله برفی انتخاب شدند می باشد. در بخش کمّی نیز دبیران درس تفکر و سواد رسانه ای و دانش آموزان پایه دهم شهر اصفهان بودند که تعداد 210 نفر دبیر و 385 نفر دانش آموز به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده های پژوهش از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته و پرسش نامه محقق ساخته جمع آوری و روایی مصاحبه و پرسش نامه از روایی محتوایی و برای پایایی پرسش نامه، از ضریب آلفای کرانباخ (96%) استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد شاخص های مطلوب این برنامه درسی از اعتبار لازم برخوردار می باشند به علاوه در مقایسه با شاخص های مطلوب، وضعیت موجود فرایندهای برنامه درسی تفکر و سواد رسانه ای در مقوله «استفاده از روش های جدید تدریس» پایین تر از حد انتظار ارزیابی شد. بنابراین، بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش، به منظور بهبود فرایندها و بروندادهای درس تفکر و سواد رسانه ای و تحقق اهداف و رسالت های آن، لازم است مسئولین، برنامه ریزان و متولیان نظام آموزشی شیوه های تدریس این درس را مورد بازنگری قرار دهند و به محتوا و موضوعاتی همچون پرورش تفکر انتقادی در دانش آموزان و نیز نحوه مدیریت و استفاده صحیح از رسانه ها توجه بیشتری مبذول دارند
شناسایی و مقایسه نیمرخ آسیب شناسی روانی دانشجویان دارای شدت های مختلف نوموفوبیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
55 - 76
حوزههای تخصصی:
نوموفوبیا به عنوان نوعی آسیب روانی، از پیامدهای استفاده افراطی از گوشی هوشمند است که وجوه آسیب شناختی آن هنوز چندان روشن نیست. هدف پژوهش حاضر شناسایی و مقایسه نیمرخ آسیب شناسی روانی دانشجویان دارای شدت های مختلف نوموفوبیا بود. این تحقیق به روش توصیفی مقایسه ای انجام شد. برای نمونه 323 نفر از بین دانشجویان دانشگاه سمنان و بر اساس نمره برش پرسشنامه نوموفوبیا انتخاب شدند و در سه گروه نوموفوبیای شدید، متوسط و خفیف قرارگرفتند. ابزارهای پژوهش شامل فهرست تجدیدنظر شده اختلالات روان شناختی و پرسشنامه نوموفوبیا بود. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و روش آماری تحلیل واریانس چندمتغیری و آزمون تعقیبی شفه استفاده شد. نتایج نشان داد که در هر 9 نشانه آسیب روان شناختی، میانگین نمره افراد با نوموفوبیای شدید بالاتر از افراد با نوموفوبیای خفیف بود. در مقایسه گروه های با نوموفوبیای شدید و متوسط نیز، به استثنای دو نشانه علایم جسمانی و ترس مرضی، نتایج مشابهی به دست آمد. با بررسی نیمرخ روانی افراد با نوموفوبیای شدید، مشخص شد که شدت آسیب روان شناختی این گروه به ترتیب در نشانه های افکار پارانوئیدی، افسردگی، حساسیت بین فردی، وسواس و روان پریشی به طور معناداری بیشتر است. این نتایج تصویر جامعی از نیمرخ آسیب های روانی مرتبط با نوموفوبیا را به دست می دهد، به نحوی که بر اساس آن می توان جهت گیری های پژوهشی یا مداخله ای این حوزه را به گونه ای اثربخش تر هدایت کرد.
اثربخشی تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای (tDCS) بر بهبود تنظیم هیجان و نگرش های ناکارآمد افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم مهر ۱۴۰۰ شماره ۷ (پیاپی ۶۴)
126-115
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای ( tDCS ) بر بهبود تنظیم هیجان و نگرش های ناکارآمد افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی انجام شد. روش مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه در انتظار درمان بود. جامعه آماری پژوهش کلیه افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی بودند که در پاییز سال 1397 به درمانگاه اعصاب و روان بیمارستان فاطمی شهر اردبیل مراجعه کردند. از بین آن ها 32 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (16 نفر) و در انتظار درمان (16 نفر) جایگزین شدند. اعضای هر دو گروه به صورت انفرادی به مقیاس های پردازش هیجان ( EPS ) باکر، توماس، توماس و اونز (2007) و نگرش ناکارآمد ( DAS ) وایزمن و بک (1978) به عنوان پیش آزمون پاسخ دادند. سپس مداخله با استفاده از دستگاه تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای بر روی اعضای گروه آزمایش به مدت 10 جلسه متوالی طی 20 دقیقه به صورت قرارگرفتن آند در ناحیه F3 و کاتد در ناحیه F4 اجرا شد. درحالیکه آزمودنی های گروه در انتظار درمان چنین مداخله ای را دریافت نکردند. سپس اعضای هر دو گروه به پرسشنامه های فوق به عنوان پس آزمون پاسخ دادند. داده های به دست آمده با تحلیل کوواریانس چند متغیری ( MANCOVA ) با استفاده از نرم افزار SPSS -24 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج به دست آمده نشان داد که بین میانگین نمرات پس آزمون دو گروه در مؤلفه های مزاحمت، سرکوبی، عدم کنترل تکانه، ناموزونی و تجزیه از مقیاس پردازش اطلاعات و مؤلفه های کامل طلبی، نیاز به تأیید دیگران، نیاز به راضی کردن دیگران و آسیب پذیری ارزشیابی عملکرد از مقیاس نگرش های ناکارآمد تفاوت معنی داری وجود دارد (05/0 P< ). این نتایج حاکی از اثربخشی تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای بر بهبود تنظیم هیجان و نگرش های ناکارآمد در افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی می باشد. با توجه به مقاومت بالای افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی نسبت به درمان های روانشناختی، نتایج این مطالعه می تواند نویدبخش مداخلات جدید نوروسایکولوژیک برای این اختلال باشد.
نقش تعدیل کننده تنظیم هیجان والدین در ارتباط میان تعارضات زناشویی و اجتماعی کردن هیجان کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم آبان ۱۴۰۰ شماره ۸ (پیاپی ۶۵)
134-125
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیل کننده تنظیم هیجان والدین در رابطه میان تعارضات زناشویی و اجتماعی کردن هیجان کودکان بود. پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل مادران و پدران دارای فرزند 6 تا 10 ساله شهر تهران بود که فرزندان آنها در سال 1398 در مدارس ابتدایی مشغول به تحصیل بودند. از جامعه تعریف شده، 120زوج با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد و به سه پرسشنامه سازگاری با هیجان های منفی کودکان ( فابز، آیزنبرگ و برنزوانیگ، 1990 )، تعارضات زناشویی( ثنایی و ترابی، 1379 ) و دشواری در تنظیم هیجان ( گراتز و رومر، 2004 ) پاسخ دادند. داده ها جمع آوری شده با استفاده از روش رگرسیون سلسله مراتبی تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که در مدل زوجی نقش تعدیل کننده دشواری در تنظیم هیجان در رابطه تعارضات زناشویی و اجتماعی کردن هیجان کودکان در پدر و مادر تاثیرات متفاوتی در رابطه والدگری آنها دارد. نقش تعدیل کنندگی تنظیم هیجان پدران در واکنش های آنها به هیجانات کودکان از نظر آماری معنادار بود، به این معنا که دشواری در تنظیم هیجان پدران در میزان پاسخ های حمایتگر و غیر حمایتگر آنها موثر بود و در ارتباط میان تعارضات والدین و اجتماعی کردن هیجان توسط آنها نقش تعدیل کنندگی ایفا کرد (05/0< P ) . در مقابل، دشواری تنظیم هیجان مادران در ارتباط میان تعارضات زناشویی و اجتماعی کردن هیجان نقش تعدیل کنندگی ایفا نکرد، اما تنظیم هیجان مادر در میزان پاسخ های حمایتگر او موثر بود (05/0< P ) . بطور کلی نتایج پژوهش نشان داد مهارت تنظیم هیجان والدین هنگام تجربه تعارضات زناشویی اثر متفاوتی داشته و با توجه به عوامل اثرگذار دیگر در رابطه با تعامل والد-کودک عمل می کند، به عبارتی عدم دسترسی پدر به راهبردهای تنظیم هیجانی باعث بروز پاسخ های غیر حمایتگر می شود ودشواری در تنظیم هیجان مادر تاثیر کمتری بر رابطه والد-فرزندی و نقش مادری در آنها دارد.
ارزیابی تغییرات پوشش/کاربری اراضی با پردازش شیءگرای تصاویر ماهواره ای (2015-1985) در حوزه آبخیز روضه چای ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر اثر فعالیت های انسانی و پدیده های طبیعی چهره زمین همواره دست خوش تغییر می باشد. بنابراین برای مدیریت بهینه مناطق طبیعی آگاهی از نسبت تغییرات پوشش/کاربری اراضی از ضروریات محسوب می شود. از این رو استخراج نقشه های کاربری اراضی به عنوان مهم ترین هدف در مدیریت پایگاه منابع طبیعی می توانند مورد توجه قرار گیرند. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی تغییرات پوشش/کاربری اراضی حوزه آبخیز روضه چای ارومیه در سال های 1985 تا 2015 از تصاویر ماهواره ای لندست 5 و 7 و سنجنده های TM و ETM + به صورت نظارت شده به روش طبقه بندی شیء گرا برای سال های 1985 و 2000 انجام شد. هم چنین برای نقشه کاربری اراضی اخذ شده سال 2015 از سازمان جغرافیایی، استفاده شده است. لذا پس از انجام تصحیحات مورد نیاز در مرحله پیش پردازش، با طبقه بندی شیءگرا نقشه ارزیابی تغییرات تهیه شد. نتایج به دست آمده نشان داد که سطح مراتع در بازه زمانی 30 سال بیش ترین درصد کاربری را در بین تمام کاربری ها به خود اختصاص داده است، ولی در فاصله سال های 1985 تا 2000 و 2000 تا 2015 سطح مراتع دارای روند کاهشی بود که بیان گر روند تخریب در منطقه از طریق جایگزین شدن مراتع متوسط- فقیر و مرتع خوب توسط کاربری زراعت دیم است. براساس ماتریس تغییرات می توان گفت که بیش ترین تغییرات افزایشی در سال 1985 تا 2000 مربوط به اراضی تبدیل یافته به زراعت دیم می باشد که افزایش سطح زراعت دیم احتمالاً به دلیل شخم مراتع متوسط و فقیر بود در حالی که در سال 2000 تا 2015 هم بیش ترین تغییرات افزایشی باغ ناشی از زراعت آبی است. بنابراین صحت کل برای سال های 1985، 2000 و 2015 به ترتیب برابر با 97، 90 و 96 ٪ و شاخص کاپا هم به ترتیب برابر با 91، 84 و 94 ٪ بود که نشان دهنده صحت بالای روش شیء گرا در طبقه بندی است.
بررسی عبارت «أنا أصغر من ربّی بسنتین» از حیث دلالت و درایت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگارنده جمله «أنا اصغر من ربّی بسنتین» را، ابتدا از جهت گوینده آن، و آنگاه از جهت تأویل معنای آن بررسی می کند. از نظر گوینده منابع موجود، گاهی آن را به غیر معصومان که غالباً سران صوفیه اند، و گاه به معصومان، یعنی رسول خدا صلی الله علیه و آله و امیرالمؤمنین علیه السلام نسبت داده اند. البته تمام این نسبت ها مرسل است و سند ندارد. در مقام توضیح و توجیه این جمله، به فرض قبول آن به عنوان حدیث، در برخی از منابع شیعی نظریاتی ارائه شده که در این مقاله به ترتیب زمانی منابع، بررسی و نقد می شود.
هویت نوجوانان پسر ایرانی در بستر کلان روایت زندگی آن ها: یک مطالعه کیفی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در خصوص کلان روایت هویت نسل فعلی نوجوانان ایرانی و ماهیت آن دانش ژرفی وجود ندارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اعتباریابی الگوی کلان روایت هویت نوجوانان ایرانی انجام شد. روش: پژوهش حاضر یک پژوهش بنیادی با رویکرد آمیخته بود. در بخش کیفی، جامعه آماری پژوهش نوجوانان پسر ۱۵ تا ۲۰ ساله بعلاوه روانشناسان و جامعه شناسان شهر تهران در سال ۱۳۹۹ بود. ۱۹ نفر از نوجوانان با نمونه گیری در دسترس و ۶ نفر از متخصصان با نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. در بخش کمی، جامعه آماری پژوهش نوجوانان پسر ۱۵ تا ۲۰ ساله شهر تهران در سال ۱۳۹۹ بود که از بین آن ها ۲۱۸ نفر با نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. گردآوری داده ها در بخش کیفی از طریق مصاحبه داستان زندگی مک آدامز (۱۹۹۵) و در بخش کمی به وسیله پرسشنامه محقق ساخته صورت پذیرفت. جهت تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش تحلیل محتوا و در بخش کمی از تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل محتوا بعلاوه تحلیل عاملی مرتبه اول نشان داد که مدل کلان روایت نوجوانان شامل مؤلفه هایی چون تعلق به خانواده، پایبندی به ارزش های دینی و اطاعت از والدین است. نتایج تحلیل عاملی مرتبه دوم نیز نشان داد که اطاعت از والدین (۱/۳۲=Z) بیشترین سهم را در مدل دارد. نتیجه گیری: علیرغم رشد ارزش های مدرن در جامعه ایران، ارزش های سنتی کماکان نقش پررنگی در ساختار کلان روایت هویت نوجوانان پسر ایرانی ایفا می کند.
تأثیر برنامه تمرین درمانی پیشرونده و خود الگودهی ترکیبی بر اختلالات رفتاری کودکان کم توان ذهنی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: علاوه بر تمرینات بدنی، مداخله های شناختی مانند تصویرسازی و الگودهی باعث تسهیل یادگیری مهارت ها می شوند. هدف: پژوهش حاضر، با هدف تعیین تأثیر برنامه تمرین درمانی پیشرونده و خود الگودهی ترکیبی بر اختلالات رفتاری کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر انجام شد. روش : مطالعه حاضر از نوع نیمه تجربی با گروه تجربی و کنترل بود. از بین کودکان استثنایی شهرستان نجف آباد در سال ۱۳۹۸ تعداد ۳۰ کودک کم توان ذهنی آموزش پذیر با دامنه سنی ۱۲-۸ سال براساس معیارهای ورود به مطالعه به طور تصادفی انتخاب شدند. گروه های تجربی به مدت ۴ هفته و هر هفته چهار جلسه آموزش دیدند. ابزار استفاده شده پرسشنامه اختلالات رفتاری راتر، فرم معلم بود. داده ها با آزمون تحلیل واریانس مرکب با اندازه های تکراری و آزمون تعقیبی بونفرونی با نرم افزار SPSS نسخه ۲۰ تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد تفاوت معناداری بین میانگین های اختلالات رفتاری گروه خود الگودهی ترکیبی و تمرین درمانی پیشرونده در مرحله پس آزمون با میانگین های آن ها در مرحله پیش آزمون وجود دارد (۰/۰۵ <P ). بررسی میانگین ها نشان داد گروه خود الگودهی ترکیبی در مرحله پس آزمون دارای نمره بهتری نسبت به سایر گروه ها بود. همچنین در مرحله پس آزمون میانگین اختلالات رفتاری در گروه تمرین درمانی پیشرونده بهتر از گروه کنترل بود. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر نشان داد تمرین درمانی پیشرونده و خود الگودهی در آموزش و کمک به رفتار کودکان کم توان ذهنی مؤثر است. آموزش از این طریق می تواند به لحاظ صرف وقت و هزینه برای مربیان، معلمان و والدین مفید باشد.
بررسی رابطه هیجان خواهی و همجوشی شناختی با سلامت جنسی در مردان متأهل
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سلامت جنسی یکی از جنبه های اصلی سلامت است که همسران را در همه مراحل زندگی، تحت تأثیر قرار می دهد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه هیجان خواهی و همجوشی شناختی با سلامت جنسی مردان متأهل صورت پذیرفت. روش: روش پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه مردان متأهل شهر اردبیل در سال ۱۳۹۹ بودند که به روش نمونه گیری در دسترس تعداد ۱۱۰ نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از ابزارهای هیجان خواهی (زاکرمن، ۱۹۷۹)، همجوشی شناختی (گیلاندرز، ۲۰۱۴) و سلامت جنسی (معنوی پور، ۱۳۸۸) استفاده شد. داده های پژوهش با روش های ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه در نرم افزار SPSS نسخه ۱۸ تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین هیجان خواهی و همجوشی شناختی با سلامت جنسی در مردان متأهل رابطه معناداری وجود داشت (۰/۰۵P<). همچنین نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد که هیجان خواهی و همجوشی شناختی در مجموع ۰/۶۳ می توانند سلامت جنسی را در مردان متأهل پیش بینی کنند (۰/۰۵P<). نتیجه گیری: سلامت جنسی مردان متأهل با هیجان خواهی و همجوشی شناختی پیش بینی شدنی است. توصیه می شود که با آموزش های غلبه بر هیجان خواهی و همجوشی شناختی به مردان متأهل در بهبود سلامت جنسی کمک کرد.
واکاوی و شناسایی شایستگی های عمومی و تخصصی کارشناسان مالی با رویکرد توسعه ای (مطالعه موردی: بانک دی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارشناسان مالی نقش کلیدی در تصمیم سازی آگاهانه مدیران در برنامه های استراتژیک بانک ها دارند،به همین دلیل عملکرد این دسته از کارشناسان از حساسیت ویژه ای برخوردار است.با عنایت به این مسئله،این مقاله به شناسایی شایستگی های کارشناسان مالی در حوزه بانکی می پردازد.با توجه به ماهیت و هدف این پژوهش،رویکرد آن کیفی و با روش نظریه داده بنیاد و طرح ساختارگرای چارمز انجام شده است.جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارشناسان مالی شاغل در معاونت مالی (اداره خزانه و اوراق بهادار،اداره حسابداری کل،مدیریت نقدینگی و حسابداری مدیریت) و رؤسای شعب بانک دی است.ابزار پژوهش شامل مصاحبه نیمه ساختار یافته،دفترچه یادداشت و ضبط صوت است.داده های این پژوهش حاصل مصاحبه با 30 نفر از کارشناسان مالی است که با روش نمونه گیری گلوله برفی(نمونه گیری تا مرحله اشباع نظری در اطلاعات گردآوری شده ادامه یافت)انتخاب شدند.متن مصاحبه ها که شامل 33ساعت مصاحبه انفرادی با نمونه پژوهش بود،پیاده سازی و با روش تحلیل مضمون(تم)تحلیل شدند.در مجموع 79شایستگی به عنوان شایستگی های مورد نیاز برای کارشناسان مالی بانک دی شناسایی شد که در قالب 12مقوله فرعی و 4 مقوله اصلی با عناوین فردی،میان فردی،دانش پایه ای و عمومی شغل،دانش فنی و کلیدی شغل،و نهایتاً در دو بعد شایستگی های تخصصی و عمومی تعیین و تعریف گردیدند.
تأثیرات چند سطحی جهت گیری کارآفرینی شرکتها بر نوآوری بنیادی و عملکرد مالی (مورد مطالعه: موسسه حسابرسی بهراد مشار)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر استراتژی های جهت گیری کارآفرینی بر پایه ی مدل ها، روش ها و استاندارد های ویژه ای تدوین شده و پژوهشگران و متخصصان سعی در ساختارمند کردن این فرآیند نموده اند. از این رو بهره گیری از روش ها و متد های استاندارد در توسعه این استراتژی ها و برقراری مکانیزم هایی در جهت افزایش تعاملات آنها به منظور نوآوری بنیادی و اجرای سیاست های مطلوب کمک زیادی به بالا رفتن نرخ موفقیت خدمات و در نتیجه رشد عملکرد مالی می نماید. پژوهش حاضر به تأثیرات چند سطحی جهت گیری کارآفرینی شرکتها بر نوآوری بنیادی و عملکرد مالی در موسسه حسابرسی بهراد مشار پرداخته است. روش تحقیق مورد استفاده از نوع توصیفی، پیمایشی میباشد. همچنین جامعه آماری تحقیق حاضر شامل کلیه کارکنان موسسه حسابرسی بهراد مشار می باشند. حجم نمونه بااستفاده از فرمول کوکران 82 نفر تعیین گردید. روش نمونه گیری پژوهش حاضر تصادفی ساده می باشد. داده های تحقیق با روش کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده و ابزار مورد استفاده پرسشنامه بوده است. پایایی پرسشنامه ها با استفاده از روش آلفای کرونباخ 0.879 و روایی نیز با روش محتوایی مورد تأیید قرار گرفته اند. بعلاوه، اطلاعات تحقیق به کمک نرم افزار SMARTPLS و با استفاده از آزمونهای آماری، توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج این تحقیق حاکی از آن است که جهت گیری کارآفرینی بر عملکرد مالی و نوآوری بنیادی تاثیر معناداری داشته است. بعلاوه نتایج نشان داد نوآوری بنیادی بر عملکرد مالی تاثیر مثبتی دارد. همچنین نتایج نشان میدهد جهت گیری کارآفرینی از طریق نوآوری بنیادی بر عملکرد مالی تاثیر معناداری داشته است.
شناسایی سازوکارهای مدیریت مؤثر معلمان فاقد صلاحیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره نهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
204 - 180
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر بر اساس هدف کاربردی و از منظر گردآوری داده ها، کیفی بود و در آن از روش پدیدارشناسی تفسیری استفاده شد. میدان پژوهش را سه گروه از مسئولان ادارات آموزش و پرورش و مدیران مدارس ابتدایی استان مرکزی و متخصصان دانشگاهی حوزه صلاحیت های حرفه ای معلمان، تشکیل دادند که با کاربرد روش نمونه گیری هدفمند، به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار گردآوری یافته ها مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که پس از گردآوری یافته ها با روش تحلیل محتوا تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحلیل یافته ها نشان داد که در برخورد با معلمان فاقد صلاحیت می توان از چهار سازوکار استفاده کرد که عبارتند از: پیشگیرانه، اصلاحی، نظارتی و تنبیهی. لذا لازم است به منظور مدیریت مؤثر معلمان فاقد صلاحیت، تمهیدات لازم برای طراحی و اجرای اقدامات مذکور را موردتوجه قرارداد.
شناسایی مؤلفه ها و عناصر برنامه درسی مبتنی بر پرورش مهارت حل مسئله به منظور ارائه الگوی بهینه برای دوره پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال نهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
72 - 43
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، شناسایی مؤلفه ها و عناصر برنامه درسی مبتنی بر پرورش مهارت حل مسئله و ارائه الگوی بهینه برای دوره پیش دبستانی بود. روش: این پژوهش به صورت کیفی و مبتنی بر نظریه پردازی داده بنیاد است. پژوهش حاضر در دو مرحله اجرا شد، اول: کشف مؤلفه های مهارت حل مسئله و دوم: شناسایی عناصر برنامه درسی پرورش مهارت حل مسئله و ارائه الگوی برنامه درسی با استفاده از عناصر نه گانه کلاین برای دوره پیش دبستانی. جامعه پژوهش از متخصصان برنامه درسی، روانشناسان تربیتی و مربیان پیش دبستانی تشکیل شد. نمونه گیری به روش هدفمند از نوع گلوله برفی بود. از هر گروه با یک نفر واجد معیارهای مشخص، مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام و نفر بعدی توسط وی معرفی و مصاحبه ها ادامه یافت تا اشباع نظری با 36 نمونه، حاصل شد و داده ها براساس روش استراوس و کوربین در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی تجزیه وتحلیل گردیدند. یافته ها: نتایج در مرحله اول، کشف 10 مؤلفه مهارت حل مسئله: خودآگاهی، تشخیص مسئله، سازمان دهی، تجزیه وتحلیل، ارزیابی، پرورش مهارت های تفکر، مهارت های اجتماعی و... بود. در مرحله دوم عناصر برنامه درسی مبتنی بر پرورش مهارت حل مسئله شامل اهداف (شناختی، نگرشی، عملکردی)، محتوا (سازمان دهی، روش های ارائه)، روش تدریس (سنتی، فعال)، فعالیت یادگیری (انفرادی، گروهی)، مواد آموزشی (ویژگی، انواع منابع)، فضا (ویژگی های فیزیکی، تجهیزات)، زمان (مدت زمان، توجه به آمادگی و سن)، گروه بندی (توجه به ماهیت مسئله، جنسیت، سن، ناهمگنی، تعداد اعضا) و ارزشیابی (توجه به تفاوت فردی، فرآیندی، کمی، توصیفی) شناسایی و الگوی بهینه دوره پیش دبستانی ارائه شد.
Regeneration of the Culture of Rural Areas of Iran in Order to Direct the Communication of Villagers with Urban System with the Approach of Sustainable Rural Development(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- The aim of this study is to upgrade the capabilities in cultural field to direct the communication of villages with urban system to reinforce the sustainable rural development. In this way, the necessary grounds should be provided in the villages so that the population density and variety of activities and sufficient facilities for education and accumulation of wealth, etc. reach a certain level in order that sustainable rural development is formed through recreating the culture of rural areas in villages. Design/methodology/approach- The present study is conducted with applied purposes using the descriptive-analytical method. For data collection, field survey was performed using a questionnaire tool and data analysis method was performed using SPSS software. Statistical population includes 74 villages of the cities of Khoramabad, Kermanshah, Tabriz, Shadgan and Shiraz. Using Cochran formula, sample size was determined 380 households from selected villages and sample selection method is random. Findings- Data analysis was done through factor analysis and cluster analysis tests and the results of this study, based on the factor analysis method with correlation coefficient of over 5% between the research variables, indicates that, three (socio-cultural, economic and environmental) factors explain 73.629% of variance and show the satisfaction of the factors and the field of research. Using hierarchical clustering analysis (WARD) have been estimated as cluster 1: socio-cultural developed, cluster 2: economic developing, and cluster 3: environmental less developed and ANOVA analysis with a significance level of less than 0.05 indicates the existence of significant relationship between clusters in all four components of cultural regeneration and communication between urban and rural, socio-cultural, economic and environmental criteria. Research limitations/implications- One of the problems ahead of this research was the different cultural levels of people of the study area, which was a kind of requirement for certain conditions and behaviors, without which there would be no misunderstanding.one of the most important limitations of this research is the lack of cooperation of relevant organizations to provide studies on cultural changes affecting rural-urban areas. Practical implications- Among the practical solutions, the following can be mentioned: provide patterns and solutions for cultural development and sustainable development based on culture and socio-cultural attachment for regional development projects. Originality/value- This study encompasses many innovations including careful review of cultural relationships with rural-urban communication patterns and the effects of sustainable rural development on both of them.
تقصیر و انجام اعمال مکه توسط بانوان حج گزار در شب عید قربان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه و اصول سال پنجاه و سوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱۲۶
85-71
حوزههای تخصصی:
مشهور فقهای امامیه معتقدند به جاآوردن تقصیر و اعمال مکه در شب عید قربان برای بانوان حج گزاری که از پیشامد قاعدگی بیمناک اند، مجاز است. عمده فقهای متقدم و متأخر درباره حکم سایر بانوان و جواز یا عدم جواز تقصیر شبانه و سپس به جاآوردن اعمال مکه توسط آنان در شب عید قربان، سخنی به میان نیاورده اند. از فتوای مذکور چنین برداشت می شود که تقصیر زودتر از موعد و انجام اعمال مکه، فقط به بانوان معذور اختصاص دارد. برخی از فقهای معاصر نیز به این مطلب تصریح یا دست کم دراین باره احتیاط کرده اند و برخی دیگر از فقهای معاصر بر این باورند که مستفاد از روایات این است که بانوان حج گزاری که وظیفه شان قربانی است مجازند پس از وکیل گرفتن برای انجام قربانی در روز عید، شبانه تقصیر کنند و برای ادای شبانه اعمال مکه راهی مسجدالحرام شوند. نتیجه این پژوهش که به صورت اسنادی و کتابخانه ای و به روش تحلیل محتوا صورت گرفته حاکی از این است که روایات، که عمده سند شرعی برای این حکم محسوب می شوند به وضوح بر قول اخیر دلالت دارند و ادله مستند دال بر قول عدم جواز از قوت لازم برخوردار نیست.
ارتباط اختلالات هیجانی بر اساس معیار های حوزه پژوهش با اختلالات طیف نوروتیک بر اساس DSM5: روایی و اعتبار خود گزارشی ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
77 - 96
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر شناسایی رابطه بین نشانگان اختلالات هیجانی بر اساس نظام ابعادی معیارهای حوزه پژوهش و شاخصهای اختلالات نوروتیک بر اساس DSM5 بود. روش این مطالعه همبستگی بوده و بدین منظور 300 نفر از مبتلایان دارای تشخیص اختلالات افسردگی، اضطراب و وسواس-اجباری (18 تا 40 ساله) به صورت نمونه گیری هدفمند از بین مراجعه کنندگان به شش مرکز سلامت روان در شهر تهران دعوت شدند تا در این مطالعه شرکت کنند. ابزارهای بررسی، پرسشنامه چندبعدی اختلالات هیجانی، افسردگی بک، اضطراب اسپیلبرگر و وسواس مادزلی بودند. نتایج همبستگی بین نمره کل پرسشنامه چندبعدی اختلالات هیجانی با پرسشنامه های فوق، معنی دار بود که با استناد به مفاهیم سازه های نظری، نشان دهنده روایی سازه و همگرای بالای این پرسشنامه می باشد. همبستگی بین زیر مقیاسهای پرسشنامه چندبعدی اختلالات هیجانی نیز، معنی دار بود. همچنین نتایج همبستگی بین زیر مقیاسهای پرسشنامه اختلالات هیجانی با نمره کل (به استثنای خرده مقیاس اجتناب فعال) نیز معنی داری قابل قبولی داشت. یافته های حاصل از همبستگی پرسشنامه چندبعدی اختلالات هیجانی با پرسشنامه های مربوط به اختلالات نوروتیک، روایی و اعتبار قابل قبولی را در جامعه بیماران ایرانی نشان می دهد. هر چند ارزیابی بالینی با پرسشنامه چندبعدی اختلالات هیجانی، قادر خواهد بود ده حوزه ازابعاد بدکارکردی هیجانی را درمبتلایان مورد بررسی قراردهد، مطالعات وسعیتری در زمینه تشخیص اختلالات هیجانی با این ابزار پیشنهاد می شود.
مقایسه مهارت های اجتماعی دانش آموزان کم شنوا در مدارس تلفیقی و استثنایی در استان مرکزی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه مهارت های اجتماعی دانش آموزان پسر کم شنوای دوره دبستان در مدارس تلفیقی و استثنایی شهر اراک است در پژوهش پس رویدادی حاضر، ۶۰ نفر از دانش آموزان کم شنوا شرکت داشتند که از این تعداد ۳۰ نفر در مدارس ویژه دانش آموزان ناشنوا و ۳۰ نفر دیگر در مدارس تلفیقی شهر اراک به تحصیل اشتغال داشتند در این پژوهش، موقعیت آموزشی به عنوان متغیر مستقل و مهارت های اجتماعی دانش آموزان کم شنوا به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شده است. دانش آموزان مورد مطالعه از نظر هوش پیشرفت تحصیلی نوع ناشنوایی و دوره تحصیلی همتاسازی شده اند. برای ارزیابی مهارت های اجتماعی دانش آموزان از مقیاسهای درجه بندی مهارت اجتماعی گرشام و الیوت(1990) ویژه دانش آموزان دبستان استفاده شده است که توسط معلم دانش آموزان تکمیل گردیده است. یافته های بدست آمده نشان می دهد که میانگین نمره مهارت های اجتماعی دانش آموزان کم شنوایی شاغل به تحصیل در مدارس تلفیقی از میانگین نمره مهارت های اجتماعی دانش آموزان کم شنوایی شاغل به تحصیل در مدارس استثنایی بالاتر بود ولی این تفاوت از لحاظ آماری معنادار نبود.