مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
ذبح
حوزههای تخصصی:
امتحان الاهی حضرت ابراهیم(ع) در قربانی کردن فرزند خویش، که از فرازهای بلند زندگی این پیامبر بزرگ الاهی است، در قرآن کریم مورد اشاره قرار گرفته است. به دلیل اجمال موجود در آیات مربوط به داستان ذبح و عدم بیان فرزند قربانی و محلّ ذبح، از صدر اوّلیه ی اسلام در تعیین نام ذبیح در بین مفسّران اسلامی اختلاف نظر وجود داشته است، اما این اختلافات از قرن هفتم هجری به بعد فروکاسته و نام اسماعیل(ع) به عنوان نامزد قربانی در سنّت اسلامی به ثبت رسیده است. امروزه برخی مستشرقان مدّعیاند که منابع اوّلیه ی اسلام و شخص پیامبر(ص)، حضرت اسحاق(ع) را به عنوان ذبیح الله معرّفی کرده اند و ذبیح الله خواندن اسماعیل(ع)، قرن ها بعد به دلایلی از جمله رقابت با یهودیت در متون و تفاسیر اسلامی وارد شده است. این تحقیق بر آن است تا با مرور این مسئله در سنّت اسلامی و با استناد به کلام معصومان(ع)، به بررسی مصداق ذبیح الله در قرآن کریم بپردازد.
اِهلال به مثابة شاخص در مطالعة پیوستار فرهنگی جاهلی- قرآنی
حوزههای تخصصی:
اهلال از شمار آن دسته از واژه های قرآنی است که در مقام نفی برخی از رسوم جاهلی در خصوص قربانی حیوان به کار رفته و از آنجا که دارای کارکرد ثبوتی در شریعت اسلامی نبوده، عملاً در تداول متشرعه زمینه ای برای کاربرد نیافته است. عوامل متعدد مانند عدم کاربرد واژه در دورة اسلامی برای قربانی، فاصله گرفتن از دوره جاهلی و فراموش شدن رسوم آن دوره و مطرح شدن مسئله تسمیه بر ذبح حیوان - هر چند برای مصرف گوشت روزانه و نه برای مقاصد آیینی - موجب شده است تا طیف وسیعی از مفسران و فقیهان در مذاهب مختلف اسلامی مفهوم اهلال بر حیوان را به مفهوم تسمیه بازگردانند.
در این مقاله با کاوش در خصوص ریشة واژه و کاربردهای کهن آن کوشش شده است تا بافت معنایی این واژه در کاربردهای پیش از اسلام بازشناخته شود و نشان داده شود آنچه در دوره جاهلی اهلال خوانده می شده، هم از نظر آیینی بودن و هم از نظر اختصاص به برخی از قربانی ها، تا چه حد محدودتر از کاربردی است که در شریعت اسلامی برای تسمیه بر ذبیحه در نظر گرفته شده است. ضمناً توجه به کاربرد سلبی اهلال در قرآن کریم اهمیت دارد، یعنی اینکه هرگز امر به اهلال وجود ندارد و صرفاً از خوردن گوشت حیوانی که اهلال آن برای غیر خدا بوده باشد، نهی شده است. با توجه به این نکات، می توان نتیجه گرفت که آیات مربوط به اهلال مستقیماً و بر اساس دلالت ظاهر نمی توانند در مسئله تسمیه بر ذبح مورد استناد قرار گیرند و از منظر فقهی، برای تسمیه باید به دنبال مستندات بود که رأساً به عنوان سنت یا در مقام تأویل اهلال در کتاب به موضوع تسمیه پرداخته باشند
مسئله شناسی روایت ذبح فرزند ابراهیم علیه السلام در ادیان ابراهیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابراهیم به عنوان نیای مشترک ادیان ابراهیمی، از جایگاهی ویژه در سنت دینی یهودیت، مسیحیت و اسلام برخوردار است. درحالیکه به باور برخی اندیشمندان معاصر، اختلاف این سه دین در مورد ابراهیم، از نقاط اشتراک آنها بیشتر است. مروری بر ادبیات تفسیری و مجادله ای پیرامون روایت ابراهیم در قرآن و کتاب مقدس، به ویژه تا پیش از شورای دوم واتیکان و عطف نظر کلیسای کاتولیک به اصل گفت وگو و تعامل ادیان، شاهدی بر این مسئله است. در این میان، ماجرای ذبح پسر ابراهیم علیه السلام ، از محوری ترین مسائل اختلافی است که در ادیان ابراهیمی تفاسیر متفاوتی از آن ارائه شده و در هر سنت دینی نقطه ثقل متمایزی یافته است. این مقاله درصدد است تا با بازخوانی برداشت های مختلفی که با تکیه بر روایت قرآن و عهدین از این واقعه صورت گرفته است، جان مایه اصلی روایت ذبح فرزند ابراهیم در ادیان ابراهیمی را مورد واکاوی قرار داده و این موضوع را در سه سنت دینی اسلام، مسیحیت و یهودیت در روایت ماجرایی واحد (ذبح پسر ابراهیم) بازنمایی کند.
مطالعه تطبیقی واقعه تاریخی: ذبح حضرت اسماعیل(ع) در متون مذهبی با یافته های باستان شناختی از بابِل-بین النهرین
حوزههای تخصصی:
چندی از اتفاقات مهم زندگی حضرت ابراهیم(ع) در بابِل-بین النهرین رقم خورده، بنابراین نام آن حضرت برای مردم بابل آشنا بوده است. شهر بابِل یکی از تمدن ها و شهرهای واقع در جنوب بین النهرین است. مردم بابل خدای یکتا و بزرگ را نمی شناختند و بت های سنگی را می پرستیدند، تا این که حضرت ابراهیم(ع) پس از حضورش در این شهر، بت های معبد این شهر را درهم شکست و به همین دلیل وی را به دستور نمرود داخل کوهی از آتش انداختند و آتش برای او گلستان شد. او مسلمانی پاک دین بود که به جز خالق یکتا بر هیچ چیز دیگر سجده نکرد؛ پیامبری که مورد ابتلاء قرار گرفت و هربار سربلند از آزمایش الهی، خود را به معبودش نزدیک تر یافت. یکی از آزمایشات حضرت ابراهیم(ع)، «ذبح» فرزندش حضرت اسماعیل(ع) به دستور خداوند باری تعالی ا ست و بعد از این آزمایش الهی بود که او مقام خلّت را از درگاه پروردگار خود گرفت و تاج خلیل الهی 1 را برسر نهاد. وقایع زندگی او به صورت مفصل در قرآن کریم 2 آمده است. اثر مهرهای منقوش از جمله منابع تصویری و مکتوب و یکی از راه هایی است که ما را از زمان باستان و تحولات اجتماعی آن ها آشنا می سازد. با مطالعه بر روی اثر مهرها و نقوش آن ها می توان با زندگی اجتماعی مردمان پیش از تاریخ و نحوه فعالیت ها، آداب و رسوم، اعتقادات، سنن و خصوصیات زندگی شان آشنا شد. یکی از مهم ترین یافته های کاوش باستان شناختی شهر بابِل، «اثر مُهری» است که نقش ترسیم شده بر روی این قطعه گل منقوش، روایت بریدن سر شخصی (ذبح) را تداعی می کند که "مضمون" آن قابل قیاس با ذبح حضرت اسماعیل(ع) است. سؤال اصلی این پژوهش این است که چه ارتباط معنایی و زمانی بین واقعه تاریخی ذبح حضرت اسماعیل(ع) با اثر مهر به دست آمده از بابل وجود دارد؟ با فرض داشتنِ ارتباط معنایی در مضمون هر دو داستان، در این نوشتار سعی شده است واقعه تاریخی ذبح حضرت اسماعیل(ع) که یکی از مهم ترین قصص مختلف قرآن کریم و منابع دینی و عرفانی ادبی است، با یکی از مهم ترین یافته های تصویری باستان شناختی از شهر بابل (شامل اثر مهری از صحنه قربانگاه که مشابه با واقعه تاریخی ذبح حضرت اسماعیل(ع) است) را بازگو کرده و ارتباط بین این دو ارائه گردد.
بررسی دیدگاه پیتر سینگر درباره ذبح اسلامی حیوانات(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
حرکت اصلاحی که در اواخر قرن بیستم، درباره حیوانات اتفاق افتاد، موجب تغییر نگرش نسبت به حیوانات گردید. این امر، برخی دیدگاه های رایج در اسلام را به چالش کشید. در این میان، پیتر سینگر به عنوان پیشتاز بحث اخلاق حیوانات، با انتشار کتاب «آزادی حیوانات»، نقطه عطفی را در این باره گشود. او با انتقاد از اسلام و ادیانی که ذبح را مجاز می دانند، این اقدام را غیراخلاقی دانسته، با تکیه بر سودگرایی و اقامه استدلال، به لزوم پرهیز از آن رأی داده است. در این مقاله، صرف نظر از هرگونه ارزش داوری در باب اخلاقی بودن یا نبودن ذبح، و با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، به دست می آید که سینگر نمی تواند با حفظ پیش فرض های دینداران، ذبح را به چالش بکشد. همچنین، استدلال وی مخدوش بوده و او قابل پذیرش نیست؛ چرا که از نظر دینداران ذبح حیوان، برای ذابح و مذبوح دارای منفعت و سود است. بنابراین، سینگر نمی تواند با تکیه بر سودگرایی، ذبح در ادیان را، که به اعتقاد دین باوران منفعتی بیش از درد و رنج حیوان دارد، به چالش بکشد. همچنان می توان در بستر سودگرایی، ذبح را امری اخلاقی قلمداد کرد.
تقصیر و انجام اعمال مکه توسط بانوان حج گزار در شب عید قربان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه و اصول سال پنجاه و سوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱۲۶
85-71
حوزههای تخصصی:
مشهور فقهای امامیه معتقدند به جاآوردن تقصیر و اعمال مکه در شب عید قربان برای بانوان حج گزاری که از پیشامد قاعدگی بیمناک اند، مجاز است. عمده فقهای متقدم و متأخر درباره حکم سایر بانوان و جواز یا عدم جواز تقصیر شبانه و سپس به جاآوردن اعمال مکه توسط آنان در شب عید قربان، سخنی به میان نیاورده اند. از فتوای مذکور چنین برداشت می شود که تقصیر زودتر از موعد و انجام اعمال مکه، فقط به بانوان معذور اختصاص دارد. برخی از فقهای معاصر نیز به این مطلب تصریح یا دست کم دراین باره احتیاط کرده اند و برخی دیگر از فقهای معاصر بر این باورند که مستفاد از روایات این است که بانوان حج گزاری که وظیفه شان قربانی است مجازند پس از وکیل گرفتن برای انجام قربانی در روز عید، شبانه تقصیر کنند و برای ادای شبانه اعمال مکه راهی مسجدالحرام شوند. نتیجه این پژوهش که به صورت اسنادی و کتابخانه ای و به روش تحلیل محتوا صورت گرفته حاکی از این است که روایات، که عمده سند شرعی برای این حکم محسوب می شوند به وضوح بر قول اخیر دلالت دارند و ادله مستند دال بر قول عدم جواز از قوت لازم برخوردار نیست.