سهیلا رجایی

سهیلا رجایی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
۱.

تأثیر برنامه تمرین درمانی پیشرونده و خود الگودهی ترکیبی بر اختلالات رفتاری کودکان کم توان ذهنی

کلیدواژه‌ها: تمرینات درمانی پیشرونده خود الگودهی کودکان کم توان ذهنی اختلالات رفتاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۵ تعداد دانلود : ۲۲۷
مقدمه: علاوه بر تمرینات بدنی، مداخله های شناختی مانند تصویرسازی و الگودهی باعث تسهیل یادگیری مهارت ها می شوند. هدف: پژوهش حاضر، با هدف تعیین تأثیر برنامه تمرین درمانی پیشرونده و خود الگودهی ترکیبی بر اختلالات رفتاری کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر انجام شد. روش : مطالعه حاضر از نوع نیمه تجربی با گروه تجربی و کنترل بود. از بین کودکان استثنایی شهرستان نجف آباد در سال ۱۳۹۸ تعداد ۳۰ کودک کم توان ذهنی آموزش پذیر با دامنه سنی ۱۲-۸ سال براساس معیارهای ورود به مطالعه به طور تصادفی انتخاب شدند. گروه های تجربی به مدت ۴ هفته و هر هفته چهار جلسه آموزش دیدند. ابزار استفاده شده پرسشنامه اختلالات رفتاری راتر، فرم معلم بود. داده ها با آزمون تحلیل واریانس مرکب با اندازه های تکراری و آزمون تعقیبی بونفرونی با نرم افزار SPSS نسخه ۲۰ تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد تفاوت معناداری بین میانگین های اختلالات رفتاری گروه خود الگودهی ترکیبی و تمرین درمانی پیشرونده در مرحله پس آزمون با میانگین های آن ها در مرحله پیش آزمون وجود دارد (۰/۰۵ <P ). بررسی میانگین ها نشان داد گروه خود الگودهی ترکیبی در مرحله پس آزمون دارای نمره بهتری نسبت به سایر گروه ها بود. همچنین در مرحله پس آزمون میانگین اختلالات رفتاری در گروه تمرین درمانی پیشرونده بهتر از گروه کنترل بود. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر نشان داد تمرین درمانی پیشرونده و خود الگودهی در آموزش و کمک به رفتار کودکان کم توان ذهنی مؤثر است. آموزش از این طریق می تواند به لحاظ صرف وقت و هزینه برای مربیان، معلمان و والدین مفید باشد.
۲.

شفافیت، مشارکت و حاکمیت باز، راهکارهای نوین چابک سازی حاکمیت(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۷۳ تعداد دانلود : ۳۳۶
چابک سازی حاکمیت یکی از دل مشغولی های مهم و جدید جمهوری اسلامی ایران است. بسیاری از تحلیلگران تنها راه چابک سازی حاکمیت را کوچک سازی در قالب خصوصی سازی بخش های گوناگون آن می دانند. تجربه نشان می دهد که خصوصی سازی های بی ضابطه قدرت را، به جای آنکه به سمت مردم سوق دهد، به افراد و گروه های ویژه ای واگذار می کند که درنهایت به ایجاد الیگارشی ها و طبقه هایی بسیار قدرتمند و غیرپاسخگو منجر می شود. امروزه، با استفاده از فناوری های اطلاعاتی نوین، روش های جدیدی برای واگذاری وظایف حاکمیتی به مردم ایجاد شده که قدرت را، به جای طبقات خاص، به صاحبان اصلی آن یعنی عموم مردم می سپارد. شفافیت و جمع سپاری در عرصه های گوناگون نمونه هایی از مشارکت حداکثری مردم در اداره حاکمیت است. در این مقاله تلاش شده، با بیان تجارب دیگر کشورها و مصادیق گوناگون شفافیت و جمع سپاری، در قالب کلی «حاکمیت باز»، راهکارهای نوینی برای افزایش مشارکت و توان مردمی در اداره حاکمیت و درنتیجه بهینه سازی آن ارائه شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان