مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۹٬۳۲۱ تا ۴۹٬۳۴۰ مورد از کل ۵۲۴٬۵۰۲ مورد.
منبع:
نشریه فلسفه سال ۵۱ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
185 - 202
حوزههای تخصصی:
«تاریخ» تحت تأثیر تفکرات هگل در قرن نوزدهم، جایگاه رفیعی به خود اختصاص داد. سپس برخی از تاریخ نگاران با طرز تفکری پوزیتیویستی، ایدۀ تاریخ نگاری علمی را مطرح کردند تا بر مبنای آن، تاریخ به علمی یقینی تبدیل شود و همانند علوم طبیعی جدا از ذهنیات پژوهشگر قرار گیرد. مسئلۀ اساسی که در این مقاله سعی داریم تا به بررسی آن بپردازیم چگونگی رابطۀ میان فلسفه و تاریخ است. مسئلۀ از اینجا آغاز می شود که تاریخ گرایی آلمان با اعتقاد به نیروی هنجاری تاریخ، بر این مهم تأکید داشت که مورخ باید با کشف واقعیت های محض و آشکارکردن معنای تاریخی آنها، جهت گیری ای برای جامعه و فرهنگ فراهم کند. براساس این تصور از تاریخ، عملکرد اجتماعی و فرهنگی فلسفه به چالش کشیده شد. در این اوضاع نابسامان که فلسفه را با بحران هویت روبه رو ساخته بود، طرح های نیچه و دیلتای، یعنی جنبش گسترده و متنوع «فلسفۀ حیات» به نیروی محرکۀ تجدید فلسفه در قرن 19 تبدیل شدند. نیچه و دیلتای در این موضوع اتفاق نظر داشتند که تاریخ نگاری جامع در درک خود از انسان، مسئلۀ نسبیت گرایی را به وجود آورده است که موجب «انحلال» و «بدبینی» می شود و نمی تواند آیندۀ فرهنگ بشریت را پیش بینی کند؛ ازاین رو، خواستار فلسفۀ جدیدی شدند که باید هدف فرهنگ بشری را آشکار و از پیشرفت آن در جهت رسیدن به هدفش حمایت کند. آنها با اینکه در برابر نتایج نقد تاریخی، مسیری مشابه برای تأیید اقتدار فرهنگی فلسفه انتخاب کردند، اما به یک راه حل کاملاً متفاوت رسیدند. نیچه پادزهرها علیه تاریخ گرایی را «فوق تاریخی» می خواند که شامل هنرِ نحوۀ فراموش کردن تاریخ و زندگی در افقی محصور و تعین شده است؛ یعنی داشتن این استعداد که چه وقت باید تاریخ را حس کند و چه وقت باید آن را کنار بگذارد. به عقیدۀ وی این هر دو روش به صورت همسان برای تندرستی فرد، سلامت یک ملت و فرهنگ لازم اند. دیلتای برخلاف نیچه، تاریخ را پادزهر و درمان شکست های فلسفۀ زندگی می داند: تاریخ اگر زخم ایجاد کند، باید آن را نیز درمان کند.
بررسی فرهنگ عامّه در رساله جلالیه اثر محتشم کاشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی دانشگاه آزاد سنندج سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۶
192 - 218
حوزههای تخصصی:
فرهنگ عامّه میراثی کهن با قلمروی به گستردگی تاریخ بشریّت است که به صورت شفاهی، سینه به سینه و نسل به نسل به شکل تجاربی ارزشمند، به ارث رسیده است. ادبیات عامیانه هر قوم و ملیتّی، برخاسته از فرهنگ و تمدن آن است و اندیشه ها، دیدگاه ها و همچنین سبک زندگی و اقوام و ملل را در گذشته های دور، انعکاس می دهد. هدف از این پژوهش، شناساندن باورها و آداب و سنن رایج در رساله جلالیه اثر محتشم کاشانی است. بنابراین پژوهش حاضر با روش تحلیل محتوا و بر اساس مطالعات کتابخانه ای به «بررسی فرهنگ عامّه در رساله جلالیه اثر محتشم کاشانی» پرداخته است. نتایج حاصل از بررسی ها، نشان می دهد که محتشم کاشانی از بیشتر عناصر فرهنگ عامّه در اثر خود استفاده کرده است و از آن ها در راه جذاب تر و پرمخاطب کردن اثر خود بهره گرفته است و علاوه بر آن از این راه به حفظ سنّت های نیک و کهن نیز کمک شایانی کرده است که در این میان بیشترین بسامد مختص به باورها و عقاید عامّه و ادبیات و اصطلاحات عامّه و همچنین کمترین آن ها به مواردی همچون مشاغل و حرفه ها و آداب و رسوم عامّه اختصاص یافته است.
بررسی انعکاس عاملیت و کنش گری زن در نوشته های زنانه: مطالعه تطبیقی "سووشون" و "دا"(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۸
139 - 172
حوزههای تخصصی:
موضوع عاملیت زن بر اساس رهیافت های انتقادی، مساوات، آزادی، پیشوایی، مادری و تهذیب و تعلیم مورد بررسی قرار گرفته است؛ اما برخی رویکردهای تحقیقی به برابری و عاملیت زن در ساحات اجتماعی و سیاسی، تحت تأثیر غلبه نگاه مردگرا، دارای نقص های روش شناختی و یا به دلیل تعهدات سیاسی، دارای نقص معرفت شناختی بوده و در تحقق مأموریت خویش ناکام مانده اند. انقلاب اسلامی، به دلیل ریشه دار بودن در هستی شناسی و معرفت شناسی اسلام، درک واقع گرایانه ای از عاملیت زن فراهم نموده است که در ابعاد مختلف فرهنگی ازجمله ادبیات پایداری، نمود برجسته ای داشته است که مورد غفلت محققان قرار گرفته است؛ ازاین رو، تحقیق حاضر اولین تلاشی است تا با کاربست نظریه دستوریِ سازگانی- نقش گرای هالیدی، فرایندهای اندیشگانی و تعریف عملیاتی آن، بیان زن گرا و انعکاس عاملیت زن در ساحات فرهنگ و سیاست را در خاطره نوشته «دا» به عنوان نمونه ادبیات پایداری و رمان «سووشون» به عنوان نمونه ادبیات اجتماعی قبل از انقلاب مورد تحلیل زبان شناختی قرار دهد. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که نویسندگان از شش فرایند ساخت کارکرد اندیشگانی در انعکاس شخصیت زن داستان بهره برده اند. نتایج تحقیق حاکی از غلبه بسامدی فرایندهای اندیشگانی ذهنی بر فرایندهای مادی و رفتاری در فضای اندیشگانی پس از انقلاب در نمونه ادبیات پایداری است که بیان کننده برون رفت شخصیت زن از فضاهای سنتی خانه داری، مادرانگی و احساسی زنانه محض و حاکی از تقویت نقش کنشگری و عاملیت زن در ساحات اجتماعی و فردی، ذیل حفظ هویت ایدئولوژیک و ایرانی خویش است.
ارزش های نسب شناسی خِرد نباتی و رُستن «گیاه کین» در شاهنامه بر مبنای نقد کهن الگویی (مورد کاوی: اسطوره سیاوش و کیخسرو)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۳
133 - 154
حوزههای تخصصی:
رویکرد نقد اسطوره ای، اسطوره شناختی یا کهن الگویی، رویکردی میان رشته ای است که بستری انسان شناختی دارد. کاربرد روش نقد کهن الگویی در بررسی و نقد آثار کلاسیک ادب پارسی به دلیل وجود ژرف ساخت کهن الگویی و شالوده های عمیق اساطیری در آثار حماسی و پیش تاریخی بودن خاستگاه اسطوره ها در شاهنامه فردوسی و برخی آثار حماسی دیگر بسیار پررنگ است. غلبه نقش ناخودآگاه جمعی در این خزائن سترگ اسطوره ای و عرفانی، بن مایه هایی چون تکرار رفتارهای کیهانی، آیین ها، خدایان و عناصر فرا طبیعی، همه و همه به ویژه شاهنامه را متنی مستعد برای واکاوی عناصر کهن الگویی ساخته است. هدف این پژوهش بررسی و تحلیل ارتباط کهن الگویی گیاه و انسان در اساطیر با تکیه به داستان سیاوش و کیخسرو می باشد. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از نقد کهن الگویی از منظر یونگ به واکاوی رموز کهن الگویی و نقد اسطوره ای ارزش های نسب شناسی خِرد نباتی با محوریت داستان سیاوش می پردازد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که «گیاه کین» که از خون سیاوش می روید نمادی از کهن الگوی خرد و تبار گیاهی بشر است که در وجود کیخسرو تجلّی می یابد.
«جونز پارسی» یا جونز انگلیسی؟ سِر ویلیام جونز و ایران
حوزههای تخصصی:
سِر ویلیام جونز (1794-1746) را بیشتر با نظریه خویشاوندی زبان ها می شناسیم و او را از پایه گذاران زبان شناسی مدرن به حساب می آوریم، ولی او از شخصیت های مهم در شرق شناسی انگلیسی است و به همراه دیگر شرق شناسان بریتانیایی از جمله وارن هِیستینگز و هنری تامِس کُلبروک، در سیاست گذاری آموزشی و فرهنگیِ کمپانی استعماریِ هند شرقی مسئولیت داشت. جونز در سال 1771 کتاب دستور زبان فارسی را منتشر کرد که در آن زمان یکی از بهترین متون دستور زبان به انگلیسی درباره زبانی شرقی بود. این اثر، که با استقبال بسیار خوبی روبرو شد، الگویی را در دستور زبان نویسی ارائه کرد که زبان شناسان بعدی از آن پیروی کردند. شهرت جونز در این دوران به اوج خود رسیده بود و در محافل علمی، «جونز شرقی» یا «جونز پارسی» معروف حضور همگان بود. البته، کتاب راهنمایی که جونز چندین سال برای تهیه اش کوشید با اهداف استعماری بزرگ تر پیوند خورده است و ما باید در کنار خدمات جونز به دانش پژوهی در حوزه زبان ها و ادبیات های شرقی، به بافت بزرگ تر سیاسی و اقتصادی هم توجه کنیم و از نمودهای مختلف امپریالیسم غافل نشویم. نوشتار حاضر می کوشد نقش جونز را در مقام شرق شناسی بریتانیایی بررسی کند.
مفهوم شناسی واژۀ «هنر» در متون منظوم سبک خراسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای نوین ادبی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۲۱
55 - 82
حوزههای تخصصی:
معنی شناسی مفهومی نظریّه ای در دانش معنی شناسی است که بیشتر، معانی و مفاهیم واحد های واژگانی زبان را بررسی می کند. بنیاد های نظریّه معنی شناسی مفهومی و چگونگی بهره گیریِ کاربردیاز آن نیازمند پژوهش های نوینی است. بررسی مفاهیم واژه ها بر پایه مؤلّفه های معناییِ برآمده از آن ها را در معنی شناسی مفهومی تحلیل مؤلّفه ای می گویند.مفهوم هنر از بنیادی ترین مفاهیم فلسفی در گذار زمان بوده و موضوعدانش زیبایی شناسی است. مطالعه مفهوم هنر در زبان فارسی نیز برآمده از گفتمان جهانی هنر بوده و مفهوم هنر در زبان و ادبیّات فارسی چنان که باید، بررسی نشده است. در این پژوهش مفهوم هنر در سروده های شاعران سبک خراسانی با رویکرد تحلیل مؤلّفه ای بازنموده شده است. پس از نشان دادن روابط مفهومی تنیده شده میان واژه هنر و بافت گسترده تر اشعار، همه مؤلّفه های معناییِ برآمده از مفهوم هنر تبیین و دسته بندی شده است. با دسته بندیاین مؤلّفه های معنایی در سطح معنایی کلان تر، دوازده حوزه معنایی برای مفهوم هنر در متون منظوم سبک خراسانی نمایان شده است. حوزه های معنایی مدح، زیبایی شناسی، جنگ، زبان ادبی، صناعت، حکمت عملی، جانور-شناسی، اخلاق و خُلق و خوی، دین، نقد اجتماعی، نقد ادبی و عشق به ترتیبِ فراوانیِ مؤلّفه هایِ زیر شمول آن ها، حوزه هایی هستند که در متون منظوم سبک خراسانی برای مفهوم هنرشناسانده شده اند. تدقیق در این حوزه های معنایی و سازه های معنایی آن ها نشان می دهد که نسبت های معنا داری میان حوزه های معنایی مفهوم هنر در نظم سبک خراسانی و ویژگی های سبکی مسلّط بر سروده های سبک خراسانی دیده می شود. همچنین با بررسی این حوزه ها و مؤلّفه های معنایی برسازنده آن ها دانسته می شود که بر خلاف پیش فرض ها، مفهوم هنر در سروده های شاعران سبک خراسانی مفهومی پویا، با دلالت های متنوّع و گاهی متفاوت بوده و چکیده ای از مفاهیم هنر در تاریخ زیبایی شناسی در متون منظوم سبک خراسانی فرونشسته است.
پوشیده گویی هنری در شعر مفتون امینی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
لازمه هنر زیبایی است و با اعتقاد به اینکه شعر هم از اقسام هنر به شمار می رود، به زیبایی نیازمند است. عناصر و عوامل زیبایی شعر متعدد هستند و هر شاعری در هر دوره ای می کوشد تا شعرش آراسته به این عناصر باشد. موضوع اصلی این پژوهش بررسی علم بیان در شعر مفتون امینی است که به روش توصیفی- تحلیلی بر اساس منابع کتابخانه ای انجام شده است. در این مقاله با پرداختن به مؤلفه های تصویرسازِ ابهام، کنایه، تشخیص، استعاره، حس آمیزی، متناقض نما و تشبیه، تصاویر زیبای شعر مفتون تشریح شده است. وی با به کارگیری تمام شگردهای عناصر خیال انگیز و با نگرشی نوین، شعر خود را از تصاویر تکراری شعر سنتی رها کرده و با استفاده از صنایع بدیعی، موفق به خلق تصاویر بدیع و خلاقانه شده است. در مجموعه های «انارستان» و «فصل پنهان» زبان شاعر به سوی ابهام شاعرانه، ایهام و ایجاز حرکت می کند. مفتون تصاویر شعری و هنجارگریزی ها را برای تشخص بخشیدن به زبان شعرش به کار می گیرد تا سروده هایش را در هاله ای از ابهام بپیچد و ذهن مخاطب را برای درک آن به تکاپو وادارد. بدین ترتیب با شرکت دادن خواننده در اثر، برای وی جایگاهی خاص قائل می شود تا معنی متفاوتی در شعر بیابد.
بنیه النص الشعري في محاولات «ابتکار غیمه» لابراهیم مصطفى الحمد (دراسه اسلوبیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۸
139 - 181
حوزههای تخصصی:
الشاعر ابراهیم مصطفی الحمد هو أحد الشعراء الذین یعتبر شعره مرآه لظروف حیاته ومجد شعبه. حیث یتمیز شعره بالکثیر من الخصائص الفنیه وذلک بسب بلاغته ودقته بالوصف وجمال المعانی. إنّ قارئ قصائد إبراهیم مصطفى الحمد لا یجد فیها ضعفاً و لاغموضاً؛ بل صدق الإحساس جعل القصائد عباره لوحات ناطقه لا غموض فیها ولا غرابه. تسعى هذه الدراسه حسب المنهج الوصفی التحلیلی رؤیه إبراهیم الحمد الشعریه من خلال دیوان "محاوله فی ابتکار غیمه"، مسفره عن مستویات البنیه النصیه الأربعه (المستوی المعجمی، المستوى الترکیبی، و المستوى الصوتی، والمستوى الدلالی) وعملت على البحث عن تلک المستویات وتطبیقاتها فی نصوص الشاعر ابراهیم مصطفى. حیث ستعمل هذه الدراسه على إلقاء الضوء على أبعاد جدیده فی النتاج الشعری للشاعر إبراهیم مصطفى جدیره لکی نقف عندها. ولعل من أبرز النتائج التی توصلت الیها الدراسه هی أولاً حقق شروط الشعر الرصین من خلال الألفاظ التی حققت الشاعریه والجمال وأنها توزعت على أقسام مختلفه، کان للغزل النصیب الأوفر منها، کما تعددت الألفاظ المعجمیه الأدبیه فی دیوان الشاعر، ومثله وأکثر، وأشمل الألفاظ المعجمیه التی تدل على الطبیعه وما یتعلق بها. ثانیاً أظهرت الدراسه التی أجریت فی تحلیل المستوی الترکیبی للقصیده الإنتشار الواسعه للجمل الفعلیه و تنوع الأسالیب الإنشائیه. ثالثاً تتجلى اهمیه موسیقى التکرار، الجناس و الاصوات المهموسه و المهجوره فی اغلب قصائد الشاعر ابراهیم الحمد فی دیوانه (محاوله ابتکار غیمه) نتیجه الشعور بالراحه والاستقرار النفسی والذی یتطلب منها التعامل بشفافیه فی إیصال حواره الشعری إلى الاخر. رابعا تعددت مصادر الصوره الفنیه فی أشعار ابراهیم الحمد لذالک نرى حضوراً رائداً للصوره التشبیهیه والإستعاریه کما أنها تنوعت أیضاً فی دیوانه.
تحلیل رقم نویسی پرتره یک درویش واقع در موزه توپقاپی سرای بر اساس تحلیل آثار منتخب کمال الدین بهزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۵
83 - 98
حوزههای تخصصی:
در بسیاری از نگاره های منتسب به بهزاد، بدون توجه به اسلوب و ساختار هنری وی، آثاری به اشتباه به این هنرمند نسبت داده شده است؛ به همین دلیل روش کار در فضا سازی، فیگور و تزیینات در آثار این هنرمند، از اهمیت ویژه ای برخوردار است و بررسی آن ها اسلوب نگارگر را مشخص می کند و یکی از فاکتورهای مهم در جهت شناسایی تابلوهای نقاشی است؛ از این رو هدف اصلی این پژوهش، بررسی شیوه های ترسیم تزیینات، فیگور و ملحقات آن و همچنین مقایسه پرتره های انسانی در آثار منتخب کمال الدین بهزاد، با هدف شناسایی تابلو نقاشی پرتره «یک درویش»، اثر نسبت داده شده به بهزاد است. این پژوهش به روش کیفی و به صورت توصیفی تحلیلی و تاریخی انجام پذیرفته و روش گردآوری اطلاعات برپایه مطالعات کتابخانه ای استوار شده است. فرضیه اصلی پژوهش بدین صورت طرح می شود: با بررسی و تحلیل نمونه کارهای منتخب بهزاد، نگاره پرتره «یک درویش» اثر بهزاد نیست. نتایج بررسی نشان می دهد، تزیینات فیگور و اشیای وابسته (لباس، کلاه، عمامه و غیره)، در هر دوره می تواند نشانه های مشخصی برای شناخت آثار بهزاد باشد. با بررسی الگوهای تصویری و تزیینی و ارائه مستندات تحلیلی در جداول ارائه شده، پی برده می شود که پرتره یک درویش واقع در موزه توپقاپی سرای استانبول، می تواند اثری از هنرمند دیگری باشد که به بهزاد نسبت داده شده است. این اثر از اسلوب به کاررفته در آثار بهزاد بهره نبرده است و دارای مشخصه های بارز آن نیست. این اثر بر طبق نشانه های موجود، احتمالاً متعلق به نقاشی عثمانی بوده است. نقاشان عثمانی تلاش می کردند تا از نقاشان ایرانی نیز تأثیر بگیرند که تقابل نقاشی ایرانی با نقاشی غربی را در آثار این هنرمندان می توان مشاهده کرد. درنهایت با بررسی الگوهای تصویری و تزیینی نگاره ها، می توان به شناخت بهتری در آثار بهزاد رسید.
واکاوی مؤلفه های آموزش شهروندی در بستر فناوری های یادگیری سیار (یک مطالعه سنتزپژوهی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۸۸
47 - 66
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر واکاوی مؤلفه ها ی آموزش شهروندی در بستر فناوری های یادگیری سیار (یک مطالعه سنتزپژوهی) بود. به منظور دسترسی به پیشینه و جمع آوری داده های متناسب با هدف پژوهش، از پایگاه های داخلی مانند پایگاه اطلاعاتی مگ ایران، نورمگز، سیویلیکا، پژوهشگاه علوم انسانی، ایران نمایه و پایگاه های خارجی اسکوپوس، ساینس دایرکت، پروکوئست، اریک، اشپرینگر و گوگل اسکالر در بازه زمانی 1393 تا 1401 برای اسناد فارسی و برای اسناد انگلیسی در بازه زمانی 2011 تا 2022 استفاده شد. از مجموع پژوهش های واردشده، تعداد 100 مورد از فرایند تحلیل خارج شدند. از پایگاه های داخلی 25 مقاله در بازه سال های 1393 تا 1401 و از پایگاه های اطلاعاتی خارجی نیز 55 مورد در بازه زمانی 2011 تا 2022 انتخاب و درنهایت با توجه به ملاک ها، بیست نمونه به صورت هدفمند انتخاب و تحلیل نهایی شدند. نتیجه تحقیق نشان داد آموزش های شهروندیِ مبتنی بر فناوریِ سیار باید مؤلفه هایی را داشته باشند، مؤلفه هایی همچون مهارت های شهروندی، توانایی تعامل شهروندی، اشتراک گذاری اطلاعات، زیرساخت های فناورانه، روش های آموزش شهروندمدارانه، ارزیابی شهروندمحور و قابلیت حمل داشتن. پیشنهاد می شود آموزش وپرورش، دانشگاه ها، مدارس و سازمان های متولیِ طراحی، اجرا و ارزشیابی دوره های آموزش شهروندی، مؤلفه های محتوای آموزش حقوق شهروندی، تعاملی بودن آموزش شهروندی، به اشتراک گذاری اطلاعات، زیرساخت های فناورانه، روش های آموزش شهروندمدارانه، ارزیابی شهروندمحور و قابلیت حمل داشتن را در نظر داشته باشند.
رابطه متقابل در ابرها: طراحی مزوسیستم خانه - مدرسه در فضای پوشه کار ابر - محور برای دانش آموزان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۸۸
67 - 100
حوزههای تخصصی:
رابطه موثر بین خانه و مدرسه باعث افزایش درگیرشدن والدین در فرایند یادگیری فرزندانشان و درنتیجه بهبود یادگیری و رشد شخصی آن ها می شود. در سال های اخیر، گسترش فناوری های ارتباطی نوین، حوزه ارتباط بین خانه و مدرسه را متحول کرده است، اما استفاده از این فناوری های ارتباطی به معنای برقراری رابطه مؤثر بین خانه و مدرسه نیست؛ بلکه آنچه در اثربخش بودن آن ها نقش تعیین کننده دارد چگونگی تعامل کاربران و روابط انسانی طراحی شده در بستر فناوری است. هدف از پژوهش حاضر طراحی رابطه بین خانه و مدرسه براساس نظریه برونفن برنر در بستر پوشه کار ابر محور و بررسی چگونگی درگیرشدن والدین در فرایند یادگیری فرزندانشان از دیدگاه خود و معلمان بود. در این پژوهش کیفی از نوع مطالعه موردی، پنج والد و دو معلم به شیوه هدفمند انتخاب ش دند و در مصاحبه نیمه ساختاریافته شرکت کردند. تجزیه وتحلیل داده های کیفی با استفاده از مراحل پیشنهادی کرسول (2012) انجام شد. شناسایی مقوله ها با استفاده از تکنیک کدگذاری سه مرحله ای کوربین و اشتراوس (2008) و با توجه به چهارچوب ابعاد درگیری والدین اپشتاین (2019) انجام شد. یافته های به دست آمده نشان دادند که طراحی مزوسیستم بین خانه و مدرسه در بستر پوشه کار ابر محور، والدین را در ابعاد ارتباط بین خانه و مدرسه، یادگیری در خانه و والدگری در فرایند های یادگیری فرزندشان درگیر می کند. همچنین یافته ها نشان دادند این طراحی فرصت هایی را در راستای رشد شخصی دانش آموزان فراهم و برخی موانع ارتباطی در بستر فناوری نوین را برای کاربران ایجاد می کند. نتایج این مطالعه تبیین کننده چگونگی طراحی بسترهای فناوری های ارتباطی به پشتوانه نظریه مناسب برای تعامل مؤثر بین والدین، دانش آموز و معلم است.
پیش بینی توسعه حرفه ای معلمان بر اساس سبک رهبری دانش محور ادراک شده: نقش واسطه ای تسهیم دانش و کار تیمی (مورد مطالعه: معلمان شهر کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
103 - 118
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر، پیش بینی توسعه حرفه ای معلمان بر اساس سبک رهبری دانش محور ادراک شده با نقش واسطه ای تسهیم دانش و کار تیمی بود.
روش پژوهش: نوع پژوهش، توصیفی همبستگی و جامعه آماری شامل معلمان شهر کاشان به تعداد 3237 نفر بود که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای 342 نفر بدست آمد. ابزار گرداوری داده ها چهار پرسشنامه رهبری دانش محور، توسعه حرفه ای، تسهیم دانش و کار تیمی بود. پایایی پرسشنامه ها از طریق ضریب آلفای کرونباخ برای توسعه حرفه ای 93/0، کار تیمی 79/0، تسهیم دانش 73/0 و رهبری دانش محور 93/0 بدست آمد.
یافته ها: یافته ها نشان داد، میانگین متغیر رهبری دانش محور (34/23) بالاتر از حد متوسط (18)، میانگین متغیر توسعه حرفه ای (7/46) بالاتر از حد متوسط (36)، تسهیم دانش (82/36) بالاتر از حد متوسط 30 و کار تیمی معلمان (33/19) پایین تر از حد متوسط (30) است. اثرات کل رهبری دانش محور بر توسعه حرفه ای، تسهیم دانش و کار تیمی، مثبت و معنادار و اثرات کل کار تیمی و تسهیم دانش بر توسعه حرفه ای، مثبت و معنادار بود. همچنین نقش میانجی تسهیم دانش و کار تیمی در تاثیر رهبری دانش محور بر توسعه حرفه ای، تایید شد.
نتیجه گیری: اگر معلمان ادراک مثبتی از وضعیت رهبری دانش محور داشته باشند، تسهیم دانش و کار تیمی بیشتری خواهند داشت. در واقع، ایجاد مدارسی که در آن، مدیران به ایجاد، خلق، کسب، کاربرد، تسهیم و توزیع دانش و اطلاعات جدید توجه دارند می توانند باعث توسعه حرفه ای معلمان، کارآمدی و اثربخشی سازمانی شوند.
نظام آموزشی کشور را تضمین کنند که سطح بالایی از اشتیاق و انگیزه را در شغل خود داشته باشند.
بررسی تاثیر عدالت سازمانی و قابلیت مشاهده پذیری وظایف بر ادراک معلمان از طفره روی اجتماعی همکاران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
119 - 135
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: امروزه، سازمان ها ی بسیاری با پدیده ی طفره روی اجتماعی مواجه هستند و می توان گفت که طفره روی اجتماعی به یک نیروی بازدارنده ی قدرتمند و یک عامل نهفته ی خطرناک در سازمان ها تبدیل شده است. این پژوهش با هدف بررسی رابطه ی عدالت سازمانی و قابلیت مشاهده پذیری وظایف با ادراک طفره روی اجتماعی همکاران در بین معلمان انجام شده است.
روش شناسی پژوهش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و به لحاظ روش انجام پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه ی آماری این پژوهش، عبارت است از کلیه ی معلمان ابتدایی شهرستان فلاورجان در سال تحصیلی 1401-1402 که تعداد آن ها 416 نفر براورد شد. بر اساس جدول کرجسی و مورگان، تعداد 200 نفر از این جامعه ی آماری به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه ی آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش شامل پرسش نامه های ادراک طفره روی اجتماعی همکاران، قابلیت مشاهده پذیری وظایف و عدالت سازمانی است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون ضریب همبستگی گشتاوری پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه به شیوه ی گام به گام در نرم افزار 26-SPSS انجام گرفت.
یافته ها: نتایج بررسی ها نشان داد که عدالت سازمانی و قابلیت مشاهده پذیری وظایف رابطه ی معناداری در جهت عکس با ادراک طفره روی اجتماعی همکاران دارند. همچنین عدالت توزیعی حدود 16 درصد از ادراک طفره روی اجتماعی همکاران و عدالت توزیعی و قابلیت مشاهده پذیری وظایف به طور همزمان 21 درصد از ادراک طفره روی اجتماعی همکاران را پیش بینی می کنند.
بحث و نتیجه گیری: زمانی که معلمان درک کنند که با آن ها منصفانه رفتار می شود و مدیرانشان از مشارکت های فردی آن ها در کار گروهی آگاهی کاملی دارند، ادراک آن ها در مورد طفره روی اجتماعی همکاران کاهش می یابد.
بررسی آمادگی معلمان در پذیرش پلتفرم شاد براساس مدل پذیرش مبتنی بر نگرانی در دوران همه گیری کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
83 - 61
حوزههای تخصصی:
با ظهور کووید-19، تحولات قابل توجه در سیستم های آموزشی جهانی رخ داد. در این شرایط معلمان نیازمند تطبیق سریع با این تغییرات در فرآیندهای آموزشی شدند. بررسی آمادگی و نیازهای آن ها برای استفاده از پلتفرم شاد، جنبه ای کلیدی برای بهبود آموزش در دوران پساکروناست. تحقیق حاضر با بررسی آمادگی 2,605 معلم برای بهره گیری از این پلتفرم شاد بر مدل پذیرش مبتنی بر نگرانی انجام شد. معتبریت محتوای پرسشنامه تأیید شده و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ تأیید شد. نتایج نشان می دهد که در مرحله آگاهی، نگرانی معلمان بالا بوده چراکه از دانش کافی در مورد این پلتفرم برخوردار نبودند و در طول این دوره علاقه داشتند که اطلاعات بیشتری در مورد این برنامه به دست آورند. در مرحله شخصی هم نگرانی های شخصی معلمان نسبت به استفاده از پلتفرم "شاد" سطح متوسطی می باشد. در سطح مدیریتی، معلمان کمترین نگرانی را در مورد برنامه ها و برنامه ریزی نشان دادند. همچنین، آن ها در سطح نتیجه نگران تأثیر تغییر در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بودند و در سطح همکاری و هماهنگی با همکاران نیز نگرانی های معلمان جدی بوده است. در نهایت، معلمان نگران کشف مزایای برنامه و امکان جایگزینی آن بودند. تمامی نتایج با سطح اهمیت کمتر از 0.05 معنی دار بودند. به صورت کلی این مطالعه نشان می دهد که برای موفقیت در پذیرش نوآوری های آموزشی، باید به معلمان آموزش کافی داده شود و نگرانی های آن ها در نظر گرفته شود. تمرکز بر نیازها و نگرانی های آن ها می تواند مسیری برای تقویت آموزش با فناوری فراهم کند.
ساخت غربالگر مشکلات یادگیری نوآموزان پیش دبستانی و بررسی ویژگی های روان سنجی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به مشکلات شناسایی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری با رویکرد شکاف بین هوشبهر و پیشرفت تحصیلی پس از ورود به مدرسه، هدف این پژوهش، ساخت و محاسبه ویژگی های روانسنجی غربالگر نوآموزان پیش دبستانی در معرض مشکلات یادگیری به عنوان ابزاری برای غربال نوآموزان دارای مشکلات یادگیری و ارائه خدمات توانبخشی شناختی، قبل از ورود به مدرسه و در دوره پیش دبستانی است. روش بررسی: این پژوهش یک مطالعه بینادی و از نظر شیوه گردآوری داده، پژوهشی کمّی توصیفی است. به منظور طراحی این غربالگر، پس از بررسی پیشینه پژوهشی و مبانی نظری، متغیرهای بنیادین یادگیری آموزشگاهی شناسایی و گویه ها و کاربرگ های اولیه غربالگر نوآموزان پیش دبستانی در معرض مشکلات یادگیری تدوین شد. ویژگی های روانسنجی نیز با استفاده از نظر متخصصان (به منظور محاسبه روایی محتوایی) و 250 نفر از نوآموزان پیش دبستانی (به منظور محاسبه قابلیت اعتماد و تحلیل عاملی) استخراج شده است. یافته ها و نتیجه گیری: شاخص روایی محتوایی چک لیست اطلاعات زمینه ای، غربالگر عملکرد کودکان پیش از دبستان و شاخص کل روایی محتوایی به ترتیب برابر 9/0 ، 78/0 و 84/0 است. علاوه بر این مقدار آلفای کرونباخ به عنوان شاخص قابلیت اعتماد برابر با با 97/0 محاسبه شده است. نتایج تحلیل عاملی اکتشفانی نیز بیانگر آن استکه تنها یک مولفه مقدار ویژه ی بزرگ تر از 1 را دارد که 55/68 درصد از واریانس کل را برآورد می کنند. بر این اساس، نتایج این مطالعه شواهد مناسبی در مورد ویژگی های روانسنجی غربالگر نوآموزان پیش از دبستان در معرض مشکلات یادگیری ارائه می نماید.
محوریت حق الطاعه در دانش اصول(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های اصولی سال ۱۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۴
95 - 124
حوزههای تخصصی:
از آن جا که «اصل حق الطاعه» در اندیشه اجتهادی شهید سید محمدباقر صدر نقش ویژه ای در عقل عملی دارد، آن را به مثابه یک عنصر دستگاهی که کل علم اصول بر مبنای آن شکل می گیرد مستقر می کند، نه فقط به مثابه منهجی که تنها در اصول عملیه کاربرد دارد و این کاربرد محدود هم با ورود برائت شرعی منتفی می شود. دیدگاهی که حق الطاعه را در مباحث اصول عملیه منحصر می داند، عملا آن را به ایده ای فکری تبدیل می کند که هیچ نقش ویژه ای در علم اصول ندارد. در حالی که حق الطاعه یک منهج و مسلک است. اطلاق این عناوین بر حق الطاعه نشان از اهمیت آن برای علم اصول دارد. طبق ادعای این مقاله، حق الطاعه نه فقط در اصول عملیه، بلکه در صدر علم اصول قرار دارد و تمام بخش های این دانش را، از مباحث قطع گرفته تا ظنون و حجیت و ادله اجتهادی را تحت تأثیر خود قرار می دهد. این چنین اصل فکری که منهج علمی را دگرگون می سازد، می توان عنصر دستگاهی نیز نامید. تقریر اصل حق الطاعه به مثابه عنصری دستگاهی، مستلزم نشان دادن ابتناء سازمان واره علم اصول بر آن و چگونگی شکل گرفتن و تبیین عناصر بنیادین علم اصول و زیر مجموعه های آن ها بر مبنای این اصل است. افزون بر ساختار علم اصول، طبیعتا مفاهیم و محتواهای این علم نیز از قبیل مباحث مربوط به ادله، حجیت و اصول عملیه، دستخوش دگرگونی و توسعه خواهند شد. افزون بر این که، این اصل به مثابه یک عنصر تنظیم گر داده های اجتهادی، افزون بر رفع مشکلات اساسی دیگر سازمان واره های علم اصول، توانمندی جدیدی به دانش اجتهادی و علم اصول می افزاید و بنا بر این تاریخ دانش اجتهادی را یک گام به پیش می برد.
اثربخشی برنامه درسی مبتنی بر تعلیم وتربیت مثبت بر انگیزش تحصیلی، اشتیاق تحصیلی و بهزیستی تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۱
139 - 152
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی برنامه درسی مبتنی بر تعلیم و تربیت مثبت بر انگیزش تحصیلی، اشتیاق تحصیلی و بهزیستی تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی در درس مطالعات اجتماعی انجام یافته است. روش تحقیق حاضر از نوع شبه آزمایشی و به صورت طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دوره ابتدایی شهر تبریز بودند و نمونه آماری با توجه به ماهیت نیمه آزمایشی بودن آن شامل 30 نفر (15 نفرگروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل) بود که به صورت تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه انگیزش تحصیلی هارتر (1980)، پرسشنامه اشتیاق تحصیلی فردریکز و بلومنفیلد (2004) و پرسشنامه بهزیستی تحصیلی تومینین-سوینی و همکاران (2012) و برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از روش تحلیل کوواریانس تک متغیره و چندمتغیره استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد، آموزش مبتنی بر تعلیم و تربیت مثبت بر انگیزش تحصیلی (انگیزش درونی و انگیزش بیرونی)، بهزیستی تحصیلی و اشتیاق تحصیلی تاثیر مثبت دارد. لذا می توان با بهره گیری از برنامه های درسی مبتنی بر تعلیم و تربیت مثبت میزان انگیزش درونی و انگیزش بیرونی، بهزیستی تحصیلی و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان را افزایش داد.
شناسایی و رتبه بندی پیشایندهای بهزیستی و شادکامی دانشجویان نظامی: رویکرد آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
141 - 167
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به شناسایی عوامل مؤثر بر تقویت بهزیستی و شادکامی دانشجویان نظامی در یک دانشگاه های سازمانی دفاعی انجام شده است. این پژوهش کاربردی با روش آمیخته متوالی کیفی-کمی انجام شده است. مرحله کیفی با هدف شناسایی پیشایندهای بهزیستی و شادکامی انجام شده است. مشارکت کنندگان این مرحله شماری از دانشجویان منتخب دانشگاه مورد نظر بوده است. اطلاعات این مرحله با مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری و با روش تحلیل مضمون تجزیه و تحلیل شدند. این الگو در بخش کمی اعتبارسنجی شد و پیشایندهای شناسایی شده رتبه بندی شدند. جامعه آماری این مرحله را دانشجویان همان دانشگاه تشکیل داده اند. نمونه گیری با روش تصادفی انجام شد. داده های این مرحله با کمک پرسشنامه گردآوری و با روش تحلیل عاملی در نرم افزار پی.آل. اس تجزیه و تحلیل شد. پیشایندهای شناسایی شده برای تقویت شادکامی در سه طبقه اصلی دسته بندی شدند: عوامل فردی (عوامل شخصیتی، عاطفی، نگرشی و رفتاری)، عوامل گروهی (روابط دانشجویان با هم و با فرماندهان) و عوامل سازمانی (برنامه های مذهبی، فرهنگی، آموزشی، ورزشی و نظامی و امکانات رفاهی). یافته های کمی نیز نشان داد دسته بندی انجام شده قابل تأیید است رتبه بندی میزان تأثیرگذاری این عوامل نیز به ترتیب عبارت اند از پیشایندهای سازمانی، فردی و گروهی. بهسازی وضعیت موجود این پیشایندها در میان دانشجویان نظامی می تواند به ارتقای سطح بهزیستی و شادکامی آن ها مساعدت کند. توجه به این موضوع در این دانشگاه ها موجب بهبود سلامت روانی دانشجویان، ارتقای پویایی و نشاط در این محیط ها و کاهش آسیب های ناشی از شرایط تحصیل در محیط های شبانه روزی خواهد شد.
مطالعه تطبیقی برنامه درسی آموزش کار و فناوری در نظام آموزش ابتدایی ایران، فنلاند و سنگاپور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر بررسی تطبیقی برنامه درسی آموزش کار و فناوری در نظام آموزش ابتدایی ایران، فنلاند و سنگاپور است. روش پژوهش حاضر کیفی با استفاده از روش تطبیقی و مبتنی بر تجزیه و تحلیل مقایسه ای است. حوزه پژوهش شامل اطلاعات علمی، اسناد و مدارک پیرامون آموزش کار و فناوری در نظام آموزش ابتدایی کشورهای جهان است. برای نمونه گیری از روش نمونه گیری هدفمند مبتنی بر معیار استفاده شد. که با توجه به توفیقات دو کشور فنلاند و سنگاپور در زمینه آموزش کار و فناوری، این دو کشور به عنوان نمونه انتخاب شدند و با ایران مورد مقایسه و تطبیق قرار گرفتند. نحوه جمع آوری اطلاعات اسنادی و به روش فیش برداری است. به منظور تحلیل اطلاعات از روش چهارمرحله ای جورج بردی استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد از نظر جایگاه، منطق و چرایی، محتوا و مواد آموزشی همسو هستند. از نظر روش تدریس، نقش مربی و دانش آموز شباهت دارند. از نظر تنوع و گستره برنامه درسی کار و فناوری، ارتباط تحصیل با کار و زندگی، هدف و توجه به پرورش مهارت ها، تنوع در محتوای آموزشی و آزادی عمل دانش آموز در فعالیت های کلاسی متفاوتند.
ساحت ها و بایسته های تربیتی سند تحول آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سند تحول بنیادین آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران گام نخست سیاست گذاری نظام اسلامی جهت تحقق آرمان های اخلاقی نظام تعلیم و تربیت کشور انقلاب اسلامی ایران بود که نشان دهنده عمق مبانی تعلیم و تربیت در دین مبین اسلام و اسناد بالادستی از جمله قانون اساسی است. مفاهیم و جلوه های اخلاق و تربیت سند تحول بنیادین آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران، همگی ریشه در ایمان به خدای متعال و سبک زندگی توحیدی (حیات طیبه) دارد و سیره نظری و عملی انسان های تربیت یافته مکتب الهی رسول گرامی اسلام (ص) و اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) به خوبی در آن منعکس شده است. لیکن در مقام اجرا، برای مؤثر واقع شدن تعالیم و زحمات تربیتی متربیان باید به نکات ظریفی چون توجه تام به هدف انسان سازی، لزوم توجه و تمهید به تزکیه معلمان و مربیان، ایمان و عمل مربیان مدارس به تعالیمی که به متربیان آموزش می دهند، توجه به تجربه و تمرین عملی برای درونی کردن تعالیم اخلاقی به کودکان و نوجوانان و در نهایت، پاسخ به شبهات و افکار انحرافی در حوزه تعلیم و تربیت، توجه کنند.