مفهوم شناسی واژۀ «هنر» در متون منظوم سبک خراسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای نوین ادبی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۲۱
55 - 82
حوزه های تخصصی:
معنی شناسی مفهومی نظریّه ای در دانش معنی شناسی است که بیشتر، معانی و مفاهیم واحد های واژگانی زبان را بررسی می کند. بنیاد های نظریّه معنی شناسی مفهومی و چگونگی بهره گیریِ کاربردیاز آن نیازمند پژوهش های نوینی است. بررسی مفاهیم واژه ها بر پایه مؤلّفه های معناییِ برآمده از آن ها را در معنی شناسی مفهومی تحلیل مؤلّفه ای می گویند.مفهوم هنر از بنیادی ترین مفاهیم فلسفی در گذار زمان بوده و موضوعدانش زیبایی شناسی است. مطالعه مفهوم هنر در زبان فارسی نیز برآمده از گفتمان جهانی هنر بوده و مفهوم هنر در زبان و ادبیّات فارسی چنان که باید، بررسی نشده است. در این پژوهش مفهوم هنر در سروده های شاعران سبک خراسانی با رویکرد تحلیل مؤلّفه ای بازنموده شده است. پس از نشان دادن روابط مفهومی تنیده شده میان واژه هنر و بافت گسترده تر اشعار، همه مؤلّفه های معناییِ برآمده از مفهوم هنر تبیین و دسته بندی شده است. با دسته بندیاین مؤلّفه های معنایی در سطح معنایی کلان تر، دوازده حوزه معنایی برای مفهوم هنر در متون منظوم سبک خراسانی نمایان شده است. حوزه های معنایی مدح، زیبایی شناسی، جنگ، زبان ادبی، صناعت، حکمت عملی، جانور-شناسی، اخلاق و خُلق و خوی، دین، نقد اجتماعی، نقد ادبی و عشق به ترتیبِ فراوانیِ مؤلّفه هایِ زیر شمول آن ها، حوزه هایی هستند که در متون منظوم سبک خراسانی برای مفهوم هنرشناسانده شده اند. تدقیق در این حوزه های معنایی و سازه های معنایی آن ها نشان می دهد که نسبت های معنا داری میان حوزه های معنایی مفهوم هنر در نظم سبک خراسانی و ویژگی های سبکی مسلّط بر سروده های سبک خراسانی دیده می شود. همچنین با بررسی این حوزه ها و مؤلّفه های معنایی برسازنده آن ها دانسته می شود که بر خلاف پیش فرض ها، مفهوم هنر در سروده های شاعران سبک خراسانی مفهومی پویا، با دلالت های متنوّع و گاهی متفاوت بوده و چکیده ای از مفاهیم هنر در تاریخ زیبایی شناسی در متون منظوم سبک خراسانی فرونشسته است.