مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۵۴٬۹۴۱ تا ۲۵۴٬۹۶۰ مورد از کل ۵۲۴٬۶۸۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر ضمن بررسی میزان بروز و ماهیت تبعیض جنسیّتی، رابطه تبعیض جنسیّتی ادراک شده توسط زنان و میزان افسردگی، اضطراب و استرس در آن ها را بررسی کرد. نمونه ای متشکل از 103 زن به تصادف انتخاب شده و پرسشنامه های SSE (رویدادهای تبعیض آمیز جنسیّتی) و مقیاس21-DASS را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از روش های آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی تحلیل شد. ضرایب همبستگی نشان داد که بین نمرات تبعیض جنسیّتی ادراک شده، همچنین نمرات تمام زیرمقیاس های پرسشنامه رویدادهای تبعیض آمیز جنسیّتی و افسردگی، اضطراب و استرس همبستگی معنادار مثبت وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که تبعیض جنسیّتی به خصوص تجربه های تبعیض آمیز مربوط به طول زندگی، نقش مهمی در پیش بینی افسردگی، اضطراب و استرس زنان شرکت کننده دارد. یافته های پژوهش حاضر همسو با نتایج سایر پژوهش ها نشان داد که تبعیض جنسیّتی به عنوان یک منبع استرس و اضطرابِ مختص زنان به صورت شایع در جامعه وجود دارد. با توجه به تأثیر نامطلوب تجربه های تبعیض آمیز جنسیّتی بر سلامت روان زنان، لازم است ضمن آگاه کردن زنان از میزان شیوع این رویدادها در زندگیشان، آموزش هایی در سطح گسترده و درازمدت برای کاهش تصوراتقالبی آسیب رسان ارائه شود. همچنین پیشنهاد می شود در حیطه بهداشت روانی اقداماتی در جهت به کار گیری روش های مقابله ای کارآمد توسط زنان و در نتیجه کاهش یافتن این تجربه ها اجرا شود.
نظام مالی اسلامی؛ بازارها، ابزارها و نهادهای مالی اسلامی
بررسی شاخص های بازار سرمایه با رویکردی بر روش های محاسبه شاخص های قیمتی، درآمدی و سود نقدی
منبع:
بورس تیر ۱۳۹۲ شماره ۱۰۲
حوزههای تخصصی:
سیر جنسیّت زدگی در ادبیات داستانی معاصر زبان فارسی
حوزههای تخصصی:
توجّه به تأثیر عوامل اجتماعی متفاوت از جمله سن، جنسیّت، تحصیل و طبق ه اجتم اعی ب ر دگرگونی های زبانی حاصل تحوّلاتی است که در پی ورود تفکر نقش گرائی در عرصه زبان پدید آمد. «زبان جنسیّت زده» نه تنها وجود تفاوت های ک لامی دو گ روه جنس یعنی زن ان و م ردان را ب دیهی می شمارد، بلکه بخشی از این تفاوت ها را نشانه نگاه ناهمسان و گاه غیرعادلانه اجتماع به یکی از گروه ها می داند که همان گروه زنان است. در این میان ادبیات به عنوان نمودار فرهنگ و جهان بینی یک منطقه می تواند ابزاری جهت مطالعه انواع ویژگی های کلامی از جمله می زان گرایش های جنسیّت زدگی در کلام باشد. لذا به منظور بررسی جنسیّت زدگی در ادبیات فارسی، تعداد 20 داستان بلند به تفکیک جنسیّت نویسندگان (10 نویسندة زن و 10 نویسندة مرد) و متعلّق به دو بازه زمانی (10 اثر دهه 60 و 10 اثر دهه 80) به لحاظ داده های جنسیّت زده مورد بررسی قرارگرفتند. مقایسه کمّی داده ها با روش آماری کای دو انجام شد. مقایسه فراوانی داده ها در گروه های مختلف جنس و زمان نشان داد که نویسندگان مرد در آثار خود به طرز معنی داری از اقلام کلامی جنسیّت زده بیشتر استفاده نموده اند.
نقد نظریه های کنترل سازمانی و ضرورت توجه به آن از منظر تعالیم اسلامی
حوزههای تخصصی:
کنترل، فرایند بازبینی فعالیت ها برای کسب اطمینان از انجام فعالیت ها بر طبق برنامه است. این فرایند شامل اصلاح کردن هر کاستی چشمگیر و انحرافی نیز می شود. ازاین رو، همه مدیران باید درگیر فعالیت کنترل باشند، حتی اگر کار در واحدهایشان طبق برنامه پیش رود. در این نوشتار تلاش شده است تا نظریه های مربوط به کنترل بر مبنای سه پارادایم رایج در علوم اجتماعی، شامل رویکرد اثبات گرایی، رویکرد تفسیری و رویکرد انتقادی، بیان شده و نقدهای وارد شده از سوی اندیشمندان به این نظریه ها بیان شوند. در واقع، پارادوکسی که در ایدئولوژی مدرنیسم نمایان است، ورود معنویت را ضروری می نماید. به این ترتیب، درصدد بازنمایی مسیری دینی هستیم که می تواند فراتر از نظریات موجود به بحث کنترل بپردازد.
تحلیل جایگاه آگاهی در علم النفس ارسطو از منظر فلسفه ذهن معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اصطلاح آگاهی در فلسفه ذهن معاصر، ریشه در خوانش روان شناختی دکارت و افلاطونیان کمبریج در قرن هفدهم دارد؛ ولی می توان افق دیدگاه ارسطو درباره ادراک حسی را از جهاتی خاص به مبحث آگاهی در فلسفه امروز نزدیک کرد. ارسطو بحث ادراک حسی را در چارچوب رابطه نفس- بدن طرح می کند، بنابراین ابتدا با تحلیل معنایی جوهر، به رابطه نفس- بدن می پردازیم. در مرحله بعد ساختار «ادراک ذهنی ذاتاً آگاه» در علم النفس ارسطویی تحلیل می شود که قابل تطبیق با نظریه بازنمودگرایی مرتبه اول در فلسفه ذهن معاصر است. امکان خوانش ناتورالیستی از ادراک در فلسفه ارسطو وجود ندارد، زیرا مبنای رویکرد ناتورالیستی به آگاهی را باید در فیزیک مدرن جستجو کرد. نهایتاً دو خوانش نوین از علم النفس ارسطو تحت عنوان نظریه شخص و کارکردگرایی مطرح و تحلیل انتقادی می شود.
سبک مدیریّت عبور از مانع و رابطه آن با اثربخشی سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت عبور از مانع، نوعی خلاقیت بنیادی است که متأثر از رهبری تحولی، بر تغییر و تحول تکیه دارد. در مدیریت عبور از مانع به جای تغییرات تدریجی، تغییراتی از نوع جهشی روی می دهد و همین ویژگی، عامل اصلی تحولات سریع و بنیادی در محیط کسب و کار است. این تحقیق به منظور بررسی رابطه مدیریت عبور از مانع با اثربخشی سازمانی مدیران انجام شد. در تحقیق حاضر که به روش توصیفی انجام گرفت، جامعه آماری تحقیق از میان مدیران آموزشی به روش سرشماری انتخاب شد. برای اندازه گیری متغیرها از دو پرسشنامه مدیریت عبور از مانع و سلامت سازمانی استفاده شد. مهم ترین یافته های تحقیق نشان داد که: اثربخشی سازمانی بر اساس مدیریت عبور از مانع قابل پیش بینی است و بین میزان اثربخشی سازمانی و رفتار مدیران بر اساس مدیریت عبور از مانع، رابطه مستقیم و معنی داری وجود دارد. از میان ویژگی های مدیریت عبور از مانع، دو ویژگی مهارت های جدید و ارزش افزوده با اثربخشی سازمانی مدیران رابطه مستقیم و معنی داری دارند، اما دو ویژگی شیوه های توانمند و تنوع نمی توانند در اثربخشی سازمانی مدیران سهیم باشند. نتایج به دست آمده نشان می دهد به کارگیری مدیریت عبور از مانع به سازمان ها کمک می کند تا درمواجه با هر مسئله نوپدید در موارد بحرانی، بهترین منابع خود را به کار گیرند و با توجه به فرآیند ارزش آفرینی باعث تکامل کارکنان از طریق یادگیری از تجارب گذشته به منظور کسب ارزش های جدید شوند.
ارزیابی تغییرپذیری کادر فنی سازمانی در منطقه گازی پارس جنوبی؛ مورد مطالعه شرکت توانمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی میزان تغییرپذیری مهندسان شرکت توانمند، نسبت به تغییر ابزاری صورت گرفته در شیوه نصب و کنترل تجهیزات از دستی به تکنولوژیکی می باشد. در این راه، ابتدا به بررسی ادبیات نظری مدیریت تغییر و مقاومت در برابر تغییر پرداخته شده، سپس بر مبنای روش شناسی کمی به جمع آوری داده ها و تجزیه و تحلیل آنها اقدام گردیده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها، نشان می دهد که مهندسان در زمینه آگاهی از نیاز به تغییر، تمایل به تغییر و مقاوم سازی (حمایت از تغییر) میانگین بالا و در زمینه دانش در مورد تغییر و مهارت مورد نیاز تغییر، میانگین پایینی را کسب نموده اند. در پایان با توجه به نتایج حاصل شده، پیشنهاداتی جهت بهتر شدن تغییرپذیری مهندسان ارایه شده است.
بررسی آیین های اساطیری «داوری ایزدی» در ایران باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بشر اولیه با خدای خود ارتباطی نزدیک داشت و وی را از طبیعت می شمرد؛ بنابراین در محاکمی که عقل را در آن راهی نبود، با بینشی اساطیری، عوامل طبیعی را داوران آزمونی قرار می داد و این داوری را شمولی از داوری خدایان می دانست. در ایران باستان، به مثابه یکی از کهن ترین تمدن های جهان، این داوری ها همچون دیگر تمدن ها متداول بود. آن چنان که در محاکم پیچیده این سرزمین، این گونه داوری ها معمولاً به مدد قدرت تمییزبخشی آتش، فلز گداخته و آب آمیخته به گوگرد و زرنیخ صورت می پذیرفت. آگاهی از پیشینه این باورها در ایران باستان و بررسی دلایل به کارگیری عناصری چون آب، آتش و گوگرد، می تواند در شناخت اندیشه اقوام این سرزمین مؤثر باشد؛ لذا مقاله پیش رو مضامین فوق را هدف تحقیق قرار می دهد و می کوشد تا حقیقت اساطیری این آزمون ها را تبیین کند؛ حقیقتی که در ستایش برقراری راستی و عدالت به گونه ای سازمان یافته و اندیشمندانه، بروز می یافت تا ضمن دستیابی به آنچه می بایست، ارزشمندی عناصر طبیعی را نزد آنان خدشه دار نسازد.
عرفان ابن سینا در آثار فرانسویان دو سده اخیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه تاریخ فلسفه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات رابطه فلسفه با علوم دیگر
در قرن نوزدهم با پیدایش مکتب های ادبی در فرانسه و توجه به آثار ادبی و عرفانی مشرق زمین، کار نویسندگان و مترجمان رسائل و نوشته های ابن سینا آغاز شد. آن ها ابن سینا را ابن سینای ارسطویی که ناقل میراث ارسطویی و نوافلاطونی به غرب بود می شناختند.
فرانسویان این پرسش را مطرح کردند که چرا ابن سینای ارسطویی به نگرش های عرفانی پرداخته است. آن ها با طرح این مسئله که آیا می توان بین این دو جریان فکری وحدتی ایجاد کرد یا نه، در آثارشان به سه گونه نظریه مبادرت ورزیدند. گروهی تلاش کردند تا پیوندی بین آثار عرفانی او با نگرش ها و نوشته های فلسفی بیابند و گروهی از محققان درباره شخصیت و آثار عرفانی او تردیدی نکردند و با صراحت گفتند که ابن سینا در آثارش از مراحل سیر و سلوک عارفانه و مکاشفاتی ذکر می کند که قالبی رمزگونه و استعاری دارد که نشان از تجربه شخصی و عملی اش می باشد، و گروه سوم او را فیلسوفی ارسطویی معرفی کردند که صرفاً ناقل سخنان صوفیان و عارفان بوده است. ما در این مقاله توصیف و تحلیل این سه دیدگاه خواهیم پرداخت.
رنگ ها، سیّارگان و هفت طور دل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از دیرباز در فرهنگهای گوناگون، تقدّس و رازآمیزبودن عدد هفت به خَلق هفتگانههای بسیاری انجامیده است که بعضی از آنها همسو با یکدیگرند. در این میان، خَلق بعضی از هفتگانهها به منظور دستیابی به اهدافی در راستای اندیشهها و تعالیم پدیدآورندگان آنهاست. عرفا از جمله کسانی هستند که به عدد هفت و جلوههای رمزی آن توجّه ویژه مبذول داشتهاند و در آثارشان می توان نمونههایی از این هفتگانهها را یافت. نجم رازی نیز از عرفایی است که به این امر علاقه و توجّه ویژه داشته است. وی در طرح نظریّه اطوار دل، به همسویی هفت طور دل و هفت آسمان اشاره میکند و ویژگیهایی را برای هر طور برمیشمارد که با سیّاره همپایه آن در آسمان یکسان است و نشان از آگاهی وی به ویژگیهای سیّارات دارد. از دیدگاه ما هدف نهایی وی از طرح این همسویی، بیان اهمیّت «خودشناسی» در راستای «خداشناسی» است؛ زیرا خدا در درون خود انسان است و هفت آسمانی که باید برای رسیدن به خدا بپیماید، همان آسمانهای دل اوست. انسان عالَم صغیر است و آنچه در عالَم وجود دارد، در انسان نیز وجود دارد. در این نوشته با گذاشتن هر طور دل و سیّاره مرتبط با آن در کنار یکدیگر و بیان ویژگیهای مشابه آنها به تبیین اندیشه و هدف نجم رازی پرداخته شده است. در این راستا، به نورهای رنگی مطرح شده از سوی نجم رازی، که تنها با حواس دل دریافتنی هستند، نیز اشاره خواهد شد. این نورها نشان از جایگاه و مرتبه سالک در پیمودن مسیر خداشناسی دارند.
تأمّلی تحلیل گرایانه به رابطة ابهام و عقلانیّت در غزل حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برپایة رویکرد بلاغت جدید و بهره گیری از نظریّة امپسن در باب ابهام، نباید ابهام در کلمه و کلام حافظ را پیش فرضی صرفاً هنری تلقّی کرد، بلکه وقایع شگفت قرن هشتم حافظ را ناگزیر ساخته است تا از روی درایت و فهم موقعیّت، ترفند ابهام را هم در بُعد هنری و هم در بُعد عقلانی در غزل هایش به کار گیرد. اصولاً مقولة ابهام در غزل های حافظ مکث و سکوت معنادار و اندیشمندانه ای است که وی آگاهانه بدان دست یافته و آگاهانه از آن نیز استفاده کرده است. دریافت این دستگاه فکری، قاعدتاً از طریق تأمّل به قراین زبانی و روابط ارجاعی درون متنی و برون متنی میسّر خواهد بود. بدین ترتیب، این مقاله با طرح چنین فرضیه ای با استفاده از ابزار مطالعة کتابخانه ای با شیوة تحلیلی کوشیده تا این رابطة را با ذکر شواهدی به اثبات برساند.
تهاجم فرهنگی و تأثیر آن بر الگوی مصرفی ایران
بررسی و تبیین فرهنگ سازمانی (شاهد تجربی: دانشگاه مازندران)
حوزههای تخصصی:
سازگاری «قطعنامه های مبارزه با افترا به ادیان» با معیارهای بین المللی حقوق بشر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگرچه در مورد ممنوعیت افترا به عنوان یکی از محدودیت های مجاز حق آزادی بیان، تردیدی نیست، اما درباره مرزهای این ممنوعیت، اختلاف نظر وجود دارد و یکی از اختلاف های اساسی در مورد نوع و ماهیت قربانی افترا است. در این مورد، گروهی از حقوقدانان معتقدند فقط انسان ها، موضوع افترا هستند و ارزش های ذهنی همچون هویت ملی، ادیان یا نمادهای ملی نمی توانند موضوع افترا باشند. در مقابل، گروهی دیگر از حقوقدانان معتقدند موضوع افترا منحصر به انسان ها نیست.
تصویب قطعنامه ای تحت عنوان «افترا به ادیان» در کمیسیون حقوق بشر در سال 1999 و تکرار تصویب قطعنامه ای با این عنوان، در سال های بعد توسط کمیسیون و شورای حقوق بشر و حتی مجمع عمومی سازمان ملل، نشانگر عمق اختلاف فوق است. به رغم آن که نهادهایی همچون کمیسیون و شورای حقوق بشر، با تصویب قطعنامه های فوق الذکر، امکان وقوع افترا به دین را تأیید کرده اند، بعضی از حقوقدانان و به ویژه گزارشگران موضوعی کمیسیون و شورای حقوق بشر، ضمن مخالفت با این قطعنامه ها، مفهوم افترا به دین را غیر قابل قبول دانسته اند.
مقاله حاضر ضمن انعکاس گستره مخالفت با قطعنامه های فوق الذکر، دلایل مخالفان این قطعنامه ها را مورد نقد و بررسی قرار می دهد. در مجموع، مؤلف نتیجه می گیرد که این قطعنامه ها، عملاً به منظور حفظ حقوق و حیثیت افراد و گروه های مذهبی به تصویب رسیده اند و می توان آن ها را با معیارهای بین المللی حقوق بشر سازگار دانست.
بررسی تطبیقی شعر احمد صافی و بهار (با تکیه بر موضوع دین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شعر از آغاز حیات بشری، با همه لحظات آسمانی و زمینی اش، با انسان همراه بوده است. هرچند شعر در مکتب متعالی اسلام جایگاه واقعی و دینی یافت، در زبان های مختلف به ویژه عربی و فارسی تکامل خود را در قالب های متفاوت نشان داد.
اگر شعر و شاعری درخدمت خیر و صلاح جامعه باشد و جامعه بشری را به سوی اخلاق فاضله و ایمان به خدا سوق دهد، بدون تردید مورد تأیید اسلام است و قرآن و پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) از چنین شعری حمایت می کنند. از صدر اسلام تا کنون، با تمسّک به سنّت پیامبر اکرم (ص)، از شعر به عنوان سلاحی کارآمد و حتی معنوی در دفاع از دین و مبانی آن و نیز مقابله با تهاجم دشمن استفاده شده است. در این خصوص، بهار و احمد صافی از نمونه های بارزی هستند که در لابه لای اشعارشان باورهای دینی و آموزه های اعتقادی نمودی روشن دارد. در این مقاله سعی شده است ظهور و بروز اندیشه های دینی در اشعار این دو شاعر معاصر به روش تحلیل محتوا بررسی شود.
وحدت «ساختاری واژگانی» جمله های همسانی (پیوسته)، یکی از الگوهای نحوی موسیقی آفرین در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مثنوی معنوی از شگرف ترین آثاری است که پیوسته مورد نقد و تحلیل قرار گرفته است. یکی از ویژگی های منحصر به فرد این شاهکار ادبی، وحدت «ساختاری واژگانی» جمله های همسانی (توازن نحوی و واژگانی) است. منظور از جمله های همسانی، جمله های مرکبی است که جمله واره هایشان با هم، رابطة همپایگی، تفسیری، بدلی یا تأکیدی دارند و هر یک از این جمله واره ها ممکن است مرکب وابسته باشند. باید اعتراف نمود که به نقش الگوهای نحوی، در ایجاد بلاغت و موسیقی کمتر توجه شده است. اگر صناعاتی مثل موازنه و ترصیع و... که مبتنی بر روش تسجیع و تکرار هستند، از دیدگاه نحوی بررسی شوند، روشن می شود که روش موازنه و ترصیع، جمله های همسانی است که ساختار زبانی و دستوری یکسانی دارند؛ یعنی این الگوی نحوی، بستر آن صناعات است. آنچه که الگوی وحدت «ساختاری واژگانی»، بر صنایع مذکور فزونی دارد، این است که در صنایع مذکور آهنگ واژگان و خصوصاً آهنگ پایانی جمله ها اهمیت دارد و کمتر به وحدت ساختار دستوری و وحدت واژگانی توجه می شود. مولانا به نحو شگفت انگیزی این الگوی نحوی را چه در دیوان و چه در مثنوی به کار می گیرد و از تکرار واژگان و ترکیبات و جمله ها ابایی ندارد. چه بسا همین ساختار یکسان، موجد موسیقی در شعر وی است. این مقاله در عین آنکه نکته ای دستوری را تبیین و توصیف می نماید، به بررسی زبان اثر از حیث زیبا شناختی نیز می پردازد که به سبک شناسی منجر می شود.
شیخ اشراق و مسئله وجود ذهنى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شیخ اشراق از موافقان نظریه وجود ذهنى است و براى اثبات آن برهان اقامه کرده است. او به تمایز عالم ذهن و عین و وجود صور معقوله در ذهن اذعان مى کند، اما ملاک ادراک و تعقل از نظر وى صورت معقوله نیست. ادراک حقایق از نظر سهروردى با شهود مستقیم و بى واسطه نفس حاصل مى شود که او آن را علم اشراقى مى نامد. پس ملاک ادراک از نظر او علم اشراقى نفس است؛ و صورت معقوله که همراه با علم اشراقى در ذهن حاصل مى شود و به عقیده شیخ اشراق وجودى مثالى دارد، تبعى و ثانوى به شمار مى آید. نفس با علم اشراقى به درک اشیا نایل مى شود و در این هنگام براساس برهان شیخ اشراق صورت شى ء در ذهن وجود پیدا مى کند. بنابراین اعتقاد سهروردى به وجود ذهنى با علم اشراقى ناسازگار نبوده، قابل جمع است.
جایگاه و کارکرد منصب صدارت در دوره تیموریان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بین دانشمندان درباره پیدایش منصب صدر اختلافاتی وجود دارد، با این حال بنا به دلایلی ایجاد آن را به زمان تیمور و تثبیت آن را به جانشینان وی نسبت می دهند. این پژوهش بر آنست جایگاه و کارکرد منصب صدر را در ساختار دیوانی تیموریان با تکیه بر منابع موجود به ویژه در ایام حکمرانی تیمور، شاهرخ، ابوسعید و بایقرا مورد بررسی قرار دهد. سوالاتی که در این راستا طرح می شود این است که نحوه انتخاب و انتصاب کارکنان آن چگونه بود؟ صدر در این دوره از نظر رتبه بندی در ساختار دیوانی در چه جایگاهی قرار داشت؟ درآمدهای آن چگونه تأمین می شد و آن چه کارکردهایی داشته است. با بررسی صورت گرفته مشخص می شود فردی که به مقام صدر می رسید باید از تبار عالی، یعنی باید از خاندان سادات می بود. در کنار این او باید از قدرت معنوی بالا، از علم و درآمد زیاد برخوردار می بود. صدر در کنار دیوان تواچی و دیوان مال بخش سوم تشکیلات اداری تیموریان را تشکیل می داد و از نظر رتبه بندی پایین تر از امرا و بالاتر از وزرا بود. کارکردهای مختلفی از جمله ریاست بر کل اهل عمامه، حفظ و حمایت از بنیادهای دینی، نظارت بر موقوفات، بازرسی بر اداره مناسب کشت و زرع، امور دیوانی و... را به عهده داشت.
تحلیلی بر تحولات اخیر کشورهای حوزه بیداری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله ضمن برشمردن برخی دستاوردهای کلان بیداری اسلامی، پیامدهای تحولات در برخی کشورهایی که بیداری اسلامی در آنها واقع شده است، ازجمله: مصر، یمن و بحرین به صورت موردی بررسی شده است. در نهایت نیز به صورت مفصل تری به تحولات سوریه پرداخته شده و مقایسه ای میان تحولات این کشور، با سایر کشورهایی که بیداری اسلامی در آنها واقع شده، صورت گرفته است. درنتیجه برخلاف ادعای غربی ها، تحولات این کشور همانند سایر کشورها نبوده و نوعی حرکت تروریستی سازمان دهی شده برای سرنگونی حکومت بشار اسد است.