ترتیب بر اساس: جدیدترینمرتبط‌ترین
فیلترهای جستجو: فروغ-فرخزاد حذف فیلترها
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۱۴۶ مورد.
۸۱.

بررسی عوامل جامعه شناختی و آسیب شناسی اجتماعی در اشعار بستانی و فروغ فرخزاد(مقاله علمی وزارت علوم)

۸۲.

مقاله به زبان فرانسه: خوانش جامعه شناسانة اشعار «فروغ فرخزاد» با تکیه بر مفهوم «ایدئولوژی بُن» (Analyse de quelques poèmes de Forough Farrokhzad basée sur «l’idéologème» d’Edmond Cros)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نقد جامعه شناسیک ادموند کروس ایدئولوژی بن اشعار فروغ فرخزاد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۸۵ تعداد دانلود : ۱۲۲۴
ادموند کروس در اثری با عنوان نقد جامعه شناسیک، روش تحلیلی و کاربردی خود را در زمینة نقد جامعه شناسی ارائه می دهد. او در این کتاب، پس از بیان مقدمات لازم و مفاهیم اصلی این حوزة پژوهشی، مفهوم ایدئولوژی بّن را تعریف می کند. ایدئولوژی بن کوچکترین واحد قابل درک ایدئولوژی است که عناصر اجتماعی، نشانه شناختی و نمادین را در خود دارد . او با تبیین این مفهوم، نشان می دهد که اولاً چگونه تاریخ و ایدئولوژی در متن نفوذ می کند و ثانیاً چگونه ایدئولوژی بن مشخصات تاریخی و اجتماعی متن را نشان می دهد. ما در این مقاله ابتدا، رویکرد جامعه شناسیک ادموند کروس و مخصوصاً مفهوم ایدئولوژی بّن را معرفی کرده و به بررسی ایدئولوژی بّن «ارتباط» می پردازیم، سپس سعی می کنیم تا از این منظر، خوانشی جامعه شناسیک از آثار فروغ فرخزاد به دست آورده و ایدئولوژی بّن قرن بیستم را در اشعار او نشان دهیم.
۸۳.

نگاه جامعه شناختی به اشعار فروغ فرخزاد

کلیدواژه‌ها: فروغ فرخزاد جامعه شناسی جامعه شناختی انتقاد نماد طنز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۲۹ تعداد دانلود : ۷۰۶
جامعه شناسی ادبیات، از نگرش های نوین به ادبیات است که می کوشد تفسیری علمی و عملی از آثار ادبی ارائه نماید به گونه ای که بتوان از آنها به مثابه انعکاسی از واقعیات جامعه در حل مسائل و حتی بحران های اجتماعی بهره برد؛ توجه به مسائل اجتماعی با انقلاب مشروطیت به عنوان یکی از مؤلفه های شعری مطرح شد و در شعر نو، توسط نیما و طرفدارانش به اوج رسید و در جریان «سمبولیسم اجتماعی» ادامه یافت. فروغ فرخزاد یکی از شاعران برجسته این جریان است که در دوره دوم شاعری توجه ویژه ای به شعر اجتماعی نشان داده است. این پژوهش با هدف بررسی جامعه شناسی اشعار فرخزاد، کوشیده به شیوه تحلیلی – توصیفی دیدگاه جامعه شناختی او را نسبت به مسائل اجتماعی بررسی کند. نتایج تحقیق نشان داد: فرخزاد در شعرهای اجتماعی خود در برابر مقوله های اجتماعی عصرش واکنش نشان داده و به عنوان یک منتقد توانست نابرابری های اجتماعی،تضادها،تباهی ها، استبداد، فقر و بی عدالتی و ... را با نمادگرایی و طنزپردازی به بیانی طبیعی و تأثیرگذار بیان کند و تصویری واضح و واقعی از جامعه عصر پهلوی دوم ارائه نمود.
۸۴.

جلوه های تمثیلی اعتراض در شعر "فروغ فرخزاد" و "غاده السمان"(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فروغ فرخزاد غاده السمان ادبیات تطبیقی ادبیات تمثیلی اعتراض

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۳ تعداد دانلود : ۳۴۵
ساختار سنتی جامعه ی ایرانی و عرب و ارزش ها و برخوردهای فرهنگی آن، موقعیت اجتماعی زن را رقم زده است. در این جوامع از دیرباز بسیاری عوامل فرهنگی و اقتصادی وضعیت حاشیه ای زن را تثبیت کرده و او را عملاً از زندگی اجتماعی دور نگاه داشته و به اجبار به انزوا کشانده است. در میان شاعران سنت شکن معاصر ایران و عرب، "فروغ فرخزاد" و "غاده السمان" با ایستادگی در برابر سنت های مرد سالارانه و باورهای اشتباه، زبان گویا و معترض زنان صامت مشرق زمین اند که در طول زمان، از عقده ی دردناک تبعیض، ستم ها و بی رحمی ها به تنگ آمده اند. این دو به عنوان شاعران روشنفکر و آگاه، مشکلات جامعه ی زنان را درک کرده و منادی آزادی زن از افکار سنتی جامعه ی مردسالارانه خود شده اند. در این جستار که به بررسی و مقایسه ی اعتراض در آثار فروغ و غاده با رویکرد تمثیلی پرداخته شده است، انتقادهای تند و صریح این دو شاعر عصیان گر درباره ی باورهای نادرست حاکم بر جامعه آمده است.
۸۵.

بازشناسی دگردیسی فکری عاطفی فروغ فرخزاد در بستر گزاره های پرسشی(مقاله علمی وزارت علوم)

۸۶.

جایگاه تمثیل درخلق خلاف هنجارهای غزل گفتاری فروغ فرخزاد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: شعرمعاصر غزل گفتاری فروغ فرخزاد تمثیل زنانگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۲ تعداد دانلود : ۳۱۶
کاربرد پربسامد زبان گفتاری در آثارگروهی ازشاعران معاصر، جریانی در شعر امروز به وجود آورد، که به جریان شعرگفتاری شهرت یافت. اندیشه های نازک غنایی که فردی و تجربی هستند؛ کشف چشم اندازهای عاشقانه در جامه زبان گفتار و درهم شکستن قواعد معهود غزل اعم از وزن، قافیه، شمار ابیات و جایگزینی نوع گفتاری آن ها جریان «غزل گفتار» را شکل داد. فرخزاد و سپس سیدعلی صالحی بنیانگذاران رسمی غزل گفتار هستند. فرخزاد با توسیع دایره زبان، عواطف، آلام و آمال شخصی خویش را بی پرده و با کمترین قراین و وسایط زبانی و پیشروی فرهنگی با مخاطب در میان گذاشته است. همین عامل از او شاعری سنت شکن و جریان ساز ساخته است. فرخزاد با بهره گیری از زبان گفتار و تکیه بر روش اعتراض، انتقاد و بیان احساسات عصیان گرانه در راستای تجربیات عاطفی خویش، با نگاهی جامع به کل مضامین عاشقانه، به موضوع عشق، نگرشی «حسی ومادی» را عرضه می کند. وی در عرضه این نگرش، قراردادهای اخلاقی وهنجارهای زنانگی را قربانی کرده است و در این ابعاد، نگرش مطلوبی نسبت به شعراو دراذهان نیست. چراکه فروغ در بیان امورزنانگی، وسایط زبانی و ابزارهای مجازی و سمبلیک را درجایگاه ذهنی به کار نگرفته و غالباً به انتخاب هایی با وسایط اندک و استعاره و مجازهای قراردادی پرداخته است. این جستار ضمن تعریف: شعرگفتار، غزل گفتاری فرخزاد، به بیان مولفه های مغایر با قراردادهای زنانگی و تاثیرحذف زبان سمبلیک در شکل دادن الگوهای خلاف هنجار زنانگی پرداخته شده است. علاوه بر آن مصادیق زبان نمادین در شعر فرخزاد بررسی می شود.
۸۷.

چیدمان فرهنگ: بررسی تطبیقی مفهوم مرگ در آثار فروغ فرخزاد و فریدا کالو

کلیدواژه‌ها: بررسی تطبیقی فروغ فرخزاد مفهوم مرگ فریدا کالو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۰۳ تعداد دانلود : ۲۰۷۵
مرگ واقعیتی انکارناپذیر و مسأله ای پیچیده است که در ادوار مختلف زندگی، ذهن آدمی را به نحوی به خود مشغول می-دارد. هنرمندان نیز از این قاعده برکنار نیستند. آنان به شیوه های مختلف مضمون مرگ را دستمایه ی آثار خویش قرار داده اند و از مناظر گوناگونی به آن نگریسته اند. بررسی دیدگاه فروغ فرخزاد و فریدا کالو، دو هنرمند برخاسته از دو فرهنگ و جغرافیای متفاوت که هر کدام در رشته های هنری متفاوتی هم فعالیت داشته اند، نسبت به موضوع مرگ، علاوه بر اهمیتی که از منظر مطالعات تطبیقی و بین رشته ای هنر دارد، روشنگر نکته های تازه ای راجع به هنر آنان نیز است. پرسشی که پژوهش پیش رو می کوشد به آن پاسخ روشنی بدهد، چیستی موضع این دو هنرمند در برابر مسأله ی مرگ و پیگیری تحولات دیدگاه آنان در این باره است. از آنجا که طبق نظر صاحب نظران، هنر هر دو در ارتباطی تنگاتنگ با زندگی شخصی پر فراز و نشیب و سراسر تحول آن ها بوده، به نظر می رسد که دیدگاه آن ها نسبت به مسأله ی مرگ نیز دستخوش تحول بوده است. همان گونه که از نظر گذشت، این بررسی تنها معطوف به آثار این دو هنرمند است و موارد دیگر نظیر مصاحبه های شخصی، خاطرات، نقل قول ها و ... مد نظر قرار نگرفته اند. روش پژوهش، تحلیلی و تطبیقی است و گردآوری اطلاعات آن به شیوه ی کتابخانه ای انجام گرفته است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که هیچ یک از این دو هنرمند دیدگاه ثابتی نسبت به مفهوم مرگ نداشته و هر دو در برابر آن پویا و بالنده بوده اند. هر دو هنرمند در مسیری مشابه با یکدیگر، روندی تکاملی را در شناخت مفهوم مرگ پیموده اند.
۸۸.

مطالعه تطبیقی شعر «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد» فروغ فرخزاد و سینمای موج نو فرانسه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فروغ فرخزاد ادوارد سعید سینمای موج نو شعر «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد» نقد تطبیقی دموکراتیک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۴۱ تعداد دانلود : ۸۴۵
ادوارد سعید، صاحب نظر فلسطینی تبار امریکایی معتقد است مقایسه تطبیقی دو اثر تنها زمانی منصفانه است که خوانشی دموکراتیک از هر دو اثر داشته باشیم. خوانش دموکراتیک از نظر وی با بررسی نشانه های جغرافیایی، ایدئولوژیکی و تاریخی دو اثر آغاز می شود و با بررسی نحوه کاربرد زبان در دو اثر ادامه می یابد. شعر «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد» سروده فروغ فرخزاد را می توان آغازگر نوعی گونه شعری در ادبیات فارسی دانست که در لحنش به موسیقی، در بیانش به تصویر و در روایتش به سینما نزدیک می شود. از طرفی سینمای موج نو در فرانسه نیز که بی شک یکی از تأثیرگذارترین جنبش های سینمایی تاریخ سینمای جهان است به گفته صاحب نظران به «سینمای شعر» گرایش دارد. در این مقاله نخست نقد تطبیقی دموکراتیک از منظر ادوارد سعید را تبیین می کنیم آنگاه با بهره مندی از این روش، به مطالعه تطبیقی شعر نامبرده و سینمای یادشده می پردازیم. بدیهی است این مقایسه به دلیل شباهت های آنها انجام می شود به رغم تفاوت هایشان در زمینه های فرهنگی و اجتماعی و با اینکه در قالب رسانه های متفاوتی ارائه شده اند، در هر دو، تصویرْ نقش اساسی در بیان هنر دارد. در هر دو با تأکید بر راوی اول شخص و «منِ» آفریننده، بر فردیت تأکید شده است. هر دو تا حدی تحت تأثیر فلسفه اگزیستانسیالیسم بوده اند و آزاداندیشی و تلاش برای رهایی از قیود اجتماعی که محتوای اصلی این آثار است سبب شده است در فرم خود دنباله رو نظم مألوف نباشند و هریک به سهم خود به جنبشی جریان ساز تبدیل شوند.
۸۹.

بررسی استعاره های مفهومی «زن» در شعرهای فروغ فرخزاد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: استعاره دیدگاه شناختی نقش خ‍لاق متعارف فروغ فرخزاد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۶ تعداد دانلود : ۴۵۰
در دیدگاه شناختی، اساس استعاره سازی تنها بر بنیاد شباهت نیست و استعاره، ریشه در اندیشه و ذهن و ادراک انسان دارد و استعاره های مفهومی، درک جدیدی از تجربه را برای انسان میسّر ساخته و معنای تازه ای به آنها می دهد. در حقیقت، تجربه به مثابه یک اصل محسوب می شود که مفاهیم محیطی، طبیعی یا فرهنگی و دیگر مفاهیم موردنظر شاعر و یا نویسنده را به واسطه قلمروهای مقصد و مبدأ توضیح می دهد. به این ترتیب، پژوهش متون و نوشته ها با رویکرد شناختی در زمینه استعاره، می تواند ما را به شناخت لایه های ذهنی و انگیزه های گزینشی استعاره ها راهنمایی کند. در این مقاله، استعاره های با قلمرو مقصد «زن» در اشعار فروغ فرخزاد، با توجه به دیدگاه شناختی بررّسی می شود و سپس به کاوش استعاره ها با توجه به نقش های «مادری»، «همسری» و «معشوقی/عاشقی» با توجه به قلمروهای مبدأشان می پردازیم و سرانجام میزان خلاق یا متعارف بودن استعاره ها را بررّسی می کنیم.
۹۰.

بیان مادرانه در اشعار پروین اعتصامی و فروغ فرخزاد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

۹۱.

بررسی شاخص های مفهوم بیگانگی اجتماعی در شعر فروغ فرخزاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش ارزش های اخلاقی برنامه تلویزیونی کودک برنامه کلاه قرمزی نشانه شناسی سازنده گرایی یادگیری شناختی - اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۲ تعداد دانلود : ۵۷۶
با پیدایش انقلاب صنعتی در غرب و به موازات آن نهضت مشروطه در ایران، تحول عظیمی در زمینه های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و... به وجود آمد، که شعرا و نویسندگان و نیز آثارشان، از این جریان بی تاثیر نبوده اند. شعر در آغاز مشروطه نقش مهمی را ایفا کرده است به طوری که جریان های سیاسی را رونق می داده و گهگاه مردم را به سمت و سوی خاص هدایت می کرده است. رشد و رواج شعر سیاه (شعری که احساسات و افکار منفی انسان نسبت به خود و اجتماع را بیان می کند) بامعنای نوینش درایران، از دوره ی مشروطه شروع شد و با پیدایش شعر نو شدت گرفت و در شعر اغلب شاعران نوپرداز مطرح گشت. البته جریان حضور این نوع شعر را می توان به دو دوره ی قبل از کودتا ( از انقلاب مشروطه تا کودتای 28 مرداد 1332) و بعد از کودتای 28 مرداد 1332 تقسیم کرد به طوری که پس از کودتای 28 مرداد 1332 ، شعرهای بیانیه ای، فرمایشی و دستوری تعطیل گردید و نوعی احساس جدایی و بیگانگی از جامعه در شعر برخی از شاعران ایران نمود پیدا کرد. با توجه به اینکه فروغ فرخزاد (1345-1313) نیز از شاعران نوپرداز معاصر محسوب می شود، در این نوشتار سعی شده است به این پرسش پاسخ داده شود که مهمترین شاخص های بیگانگی اجتماعی در شعر فروغ فرخزاد کدامند؟ روش این پژوهش از نوع، اسنادی- تحلیلی بوده است که زمینه ها و شرایط اجتماعی، خانوادگی زندگی فروغ، درکنار مولفه های بیگانگی اجتماعی ( احساس تنهایی، پوچی و بی معنایی، افسردگی، بی هنجاری، انزوای اجتماعی، دورویی، یاس و ناتوانی و... ) در شعر وی مورد مطالعه قرار گرفته است که در این بین، شاخص های احساس تنهایی (انزوا)، ناتوانی ( بی قدرتی) و یاس بیشتر از سایر شاخص ها تکرار شده است.
۹۲.

بررسی کهن الگوی منجی در شعر «کسی که مثل هیچ کس نیست» فروغ فرخزاد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: شعر معاصر کهن الگو نجات دهنده فروغ فرخزاد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲۷ تعداد دانلود : ۳۴۳
کهن الگوها، مفاهیم مشترکی هستند که ریشه در ناخودآگاه جمعی انسان ها دارند. این اصطلاح را نخستین بار یونگ در بحث ناخودآگاه جمعی اش مطرح کرد و آن را آرکی تایپ – الگوی نخستین، صورت مثالی، صورت ازلی- نامید. کهن الگوها را می توان شامل تصاویر، مایه ها و انگاره ها و نوع دانست. کهن الگوی منجی از انواع مایه ها و انگاره ها و مفاهیم مشترکی است که میان جوامع و فرهنگ ها و ادیان مختلف وجود دارد. منجی، فردی است که در زمانی خاص که اصولاً زمان پایان دنیا و دوره اوج سختی ها و بدبختی های انسان و سلطه تاریکی و پلشتی ها در این دنیاست، ظهور می کند. این اندیشه، علاوه بر این که دغدغه ذهنی انسان های گذشته و ادیان مختلف بوده است، اندیشه و تفکری است پویا و زنده که امروزه و تا زمانی که انسانی روی زمین نفس می کشد، در جریان خواهد بود. فروغ فرخزاد نیز، در جایگاه شاعری برجسته و متفکر، به این مسأله نظر داشت، بدان می اندیشید و این امر یکی از دغدغه های ذهنی او بود. مقاله حاضر، به بررسی «کهن الگوی منجی» در شعر «کسی که مثل هیچ کس نیست» فروغ می پردازد. این شعر پنجمین شعر در دفتر «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد» است. این مقاله با توجه به عناصر و اجزای خود شعر نشان می دهد که این فردی که فروغ از آن سخن می گوید، کسی نیست جز منجی.
۹۳.

مرگ و مرگ اندیشی در اشعار اخوان ثالث، شاملو و فروغ فرخزاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شهادت مرگ زندگی فروغ اخوان شاملو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹۱۶ تعداد دانلود : ۱۶۱۸
مرگ و زندگی پیوسته دو عنصر مهم و برجسته در دیدگاه اندیشمندان بوده است؛ شاعران معاصر ایران به مرگ از چشم اندازهای گوناگون نگریسته اند. در این میان، سه شاعر شاخص پس از نیما، (خوان، شاملو و فروغ) اهمیت ویژه ای دارند.در این جستار به شیوه ی تحلیل محتوای کیفی، اندیشه و احساس سه شاعر معاصر ایرانی، (اخوان، شاملو و فروغ) درباره ی مرگ و زندگی ارزیابی شد؛ به این منظور با جستجو در دیوان این شاعران، همه ی شعرهایی که مضمون مرگ و زندگی در آن ها یافت می شد، واکاوی شد و سپس از این رهگذر، مباحثی مانند تصویر زندگی، مرگ، سیر تحول فکری سه شاعر، دنیای پس از مرگ و سرانجام شهادت و هراس از مرگ بررسی شد. یافته های پژوهش نشان داد که تصویر نازیبای زندگی و بیزاری از مرگ و گاه هراس از آن، در آثار اخوان کم و بیش بدون تغییر نمایان است که گاه ملایم و گاه بی تفاوت و توأم با ریشخند است، اما در نگاه شاملو، زندگی با عشق زیباست و با وجود جان کاهی، چیزی کم ندارد. او زیستن در میان نامردمان و ظلم پذیران جامعه را بدترین نوع مرگ می داند و مرگ در راه عقیده برای او زیبا و تحسین برانگیز است؛ مرگ طبیعی را نیز به اجبار و به عنوان قانون طبیعت می پذیرد. در نگاه فروغ، سیر تحول بیش تر مشهود است. زندگی را با همه ی پوچی اش دوست دارد. در ابتدا اگر خواهان مرگ است به دلیل بیزاری از زندگی است؛ اما کم کم مرگ در نگاه او زیبا می شود و با واژه هایی روشن، شاعرانه، ترسیم می شود.
۹۴.

بازتاب اسطوره قهرمان در شعر انسان گرای یوسف الخال و فروغ فرخزاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شاهنامه فردوسی واژگان کلیدی:ارتش ایران باستان عیون الاخبار ابنقتیبه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۹۳ تعداد دانلود : ۸۲۰
یوسف الخال، شاعر سوری و فروغ فرخزاد، شاعر ایرانی، دو شخصیت ادبی هستند که انسان معاصر و دغدغه های او در زندگی اجتماعی، درکانون اندیشه آن هاست. تصویری که فروغ در دو دفتر«تولدی دیگر» و«ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد» و الخال در «قصیده طویله» با بهره گیری از اسطوره «قهرمان» از انسان معاصر ترسیم می کنند، همانندی بسیاری دارد. بحران هویّت انسان در جوامع کلان شهری مدرن در نتیجة فاصله گرفتن او از ارزش های سنّتی و میراث معنوی، درونمایه اصلی این آثار است. نقطه اشتراک دو شاعر در این ارتباط، تأثیرپذیری عمیق از «تی.اس.الیوت» است که شعر او به عنوان یکی از آبشخورهای اصلی تحوّل در شعر مدرن عربی و فارسی قلمداد می شود. جستار پیشِ روی از رهگذر تحلیل درونمایه های مرتبط با اسطوره فوق الذکر به روش توصیفی تطبیقی در آثار دو شاعر، همانندی محتوایی آن ها در ترسیم چهره انسان معاصر را نشان می دهد. برداشت نهایی آن است که آثار یادشده، عرصه جدال نومیدی و امید برای رهایی انسان معاصر از بحران هویّت است.
۹۵.

تحلیل و مقایسه ویژگی های مکتب رمانتیسم در اشعار سهراب سپهری، اخوان ثالث و فروغ فرخزاد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: رمانتیسم ادبیات معاصر سهراب سپهری اخوان ثالث فروغ فرخزاد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۳ تعداد دانلود : ۳۵۳
شکل گیری مکتب رمانتیسم در اواخر قرن هیجدهم و اوایل قرن نوزدهم اتّفاق افتاد که نیازهای بشری از جمله نیازهای اجتماعی، فردی و معنوی مسبّب به وجود آمدن مکتبی با نام مکتب رمانتیسم شد و این نهضتی بود که بر علیه مکتب کلاسیسیسم قد علم کرد. در این پژوهش که با روش تحلیلی- توصیفی از طریق اسناد کتابخانه ای انجام شده است با نگاهی بر مکتب رمانتیسم در ادبیّات غرب و همچنین تأثیر آن بر ادبیّات معاصر ایران، کوشش شده است اشعار رمانتیک سه شاعر معاصر ایران، سهراب سپهری(1359 1307)، مهدی اخوان ثالث(1369 1307) و فروغ فرخزاد(1313 - 1345) از جنبه رمانتیسم و تأثیرگذاری این مکتب بر اشعار شاعران مذکور تحلیل و مقایسه گردد. با مطالعه و بررسی اشعار شاعران مذکور این نتیجه به دست آمد که از میان ویژگی های شعر رمانتیک، طبیعت، تنهایی عرفانی و امید به آینده روشن و خوش بینی در شعر سپهری، در شعر اخوان ثالث، یأس و ناامیدی، عشق به مردم و اعتراض به ناهنجاری های جامعه و در نهایت در شعر فروغ فرخزاد، عشق زمینی، مرگ و تنهایی به واسطه درد و رنج زندگی جلوه بیشتری دارد.
۹۶.

بررسی تطبیقی درونمایه های اجتماعی مشترک در شعر فروغ فرخزاد و سعاد الصباح (با تکیه بر رویکرد زنانه)(مقاله علمی وزارت علوم)

۹۷.

مقایسه شعر فروغ فرخزاد، فرزانه خجندی و خالده فروغ از منظر نظریه جانسون(مقاله علمی وزارت علوم)

۹۸.

تحلیل مقایسه ای اشعار نازک الملائکه و فروغ فرخزاد از منظر نقد اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نقد اجتماعی فروغ فرخزاد شعر معاصر عربی نازک الملائکه شعر معاصر پارسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۲۶ تعداد دانلود : ۱۱۸۰
ادبیات از دیرباز به مثابه یکی از انواع هنری به شکل های گوناگون در زندگی بشر ایفای نقش کرده و از این حیث مانند همه فعالیت های فکری و معنوی انسان دارای هدف و منظور اجتماعی است. به همین علت است که ادبیات هر ملت، همواره به موازات تحولات جامعه، دستخوش دگرگونی گشته و به فراخور چنین رویکردی به آینه تمام نمای جامعه خویش مبدل می گردد. با مروری بر ادبیات ملل گوناگون می توان نحوه تأثیرپذیری آن از بسترهای سیاسی و اجتماعی را به خوبی مشاهده کرد. هم چنان که تحلیل و بررسی اشعار دو شاعر نوگرای عربی و پارسی، یعنی نازک الملائکه و فروغ فرخزاد مؤید همین دیدگاه است. نوشتار حاضر اشعار این دو شاعر را با روش توصیفی تحلیلی بررسی کرده و به این نتیجه دست یافته است که هر دو شاعر تحت تأثیر شرایط اجتماعی جامعه خویش قرار داشته و به علت شباهت در فضای اجتماعی به موضوعات مشابهی همچون فقر و تضاد طبقاتی و مسائل زنان و آرمان شهر پرداخته اند.
۹۹.

بررسی زمینه های نوستالژی در سروده های نازک الملائکه و فروغ فرخزاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نوستالژی شعر معاصر فارسی فروغ فرخزاد حسرت نازک الملائکه شعر معاصرعربی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۰۰ تعداد دانلود : ۱۲۴۶
نوستالژی از اصطلاحاتی است که از علم روانشناسی وارد عرصه ی ادبیات شده است. در جستار پیش رو نگارندگان بر آنند تا با استفاده از شیوه ی توصیفی – تحلیلی به بررسی این پدیده ی روانی در سروده های دو شاعر معاصر عراقی و ایرانی «نازک الملائکه» و«فروغ فرخزاد» بپردازند. تحقیق نشان از آن دارد که اوضاع نابسامان سیاسی و اجتماعی روزگار شاعران، عدم توجه به زن، فاصله های طبقاتی، از دست دادن عزیزان و... باعث شده است که این دو شاعر به ناخودآگاه خود رجوع نمایند و با حسرت و دیدی تراژیک از آن روزگاران یاد کنند. مهمترین دستاورد پژوهش آن است که بن مایه های نوستالژیک، مانند اوضاع سیاسی و اجتماعی، یاد مرگ، یاد عشق، اندوه هبوط، یاد کودکی، یاد زادبوم، آرمان شهر، یاد عزیزان را در سروده های هر دو شاعر می توان یافت با این تفاوت که در بیان برخی مسائل تفاوت هایی نیز در کلام و اندیشه این دو شاعر دیده می شود.
۱۰۰.

کاربست نظریة آلوده انگاری کریستوا بر شعر «دلم برای باغچه می سوزد» فروغ فرخزاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شعر معاصر فارسی فروغ فرخزاد کریستوا نظریة آلوده انگاری خوانش شعر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۱۰ تعداد دانلود : ۱۸۳۹
ژولیا کریستوا با تکیه بر همگرایی ها و همپیوندی های دو حوزة زبان­شناسی و روانکاوی، نظریات نوینی در باب تحلیل متون ادبی ارائه کرده است. او در نظریة «آلوده­انگاری» که برآمده از کنکاش­های پساساختارگرایانة اوست، بر این عقیده است که آفرینشگر ادبی به مثابه فاعل سخنگو از خلال زبانی شاعرانه و نشانه­ای از نابسامانی­های جهان پیرامون خود اعلام برائت می­کند و سپس برای تطهیر خویش و جامعة پیرامون از آلودگی­ها، به جست وجوی راه حل روی می آورد. کریستوا امکان کاربست این نظریه را به ادبیات اروپایی با مثال­های فراوانی مورد بررسی قرار داده است. ما در این مقاله برای مطالعة موردی کاربست ابزارهای تحلیلی نظریة آلوده انگاری بر ادبیات فارسی، شعر «دلم برای باغچه می­سوزد» فروغ فرخزاد را انتخاب کرده ایم و دو هدف کارکردی عمده را مورد توجه قرار داده ایم؛ نخست چشم اندازی جامع از آنچه امروز تحت عنوان «نظریة آلوده انگاری» کریستوا مطرح می شود را ارائه می کنیم و سپس با تکیه بر مبانی و ابزارهای واکاوانه نظریة آلوده انگاری، امکان تأویل پذیری و خوانش های بدیع از این شعر فرخزاد را به بوته آزمون می آوریم و درصدد پاسخ به این پرسش هستیم که آیا امکان کاربست چنین رویکردی در خوانش اشعار فروغ فرخزاد و دیگر شاعران معاصر فارسی وجود دارد یا نه؟

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان