تطور نقشمایۀ تک شاخ در نگاره های شاهنامه (سده های هشتم تا دهم هجری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره تابستان ۱۴۰۴ شماره ۷۴
41 - 57
حوزههای تخصصی:
«تک شاخ» یکی از نقشمایه های جانوری در هنر اسلامی است که به غیراز متون جانورشناسی و جغرافیا، ردپای آن را می توان در نگاره های شاهنامه جست و جو کرد. قهرمانانی مانند گشتاسپ، اسفندیار، اسکندر و بهرام گور در نبرد با موجودی تک شاخ تصویر شده اند که در برخی نسخه ها کرگ و در برخی دیگر گرگ ثبت شده است. «کرگ» در زبان پهلوی، واژه ای وام گرفته از ادبیات سانسکریت و به معنی تک شاخ است. جالب توجه است که در نگاره های شاهنامه ، تصاویر کرگدن متفاوت از مشخصات ظاهری این جانور ترسیم شده اند. هم زمان با تأثیرات هنر چین در نقاشی ایرانی، نقشمایه دیگری نیز در شاهنامه های سده های میانی ظاهر می شود که کایلین یا کرگدن چینی نام دارد. هدف از این پژوهش، بررسی و تحلیل نقشمایه تک شاخ در نگاره های موردبررسی است که به شکل حیوانات گوناگون، ازجمله گرگ، شیر، غزال، بز کوهی، کایلین و کرگدن نشان داده شده اند و گاه ماهیت خیالی به خود گرفته و گاه به شمایل واقعی حیوان یا کرگدن نزدیک تر شده اند. سه سؤال اصلی این مقاله عبارت است از: 1. تکوین نقشمایه تک شاخ در نگاره های شاهنامه های سده های هشتم تا دهم هجری چگونه بوده است. 2. چه ارتباطی میان نقشمایه تک شاخ در نگاره های شاهنامه با کایلین یا کرگدن چینی وجود دارد؟ 3. چرا باوجود توصیفات دقیق و جانور شناسانه از کرگدن که در منابع اسلامی یا متون فارسی ذکرشده، نگارگرِ صحنه های نبرد با کرگ، به این توصیفات بی اعتنا باقی مانده است؟ این پژوهش از نوع بنیادی و روش به کاررفته در آن، از نوع توصیفی-تحقیقی با رویکرد تحلیلی است. همچنین، ضمن بررسی پژوهش های پیشین در حوزه تاریخ نگارگری ایران و ادبیات، از منابع کتابخانه ای و مشاهده نگاره ها در وب گاه های موزه ها و کتاب های مختلف بهره برده است. پس از بررسی هجده نگاره از شاهنامه ، تصاویر متنوع و متفاوتی از تک شاخ جمع آوری شد که در سده های هشتم تا دهم هجری تصویر شده اند. برخی از این تصاویر ماهیت خیالی دارند و برخی دیگر درک واقع گرایانه تری نسبت از کرگدن ارائه می دهند. به عنوان نمونه، تصاویر تک شاخ از حدود سال 950 ق به تصویر واقع گرای کرگدن نزدیک تر می شوند، هرچند در همان سال ها، تصاویر خیالی از تک شاخ همچنان تصویر شده است که می توان آن را ناشی از تقلید نگارگران از الگوهای در دسترس تلقی کرد. یکی از دلایل این تنوع، تأثیرپذیری از سنت های تصویری چینی است که در برخی شاهنامه ها موجب نزدیکی نقشمایه تک شاخ با کایلین می شود. از سوی دیگر، توصیفات مبهم و گاه متناقض نویسندگان مسلمان در وصف کرگدن، سبب شده است که نگارگر درک جامع و مستندی از این جانور نداشته باشد و به ورطه خیال روی آورد. علاوه بر این ها، کتابت و خوانش برخی از کاتبان شاهنامه که کلمه «کرگ» را «گرگ» خوانده و نوشته اند عامل دیگری برای تصوری خیالی از نقشمایه تک شاخ عنوان شده است.