مطالب مرتبط با کلیدواژه

منطق درونی


۱.

پاسخ شیخ محمد اسماعیل محلاتی به مساله استعمار: راه حلی برای تحقق زیست مستقل ملی در عصر سیاست های چندفرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مشروطه استعمار محلاتی منطق درونی روش متن- مولف محور اسکینر هویت دینی و استقلال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱۲ تعداد دانلود : ۷۵۵
از مسائل اساسی که در اندیشه سیاسی اسلام، به ویژه در عصر مشروطه به بعد، توجه اندیشه ورزان را به خود معطوف داشته است، مواجهه سنت اسلامی- ایرانی با مدرنیته غربی و دستاوردهای آن است. این رویارویی در جامعه ایرانی عصر مشروطه سه گونه برخورد را به خود دیده است: یکی نفی دستآوردهای مشروطه؛ دوم گرایش به جذب شدن درگفتمان غربی و مشروطه خواهی؛ اما راه سومی نیز به وجود آمده که سعی بر ایجاد تلفیق میان دستاوردهای مشروطه با ارزش های محلی داشته است. محمد اسماعیل محلاتی از جمله اندیشمندانی است که در مسیر سوم گام بر می دارد و تلاش بر این دارد تا با بازتفسیر اسلامی از مشروطه با مساله استعمار و استثمار غرب نیز مبارزه کند. در این مقاله تلاش شده است با بهره گیری از رهیافت منطق درونی و روش متن- مولف محور اسکینر، ((پاسخ های محلاتی به مساله استعمار واکاوی و بیان شود که محلاتی برای عدم گرفتارآمدن در دامان استعمار دو پاسخ می دهد)): ((اولین پاسخ اینکه از طریق منسجم کردن دستگاه های دولتی و زدودن استبداد از نظام سیاسی می توان با استعمار مبارزه کرد. دومین پاسخ نیز این است که از نظر محلاتی می توان با آموختن از دستاوردهای مثبت فرهنگ غرب، هم مذهب خود را حفظ کرد و هم آزادی و آبادانی خود را در برابر فرهنگ های دیگر ترسیم کرد)). باید یاد آور شد که مقاله قصد ندارد تکثرگرایی فرهنگی را به اندیشه محلاتی نسبت دهد، بلکه مراد این است رویکردی که محلاتی در مبارزه با استعمار اتخاذ نموده است، مبین الگویی در رهیافت های چندفرهنگی است، که زیست مستقلِ ملی را همزمان هم جهانی و هم محلی می نگرد.
۲.

منطق درونی نظریه انتقادی مکتب فرانکفورت و معرفت شناسی رهایی بخش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پوزیتویسم نظریه انتقادی عصر روشنگری منطق درونی معرفت شناسی رهایی بخش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۳۳ تعداد دانلود : ۷۳۶
مکتب فرانکفورت از بزرگان دریافته که بنا بوده عصر جدید(روشنگری)، عصری همراه با آزادی و قدرت اراده انسانی و رهایی بخشی از سنت های اعصار گذشته باشد. عصری همراه با جرأت پرسیدن و دانستن. تفاوت میان این وعده و وضعیت عصر جدید که به ورطه خطرات بزرگی چون فاشیسم، نازیسم، سرمایه داری همراه با تقدس ابزارگرایی افتاده بود، مسئله عظیمی را در مقابل آن ها قرارداد. مسئله ای که هر نسل از نظریه پردازانش تا زمان حال تلاش دارند ضمن تحلیل دقیق از این انحراف به ارائه راه حلی در مقابل آن برسند. هرچند تفسیرهای متفاوتی از نگاه تحلیلی و راه حل مطرح شده توسط این مکتب موجود است ولی در این مقاله تلاش داریم تا با بهره گیری از رهیافت منطق درونی به روند تکوینی آنچه تحلیل مسئله و ارائه راه حل مکتب فرانکفورت بوده بپردازیم و ضمن ارائه تفسیر جدید خود به این سؤال بپردازیم که مبانی و استلزامات تحلیل راه حل این مکتب در مورد مسئله روشنگری را چه عوامل شکل داده است؟ پاسخ موقت ما در قالب فرضیه این است که پیامدهای اجتماعی آنچه محدودیت معرفت برآمده از عقل روشنگری یعنی پوزیتویسم خوانده می شود عامل اساسی شکل دهی به این مبانی و استلزامات بوده است.
۳.

تبیین منطق درونی چرایی تحقق وقوع انقلاب اسلامی ایران در اندیشه سیاسی شهید بهشتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شهید بهشتی نظریه انقلاب اسلامی مکتب اسلام نظریه ی بحران منطق درونی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۷ تعداد دانلود : ۲۵۴
انقلاب اسلامی ایران به عنوان یک پدیده اجتماعی، بسان سایر پدیده های اجتماعی، علل بردار است و در علل یابی آن، ناگزیر به ماهیت و چیستی این پدیده رهیافت خواهیم داشت. نگاهی به آثار مکتوب درباره چیستی انقلاب اسلامی ایران و چرایی وقوع آن نشان می دهد که از یک سو دیدگاه های ارائه شده متنوع، متفاوت و ناهمسان است و از سوی دیگر، از دیدگاه های بومی در این باره کمتر استفاده شده و بررسی علل وقوع این پدیده از منظر صاحب نظران وطنی، به ویژه اندیشورانی که در تحقق آن نقش آفرین بوده اند، مغفول مانده است. شهید بهشتی Š از جمله برجستگان اندیشور و خجستگان نقش آفرین در انقلاب اسلامی است که پی جویی چیستی و چرایی وقوع انقلاب اسلامی ایران از منظر این متفکر نکته یاب می تواند بخشی از خلأ یاد شده را برطرف کند. بنابراین چیستی و چرایی وقوع انقلاب اسلامی ایران از منظر دکتر بهشتی مسئله اصلی این پژوهش است که این مقاله می کوشد با روش توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر روش شناسی بحران اسپریگنز، اندیشه ورزی بهشتی در ترسیم چرایی وقوع انقلاب اسلامی را بر اساس مراحل چهارگانه "مشاهده بحران"، "تشخیص علل"، "ترسیم وضعیت مطلوب"و "راهکار عملی برای عبور از بحران" واکاوی کند. نتایج نشان می دهد که شهید بهشتی معطوف به بحران ایران پساانقلاب و اصول بینشی مکتب اسلام، وقوع انقلاب اسلامی را به مثابه ضرورتی برآمده از بحران جامعه و در قالب مکتبی-ارزشی صورت بندی کرده است.