فیلترهای جستجو:
                            فیلتری انتخاب نشده است.
        
نمایش ۱٬۹۰۱ تا ۱٬۹۲۰ مورد از کل ۶٬۵۲۱ مورد.
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                پژوهش حاضر که از نوع توصیفی تحلیلی بود، با هدف تحلیل فضایی و تعیین جایگاه هر یک از استان های کشور به لحاظ بهره مندی از شاخص های اشتغال زنان و تبیین میزان شکاف بین مناطق کشور در زمینه بهره مندی از شاخص های مذکور انجام شد. اطلاعات مربوط به 16 شاخص مورد بررسی در زمینه اشتغال زنان، از مستندات سال 1389 مرکز آمار کشور جمع آوری شد. در این مطالعه استان های کشور بر اساس شاخص های اشتغال زنان با استفاده از روش های آماری و مدل TOPSIS تحلیل شد. در این تحلیل از نرم افزارهای SPSS و ArcGIS استفاده شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که در بین استان های کشور از لحاظ بهره مندی از شاخص های اشتغال زنان نابرابری و شکاف زیادی وجود دارد. نتایج تحلیل خوشه ای نشان داد، 20 درصد استان های کشور در سطوح بسیار بهره مند و بهره مند، حدود 13 درصد در سطح نسبتاً بهره مند (متوسط) و حدود 67 درصد در سطوح محروم و بسیار محروم واقع شده اند. نهایتاً نتایج تحلیلی پژوهش بر اساس نمایش توزیع فضایی با استفاده از نرم افزار ArcGIS، نشان داد که میزان بهره مندی از شاخص های اشتغال زنان در مناطق شمال غرب و شمال شرق ایران مطلوب تر و در مناطق مرکزی (به استثناء استان اصفهان) و جنوبی (جنوب، جنوب شرق و جنوب غرب) کشور وضعیت نامطلوبی دارد.            
            تعیین کننده های رفتار باروری زنان گروههای مذهبی شیعه و اهل سنت(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                عوامل اقتصادی اجتماعی و فرهنگی در میزان باروری تا چه حد مؤثّر است و باروری زنان در میان زیر گروه های مختلف مذهبی به چه صورت است؟ برای پاسخ به این سؤالات، داده ها با استفاده از روش پیمایشی و پرسشنامه ساخت یافته در مورد 362 زن شیعه و سنّی در شهر سرپُل ذهاب انجام گرفت، جمع آوری شد و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که تفاوت آماری معنی داری بین باروری این دو گروه مذهبی از زنان وجود دارد؛ هر چند میزان باروری در هر دو گروه کم است. این معنی داری توانایی فرضیه الهیات ویژه را در تبیین تفاوت باروری میان زیرگروه های مختلف جمعیّتی آشکار می کند. تحلیلهای چند متغیّری نشان داد که ترکیبی از ویژگیهای فرهنگی، اقتصادی اجتماعی و جمعیّتی سهم تعیین کننده تری (39 درصد در مقابل 1/20 درصد) در تبیین باروری زنان سنّی در مقایسه با زنان شیعه دارد. هم چنین، تحلیل چند متغیّری نشان داد که با کنترل تمام متغیّرهای مستقل، مذهب تأثیر معنادار خود را حفظ کرده است؛ هر چند شدّت این رابطه با کنترل دیگر متغیّرها کاهش یافته است. بر اساس این نتایج در سیاستگذاریهای جمعیّتی آینده، سیاستها باید بیشتر معطوف و متمرکز بر زنان ازدواج کرده تک فرزند و بویژه بدون فرزند باشد که در نمونه مورد بررسی و در میان زنان شیعه مذهب (28/8 درصد بدون فرزند) نمایانتر است. بنابراین، سیاستهای دولت باید با خواسته ها و منافع زنان و خانواده ها همسو باشد.            
            زن در نگاه معروف رصافی(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
            تفاوت های جنسیتی در ساختار شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
            اسیدپاشی براساس تجربه قربانیان: بستر، زمینه ها و پیامدها(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                تکرار حوادث اسیدپاشی در جامعه، به منزله مسئله اجتماعی، موضوعی درخور تأمل است. بدون تردید یکی از جرائمی که در هر بار ارتکاب آرامش اجتماعی جامعه را به شدت برهم می زند اسیدپاشی است. بررسی عمیق جوانب مختلف این پدیده می تواند زمینه های مناسب برای کنترل مؤثر آن را فراهم کند. پژوهش حاضر با هدف بررسی تجربه قربانیان اسیدپاشی انجام شده است.
این تحقیق کیفی است و به روش نظریه مبنایی صورت گرفته است و برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختار با قربانیان اسیدپاشی استفاده شده است. نمونه گیری برطبق اصول نمونه گیری تحقیقات کیفی با دوازده نفر از قربانیان اسیدپاشی صورت گرفت و تجزیه و تحلیل داده ها به روش اشتراوس و کوربین انجام شد.
براساس تحلیل صورت گرفته مقوله های ارزشمندی زیبایی و بافتار سنتی، بستری بود که قربانیان پدیده اسیدپاشی را در آن تجربه می کردند. درصد سوختگی، ازدست رفتن زیبایی و تحصیلات به منزله شرایط میانجی بر تجربه آنها از اسیدپاشی نقش داشت و مقوله های محرومیت اجتماعی، سرسخت شدن، درماندگی، و بازماندن، پیامدهایی بود که قربانیان تجربه کرده بودند.
پیامدهای روانی و اجتماعی اسیدپاشی به شدت آسیب زاست و قربانی تا مدت های طولانی و حتی تا پایان عمر درگیر آن خواهد بود. شناخت فرآیند ایجاد این پدیده و پیامدهای آن می تواند زمینه توان بخشی روانی و اجتماعی سریع تر و بهتر قربانیان را فراهم آورد و به تسهیل ورود مجدد آنها به جامعه منجر شود.            
            نقش عوامل فرهنگی و رسانه ای در پیش بینی حجاب زنان: مطالعه ای ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                با توجه به ضرورت شناسایی عوامل موثر بر حجاب و اهمیت شناسایی عوامل فرهنگی موثر بر چگونگی حجاب، در این مطالعه به پیش بینی حجاب و عوامل فرهنگی و رسانه در کشور پرداخته شد. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود که در آن 2868 نفر از دختران و زنان بالای 15 سال کشور به شیوه نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب شدند و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته حجاب مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیری به شیوه گام به گام تجزیه و تحلیل شد. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد حجاب دارای رابطه مثبت و معناداری با عوامل فرهنگی است. همچنین نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان داد که عوامل فرهنگی قادر به پیش بینی 59 درصد از بدحجابی دختران و زنان کشور است. نتایج این مطالعه بیانگر این است که عوامل فرهنگی و رسانه ها نقش قابل توجهی در چگونگی حجاب دختران و زنان کشور ایفا می کند، بنابراین توجه به عوامل فرهنگی برای هرگونه اقدام و برنامه ریزی در زمینه حجاب بیش از پیش اهمیت دارد. واژگان کلیدی: حجاب، فرهنگ، رسانه، زنان            
            بررسی وضعیت سلامتِ زنانِ سرپرست خانوارِ شهری و روستایی شهرستان جهرم و عوامل اجتماعی- اقتصادی مرتبط با آن(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                این مقاله به بررسی وضعیت سلامت زنان سرپرست خانوار در شهرستان جهرم پرداخته است. روش پژوهش کمی و پیمایشی، و از روش نمونه گیری مطبق سهمیه ای برای دستیابی به پاسخگویان استفاده شده است. حجم نمونه بر اساس جدول تعیین حجم نمونه لین، 326 نفر از زنان سرپرست خانوار شهر و روستاهای جهرم بوده اند. بر اساس یافته های تحقیق، سالخوردگان، روستاییان، کسانی که در منزل غیرشخصی ساکن هستند و کسانی که به علل ارادی سرپرست خانوار شده، و سرپرستی یک تا چهار نفر را عهده دار بوده اند در مقایسه با دیگران، سلامت جسمانی کمتری داشتند. هم چنین، شاغلان و باسوادان، سلامت روانی کمتر و کسانی که رضایت اجتماعی بیشتری داشته اند، سلامت روانی بیشتری داشتند. بر اساس نتایج پژوهش علت سرپرستی (ارادی یا غیرارادی بودن) از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر سلامت جسمانی و روانی پاسخگویان بوده است؛ هر سه عامل بیولوژیکی، جغرافیایی و اجتماعی اقتصادی برای سلامت مهم است؛ اما سهم دو عامل اول برای سلامت جسمانی و سهم عامل سوم برای سلامت روانی بیشتر است. مهمتر از همه اینکه این عوامل، می تواند تأثیرات منفی همدیگر را تقویت کند به گونه ای که زنان پیر، بیسواد و شهری ای که فاقد مسکن شخصی، و به علل غیرارادی سرپرست خانوار شده اند، کمترین مقدار سلامت جسمانی داشته اند.            
            تأثیر سبک رهبری بر باورهای سقف شیشه ای زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                با وجود افزایش حضور زنان در محیط های کار، میزان ارتقاء زنان به سطوح عالی مدیریت با پیشرفت تحصیلی و تجربیات حرفه ای آن ها همخوانی ندارند. بنابراین، وجود نوعی مانع نامرئی به نام سقف شیشه ای بارز است. زنان در مواجه با این مانع باورهای مختلفی دارند که می تواند ارتقاء شغلی آن ها را افزایش یا کاهش دهند. این باورها شامل انکار، انعطاف پذیری، پذیرش ، استعفا است. هدف از این پژوهش بررسی تأثیر سبک رهبری بر باور سقف شیشه ای در بانوان شاغل در بخش ستادی وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی بود. تحقیق با اتخاذ ماهیت توصیفی پیمایشی از طریق تحلیل همبستگی، سبک های رهبری باس و آوولیو و باورهای زنان ا در مواجه با سقف شیشه ای بررسی کرد. جامعه آماری از میان بانوان شاغل در بخش ستادی وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی با تحصیلات دیپلم به بالا، در نظر گرفته شده است. سپس بر حسب تحلیل های آماری نمونه مناسبی از آن ها انتخاب شد و در نهایت با استفاده از پرسشنامه های ساختارمند نسبت به اخذ دیدگاه افراد اقدام شد. نتایج حاصل نشان می دهد، سبک رهبری تأثیر معنادار و مثبتی بر باور سقف شیشه ای بانوان دارد.            
            زنان ؛ جامعه اطلاعاتی و شکاف جنسیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
            ما چیزی هستیم که میبینیم: شرایط خانواده برای الگو دهی ارزشها به کودکان
                منبع:
                حوراء سال ۱۳۸۳ شماره ۸                                    
                                            
                            
        
        
                                        
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                در یک نظر سنجی از بزرگسالان آمریکایی که به تازگی از سوی وال استریت ژورنال صورت گرفت، «انحطاط اخلاقی»، بزرگترین مشکل پیش روی آمریکا در بیست سال آینده عنوان شد. همچنین در این نظر سنجی، بزرگترین دگرگونی شخصیت آمریکایی از سال 1950 به بعد، «ازدواج و خانوادههای ناپایدارتر» ذکر گردیده است. من با این دیدگاه عمومی موافقم و معتقدم این دو موضوع، ارتباط نزدیکی با هم دارند. شواهد تجربیِ موجود حاکی از آن است که کاهش ازدواج و فروپاشی خانواده، عامل عمده انحطاط اخلاقی هستند. این بدان علت است که بچهها ارزشهای اخلاقی را درون خانواده و اساساً با تکیه بر والدین خود به عنوان سرمشق، میآموزند. وقتی خانوادهها ناپایدارند، وقتی پدر و مادر در خانه حضور ندارند، از لحاظ عاطفی سردند، یا پرمشغلهاند و یا هنگامی که خودشان مشکل اخلاقی دارند، یادگیری ارزشهای اخلاقی از سوی بچهها با مانع مواجه میشود. در این مقاله، پیرامون شکست والدین در الگو قراردادن ارزشهای اخلاقی برای کودکان، صرف زمان برای انجام وظیفه والدین و دیگر شرایط خانواده برای تربیت کودک، بحث خواهم کرد.            
            بررسی نگرش کارمندان زن آموزش و پرورش کرج به وضعیت مشارکت زنان در تصمیم گیری(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                پژوهش پیش رو، که نگرش کارمندان زن شاغل در سازمان آموزش و پرورش کرج را به وضعیت مشارکت زنان در تصمیم گیری مورد بررسی قرار می دهد، بر چهار پایه اصلی بررسی میزان عوامل دانش، دست رسی به اطلاعات، قدرت، و پاداش، برای فراهم کردن مشارکت زنان در مراحل هفت گانه تصمیم گیری استوار است. روش پژوهش، توصیفی و از نوع میدانی است و برای گردآوری داده ها نیز از پرسش نامه و مطالعات کتاب خانه یی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش را 137 زن شاغل در بخش های ستادی آموزش و پرورش کرج تشکیل می دهند، که پس از انتخاب 80 نفر از آن ها،به عنوان حجم نمونه و به روش تصادفی ساده، پرسش نامه یی پژوهش گرساخته، با 28 پرسش دارای مقیاس پنج درجه یی لیکرت (خیلی کم، کم، تا اندازه یی، زیاد، خیلی زیاد) در اختیار آن ها قرار گرفت. روایی پرسش نامه، با استفاده از آلفای کرون باخ، 0.64 به دست آمده است.نتایج پژوهش نشان می دهد میزان آمادگی سازمانی زنان، برای مشارکت در فرآیند تصمیم گیری، از نظر میزان دانش، کافی، اما از لحاظ میزان قدرت و پاداش، کم است، هم چنین، بالا بودن دانش، دست رسی به اطلاعات، قدرت، و دریافت پاداش در زنان، می تواند، به ترتیب،در اجرای تصمیم ها، انتخاب بهترین راه حل، ارزش گذاری برای راه حل ها، و تشخیص مسایل به آنان کمک کند تا در تصمیم گیری ها، مشارکتی مناسب تر و موثرتر داشته باشند.در پایان پژوهش، پیشنهاد هایی در زمینه فراهم کردن امکانات لازم برای دست یابی به دانش بالاتر، اجرای تصمیم ها، واگذاری اختیارات و توزیع قدرت، و توجه به پاداش مادی و معنوی ارایه شده است، که برای تدوین خط مشی مشارکت زنان در قانون پنجم توسعه اقتصادی، اجتماعی، و فرهنگی، توجه به آن ها ضروری است.            
            بررسی نگرش دانشجویان پسر نسبت به خشونت علیه زنان در بستر خانواده: آزمون تجربی نظریه یادگیری اجتماعی ایکرز(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                نگرش، عنصری مهم در تحلیل خشونت علیه زنان است. از آنجا که نگرش ها می توانند رفتارها را هدایت کنند، پس آگاهی از دانش مربوط به نگرش افراد به ما اجازه می دهد رفتار را پیش بینی کنیم. چون در این پژوهش، خشونت مردان علیه زنان و نه خشونت پذیری زنان، مورد پژوهش بوده است، لذا جمعیت پژوهش، دانشجویان پسر بوده اند تا بتوان با بررسی نگرش آن ها نسبت به خشونت علیه زنان، رفتار و میزان آمادگی برای رفتار را تبیین و پیش بینی نمود. به نظر می رسد تاکنون در ایران بر مبنای نظریه یادگیری اجتماعی ایکرز، پژوهشی در خصوص تبیین نگرش دانشجویان پسر نسبت به خشونت علیه زنان انجام نشده است. پژوهش حاضر می کوشد به توصیف و تبیین نگرش دانشجویان پسر نسبت به خشونت علیه زنان از دیدگاه نظریه ایکرز بپردازد. روش پژوهش پیمایشی است و اطلاعات حاصل براساس ابزار پرسشنامه خوداظهاری گردآوری شده است. جمعیت پژوهش مورد مطالعه، کلیه دانشجویان پسر دانشگاه مازندران در سال تحصیلی 92 – 91 بودند، که تعداد400 نفر براساس نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم هر دانشکده مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج داده های توصیفی، گویای این است که نگرش نسبت به خشونت علیه زنان در میان دانشجویان در سطح میانه ارزیابی می شود. تحلیل رگرسیونی نشان می دهد که متغیر تعاریف خنثی کننده، قوی ترین و بیشترین پیش بینی کننده نگرش نسبت به خشونت علیه زنان است و قابلیت به کارگیری در تبیین نگرش دانشجویان پسر دانشگاه مازندران نسبت به خشونت علیه زنان را دارد. دستاورد نظری این پژوهش به آزمون نظریه ایکرز و قدرت تبیینی آن در بررسی نگرش دانشجویان پسر نسبت به خشونت علیه زنان مربوط می شود.            
            بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر مشارکت سیاسی زنان (مطالعه موردی: زنان 18 تا 39 سال شهرستان لامرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                مشارکت سیاسی زنان یکی از موضوعات مهمی است که در حوزه های گوناگون علوم اجتماعی و سیاسی به آن توجه خاص می شود. این مطالعه بر آن است که به بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر مشارکت سیاسی زنان بپردازد و دلایل استقبال محدود زنان ایرانی را در عرصه مشارکت سیاسی کشور بررسی کند.تحقیق مذکور با استفاده از روش توصیفی و به شیوه پیمایشی انجام گرفت. جامعه ی آماری این پژوهش شامل کلیه ی زنان شهرستان لامرد در گروه سنی 18-39 به تعداد 3422 نفر بود که با استفاده از جدول مورگان و روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 343 پاسخ دهندگان نهایی پژوهش را تشکیل دادند. جهت جمع آوری اطلاعات در این پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردید. روایی محتوایی پرسشنامه مورد تأیید متخصصان قرار گرفت و پایایی پرسشنامه نیز با استفاده از روش آلفای کرونباخ 82/. محاسبه شد. هم چنین با استفاده از روش های آماری توصیفی و استنباطی به وسیله نرم افزار SPSS نتایج داده ها مورد تحلیل قرار گرفت. یافته های و نتایج تحقیق حاکی از آن بود که (وضعیت تأهل، اعتماد سیاسی، خانواده سیاسی، میزان تقید مذهبی، تمایل به کسب قدرت و مقام) در مشارکت سیاسی زنان مؤثر است.            
            تجلی نور در شعر پروین
                این مقاله به بازتاب اندیشه روشن شاعر گرامی، پروین اعتصامی (1285-1320 هـ ش.) که از خلال اشعار شیوایش تجلی می کند، و نشانگر صفای ضمیر و خلوص جان منیر اوست، نطر دارد. پروین سخن را نور می داند و هر نکته دقیق را ملهم از لطایف ربانی می شمارد. بیان حق و مبارزه با ناحق شیوه پسندیده او در روشنگری است. مضامین و مفاهیم عالی اخلاقی، حکمی و عرفانی آمیخته با تصاویر خیالی زیبا در اشعار وی گواه این حقیقت است. 
صاحبنظران و دوستداران پروین در آراسته بودن این شاعر شهیر به فضایل اخلاقی و کرامات انسانی اتفاق نظر دارند، و با سخنان شایسته واحترام قلبی به بیان ارزش های وجودی و ویژگی های شخصیت وی می پردازد. 
منشا روشنگری پروین فطرت پاک اوست که هرگز به دنیاطلبی، هوی پرستی و کج اندیشی آلوده نگشت. وی با پرورش در  خانواده ای آگاه و عامل به تعالیم و حقایق دین و دانش، و نیز با ذوقی لطیف و بینشی ژرف به مطالعه آثار اندیشمندان بزرگ جهان پرداخت و سیر تعالی و کمال را پیمود. 
این شاعر بزرگوار و خوش قریحه ایران، مخاطبان خود را به پویایی و پیشرفت در پرتو «نور امید» و آراسته شدن به «نور علم» و پاسداری از «نور جان» فرا می خواند، و با ایمان واعتقاد به «نور معرفت» این نوید را می دهد که نور مایه هدایت است، لذا می گوید انسان در اثر خواستن و ارادت قلبی، و همچنین در پرتو اخلاص و روشن بینی، همواره می تواند انوار ربویی را مشاهده کند و از برکات آن بهره مند شود. 
پروین با دلی روشن پرتو انوار الهی را بر تمامی مظاهر کائنات و پدیده های عالم امکان مشاهده و وحدت وجود را به زبان شعر بیان می کند:
نور حق همواره در جلوه گری است آن که آگه نیست از دانش بری است            
            بررسی عوامل جامعه شناختی رضایتمندی زنان از خانه داری (نمونه ی موردی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                مطالعات جامعه شناسان نشان می دهد که نقش زن خانه دار پیچیده است، به این معنا که گروهی از زنان آن را ارضاکننده می دانند گروهی دیگر آن را یکنواخت و آزار دهنده ارزیابی می کنند. این مقاله که مبنا بر پژوهش است، میزان رضایت زنان نسبت به خانه داری را ارزیابی می کند. مبنای نظری این پژوهش نظریه ی رضایت ""مازلو"" است که نیازهای انسان را برای هماهنگی با شرایط کار در سه دسته خلاصه می کند: «سطح اول: نیازهای حیاتی و زیستی؛ سطح دوم: نیاز های ارتباطی؛ سطح سوم: نیاز به شکوفا شدن استعدادها» بر این اساس، هرکاری که سطوح بالاتری از نیازها را تامین کند، کارکنان آن دارای رضایت بیش تری هستند. روش تحقیق، کیفی و کمی (پیمایشی) است. حجم نمونه ی نهایی 390 نفر بوده است که 300 نفر آن را زنان خانه دار و 90 نفر دیگر را نیز زنان شاغل تشکیل می دهند. این نمونه ها با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از مناطق بیست گانه ی شهر تهران انتخاب شده اند. نتایج تحقیق بیانگر آن است که زنان شاغل و خانه دار کار خانه را به کاری واقعی تعریف می کنند و انتظاراتی که از کار دارند این است که اولاً استقلال مالی و امنیت خاطر آنان را حفظ کند که شامل همان نیازهای سطح اول رضایتمندی شغلی است. در مرحله ی بعد کار هم باعث پیوندشان با دیگران شود و آن ها را از انزوا دور نماید و هم نتیجه ی کارشان در اختیار کسی (همسر) قرار گیرد که به او عشق می ورزند که با نیازهای سطح دوم رضایتمندی مطابقت دارد و نهایتاً این که کار، توان و استعداد آن ها را به کار گیرد که همان نیازهای سطح سوم رضایتمندی است.