فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۴۱ تا ۷۶۰ مورد از کل ۲٬۸۵۶ مورد.
نگاهی به تأسیس و تحول ام آی تی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم انسانی روش شناسی علوم انسانی و طبیعی معرفت شناسی علم،تعریف علم، تاریخ علم، مرزگذاری علم با غیر علم علم سنجی و تعامل علم و جامعه
- حوزههای تخصصی علوم انسانی علوم انسانی و مفاهیم مرتبط تعامل علوم با نهادهای مرتبط(دانشگاه ها، موسسات تحقیقاتی-پژوهشی، بنیاد ها و...) تاثیر و تاثر نظری و عملی میان نهاد دانشگاه و علم و فن آوری
روشنفکری و روحانیت در چالش با پدیده غربزدگی
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی اندیشه سیاسی اندیشه سیاسی در ایران تاریخ و مبانی اندیشه سیاسی در ایران اسلامی تاریخ و مبانی اندیشه سیاسی از مشروطه تا انقلاب اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم انسانی تعامل علوم انسانی با حوزه فرهنگ رابطه متقابل ما بینِ علوم انسانی و تحولات جامعه
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه غرب شناسی
علم در جامعه: از تک گویی تا گفت و گو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله پیش رو روایتی است از تاریخ پژوهش ها و فعالیت های انجام شده پیرامون حوزهی مطالعاتی «علم، فناوری و جامعه». تاکید بنیادین مقاله این است که هم پای دیگر تحولات فکری و فلسفی که طی چند دهه گذشته، گفت و گو و درک متقابل را در کانون مباحث اجتماعی گذاشته اند، رابطه میان علم و جامعه نیز در متن مطالعات میان رشته ای «علم، فناوری و جامعه» به سوی گفت و گو راه سپرده است. طی تاریخ چند ده های این دسته مطالعات که نخست با هدف افزایش سواد علمی مردمان عادی و به تبع آن افزایش پشتیبانی آنان از فعالیت های علمی آغاز شده است، به مرور فهمیده می شود که انتزاع علم از دیگر فعالیت های فرهنگی حتی برای دستیابی به آن هدف اولیه نابسنده است و شایسته است علم شیوه ارتباطی بالا به پایین خود با شهروندان را به شیوه ای دموکراتیک تر تغییر دهد. بر این اساس، سوگیری اکنونی پژوهش های «علم، فناوری و جامعه» بر این است که علم و جامعه می توانند و باید، همچون طرف هایی هم سنگ به گفت و گو و یادگیری متقابل بپردازند. روش مقاله در به دست دادن این نتیجه، بررسی پژوهش ها و تک نگاشت هایی است که فعالیت های دست کم نیم سدهای «علم، فناوری و جامعه» را به شیوهای تاریخ نگارانه ثبت و تحلیل کرده اند.
تحولات تاریخی و مشکلات پیش روی کشورهای در حال توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهیافت ۱۳۸۴ شماره ۳۶
چشم انداز علوم انسانی و معرفتهای میان رشته ای
حوزههای تخصصی:
بر اساس منطق فازی، مسائل عالم پیچیده و چند وجهی یا چند پارادایمی هستند. بر مبنای این رویکرد، اول آنکه برای امور، پدیده ها و مسائل این عالم پیچیده راه حل قطعی و واحدی وجود ندارد و دوم آنکه راه حل مسائل را نیز نمیتوان فقط در قالب پارادایم یک رشته علمی خاص جستجو کرد، بلکه باید به ابعاد مسائل از زوایای پارادایمهای رشته های مختلف نظر افکند. نکته دیگر اینکه موضوع اصلی رشته های علوم انسانی، انسان و جامعه انسانی است و این رشته ها در تعامل با نیازهای جامعه انسانی هستند و با توجه به تنوع نیازها و عوامل مختلف تاثیرگذار بر مسائل و امور جامعه انسانی، این قبیل رشته ها نمیتوانند متکی به خود باشند. از طرف دیگر، دیدگاههایی که علوم انسانی را صرفاً بر تجربه گرایی و حسیگرایی و فلسفه تحصلی قرار میدهند، هر چند جلوه هایی سطحی از تولید علم را پیش روی ما میگذارند، اما به دور از کاربردهای پژوهشی و ناتوان از حل ریشه ای مسائلی هستند که امروز در علوم انسانی برگرفته از سنت غربی، گرفتار آنیم. بدین ترتیب، فلسفه آموزش در گذشته صرفاً به انتقال مجموعه ای از یک دانش سازمانیافته محدود میشد که این رویکرد در چهارچوب و برنامه ای برآمده از یک نظام رشته ای با ساختار و زنجیره ای مشخص از مفاهیم، روشها و گامهای آموزشی عملی میشد. اما امروزه فلسفه آموزش و برنامه ریزی درسی به ویژه در حوزه علوم انسانی با محوریت انسان نگاشته و از طرف دیگر، زمینه برای بروز و ظهور خلاقیتهای فردی فراهم میشود. در هر حال، امروزه آشنایی با رویکردهای تلفیقی و میان رشته ای و تبیین آنها برای برنامه ریزان درسی به ویژه در دانشکده ها و مؤسساتی که در پی دستیابی به مرزهای جدید و خلق رهیافتهای مناسب در عرصه علوم انسانی هستند، مخصوصاً در تدوین و تصنیف کتب علوم انسانی، لازم و کارامد است.
درآمدى بر ضرورت، جایگاه و انواع مطالعات میان رشته اى در آموزش عالى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دنیاى پیچیده امروز، بشر براى حل مشکلات پیش رو، نیازمند دیدگاه هاى جامع است. در این میان، فقط مطالعات بین رشته اى است که موجب مى شود محیط پیرامون افراد، به خصوص محیط دانشگاهى و مطالعات متخصصان انسجامى خاص پیدا کند و باعث پویایى نظام آموزشى و در نتیجه، رشد و اصلاح فرهنگ شود. علاوه برآن، تداخل در محتوا، روش هاى پژوهش، اصول و نظریه ها، مرزبندى رایج علوم را از میان برده است. واقعیت این است که پیشرفت در هر رشته، علاوه بر تحقیقات دانشمندان خود، به میزان بسیارى به دیدگاه دیگر دانشمندان، به خصوص رشته هاى نزدیک به هم، نیازمند است. اندیشمندان میان رشته اى، واقعیت ها و نیازهاى دنیاى جدید را در فراسوى رشته هایى نکوهش مى کنند که ساختارى یکسویه، جزئى نگر، محدود و تخصصى دارند و آشنایى با رویکردهاى میان رشته اى و آگاهى از چرایى این مقوله را براى برنامه ریزان درسى ضرورى مى دانند و تخصص هاى میان رشته اى را براى دانشکده ها و مؤسساتى که در پى دستیابى به مرزهاى جدید و خلق بایسته هاى خاص در عرصه علوم، به ویژه علوم انسانى هستند، ضرورى مى دانند.
این مقاله در سه بخش تنظیم شده است: در بخش اول، مقدمه، اهمیت و ضرورت و تاریخچه اى از رویکرد میان رشته اى بیان شده است. در بخش دوم، میان رشته اى و انواع آن بحث شده است. در بخش سوم، اشاره اى به سیاست هاى آموزشى، متخصصان و کاربران این رویکرد شده است و در ادامه، چالش ها مربوط به آن واکاوى مى شود. در پایان بحث، نتیجه گیرى و پیشنهادهایى ارائه شده است که به طور خلاصه عبارت است از: 1.کاربرد همزمان رویکرد رشته اى و میان رشته اى در حوزه تحقیقات، یا به عبارت دیگر، قرارگرفتن ساختار منطقى در کنار سازماندهى مهارت هاى متنوع بدون غفلت از دیگرى؛ 2. توجیه فلسفه وجودى میان رشته اى در میان مسئولان و مجریان و درونى کردن ارزش هاى این مقوله براى افراد؛ 3.سرمایه گذارى در این حوزه به سبب نیاز به آموزش مناسب رشته ها، اجراى تحقیقات جامع و کاربردى، تسهیل روند رشد هر رشته با کمک رشته هاى دیگر
دانشگاه و تعریف آن
منبع:
رهیافت ۱۳۸۰ شماره ۲۴
حوزههای تخصصی: