از نظر مسلمین، دارالحرب شامل سرزمین هایی بود که در ماورای مرزهای شناخته شده ی دنیای اسلام قرار داشت؛ اروپا و نقاطی از آسیا و آفریقا دارالحرب قرار می گرفتند.در این مقاله تلاش شده است که یادداشت ها و خاطرات مسلمین در قرن های اولیه ی اسلامی، عمدتاً نوشته های مربوط به اروپا و اروپاییان، و در موارد اندکی نیز سایر اقوام، ارزیابی و بررسی شود. یافته های تحقیق نشان داد که مسلمین، پیش ازآنکه مغولانبه دنیای اسلام یورش نظامی ببرند، به دلایل مختلف از اروپا دیدارهایی داشته اند و برخی از آن ها خاطرات، مشاهدات و مسموعات خود را به طور شفاهی یا مکتوب به اطلاع دیگر مسلمانان رسانده اند.دلایل این سفرها، هدف مسلمانان اروپا رفته از انتقال خاطرات خود به همکیشان خود در دنیای اسلام، کیفیت نگاه آن ها به اروپا و اروپاییان و تأثیرهای احتمالی متقابل حاصل از این مسافرت ها بین مسلمین و اروپاییان، موضوع هایی هستند که در این تحقیق به آن ها پرداخته شده است.
نیروهای نظامی بریتانیا پس از صد و پنجاه سال سلطه بر خلیج فارس، در سال های پایانی دهه 1960 منطقه را ترک کردند. بر اساس دکترین نیکسون که در تاریخ 25 جولای 1969 در یک کنفرانس مطبوعاتی در گوام مطرح شد، دو دولت ایران و عربستان سعودی به عنوان دو قدرت ممتاز در منطقه، این فرصت را یافتند که خلاءِ موجود را پر کنند. به این ترتیب منافع ملی و منطقه ای دو کشور همسایه، بیش از پیش به هم گره خورد. انعکاس مناسبات احتیاط آمیز دو کشور در مطبوعات آن ها، که به نوبه خود فاقد شخصیت مستقل بودند، به وضوح قابل تشخیص است. در این پژوهش به چهار رویداد «انعکاس مرگ ملک فیصل، سفر ملک خالد به ایران، مشاجره بر سر تغییر نام خلیج فارس و تأسیس خبرگزاری خلیج،» در سطح مطبوعات دو کشور پرداخته می شود. مسأله اصلی در این تحقیق، نحوه عملکرد لایه زیرین و ناپیدایی است که در موقعیت های مختلف، چگونگی انعکاس اخبار و تحلیل حوادث را به مطبوعات دیکته می کرده است. یافته های این تحقیق، با استفاده از روش تاریخی و به کمک اسناد آرشیوی آشکار می سازد که در عربستان سعودی وزارت اطلاعات آن کشور و در ایران، علاوه بر دربار، وزارت امور خارجه مطبوعات را در توزیع و چگونگی انعکاس اخبار هدایت می کرده اند.
اقوام اویرات از جمله قبایلی بودند که با حضور در ساختار نظامی حکومت چنگیز با وی پیمان دوستی بسته و به پشتوانة اعتبار نسب و رابطة خویشاوندی توانستند در مناسبات سیاسی ایلخانان نقش مهمی ایفا کنند. این مقاله بر آن است تا نشان دهد نقش امرای اویراتی در مناسبات سیاسی با ایلخانان چه بود؟ دستاوردها نشان می دهد دوره نخست اویرات ها از طریق ائتلاف با اولوس چنگیز و ازدواج با اوروغ او، به ویژه دختران وی، توانستند در ساختار حکومت جای پای خود را محکم کنند. از چهره های سرشناس این دوره می توان به امیرارغون آقا وزیر حکومت ایلخانی اشاره کرد. با قدرت گیری امیرنوروز دورة چالش قبایل اویرات به رهبری امیرنوروز با حاکمیت ایلخانی آغاز شد که نتیجه آن مهاجرت خیل عظیمی از اویراتی ها به قلمرو ممالیک مصر بود. شورش سولامیش از مهم ترین مناسبات سیاسی اویرات ها و ایلخانان در دوره دوم به شمار می آید. در دوره سوم مقارن انحطاط حکومت ایلخانی می بایست به نقش علی پادشاه دائی ابوسعید ایلخانی و نماینده اویراتی ها در قلمرو روم و امیرارغونشاه حاکم اویراتی خراسان توجه ویژه ای داشت. در پژوهش حاضر با روشی توصیفی تحلیلی نقش امیران اویراتی چون امیرارغون آقا، امیرنوروز، سولامیش و علی پادشاه دائی ابوسعید ایلخانی در جریان های سیاسی ایلخانان مورد ارزیابی قرار گرفته است.