در دولت فتحعلی شاه قاجار، عتبات عالیات به عنوان یک نماد عقیدتی در سیاست مذهبی و نیز به عنوان یکی از محورهای اثرگذار در مناسبات ایران و عثمانی مطرح گردید. وجود اماکن مقدس شیعی و اقامت ایرانیان در شهرهای کربلا، نجف و کاظمین و رفت و آمد زوار ایرانی به این شهرها که پیوسته با رفتارهای خصومت آمیز مأموران دولت عثمانی مواجه بود و نیز حملات وهابیان، عتبات عالیات را علاوه بر یک مسأله مذهبی به یک مسأله سیاسی مؤثر بر مناسبات ایران و عثمانی تبدیل کرد و از جمله دولت فتحعلی شاه قاجار را که حفظ و پاسداری از مذهب و سرنوشت ایرانیان را وظیفه خود می دانست، به واکنش های سیاسی و نظامی واداشت.
پیامد این واکنش ها با وجود برخی نتایج موفقیت آمیزش، موقتی بوده و به حل ماندگار این دشواری سیاسی و مذهبی برای دولت ایران نیانجامید.
این مقاله با روش و رویکرد تحلیلی به بررسی جایگاه عتبات عالیات در سیاست مذهبی و خارجی دولت قاجار و روندها و نتایج آن در مناسبات با دولت عثمانی پرداخته است.
زمینه های اجتماعی و جریان شناسی مشروعیت یابی نادر چکیده سقوط اصفهان در سال 1135 ﻫ . ق/1722 م زمینه ساز سقوط صفویان شد. در این شرایط، افراد مختلفی تلاش کردند تا با فراهم نمودن زمینه های اجتماعی لازم، قدرت را به دست گیرند. این عده از یک سو تلاش می کردند از مشروعیت صفویه بهره ببرند و از سوی دیگر به تضعیف مشروعیت آن ها دامن می زدند. در این میان، نادر با تلاش های نظامی و سیاسی خود موفقیت بیشتری برای آماده سازی زمینه های اجتماعی به دست آورد. تلاش های نادر برای مشروعیت یابی، جریان به هم پیوسته ای بود که مهم ترین تغییر اجتماعی نیمه اول قرن دوازدهم هجری یعنی حذف صفویان را در پی داشت.بی گمان بستراجتماعی این تغییر،فعالیت های نادر در جامعه ایی بود که رنج شدیدی را در روزهای پایانی دولت صفویه ودر سال های پس از سقوط این دولت متحمل شده بود. این پژوهش از نوع مطالعات تاریخ اجتماعی و تلاشی در راستای تبیین تلاش های نادر برای تدارک زمینه های اجتماعی پادشاهی اش می باشد که به روش توصیفی- تحلیلی به این موضوع می پردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد هر چند نادر توانست با استفاده از موفقیت های نظامی و تشکیل شورای دشت مغان و بهره بردن از عناصر اجتماعی همراه با خود درجامعه،و حاکم کردن جریان های متعدد بر این شورا قدرت را به دست آورد اما نتوانست حکومتی پایدار تشکیل دهد، لذا اقدامات او در حد یک تغییر اجتماعی بود و تحولی در جامعه ایران به ویژه در موضوع مبانی مشروعیت حکومت ها ایجاد نکرد. .