تاسیس دارالفنون در سال 1268ق/ 1851م. آغاز رسمی و جدیِ نوسازی آموزش و متعاقبا عصر مبادلات علمی، فرهنگی و هنری با غرب بود. امیرکبیر با رسیدن به مقام صدر اعظمی، خواهان اجرا کردن اندیشه هایی مبنی بر پیشرفت در عرصه آموزش در علوم گوناگون برآمد، از این رو احداث دارالفنون را با به خدمت گرفتن معلمین غربی در اولویت فعالیت های خود قرار داد. از این رهگذر در اندک زمانی پس از فوت امیرکبیر و استخدام معلمین اروپایی و همچنین بازگشت محصلان اعزامی به اروپا، سطح گسترده ای از آموزه ها و باورهای غرب وارد جامعه ایران عصر ناصری گردید، به نحوی که هنر از این قاعده مستثنی نبود. بر این اساس تاثیر آموزه های غربگرایانه دارالفنون بر موسیقی و نقاشی این عصر پرسش مطروحه می باشد. پژوهش حاضر بر آن است تا با روش توصیفی- تحلیلی و تکیه بر تحقیقات جدید به بررسی تاثیر و نقش معلمین دارالفنون در روند غربگرایی در سبک ها و شیوه های هنر عصر ناصری (1313-1264ق/ 1895-1847م) و نیز تاثیر آن بر نظام آموزشی در دو حوزه موسیقی و نقاشی پرداخته و آن را مورد بررسی قرار دهد.
روابط تیموریان با مغولان جغتایی به علت برخورداری از برخی مؤلفه ها یکی از نادرترین نوع روابط در میان دولت های اسلامی حاکم بر ایران است زیرا با سقوط خلافت عباسی این اولین بار بود که یک حکومت اسلامی تا این حد مشروعیت خود را مبتنی بر حقانیتی کرده بود که از یک دولت کافر نشات می گرفت.این نوع رابطه موجب شد که حکومت تیموری حتی در سال های اقتدار که تدارک عملیات چین انجام می شد نتواند یا نخواهد با حمله به سرزمین جغتائیان و براندازی خانات جغتایی پایه مستقلی برای حکومت خود فراهم کند.از طرفی دیگر پذیرش تیموریان در اردوگاه مغول همواره بنا به ضرورتهای خاص ناشی از ضعف نظامی بوده است.لذا هر از چند گاهی که فرصت پیش می آمد مغولان تلاش می کردند سرزمین از دست رفته خود توسط تیموریان را باز ستانند این مساله موجب شد تیموریان به طرق مختلف خاصه از طریق دیپلماسی تلاش نمایند موقعیت خود را در برخورد با مغولان حفظ نمایند.هدف این مقاله بررسی اهداف،استراتژی و چگونگی روابط تیموریان با مغولان جغتایی است.
دولت شاهنشاهی پهلوی دوم از ابتدای دهه پنجاه ش./ هفتاد م. به منظور سرکوب جنبش آزادی بخش ظفار، با اعزام مستقیم بیش از 3 هزار نفر از نیروهای مسلح ایران که به تدریج تا 10 هزار نفر افزایش یافت، سلسله نبردهایی را در سلطنت عمان آغاز کرد که در نهایت با شکست شورشیان به اتمام رسید. هدف از این پژوهش، بررسی علل این اقدام و انگیزه های حاکمیت پهلوی دوم برای پذیرش چنین نقش سنگین و پرهزینه ای است. نگارنده معتقد است که مداخله نظامی ایران در بحران ظفار، نتیجه مجموعه ای از علل و شرایط سیاسی، اقتصادی و نظامی داخلی و خارجی بوده است و بدون تأکید بر یک عامل، باید مجموعه عوامل را در یک شبکه زنجیره ای و تأثیرگذار بر یکدیگر بررسی کرد
مدرنیته که انسان را به منزله یگانه تصمیم گیرنده و منشأ ارزشگذاریها به شمار میآورد، میبایست که این انسان را در تجربه تاریخی، فرهنگیاش نیز در نظر آورد تا بتواند به عنوان یک اندیشه استوار بماند. به این معنا میتوان گفت که به تعداد تجربیات تاریخی، فرهنگی، مدرنیته های گوناگون وجود دارد. در عین حال این درنظرگرفتن باید با آگاهی همراه باشد و به روشنی مشخص باشد تا در جهت خلاف دستاوردهای انسان مدرن مطرح نگردد.