جنگ جهانی دوم با حمله نظامی قوای آلمان هیتلری به لهستان آغاز شد. پیروزیهای مداوم آلمان نازی در این جنگ که آن کشور را حتی در آستانه دستیابی به چاههای نفت منطقه قفقاز قرار داده بود، انگلیس و شوروی را بر آن داشت تا با همدیگر متحد شده علیه این دشمن مشترک و نیرومند وارد جنگ شوند. هر چند ایران از همان روزهای آغاز جنگ (13 شهریور 1320 هجری شمسی) اعلام بیطرفی کرده بود، اما آشکارا برای آلمان آرزوی پیروزی میکرد، زیرا این کشور در سالهای اخیر به عمدهترین طرف تجاری ایران تبدیل شده بود.
آیـت الـلهالعظمی حاجی میرزا حسن آقا مجتهد تبریزی، رئیس حوزه علمیه بزرگ تبریز، و رهبر مشروعه خواهان آن شهر در عصر مشروطیت است.او سال 1268 در تبریز متولد شد و پس از فراگیری دروس مقدماتی به نجف رفت و آنگاه به زادگاه خود بازگشت. وی، پرچم قیام عدالتخواهی را در آذربایجان برافراشت و با حمایت جدی و پیگیر خود از رهبران قیام عدالتخانه در پایتخت، به پیشبرد قیام خدمتی شایان کرد. پس از تأسیس مجلس و مشروطه نیز، بر سر «اسلامیت» رژیم نوین، با عناصر تندرو و سکولار تبریز درگیر شد و این امر به هجرت معترضانه او (و علمای بزرگ تبریز) از آن شهر انجامید. مجتهد شخصاً به تهران رفت و با شیخ فضلالله نوری در انتقاد از مشروطه خواهان افراطی همآوا شد و زمینهساز حوادثی شد که شرح آن در تواریخ آمده است.
نووارگی(مدرنیته) و تحولات ناشی از آن در شهرسازی و تغییر ماهیت و مفهوم شهر که در ایران از دوران قاجار آغاز گردید(ر.ک. به حبیبی، 1373، الف)، در دولت پهلوی(1320-1300) در مرحله حساسی قرار می گیرد. در این مقطع می توان شاهد مفهوم نوگرایی(مدرنیسم) به مثابه یک الگو در شهرها (به ویژه شهر تهران) بود که در تمامی ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، کالبدی، مدیریتی و برنامه ریزی شهری به شدت اثر می گذارد(ر.ک. به حبیبی، 1373، ب). اما سؤال اصلی در این میان کشف نکات پنهان در تحول و دگرگونی شهر است، نکاتی که می تواند چگونگی نووارگی و نوگرایی ایرانی در این سال ها را طرح کند. نکاتی که در لابلای سطور رمان ها، اشعار و یا داستان های کوتاه مشاهده می گردد. در این دوران نوشته های ادبی چه آنها که از زبان نویسندگان مخالف، و چه آنها که از سوی بی طرفان یا طرفداران حکومت و دولت شنیده می شوند، می توانند بخش هایی از واقعیت تحول شهر را رویارو قرار دهند و اگر پذیرفته شود که: «ادبیات آینه ای تمام نما در برابر حوادث و رخدادهای جاری و تاریخ ملت هاست»(اکبری شلدره ای، 1382، 11) می توان آنچه در این روزگاران به قلم آمده است را محملی برای تحلیل و تفسیر شهر قرار داد
از میان برنامههای گسترده فرهنگی و اجتماعی که در دوران سلطنت رضاخان پهلوی به اجرا درآمد، هیچ برنامهای به اندازه کشف حجاب زنان جنجالبرانگیز و با مقاومت یکپارچه جامعه ایران روبهرو نشد. حتی اکنون که 74 سال از آن واقعه میگذرد، بحث در این باره همچنان ادامه دارد. خشونتی که دولت پهلوی در اجرای کشف حجاب به خرج داد، به حدی بود که حتی مورخان سکولار و ناظران غربی که علیالقاعده مشکلی با بیحجابی زنان ندارند، نتوانستهاند تأسف خود را از این بابت پنهان سازند. بعدها کسانی چون علیاصغر حکمت وزیر فرهنگ دوره رضاشاه که از بانیان و مجریان کشف حجاب بود، به اشتباه خود در این باره اعتراف کردند و بویژه روش خشونت بار دولت در کشف حجاب را به نقد کشیدند.
دارابگرد که به نوعی می توان آن را نخستین پایتخت شاهنشاهی ساسانیان دانست، احتمالا اولین تجربه ساخت شهر با پلان مدور در جنوب ایران نیز به شمار می آید. نمونه ای که بعدها در ساخت شهر اردشیرخوره مورد تقلید واقع شده است. مطابق نوشته های جغرافی نویسان و مورخان، شالوده شهر به روزگار شاهنشاهی داریوش اول هخامنشی نهاده شده است. منابع تاریخی گواه بر آنند که دارابگرد در عصر ساسانیان شهری بود با وسعت تقریبی 203 تا 314 هکتار، که بوسیله باروی رفیع دایره ای و خندقی عمیق محافظت می گشت. ارگ حکومتی که بر فراز کوهی گنبدی شکل و منفرد در مرکز شهر استوار بود، هرگونه جابجایی درون شهر و دشت داراب را قابل کنترل می نمود. این منابع همچنین روشن می سازند که زندگی در دارابگرد تا قرنها پس از سقوط ساسانیان نیز رونق داشته؛ لیکن از این شهر عظیم، امروزه جز خرابه هایی برجای نمانده است. از آنجاییکه علیرغم بر یک سده فعالیت باستانشناسی در کشور هیچ گونه تحقیق جامعی که فرم و عملکرد فضاهای دارابگرد را روشن سازد به انجام نرسیده، در این نوشتار تلاش گردید تا با اتکا به منابع تاریخی، ویژگی های عمومی و فضایی این شهر کم نظیر ایران باستان بازیابی و چهره ای از دوران رونق آن احیا شود.
در طول دورة اسلامی ایران، مجموعه بناهای آرامگاهی فاخری ساخته شده که گروه ویژه ای را در معماری تشکیل می دهند. هستة اولیة شکل گیری مجموعه های مزبور تدفین یک فرد شاخص مذهبی یا سیاسی بوده و سپس در همان زمان یا در طول زمان?های بعدی بناهای جانبی دیگری مانند مسجد، مدرسه، خانقاه، کاروانسرا و... به مقبره افزوده شده است. نکتة قابل توجه در مورد این مجموعه ها بخصوص مجموعه های آرامگاهی مذهبی، تاثیر اساسی آنها بر روند شکل گیری و گسترش بسیاری از شهر های ایران دوران اسلامی است، بدین معنا که در اغلب موارد مجموعه های مزبور هستة اولیه و مرکز ثقل تشکیل یک شهر شده اند. تحقیق حاضر بر آن است تا با تعیین تاریخچة زمانی ظهور این فرم از معماری بر اساس یکی از مهم ترین منابع ادبی و تاریخی، عوامل مؤثر بر تکوین و توسعة آن را ردیابی نماید تا بدین وسیله به شناختی دقیق تر و جامع تر از معماری مذهبی ایران دست یابد. با توجه به یافته های تحقیق، ابداع این شیوه در معماری ایران، به احتمال قریب به یقین با جریانات تصوف و بخصوص شخص ابوسعید ابوالخیر صوفی بزرگ قرون چهار و پنج هجری ارتباط دارد که این ارتباط از جهات مختلف قابل بررسی می باشد.
دولت ایلخانان مغول، پس از یک دوره تهاجم چهل ساله در ایران به قدرت رسید و هشتاد سال (736-656 ق) بر سر کار بود. این دولت از نظر قدرت نظامی و وسعت قلمرو، از دولت های بزرگ تاریخ ایران به شمار می آید، اما به رغم دفاع از مرزهای گسترده خود، بسیار بی ثبات بوده و همواره با بحران های سیاسی داخلی درگیر بوده است. از این رو، در اوج اقتدار به یکباره و در پی یک بحران داخلی سقوط کرد. بررسی آماری درباره ایلخانان در ایران نشان می دهد که سه عامل سن رسیدن به سلطنت، سن رخداد مرگ و مدت سلطنت آنها مؤلفه هایی تأثیرگذار در بی ثباتی مداوم آن دولت و نیز سقوط غیرمنتظره آن بوده است. تحقیق این مقاله بر اساس کاربرد علم آمار در تاریخ نگاری (Cliometrics) صورت گرفته که طی آن داده های آماری بر یک بستر زمانی مورد ارزیابی قرار می گیرد و دیگر عوامل مؤثر در بی ثباتی و سقوط آن در اینجا مورد نظر نبوده است.
اگر چه اقدام شوروی در ایجاد دو حرکت جداییطلب در بخشهای ترک زبان و کردنشین آذربایجان ـ فرقه دموکرات تبریز و جمهوری کرد مهاباد ـ میبایست در مقام دو بازوی یک اهرم در جهت اعمال فشار بیش از پیش بر ایران و تأمین منافع مسکو عمل کند ولی در عمل تنشهایی که میان این حوزه پدید آمد خود عاملی شد در تضعیف اهداف شوروی و رو به کاهش نهادن فشار مورد بحث . در این بررسی یکی از ناظرانِ مهّم و همچنین عواملِ ذیمدخل در دامن زدن به این تنشها، گزارشی از تحولات مورد بحث به دست میدهد.