عمده هدف مقاله حاضر، بررسی علت اصلی شکست نهضت جنگل است. از نظر نگارنده این مقاله تا پیش از ورود ارتش سرخ به ایران، جنبش جنگل یک نهضت ملی و اسلامی بود. هدف اصلی تشکیل این جنبش نیز خروج نیروهای خارجی (روس و انگلیس) از ایران بود. در کنار این هدف جنبش برپایی عدالت، در برخورد با حکام ستمگر محلی و کشوری و دادرسی به مردم را مدنظر داشت. سخنان و اظهارات رهبر جنبش، اعلامیه ها و فعالیت ها همه و همه به خوبی این اهداف مهم را نشان می دهند. البته روند جنبش در رسیدن به این اهداف دارای فراز و نشیب بوده است. اما با ورود ارتش سرخ به ایران و تفاهم هایی که میان رهبران جنبش و فرماندهان ارتش سرخ صورت می گیرد، رهبران جنبش بر عدم اجرای کمونیسم تاکید می کنند، لیکن جو ایده آل انقلابی و ورود نیروها و عناصر شوروی به تدریج نخستین ایدئولوژی جنبش را به چالش می طلبد. این مساله باعث کاهش سرمایه اجتماعی جنبش و به تدریج فروپاشی آن گردید.
شهید هاشمینژاد در کنار تلاش برای نشر افکار و اندیشههای انقلابی و اسلامی، به مقوله دشمنشناسی و چگونگی مقابله با شیوههای نفوذ تبلیغی و رسانهای دشمنان نهضت اسلامی مردم ایران توجه ویژهای داشت. متنی که از خاطر مخاطبان گرامی میگذرد، سخنرانی منتشر نشدهای از ایشان است که کمی بعد از تسخیر لانه جاسوسی آمریکا تحت عنوان شناخت دشمن ایراد شده که در آن به تشریح علت شکست امپریالیسم از انقلاب اسلامی پرداخته است.
در مهرماه سال 1384 جمعی از بازماندگان شهدای ترور دور هم گرد آمدند و با کمک و همفکری تعدادی از نخبگان و دیگر قربانیان تروریسم در ایران، کانونهابیلیان را پایه گذاری کردند.
مرداد ماه امسال، یک قرن کامل شمسی از شهادت آیت الله حاج شیخ فضل الله نوری میگذرد و این مناسبت، فرصت مغتنمی برای آشنایی بیشتر با شخصیت و افکار، خصوصاً با سوز و گداز دینی و میهنی او است. مخالفان شیخ، علاوه بر ترور شخص او، به ترور شخصیت وی پرداخته و از انواع نسبتهای سوء به وی (از هواداری استبداد تا بستگی به روسیه و...) دریغ نکردهاند. یکی از این نسبتها، مخالفت شیخ با آزادی است که پیرامون آن، با یکی از پژوهشگران تاریخ مشروطیت و زندگی حاج شیخ فضلالله، به گفتگو نشستهایم که حاصل آن را در زیر میخوانید.
سلجوقیان اولین و وسیع ترین امپراتوری ایران بعد از اسلام و بزرگترین قدرت قلمرو شرقی جهان اسلام را در قرون میانه پدید آوردند. حکومت سلجوقیان در عرصه سیاسی و نظامی، حکومتی موفق بود. آنها با شکست دادن غزنویان حتی بر دستگاه خلافت عباسی نیز استیلا یافته و بغداد را تصرف کرده و در حیطه و حوزه نفوذ خود در آوردند. اگر چه با تبعیت صوری از خلفای عباسی به تحکیم حکومت و تثبیت مشروعیت سیاسی خود نایل آمدند. آنان با دشمنان داخلی خود به ویژه اسماعلیان پیکار می کردند و در بیرون با رقیب قدرتمندی همچون فاطمیان مصر روبه رو بودند و جنگ های صلیبی در دوره آنها رخ داد.با این حال شیوه کشورداری و به ویژه نظام ملوک الطوایفی، آنها را به سوی ضعف و انحطاط و در نهایت سقوط سوق داد. یکی از مسایل مهم دوران سلجوقیان توقف رشد و حرکت علوم عقلی به ویژه فلسفه و منطق و رکود خردگرایی و خردورزی است. زمینه های این رکود و فترت از زمان غزنویان فراهم شده بود. این امر دلایل مختلفی داشت. اهداف سیاسی حکومت سلجوقیان، جهت گیری های مذهبی آنان، سیاست حکومتی و دینی خلفای عباسی از متوکل به بعد، مقابله بزرگانی مثل خواجه نظام الملک با علوم عقلی، سرکوب معتزله، تسلط کلام اشعری، شدت یافتن قشریت و ظاهرگرایی مذهبی، سوء استفاده از ظاهر دین در جهت سرکوب مخالفان، سرکوب شیعه، مخالفت علما و فقها و حتی ادیبان و شاعران با فلسفه و علوم عقلی از دلایل این رکود و فترت بوده است.