فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۵٬۱۰۱ تا ۱۵٬۱۲۰ مورد از کل ۳۱٬۳۴۵ مورد.
در مجلس سنای امریکا چه گذشت
تحصیل و سیطره امر سیاسی - بخش دوم
حوزههای تخصصی:
ابتکارات میان نهادی و امنیت در افغانستان
حوزههای تخصصی:
ریشه ها و عوامل رویکرد جدید لیبی ، پیامدهای داخلی و خارجی آن
حوزههای تخصصی:
مبناهای کلامی و اندیشه های سیاسی در گفتمان روشنفکران سکولار مسلمان در ایران بعد از انقلاب اسلامی
جنگ روسیه و گرجستان: زمینه ها و محرک های اثرگذار
حوزههای تخصصی:
فروپاشی اتحاد شوروی در سال 1991 و برهم خوردن ترتیبات امنیتی گذشته، سبب به وجود آمدن فضای ژئوپلیتیک تازه ای در منطقه قفقاز شد. در واقع شرایط ویژه جغرافیایی، تنوع قومی، نژادی و مذهبی، میراث دوران سوسیالیسم در ساختارهای فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و موقعیت راهبردی، رقابت قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای، دگرگونی های شگرفی را در حوزه قفقاز پدید آورده است. جنگی که میان روسیه و گرجستان بر سر اوستیای جنوبی روی داد، اگر چه با ادعای اعاده تمامیت سرزمینی گرجستان از یک سو و حفاظت از مردم و حمایت از حق تعیین سرنوشت یک قوم از سوی روسیه بود؛ اما در حقیقت منابع کشمکش و بحران قفقاز ریشه دارتر از این موارد و مباحث مربوط به جداییطلبی است. از این رو در این مقاله بدون پرداختن به تحولات جداییطلبی در گرجستان، به واکاوی و تحلیل زمینه های واقعی بحران در روابط روسیه و گرجستان پرداخته می شود.
مادر شیرین؛ مادر کودکان خیابانی
حوزههای تخصصی:
وضعیت زنان در اسراییل
حوزههای تخصصی:
جهانی شدن و بیکاری
حوزههای تخصصی:
فلسفه و سیاست
حوزههای تخصصی:
سنجش الگوی نظری هابرماس بر اساس نسبت اخلاق و جمهوریت در اندیشة سیاسی کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هابرماس برای تبیین نسبت اخلاق و سیاست، اندیشة سیاسی را به طورکلی به دو دورة کلاسیک و مدرن تقسیم می کند. از نظر وی، در دورة کلاسیک، اخلاقو سیاست در ارتباط با یکدیگر بوده اند؛ اما، در ابتدای دورة مدرن با حدوث دو تحولروش شناسانه و موضوعی، «فلسفة سیاسیِ» کلاسیکجای خود را به علم یا «فلسفة اجتماعی» داد واین سرآغاز جدایی روزافزون اخلاق از سیاست شد. بدین سان، سیاست از نهادی که زمینه سازتحقق سعادت شهروندان است، به نهادِ مدیریت و تکنیکِ کنترل روابط اجتماعی و غرایزانسانی مُبدل می شود. هابرماس صیرورت مذکور را به آراء کانت هم تعمیم می دهد. مقالةحاضر، در صدد است تا با توجه به شناسه ها و مختصات اندیشة سیاسی کانت، نشان دهد کهداعیة مزبور به کانت قابل تعمیم نیست؛ چرا که در اندیشة سیاسی کانت نیز هماننداندیشة سیاسی کلاسیک، سیاست بسترساز تحقق مفاهیم اخلاقی است، با این تفاوت که دراندیشة کانت مفهوم «سعادت» جای خود را بهمفهوم «خودآیینی» و «کمال» می دهد.