در توصیف شخصیت و کرامت انسان از دو جهت میتوان سخن گفت،یکی درباره داشتهها و ظرفیت وجودی که از آن تعبیر به کرامت ذاتی میشود و یکی از بایدها و نبایدهایی که آن داشتهها را تقویت میکند و به کمال میرساند. بیشترین سخن پیشینیان درباره کرامت، درباره بایدهای اخلاقی بوده، در حالی که باید انسان را شناخت و ساختار هستیشناسانه او را کاوید و براساس آن نتیجهگیری کرد،از اینرو مهمترین مباحث این نوشته به مبانی کرامت انسان در قرآن و پیامدهای توجه به کرامت میپردازد و آنگاه نسبت آزادی با کرامت مورد توجه قرار میگیرد و مبانی این نسبت را در فرهنگ قرآنی میکاود و در نهایت به عامل بیتوجهی به کرامت و دغدغههای آینده بشریت بویژه بحران معنویت،که خطر جدی بشریت محسوب میشود و کرامت انسان را تهدید میکند مورد بحث قرار میدهد یادآور میشود و راه حل بشریت را آزادی و معنویت میداند.
کاوش و بررسی و دشواری بحث درباره آفرینش آسمان و زمین و تعداد و شکل و رنگ آن ها و تاثیرپذیری-شان از یکدیگر از دیرباز مطرح بوده است. در زمان ما گرچه پیشرفت های چشمگیر علوم و توانایی استفاده از فنون و ابزارهای جدید تنها به رازگشایی و پرده برداری از برخی حجاب های تو در توی این پدیده شگفت کمک کرده است؛ اما نبایداین یافته های جدید علمی و فرضیه های غیر قطعی تجربی را بر آیات قرآن و روایات معصومان تحمیل کرد.در این مقاله برآنیم پس از طرح مساله وبااستفاده از آیات و روایات ، پاسخی برای این پرسش ها بیابیم:
درباره هفت آسمان چه دیدگاه هایی مطرح شده و آیا واژه سماء و سماوات در قرآن به یک معناست؟مراد از آسمان های هفتگانه در قرآن و در کلام امیر مؤمنان، حضرت علی(ع) چیست؟ آسمان های هفتگانه درکتاب «تمام نهج البلاغه» چگونه نامگذاری شده اند؟ این آسمان های هفتگانه در کلام حضرت امیر از چه رنگ و لونی است؟ مفهوم آسمان های هفتگانه که از قرآن و روایات استنباط شده، چگونه با نظریه بعد چهارم منطبق می شود؟ درنتیجه پایانی با استفاده از مفاد آیات و روایات می توان گفت : آسمان دنیا که یکی از آسمان های هفتگانه است، عبارت است از همه جهان ثوابت وسیارات. همه آنچه تاکنون دیده شده و ما می بینیم، همان آسمان اول است و شش آسمان دیگر عوالمی هستندغیر ازکرات آسمانی. همه آسمان های هفتگانه مخلوقات جسمانی اند، اگرچه از موادی لطیف باشند؛ زیرا چیزی که مجرد از ماده وصورت باشد مکان ندارد.
در این نوشتار که در باب برهان لمّ و انّ است، مباحثی همچون تاریخچة دو برهان، وجه نامگذاری، نامهای دیگر، معیار لمّی و انّی بودن برهان و اقسام هر یک از برهانهای لمّ و انّ و همچنین ارزش معرفتی آنها بررسی شده و در این باره در کنار آثار دانشمندان برجستة اسلامی کلمات فارابی و بهمنیار نیز که با دیگر منطقدانان تفاوت دارد کانون توجه بوده است.
همچنین شیوة انتاج در برهان انّی از باب ملازمات، وجه شرافت برهان لمّی و برخی احکام دیگر این دو برهان بررسی شده و به بهترین و محکمترین برهان لمّی اشاره رفته است.
چکیده
در بحثِ نفسگیرِ اصالت وجود یا اصالت ماهیت، ضرورت دارد ابتدا، نخستین قضیّهای که مستند و خاستگاه این بحث است، بررسی و تحلیل شود، سپس چگونگی حصول تصوری که این تصدیق از آن به دست میآید مورد بحث قرار گیرد، آنگاه معنای قضیه وجودی یا کان تامّه روشن شود و سرانجام با بیان معانی لفظ ماهیت و معانی لفظ وجود و مقایسة آنها با هم نشانههای خلط مبحث شناختشناسی و هستیشناسی دیده میشود.