فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۵۶۱ تا ۸٬۵۸۰ مورد از کل ۳۵٬۵۳۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف :پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر برنامه آموزش فرزندپروری به شیوه راه حل مدار بر کاهش مشکلات رفتاری کودکان پیش دبستانی شهر اصفهان انجام شد. مواد و روش ها:روش پژوهش، نیمه تجربی همراه با دو گروه آزمایش و شاهد با اجرای پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی والدین کودکان پیش دبستانی شهر اصفهان در سال تحصیلی 95-94 تشکیل داد. بدین منظور، 32 خانواده (پدر و مادر) به روش خوشه ای از بین مراکز انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه 16 والدی آزمایش و شاهد گنجانده شد. پس از اجرای پیش آزمون گروه ها، گروه آزمایش طی 6 جلسه، مدت یک ماه تحت آموزش راه حل مدار مهارت های فرزندپروری توسط پژوهشگر قرار گرفت و گروه شاهد هیچ آموزشی دریافت نکرد. سپس، در هر دو گروه پس آزمون و پیگیری اجرا گردید. جهت سنجش مشکلات رفتاری کودکان، از چک لیست رفتاری کودکان- فرم والدین (CBCL یا Child behavior checklist) استفاده و توسط نرم افزار آماری SPSS تحلیل گردید. یافته ها:آموزش مهارت های فرزند پروری راه حل مدار، میانگین مشکلات رفتاری کودکان پیش دبستانی گروه آزمایشی را در تمامی حوزه های رفتاری: اضطراب، افسردگی، شکایات جسمانی، مشکلات اجتماعی/ تفکر/ توجه، رفتار قانون شکنی/ پرخاشگرانه و سایر مشکلات را نسبت به گروه شاهد در مراحل پس آزمون و پیگیری کاهش داده و تفاوت آماری معنی دار بود. نتیجه آزمون پیگیری بر روی متغیر مشکلات تفکر 102/0 = Pمعنی دار نبود که در پس آزمون معنی دار شد. نتیجه گیری:می توان از آموزش راه حل مدار مهارت های فرزندپروری به عنوان یک روش مؤثر در کاهش مشکلات رفتاری کودکان استفاده نمود.
ارزیابی تشخیصی
منبع:
تربیت ۱۳۷۴ شماره ۱۰۴
حوزههای تخصصی:
اثربخشی درمانگری شناختی رفتاری در به کارگیری راهبردهای مقابله ایو کاهش درد زنان مبتلا به کمردرد مزمن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی درمانگری شناختی رفتاری بر تغییر به کارگیری راهبردهای مقابله ای و کاهش درد زنان مبتلا به کمردرد مزمن انجام شده است.
روش کار: این پژوهش از نوع مطالعه های نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه شاهد است. از میان تمام زنان مبتلا به کمردرد مزمن مراجعهکننده به بیمارستان امام خمینی و یک مطب خصوصی در شهر تهران در سال 1389، 30 زن به طور تصادفی انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه مساوی آزمون و شاهد جایگزین شدند. گروه آزمون طی 12 هفته جلسات 90 دقیقه ای درمان شناختی رفتاری تورک و فری را تجربه کردند. در حالی که گروه شاهد فقط پی گیری شدند. از پرسش نامه های سبک های مقابله ای لازاروس و فولکمن و ناتوانی کمردرد کبک در دو مرحله ی پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. داده ها با شاخص های توصیفی و آزمون تحلیل واریانس یک سویه با استفاده از نسخه ی شانزدهم نرم افزار SPSS تحلیل شدند.
یافته ها: نمره های آزمودنی های گروه آزمون در هر یک از زیرمقیاس های مقابله های ناکارآمد وکمردرد کاهش معنی داری نسبت به گروه شاهد داشت (05/0P<). هم چنین، نمره های مقابله های کارآمد آزمودنی های گروه آزمون به طور معنی داری نسبت به گروه شاهد افزایش یافته بود (05/0P<).
نتیجه گیری: درمانگری شناختی رفتاری از طریق تاثیرگذاری روی مولفه های زیستی روانی اجتماعی درد مزمن و تغییر دادن شناخت های ناسازگار باعث کاهش کمردرد و به کارگیری سبک های مقابله ای ناکارآمد و افزایش سبک های مقابله ای کارآمد می شود.
نمودهای وسواس ناخودداری وارسی در میان افراد مذهبی و راه کارهای درمانی آن براساس روایات اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش معرفی نمودهای وسواس ناخودداری وارسی در میان افراد دیندار و ارائه راهکارهای درمانی آن، براساس روایات اسلامی می باشد. این نمودها، براساس روایات اسلامی، بخصوص روایات شیعی به روش اجتهاد دینی گردآوری گردید. سپس راهکارهای درمانی این نمودها، به همین شیوه از منابع معتبر استنباط و معرفی گردیده است. در این پژوهش، شش نمود شایع برای وسواس - ناخودداری وارسی در میان افراد مذهبی به دست آمد: الف. وارسی اعضای دفعی بدن، ب. وسواس وارسی وضو، ج. وسواس وارسی غسل، د. وسواس وارسی ادای دین و حق الناس، ه . وسواس وارسی نماز، ز. وسواس وارسی قصد قربت و احساس ریا. برای درمان این وسواس ها، شش مؤلفه در هم تنیده کشف گردید: 1. انکار و عدم پذیرش احساس های دریافتی، 2. تعیین نوع شناخت برای عمل کردن، 3. تعیین دقیق حد و مرز رفتار، 4. عمل کردن به شناخت های صحیح، 5. پیوستگی عمل، 6. اجتناب از عمل کردن به باورهای نادرست.
بررسی سبک های هویّت وتعهد دانشجویان براساس الگوی ساخت هویّت بروزنسکی و رابطه آن با خردمندی در فرآیند حل مسأله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی سبک های هویّت دانشجویان و رابطه آن با خردمندی در حل مسائل زندگی واقعی انجام شد. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده 131 دانشجوی دختر و پسر از سه گروه تحصیلی فنی – مهندسی، هنر و معماری و علوم اجتماعی انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه سبک هویّت برزونسکی(1989) و مصاحبه دانش مرتبط با خردمندی پارادایم برلین(1994) جمع آوری شد. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t و ANOVA استفاده شد. یافته ها نشان داد بین خردمندی و سبک سردرگم / اجتنابی همبستگی منفی و بین خردمندی و تعهد هویّت همبستگی مثبت وجود دارد. دانشجویان فنی - مهندسی در سبک هنجاری با دانشجویان علوم اجتماعی و در تعهد هویّت با دانشجویان هنر و معماری تفاوت معنادار داشتند. میان دانشجویان دختر و پسر در سبک های هویّت و تعهد هویّت و خردمندی تفاوت معناداری وجود نداشت. به نظر می رسد سبک سردرگم / اجتنابی به دلیل کارکرد غیرانطباقی آن در مواجهه با تعارضات و مسائل ماهیتاً نمی تواند همبسته عملکرد خردمندانه در حل مسائل باشد و خردمندی نیز به دلیل ماهیت و کارکرد آن در تصمیم گیری ها و برنامه ریزی های درازمدت و حفظ مصالح جمعی می تواند به عنوان همبسته تعهد هویّت لحاظ شود.
Some College Students'' Perception of Collaborative Learning mode
حوزههای تخصصی:
خصوصیات روان سنجی نسخه فارسی پرسشنامه شادکامی آکسفورد در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقایسه توانایی بازشناسی حالات هیجانی و ذهن خوانی در افراد مصرف کننده موادافیونی و همتایان سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش بررسی کارکردهای شناختی اجتماعی افراد مصرف کننده مواد افیونی با استفاده از تکالیف شناختی است. روش: در این مطالعه مقطعی علی- مقایسه ای با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 30 نفر مصرف کننده موادافیونی و 30 فرد سالم که از لحاظ جنس و تحصیلات همتا شده بودند، در سال 1389 انتخاب شدند. سپس آزمون های عصب شناختی استنتاج حالات ذهنی از نگاه و آزمون بازشناسی حالات هیجانی چهره بر روی آزمودنیها اجرا شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از آزمون تی مستقل صورت گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که افراد مصرف کننده از لحاظ توانایی ذهن خوانی نسبت به افراد سالم توانمندی کمتری دارند. همچنین نمرات افراد مصرف کننده نسبت به افراد سالم در بازشناسی حالات هیجانی شادی، غم و خشم به طور معنی داری پایین تر است. نتیجه گیری: با توجه به عملکرد ضعیف افراد مصرف کننده در تکالیف بازشناسی حالات هیجانی چهره و آزمون ذهن خوانی، توصیه می شود در ارزیابی افراد مصرف کننده کارکردهای شناخت اجتماعی نیز لحاظ گردد و با کمک مطالعات مداخله ای آتی می توان برنامه توانبخشی کارکردهای شناخت اجتماعی را پیشنهاد کرد.
باورهای وسواسی و نقص بازداری شناختی در مبتلایان وسواس فکری و عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تفاوت اصلی بین افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری و عملی و نمونه های غیر بالینی، وجود عقاید ناکارآمد مرتبط با وسواس است. تکرار اجبارگونه وسواسی با هدف خنثی سازی این افکار پریشان کننده صورت می گیرد. با توجه به علایم اصلی اختلال وسواس فکری و عملی نقص کنش بازداری شناختی در انجام اعمال وسواسی مطرح است. اما نتایج در این زمینه ناهمسو است. در پژوهش حاضر سعی در بررسی نقص احتمالی بازدرای شناختی در چارچوب پارادایم بازداری بازگشت ( IOR)در نمونه ای بالینی از مبتلایان به وسواس شستشو است. این مطالعه به روش علی مقایسه ای صورت گرفته است. سه مقیاس پرسشنامه افسردگی بک ویرایش دوم ( BDI- II)، پرسشنامه باورهای وسواسی ( OBQ-44) و آزمون IORهیجانی بر روی نمونه پژوهش شامل 47 فرد مبتلا به اختلال وسواس شستشو اجرا شدند. تحلیل داده ها با آزمون تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد که بین دو گروه تفاوتی در میزان بازداری شناختی وجود ندارد( 045/0= 2η Partial ؛ 955/0= Wilk’s Lambda؛735/0= Pو 578/0= (42و4) F). از طرفی بدون در نظر گرفتن عامل گروه بین زمان واکنش افراد در کوشش های معتبر و نامعتبر در فاصله زمانی 500 هزارم ثانیه تفاوت معنادار وجود دارد (01/0> P؛ 209/4= t) که نشان دهنده پدیده IORعمومی در آزمودنی ها است. نتایج پژوهش نقصی در بازداری شناختی در نمونه بالینی با توجه به باورهای وسواسی نشان نداد. به نظر می رسد مؤلفه های توجه برونزاد نمی توانند نشان دهنده وجود این نقص باشند.
بررسی مقدماتی گزارش دانش آموزان از نگرش مذهبی خود با و بدون ذکر هویت شخصی
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، ارزیابی قابلیت کاربرد آزمون نگرش سنج مذهب (گلریز 1353) و بررسی اثر فشار اجتماعی بر گزارش افراد از نگرش مذهبی می باشد. به این منظور اثر فشار اجتماعی به عنوان متغیر مستقل بر گزارش افراد از نگرش مذهبی در نمونه ای 60 نفری از دانش آموزان 17 ساله تهرانی (40 نفر دختر، 20 نفر پسر) با استفاده از پرسش نامه نگرش سنج مذهب مورد مطالعه قرار گرفت. ذکر هویت شخصی به عنوان معیار فشار اجتماعی و عدم ذکر هویت به عنوان فقدان فشار اجتماعی مورد استفاده قرار گرفت.
معلم رهرو راه انبیا و مامور مبارزه با دو آفت نادانی و بی تقوائی
منبع:
تربیت ۱۳۷۶ شماره ۱۱۸
حوزههای تخصصی:
میزان شیوع افسردگی و تأثیر شناخت درمانی گروهی بر کاهش آن در بین دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
اثربخشی واقعیت درمانی گروهی برافزایش تاب آوری ، امیدبه زندگی وبهبودکیفیت زندگی زنان نابارور مرکز ناباروری صارم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی آموزش واقعیت درمانی بر افزایش تاب آوری و امید به زندگی و بهبود کیفیت زندگی زنان نابارور مرکز ناباروری شهر صارم بوده است. جامعه آماری مورد مطالعه کلیه زنان نابارور مراجعه کننده به مرکز ناباروری شهر صارم بوده است، با توجه به اینکه پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی همراه با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و گمارش بصورت غیرتصادفی و داوطلبانه می باشد، حجم نمونه به منظور آموزش واقعیت درمانی در زنان نابارور مراجعه کننده به مرکزناباروری شهر صارم 30 نفر در نظر گرفته شد. روش جمع آوری اطلاعات جهت اندازه گیری متغییرهای مورد پژوهش، پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون(2003)، پرسشنامه های امید به زندگی اشنایدر و همکاران (1991)، پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (1989) و نیز آموزش واقعیت درمانی براساس پروتکل درمانی در طی 8 جلسه برگزار و پرسشنامه ها بر روی نمونه مورد نظر اجرا گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار، واریانس ونمودار و... ) و در آمار استنباطی به منظور آزمون فرضیه های پژوهش از آزمون آماری (تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی توکی) درمحیط نرم افزار spss صورت گرفت. نتایج نشان داد: آموزش به شیوه واقعیت درمانی موجب افزایش تاب آوری و بهبود کیفیت زندگی بیماران نابارورشده است، ولی بر روی افزایش امید به زندگی در آنان اثر نداشته است. همچنین یافته ها حاکی از تاثیر واقعیت درمانی بر خرده مقیاس های تاب آوری نیز بود اما آموزش واقعیت درمانی بر تاثیرات معنوی تفاوت معناداری نداشته است .