فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۰۸۱ تا ۷٬۱۰۰ مورد از کل ۳۵٬۶۸۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
نقش واسطه ای باورهای فراشناختی و نارسایی تنظیم شناختی هیجان در رابطه ی بین کمال گرایی شناختی و نگرانی در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلال اضطراب فراگیر، شایع ترین اختلال اضطرابی است و بالاترین نرخ همبودی را با سایر اختلالات روان پزشکی دارد. نگرانی شدید، معیار تشخیصی اصلی برای اختلال اضطراب فراگیر است. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای باورهای فراشناختی و نارسایی تنظیم شناختی هیجان در رابطه ی بین کمال گرایی شناختی و نگرانی در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر بود.
روش کار: جامعه ی آماری این پژوهش اکتشافی همبستگی، بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر مراجعه کننده به کلینیک ها و مراکز روان پزشکی شهر تهران و یزد در سال 1391 و 1392 بودند. 100 بیمار مبتلا (74 زن، 26 مرد) به روش مراجعات متوالی و به صورت هدف مند انتخاب شدند. شرکت کنندگان، مقیاس شناخت های کمال گرایانه، پرسش نامه ها ی نگرانی ایالت پنسیلوانیا، باورهای فراشناختی و تنظیم شناختی هیجان را تکمیل کردند. برای تحلیل آماری داده ها از ضرایب همبستگی پیرسون و تحلیل های رگرسیونی دوگامی در نرم افزار SPSS نسخه ی 16 استفاده شد.
یافته ها: کمال گرایی شناختی، باورهای فراشناختی، به ویژه باورهای فراشناختی منفی و نارسایی تنظیم شناختی هیجان با نگرانی در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر در سطح 001/0P< رابطه ی مثبت معنی دار دارند. به علاوه، باورهای فراشناختی و نارسایی تنظیم شناختی هیجان در رابطه ی بین کمال گرایی شناختی و نگرانی در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر نقش واسطه ای داشتند (001/0P<).
نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش، رابطه ی بین کمال گرایی و نگرانی در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر، یک رابطه ی خطی ساده نیست و باورهای فراشناختی و نارسایی تنظیم شناختی هیجان می توانند این رابطه را تحت تاثیر قرار دهند.
کمال زدگی در خانواده کودکان تیزهوش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خانواده، آموزشگاه ماندگارترین یادگیری هاست، چراکه همیشه یادگیری ضمنی و مشاهده ای بیشترین پایداری را دارد. از طرفی، کودکان تیزهوش موضوع مطالعات بسیاری قرار گرفته اند. این مقاله مروری است بر پژوهش های انجام شده در زمینه پدیده کمال زدگی در خانواده کودکان تیزهوش. یکی از ویژگی های شخصیتی دانش آموزان تیزهوش، کمال گرایی است که در صورت انحراف تبدیل به کمال زدگی می شود. شواهد پژوهشی مؤید آن است که والدین و معلمان از کودکانی که به وسیله متخصصان سنجش، تیزهوش معرفی می شوند انتظار دارند که در همه زمینه ها عالی عمل کنند. چنین انتظاراتی از تیزهوشان آن ها را مستعد کمال زدگی می کند که خود این ویژگی باعث ایجاد آسیب های روان شناختی جبران ناپذیری در آن ها می شود. بر اساس یافته های پژوهشی این طور به نظر می رسد که انتظارات بالای خانواده از فرزند تیزهوش منجر به استقرار کمال زدگی و به تبع آن عدم موفقیت کودک تیزهوش می شود. نکاتی جهت آموزش نحوه برخورد صحیح خانواده ها با کودکان تیزهوش در متن مقاله مطرح شده است.
عملکرد تربیت هنری بر مبنای عناصر برنامه درسی در درس علوم تجربی پایه ششم ابتدایی در سال تحصیلی 94-93 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق به بررسی عملکرد تربیت هنری در درس علوم تجربی بر مبنای عناصر برنامه درسی در پایه ششم پرداخته شده است.تربیت هنری و مؤلفه رهای آن در آموزش با توجه به نظر کارشناسان و متخصصان حوزه آموزش و اساتید دانشگاه، از سند برنامه درسی جمهوری اسلامی ایران استخراج شده است. در ایران علی رغم توجه به تربیت هنری در سند برنامه درسی، به عملکرد آن توجهی خاص صورت نگرفته است. نوع تحقیق کاربردی و روش انجام آن نیمه تجربی است که در قالب گروه پیش آزمون و پس آزمون انجام گرفته است. نمونه ای شامل 60 دانش آموز پایه ششم بر اساس نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده که به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفته اند. از میان مهم ترین مؤلفه های تربیت هنری در نظام آموزشی می توان به پرورش حواس، ایجاد حس زیبایی شناسی، قدرت تخیل و خلاقیت اشاره کرد. با درنظر گرفتن عناصر برنامه درسی(هدف، محتوا، روشهای تدریس، ارزشیابی) نمون برگی (چک لیست) تهیه و تدوین شده است. تربیت هنری در گروه آزمایش طی جلساتی معین انجام پذیرفته است. نتایج به طور کلی حاکی از آن است که عملکرد مؤلفه های تربیت هنری در عناصر برنامه درسی و اعمال آن در کلاس تغییرات مثبت و معناداری در ارتقای سطح یادگیری و خلاقیت دانش آموزان به وجود آورده است. پیشنهاد می شود در کلیه سطوح ابتدایی و دروس گوناگون از این عملکرد بهره لازم برده شود تا اثرات مثبت این نوع برنامه درسی مشخص شود.
تلویزیون و آموزش خشونت
بررسی و مقایسه میزان بهکارگیری آموزه های اسلامی خانواده محور در خانواده های سالم و آشفته(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی و مقایسه خانواده های سالم و آشفته در بهکارگیری آموزه های اسلامی خانواده محور در شهر اصفهان است. روش این پژوهش، زمینهیابی و جامعه آماری آن: 1. خانواده هایی که تاکنون به دادگاه خانواده مراجعه نکرده و قصد مراجعه هم نداشته و از زندگی خود اظهار رضایت میکردند همچنین خانواده هایی که تاکنون هیچ عضوی از آنها به زندان نرفته بود، به عنوان خانواده سالم تلقی شد، 2. خانواده هایی که در پنج سال اخیر به دادگاه خانواده مراجعه کرده و نیز در پنج سال اخیر عضوی از آنها به علت بزهکاری، مواد مخدر، جرایم اقتصادی و... در زندان به سر میبرد به عنوان خانواده آشفته در نظر گرفته شد. نمونه این پژوهش دویست خانواده سالم و دویست خانواده آشفته بوده و به صورت در دسترس انتخاب شده اند. به وسیله پرسش نامه محقق ساخته با نام (رفتار دینی در خانواده) مورد بررسی قرار گرفت. داده ها با استفاده از نرم افزار spss و آزمون t تحلیل شده است. نتایج نشان میدهد که تفاوت میانگین بین دو گروه خانواده سالم و آشفته در تمامی خرده مقیاس ها معنادار است. همچنین t به دست آمده در تمامی ریزمؤلفه ها در سطح ( 01/0> p ) معنادار است.
ارتباط وضعیت شناختی و توانایی عملکردی در سالمندان آسایشگاه خیریه کهریزک(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
کاربرد دو بعد عینی و ذهنی مدل همخوانی فرد – محیط P-E) Fit) در استرس معلمان تبریز و بازتابهای آن در عوارض جسمی و روانی آنان
حوزههای تخصصی:
استرس براساس دیدگاههای مختلفی مورد بررسی قرار گرفته است. یکی از این دیدگاههای مدل همخوانی فرد – محیط است که از مهمترین دیدگاههای موجود می باشد. در این تحقیق سعی شده است این مدل در میان معلمان تبریز به کار گرفته شود، تا نکویی بر ارزش آن مورد ارزیابی قرار گیرد.به این منظور 976 نفر از معلمان مقاطع مختلف تحصیلی (656 نفر زن و 330 نفر مرد) پرسشنامه محقق ساخته ای را تکمیل نمودند. علاوه بر آن مدیران مدارس انتخابی نیز 196 پرسشنامه راجع به معلمان تکمیل نمودند. نتایج به دست آمده حاکی است که ناهمخوانی معلمان با محیط شغلی تاثیر قابل ملاحظه ای در فشار روانی و عوارض جسمی و روانی آنان دارد. علاوه بر آن، این بررسی نشان می دهد که اظهارات مدیران در مورد عدم همخوانی فردی – محیطی معلمان با اظهارات خود معلمان تفاوت بارزی دارد و دیدگاههای متفاوتی را در این زمینه نشان می دهد.
بررسی پایایی، روایی و تحلیل عاملی تأییدی پرسشنامه جدایی روان شناختی در بین دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: پرسشنامه جدایی روان شناختی، ادراکات افراد در مورد جدایی روان شناختی از والدین را ارزیابی می کند. هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی ویژگی های روان سنجی فرم فارسی پرسشنامه جدایی روان شناختی، شامل پایایی، روایی، تغییرناپذیری اندازه گیری در بین گروه های جنسی و تحلیل عاملی، به منظور آماده سازی جهت کاربرد در پژوهش های تربیتی و بالینی انجام شده است. روش: در پژوهش مقطعی حاضر، از بین جامعه آماری (3434 دانشجوی کارشناسی)، 424 دانشجوی کارشناسی با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شده و پرسشنامه های جدایی روان شناختی هافمن (1984) و دلبستگی همسالان آرمسدن گرینبرگ (1987) را تکمیل کردند. یافته ها: نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که مدل چهار عاملی مقیاس جدایی روان شناختی (استقلال هیجانی، تعارضی، نگرشی و کنشی) از بیشترین برازش با داده ها برخوردار است. افزون بر این، برای آزمون تغییرناپذیری اندازه گیری پرسشنامه جدایی روان شناختی در بین گروه های جنسی، تحلیل چند گروهی انجام گرفت. نتایج تحلیل چند گروهی نشان داد که پرسشنامه جدایی روان شناختی در مدل-های محدود در بین گروه های جنسی یکنواخت است. همسانی درونی پرسشنامه برحسب ضرایب آلفای کرونباخ در مورد گروه نمونه محاسبه و تأیید شد. نتیجه گیری: به طور کلی، یافته های پژوهش بیانگر این است ساختار عاملی پرسشنامه جدایی روان شناختی از برازش مطلوبی برای دانشجویان کارشناسی سال اول برخوردار است و می تواند به عنوان ابزاری معتبر در سنجش ابعاد استقلال دانشجویان مورداستفاده قرار گیرد.
پیش بینی تعلل ورزی تحصیلی بر اساس سبک های عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعلل ورزی یعنی به تعویق انداختن انجام کار و یا تمایل به انجام آن در دقایق پایانی. تعلل ورزی موجب درجات بالایی از اضطراب و افسردگی در دانش آموز شده و باعث تجربه هیجانات منفی می گردد. یکی از مقوله های مؤثر بر تعلل ورزی، فقدان تنظیم هیجانی و ناتوانی در خود تنظیمی هیجانی است. سبک های تنظیم هیجانی را شامل سبک پنهان کاری، سازگاری و تحمّل می دانند. این پژوهش به منظور تعیین رابطه سبک های عاطفی با تعلل ورزی دانش آموزان پسر انجام گردید. نمونه پژوهش شامل 252 دانش آموز مقطع متوسطه نظری مشغول به تحصیل در مدارس دولتی بودند که بوسیله نمونه گیری خوشه ای انتخاب گردیدند. اطلاعات این پژوهش به وسیله پرسشنامه های سبک های عاطفی و تعلل ورزی تحصیلی به دست آمده است. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش همبستگی و تجزیه و تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد که سازگاری (33/0- = Beta) و تحمّل (14/0 = Beta) عامل های مهم پیش بینی کننده تعلل ورزی دانش آموزان است (001/0 = P). نتیجه دیگر پژوهش نشان داد که 11% واریانس تعلل ورزی دانش آموزان متوسطه پسر از طریق یک ترکیب خطی مشترک از سازگاری و تحمّل تعیین می شود. هم چنین یافته ها نشان داد که مؤلفه سازگاری قوی ترین پیش کننده تعلل ورزی در میان سبک های عاطفی محسوب می شود.
رابطه بین خودکارآمدی و انگیزه پیشرفت با سازگاری تحصیلی دانشجویان کارشناسی سال اول دانشگاه شهید چمران اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی ارتباط ساده و چندگانه بین خودکارآمدی و انگیزه پیشرفت با سازگاری تحصیلی انجام شد.جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان کارشناسی سال اول دانشگاه شهید چمران اهواز بود که در سال91-90مشغول به تحصیل بودند. به منظور انجام پژوهش، نمونهای به حجم 200 نفر (100 پسر، 100 دختر) با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی چندمرحلهای انتخاب شدند. به منظور جمع آوری دادهها، از پرسشنامه خودکارآمدی عمومی شرر و آدامز (1983)، پرسشنامه انگیزه پیشرفت هرمنس (1970) و پرسشنامه سازگاری بیکر و سیریاک (1989) استفاده شد.نتایج حاصل از تحلیل همبستگی پیرسون نشان داد که خودکارآمدی و انگیزه پیشرفت با سازگاری تحصیلی رابطه مثبت دارند. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که وزن ترکیبی خودکارآمدی و انگیزه پیشرفت 37 درصد از واریانس سازگاری تحصیلی را تبیین میکند. همچنین بر اساس نتایج تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA)، بین دانشجویان سال اول دختر و پسر از لحاظ انگیزه پیشرفت تفاوت معنیدار وجود دارد.
مقایسه اثربخشی گروه درمانی شناختی-رفتاری مبتنی بر مهارت های مقابله ای و نگه دارنده درمان با متادون در بهبود راهبردهای تنظیم هیجان و پیشگیری از عود
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مقایسه ی میزان اثربخشی گروه درمانی شناختی-رفتاری مبتنی بر مهارت های مقابله ای و درمان نگه دارنده با متادون در بهبود راهبردهای تنظیم هیجان و پیشگیری از عود به مصرف مواد انجام شد. روش: پژوهش حاضر یک طرح شبه آزمایشی پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. برای نمونه گیری 45 نفر از افراد سوء مصرف کننده ی مراجعه کننده به مراکز درمانی ترک اعتیاد انتخاب و بطور تصادفی در سه گروه درمان شناختی-رفتاری، درمان نگه دارنده با متادون و گروه گواه گمارده شدند. شرکت کنندگان هر سه گروه قبل و پس از پایان مداخله پرسش نامه ی هوش هیجانی را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از روش تحلیل کواریانس تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان شناختی-رفتاری در مقایسه با درمان نگه دارنده با متادون و گروه کنترل به بهبود معنادار تنظیم هیجان افراد مصرف کننده ی مواد منجر شد، ولی تفاوت معناداری بین گروه درمان نگه-دارنده با متادون و گروه کنترل مشاهده نشد. همچنین میزان عود به مصرف مواد در افراد شرکت کننده در گروه درمان شناختی-رفتاری نسبت به گروه درمان نگه دارنده با متادون و گروه کنترل به طور معناداری کمتر بود ولی تفاوت معناداری بین گروه دارودرمانی و گروه کنترل مشاهده نشد. نتیجه گیری: درمان شناختی- رفتاری درمان مؤثری است که می تواند متغیرهای رفتاری و شناختی مرتبط با سوء مصرف مواد مانند راهبردهای تنظیم هیجانی را تغییر دهد. بنابراین با توجه به این یافته ها، برنامه های درمان سوء مصرف مواد باید این متغیرهای میانجی مصرف را هدف قرار دهند.
شر چرا خواب می بیند؟و چگونه خواب می بیند؟: گزارشی بر نکته و خواندنی از آخرین تحقیقات دانشمندان درباره خواب، خواب دیدن، رؤیا ...
حوزههای تخصصی:
مقایسه عدم تحمل بلاتکلیفی، نگرانی، اجتناب شناختی و جهت گیری منفی به مشکل در افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر، اختلال افسردگی اساسی و افراد عادی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسة متغیر های عدم تحمل بلاتکلیفی، نگرانی، اجتناب شناختی و جهت گیری منفی به مشکل، بین افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر، اختلال افسردگی اساسی و افراد عادی بود. مواد و روشها: از سه گروه افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر، اختلال افسردگی اساسی و افراد سالم، هر یک به تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جهت گردآوری داده های مورد نیاز، در سه گروه، پرسشنامه های عدم تحمل بلاتکلیفی، نگرانی ایالت پنسیلوانیا، اجتناب شناختی و جهت گیری منفی به مشکل، به کار گرفته شد. داده ها به روش واریانس چند متغیره و واریانس تحلیل شدند.
یافته ها: تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد که تفاوت بین افراد مبتلا به اختلال افسردگی اساسی و اختلال اضطراب فراگیرو افراد عادی در چهار متغیر به سطح معناداری رسیده است(P<0/05). تحلیل واریانس نیز نشان داد، بین متغیرهای شناختی فوق در سه گروه، تفاوت به سطح معناداری رسیده است (P<0/05). بعلاوه، آزمون تعقیبی توکی در مورد متغیر های شناختی فوق در دو گروه افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر و افراد عادی نشان داد که در متغیر های عدم تحمل بلاتکلیفی، نگرانی و جهت گیری منفی به مشکل، تفاوت به سطح معناداری رسیده است (P<0/05). آزمون تعقیبی توکی در مورد متغیر های شناختی فوق، در دو گروه افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر و اختلال افسردگی اساسی نشان دادکه هیچ یک از متغیر های شناختی فوق به سطح معناداری نرسیده است (P>0/05). همچنین آزمون تعقیبی توکی در مورد متغیر های شناختی فوق در دو گروه افراد مبتلا به اختلال افسردگی اساسی و افراد عادی نشان داد که همه متغیر ها به سطح معناداری رسیده است( P<0/05). نتیجه گیری: بر اساس موارد فوق می توان نتیجه گرفت که این ویژگی های شناختی در اختلال اضطراب فراگیر و افسردگی اساسی موثر است.