فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۵۰۱ تا ۶٬۵۲۰ مورد از کل ۳۵٬۸۹۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: این تحقیق تأثیر وضعیت بیولوژیکی بر کیفیت زندگی مرتبط با سلامت بیماران مبتلا به بیماری عروق کرونری (CAD یا Coronary Artery Disease) و نقش واسطه ای بازنمایی های ذهنی بیماری را بر اساس یک مدل مفروض بررسی کرده است.
مواد و روش ها: بدین منظور، در یک روش مقطعی،270 بیمار مبتلا به CAD (180 بیمار مرد و 90 بیمار زن) از بیمارستان مرکز قلب تهران به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به فرم کوتاه پرسش نامه ادراک بیماری (Brief IPQ یا Brief Illness Perception Questionnaire) و پرسش نامه آنژین Seattle (Seattle Angina Questionnaire) پاسخ دادند. اطلاعات برای وضعیت بیولوژیکی بیمار از دستگاه اکوکاردیوگرافی (برای به دست آوردن LVEF یاLeft Ventricle Ejection Fraction ) و طبقه بندی انجمن قلب نیویورک (NYHA یا New York Heart Association) حاصل شد. برای تحلیل داده ها از روش های آماری 2χ، t مستقل، همبستگی گشتاوری Pearson و روش SEM (Structural Equation Modeling) استفاده شد.
یافته ها: یافته ها آزمون t و 2χ نشان داد که دو گروه بیماران زن و مرد مبتلا به CAD در برخی از مؤلفه های بازنمایی های ذهنی بیماری و کیفیت زندگی مرتبط با سلامت تفاوت معنی دار دارند. نتایج SEM از مدل مفروض در خصوص تأثیر وضعیت بیولوژیکی بر کیفیت زندگی مرتبط با سلامت بیماران CAD و نقش واسطه ای بازنمایی های ذهنی بیماری بین این دو متغیر حمایت کرد و نشان داد که این مدل از برازش مطلوب برخوردار است.
نتیجه گیری: این یافته ها نشان دادند که LVEF و سطح توان بیولوژیکی بیمار به طور مستقیم و هم چنین با میانجی گری بازنمایی های ذهنی بیماری بر HRQOL بیماران CAD تأثیر دارد. بنابراین، لازم است در درمان این بیماران بر روش های بهبود LVEF و افزایش سطح توان بیولوژیکی و مداخلات مربوط به اصلاح بازنمودهای غلط بیماران از بیماری و علایم و نشانه های آن توجه ویژه ای شود.
آموزش مدیریت تعارض کار ـ خانواده : یک بررسی تجربی در کارمندان زن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یک گروه شامل 62 زن متاهل و شاغل در دانشگاه اصفهان انتخاب وبه طور تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه جایگزین شدند و به پرسشنامه هـای تعارض کار ـ خانواده (نت مه یر ،1996) و باور به خوداثربخشی (سیمون و هنسی، 2005) پاسخ دادند.گروه آزمایشی به مدت 6 جلسـه (دو ساعته) طی یک ماه تحت آموزش برنامه مدیریت تعارض بین کار و خانواده قرارگرفت. نتایج تحلیل کوواریانس کاهش معنادار تعارض کارـ خانواده و افزایش باور بـه خوداثربخشی را درگروه آزمایشی در مقایسه با گروه گواه نشان دادند و تاثیر آموزش را در حل تعارضها برجسته کردند.
کارآیی مدل آموزشی مبتنی بر معنویت بر بهبود مؤلفه های کیفیت زندگی در دانش آموزان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی میزان کارایی مدل آموزشی مبتنی بر معنویت بر بهبود مؤلفه های کیفیت زندگی در دانش آموزان بود. این پژوهش، از طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل استفاده شد. نمونه شامل 40 دانش آموز از میان 460 هزار دانش آموز دختر دبیرستانی شهرستان خرم آباد بود که طبق معیار نقطه برش در سطح نامطلوبی قرار داشتند، انتخاب شدند. 20 نفر برای گروه آزمایش و 20 نفر برای گروه کنترل انتخاب شدند. مداخله مبتنی بر آموزش معنویت طی 8 جلسه نود دقیقه ای، هر هفته یک جلسه اجرا شد. پس از اتمام جلسات آزمون کیفیت زندگی روی دو گروه اجرا گردید. دو ماه بعد، مجداً آزمون کیفیت زندگی به عنوان دوره پیگیری بر روی هر دو گروه انجام شد. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس، نشان داد که بین میانگین نمره های پس آزمون گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنی داری وجود داشت (P<0/01)، به نحوی که مداخله مبتنی بر آموزش معنویت موجب بهبود مؤلفه های کیفیت زندگی در گروه آزمایش شده است. با توجه به تأثیر مثبت باورها و اعمال مذهبی در سلامت روان، استفاده از این ظرفیت ها در برنامه ریزی اقدام های بهداشت روانی، بخصوص در مورد دانش آموزان توصیه می شود.
تک فرزندی ، نیاز یا اجبار زمانه ؟
حوزههای تخصصی:
نقش قدردانی نسبت به خدا و خوی قدردانی در کیفیت خواب(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی نقش قدردانی در شاخص های کیفیت خواب بود. 170 دانشجو به پرسشنامة قدردانی، پرسشنامة قدردانی نسبت به خدا، شاخص کیفیت خواب پیتزبرگ، و آزمون خود اظهاری افکار پیش از خواب پاسخ دادند. داده ها با شاخص های آماری چون همبستگی، رگرسیون، تحلیل واریانس، آزمون t، و آزمون سوبل تحلیل شدند. نتایج نشان داد نمره های شرکتکنندگان در پرسشنامة قدردانی نسبت به خدا بالاتر از نمرة آنها در پرسشنامة قدردانی بود. قدردانی با احساس بهتر کیفیت خواب، تأخیر کمتر در به خواب رفتن، اختلالات کمتر خواب، مصرف کمتر داروی خواب آور، نمرة کل شاخص کیفیت خواب پیتزبرگ، و افکار مثبت پیش از خواب همبستگی مثبت داشت. قدردانی نسبت به خدا علاوه بر متغیرهای یاد شده، با کفایت خواب نیز همبستگی مثبت داشت. قدردانی و قدردانی نسبت به خدا مقادیر قابل توجهی از شاخص های کیفیت خواب را پیش بینی کردند و این رابطه با واسطة افکار پیش از خواب برقرار شد. این یافته ها نقش قدردانی را به عنوان یکی از صفات مثبت اخلاقی، و قدردانی نسبت به خدا را به عنوان یکی از احساسات مثبت نسبت به خدا، در کیفیت خواب ثابت کرد و نقش افکار مثبت و منفی پیش از خواب را به عنوان متغیر واسطه و مؤثر در کیفیت خواب تأیید کرد.
مواد مخدر چیست؟
منبع:
پیوند ۱۳۷۴ شماره ۱۹۳
حوزههای تخصصی:
راهکارهای ارتقای سلامت روانی فرزندان؛ برگرفته از سبک زندگی اهل بیت(ع)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
سؤال پژوهش این بود که: «اهل بیت(ع)، چه راهکارهایی برای تربیت فرزندان ارائه کرده اند؟»؛ به این منظور، سخنان و رفتارهای اهل بیت(ع) در این موضوع، مورد جستجو و طبقه بندی و توصیف و تحلیل نظری قرار گرفت؛ این راهکارها در سه گروه کلی: شناختی، عاطفی و رفتاری طبقه بندی شد؛ خانواده به صورت یک سیستم متعامل در هر کدام از این حیطه ها ایفای نقش می کند. در حیطه شناختی، به اموری مانند: 1) معرفت به خدا؛ 2) ایمان به خدا؛ 3) تقوا؛ 4) توکّل به خدا؛ 5) رضایت و تسلیم در برابر مقدرات الهی؛ 6) همسویی گفتارها و رفتارها با اوامر الهی؛ و در حیطه عاطفی به اموری مانند: 1) محبّت ورزی؛ 2) ارتباط عاطفی؛ 3) ابراز عواطف مثبت؛ 4) پرورش احساس مسئولیت؛ 5) پرورش مثبت اندیشی؛ 6) پرورش تحمل پذیری؛ 7) مایه شادی و نشاط بودن؛ 8) پرورش فضیلت جویی؛ و در حیطه رفتاری به اموری مانند: 1) خوشرویی؛ 2) تکریم متقابل؛ 3) بخشش؛ 4) هدیه دادن؛ 5) برقراری رابطه کرامتی و عزّتی؛ 6) برخورد فروتنانه؛ 7) شکرگزاری و 8) قناعت پیشگی.
مقایسه هوش سیال دانش آموزان دختر و پسر بر پایه دو نظریه کلاسیک و سوال- پاسخ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تفاوت جنسی در هوش یکی از مهمترین موضوعات روان شناسی معاصر به شمار می آید. برخی یافته ها نشانگر آن است که تفاوت جنسی در هوش وجود دارد و برخی دیگر معتقدند که بین دو جنس هیچ تفاوتی از لحاظ هوش کلی وجود ندارد. به اعتقاد بعضی مولفان، این تضاد را می توان از طریق هوش سیال، که هسته مرکزی رفتار هوشمندانه در نظر گرفته می شود، حل کرد. هدف این پژوهش مقایسه هوش سیال دانش آموزان دختر و پسر بر اساس دو نظریه سوال- پاسخ و کلاسیک اندازه گیری بود. یک نمونه 884 نفری از دانش آموزان (438 دختر، 446 پسر) سه پایه تحصیلی اول، دوم و سوم دبیرستان های تهران به مقیاس 3 فرم A هوش سیال کتل (CFIT) پاسخ دادند. ضریب همسانی درونی برای دختران و پسران به ترتیب برابر با 87/0 و 85/0 به دست آمد. نتایج مبتنی بر مدل کلاسیک نشان داد که دانش آموزان دختر نمره بیشتری در مقیاس به دست آوردند، اما بر پایه مدل صفت مکنون بین توانایی های دو گروه تنها در دو بخش ابتدایی و انتهایی تفاوت وجود داشت. نمره های دو گروه در دامنه صدک های 25 و 50 (متناظر با هوشبهرهای 92 و 100) دقیقا منطبق با هم به دست آمد. توانایی دختران در صدک های 25 و پایین تر کمتر و در دامنه صدک های 55 تا 85 بیشتر از توانایی پسران و توانایی پسران در صدک های 90 و بالاتر بیشتر از دختران بود. بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که بین هوش سیال دانش آموزان دختر و پسر تفاوت وجود دارد، اما این تفاوت تنها در دو بخش ابتدایی و انتهایی توزیع نمره های توانایی معنادار است.
مطالعه ساختار عاملی فرم گزارش معلم آخنباخ با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی ساختار عاملی فرم گزارش معلم آخنباخ با استفاده از رویکرد تحلیل عاملی تاییدی به اجرا درآمد. روش: در این مطالعه از بخشی از داده های پژوهشی مینایی (1384)، استفاده شد که شامل 693 دانش آموز پسر و 588 دانش آموز دختر مدارس ابتدایی، راهنمایی و متوسطه شهر تهران است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای چند مرحله ای انتخاب شده اند. برای برآورد پارامترها و برازش مدل از تابع کمترین مجذورات وزن دار استفاده شد. یافته ها: برای ارزیابی کفایت برازش مدل از شاخص ریشه دوم برآورد واریانس خطای تقریب، شاخص برازش تطبیقی، ریشه دوم میانگین مجذورات پس مانده های استاندارد شده، شاخص تاکر - لویز، شاخص خوبی برازندگی و شاخص تعدیل یافته خوبی برازندگی استفاده شد. نتایج نشان داد که مدل 8 عاملی همبسته آخنباخ از برازش خوبی با داده ها برخوردار است. این یافته شاهد دیگری در زمینه روایی درونی سازه فرم گزارش معلم فراهم آورد. علاوه بر این، نتایج نشان داد که سندرمهای فرم مورد بحث همپوشی کامل با همدیگر ندارند. این مطلب حاکی از آن است که سندرمها واجد روایی تشخیصی هستند. نتیجه گیری: بطور کلی، یافته های پژوهش بیانگر این است که ساختار عاملی فرم گزارش معلم از برازش مطلوبی برای دانش آموزان 6 - 18 سال شهر تهران دارد و از آن می توان بعنوان ابزاری روا در سنجش 8 اختلال عاطفی - رفتاری استفاده کرد.
تأثیر آموزش خودنظم بخشی خواندن و درک مطلب به زبان آموزان سطوح پیشرفته و متوسط بر نگرش آنان به خواندن در انگلیسی به عنوان زبان خارجی: اجرای یک مدل یادگیری خودنظم یافته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توانایی تنظیم و کنترل افکار، رفتار، انگیزه ها و اعمال برای رسیدن به اهداف خودنظم بخشی نام دارد، و یادگیری خودنظم یافته متضمن برنامه ها و رفتارهایی استراتژیک برای تحقق اهداف یادگیری است. این پژوهش درصدد پاسخ به این سؤال است که آیا آموزش مدل یادگیری خودنظم یافته زیمزمن و مویلان به گروهی از دانش آموزان ایرانی بر نگرش آنان به خواندن در انگلیسی به عنوان زبان خارجی تأثیر مثبت دارد. دیگر هدف آن عبارت است از این که آیا سطح مهارت زبانی زبان آموزان می تواند تأثیر آموزش خودنظم بخشی را بر نگرش شرکت کنندگان تعدیل می کند. دو گروه آزمایش دست نخورده در دو سطح زبانی متوسط و پیشرفته استراتژی ها و فرایندهای خودنظم بخشی خواندن را فراگرفتند، ولی دو گروه کنترل دست نخورده در این دو سطح زبانی به روش سنتی و متداول، خواندن را آموزش دیدند. داده های مطالعه با استفاده از پرسشنامه یاماشیتا در باره نگرش به خواندن در انگلیسی جمع آوری شد. و درنتیجه تحلیل کواریانس دوطرفه مشخص شد که آموزش خودنظم بخشی خواندن و درک مطلب در انگلیسی می تواند نگرش شرکت کنندگان را به خواندن در انگلیسی به میزان معناداری بهبودبخشد، اما سطح مهارت زبانی تأثیر آموزش خودنظم بخشی را بر نگرش شرکت کنندگان تعدیل نمی کرد. این نتایج با برجسته کردن نقش یادگیری خودنظم یافته در خواندن دانش آموزان ایرانی می تواند مدرسان زبان انگلیسی را برآن دارد تا برای بهبود نگرش زبان آموزان به خواندن از استراتژی های خودنظم بخشی در کلاس بهره برند.
بررسی مقالات پژوهشی کشور در خصوص بهداشت روانی مدارس طی سال های 1381 - 1352(مقاله علمی وزارت علوم)
آسیب شناسی مطالعه و شیوه های کنترل آن در دانش آموزان
منبع:
پیوند ۱۳۸۱ شماره ۲۷۷
حوزههای تخصصی:
مقایسه اثربخشی درمان های رفتاردرمانی شناختی و فلئوکزتین در بهبود مبتلایان به اختلال وسواسی-اجباری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، مقایسه میزان اثربخشی رفتاردرمانی شناختی و فلئوکزتین در بیماران وسواسی-اجباری است. این بررسی از نوع آزمایشی بود. آزمودنیهای پژوهش را 42 نفر بیمار وسواسی-اجباری که به صورت جایگزینی تصادفی در سه گروه رفتاردرمانی شناختی، فلئوکزتین و لیست انتظار جای داده شده بودند، تشکیل میدادند. آزمودنیهای سه گروه از نظر متغیرهایی چون سن، جنس، سطح تحصیلات و وضیعت تاهل همتاسازی شده بودند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های وسواسی-اجباری مادزلی، افسرد گی بک و اضطراب بک استفاده شد. نمره های به دست آمده از ارزیابیها در سه مرحله (پیش آزمون، پس آزمون و دو ماه بعد از پس آزمون) به کمک آزمون های آماری تحلیل واریانس چند متغیره یک راهه و آزمون تعقیبی T توکی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که در کاهش علایم وسواسی، رفتاردرمانی شناختی اثر درمانی بیشتری نسبت به فلئوکزتین در کوتاه مدت (P<0.05) و بلند مدت (P<0.01) دارد، و این تفاوت بین رفتاردرمانی شناختی و گروه لیست انتظار در کوتاه مدت و بلندمدت معنی دار است (P<0.01)، اما فلئوکزتین فقط در کوتاه مدت تفاوت معنی داری با گروه لیست انتظار دارد (P<0.01)، در کاهش علایم افسردگی بیماران وسواسی-اجباری هم فلئوکزتین اثر درمانی بیشتری نسبت به رفتار درمانی شناختی در کوتاه مدت و بلندمدت دارد (P<0.05)، همچنین، این تفاوت بین فلئوکزتین و گروه لیست انتظار در کوتاه مدت و بلندمدت معنی دار است (P<0.01)، در کاهش علایم اضطراب بیماران وسواسی-اجباری هم بین هیچ کدام از گروه تفاوت معنی داری وتجود ندارد. بر پایه یافته های این پژوهش نتیجه گرفته می شود که رفتاردرمانی شناختی در کاهش علایم وسواسی-اجباری و فلئوکزتین هم در کاهش سطح افسردگی این بیماران اثر درمانی عمده دارند. همچنین، رفتاردرمانی شناختی در طولانی مدت بیشتر از فلئوکزتین اثرات درمانی خود را حفظ می کند.
تأثیر حکمت های نهج البلاغه بر بهبود ابعاد سلامت عمومی دانشجویان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش حکمت های نهج البلاغه بر ابعاد سلامت عمومی در دانشجویان دانشگاه سمنان بود. در یک بررسی آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و پی گیری با گروه کنترل، 61 نفر از این دانشجویان به طور تصادفی انتخاب و نیز به صورت تصادفی در گروههای آزمایشی و کنترل گماشته شدند. شرکت کنندگان در سه مرحله پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ-28) را تکمیل کردند و گروه های آزمایش ده جلسه آموزش مهارت های زندگی را هفته آی یک بار دریافت کردند. نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که آموزش حکمت های نهج البلاغه بطور معناداری باعث کاهش علایم نشانه های بدنی، اضطراب و بی خوابی، اختلال عملکرد اجتماعی و افسردگی در گروه های آزمایش در مقایسه با گروه های کنترل شده است (05/0>p). طبق نتایج این پژوهش، آموزش حکمت های نهج البلاغه به شیوه گروهی روش مؤثری برای برای بهبود ابعاد سلامت عمومی دانشجویان است.
روانشناسی معلم
منبع:
پیوند ۱۳۶۳ شماره ۶۱
حوزههای تخصصی:
بررسی شیوع نشانه های افسردگی کودکان دبستانی 9 تا 11 ساله در تهران و رابطه آن با عملکرد خانواده(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی: