فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰٬۲۴۱ تا ۱۰٬۲۶۰ مورد از کل ۳۵٬۵۳۵ مورد.
منبع:
علوم روانشناختی دوره نوزدهم تابستان(مرداد) ۱۳۹۹ شماره ۸۹
619-628
حوزههای تخصصی:
زمینه: مطالعات متعددی پیرامون اثر بخشی روان درمانگری و بررسی توانش های سازش یافتگی و هیجانات منفی معتادان انجام شده است. اما پژوهشی که به بررسی اثربخشی روان بنه درمانگری گروهی بر توانش های سازش یافتگی و هیجانات منفی معتادان مصرف کننده سنتی و صنعتی تحت درمان متادون پرداخته باشد مغفول مانده است. هدف: اثربخشی روان بنه درمانگری گروهی بر توانش های سازش یافتگی و هیجانات منفی معتادان سنتی و صنعتی بود. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با دو گروه آزمایش و یک گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه معتادان تحت درمان مرکز ترک اعتیاد امید فردا، زیر نظر سازمان بهزیستی شهر بیرجند بود. بر اساس نمونه گیری در دسترس 45 نفر بعنوان نمونه انتخاب و در سه گروه (15 نفری، مصرف کننده مواد سنتی، مصرف کننده مواد صنعتی و گروه گواه) جایگزین شدند. ابزار عبارتند از: پرسشنامه سازش یافتگی اجتماعی بل (1961)، پرسشنامه افسردگی، اضطراب، استرس ( DASS- 21 ) لاویبوند و لاویبوند (1999) و آموزش روان بنه درمانگری (غلامرضایی و طهرانچی، 1395). تجزیه و تحلیل داده ها با روش تحلیل کوواریانس انجام شد. یافته ها: روان بنه درمانگری گروهی بر بهبود سازش یافتگی عاطفی و کاهش هیجانات منفی تأثیر معنادار داشت (0/05 p< ). نتیجه گیری: برای افزایش توانش های سازش یافتگی و کاهش هیجانات منفی معتادان مصرف کننده سنتی و صنعتی تحت درمان متادون می توان از روان بنه درمانگری گروهی استفاده کرد.
مقایسه اثربخشی شناخت درمانگری مبتنی بر ذهن آگاهی و واقعیت درمانگری بر تنظیم شناختی هیجان در مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره نوزدهم تابستان(مرداد) ۱۳۹۹ شماره ۸۹
647-655
حوزههای تخصصی:
زمینه: مطالعات متعددی به مقایسه اثر بخشی شناخت درمانگری مبتنی بر ذهن آگاهی و واقعیت درمانگری و تنظیم شناختی هیجان پرداخته اند. . اما پیرامون بررسی مقایسه اثربخشی شناخت درمانگری مبتنی بر ذهن آگاهی و واقعیت درمانگری بر تنظیم شناختی هیجان در مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم شکاف تحقیقاتی وجود دارد . هدف: مقایسه تأثیر شناخت درمانگری مبتنی بر ذهن آگاهی و واقعیت درمانگری بر تنظیم هیجان مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم بود. روش: این پژوهش با استفاده از روش نیمه آزمایشی با پیش آزمون – پس آزمون و یک دوره پیگیری یک ماهه با استفاده از طرح دو گروه آزمایش و یک گروه گواه انجام شد. جامعه مادران دارای کودک مبتلا به طیف اوتیسم شهر مشهد بود که 36 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در سه گروه 12 تایی گمارش شدند. آزمودنی ها قبل و بعد از مداخله و یک ماه بعد در مرحله پیگیری به پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران (2001) پاسخ دادند. یک گروه آزمایش تحت شناخت درمانگری مبتنی بر ذهن آگاهی (محمدخانی و خانی پور، 1396) و گروه دوم تحت واقعیت درمانگری (ووبولدینگ، 2013) به مدت ده جلسه 90 دقیقه ای بصورت هفتگی قرار گرفته و هیچ مداخله ای طی این مدت بر گروه گواه صورت نگرفت. جهت تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس چند متغیری و آزمون تعقیبی شفه استفاده شد . یافته ها: نتایج نشان داد که تفاوت معناداری بین تأثیر دو درمان بر نمرات متغیر تنظیم شناختی هیجان وجود دارد ) 0/05 (P≤ و شناخت درمانگری مبتنی بر ذهن آگاهی در مقایسه با واقعیت درمانگری تأثیر بیشتری بر تنظیم شناختی هیجان مادران دارد. نتیجه گیری: به منظور بهبود تنظیم شناختی هیجان مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم می توان از روش شناخت درمانگری مبتنی بر ذهن آگاهی استفاده کرد.
رهیاری پس از طلاق مداخله جدیدی جهت تسهیل سازگاری پس از طلاق
حوزههای تخصصی:
مقدمه: خانواده اساسی ترین نهاد اجتماعی زمینه ساز جوامع و تاریخ بشر است. طلاق یکی از مباحث اجتماعی است که اغلب برای اعضای خانواده مشکلاتی ایجاد می کند که باعث آسیب پذیری آن ها می شود. تاکنون علیرغم تمام تلاش های انجام شده، برای پیشگیری از طلاق، آمار نشان می دهد که روز به روز آمار طلاق رو به افزایش است. هدف: هدف تحقیق حاضر فراهم کردن چارچوبی برای رهیاری پس از طلاق است. نتایج در سه قسمت تقسیم بندی شده است. تعریف رهیاری و حوزه های مرتبط، رهیاری خانواده، و سازگاری پس از طلاق و مداخله رهیاری که برای آن نیاز است. روش: مطالعه حاضر توصیفی تحلیلی (از نوع مروری) است که به بررسی جامع پژوهش های صورت گرفته در حوزه رهیاری پرداخته است. در مرحله اول، مجموعاً تعداد ۴۳۲ مقاله انگلیسی و تعداد ۳ مقاله فارسی ثبت شده، برگزیده شد. در آخر بعد از بررسی نهایی ۸۴ مقاله از این مقالات انتخاب شدند. یافته ها: از آنجایی که تحقیقات در رهیاری بسیار محدود است، هیچ سابقه ای برای مداخلات رهیاری در ارتقا زندگی افراد مطلقه در سراسر دنیا وجود ندارد. در این راستا، اثربخشی مداخلات آینده نگر مانند رهیاری می تواند در کاهش مشکلات ناشی از طلاق مؤثر باشد؛ بنابراین رهیاری مداخله مفیدی است که می تواند نقش اساسی در سازگاری پس از طلاق داشته باشد. نتیجه گیری: اگرچه طلاق برای اعضای درگیر آن عواقبی به دنبال دارد، مداخله رهیاری پس از طلاق می تواند کیفیت زندگی طلاق گرفتگان را ارتقا بخشد و به آن ها در مدیریت تغییرات تحمیل شده توسط طلاق کمک کند، پس سازگاری پس از طلاق از نتایج آن خواهد بود.
بررسی رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه و ترس از ارزیابی منفی در دانش آموزان مبتلا به اضطراب امتحان
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اضطراب امتحان یکی از شایع ترین مشکلات روانی که نقش مخرب و بازدارنده ای در سلامت روانی و آموزشی دانش آموزان که می تواند عملکرد فرد را مختل کند و منجر به عدم موفقیت در امتحان گردد. هدف: مطالعه حاضر با هدف بررسی رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه و ترس از ارزیابی منفی در دانش آموزان مبتلا به اضطراب امتحان صورت گرفت. روش: مطالعه حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزانی مبتلا به اضطراب امتحان مراجعه کننده به مرکز مشاوره آموزش و پرورش شهر قاینات در سال ۱۳۹۷ بودند (۱۰۰ نفر)؛ که به صورت هدفمند انتخاب شدند. آزمودنی ها به پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ (۲۰۰۵)، مقی اس ت رس از ارزی ابی منف ی لیری (۱۹۸۳) پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده با نرم افزار spss نسخه ۲۵ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که بین طرحواره های ناسازگار اولیه و ترس از ارزیابی منفی در دانش آموزان مبتلا به اضطراب امتحان رابطه وجود دارد (۰/۰۵< P ). نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن بود که طرحواره های ناسازگار اولیه و ترس از ارزیابی منفی، نقش مهمی در اضطراب امتحان دانش آموزان دارند. پرورش دانش آموزان موفق و سالم منجر به داشتن جامعه ای سالم تر و موفق تر خواهد شد ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اﺛﺮات ﻣﻨﻔی اﺿﻄﺮاب ﺑﺮ ﻋﻤﻠکﺮد ﺗﺤﺼیﻠی داﻧش آموزان؛ بنابراین در نظر گرفتن این عوامل در اقدامات درمانی و آموزشی جهت کاهش اضطراب امتحان می تواند بسیار مؤثر باشد.
اثربخشی مدل ذهن آگاهی مبتنی بر ارتقای عملکرد ورزشی (MSPE) بر توجه، برنامه ریزی و عملکرد ورزشی جودوکاران نخبه
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در سالیان اخیر تمرکز بر فرایندها و توانمندی های شناختی ورزشکاران مورد توجه بسیاری از روانشناسان و متخصصان علوم شناختی قرارگرفته است. هدف: بر همین اساس هدف از مطالعه حاضر ارزیابی اثربخشی مدل ذهن آگاهی مبتنی بر ارتقای عملکرد توجه، برنامه ریزی و عملکرد ورزشی جودوکاران نخبه بود. روش: مطالعه حاضر یک کارآزمایی بالینی با پیش آزمون_ پس آزمون و پیگیری به همراه گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل جودوکاران نخبه شهر تهران بود که تعداد ۳۰ ورزشکار به صورت نمونه گیری در دسترس با میانگین سنی ۲/۳۵ ± ۲۴/۴۱ و سابقه ورزشی ۲/۳۵ ± ۱۲/۶ انتخاب شده و در دو گروه آزمایش و کنترل جایگذاری شدند. در ادامه گروه آزمایش طی شش هفته برنامه مداخله ذهن آگاهی مبتنی بر ارتقای عملکرد ورزشی را دریافت کردند. همگی ورزشکاران توسط آزمون های استروپ پیچیده، عملکرد پیوسته، برج لندن و مقیاس عملکرد ورزشی مورد ارزیابی قرار گرفتند. به منظور تحلیل داده ها از اندازه گیری مکرر مانووا و آنووا استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد که آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر ارتقای عملکرد ورزشی به صورت معناداری موجب بهبود توجه پایدار، توجه انتخابی و برنامه ریزی شده است (۰/۰۱> p ). هم چنین نتایج در مورد مقیاس عملکرد ورزشی نیز نشان داد ورزشکاران در طی دوره مداخله و پیگیری روند رو به رشدی را نشان دادند. نتیجه گیری: آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر ارتقای عملکرد ورزشی می تواند در بهبود عملکرد شناختی و ورزشی مؤثر واقع شود و به کارگیری آن در کنار تمرینات جسمانی موجب ارتقای عملکرد ورزشی ورزشکاران خواهد شد.
نقش واسطه ای اجتناب تجربه ای در رابطه بین ناگویی هیجانی و تنظیم هیجان در بیماران مبتلا به افسردگی اساسی پس از آسیب مغزی تروماتیک
حوزههای تخصصی:
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان مبتنی بر شفقت بر افسردگی، اضطراب، کیفیت زندگی بیماران مبتلا به لوپوس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
127 - 144
حوزههای تخصصی:
مقدمه: لوپوس بیماری است که با ایجاد اضطراب در فرد باعث نگرانی و تنش در پاسخ به شرایط تهدیدکننده می گردد. این تغییر در ساختار خلقی افراد باعث ایجاد افسردگی و تغییر در کیفیت زندگی افراد می گردد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان مبتنی بر شفقت برافسردگی، اضطراب، کیفیت زندگی بیماران مبتلا به لوپوس سیستمیک بود. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با یک گروه گواه می باشد.جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه بیماران مبتلا به لوپوس سیستمیک تحت درمان در بیمارستان های شهر شیرازمی باشد (N=750), که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی از میان جامعه آماری 80 نفر انتخاب و به صورت تصادفی به چهار گروه (یک گروه گواه 20 نفره و 3 گروه آزمایش 20 نفره) تقسیم شدند. ابزارهای بکاررفته در این پژوهش شامل مقیاس افسردگی بک، اضطرابزونگ (SAS) و کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی بود. یافته ها: داده های گرداوری شده با روش تحلیل کواریانس نشان داد که این درمان بر لوپوس سیستمیک در مراحل پس آزمون و پیگیری تأثیر معنادار دارد (p<0.001). نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از تأثیر روش های درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT)، درمان مبتنی بر شفقت (CFT) بر بهبود افسردگی، اضطراب و کیفیت زندگی آزمودنی های مورد مطالعه دارد. برای تبیین می توان چنین گفت که رویکرددرمانی مبتنی بر شفقت برای افراد دارای بیماری لوپوس سیستمیک تحت درمان مناسباست چرا که با زندگی روزمره ورفتارهای آن ها درطی روز همخوانی دارد.
تاثیر tDCS روی OFC نیمکره راست در عملکرد اجرایی تصمیم گیری پرخطر و ریسک پذیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ششم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۲۰)
47 - 62
حوزههای تخصصی:
تصمیم گیری بخشی از کنترل شناختی است که در ارزیابی خواسته ها نقش اساسی دارد. پژوهش حاضر به منظور بررسی تاثیرات tDCS روی ناحیه مغزی OFC نیمکره راست در تصمیم گیری پرخطر و ریسک پذیری انجام شد. روش: مطالعه حاضر از نوع مطالعه آزمایشی یک سو کور بود که روی 30 فرد بزرگسال سالم انجام شد. در این مطالعه افراد به تصادف در دو گروه آزمایشی و شم قرار گرفتند. در گروه آزمایشی تحریک آندیOFC نیمکره راست و تحریک کاتدی DLPFC نیمکره چپ در حدود 2 میلی آمپر اجرا شد. ابزارهای مورد استفاده نسخه های کامپیوتری آزمون بارت و آزمون آیوا برای بررسی تصمیم گیری پرخطر و ریسک پذیری بودند. داده ها با استفاده از آزمون کوواریانس تک متغیره(آنکوا) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج بیانگر تفاوت معنادار بین دو گروه آزمایش و کنترل در آزمون بارت(05/0
نقش ممیزی سبک های هویت در تشخیص استفاده آسیب زا از اینترنت در دانش آموزان؛ تحلیل تابع تشخیصی
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش ممیزی سبک های هویت در تشخیص استفاده آسیب زا از اینترنت در دانش آموزان بود. طرح پژوهش، تابع تشخیص دوگروهی بود. جامعه موردبررسی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهرستان شهریار در سال تحصیلی 1397-1396 بودند. به این منظور تعداد 30 دانش آموز دارای استفاده آسیب زا از اینترنت و 30 نفر بدون استفاده آسیب زا از اینترنت به شیوه در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه سبک های هویت برزونسکی و همکاران ( 2013 ) پاسخ دادند. داده های گردآوری شده با آزمون تحلیل تشخیص تجزیه وتحلیل شد. نتایج تحلیل ممیزی نشان داد که با کمک سبک های هویت می توان اعتیاد به تلفن همراه را پیش بینی کرد. تحلیل ممیزی توانست با 81/7 درصد پیش بینی صحیح دانش آموزان دختر را به دو گروه با و بدون استفاده آسیب زا از اینترنت طبقه بندی نماید . نتایج این پژوهش نشان دهنده اهمیت این متغیرها در امکان تمایز گذاری بین دانش آموزان با و بدون استفاده آسیب زا از اینترنت همراه بوده و لذا می توان از این متغیرها در بحث پیشگیری از رفتارهای آسیب زا از ناشی از اینترنت توسط مشاوران و روانشناسان استفاده کرد.
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اختلالات جنسی و رضایت جنسی زنان دارای همسران با روابط فرازناشویی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مطالعات نشان داده اند که ذهن آگاهی بر بسیاری از متغیرهای روانی اثرگذارند؛ بنابراین، هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اختلالات جنسی و رضایت جنسی زنان دارای همسران با روابط فرازناشویی بود. مواد و روش ها: روش تحقیق نیمه تجربی و کاربردی بود. طرح تحقیق به صورت پیش آزمون، پس آزمون، پیگیری و گروه های تجربی و گواه بود. جامعه آماری تحقیق را تمامی زنان دارای همسران با روابط فرازناشویی مراجعه کننده به کلینیک روان شناختی سلامت شهر تهران تشکیل دادند. با توجه به اینکه نوع تحقیق نیمه تجربی بوده و مداخله صورت گرفت 29 نفر (گروه های گواه و تجربی) به عنوان حجم نمونه بر اساس معیارهای ورود و خروج انتخاب شدند. ابزارهای تحقیق را پرسشنامه رضایت جنسی ( LSSQ ) و پرسشنامه عملکرد جنسی زنان ( FSFI ) تشکیل دادند. در مطالعه حاضر، برای بررسی توزیع طبیعی داده ها از آزمون شاپیروویلک استفاده شد. برای بررسی داده ها از آزمون تحلیل واریانس یک راهه ANOVA ، آزمون اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرنی استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که با توجه به اختلاف میانگین های رضایت جنسی و عملکرد جنسی، نمرات از پیش آزمون تا پس آزمون افزایش یافته است. همچنین بین میانگین پس آزمون و پیگیری رضایت جنسی و عملکرد جنسی گروه تجربی تفاوت معناداری وجود دارد (001/0> p ). اختلاف بین پیش آزمون و پس آزمون رضایت جنسی و عملکرد جنسی در گروه کنترل معنادار نیست (522/0= p ). همچنین بین میانگین پس آزمون و پیگیری رضایت جنسی و عملکرد جنسی گروه کنترل کاهش صورت گرفته است (906/0= p ). نتیجه گیری : به نظر می رسد که ذهن آگاهی می تواند بر بسیاری از متغیرهای روانی ازجمله اختلالات جنسی و رضایت جنسی زنان دارای همسران با روابط فرازناشویی اثرگذار باشد. جهت بالا بردن اعتبار بیرونی پیشنهاد می گردد که تحقیقات بیشتری صورت بگیرد.
اثر بخشی آموزش روانشناختی برمیزان افسردگی مراقبین مبتلایان به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: عدم آموزش کافی به مراقبت کنندگان خانوادگی مبتلابه مولتیپل اسکلروزیس عامل اصلی ایجاد افسردگی آن هاست. لذا این مطالعه با هدف بررسی اثربخشی آموزش روان شناختی یک برنامه آموزش روان گروهی بر افسردگی مراقبین مبتلایان به مولتیپل اسکلروزیس انجام شده است . مواد و روش ها: در این پژوهش برنامه «آموزش روان شناختی گروهی» تدوین و به صورت کار آزمایی بالینی با پی گیری یک ماهه اجرا و ارزشیابی گردید. در مرحله طراحی، در ابتدا با استفاده از متون پرستاری در خصوص اقدامات مراقبتی موردنیاز و نقش خانواده ها در اجرای آن ها پیش نویس برنامه تهیه گردید، سپس با استفاده از تکنیک RAM ازنظر مفهوم بودن، سودمندی، مرتبط بودن و قابلیت اجرایی بودن محتوای برنامه توسط خانواده ها، برنامه تدوین گردید. در مرحله اجرا، آزمودنی ها به روش آسان انتخاب (۱۰۰ نفر) و به طور تصادفی در گروه آزمون (۵۰ نفر) و کنترل (۵۰ نفر) قرار داده شده است. برنامه آموزشی روان شناختی در ۷ جلسه ۹۰ دقیقه ای، در ۷ هفته (هر هفته ۱ جلسه) جهت گروه آزمون انجام و در پایان لوح فشرده ای با مضمون تکنیک های آرام سازی، کنترل خشم و تنش و جزوه آموزشی محتوای جلسات در اختیار ایشان قرار گرفت. گروه کنترل نیز در دو جلسه گروهی شرکت و به بیان خاطرات پرداختند و جزوه آموزشی و لوح فشرده در اختیارشان قرار داده شد. ارزشیابی برنامه با استفاده از پرسشنامه ای با دو بخش انجام گردید. بخش اول؛ اطلاعات دموگرافیک و بخش دوم؛ پرسشنامه استاندارد افسردگی بک بود . تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری مجذور کای، t مستقل و آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر انجام شد. یافته ها: نتایج آزمون آماری نشان داد که میانگین نمره افسردگی خانواده ها بلافاصله و یک ماه بعد از مداخله در گروه آزمون نسبت به گروه کنترل کاهش معناداری وجود داشت. نتایج آزمون آنالیز واریانس با مشاهدات تکراری نیز کاهش معناداری در میانگین نمره افسردگی را در گروه آزمون نشان داد (۰۰۱/۰ > p ) . نتیجه گیری: با توجه به مؤثر بودن برنامه آموزش روان گروهی در پیشگیری و بهبود از افسردگی در خانواده های دارای فرد مبتلابه مولتیپل اسکلروزیس این برنامه جهت بکار گیری آن به تیم درمان پیشنهاد می گردد .
اثربخشی رویکرد هیجان مدار بر خودکنترلی و تعارضات مادر-دختر در دختران مقطع متوسطه شهر اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مطالعات نشان داده اند که درمان هیجان مدار بر بسیاری از متغیرهای روانی اثرگذارند؛ بنابراین، هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی رویکرد هیجان مدار بر خودکنترلی و تعارضات مادر-دختر در دختران مقطع متوسطه شهر اصفهان بود. مواد و روش ها: روش تحقیق نیمه تجربی و کاربردی بود. طرح تحقیق به صورت پیش آزمون، پس آزمون، پیگیری و گروه های تجربی و گواه بود. جامعه آماری تحقیق را تمامی دختران دوره اول مقطع متوسطه شهر اصفهان و مادران آن ها در سال ۱۳۹۸ تشکیل دادند. با توجه به اینکه نوع تحقیق نیمه تجربی بوده و مداخله صورت گرفت ۳۰ نفر (گروه های گواه و تجربی) به عنوان حجم نمونه بر اساس معیارهای ورود و خروج انتخاب شدند. ابزارهای تحقیق را پرسشنامه خودکنترلی رزنبام (۱۹۸۰) و پرسشنامه تاکتیک های تعارض موری ای- (۱۹۹۰) تشکیل دادند. در مطالعه حاضر، برای بررسی توزیع طبیعی داده ها از آزمون کولموگروف اسمیرنف استفاده شد. برای بررسی داده ها از آزمون تحلیل کواریانس یک متغیره و چندمتغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که با توجه به اختلاف میانگین های خودکنترلی و تعارض ، نمرات از پیش آزمون تا پس آزمون در خودکنترلی افزایش و در تعارض کاهش یافته است (۰۵/۰> p ). اختلاف بین پیش آزمون و پس آزمون خودکنترلی و تعارض در گروه کنترل معنادار نیست (۰۰۳/۰= p ). نتیجه گیری: به نظر می رسد که درمان هیجان مدار می تواند بر بسیاری از متغیرهای روانی از جمله خودکنترلی و تعارضات مادر-دختر در دانش آموزان اثرگذار باشد. جهت بالا بردن اعتبار بیرونی پیشنهاد می گردد که تحقیقات بیشتری صورت بگیرد.
بررسی رابطه بین رفتارهای رانندگی، جستجوی بینایی، اختلال کم توجهی_بیش فعالی و سن در رانندگان وسایط نقلیه سواری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مطالعه حاضر به منظور بررسی رابطه بین جستجوی بینایی، برخی ویژگی های فردی و تخلفات رانندگان وسایط نقلیه سواری انجام شد. روش کار: در این پژوهش که به روش همبستگی انجام شد، 548 آزمودنی در رده سنی 18 تا 90 سال، به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای بررسی میزان تخلفات رانندگی و ویژگی های فردی از پرسشنامه اطلاعات فردی و برای سنجش جستجوی بینایی از نرم افزار CogLab استفاده شد. همچنین اختلال کم توجهی_بیش فعالی افراد، از طریق پرسشنامه خودگزارشی اختلال کم توجهی_بیش فعالی بزرگسالان مورد بررسی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون، همبستگی جزئی و رگرسیون چند متغیره نرم افزار SPSS-20 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد رابطه معناداری بین سن با تعداد تصادف ها و داشتن اختلال کم توجهی _ بیش فعالی وجود نداشت. بین سن با تخلفات خودگزارشی، رابطه منفی و معنادار، و بین تعداد کل تصادف ها با تخلفات خودگزارشی و داشتن اختلال کم توجهی _ بیش فعالی رابطه مثبت و معناداری مشاهده شد. نتایج مربوط به همبستگی نشان داد که بین میزان تخلفات رانندگی با مؤلفه های جستجوی بینایی، در اکثر متغیرها، رابطه منفی و معناداری وجود دارد. نتایج رگرسیون خطی نیز نشان داد که سن به صورت منفی و تعداد تصادفات، اختلال کم توجهی _ بیش فعالی ، عدم وجود ترکیب (عوامل حواس پرتی = 4) و عدم خصیصه (عوامل حواس پرتی = 64) به طور مثبت توانستند حدود 28 درصد واریانس تخلفات رانندگی را پیش بینی کنند. نتیجه گیری: با افزایش سن میزان تخلفات گزارش شده کاهش می یابد. رابطه مثبت بین داشتن اختلال کم توجهی _ بیش فعالی با تعداد کل تصادف ها و تخلفات خودگزارشی، نشان دهنده توانایی ناکافی در توجه و تمرکز، کنترل کم به شرایط و رفتارهای تکانشی است که می تواند منجر به این رابطه شوند. همچنین با کاهش سن و قابلیت های بالای جستجوی بینایی افراد میزان تخلفات آنها افزایش می یابد.
اثربخشی برنامه توان بخشی شناختی مبتنی بر حافظه بر مشکلات رفتاری و حافظه فعال دانش آموزان با آسیب شنوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: آسیب شنوایی تمام جنبه های زندگی فرد را تحت تأثیر قرار می دهد، در حالی که استفاده از برنامه توان بخشی شناختی مبتنی بر حافظه با نتایج مؤثری همراه است. هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی برنامه توان بخشی شناختی مبتنی بر حافظه بر مشکلات رفتاری و حافظه فعال دانش آموزان با آسیب شنوایی بود. روش کار: این پژوهش، یک مطالعه شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون _ پس آزمون و گروه کنترل بود. در این پژوهش 26 دختر با آسیب شنوایی که به روش نمونه گیری در دسترس از مدارس شهر اصفهان انتخاب شده بودند، شرکت داشتند. آزمودنی ها به دو گروه 13 نفری آزمایش و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش، برنامه توان بخشی شناختی مبتنی بر حافظه را در 10 جلسه دریافت کردند، در حالی که به گروه کنترل این آموزش ارائه نگردید. ابزارهای پژوهش، آزمون مشکلات رفتاری (2001) و مجموعه آزمون حافظه فعال برای کودکان (1396) بود. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که برنامه توان بخشی شناختی مبتنی بر حافظه بر مشکلات رفتاری و حافظه فعال آزمودنی ها تاثیر معناداری داشت (0001/0 P< ). نتیجه گیری: بر اساس یافته ها، برنامه توان بخشی شناختی مبتنی بر حافظه، مشکلات رفتاری و حافظه فعال دانش آموزان با آسیب شنوایی را بهبود بخشید. بنابراین، می توان از این برنامه به منظور بهبود مشکلات رفتاری و حافظه فعال چنین دانش آموزانی بهره برد و برنامه ریزی برای استفاده از برنامه توان بخشی شناختی مبتنی بر حافظه برای آنها اهمیت ویژه ای دارد.
سوگیری توجه و حافظه کاری در افراد دارای نشانه های اختلال شخصیت مرزی با و بدون سابقه خودجرحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلال شخصیت مرزی یک اختلال مزمن روان شناختی با عدم تنظیم هیجانی، خودجرحی و روابط بین فردی ناکارآمد است که ممکن است بر اثر نقص در کارکردهای شناختی ایجاد شده باشد. پژوهش های زیادی، فرآیندهای عصب شناختی این اختلال را بررسی کرده اند، اما تاکنون هیچ پژوهشی سوگیری توجه، حافظه کاری و ارتباط آن با نشانه های اختلال شخصیت مرزی را مورد بررسی قرار نداده است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه سوگیری توجه و حافظه کاری در افراد دارای نشانه های اختلال شخصیت مرزی با و بدون سابقه خودجرحی انجام شد. روش کار: افراد دارای نشانه های اختلال شخصیت مرزی با سابقه خودجرحی (39 نفر)، افراد دارای نشانه های اختلال شخصیت مرزی بدون سابقه خودجرحی (47 نفر) و افراد سالم (46 نفر) به عنوان نمونه انتخاب و پرسشنامه های اضطراب و افسردگی بک، نشخوار خشم، حساسیت به طرد، تکلیف شناختی کاوش نقطه و حافظه کاری را کامل کردند. یافته ها: افراد دارای نشانه های اختلال شخصیت مرزی با و بدون سابقه خودجرحی سوگیری توجه بیشتری به خشم و درد نشان داده و در حذف چهره های خشم و درد، و ورود شادی به حافظه کاری آهسته تر از گروه سالم عمل می کنند. بین نشخوار خشم، حساسیت به طرد و نشانه های اختلال شخصیت مرزی با زمان واکنش به محرک های هیجانی خشم و درد نیز ارتباط مثبت و معناداری وجود داشت. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش شواهدی برای نقص توجه و حافظه کاری فراهم می کند و می تواند به بالینگران و پژوهشگران برای طراحی تمرین هایی جهت برطرف ساختن نقص توجه و حافظه کاری این افراد کمک کند.
اثر چندریختی تک نوکلئوتیدی عامل رشد عصبی مشتق شده از مغز بر حافظه دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: عامل رشد عصبی مشتق شده از مغز ( BDNF ) یکی از فراوان ترین عوامل نروتروفیک در مغز فرد بالغ است و با رشد، شکل پذیری سیناپسی، یادگیری، حافظه و تسهیل فرآیندهای شناخنی در ارتباط است. وجود چندریختی Val66met در کدین ۶۶ ژن BDNF ، ترشح این پروتئین را دچار اختلال می کند. لذا هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر چندریختی تک نوکلئوتیدی عامل رشد عصبی مشتق شده از مغز بر نمره و بهره حافظه بود. روش کار: صد دانشجوی مرد بومی از دانشگاه کاشان (میانگین سنی 20/2 ± 60/21 ) به صورت تصادفی انتخاب شدند. پس از استخراج DNA ژنومیک، انجام واکنش زنجیره پلی مراز ( PCR ) با استفاده از پرایمر رو به جلو 5-ACTCTGGAGAGCGTGAAT-3 و پرایمر معکوس 5-ATACTGTCACACACGCTG-3 ، تایید صحت محصول PCR با استفاده از ژل الکتروفرز 5/1 درصد و در نهایت تعیین توالی با استفاده از آنالیزگر ABI PRISM 7000 Sequencing ، تعدادی از آنها فاقد چندریختی Val66met و تعدادی دیگر تحت تاثیر این چندریختی (حامل متیونین) شناسایی شدند. سپس با استفاده از آزمون حافظه وکسلر، نمره و بهره حافظه شرکت کنندگان مورد آزمون قرار گرفت. در نهایت داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل شد . یافته ها: نتایج نشان داد افراد فاقد چندریختی در نمره و بهره حافظه به صورت معناداری بهتر از حاملان متیونین بودند ( 001/0 P< ). بررسی خرده مقیاس های وکسلر نشان داد که این برتری بیشتر متاثر از خرده مقیاس های حافظه منطقی و یادگیری تداعی بود. نتیجه گیری: به طور کلی نتایج نشان از تأثیر چندریختی Val66met بر بهره حافظه دارد، به گونه ای که وجود این چندریختی در برخی از افراد احتمالاً از طریق اختلال در ترشح BDNF توانایی آنها نسبت افراد فاقد این چندریختی را تضعیف می کند.
بررسی تأثیر اجرای برنامه ورزش کششی بر عزت نفس مبتلایان به ضایعات نخاعی
حوزههای تخصصی:
ضایعات نخاعی ازجمله معضلات بهداشتی و درمانی جوامع انسانی محسوب می شود که مشکلات جسمی و روحی عدیده ای را برای فرد معلول و خانواده اش به وجود می آورد. معلولیت ناشی از ضایعات نخاعی توجهی ویژه را می طلبد چراکه پتانسیل ایجاد عوارض در سیستم های مختلف بدن را دارا است و این عوارض اغلب وسیع بوده و به طور گسترده ای بر روی کیفیت زندگی افراد آسیب دیده از جنبه های مختلف تأثیر می گذارند. این مطالعه یک کارآزمایی بالینی نیمه تجربی است. جامعه آماری آن کلیه ی بیماران ضایعات نخاعی مراجعه کننده به بیمارستان خاتم الانبیاء(ص) تهران می باشد. نمونه تحقیق شامل 70 نفر بیماران ضایعات نخاعی این بیمارستان است که از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. نمونه ها به روش تصادفی زوج و فرد به دو گروه آزمون و کنترل (هر گروه 35 نفر) تقسیم شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه عزت نفس کوپر اسمیت (58 سؤالی) می باشد. قبل از اجرای طرح پرسشنامه ها توسط هر دو گروه تکمیل شد سپس تمرینات ورزشی کششی به بیماران گروه آزمون آموزش داده شد و بعد از 12 جلسه مجدداً پرسشنامه ها توسط هر دو گروه تکمیل شد. روش تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS شماره 22 انتخاب شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد با توجه به نتایج تحلیل آزمون تی زوجی اجرای برنامه ورزش کششی بر عزت نفس مبتلایان به ضایعات نخاعی برای گروه کنترل قبل و بعد از مداخله در حیطه ی عزت نفس عمومی، عزت نفس اجتماعی و دروغ مؤثر بوده است (05/0 p < ). همچنین اجرای برنامه ورزش کششی بر عزت نفس مبتلایان به ضایعات نخاعی برای گروه آزمون قبل و بعد از مداخله در حیطه های عزت نفس عمومی، عزت نفس خانوادگی، عزت نفس اجتماعی، عزت نفس دانشگاهی و PreCS مؤثر بوده است (05/0 p < ). یافته های این پژوهش نشان داد انجام فعالیت های ورزشی کششی بر میزان عزت نفس بیماران ضایعات نخاعی مؤثر بوده و ارتباط معنی داری دارد. به منظور برنامه ریزی و سیاست گذاری موفق نظام سلامت در برابر پدیده بیماری، ارتقای سطح عزت نفس در جامعه از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر ناگویی خلقی و مشکلات بین فردی مردان دارای اختلال مصرف مواد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: ناگویی خلقی شیوع بالایی را در چندین اختلال روانی ازجمله اختلالات افسردگی، اختلال استرس پس از سانحه و اختلال مصرف مواد نشان می دهد. با توجه به شیوع ناگویی خلقی و مشکلات بین فردی در میان افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد، پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر ناگویی خلقی و مشکلات بین فردی مردان مبتلا اختلال به مصرف مواد انجام شد. مواد و روش ها: روش تحقیق حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری دوماهه با گروه کنترل بود. جامعه آماری مردان مبتلا به مصرف مواد بودند که در سال ۱۳۹۸ به کلینیک های خصوصی ترک اعتیاد شهر تهران جهت درمان مراجعه کرده بودند. دو مرکز به صورت در دسترس انتخاب شد و از این میان ۴۲ نفر که رضایت آگاهانه داشتند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروه آزمایش و گروه کنترل جایگزین شدند. داده ها به وسیله مقیاس ناگویی خلقی تورنتو بگبی و دیگران (۱۹۹۴) و مشکلات بین فردی بارخام، هاردی و استارتوپ (۱۹۹۶) در سه مرحله ارزیابی جمع آوری گردید. یافته های پژوهش درنهایت با استفاده از آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۲۲ مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد درمان پذیرش و تعهد بر ناگویی خلقی و مشکلات بین فردی اثربخش بوده است (۰۵/۰> p ). همچنین نتایج مرحله پیگیری نشان داد که اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر ناگویی خلقی و مشکلات بین فردی مردان مبتلا به اختلال مصرف مواد پایدار بوده است . نتیجه گیری: با توجه به این نتایج، روانشناسان و متخصصینی که در حوزه درمان اعتیاد و اختلالات مصرف مواد فعالیت می کنند، می توانند از درمان پذیرش و تعهد برای کاهش ناگویی خلقی و مشکلات بین فردی در افراد دارای اختلال مصرف مواد استفاده نمایند.
نقش ذهن آگاهی و راهبردهای تنظیم هیجانی در سازگاری زناشویی دانشجویان متأهل
حوزههای تخصصی:
هیجان ها و شیوه رویارویی با آن ها نقشی اساسی در روابط صمیمی داشته و در شکل گیری و تداوم این روابط سهیم هستند. هدف پژوهش حاضر آشکار ساختن نقش راهبردهای تنظیم هیجانی و ذهن آگاهی در سازگاری زناشویی دانشجویان متأهل بود. بدین منظور 250 دانشجوی متأهل از میان دانشجویان دانشگاه تبریز انتخاب شده و ابزارهای پژوهش در اختیار آن ها نهاده شد که از میان آن ها 216 شرکت کننده (165 زن؛ میانگین سنی 02/6 ± 38/26 و 51 مرد؛ میانگین سنی 09/4 ± 45/31) ابزارها را به صورت کامل تکمیل کرده و برگرداندند. ابزارها دربرگیرنده پرسشنامه تنظیم هیجانی ( ERQ )، پرسشنامه ذهن آگاهی ( MAAS ) و مقیاس سازگاری زناشویی ( DAS ) بود. یافته ها نشان داد راهبرد سرکوبی با هر چهار مؤلفه (رضایت، همبستگی، توافق، محبت) و نمره کل سازگاری زناشویی رابطه منفی معنادار (01/0> P ) و راهبرد ارزیابی دوباره تنها با یکی از مؤلفه های (همبستگی) سازگاری زناشویی (01/0> P ) رابطه دارد. همچنین، میان ذهن آگاهی با همه مؤلفه ها و نمره کل سازگاری زناشویی رابطه مثبت معنادار (01/0> P ) وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد راهبرد سرکوبی و ذهن آگاهی قادر به پیش بینی مؤلفه های رضایت زناشویی (به ترتیب 20/0-= β و 32/0= β )، همبستگی (به ترتیب 16/0-= β و 24/0= β )، توافق (به ترتیب 20/0-= β و 24/0= β )، محبت (به ترتیب 30/0-= β و 34/0= β ) و نمره کل سازگاری زناشویی (به ترتیب 24/0-= β و 33/0= β ) هستند. نتایج نشانگر این است که سرکوبی هیجان ها منجر به کاهش سازگاری زناشویی شده و ذهن آگاهی بیشتر منجر به افزایش سازگاری زناشویی می شود.
نقش خوش بینی و انطباق پذیری مسیر شغلی در موفقیت تحصیلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش خوش بینی و انطباق پذیری مسیر شغلی در موفقیت تحصیلی دانشجویان انجام شد. روش تحقیق حاضر، توصیفی و از نوع همبستگی بود. تعداد 445 نفر (288 زن و 157 مرد) از دانشجویان کارشناسی دانشگاه اصفهان با روش نمونه گیری طبقه ای نسبی متناسب با حجم، به طور تصادفی انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسشنامه موفقیت تحصیلی، پرسشنامه انطباق پذیری مسیر شغلی و مقیاس خوش بینی مسیر شغلی را تکمیل کردند. تحلیل های همبستگی نشان دادند انطباق پذیری و خوش بینی مسیر شغلی، هر یک به ترتیب 21% و 27% از واریانس موفقیت تحصیلی دانشجویان دختر و متغیر انطباق پذیری مسیر شغلی 20% از موفقیت تحصیلی دانشجویان پسر را پیش بینی می کنند. براساس یافته های این پژوهش، دو متغیر انطباق پذیری مسیر شغلی و خوش بینی مسیر شغلی، پیش بینی کننده موفقیت تحصیلی بودند؛ این دو متغیر باید مهم ترین عوامل در نظر گرفته شده در فرایند مشاوره تحصیلی باشند؛ بنابراین، ایجاد و تقویت انطباق پذیری مسیر شغلی در دانشجویان و نیز افزایش خوش بینی مسیر شغلی در آنان پیشنهاد می شود.