فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۲۴۱ تا ۸٬۲۶۰ مورد از کل ۳۵٬۸۹۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بیماری آرتریت روماتوئید با خطر افزایش انواع متفاوتی از پریشانی های روان شناختی همراه است. بروز این اختلالات به عوامل فرساینده بیماری مزمن افزوده می شود و در میزان سازگاری و سلامت روانی و اجتماعی این افراد تأثیرات منفی بسیاری را به وجود می آورد. هدف از انجام این پژوهش بررسی اثربخشی روان درمانی کوتاه مدت فشرده ( ISTDP ) برکاهش آلکسی تایمیا در بیماران روماتوئیدی بود . مواد و روش ها: پژ وهش حاضر از نوع پژوهش های نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون ، پس آزمون و همراه با گروه کنترل بود . جهت انتخاب نمونه ابتدا از بین کلینیک های تخصصی روماتولوژی شهر کرمان چند کلینیک به صورت تصادفی انتخاب شدند. سپس بیماران آرتریت روماتوئیدی که در طول مدت پژوهش مراجعه کرده بودند، توسط متخصصان روماتولوژی مورد ارزیابی قرار گرفتند و بر اساس ملاک های انجمن روماتولوژی آمریکا (۲۰۰۵) و تشخیص متخصص روماتولوژی و ملاک های ورود و خروج، ۴۰ نفر از بیماران زن و مرد مبتلا به آرتریت روماتوئید به عنوان نمونه آماری به صورت هدفمند انتخاب شدند. گروه نمونه به صورت تصادفی به دو گروه ۲۰ نفری آزمایش و گواه تقسیم شدند . برای گروه آزمایشی ۱۵ جلسه یک و نیم ساعته روان درمانی پویشی فشرده کوتاه مدت انجام شد . داده ها با کمک مقیاس الکسی تایمیا تورنتو ( TAS ) جمع آوری شد. داده های پژوهش با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفتند . یافته ها: یافته های تحقیق بیانگر این مطلب بود که روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده بر کاهش میزان آلکسی تایمیا در بیماران روماتوئیدی مؤثر است (۰۵/۰ p < ). نتیجه گیری: روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده با تأثیر بر مسیر تخلیه اضطراب و کنترل دقیق و پایش لحظه به لحظه اضطراب ، احساس و دفاع ها کمک شایانی به کاهش نشانه های بالینی در بیماران روماتوئیدی می کند .
اثربخشی تعدیل سوگیری شناختی وابسته به تهدید بر کاهش اضطراب امتحان دانش آموزان پایه دوازدهم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : اضطراب امتحان یکی از شایع ترین اختلالات روانی است که نقش مخرب در سلامت روانی و آموزشی دانش آموزان دارد بنابراین این مطالعه با هدف بررسی اثربخشی تعدیل سوگیری شناختی وابسته به تهدید بر کاهش اضطراب امتحان دانش آموزان پایه دوازدهم انجام شد . روش ها: در این مطالعه ی آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر سال دوازدهم منطقه 3 شهر تهران در سال تحصیلی 98-97 بودند . 300 نفر از دانش آموزان به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب و برای غربالگری آزمودنی های دارای اضطراب امتحان از پرسشنامه ساراسون و برای سوگیری شناختی از دات پروب استفاده شد. در نهایت 32 نفر به صورت تصادفی در گروه آزمایش (16) و گروه کنترل (16) جایگزین شدند. در گروه آزمایش تعدیل سوگیری در 8 جلسه اجرا شد ،قبل و بعد از مداخله،اضطراب امتحان سنجیده شد . یافته ها : نتایج نشان داد میانگین نمرات اضطراب امتحان در گروه آزمایش از 93/23 به 75/17 کاهش معنادار نشان داد و در گروه کنترل از 87/23 به 06/24 رسید و تغییر معناداری نداشت . نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیره نشان داد که اصلاح سوگیری شناختی وابسته به تهدید بر کاهش اضطراب امتحان دانش آموزان پایه دوازدهم مؤثر بوده است (05/0 P< ). نتیجه گیری : به نظر می رسد استفاده از یک برنامه ی تعدیل سوگیری شناختی چندجلسه ای برای تسهیل رهاسازی توجه از تهدید می تواند در درمان اضطراب امتحان کاربردهای بالینی داشته باشد .
تحلیل کیفی عوامل ساختاری اثرگذار بر آمادگی شغلی خلبانان مسافربری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم تابستان (تیر) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۰
537-550
حوزههای تخصصی:
زمینه: امروزه آمادگی شغلی خلبانان از مهمترین دغدغه های سازمان ها و شرکت های هواپیمایی است. این امر موجب شده است که روانشناسان طی سالیان اخیر با انجام پژوهش های تخصصی به دنبال کشف عوامل مؤثر بر آمادگی شغلی خلبانان مسافربری باشند. هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی کیفی عوامل ساختاری اثرگذار بر آمادگی شغلی خلبانان مسافربری بود. روش: این پژوهش با رویکرد کیفی و به روش تحلیل مضمون مبتنی بر مدل براون و کلارک انجام شد. در این پژوهش، کلیه خلبانان یک شرکت هواپیمایی در شهر تهران در سال 1398 به عنوان جامعه مورد مطالعه درنظر گرفته شدند. نمونه گیری به روش هدفمند صورت گرفت و پس از انتخاب خلبانان براساس ملاک های ورودی، مصاحبه های نیمه ساختاریافته با خلبانان تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. در این پژوهش با 10 خلبان مصاحبه انجام شد و داده های بدست آمده پس از تحلیل، طبقه بندی و کدگذاری شدند. یافته ها: در مراحل تحلیل، مجموعا 136 کد اولیه، 17 مضمون فرعی و 3 مضمون اصلی بدست آمد. یافته های موجود در قالب 3 مضمون اصلی عوامل زمینه ای بازدارنده آمادگی شغلی خلبانان مسافربری، عوامل سازمانی پیش برنده آمادگی شغلی خلبانان مسافربری و عوامل سازمانی بازدارنده آمادگی شغلی خلبانان مسافربری شناسائی شدند. نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که سه دسته عوامل موجود در سطح کشور و شرکت های هواپیمایی بر آمادگی شغلی خلبانان مسافربری مؤثر هستند که می بایست مورد توجه قرار گیرند .
تدوین بسته ارتقای تحمل پریشانی و مقایسه اثربخشی آن با درمان مبتنی بر شفقت بر خودانتقادی، ترس از ارزیابی منفی و اضطراب در زنان مبتلا به سردرد های تنشی مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم تابستان (تیر) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۰
621-634
حوزههای تخصصی:
زمینه: تحمّل پریشانی نقش بسزایی در سلامت روانی و جسمانی دارد؛ با این وجود، تاکنون توسعه مداخلات مختص افزایش تحمل پریشانی کمتر مورد توجه بوده است. همچنین تأثیر مداخلات مبتنی بر شفقت نیز بر ویژگی های روانشناختی افراد مبتلا به بیماری های روان تنی (مانند سردردهای تنشی) کمتر مورد بررسی قرار گرفته است. هدف: هدف پژوهش حاضر تدوین بسته ارتقای تحمل پریشانی و مقایسه اثربخشی آن با درمان مبتنی بر شفقت بر خودانتقادی، ترس از ارزیابی منفی و اضطراب در زنان مبتلا به سردرد های تنشی مزمن بود. روش: طرح پژوهش حاضر شبه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه زنان مبتلا به سردردهای تنشی مراجعه کننده به کلینیک های مغز و اعصاب شهر اصفهان در بازه زمانی سه ماهه در تابستان سال 1398 تشکیل می دادند. تعداد 48 زن مبتلا به سردرد های تنشی با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در دو گروه آزمایشی بسته ارتقای تحمل پریشانی (16 نفر) و درمان مبتنی بر شفقت (16 نفر) و یک گروه گواه (16 نفر) به طور تصادفی گمارده شدند. افراد در دو گروه بسته جدید ارتقای تحمل پریشانی که توسط نویسندگان این مقاله طراحی شده و درمان مبتنی بر شفقت گیلبرت (2010) به مدت ۸ جلسه ۹۰ دقیقه ای (هر هفته یک جلسه) مداخلات مربوطه را دریافت کردند، ولی افراد در گروه گواه مداخله ای دریافت نکردند. شرکت کنندگان با استفاده از مقیاس های خودانتقادی (گیلبرت و همکاران، 2004)، ترس از ارزیابی منفی (لیری، 1983) و اضطراب (بک و همکاران، 1998) در مراحل پیش و پس آزمون مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره تجزیه و تحلیل شد . یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیره نشان داد که با کنترل پیش آزمون، بسته ارتقای تحمل پریشانی و درمان مبتنی بر شفقت نسبت به گروه گواه موجب بهبود معنادار در میزان خودانتقادی (0/001 > p ، 0/67 = η ، 42/37 = F )، ترس از ارزیابی منفی (0/001 > p ، 0/52 = η ، 23/04 = F ) و اضطراب (0/001 > p ، 0/61= η ، 33/51 = F ) زنان مبتلا به سردردهای تنشی مزمن شدند. همچنین یافته ها نشان داد که بسته ارتقای تحمل پریشانی نسبت به درمان مبتنی بر شفقت به میزان بالاتری منجر به کاهش خودانتقادی در زنان مبتلا به سردردهای تنشی می شود. نتیجه گیری: بر اساس یافته های این مطالعه، اثربخشی بسته جدید طراحی شده به منظور ارتقای تحمل پریشانی و همچنین درمان متمرکز بر شفقت بر خودانتقادی، ترس از ارزیابی منفی و اضطراب زنان مبتلا به سردردهای تنشی مزمن مورد تأیید قرار گرفتند .
مقایسه اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار و واقعیت درمانی در کاهش نشانه های افسردگی و انعطاف پذیری کنشی زوجین با مشکلات زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۶)
250 - 269
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار و واقعیت درمانی در کاهش نشانه های افسردگی و انعطاف پذیری کنشی زوجین با مشکلات زناشویی در زنان شهر تهران بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه است. جامعه آماری 106 زوج مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران در شش ماهه اول سال 1400 بودند که از پس از غربالگری با مقیاس افسردگی بک (2001) و انعطاف پذیری کنشی کانر و دیویدسون (2001)، 30 زوج (60 زن و شوهر) به صورت هدفمند انتخاب و در سه گروه مداخله درمان هیجان مدار (10 زوج)، درمان واقعیت درمانی (10 زوج) و گروه گواه (10 زوج) به صورت تصادفی کاربندی شدند. گروه آزمایشی زوج درمانی هیجان مدار بسته آموزشی جانسون (2012) را به مدت ده جلسه و گروه آزمایشی واقعیت درمانی بسته گلاسر (2003) را به مدت نه جلسه دریافت کردند و گروه گواه هیچ مداخله ای را دریافت نکرد و در لیست انتظار قرار قرار گرفت. داده ها با روش آماری تحلیل واریانس اندازه های مکرر مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد اثر بخشی درمانی هیجان مدار و واقعیت درمانی در بهبود افسردگی (74/55=F، 001/0=P) و انعطاف پذیری کنشی (18/76=F، 001/0=P) زوجین مؤثر بود و این تاثر در مرحله پیگیری پایدار گزارش شد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش می توان مدعی شد که اثربخشی درمان هیجان مدار و واقعیت درمانی دو روش موثر برای کاهش نشانه های افسردگی و انعطاف پذیری کنشی زوجین با مشکلات زناشویی در زنان است.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذرش وتعهد بر تصمیم گیری تکانشی وافکار خودکشی در زنان و مردان وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۶)
270 - 283
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از مطالعه حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تصمیم گیری تکانشی و افکار خودکشی وابستگان به مواد بود. روش پژوهش: روش پژوهش نیمه آزمایشی باطرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود و جامعه آماری 1700 نفر از زنان و مردان وابسته به مواد مراجعه کننده به مراکز درمان سوء مصرف مواد شهر ساری بودند که پس از غربالگری به صورت هدفمند 30 نفر به عنوان نمونه انتخاب و در دو گروه آزمایش (15نفر) و گواه (15نفر) به صورت تصادفی جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش مقیاس تکانش گری پاتون، استانفورد و بارت (1995) و مقیاس افکار خودکشی بک (1961) بود. گروه آزمایش هشت جلسه درمان پذیرش و تعهد مبتنی بر بسته درمانی هیز و همکاران (1999) را دریافت کرد و گروه گواه در حالت انتظار قرار گرفت؛ داده ها با استفاده از واریانس اندازه های مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش تصمیم گیری تکانشی (87/4=F، 036/0 =P) و نمره افکار خودکشی (02/5=F، 033/0 =P) موثر بود و این تاثیر در مرحله پیگیری پایدار گزارش شد (01/0=P). نتیجه گیری: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد راهبردی مناسب برای کاهش تکانشگری و افکار خودکشی زنان و مردان وابسته به مواد است و می توان از آن به عنوان یک شیوه مداخله مؤثر استفاده کرد.
مقایسه اثربخشی بازی درمانی با و بدون آموزش والدین مبتنی بر دلبستگی بر کاهش رفتار پرخاشگرانه در کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۶)
341 - 358
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این مطالعه تعیین اثربخشی بازی درمانی با و بدون آموزش والدین مبتنی بر دلبستگی بر میزان پرخاشگری کودکان مبتلا به نافرمانی مقابله ای بود. روش پژوهش: روش این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش-پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش کودکان 4 الی 6 ساله شهر تهران بود؛ روش نمونه گیری به شکل تصادفی چندمرحله ای بود که ابتدا از میان مناطق 22 گانه شهر تهران یازده منطقه به طور تصادفی انتخاب و سپس از بین مهدکودک های یازده منطقه با روش تصادفی ساده از هر منطقه یک مهدکودک انتخاب شد و پس از غربالگری با پرسشنامه علائم مرضی کودکان گادو و اسپیرافکین (1984) و مصاحبه بالینی 45 کودک انتخاب و در سه گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 کودک) به صورت تصادفی کاربندی شدند. گروه آزمایش بازی درمانی تحت مداخله بسته آموزشی بارکلی (2006) و گروه آزمایش بازی درمانی آموزش والدین مبتنی بر دلبستگی به مدت هشت جلسه 90 دقیقه ای قرار گرفتند و گروه گواه در حالت انتظار قرار گرفت؛ هر سه گروه در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با استفاده از چک لیست اختلالات رفتاری کودکان آخنباخ (1990) مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های جمع آوری شده با استفاده از واریانس اندازه های مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد که بازی درمانی (17/6=F، 021/0=P) و بازی درمانی آموزش والدین مبتنی بر دلبستگی (89/5=F، 027/0=P) بر کاهش پرخاشگری کودکان مبتلا به بی اعتنایی مقابله ای موثر است و این تاثیر در مرحله پیگیری پایدار بود. همچنین آزمون تعقیبی نشان داد بازی درمانی مبتنی بر دلبستگی موثرتر است. نتیجه گیری: نتایج نشان داد بازی درمانی همراه با مداخلات دلبستکی محور در کاهش پرخاشگری کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای موثر است و می توان از این دو روش در کاهش پرخاشگری این کودکان استفاده کرد.
نقش ابعاد چهارگانه تاریک شخصیت و هیجان خواهی در پیش بینی رفتارهای پرخطر جوانان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیقات نشان داده اند صفات شخصیتی و هیجان خواهی در گرایش جوانان به رفتارهای پرخطر نقش دارند. هدف پژوهش حاضر، تعیین نقش ابعاد چهارگانه تاریک شخصیت و هیجان خواهی در پیش بینی گرایش به رفتارهای پرخطر جوانان شهر تبریز بود. بدین منظور طی یک مطالعه توصیفی-همبستگی،350 نفر از جوانان (20-35) ساله شهر تبریز، به روش هدفمند انتخاب و به پرسشنامه های رفتارهای پرخطر، ابعاد چهارگانه تاریک شخصیت و هیجان خواهی زاکرمن پاسخ دادند. تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که در مجموع صفت تاریک شخصیت ماکیاولیسم، جامعه ستیزی و سادیسم و هیجان خواهی قادرند به طور ترکیبی 34 درصد از واریانس رفتارهای پرخطررا به طور معنی دار تبیین کند. مبتنی بر یافته ها می توان نتیجه گرفت که افراد ماکیاولیسم بیشتر به رفتارهای پرخطری مانند تقلب، زورگویی، سوءاستفاده از دیگران در روابط شخصی، فریبکاری و کلاهبرداری، جرائم مالی، بی اخلاقی و عدم توجه به هنجارها، تقلب و دزدی علمی، دروغگویی و خودارتقایی در فضاهای مجازی، پرخاشگری رابطه ای و خیانت در روابط و تعهدات بین فردی دست می زنند. هم چنین افراد جامعه ستیز دارای ویژگی هایی چون سوء استفاده از روابط بین فردی ، دزدی و رفتارهای غیرقانونی، وارد کردن آسیب جسمی به دیگران و دیگرکشی، خودکشی هستند. افراد سادیسم نیز دارای ویژگی هایی مانند غیرقابل اعتماد بودن، فقدان همدلی، بی صداقتی گرایش های ضداجتماعی هستند. اف راد ب اه وش هیجانی زیاد از خودآگاهی بیشتری بهره مند ه ستند و در واق ع درک ی عمی ق از هیجان ات، نق اط ض عف و ق درت، نیازه ا و ذائقه های خود دارند.
افسردگی در ورزشکاران: نقش پیش بین حمایت اجتماعی ادراک شده و حس انسجام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The aim of this study was to investigate the role of perceived social support and sense of cohesion in predicting depression in athletes in Maragheh. The research design was descriptive and correlational. The statistical population of the study included all professional athletes aged 15 to 50 years in Maragheh who were engaged in sports in 1399. Of these, 259 people were randomly selected as the sample. Levinda Anxiety, Depression and Stress Questionnaire, Scherborn and Stewart Social Support Scale and Antonowski Cohesion Questionnaire were used to collect data. Pearson correlation and multivariate regression were used to analyze the research data. Data were analyzed using SPSS-21 software. Findings showed that there is a significant negative relationship between perceived social support, sense of cohesion and its components with depression at the level of 0.01. Also, 17% of the variance of athletes' depression was perceived by social support variables and its components and 21% of the variance was predicted by the sense of cohesion and its components.
مدل یابی تاب آوری تحصیلی بر اساس سبک های دلبستگی، جو روانی- اجتماعی مدرسه با میانجی گری سبک های هویت دانش آموزان متوسطه اول شهر مرودشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از این پژوهش مدل یابی تاب آوری تحصیلی بر اساس سبک های دلبستگی، جو روانی- اجتماعی مدرسه با میانجی گری سبک های هویت بوده است. روش: جامعه آماری این پژوهش شامل همه دانش آموزان دختر و پسر متوسطه اول در شهرستان مرودشت که تعداد آن ها در سال تحصیلی 1399- 1398 بالغ بر 2280 نفر بود. برای تعیین حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تعداد 357 نفر از دانش آموزان انتخاب و از روش پرسش نامه تاب آوری تحصیلی ساموئلز، سبک های دلبستگی بزرگسالان کولینز و رید، جو مدرسه دلاویر و سبک های هویت برزونسکی مورد سنجش قرار گرفتند. یافته ها: نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه به شیوه هم زمان و هم چنین، رگرسیون سلسله مراتبی به شیوه بارون - کنی نشان داد که سبک هویت اطلاعاتی در رابطه بین سبک های دلبستگی اضطرابی با جهت گیری آینده، هم چنین، سبک دلبستگی (اضطرابی و وابستگی) با مهارت ارتباطی، هم چنین، با امنیت و مثبت نگری نقش واسطه ای سهمی ایفا می کند. سبک هویت هنجاری نیز در رابطه بین سبک های دلبستگی (وابستگی و اضطراب) با مهارت ارتباطی، هم چنین، اضطراب وجهت گیری آینده، امنیت و مثبت نگری دارای نقش واسطه گری سهمی و واسطه گری کامل آن با امنیت وجهت گیری آینده تایید می شود .سبک هویت سردرگم نیز در رابطه بین سبک دلبستگی اضطرابی با مهارت ارتباطی، امنیت ومثبت نگری دارای نقش واسطه ای جزیی وباجهت گیری آینده نقش واسطه ای کامل ایفا می کند. نتیجه گیری: باتوجه به یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که مدل تاب آوری تحصیلی بر اساس سبک های دلبستگی، جو روانی- اجتماعی مدرسه با میانجی گری سبک های هویت دانش آموزان متوسطه اول شهر مرودشت از برازش مطلوبی برخوردار است.
سنجش وضعیت توزیع و ارتباطمنزلت های هویت فردی و اجتماعی در میان دانشجویان دانشگاه های تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۴
123 - 144
حوزههای تخصصی:
مقدمه : پژوهش با هدف سنجش وضعیت توزیع و ارتباط منزلت های هویت فردی و اجتماعی در میان دانشجویان دانشگاه های تهران انجام شد.
روش : روش این تحقیق زمینه یابی بود و نمونه تحقیق شامل 524 دانشجو از مقاطع کارشناسی تا دکترای تخصصی و همچنین دکترای حرفه ای در رشته های مختلف پزشکی، فنی مهندسی و علوم انسانی بود که به شکل تصادفی خوشه ای انتخاب و در دانشگاه های شهر تهران در سال 96 – 97 مشغول به تحصیل بودند. از دو پرسشنامه هویت فردی آدامزو پرسشنامه هویت اجتماعی (محقق ساخته) به عنوان ابزار تحقیق استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون کای اسکوئر و تحلیل رگرسیون مرحله ای (گام به گام) مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها : نتایج نشان داد، هویت معوق، هویت اول دانشجویان (دختر و پسر) دانشگاه های تهران است. قوی ترین پیش بینی کننده هویت اجتماعی دانشجویان، هویت معوق است. این متغیر به تنهایی 7/14 درصد از واریانس نمرات هویت اجتماعی دانشجویان را پیش بینی کرد. دو متغیر هویت معوق و آشفته روی هم 4/25 درصد از واریانس هویت اجتماعی را پیش بینی کردند. متغیرهای هویت معوق هویت آشفته و هویت موفق نیز در مجموع 6/26 درصد از واریانس هویت اجتماعی را پیش بینی کردند.
نتیجه گیری : بر اساس یافته های تحقیق می توان، نتیجه گرفت که منزلت های هویت فردی دانشجویان اثر قابل توجهی بر هویت اجتماعی و ابعاد آن دارد و به همین دلیل توجه به شکل گیری سالم تر هویت فردی آنان یک ضرورت می تواند، باشد.
اثربخشی سبک فرزند پروری ذهن آگاهانه برکاهش استرس، اضطراب و افسردگی درزنان تک والد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۸)
332 - 350
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی سبک فرزندپروری ذهن آگاهانه بر کاهش استرس، اضطراب و افسردگی در زنان تک والد بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی با گروه آزمایش و گواه و طرح پیش آزمون- پس آزمون با پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری 1730 نفر از زنان تک والد شهر اصفهان در سال 1396 بودند. نمونه های تحقیق به صورت تصادفی ساده و پس از رعایت ملاک های ورود و خروج انتخاب شدند و به طور تصادفی 30 نفر از آنان در گروه گواه و گروه آزمایش جایگزین شدند؛ گروه آزمایش، مطابق برنامه آموزش فرزندپروری ذهن آگاهانه بوگلز و رستیو (2014) در هشت جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش قرار گرفتند و گروه گواه هیچ گونه آموزشی دریافت نکرد. سپس پرسشنامه داس-42 لویباند و لویباند (1995) در هر دو گروه و در سه مرحله، اجرا شد و نتایج از طریق واریانس اندازه های تکراری تحلیل شدند. یافته ها: نتایج حاکی از تأثیر آموزش فرزندپروری ذهن آگاهانه بر کاهش استرس (0.010= F=7.60، P)، اضطراب (0004=F=9.72، P) و افسردگی (0.015=F=6.75,P) در مرحله پس آزمون و پایداری این تأثیر در مرحله پیگیری بود. نتیجه گیری: از آنجا که آموزش فرزندپروری ذهن آگاهانانه استرس، اضطراب و افسردگی زنان تک والد را کاهش می دهد استفاده از نتایج این تحقیق برای مدرسان فرزندپروری، محققین و نیز برای استفاده مربیان و زنان تک والد پیشنهاد می شود.
نقش فرهنگ سلبریتی ها بر سبک زندگی نوجوانان
حوزههای تخصصی:
گسترش و فراگیری فرهنگ سلبریتی به عنوان فرهنگی نوظهور در جامعه ایران و عدم وجود یافته های عمیق نسبت به پیامد های این فرهنگ بر سبک زندگی، موجب شد پژوهش حاضر به دنبال بررسی این مسئله باشد که فرهنگ سلبریتی چه تأثیری بر سبک زندگی نوجوانان داشته است؟ آیا سلبریتی ها می توانند در سبک زندگی نوجوانان ما مؤثر باشند یا بالعکس تأثیرات منفی بر سبک زندگی آن ها دارند؟ بنابراین مقاله حاضر به دنبال پاسخگویی به این پرسش ها در سه محور مفهوم شناسی، تأثیرات مثبت به نحو قهرمان گرایی، تشویق بر امور خیرخواهانه و تأثیرات منفی همچون تغییر باورها و ارزش های دینی، مصرف گرایی، فردگرایی و حس گرایی بر نوجوانان است. پژوهش حاضر با استفاده از روش کتابخانه ای به این نکته قابل توجه و تأمل رسیده است که نظام تربیتى و فرهنگی جامعه باید بکوشند نوجوانان را به این سمت هدایت نمایند که خود واقعى خویش را کشف کنند و با بصیرت و آگاهی به ارزش های اخلاقى و عالى دینى برسند تا در مسیر تکامل واقع شوند.
کارکردهای تربیتی الگوی مهر و اقتدار در روابط زوجین
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی کارکردهای تربیتی مهر و اقتدار در روابط زوجین انجام شده است. روش به کار رفته در این پژوهش، توصیفی تحلیلی است. برای دستیابی به این هدف ابتدا با مراجعه به منابع دینی از جمله قرآن کریم، کتاب های روایی و تفسیری و نیز منابع روان شناسی، مطالب و موضوعات مرتبط با مهر و اقتدار، گردآوری و سپس با توجه سؤالات پژوهش و محورهایی که برای این تحقیق در نظر گرفته شده بود؛ مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان داد که اگر نقش همسران به صورت درست و مناسب و بر اساس الگوی تعاملی مهر و اقتدار اجرا شود، کارکرد تربیتی خانواده سالم و بهنجار خواهد بود. این کارکردها عبارتند از: رضایتمندی از زندگی زناشویی، رشد و تعالی زوجین، غنی سازی روابط زوجین، تقویت خودپنداره مثبت زوجین، ارضای نیازهای عاطفی زوجین و نیز تثبیت نقش ها در تعامل زوجین.
تطبیق ملاک های نابهنجاری در قرآن کریم با کتاب راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تعیین ملاک های نابهنجاری از مهم ترین موضوعات در دانش روان شناسی است و کتاب راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی به عنوان مهم ترین مبنای تشخیص اختلال های روانی، ملاک هایی را پیشنهاد داده است. این پژوهش با هدف بررسی تطبیقی ملاک های نابهنجاری در قرآن کریم و کتاب راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی انجام شده است. روش پژوهش، توصیفی با بهره گیری از روش تطبیقی بِرِدی بود. یافته های پژوهش نشان داد پنج ملاک برای اختلال های روانی در کتاب راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی شامل انحراف از انتظارات فرهنگی، اختلال رفتاری - روان شناختی - زیستی، انعطاف ناپذیری، عدم کنترل و اختلال قابل توجه بالینی وجود دارد. همچنین یافته های پژوهش پنج ملاک را برای نابهنجاری در قرآن کریم شامل؛ افراط و تفریط، انسجام نیافتگی ، غیرمتعارف بودن، غیرعقلانی بودن و دوری از فطرت شناسایی کرد. تطبیق این ملاک ها نشان داد که ملاک انحراف از انتظارات فرهنگی با غیرمتعارف بودن و ملاک اختلال های رفتاری-روان شناختی-زیستی با انسجام نیافتگی هم پوشی دارد. علاوه بر این یافته ها نشان داد ملاک های عدم کنترل، انعطاف ناپذیری و اختلال قابل توجه بالینی می توانند در اثر عدم تعقل بروز کنند و ملاک دوری از فطرت، می تواند با تمام ملاک های نابهنجاری کتاب راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی در ارتباط باشد. همچنین یافته ها نشان داد به جز اختلال های مادرزاد و با منشأ زیستی، سایر اختلال ها می تواند در اثر فاصله گرفتن انسان از فطرت پدید آید.
اثربخشی تمرین نوروفیدبک بر عملکرد رقابتی ورزشکاران ماهر تیر و کمان خانواده های نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۸
7 - 19
حوزههای تخصصی:
مقدمه: رقابت ورزشی در شرایط فشار روانی امری شایع است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی تمرین نوروفیدبک بر عملکرد رقابتی ورزشکاران ماهر تیر و کمان در خانواده های نظامی بود. روش: این پژوهش به روش نیمه تجربی و با طرح پیش و پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. شرکت کنندگان 30 ورزشکار زن ماهر تیر و کمان راست دست سالم بزرگ سال ساکن شهر تهران و عضو خانواده های نظامی بودند که به شیوه در دسترس انتخاب شدند. پس از رکوردگیری اولیه در شرایط رقابتی و با همگن سازی با توجه به رکوردهای اولیه، شرکت کنندگان در دو گروه تمرین نوروفیدبک و کنترل قرار گرفتند. پروتکل تمرینی به مدت 12 جلسه طی چهار هفته انجام شد.گروه کنترل در این مدت به تمرینات عادی خود پرداختند. پس ازآن رکوردگیری مجدد دو گروه در شرایط رقابتی به عمل آمد. نتایج: نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد که در مرحله پس آزمون، عملکرد شرکت کنندگان گروه نوروفیدبک نسبت به گروه کنترل پیشرفت معنی داری داشت. نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش، تأثیر تمرین نوروفیدبک در ارتقاء عملکرد کمانداران ماهر موردتوجه قرار گرفت و بر استفاده از این روش در کنار تمرین بدنی برای رسیدن به نتایج بهتر در رقابت ها تأکید شد.
راهبرد سنجی موفقیت در رقابت های انتخاباتی با استفاده از مدل SWOT-QSPM (مورد مطالعه: انتخابات مجلس شورای اسلامی استان ایلام)
حوزههای تخصصی:
رقابت های انتخاباتی سنگ بنای دموکراسی است. با این حال، اندازه گیری میزان و شدت متغیرهای تاثیرگذار در این رقابت ها، یک کار چالش برانگیز است. هدف از این مقاله، که از نظر ماهیت کاربردی و از نظر روش، توصیفی- تحلیلی است، راهبردسنجی موفقیت در رقابت های انتخاباتی با استفاده از مدل SWOT-QSPM (انتخابات مجلس شورای اسلامی ایلام) است. فلذا با استفاده از داده های به دست آمده از پرسشنامه به تعیین ابعاد چهارگانه مدل SWOT پرداخته شده و راهبردهایی برای وضعیت های مختلف تعیین گردید و در نهایت با استفاده از ماتریس اندازه گیری کمی (QSPM)، مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که در بین نقاط قوت رقابت های انتخاباتی بر مولفه های «آراء ایلی»، در بین نقاط ضعف، مولفه «تکثر کاندیداهای هم ایلی»، از بین فرصت های بیرونی، مولفه «ائتلاف با سایر ایلات و طوایف» و از بین تهدیدهای خارجی، مولفه «نداشتن تعامل، اجماع و ائتلاف» دارای بالاترین اهمیت می باشند. با توجه به نمودار ماتریس عوامل داخلی و خارجی، امتیاز نهایی عوامل داخلی2.77 و امتیاز نهایی عوامل خارجی 2.88 تعیین گردید. اولویت بندی پنج استراتژی برگزیده شده نشان داد، استراتژی تاکید بر «مدیریت افکار عمومی و ایجاد موج» به دلیل وجود مزیت های نسبی با نمره جذابیت 5.07 و نسبت به دیگر استراتژی ها از اولویت بالایی برخوردار هستند، و از لحاظ استراتژی ترکیبی بالاترین امتیاز به استراتژی های 2 و 4 یعنی استراتژی های« مدیریت افکارعمومی و ایجاد موج به نفع خود» و «استفاده از نخبگان، اساتید، مدیران رده بالا، ریش سفیدان و متنفذین در تبلیغ و حضور در سایر مناطق غیرایلی» قرار گفت.
تفسیر تطبیقی آزمون نقاشی خانواده کودکان عادی و کودکان طلاق، بی سرپرست و بدسرپرست (9 تا 14 ساله) با تأکید بر بررسی اضطراب، افسردگی و پرخاشگری
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سطوح مختلف بد کارکردی خانواده به عنوان عوامل خطر سلامت روان فرزندان مطرح است. هدف: هدف از پژوهش حاضر، تفسیر تطبیقی آزمون نقاشی خانواده کودکان عادی و طلاق و نیز کودکان بی سرپرست و بدسرپرست (۹ تا ۱۴ ساله) با تأکید بر بررسی اضطراب، افسردگی و پرخاشگری بود. روش: این پژوهش یک مطالعه مقطعی از نوع علی مقایسه ای است. جامعه آماری شامل کودکان ۹ تا ۱۴ ساله خانواده های عادی، کودکان طلاق، بدسرپرست و بی سرپرست شهر تهران در سال ۱۳۹۹ بود. حجم نمونه شامل ۵۰ کودک عادی و ۵۰ کودک از سه گروه دیگر بود که براساس روش انتساب هدفمند و نمونه گیری در دسترس تعیین شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه پرخاشگری باس و پری، آزمون اضطراب آشکار کودکان، مقیاس افسردگی و آزمون نقاشی خانواده کورمن استفاده شد. داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۲۲ و از طریق آزمون تحلیل واریانس و مقایسه چندگانه شفه مورد ارزیابی قرارگرفتند. یافته ها: یافته ها نشان داد که میان نمرات شاخص اضطراب، افسردگی و پرخاشگری کودکان و نمرات این متغیرها در آزمون نقاشی کودکان همبستگی بالایی وجود دارد (۰/۰۰۰= P ) از سوی دیگر، نتایج آزمون تحلیل واریانس و شفه نشان داد که تفاوت معناداری میان کودکان عادی و کودکان طلاق، بدسرپرست و بی سرپرست وجود دارد (۵۸۱/۸۷۰= F و ۰/۰۰۰= P ) و به ترتیب میزان اضطراب، افسردگی و پرخاشگری کودکان بدسرپرست (۱۹۶/۱۵)، کودکان بی سرپرست (۱۸۶/۶۹) و کودکان طلاق (۱۷۴/۵۵) بیشتر از کودکان عادی (۱۱۱/۹۴) بود. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که کودکان خانواده های بدسرپرست، بی سرپرست و طلاق نسبت به کودکان عادی، افسرده تر، مضطرب تر و پرخاشگرتر هستند و در این میان کودکان بدسرپرست وضعیت بدتری از کودکان بی سرپرست و کودکان طلاق داشتند.
تغییر موضوع در سالمندان مبتلابه آلزایمر بر اساس مدل کرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدفِ بحث و بررسی پیرامون تغییر موضوع در گفتمان سالمندان مبتلابه زوال عقل نوع آلزایمر از دیدگاه عصب شناسی زبان در چارچوب مدل کرو (1983) انجام گرفته است. ماهیت روش شناختی این پژوهشِ کمی، علّی-مقایسه ای بوده، و داده ها شامل 20 نفر آزمودنی (10 نفر بیمار آلزایمری و 10 نفر سالمند سالم) بودند ؛ و برای تعیین سطح زوال عقل، آزمون تعیین سطح کارکرد حافظه از آزمودنی ها به عمل آمد و افراد با نمرات (2 > نمره ≥ 5/0) انتخاب شدند. سپس، آزمودنی ها به سؤالات مربوط به خانواده، زندگی و فعالیت های روزمره شان پاسخ دادند و گفتگوها ثبت و آوانویسی شد. همچنین، داده ها بر اساس مدل گفتمانی دایکسترا و همکاران (2004) کدگذاری و بر اساس مدل تغییر موضوع کرو (1983) دسته بندی شدند . در پایان، با استفاده از آزمون آماری تی-مستقل نتایج آماری بدست آمد . یافته ها تفاوت معنا دار تغییر موضوع (001/0 = P ) و حفظ موضوع (01/0 = P ) را در گفتمان هر دو گروه افراد با زوال عقل نوع آلزایمر و افراد سالم نشان داد ، به گونه ای که ویژگی تغییر موضوع هم در همان نوبت گیری و هم در نوبت گیری بعدی رخ می دهد. همچنین، نتایج نشان داد که در گفتمان گروه زوال عقل نوع آلزایمر، تغییر موضوع بیشتر اتفاق می افتد و این تغییر موضوع بیشتر در همان نوبت گیری انجام شده و شروع موضوع جدید از فراوانی بیشتری برخوردار است و مهم ترین دلیل تغییر موضوع، مربوط به عدم ادامه گفتمان است.
مقایسه اثربخشی واقعیت درمانی و درمان شناختی رفتاری بر اضطراب ناشی از کرونا و آثار سوگ در دوران پاندمی کووید 19(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال دوزادهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۷
113 - 125
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی واقعیت درمانی و درمان شناختی رفتاری بر اضطراب ناشی از کرونا و آثار سوگ در دوران پاندمی کووید 19 انجام شد. روش: از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه مراجعین مرکز مشاوره گلستان بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 45 نفر انتخاب شد و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (هر گروه 15 نفر) و یک گروه گواه 015 نفر) جایگزین شدند. گروه های آزمایش به مدت 8 جلسه در جلسات واقعیت درمانی (بر مبنای منبع صاحبی درسال 1398) و جلستان درمان شناختی رفتاری (بر مبنای منبع هالزنت و استیونز در سال 2010) به صورت گروهی و به مدت 45 دقیقه شرکت کردند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه های اضطراب ناشی از کرونا (علی پور و همکاران، 1399) و پرسشنامه آثار سوگ (هوگان و همکاران، 2001) بود. داده ها با استفاده از تحیل کوواریانس چند متغیری و آزمون تعقیبی بنفرونی تحلیل شدند. یافته ها: درمان شناختی رفتاری و واقعیت درمانی باعث کاهش اضطراب ناشی از کرونا و آثار سوگ شد. همچنین تاثیر واقعیت درمانی بر کاهش اضطراب ناشی از کرونا بیشتر از درمان شناختی رفتاری بود. نتیجه گیری: می توان گفت واقعیت درمانی و درمان شناختی رفتاری باعث کاهش اضطراب ناشی از کرونا و آثار سوگ می گردد و می توان از این روش های درمانی در جهت کاهش اضطراب ناشی از کرونا و آثار سوگ مراجعین استفاده نمود.