فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۹۲۱ تا ۳٬۹۴۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
منبع:
روانشناسی تحولی: روانشناسان ایرانی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۸
161 - 172
حوزههای تخصصی:
هــدف ایــن پژوهــش تعییــن نقــش واســطه ای بــازداری هیجــان در رابطــۀ بیــن ســطوح اگاهی هیجــان و رویدادهــای زنــدگی بــا کنش هــای اجــرایی و روش پژوهــش توصیــفی از نــوع همبســتگی بــود.400 نفــر (117 مــرد و 283 زن) از مراجع کننده هــای مراکــز مشــاوره شـهر دورود، خــرم ابــاد و بروجــرد بــا روش نمونه بــرداری در دســترس انتخــاب شــدند و مقیــاس بــازداری هیجــان کلنــر (1986)، مقیــاس ســطوح اگاهی هیجــان (لیــن و شــوارتز، 1987)، چـک لیسـت رویدادهـای زنـدگی (ودرز و دیگـران، 2013) و مقیـاس نارسـایی ها در کنـش وری اجـرایی بـارکلی (2011) را تکمیـل کردنـد. تحلیـل داده هـا بــا مــدل معــادلات ســاختاری نشــان داد بــازداری هیجــان در رابطــۀ بیــن ســطوح اگاهی هیجــان و رویدادهــای زنــدگی بــا کنش هــای اجــرایی نقــش واســطه ای ایفــا می کنــد. اثــرات مســتقیم بــازداری هیجــان و کنش هــای اجــرایی و اثــر غیرمســتقیم رویدادهــای زنــدگی و کنش هــای اجــرایی مثبــت معنـادار و اثـر غیرمسـتقیم سـطوح آگاهی هیجـانی و کنش هـای اجـرایی منـفی معنـادار بـود. برایـن اسـاس می تـوان گفـت بـازداری هیجـانی رابطـۀ بیـن سـطوح آگاهی هیجـان و کنـش هـای اجـرایی را بـه صـورت منـفی و رابطـۀ بیـن رویدادهـای زنـدگی و کنش هـای اجـرایی را به صـورت مثبـت معنـادار واــسطه گری می کــند.
بررسی رابطه بین استرس شغلی با کیفیت زندگی و سازگاری زناشویی ماماهای شهرستان سیرجان
حوزههای تخصصی:
هدف اساسی از این پژوهش بررسی رابطه بین استرس شغلی با کیفیت زندگی و سازگاری زناشویی ماماهای شهرستان سیرجان می باشد. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری این پژوهش کلیه ماماهای شهرستان سیرجان که تعداد آنها حدود 150 نفر می باشد که طبق جدول مورگان 108 نفر از آن ها و به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب گردیده اند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه استرس شغلی تافت و اندرسون (1981)، کیفیت زندگی ارلی (1998) و سازگاری زناشویی اسپانیر ( 1976) می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss ویراست 24 و آزمون های اسپیرمن و رگرسیون چند متغیره استفاده گردید. نتایج نشان داد که بین استرس شغلی با کیفیت زندگی و سازگاری زناشویی ماماها رابطه معکوس و معنی داری وجود دارد. همچنین بین مولفه های استرس شغلی (مرگ و مردن، درگیری با پزشکان، آمادگی ناکافی، عدم پشتیبانی، حجم کار و عدم اطمینان در مورد درمان) با کیفیت زندگی و سازگاری زناشویی ماماها رابطه معکوس و معنی داری وجود دارد. نتایج رگرسیون چند متغیره نشان داد مهمترین پیش بینی کننده کیفیت زندگی ماماها، حجم کار آن ها می باشد و مهمترین پیش بینی کننده سازگاری زناشویی ماماها، آمادگی ناکافی آن ها می باشد.
عوامل مؤثر بر احساس کرامت در بیماران مبتلا به اختلالات روانپزشکی در طول بستری در یک بیمارستان روانپزشکی در تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف هدف این مطالعه تعیین عوامل مؤثر بر احساس کرامت بیماران دارای بیماری های روان پزشکی در طول بستری در بیمارستان بود. مواد و روش ها پژوهش حاضر یک مطالعه مقطعی بود. جامعه مورد مطالعه بیمارانی بودند که در بخش های روان پزشکی بیمارستان روان پزشکی ایران بستری شده بودند. روش نمونه گیری در دسترس به کار گرفته شد و 253 بیمار پرسش نامه را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از پرسش نامه ای که توسط تیم تحقیقاتی تهیه شده بود، جمع آوری شد که احساس کرامت بیمار را ارزیابی کرد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه 16، آزمون تی، همبستگی پیرسون، آنووا، و رگرسیون خطی استفاده شد. یافته ها در پایان ۲۵۳ بیمار دارای اختلالات روان پزشکی در مطالعه شرکت کردند. بین سن و احساس کرامت، همبستگی معنی داری وجود داشت (r=0/266 ، P< 0/001). بیمارانی با سطح تحصیلات بالاتر از دیپلم، احساس کرامت کمتری نسبت به آن هایی که دیپلم یا کمتر داشتند (امتیاز میانگین 3/01 در مقابل 3/15، 0/023 >P) داشتند. در نهایت، بیمارانی که آگاهی از تشخیصشان داشتند، احساس کرامت کمتری نسبت به کسانی که آگاهی نداشتند (امتیاز میانگین 3/06 در مقابل 3/17، 0/001 >P) داشتند. رگرسیون خطی نشان داد بین سن، آگاهی از تشخیص و سطح تحصیلات با احساس کرامت رابطه ای پیش بینی شده وجود دارد. نتیجه گیری این مطالعه عواملی را نشان داد که بر احساس بیماران دارای مشکلات روان پزشکی از حفظ کرامتشان در زمان بستری تأثیر منفی، از جمله سن، سطح تحصیلات و آگاهی از تشخیص، می گذارند. یافته ها نشان می دهند ارائه مداخلاتی که به این عوامل می پردازند برای بهبود حس کرامت بین بیماران دارای مشکلات روان پزشکی بسیار حائز اهمیت است.
فراتحلیل درمان های مؤثر در کاهش اضطراب کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره ۱۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۵)
۱۳۸-۱۲۱
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اضطراب از اختلالات شایع دوران کودکی است که علاوه بر درمان های دارویی از مداخلات و درمان های روان شناختی جهت کاهش آن استفاده شده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی فراتحلیل درمان های مؤثر در کاهش اضطراب کودکان اجرا شد. روش: در این فرا تحلیل، جامعه آماری شامل پژوهش های در دسترس مرتبط با مداخلات درمانی غیر دارویی اضطراب کودکان در داخل و خارج کشور ایران بوده است که در سال های 2010 تا 2020 در پایگاه های علمی (Google scholar, pub Med, since Direct, NCBI, Taylor & Francis Online, SID Magiran, ensani) منتشر شده اند و با کلیدواژه های اختلال اضطراب، اضطراب جدایی، اضطراب اجتماعی، فوبی خاص، اضطراب کودک، اضطراب فراگیر، درمان شناختی- رفتاری، بازی درمانی، رفتار درمانی، قصه درمانی، هنر درمانی، درمان پذیرش و تعهد، و درمان ذهن آگاهی جستجو شدند. نمونه آماری شامل پژوهش هایی از جامعه آماری بود که با توجه به چک لیست فرا تحلیل، ملاک های ورود به پژوهش را داشته باشند که بر این اساس، 65 پژوهش ملاک های ورود را داشتند و به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش تجزیه تحلیل داده ها، روش فراتحلیل بود که با استفاده از نرم افزار CMA2 انجام شد. یافته ها: فراتحلیل بر روی پژوهش های اولیه در هشت گروه درمان انجام شد که نشان داد اندازه اثر ترکیبی به دست آمده از پژوهش های مرتبط با هر درمان، نشان دهنده اثربخشی همه مداخلات مذکور بر اضطراب کودکان بود. بر اساس میزان اندازه اثر ترکیبی اثربخشی درمان های پذیرش و تعهد (755/0)، قصه درمانی (655/0)، درمان مبتنی بر دلبستگی (598/0)، بازی درمانی (575/0)، شناختی رفتاری (569/0)، درمان تعامل والد کودک (565/0)، ذهن آگاهی (539/0) و هنر درمانی (496/0) به ترتیب بیشترین تأثیر را بر کاهش اضطراب کودکان داشته است که نتایج آزمون تحلیل واریانس یک راهه نشان داد که تفاوت بین آنها معنادار نیست (355/0P=، 132/1=65,7F). نتیجه گیری: اندازه اثر به دست آمده، اثربخش بودن مداخلات مذکور در کاهش اضطراب کودکان را نشان داد و با توجه به معنادار نبودن تفاوت میزان اثربخشی این درمان ها، تمامی درمان های بیان شده می توانند در درمان اضطراب کودک به تنهایی یا به صورت تلفیقی مورد استفاده قرار گیرند.
اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیک بر احساس تنهایی و اعتیاد اینترنتی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ دی ۱۴۰۲ شماره ۱۰ (پیاپی ۹۱)
۲۰۰-۱۹۱
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی آنلاین بر احساس تنهایی و اعتیاد اینترنتی دانشجویان بود. این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را دانشجویان 18 تا 35 ساله شهر شیراز که در سال تحصیلی 1399-1400 در حال تحصیل دریکی از مقاطع کارشناسی یا کارشناسی ارشد بودند، تشکیل دادند. نمونه پژوهش شامل 40 دانشجو بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگذاری شدند.در این پژوهش از پرسشنامه های سلامت روان نجاریان و داوودی (SCL25) 1380، احساس تنهایی راسل و همکاران (UCLA) 1980 و اعتیاد اینترنتی یانگ (IAT) 1998، استفاده شد. رفتاردرمانی دیالکتیکی آنلاین برای گروه آزمایشی در 8 جلسه و به مدت 90 دقیقه و هفته ای دو بار برای گروه آزمایش اجرا شد نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل داده ها به روش تحلیل کوواریانس چند متغیری نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون، بین نمرات پس آزمون دو گروه در متغیر احساس تنهایی و اعتیاد اینترنتی تفاوت معناداری در سطح 001/0>P وجود داشت. این بدین معناست که رفتاردرمانی دیالکتیکی آنلاین بر کاهش احساس تنهایی و اعتیاد اینترنتی دانشجویان مؤثر بوده است.
مقایسه اثر بخشی درمان متمرکز بر شفقت و طرحواره درمانی بر نشانه های سایکوسوماتیک در افراد مبتلا به بیماری های جسمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ بهمن ۱۴۰۲ شماره ۱۱ (پیاپی ۹۲)
۱۴۰-۱۳۱
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت و طرحواره درمانی بر نشانه های سایکوسوماتیک در افراد مبتلا به بیماری های جسمانی انجام شد. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان مبتلا به بیماری های جسمانی (قلبی-عروقی، گوارشی و نورولوژی) دارای علائم سایکوسوماتیک مراجعه کننده به دو مرکز دولتی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سه ماه اول سال 1402 بودند که از بین آنان 36 نفر (12 نفر در گروه درمان متمرکز بر شفقت، 12 نفر در گروه طرحواره درمانی و 12 نفر در گروه گواه) به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه جایگزین شدند. ابزار سنجش در این مطالعه مقیاس شکایات روان تنی (PCS؛ تاکاتا و ساکاتا، 2004) بود. درمان متمرکز بر شفقت (CFT) و طرحواره درمانی (ST) هر یک در 10 جلسه 120 دقیقه ای به صورت گروهی اجرا شدند، اما گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره انجام شد. نتایج نشان داد که هر دو درمان بر کاهش نشانه های سایکوسوماتیک موثر بوده اند، اما بین دو درمان تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0>P). در مجموع می توان نتیجه گرفت که هر دو درمان به طور موثر بر کاهش نشانه های سایکوسوماتیک بیماران جسمانی موثر بوده است؛ بر این اساس اجرای این درمان ها در موقعیت های مشابه پیشنهاد می گردد.
مقایسه اثربخشی توانبخشی شناختی رایانه ای با بازی درمانی شناختی-رفتاری بر عملکرد خواندن دانش آموزان نارساخوان مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ آذر ۱۴۰۲ شماره ۹ (پیاپی ۹۰)
۱۰۴-۹۵
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی توانبخشی شناختی رایانه ای با بازی درمانی شناختی-رفتاری بر عملکرد خواندن دانش آموزان نارساخوان مقطع ابتدایی انجام شد. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری یکماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان نارساخوان 12- 8 سال که در سال تحصیلی 1400-1399 به مرکز آموزش و توانبخشی مشکلات ویژه یادگیری شماره 2 ناحیه 1 آموزش و پرورش شهر کرج مراجعه کردند، بود که 45 دانش آموز بصورت هدفمند وارد مطالعه شده و بطور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. دانش آموزان گروه های مداخله هر یک به ترتیب طی 10جلسه بصورت دو جلسه هفتگی تحت مداخله توانبخشی شناختی رایانه ای و بازی درمانی شناختی-رفتاری قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل آزمون خواندن و نارساخوانی (EDT) (کرمی نوری و مرادی، 1384) و نرم افزار کاپیتان لاگ (نسخه 2018) بود. تحلیل داده ها با روش تحلیل واریانس آمیخته انجام شد. یافته ها نشان داد هر دو روش مداخله ی توانبخشی شناختی رایانه ای و بازی درمانی شناختی-رفتاری در مقایسه با گروه گواه بطور معنی داری باعث بهبود عملکرد خواندن می شوند (01/0P<)؛ و هر دو روش مداخله تا مرحله پیگیری (یک ماهه) دارای ماندگاری اثر بود. همچنین بین میزان اثربخشی دو روش تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0<P). بنابراین با بکارگیری هر یک از روش های توانبخشی شناختی-رایانه ای و بازی درمانی شناختی-رفتاری می توان گام مؤثری در بهبود عملکرد خواندن دانش آموزان نارساخوان برداشت.
اثربخشی برنامه آموزشی سازگاری اجتماعی بر دلزدگی تحصیلی و درگیری تحصیلی در دانش آموزان پسر
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره هشتم ۱۴۰۲ شماره ۵۶
69 - 80
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی برنامه آموزشی سازگاری اجتماعی بر دلزدگی تحصیلی و درگیری تحصیلی در دانش آموزان پسر انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان مشغول به تحصیل پسر دوره دوم متوسطه شهر سقز در سال تحصیلی 1400-1401 بود که از طریق روش نمونه گیری هدفمند تعداد 30 نفر انتخاب گردید و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه های دلزدگی تحصیلی پکران و همکاران (2005) و درگیری تحصیلی ریو و تسینگ (2011) بودند. دانش آموزان گروه آزمایش 10 جلسه 90 دقیقه ای و به مدت 5 هفته متوالی (هر هفته 2 جلسه) تحت آموزش برنامه سازگاری اجتماعی نجاری و همکاران (1397) قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. داده های به دست آمده با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تک متغیره مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که بعد از مداخله، اثر برنامه ی آموزش سازگاری اجتماعی بر دلزدگی تحصیلی و درگیری تحصیلی دانش آموزان پسر معنادار بود. بر اساس نتایج پژوهش می توان گفت آموزش برنامه سازگاری اجتماعی بر دلزدگی تحصیلی و درگیری تحصیلی دانش آموزان پسر اثربخش بود و پیشنهاد می شود که برنامه ی مذکور در دستور کار متولیان آموزش وپرورش برای سازگاری بیشتر دانش آموزان موردتوجه قرار گیرد.
اثربخشی تحریک با جریان الکتریکی مستقیم مغز (TDCS) بر بهبود حافظه فضایی افراد نابینا
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره هشتم ۱۴۰۲ شماره ۵۶
88 - 97
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی تحریک با جریان الکتریکی مستقیم مغز بر بهبود حافظه فضایی افراد نابینا انجام شد. روش پژوهش از نوع آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش کلیه افراد نابینایانی بود که در 6 ماهه دوم سال 1400 عضو انجمن نابینایان و مدرسه استثنایی باغچه بان شهرستان بستان آباد آذربایجان شرقی بودند، از بین آن ها به 30 آزمودنی به روش نمونه گیری در دسترس و بر اساس ملاک های ورود و خروج به عنوان افراد گروه نمونه انتخاب شدند. اعضای هر دو گروه به صورت انفرادی مورد پیش آزمون با استفاده از آزمون لابیرنت قرار گرفتند، سپس مداخله با استفاده از دستگاه تحریک با جریان الکتریکی مستقیم مغز بر روی اعضای گروه آزمایش اجرا شد. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره (ANCOVA) بر روی نرم افزار SPSS نسخه 24 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که تحریک با جریان الکتریکی مستقیم مغز موجب افزایش میانگین نمرات حافظه فضایی افراد نابینا شده است. یافته های پژوهش نشان داد که تحریک با جریان الکتریکی مستقیم مغز تأثیر معنی داری بر بهبود حافظه فضایی افراد نابینا دارد؛ بنابراین می توان از طریق روش تحریک با جریان الکتریکی مستقیم مغز، حافظه فضایی افراد نابینا را بهبود بخشید.
مقایسه اثربخشی روش تدریس معکوس و روش تدریس مبتنی بر سکوسازی بر بهبود خودپنداره دانش آموزان دوره ابتدایی
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره هشتم ۱۴۰۲ شماره ۵۶
603 - 613
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی مقایسه اثربخشی روش تدریس معکوس و روش تدریس مبتنی بر سکوسازی بر بهبود خودپنداره دانش آموزان دوره ابتدایی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل همراه با مرحله پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان دوره ابتدایی دبستان پسرانه شهدای ماسور ناحیه 2 شهر خرم آباد در سال تحصیلی 1402-140 بودند. در مرحله اول با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 30 نفر انتخاب و سپس به شیوه تصادفی ساده در 2 گروه آزمایش (هر گروه 10 نفر) و یک گروه کنترل (10 نفر) جایگزین شدند. سپس دانش آموزان گروه های آزمایش تحت روش تدریس معکوس و روش تدریس مبتنی بر سکوسازی قرار گرفتند؛ اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد و در لیست انتظار باقی ماند. از سیاهه خودپنداره تحصیلی دانش آموزان ابتدایی (SSCI) چن و تامپسون (2004) به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار SPSS نسخه 24 در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل واریانس آمیخته و آزمون تعقیبی بن فرونی) انجام پذیرفت. نتایج نشان داد هر دو روش تدریس معکوس و روش تدریس مبتنی بر سکوسازی مذکور در مرحله پس آزمون و پیگیری نسبت به گروه کنترل اثربخشی معناداری بر بهبود خودپنداره تحصیلی دانش آموزان داشته است (0/05>P). نتایج آزمون تعقیبی بن فرونی نشان داد که روش تدریس مبتنی بر سکوسازی اثربخشی بیشتری نسبت به روش تدریس معکوس بر بهبود خودپنداره تحصیلی دارد (0/05>P). بر اساس نتایج پژوهش حاضر، می توان گفت که روش تدریس معکوس و روش تدریس مبتنی بر سکوسازی می توانند به عنوان شیوه های آموزشی مناسب برای بهبود خودپنداره تحصیلی دانش آموزان به کاربرده شوند.
مقایسه اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و معنویت درمانی بر تاب آوری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مقایسه رویکردهای مختلف در جهت اثربخشی بیشتر موردعلاقه بسیاری از محققان می باشد؛ در این راستا هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و معنویت درمانی بر تاب آوری زنان مطلقه بود. مواد و روش ها: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش همه زنان مطلقه تحت پوشش بهزیستی شهر تهران در سال 1399 بودند که از میان آن ها 45 نفر داوطلب واجد شرایط وارد مطالعه شدند که با همگن سازی سن در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه قرار گرفتند. در پژوهش حاضر جهت توصیف و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر، آزمون تعقیبی بنفرونی و نرم افزارSPSS و سطح معناداری 05/0 استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که در پس آزمون و پیگیری، میانگین نمرات تاب آوری در گروه های آزمایش نسبت به کنترل به طور معنی دار و با تفاوت بیشتر افزایش پیداکرده است (05/0>p). به عبارت دیگر درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی و معنویت درمانی بر نمرات تاب آوری اثربخش بوده اند (05/0>p). همچنین تأثیر روش درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی در مرحله پس آزمون از درمان معنویت درمانی بر افزایش تاب آوری مؤثرتر بوده است. در گروه درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی، معنویت درمانی نمرات پس آزمون و پیگیری تاب آوری نسبت به پیش آزمون افزایش پیداکرده است و بین میانگین پس آزمون و پیگیری در هر دو گروه تفاوت معناداری مشاهده نشد. همچنین در گروه کنترل بین میانگین نمرات پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تاب آوری تفاوت معنی داری وجود ندارد 05/0<P). نتیجه گیری: به نظر می رسد درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی و معنویت درمانی هر دو برای زنان مطلقه موجب بهبود تاب آوری، در این افراد و کاهش پیامدهای فردی و اجتماعی ناشی از طلاق شود. تازه های تحقیق هایده صابری: Google Scholar, Pubmed
بررسی اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر تبعیت از درمان و شدت درد در بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: سندرم روده تحریک پذیر (IBS) یک اختلال عملکردی در سیستم روده- معده است که با علایم ویژه روده- معده بدون علت ارگانیک تعریف می شود. هدف از پژوهش بررسی اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر تبعیت از درمان و شدت درد در بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر بود. مواد و روش ها: پژوهش حاضر روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل همراه با گروه پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر شهر اصفهان در سال 97 بود که با روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 15 نفر انتخاب و به طور تصادفی به یک گروه مداخله به روش درمان پذیرش و تعهد و یک گروه کنترل، تقسیم شدند. داده ها با استفاده از مقیاس پرسشنامه تبعیت از درمان سید فاطمی و همکاران (TAQ) (1397) و پرسشنامه درد دورکین و همکاران (SF-MPQ-2) ( 2009) جمع آوری شد. مداخله درمان پذیرش و تعهد طی 8 جلسه 90 دقیقه ای هفته ای یکبار انجام شد؛ اما گروه گواه هیچ مداخله ای را دریافت نکردند. داده های پژوهش، به روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد روش درمان پذیرش و تعهد بر تبعیت ازدرمان بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر موثر است (05/0>p). همچنین روش درمان پذیرش و تعهد برشدت درد بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر موثر بود (05/0>p). نتیجه گیری: نتیجه گیری می شود درمان پذیرش و تعهد بر تبیعت از درمان و شدت درد موثر است. تازه های تحقیق سید عباس حقایق: Google Scholar, Pubmed
مدل ساختاری نگرش به تصویر بدنی بر اساس پایگاه هویت موفق با نقش واسطه ای نگرش فرهنگی اجتماعی به ظاهر و پذیرش خود(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: این پژوهش از انواع پژوهش های توصیفی همبستگی از نوع معادلات ساختاری بوده و با هدف بررسی مدل ساختاری نگرش به تصویر بدنی بر اساس پایگاه هویت موفق با میانجی گری نگرش فرهنگی اجتماعی به ظاهر و پذیرش خود در میان دختران نوجوان انجام شد. مواد و روش ها: جامعه آماری تحقیق کلیه دختران نوجوان مشغول به تحصیل در مقطع متوسطه شهر اصفهان در سال تحصیلی ۱۳۹۹-۱۴۰۰ بودند که ۵۶۷ نفر از آنان به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند، بدین صورت که از میان مناطق شش گانه آموزش وپرورش اصفهان یک منطقه (منطقه ۵) به صورت تصادفی انتخاب شد و از میان مدارس منطقه ۵ تعداد ۶ مدرسه و از هر مدرسه ۵ کلاس (درمجموع ۳۰ کلاس) به صورت تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شده و مشارکت کردند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های روابط چندبعدی خود بدن (MBSRQ)، پایگاه هویت من (EOM-EIS-۲)، نگرش های اجتماعی فرهنگی نسبت به ظاهر (SATAQ-۳) و پذیرش خود (USAQ) استفاده شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری با نرم افزار ایموس استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که ارتباط معنی داری بین متغیرهای پایگاه هویت، نگرش فرهنگی اجتماعی به ظاهر و پذیرش خود با نگرش به تصویر بدنی وجود دارد (۰۵/۰<P). همچنین یافته ها نشان داد که پایگاه هویت موفق با میانجی گری نگرش فرهنگی اجتماعی به ظاهر و پذیرش خود بر نگرش به تصویر بدنی تأثیر دارد (۰۵/۰<P)؛ و مدل ارائه شده در بین نوجوانان دختر از برازش مناسبی برخوردار است. نتیجه گیری: پایگاه هویت با میانجی گری نگرش فرهنگی اجتماعی به ظاهر و پذیرش خود در نوع نگرش افراد به تصویر بدنی به عنوان اولین خود تجربه شده تأثیر دارد بنابراین پیشنهاد می شود به منظور ارتقا نگرش به تصویر بدنی در افراد، متغیرهای مذکور از سوی مراکز مشاوره، مراکز زیبایی و همچنین مدارس موردتوجه قرار گیرند. تازه های تحقیق عبدالعزیز افلاک سیر: Google Scholar, Pubmed
بررسی اثربخشی درمان فعال سازی رفتاری بر عملکرد اجرایی و انعطاف پذیری شناختی در معلولین جسمی-حرکتی دارای پریشانی روان شناختی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: از مشکلات شایع در معلولین جسمی-حرکتی دارای پریشانی روان شناختی، نقص در عملکرد اجرایی و انعطاف پذیری شناختی است که موجب به وجود آمدن پیامدهای منفی متعددی برای این افراد می شود، بنابراین پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی فعال سازی رفتاری بر عملکرد اجرایی و انعطاف پذیری شناختی در معلولین جسمی-حرکتی دارای پریشانی روان شناختی انجام شد. مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه معلولین جسمی-حرکتی خفیف تا متوسط دارای پرونده در اداره بهزیستی شهرستان بابل در سال ۱۴۰۱ بود. از بین آن ها تعداد ۳۰ نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی و با روش قرعه کشی در دو گروه آزمایش و کنترل (۱۵ نفر در گروه آزمایش و ۱۵ نفر در گروه کنترل) جایگزین شدند. گروه آزمایش درمان فعال سازی رفتاری (۸ جلسه) و هر هفته یک جلسه و به مدت ۹۰ دقیقه دریافت نمودند و گروه کنترل در این مدت مداخله ای دریافت نکردند. پرسشنامه های پژوهش شامل پرسشنامه عملکرد اجرای بارکلی (۲۰۱۱)، پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال (۲۰۱۰) و پرسشنامه آشفتگی روان شناختی لاویبوند و لاویبوند (۱۹۹۵) بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس تک متغیری با نرم افزار SPSS نسخه ۲۵ استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان فعال سازی رفتاری در افزایش عملکرد اجرایی و انعطاف پذیری شناختی در مرحله پس آزمون مؤثر بود (۰۰۱/۰p<). نتیجه گیری: یافته ه ای پژوه ش حاض ر می توان د در انتخ اب و طراح ی مناس ب ترین رویک رد درمان ی منطب ق ب ا نیازه ای معلولین جسمی-حرکتی دارای پریشانی روان شناختی مورداستفاده ق رار گیرن د. تازه های تحقیق رمضان حسن زاده: Google Scholar, Pubmed
اثربخشی زوج درمانی شناختی-رفتاری داتیلیو بر نشانگان تنیدگی و اعتماد زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: در بین همه مشکلاتی که می تواند در یک رابطه زناشویی رخ دهد، خیانت شدیدترین و تهدیدآمیزترین مسئله برای پایداری روابط است. هدف از تحقیق حاضر بررسی اثربخشی زوج درمانی شناختی- رفتاری داتیلیو بر نشانگان تنیدگی و اعتماد در زنان آسیب دیده از خیانت بود. مواد و روش ها: روش تحقیق نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمام زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی مراجعه کننده به مرکز مشاوره التیام و مهرافزا شهر بابلسر در سال های ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ بود. حجم نمونه شامل ۲۴ زوج یعنی ۱۲ زوج گروه آزمایش (زوج درمانی شناختی- رفتاری داتیلیو) ۱۲ زوج گروه کنترل بود که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در گروه ها جایگزین شدند. برای گردآوری داده ها از آزمون پرسشنامه نشانگان تنیدگی (SSI) و پرسشنامه اعتماد در روابط نزدیک رمپل، هولمز و زانا (۱۹۸۶) استفاده شد. روش تجزیه وتحلیل داده ها آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر بود که با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان داد زوج درمانی شناختی- رفتاری داتیلیو در کاهش نشانگان تنیدگی (۳۴/۱۴۷F=،۰۵/۰p≤) و افزایش اعتماد ۱۷/۵۸F=،۰۵/۰p≤) زنان آسیب دیده از خیانت اثربخش بود و اثربخشی آن در مرحله پیگیری نیز پایدار بود (۰۵/۰p≤). نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده می توان گفت زوج درمانی شناختی- رفتاری داتیلیو در کاهش مشکلات هیجانی و بهبود نشانگان تنیدگی و اعتماد زنان آسیب دیده از خیانت اثربخش است. تازه های تحقیق علی شیخ الاسلامی: Google Scholar, Pubmed
الگوی ساختاری تأثیر سبک فرزندپروری ادراک شده، شخصیت، استدلال اخلاقی و هویت شخصی بر هویت اخلاقی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: هویت اخلاقی به مثابه مقدمه کنش اخلاقی حاصل ادغام رشد اخلاقی و رشد هویت است. هدف این پژوهش بررسی الگوی هویت اخلاقی بر اساس ویژگی های شخصیتی، استدلال اخلاقی، سبک های والدینی ادراک شده و هویت شخصی در نوجوانان بود. مواد و روش ها: مطالعه در قالب پژوهش توصیفی- همبستگی اجرا شد. جامعه آماری دانش آموزان مقطع دوم متوسطه سال تحصیلی 99-1398 در شهر مشهد بودند. تعداد 199 دانش آموز به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای از جامعه انتخاب و سیاهه ی هویت شخصی بنیون و آدامز(1986)، شخصیت نئو(1985)، آزمون طرحواره اخلاقی رست (1999)، مقیاس سبک فرزندپروری ادراک شده بامریند(1973) و مقیاس هویت اخلاقی آکوئینو و رید(2002) تکمیل شد. تحلیل داده ها با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد الگوی ارائه شده از هویت اخلاقی بر اساس متغیرهای منظور شده از برازش مطلوبی برخوردار است و همبستگی درونی در بیشتر متغیرهای پژوهش معنی دار است، اثرات مستقیم استدلال اخلاقی بر هویت اخلاقی، ویژگی های شخصیتی بر پایگاه های هویتی، استدلال اخلاقی و هویت اخلاقی معنی دار و اثر سبک های فرزندپروری بر پایگاه های هویت و استدلال اخلاقی و اثر پایگاه های هویتی بر هویت اخلاقی، همچنین کلیه اثرات غیرمستقیم مدل هم معنی دار به دست آمده است. استدلال اخلاقی میانجی تأثیر صفات شخصیت بر هویت اخلاقی و تأثیر سبک های فرزندپروری بر هویت اخلاقی بود. نتایج حاکی از تأثیر غیرمستقیم و معنی دار ویژگی های شخصیتی و سبک های فرزندپروری بر هویت اخلاقی از طریق میانجی گری هویت شخصی و ویژگی های شخصیت و سبک فرزندپروری بر هویت اخلاقی از طریق میانجی گری پایگاه های هویت بود. نتیجه گیری: بنابر یافته ها، جدا از نقش تک تک متغیرهای پیشنهادی، ویژگی های شخصیتی و سبک فرزندپروری با تاثیرگذاری بر هویت شخصی و استدلال اخلاقی نقش میانجی را در تکوین هویت اخلاقی دارند و نباید از اهمیت آن غافل شد. تازه های تحقیق شعله امیری: Google Scholar, Pubmed
اثربخشی «فعال سازی رفتاری مبتنی بر ارزش ها» بر سازگاری و بخشودگی زناشویی در زنان با تجربه «بی وفایی همسر»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی «فعال سازی رفتاری مبتنی بر ارزش ها» بر سازگاری و بخشودگی زناشویی در زنان با تجربه «بی وفایی همسر» انجام شد. روش پژوهش «شبه آزمایشی» با طرح پیش آزمون پس آزمون پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمام زنان با گزارش «بی وفایی همسر» است که به «مرکز مشاوره راستین» در شهرستان گرگان در سال 1398 مراجعه نمودند که تعداد آنها برابر با 78 تن بود. از این میان 30 تن به روش «نمونه گیری هدفمند» و «داوطلبانه» انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. گروه آزمایش تحت مداخله قرار گرفت، اما گروه گواه درمانی دریافت نکرد. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش، پرسشنامه «سازگاری زناشویی» اسپاینر و پرسشنامه «بخشودگی رنجش خاطر زناشویی» پالیری و همکاران بود. فرضیه ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر تجزیه و تحلیل گردید. نتایج نشان داد: الگوی «فعال سازی رفتاری مبتنی بر ارزش ها» با بهره گیری از فنونی مانند «قناعت»، «وقفه» و «واگذاری» موجب افزایش سازگاری و مؤلفه های «بخشش زناشویی» در زنان گردید. با توجه به یافته های پژوهش، برگزاری دوره های آموزش برای افراد آسیب دیده از «بی وفایی» با تأکید بر درمان «فعال سازی رفتاری مبتنی بر ارزش ها» پیشنهاد می شود.
اثربخشی درمان پذیرش و تعهد مبتنی بر شفقت به خود بر نشخوار فکری و تنظیم هیجانی در مردان با اقدام به خودکشی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان پذیرش و تعهد مبتنی بر شفقت به خود بر نشخوار فکری و تنظیم هیجانی در مردان با اقدام به خودکشی بود. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه مردان اقدام کننده به خودکشی، ارجاعی به مرکز اورژانس بیمارستان امام خمینی شهر تهران در سال 1402 بود. نمونه آماری شامل 30 نفر بود که به صورت در دسترس انتخاب شدند و سپس به صورت تصادفی در گروه آزمایش و گروه کنترل گمارش شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت درمان پذیرش و تعهد مبتنی بر شفقت به خود قرار گرفتند و گروه کنترل در لیست انتظار ماندند. ابزارهای گردآوری داده ها شامل پرسشنامه نشخوار فکری (نولن هوکسما و مارو، 1991) و پرسشنامه تنظیم هیجانی (گارنفسکی و همکاران، 2001) بود. همچنین به منظور سنجش روایی از روایی محتوا استفاده شد که برای این منظور پرسشنامه به تأیید متخصصین مربوطه رسید. تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار SPSS-v22 در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس) انجام پذیرفت. نتایج نشان داد درمان پذیرش و تعهد مبتنی بر شفقت به خود باعث کاهش نشخوار فکری در مردان با اقدام به خودکشی شد. همچنین نتایج نشان داد که درمان پذیرش و تعهد مبتنی بر شفقت به خود باعث افزایش تنظیم هیجانی در مردان با اقدام به خودکشی شد. یافته های این پژوهش حاکی از اثربخشی درمان پذیرش و تعهد مبتنی بر شفقت به خود بر نشخوار فکری و تنظیم هیجانی در مردان با اقدام به خودکشی بود.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری، طب سنتی و پزشکی نوین در درمان اضطراب کرونا
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری، طب سنتی و پزشکی نوین در درمان اضطراب کرونا انجام شد. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی، به لحاظ نوع داده کمی و به لحاظ روش گرداوری داده ها نیمه آزمایشی که طرح مورداستفاده در این پژوهش طرح پیش آزمون-پس آزمون چند گروهی (سه گروه آزمایش و یک گروه کنترل) بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مبتلایان به کرونا، بستری در بیمارستان مسیح دانشوری شهر تهران در سال 1401 بود. حجم نمونه شامل 60 نفر از بیماران بود که با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه قرار گرفتند و روش نمونه گیری هدفمند بود. ابزار گردآوری داده ها مقیاس اضطراب کرونا ویروس (CDAS) علی پور و همکاران (1398) بود. به منظور محاسبه روایی از روایی محتوایی و برای محاسبه پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که نتایج بیانگر روا و پایا بودن ابزار پژوهش بود. روش تجزیه وتحلیل داده ها در بخش اول آمار توصیفی شامل میانگین، انحراف معیار، چولگی و کشیدگی برای توصیف متغیرها و همچنین درصد، فراوانی، جدول و نمودار برای توصیف ویژگی های جمعیت شناختی بود و در بخش دوم به منظور آزمون فرضیه های پژوهش از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره با نرم افزار Spss-V23 استفاده شد. یافته ها نشان داد که درمان های شناختی رفتاری، طب سنتی و پزشکی نوین در درمان اضطراب کرونا اثربخش بود؛ همچنین یافته ها نشان داد که در میان این مداخله ها درمان شناختی رفتاری بیشتر از طب سنتی و طب سنتی بیشتر از طب پزشکی نوین در درمان اضطراب کرونا اثربخش بود.
مقایسه اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی با معنادرمانی بر استرس ادراک شده وکیفیت زندگی مادران دارای کودکان بیش فعال
حوزههای تخصصی:
سابقه و اهداف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی با معنادرمانی بر استرس ادراک شده و کیفیت زندگی مادران دارای کودکان بیش فعال بود. روش بررسی: روش پژوهش، نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه مادران کودکان بیش فعال شهر تبریز در سال 1401 به مراکز مشاوره خصوصی شهر تبریز مراجعه کرده بودند تشکیل دادند. 45 نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه قرار گرقتند (هر گروه 15 نفر). گروه های آزمایشی درمان مختص گروه خود را در 8 جلسه 5/1 ساعته دریافت کردند. اما گروه کنترل درمانی دریافت نکرد. ابزارهای اندازه گیری پرسشنامه های استرس ادراک شده کوهن (1984) و کیفیت زندگی )sf-36) (1984) بودند. داده ها توسط آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی تحلیل شدند. یافته ها: در پیش آزمون، میانگین و انحراف معیار نمره استرس ادراک شده و کیفیت زندگی در گروه های آزمایش و کنترل اختلاف معنی داری نداشت (05/0p>). هر دو درمان در مقایسه با گروه، استرس ادراک شده و کیفیت زندگی مادران را در پس آزمون به ترتیب کاهش و افزایش دادند (001/0p<). در مرحله پیگیری، اثر این دو درمان ماندگار بود (001/0p<). تاثیر درمان ها بر استرس ادراک شده و کیفیت زندگی در مراحل پس آزمون و پیگیری یکسان بود (05/0p>). بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد این دو درمان می توانند با افزایش پذیرش شرایط زندگی و مواجهه آگاهانه با آن، به عنوان روشی موثر برای کاهش استرس ادراک شده و افزایش کیفیت زندگی مادران کودکان بیش فعال مورد استفاده قرار گیرند.