فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶٬۰۸۱ تا ۲۶٬۱۰۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
روش های نوین ترک سیگار
مهارت های فرزندپروری
برنامه ریزی شغلی و مالی
حوزههای تخصصی:
اثر بخشی خانواده درمانی ستیر بر تغییر سبک های مقابله با تعارض زناشویی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
مقایسه هوش هیجانی و شناختی مدیران مقاطع سه گانه آموزش و پرورش و رابطه ی آن با عملکرد شغلی آنها در منطقه لنجان اصفهان 1388
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با اهداف - مقایسه هوش هیجانی و شناختی مدیران مقاطع ابتدایی دوره های سه گانه آموزش و پرورش و رابطه آن با عملکرد شغلی آنها در منطقه لنجان اصفهان در سال 1388 انجام شده است. در این مطالعه از روش توصیفی از نوع همبستگی و نیز علی-مقایسه ای به صورت مقطعی استفاده شده است. جامعه آماری مورد پژوهش 306 نفر بود که از میان آنها 146 نفر از مدیران مدارس سه مقطع ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان منطقه لنجان به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. داده های پژوهش با استفاده از آزمون هوش هیجانی شیرینگ، پرسشنامه ریون(عباسی، 1384) و پرسشنامه عملکرد شغلی سرپرست (موتوویدلوون اسکاتر1994، به نقل از خاکسار،1384) جمع آوری شدند و با استفاده از شاخص های آماری نظیر میانگین، انحراف معیار، تحلیل واریانس و آزمون توکی و ضریب همبستگی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که؛ بین هوش هیجانی، هوش شناختی و عملکرد شغلی مدیران سه مقطع ابتدایی، راهنمایی و متوسطه تفاوت معنا دار وجوددارد (05/0P<). بین هوش هیجانی درکل و مؤلفه های آن، (خودآگاهی، خودانگیزی، مهارت اجتماعی) با عملکرد شغلی رابطه معنی دار وجود دارد( 05/0(P<. اما بین هوش شناختی و عملکرد شغلی مدیران مقطع ابتدایی رابطه معنا داری در سطح( 05/0P<) وجود نداشت. بین هوش هیجانی و عملکرد شغلی مدیران مقطع راهنمایی نیز رابطه معنا داری در سطح ( 05/0(P< مشاهده نشد.
مقایسه اضطراب صفتی، اضطراب حالتی و اعتماد به نفس ورزشکاران مرد در ورزش های گروهی و ورزش های انفرادی
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به مقایسه اضطراب صفتی، مؤلفه های اضطراب حالتی و اعتماد به نفس در ورزشکاران ورزش های گروهی (والیبال، بسکتبال و هندبال) و ورزش های انفرادی (کشتی، دو و میدانی و بدمینتون) می پردازد. جامعه ی آماری پژوهش شامل ورزشکاران مرد کشور در رشته های مذکور می باشد. برای هر رشته90 نفر و درکل 540 نفر از دوازده استان کشور به صورت تصادفی خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها ازآزمون اضطراب رقابت ورزشی (SCAT) (825/0 = α ) و سیاهه اضطراب حالتی رقابتی ایلی نویز (CSAI-2) (839/0 = α) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آزمون t و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد و نتایج نشان داد؛ ورزشکاران ورزشهای انفرادی درمقایسه با ورزشکاران ورزشهای گروهی دارای اضطراب صفتی بیشتر (05/0P<) و اعتماد به نفس کمتری (05/0P<) هستند. اما بین مؤلفه های شناختی اضطراب حالتی دو گروه تفاوت معنی داری مشاهده نشد. بین مؤلفه شناختی و بدنی اضطراب حالتی و نیز مؤلفه شناختی اضطراب حالتی با اضطراب صفتی همبستگی معنی دار مثبت (05/0= P) وجود دارد. ولی ارتباط مؤلفه شناختی اضطراب حالتی با اعتماد به نفس همبستگی معنی دار منفی ضعیفی در سطح (05/0= P) وجود دارد. همچنین بین مؤلفه بدنی اضطراب حالتی با اعتماد به نفس همبستگی معنی دار منفی و بین مولفه بدنی اضطراب حالتی با اضطراب صفتی رابطه مثبت (05/0= P) وجود دارد.
اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر نظریه امید اسنایدر بر میزان شادکامی سالمندان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر نظریه امید اسنایدر بر میزان شادی سالمندان به صورت تجربی در سال 1388 در شهر اصفهان انجام شد. جامعه آماری در پژوهش حاضر سالمندان زن ساکن در آسایشگاه صادقیه شهر اصفهان بودند. تعداد جامعه آماری 135 نفر بود که از بین آنها ما 30 نفر را به صورت تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب و به دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل گماردیم. شرایط گروه نمونه بدین صورت بود که اعضا از سلامت جسمانی و روانی کافی برخوردار باشند و اینکه تمایل به شرکت در تحقیق داشته باشند. سپس مداخلات آموزش گروهی مبتنی بر نظریه امید اسنایدر بر روی گروه آزمایش اجرا شد. ابزار مورد استفاده پرسشنامه شادکامی آکسفورد بود. که این پرسشنامه توسط آرگایل در سال 1989 تهیه شده است و اعتبار این ابزار والیانت پس از سه هفته با ارزش بازآزمایی 83/0 محاسبه کرده است. اطلاعات به دست آمده توسط نرم افزار SPSS در دو سطح توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در سطح توصیفی: توزیع فراوانی ـ میانگین، انحراف معیار محاسبه شد و در سطح آمار استنباطی از روش تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد با در نظر گرفتن نمرات پیش آزمون به عنوان متغیر کمکی، مداخلات آموزش گروهی مبتنی بر نظریه امید اسنایدر منجر به افزایش شادکامی سالمندان شد (001/0P<).
مقایسه فعالیت الکتریکی گروهی ازعضلات اطراف شانه در حین انجام ورزشهای زنجیره بسته در افراد جوان سالم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
هدف: در مورد اثر میزان استحکام سطح اتکا در حین تمرینات، بر ازدیاد فعالیت عضلات اطراف شانه تناقضات زیادی وجود دارد. هدف از انجام مطالعه حاضر بررسی ارتباط بین تغییرات میزان ثبات سطح اتکا با میزان فعالیت الکترومیوگرافیک استاتیک عضلات اطراف شانه است. روش بررسی: در این تحقیق تجربی 30 فرد سالم مطابق معیارهای مورد نظر از نمونههای در دسترس انتخاب و فعالیت الکترومیوگرافیکی سطحی عضلات ذوزنقهایفوقانی، ذوزنقهایتحتانی، شانهایقدامی، سر دراز دو سر، گرد بزرگ و سهگوشخلفی سمت غالب آنها در حالت استراحت و پس از 10 ثانیه قرار گرفتن در 6 وضعیت مختلف تست شنا رفتن، با توالی تصادفی و متفاوت از نظر میزان استحکام سطح اتکا، ثبت گردید. میزان مجذور ریشه میانگین سه ثانیه میانی الکترومیوگرافی برای مقایسه شدت فعالیت عضلانی بین وضعیتها مورد استفاده قرار گرفت. سپس دادهها با آزمونهایتحلیلواریانس با اندازهگیریهای مکرر و همبستگی پیرسون مورد بررسی قرار گرفتند. یافتهها: شدت فعالیت عضلانی در سه وضعیتی که سطح اتکای مستحکم استفاده شد، بیشتر از وضعیتهایی بودندکه ثبات سطح اتکا کمتر شده بود. این تفاوت قابل توجه در تمام عضلات غیر از عضله ذوزنقهایفوقانی (۰/۰۸۱=p) معنادار بود (۰/۰۰۱>p). نتیجهگیری: ازدیاد بیثباتی سطح اتکا نمیتواند به عنوان یک روش جهت ازدیاد پیشرونده قدرت عضلات اطراف شانه مورد استفاده قرار گیرد.
" الگوی صلاحیت روانی - اجتماعی تایلر : مقایسه دانشجویان ایرانی و لبنانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بـا هدف بررسی تفاوت ضرایب همبستگی درونی بین سه مؤلفه مقابله پیشگیرانه، مسند مهارگری و بازخورد نسبت به جهان، 172 (50 پسر و 122 دختر) دانشجـوی ایرانی و 146 (66 پسر و 80 دختر) دانشجـوی لبنـانی بـه سه مقیـاس ویژگیهای رفتاری صلاحیت روانی ـ اجتماعـی تایلـر (1978)، مقیاس مسند مهارگری درونی و بیرونی راتر (1967) و مقیـاس اعتمـاد (راتر، 1966) پاسخ دادند. نتایج نشان دادند در نمونـه لبنـانی بـا افزایش مسند مهارگری بیرونی و بازخورد مثبت تر نسبت به جهان، مقابله پیشگیرانه کاهش یافت؛ در حالی که در نمونه ایرانی بالا ـ بودن مهارگری بیرونی، با کاهش مقابله پیشگیرانه همراه بود. رابطه مسند مهارگری بیرونی با بازخورد مثبت نسبت به جهان در هر دو گروه غیر ـ معنـادار بود اما این ضریب در گروه ایرانی به گونه معناداری بزرگتـر از گروه لبنانی به دست آمد. وجود تفاوت بین ساختارهای اجتماعی و سیاسی دو کشور به عنوان یکی از دلایل عمده این یافته ها مورد بحث قرار گرفت.
هراس از خود بودن
حوزههای تخصصی:
تحلیل و نقدی بر فلسفه تربیتی کانت با تاکید بر نظریه تربیت اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر چند معرفت شناسی، فلسفه ی اخلاق، فلسفه حقوق و فلسفه ی دین، حوزه های اصلی تاملات فلسفی حکیم برجسته ی اروپایی، امانوئل کانت است، اما وی، چونان بسیاری از فیلسوفان دیگر، از تعلیم و تربیت غافل نمانده، در این عرصه نیز به اندیشه گری و نظریه پردازی روی آورده است. کانت پس از تبیین آخرین دیدگاه های خود در کتاب هایی چون «نقد خرد ناب»، «دین در محدوده ی عقل تنها» و «بنیاد ما بعد الطبیعه ی اخلاق» بحث هایی را در حوزه ی تعلیم وتربیت مطرح ساخت که حاصل آنها در کتاب «تعلیم و تربیت» گردآوری شد. کانت با تقسیم بندی تعلیم و تربیت به چهار مرتبه ی «پرورش»، «تادیب»، «آموزش» و «اخلاق» از یکصد و سیزده نکته ی تربیتی سخن گفت. پرورش جسمانی، مرکب از دو بخش تغذیه و پرستاری و مخصوص دوران کودکی است. در این مرحله، اصل هایی (مانند: ضرورت تغذیه با خوراک طبیعی، یادگیری از راه فعالیت های شخصی و طبیعی، اعتدال، تربیت سختگیرانه، جلوگیری از عادتهای نامطلوب) مطرح است. تادیب جنبه ی منفی و بازدارنده دارد، و مانعی در برابر خوی سرکش آدمی است. در این مرتبه می توان از اصل هایی چون عادت کردن به مخالفت با خواهش های نفسانی و کاربرد روش هایی چون پاداش و تنبیه سخن گفت. آموزش (یا فرهنگ)، بخش مثبت تعلیم و تربیت بوده و شامل پرورش قوه های ذهنی و یادگیری اطلاعات و معلومات است. اصل هایی مانند رعایت اعتدال، پرورش قوه های دانی ذهنی به منظور رشد قوه های عالی ذهنی، و کاربرد قوه های ذهنی در این مرتبه به بحث گذاشته می شوند. و سرانجام اخلاق (یا تربیت اخلاقی)، برترین مرتبه تعلیم و تربیت و به منزله ی مقصد و غایت آن است. در این مرحله می توان از اصل هایی همچون عمل مطابق با تکلیف و کاربست قوه های عالی ذهنی سخن به میان آورد. این مقاله با نقدهایی بر دیدگاه های تربیتی کانت به پایان می رسد. عدم مرزبندی دقیق مراتب تربیتی چهارگانه، خدشه دار بودن نظر کانت در باب عدم جواز کاربرد روش پاداش دهی، و آینده گرایی شدید وی در بحث های تربیتی از جمله این نقدها است
مقایسه عناصر آزمون «ترسیم آدمک رنگی» در کودکان مبتلا به اختلال تضادورزی مقابله ای و عادی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
" مقدمه: پژوهش حاضر بهمنظور مقایسه عناصر آزمون ترسیم آدمک رنگی در کودکان 7 تا 10ساله مبتلا به اختلال تضادورزی مقابلهای (ODD) و کودکان عادی انجام شد.
روش: این تحقیق از نوع علّی- مقایسهای است. جمعآوری نمونه، در دو مرحله تصادفی و مبتنی بر هدف صورت گرفت و در نهایت از 16 مدرسه ابتدایی (هشت مدرسه دخترانه و هشت مدرسه پسرانه) انتخاب شده از مدارس شهر تهران، 60 دانشآموز در محدوده سنی 7 تا 10سال بر اساس فهرست رفتاری کودک و فرم گزارش معلم (دارای نمره بالاتر از نقطه برش در مقیاس تضادورزی مقابلهای) بهعنوان گروه آزمایش انتخاب شدند. 60 دانشآموزان نیز بهعنوان گروه گواه انتخاب شدند که در تمام مقیاسهای هر دو پرسشنامه مذکور، نمره کمتر از نقطه برش داشتند. آزمون ترسیم آدمک رنگی روی همه کودکان اجرا شد. از آزمون مجذور کای برای مقایسه فراوانی سطوح عناصر در آزمون ترسیم آدمک رنگی استفاده شد. .
یافتهها : فراوانی 18 مورد از عناصر آزمون ترسیم آدمک در گروه آزمایشی بهطور معنیداری بالاتر از گروه گواه (05/0>p) و فراوانی 13 مورد از عناصر نیز در گروه گواه بهطور معنیداری بالاتر از گروه آزمایش بود (05/0>p). میان فراوانی عناصر آزمون ترسیم آدمک دختران و پسران مبتلا به ODD ، تفاوت معنیداری بهدست نیامد .
نتیجهگیری: عناصری در ترسیم آدمک رنگی کودکان مبتلا به اختلال تضادورزی مقابلهای وجود دارند که میتوان به واسطه آنها به تشخیص کودکان مبتلا به این اختلال نزدیک شد و این عناصر، صرف نظر از جنس، به شکل مشابهی در آزمون ترسیم آدمک رنگی این کودکان دیده میشوند."
بررسی ارتباط خستگی مادر با افسردگی پس از زایمان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین ارتباط خستگی مادر در دوره ی حاملگی و پس از زایمان با افسردگی پس از زایمان
انجام شد.روش کار: پژوهش حاضر مطالعه ی همبستگی طولی است که با نمونه گیری چند مرحله ای در مراکز بهداشتی درمانی شهر مشهد، در سال های 87-86 13، بر روی60 خانم باردار واجد شرایط با سن حاملگی36 هفته و نمره ی آزمون ادینبورگ 9 یا کمتر انجام شد. خستگی با چک لیست اصلاح شده علایم خستگی در هفته 36 و37 حاملگی و روزهای 5 و14 بعد از زایمان و افسردگی پس از زایمان با آزمون افسردگی ادینبورگ و تایید روان پزشک در روزهای 5 ،14 و 28 پس از زایمان ارزیابی شد. داده
ها با استفاده ازآزمون های مجذور خی، دقیق فیشر، تحلیل واریانس با مقادیر تکراری، رگرسیون لجستیک و همبستگی اسپیرمن و لامبدا با نرم افزار SPSS تحلیل شد.یافته ها: همبستگی معنی داری بین خستگی هفته ی 37 بارداری با افسردگی پس از زایمان روز
5 (651/0 =r، 045/0P=)،14 (651/0=r، 045/0=P) و 28 (000/1 = r ,001/0=P) هم چنین بین خستگی هفته ی 36 بارداری با افسردگی پس از زایمان روز 5 (000/1=r، 001/0=P) و خستگی روز 14 با افسردگی بعد از زایمان روز 28 (000/1=r،000/0=P)به دست آمد. نتیجه گیری: وجود خستگی اواخر حاملگی و پس از زایمان مادران با وقوع افسردگی پس از زایمان ارتباط دارد.
"