فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۳۵٬۶۸۸ مورد.
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۹)
145 - 168
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، تعیین میزان برازش مدل مفهومی درگیری شغلی معلمان بر اساس عدم تعادل تلاش- پاداش با میانجیگری سلامت معنوی با مدل تجربی است. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه معلمان زن و مرد مدارس دخترانه متوسطه دوم ناحیهی یک شهرستان کرمانشاه به تعداد 313 نفر که از این تعداد 265 نفر زن و 48 نفر مرد بود. به روش نمونهگیری تصادفی از نوع طبقهای تعداد 142 نفر زن و 27 نفر مرد بهعنوان نمونه آماری انتخاب شد. برای گردآوری دادهها از سه پرسشنامه عدم تعادل تلاش- پاداش (ERIQ) سیگریست (2013)، سلامت معنوی سایه میری و همکاران (1395) و درگیری شغلی کانونگو (1982) استفاده شد. بهمنظور تحلیل دادهها، از مدلیابی معادلات ساختاری با استفاده از نرمافزار SPSS و AMOS استفاده شد. یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد که عدم تعادل تلاش-پاداش بر سلامت معنوی و درگیری شغلی اثر معناداری دارد. سلامت معنوی بر درگیری شغلی اثر معناداری دارد. همچنین متغیر سلامت معنوی نقش میانجی بر اثر عدم تعادل تلاش-پاداش بر درگیری شغلی را دارد. همچنین شاخصهای برازندگی مدل حاکی از آن بود که مدل ارائهشده از برازش مناسبی برخوردار است. نتیجهگیری: با توجه به وجود اثر عدم تعادل تلاش-پاداش و سلامت معنوی معلمان بر درگیری شغلی، میتوان نتیجه گرفت که با تعادل تلاش-پاداش و ارتقای سطح سلامت معنوی معلمان، درگیری شغلی بهبود مییابد.
عوامل مؤثر بر مصرف گل و روان گردان های جدید در بین جوانان (مورد مطالعه: شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۳
۵۴-۳۱
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر مصرف گل و روان گردان های جدید در بین جوانان شهر کرمانشاه بود. روش: روش پژوهش حاضر آمیخته از نوع کیفی-کمی با رویکرد اکتشافی بود. جامعه پژوهش در بخش کیفی شامل همه خبرگان حوزه مبارزه با مواد مخدر در شهر کرمانشاه بود که از این بین براساس نمونه گیری هدفمند و با استفاده از تکنیک اشباع داده ها، 8 نفر انتخاب شدند. جامعه آماری در بخش کمی شامل همه جوانان مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر کرمانشاه بودند که از این بین 377 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، در بخش کیفی از مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته و در بخش کمی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. داده های کیفی با استفاده از روش تحلیل مضمون و داده های کمی با استفاده از ضریب تغییرات مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج تحلیل کیفی نشان داد که مفاهیم به دست آمده از کدگذاری عوامل زمینه ساز دارای 3 مقوله عوامل فردی، روانی و بین فردی با 18 زیر مقوله بود. همچنین، عوامل آشکارساز با مقوله عوامل خانوادگی دارای 6 زیر مقوله و عوامل تداوم بخش با 3 مقوله عوامل اجتماعی، فرهنگی و محیطی و 14 زیر مقوله دسته بندی شدند. نتایج بررسی بخش کمی با استفاده از روش ضریب تغییرات نشان داد که به ترتیب عوامل فردی، روانی، خانوادگی، اجتماعی، فرهنگی، بین فردی و محیطی بر مصرف گل و روان گردان های جدید مؤثر بودند. همچنین، با بررسی در بین همه زیرمقوله ها، ضعف اراده رتبه اول و شرایط زندگی بی ثبات رتبه آخر را داشت. نتیجه گیری: باتوجه به یافته های پژوهش، ضعف اراده مهم ترین عامل درگرایش جوانان به اختلال مصرف گل و روانگردان های جدید بود. بنابراین، به منظور پیشگیری از این مشکل لازم است آموزش های لازم جهت آشنایی با عوارض مصرف مواد، راهکارهایی برای افزایش عزت نفس و تقویت اراده به جوانان ارائه گردد.
تبیین فرآیند اجتماعی شدن افراد دارای معلولیت از طریق فعالیت های ورزشی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۵
265-308
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از اجرای این پژوهش تبیین فرآیند اجتماعی شدن افراد دارای معلولیت از طریق فعالیتهای ورزشی است. روش: پژوهش حاضر بنا بر ماهیت موضوع موردمطالعه در چارچوب دیدگاه تفسیرگرایی و رویکرد روش شناختی کیفی و با استفاده از روش نظریه زمینه ای بر اساس طرح اشتراوس و کوربین در س ه مرحل ه اصل ی کدگ ذاری ب از، مح وری و گزینش ی و با استفاده از مطالعه کتابخانه ای و مصاحبه و تا حد اشباع نظری اجرا شد. در ای ن پژوهش از روش تواف ق درون موضوع ی ب رای محاس به پایای ی مصاحبه های انجام شده اس تفاده شد. یافته ها: مؤلفه های موردبررسی شامل شرایط علی (بسترسازی، نهادهای ثانویه، حمایتگری و پشتیبانی خانواده و انگیزه ها و زمینه ها)، شرایط زمینه ای (عدالت رویه ای، امکانات، تأمین اجتماعی، زیرساختها، توسعه مشارکت، رویکردها و سیاستها و تلاقی معلولیت و ورزش)، شرایط مداخله گر (نقش معلم، موانع نزدیک، هزینه آموزش، فرهنگ سازی، رسانه، آگاهی بخشی و توسعه ورزش همگانی)، پدیده محوری (اجتماعی شدن از طریق ورزش)، راهبردها (توانمندی اجتماعی، بهبود سلامت و سبک زندگی، فرصتهای ورزش، توانمندسازی روانی، القای کفایت و خودبسندگی) و پیامدها (پذیرش معلولیت، توانمندی و بسندگی، ادغام یکپارچگی، پرهیز از ضعف انگاری، باور به ورزش و بدیل ناپذیری ورزش) بود. بحث: یافته های پژوهش نشان داد که عوامل علی مانند بسترسازی، نهادهای ثانویه، حمایت خانواده و انگیزه در اجتماعی شدن افراد دارای معلولیت مؤثرند. راهبردهای توانمندسازی روانی و القای خودبسندگی نیز شناسایی شدند. این مطالعه با ارائه مدلی جدید، نظریه اجتماعی شدن ورزشی را گسترش داده و آگاهی عمومی درباره اهمیت فعالیتهای ورزشی برای افراد دارای معلولیت را افزایش می دهد. همچنین بر نقش ارتباطات ورزشی و مهارتهای ورزشی در فرایند اجتماعی شدن این افراد تأکید دارد.
نقش هیجان های تحصیلی، ادراک از جو دانشگاه و رفتارهای یادگیری در پیش بینی اشتیاق تحصیلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش تعیین نقش هیجان های تحصیلی، ادراک از جو دانشگاه و رفتارهای یادگیری در پیش بینی اشتیاق تحصیلی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان آذربایجان شرقی بود. این پژوهش از نوع کاربردی و روش توصیفی- همبستگی بود. جامعه ی آماری آن شامل دانشجومعلمان (دختر و پسر) به تعداد 3103 نفر در سال تحصیلی 1400-1399 بود که با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس، 342 نفر به عنوان نمونه ی آماری انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های اشتیاق تحصیلی فردریکز و همکاران (2004)، هیجان های تحصیلی پکران و همکاران (2005)، محیط آموزشی راف و همکاران (1997) و رفتارهای یادگیری مک درموت و همکاران(1999) استفاده شد. برای تحلیل داده های پژوهش از روش تحلیل رگرسیون چندگانه تحت نرم افزار SPSS نسخه 22 استفاده شد. نتایج نشان داد در بین متغیرهای پیش بین رابطه ی هیجان های تحصیلی مثبت، ادراک از جو دانشگاه و رفتارهای یادگیری به صورت مستقیم و مثبت و هیجان های تحصیلی منفی به صورت معکوس با اشتیاق تحصیلی در همه موارد در سطح کوچکتر از 001/0 معنی دار است. قدرت پیش بینی هیجان های تحصیلی مثبت، نسبت به بقیه ی متغیرها در این پژوهش بیشتر بود. بنابراین می توان نتیجه گرفت هیجان های تحصیلی، ادراک از جو دانشگاه و رفتارهای یادگیری در تبیین اشتیاق تحصیلی نقش دارند و برای ارتقای اشتیاق تحصیلی در دانشجویان ضروری است، مداخلاتی روی هیجانات تحصیلی، ادراک از جو دانشگاه و رفتارهای یادگیری صورت گیرد.
مقیاس جامع الکترونیکی سلامت روان شناختی بانوان ایرانی: ساخت یک ابزار بومی دوبعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
119 - 158
حوزههای تخصصی:
به دلیل اهمیت انکارناپذیر سلامت روان شناختی بانوان و مادران در جامعه و همچنین نبود ابزار بومی برای ارزیابی سلامت روان شناختی ایشان، این مطالعه با هدف تهیه نسخه الکترونیکی ابزارای دوبعدی (بهزیستی روان شناختی و مشکلات روان شناختی) صورت گرفت. از جامعه مادران دارای حداقل یک دانش آموز در شهر تهران، نمونه ای متشکل است از 1222 نفر به شیوه دردسترس انتخاب شدند. برای تحلیل داده ها از زبان برنامه نویسی آر نسخه 4.2.3 استفاده شد. به ترتیب تحلیل گمشده، تحلیل گویه، تحلیل عاملی اکتشافی، تحلیل عاملی تائیدی و محاسبه ضرایب اعتبار انجام شد. نتایج تحلیل گویه ها نشان داد دوازده گویه از بعد یکم (بهزیستی روان شناختی) و یک گویه از بعد دوم (مشکلات روان شناختی) کفایت آماری و مفهومی لازم را نداشته و از تحلیل کنار گذاشته شدند. در ادامه نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که سه ساختار برای بعد بهزیستی روان شناختی و پنج ساختار برای بعد مشکلات روان شناختی، دارای ساختار ساده هستند. ساختارهای اکتشافی هر بعد به همراه ساختار نظری اولیه و ساختار تک عاملی آن، به عنوان ساختارهای رقیب، وارد تحلیل عاملی تائیدی شدند. تحلیل عاملی تائیدی نشان داد برای بعد بهزیستی روان شناختی، ساختاری چهار عاملی و برای بعد مشکلات روان شناختی، ساختاری هشت عاملی دارای بهترین برازش هستند. در ساختار بعد بهزیستی روان شناختی، چهار خرده مقیاس ثبات، شادکامی، خوش بینی و ارتباط و در ساختار بعد مشکلات روان شناختی، هشت خرده مقیاس افسردگی، اضطراب، وسواس، اضطراب اجتماعی، مشکلات خواب، رفتارهای ایذایی، اعتیاد به مواد و اعتیاد به فضای مجازی قرار گرفتند. ضریب آلفا کرونباخ خرده مقیاس ها در حد قابل قبول و بالا برای بعد یکم بین 63/0 تا 87/0 و بعد دوم بین 65/0 تا 87/0 ولی ضرایب امگا مک دونالد این خرده مقیاس ها از خوب تا عالی برای بعد یکم بین 71/0 تا 91/0 و برای بعد دوم 74/0 تا 91/0 به دست آمد. لذا می توان نتیجه گرفت مقیاس الکترونیک سلامت-روان شناختی بانوان ایرانی، دارای ویژگی های روان سنجی لازم به منظور استفاده در فضای مجازی است.
رابطه فرهنگ سازمانی و فرهنگ مشارکتی با برنامه ریزی راهبردی در مدیران مدارس شهر تهران
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر رابطه فرهنگ سازمانی و فرهنگ مشارکتی با برنامه ریزی راهبردی در مدیران مدارس شهر تهران بود. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. در این مطالعه توصیفی جامعه آماری را کلیه مدیران مدارس شهر تهران در سال تحصیلی 1402-1401 تشکیل دادند. جهت انتخاب حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان تعداد 100 نفر از کلیه مدیران مدارس شهر تهران بر اساس روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های برنامه ریزی راهبردی "استراتژیک " (2001)، فرهنگ سازمانی دنیسون (2000) و فرهنگ مشارکتی لوپز و همکاران (2016) به صورت مجازی پاسخ دادند. نتایج نشان داد بین فرهنگ سازمانی و فرهنگ مشارکتی با برنامه ریزی راهبردی در مدیران مدارس شهر تهران رابطه معناداری وجود دارد؛ بنابراین نتیجه گرفته شد که فرهنگ سازمانی، فرهنگ مشارکتی توان پیش بینی برنامه ریزی راهبردی در مدیران مدارس شهر تهران رادارند این امر می تواند موردتوجه مدیران و مراکز آموزش وپرورش قرار گیرد.
دیدگاه کارورزان و دستیاران پزشکی در مورد برگزاری گزارش صبحگاهی به دو روش حضوری و مجازی در دوران پاندمی کووید 19 در دانشگاه علوم پزشکی بابل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: بحران ناشی از بیماری همه گیر کووید-19، آموزش در دانشگاه ها را به شدت تحت تاثیر قرار داده است. بنابراین ایجاد نگاهی نو و کاربردی در فرآیند آموزش ضروری به نظر می رسد. یکی از مهم ترین روش های آموزش در علوم پزشکی گزارش صبحگاهی می باشد. هدف از انجام این مطالعه مقایسه برگزاری گزارش صبحگاهی به دو روش حضوری و مجازی از دیدگاه کارورزان و دستیاران پزشکی در دوران پاندمی کووید 19 می باشد.
مواد و روش ها: مطالعه به روش توصیفی-تحلیلی روی 124 نفر از دانشجویان پزشکی مرکز آموزشی درمانی آیت اله روحانی تابعه دانشگاه علوم پزشکی بابل در سال1400-1401 انجام شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته و استخراج شده بر اساس کتابچه استانداردهای آموزش بالینی وزارت متبوع در سه بعد ساختار آموزشی، محتوای آموزشی و ارتقای توانمندی جمع آوری شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی و آزمون های t-test، ضریب همبستگی اسپیرمن، آزمون من- ویتنی و ویلکاکسون استفاده شد.
یافته ها: از دید دانشجویان دوره حضوری در هر سه بعد به صورت معناداری مطلوب تر از دوره مجازی بود. آموزش حضوری نسبت به مجازی، در بعد ساختار آموزشی بیشترین تفاوت را داشته است. کیفیت دوره مجازی از حیث چهار شاخص مورد ارزیابی قرار گرفت و بنابر نتایج، گروه های موردمطالعه در مورد عدم کیفیت مطلوب دوره مجازی اتفاق نظر داشتند.
نتیجه گیری: نتایج حاصله نشان داد که برگزاری گزارش صبحگاهی به روش حضوری نسبت به روش مجازی در هر سه بعد مورد بررسی، مطلوبیت بیشتری داشت. لذا برای مقابله با چالش های آموزشی در مواقع بحران، با تبیین یک برنامه مدون و برنامه ریزی شده من جمله دوره های مجازی، می توان از هرگونه خلاء آموزشی پیش آمده جلوگیری نمود.
اثربخشی درمان شناختی رفتاری یکپارچه شده با ذهن آگاهی بر درد و امید به زندگی زنان مبتلا به سرطان پستان تحت شیمی درمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: شیمی درمانی به عنوان یکی از درمان های رایج سرطان پستان با عوارض جانبی متعدد از جمله درد همراه است، که بر سلامت جسمانی و روانشناختی بیماران تأثیر سوء می گذارد. ادبیات پژوهشی نشان داده است که مداخلات مبتنی بر ذهن آگاهی با کاهش عوارض جانبی شیمی درمانی همراه است، با این حال نتایج ارائه شده در برخی پژوهش ها متناقض است. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری یکپارچه شده با ذهن آگاهی کوتاه مدت بر درد و امید به زندگی زنان مبتلا به سرطان پستان تحت شیمی درمانی بود. روش: طرح پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه و پیگیری یک ماهه بود. بدین منظور 28 بیمار 19-70 ساله مبتلا به سرطان پستان در سال 1401 از مراکز درمانی شهرستان شیراز به صورت هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 14 نفره مداخله و گواه گمارده شدند. گروه مداخله شش جلسه هفتگی (90 دقیقه ای) درمان گروهی شناختی رفتاری یکپارچه شده با ذهن آگاهی (کایون و همکاران، 2018) دریافت کردند، درحالی که گروه گواه از شیوه رایج شیمی درمانی استفاده کردند. هر دو گروه به وسیله پرسشنامه کوتاه درد (کلیند، 1991) و پرسشنامه امید به زندگی (اسنایدر و همکاران، 1991) مورد ارزیابی قرار گرفتند. همچنین از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار SPSS26 به منظور تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: بررسی نمرات نشان داد که گروه مداخله در پس آزمون به صورت معنی داری نمرات درد کمتر (0/73 =2η و 0/01 p< و12/72 =(25 و 1)F) و نمرات امید به زندگی بیشتر (0/27 =2η و 0/01 p< و 9/62 =(25 و 1)F) گزارش کرده است. همچنین تفاوت ها در خصوص هر دو متغیر درد و امید به زندگی در پس آزمون معنی دار بود (0/05 p<). نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر به نظر می رسد مداخله شناختی رفتاری یکپارچه شده با ذهن آگاهی می تواند توسط روانشناسان به عنوان مداخله ای کارآمد به منظور تعدیل درد و افزایش امید به زندگی این بیماران به کار برده شود. البته پژوهش های بیشتر با گروه نمونه وسیع تر مورد نیاز است
مدل ساختاری احساس گرفتاری درونی و بیرونی براساس ترومای دوران کودکی با توجه به نقش واسطه افکار پارانوئیدی در دانشجویان علوم پزشکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام پژوهش، آزمون برازندگی مدل ساختاری احساس گرفتاری درونی و بیرونی براساس ترومای دوران کودکی با توجه به نقش واسطه افکار پارانوئیدی در دانشجویان علومپزشکی استان قم بود.روش اجرای تحقیق: این پژوهش در زمره پژوهش های بنیادین و از نوع توصیفی _ همبستگی و مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانشجویان علومپزشکی دانشگاه آزاد واحد استان قم تشکیل دادند که در سال تحصیلی 1401-1402 مشغول به تحصیل بودند. حجم نمونه به تعداد 271 نفر در نظر گرفته شد که به شیوه نمونه گیری هدفمند به پژوهش وارد شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های ترومای دوران کودکی برنستاین و همکاران (2003)، پرسشنامه احساس گرفتاری گیلبرت و الان (1998)، پرسشنامه افکار پارانوئیدی گرین و همکاران (2008) استفاده شد. داده های جمع آوری شده به روش ماتریس همبستگی و مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شد. از نرمافزار spss26 و pls3 برای آنالیز داده ها استفاده شد.یافتهها: یافته های پژوهش نشان داد شاخصهای مدل پیشنهادی از برازش قابل قبولی برخوردار است. نتایج نشان داد در سطح 95/0 درصد اطمینان ترومای دوران کودکی و افکار پارانوئیدی اثر مستقیم بر احساس گرفتاری درونی و بیرونی دارند. نتایج آزمون سوبل مشخص کرد ترومای دوران کودکی اثر غیرمستقیم به واسطه افکار پارانوئیدی بر احساس گرفتاری درونی و بیرونی دارد. نتیجه گیری: ترومای دوران کودکی و افکار پارانوئیدی در دانشجویان علوم پزشکی می تواند به شکل مستقیم و غیر مستقیم بر احساس گرفتاری درونی و بیرونی اثر گذارد.
پیش بینی سرخوردگی زناشویی بر اساس ویژگی های شخصیتی با میانجی گری تنظیم شناختی هیجان در زنان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ دی ۱۴۰۳ شماره ۱۰ (پیاپی ۱۰۳)
۲۱۰-۲۰۱
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین ویژگی های شخصیتی با سرخوردگی زناشویی شده انجام شد. پژوهش حاضر توصیفی_همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه آماری این پژوهش تمامی دانشجویان زن متأهل دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج در سال تحصیلی 1403-1402 بود. به روش نمونه گیری در دسترس، نمونه ای تعداد 238 نفر انتخاب و در مطالعه شرکت کردند. ابزارهای این پژوهش شامل مقیاس سرخوردگی زناشویی (MDS، کایزر، 1993)، پرسشنامه شخصیتی نئو (NEO-FFI، مک کری و کاستا، 1985) و پرسشنامه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (CERQ، گارنفسکی و کرایج، 2006) بودند. داده ها با استفاده از روش تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحلیل مسیر حاکی از برازش مناسب مدل بود. یافته ها نشان داد که ویژگی های شخصیتی گشودگی و مردم آمیزی به صورت مستقیم قادر به پیش بینی سرخوردگی زناشویی بودند (۰01/۰p‹). همچنین اثر غیرمستقیم متغیر های روان رنجورخویی، برون گرایی و با وجدان بودن به متغیر سرخوردگی زناشویی از طریق تنظیم شناختی هیجان سازش یافته معنادار بود (001/0p<). از سویی دیگر اثر غیرمستقیم متغیر های گشودگی و مردم آمیزی به متغیر سرخوردگی زناشویی از طریق تنظیم شناختی هیجان سازش نیافته معنادار بود (001/0p<). این نتایج نشان می دهد که ویژگی های شخصیتی با توجه به نقش مهم تنظیم شناختی هیجان می توانند تبیین کننده سرخوردگی زناشویی باشند و لزوم توجه به این عوامل در تعامل با یکدیگر ضروری است.
نقش تخطی از بعدیت آزمون در خطاهای همترازسازی مدل های نظریه سؤال پاسخ و کلاسیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۶
7 - 41
حوزههای تخصصی:
شناسایی عواقب تخطی از مفروضه های مدل های اندازه گیری از دغدغه های اصلی در حوزه روانسنجی است، هدف پژوهش حاضر، مطالعه نقش نقض مفروضه تک بعدی بودن در خطای همترازسازی در نظریه کلاسیک و نظریه سؤال پاسخ بود. روش پژوهش آزمایشی و طرح آن طرح عاملی 3×3 بود. جامعه آماری شامل کلیه داوطلبان گروه ریاضی و فیزیک کنکور سراسری سال های 1396 و 1397 بود. گروه نمونه عبارت از 5000 نفر از داوطلبان بود که به شیوه نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. آزمون مورد همترازسازی آزمون ریاضی (55 سؤالی) کنکور سراسری بود که با استفاده از آن سه نوع داده 20 سؤالی با ساختار متفاوت تک بعدی، دو بعدی و سه بعدی تشکیل شد. داده ها با استفاده از سه روش همصدک، نمره واقعی و نمره مشاهده شده همتراز شدند. برای ارزیابی اثرات بعدیت و روش های همترازسازی از آماره های خطای استاندارد همترازسازی، سوگیری و خطای جذر میانگین مربعات استفاده شد و برای تعیین آماره های خطا، نتایج همترازسازی در هر سه مجموعه داده و سه روش همترازسازی در نمونه های مختلف 20 بار تکرار شد. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که تخطی از بعدیت، خطای استاندارد همترازسازی، سوگیری نتایج همترازسازی و میزان خطای جذر میانگین مربعات را افزایش می دهد. سوگیری نتایج همترازسازی در روش های نظریه کلاسیک بیشتر از روش های نظریه سؤال پاسخ است و تأثیر تخطی از بعدیت در خطاهای همترازسازی در مدل های نظریه کلاسیک و نظریه سؤال پاسخ تفاوتی نداشت.
مدل یابی معادلات ساختاری دلزدگی زناشویی در زنان متقاضی طلاق بر اساس طرحواره های ناسازگار اولیه، انتظارات زناشویی و پردازش اطلاعات هیجانی با نقش میانجی خودپنداره جنسی در زنان متقاضی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مدل یابی معادلات ساختاری دلزدگی زناشویی براساس طرحواره های ناسازگار اولیه ، انتظارات زناشویی و پردازش اطلاعات هیجانی با نقش واسطه ای خودپنداره جنسی در زنان متقاضی طلاق شهر شیراز انجام شد. پژوهش حاضر توصیفی همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه زنان متقاضی طلاق مراجعه کننده به دادگاه های خانواده در سال 1402 تشکیل دادند. از بین جامعه آماری تعداد 320 نفر به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه دلزدگی زناشویی پاینز (1996)، پرسشنامه طرحواره یانگ ( 2003)، پرسشنامه انتظارات زناشویی امیدوار و همکاران ( 1389)، پرسشنامه پردازش اطلاعات هیجانی باکر و همکاران (۲۰۰۷) و پرسشنامه خودپنداره جنسی اسنل (1995) بود. داده های جمع آوری شده، با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) تجزیه و تحلیل شد. نتایج حاصل از روابط مستقیم متغیرهای پژوهش نشان داد که بین طرحواره های ناسازگار اولیه، انتظارات زناشویی و پردازش اطلاعات هیجانی با دلزدگی زناشویی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد . هم چنین طرحواره های ناسازگار اولیه، انتظارات زناشویی و پردازش اطلاعات هیجانی علاوه برتاثیر مستقیم ازطریق خودپنداره جنسی با دلزدگی زناشویی اثرغیرمستقیم مثبت ومعناداردارند. بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گیری کرد که خودپنداره جنسی به عنوان یک متغیرمیانجی توانست رابطه بین طرحواره های ناسازگار اولیه، انتظارات زناشویی و پردازش اطلاعات هیجانی را تبیین نماید. شماره ی مقاله: ۳
تاثیر پوشیدن ماسک صورت در دوران همه گیری کووید-19 بر ادراک چهره در کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر پوشیدن ماسک صورت بر ادراک چهره در کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم است. تعداد 18 کودک (13 پسر، 5 دختر) مبتلا به اختلال طیف اتیسم با عملکرد بالا و هوش بهر عادی در بازه سنی 7 تا 12 سال (میانگین سن = 9.917، انحراف معیار = 1.7342) به روش نمونه گیری در دسترس در پژوهش شرکت کردند. شرکت کنندگان در این پژوهش یک تکلیف تشخیص و تمیز چهره که شامل چهره های آشنا و ناآشنا برای کودک بود را انجام دادند. در حین انجام تکلیف، تعداد و مدت زمان تثبیت ها در نواحی موردعلاقه (AOI) توسط دستگاه ردیاب چشمی ثبت شد. درنهایت، برای تجزیه وتحلیل داده های جمع آوری شده، از روش آزمون t وابسته استفاده شد. نتایج نشان داد که هنگام مقایسه چهره های با ماسک صورت آشنا و ناآشنا با یکدیگر و هنگام مقایسه چهره های بدون ماسک صورت آشنا و ناآشنا با یکدیگر، تعداد و مدت زمان تثبیت ها در نواحی موردعلاقه (AOI) با یکدیگر تفاوت معناداری ندارند. همچنین، برای چهره های آشنا و ناآشنا به طور جداگانه، تعداد و مدت زمان تثبیت ها در ناحیه چشم ها تفاوت معناداری با ناحیه ماسک صورت نداشت. الگوی نتایج به دست آمده از مقایسه چهره های با و بدون ماسک صورت آشنا، مشابه الگوی نتایج به دست آمده از مقایسه چهره های با و بدون ماسک صورت ناآشنا بود. درمجموع، یافته ها حاکی از آن است که ماسک صورت تأثیر مشابهی بر الگوی نگاه به چهره های آشنا و ناآشنا می گذارد. همچنین، نحوه نگاه به ناحیه چشم ها تقریباً مشابه با ناحیه ماسک صورت است.
اثربخشی روش تدریس مشارکتی بر خودپنداره تحصیلی و اشتیاق به مدرسه در دانش آموزان ابتدایی شهر خرم آباد
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی روش تدریس مشارکتی بر خودپنداره تحصیلی و اشتیاق به مدرسه در دانش آموزان ابتدایی شهر خرم آباد بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل همراه با مرحله پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان دوره ابتدایی دبستان پسرانه شهدای ماسور ناحیه 2 شهر خرم آباد در سال تحصیلی 1402-140 بودند. در مرحله اول با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 20 نفر انتخاب و سپس به شیوه تصادفی ساده در 1 گروه آزمایش (هر گروه 10 نفر) و یک گروه کنترل (10 نفر) جایگزین شدند. سپس دانش آموزان گروه آزمایش تحت روش تدریس مشارکتی قرار گرفت؛ اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد و در لیست انتظار باقی ماند. از سیاهه خودپنداره تحصیلی دانش آموزان ابتدایی (SSCI) چن و تامپسون (2004) و مقیاس اشتیاق به مدرسه (SESS) وانگ و همکاران (2011) به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار SPSS نسخه 24 در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل واریانس آمیخته و آزمون تعقیبی بن فرونی) انجام پذیرفت. نتایج نشان داد روش تدریس مشارکتی در مرحله پس آزمون و پیگیری نسبت به گروه کنترل اثربخشی معناداری بر بهبود خودپنداره تحصیلی و اشتیاق به مدرسه در دانش آموزان داشته است (0/05>P). بر اساس نتایج پژوهش حاضر، می توان گفت که روش تدریس مشارکتی می تواند به عنوان شیوه ای آموزشی مناسب برای بهبود خودپنداره تحصیلی و اشتیاق به مدرسه دانش آموزان به کاربرده شوند.
مقایسه سبکهای فرزندپروری والدین، خود کنترلی و گرایش به رفتارهای پر خطر در نوجوانان بزهکار کانون اصاح و تربیت نوجوانان غیر بزهکار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۹۴
173-201
حوزههای تخصصی:
مقدمه: دوره نوجوانی می تواند زمینه ساز مشکلاتی نظیر پرخاشگری و انجام رفتارهای پرخطر باشد. این مسائل در بزهکاری و به تبع آن نگهداری نوجوانان در کانون اصلاح و تربیت مؤثر است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه سبکهای فرزندپروری، خودکنترلی و شیوع رفتارهای پرخطر در نوجوانان غیربزهکار و بزهکار انجام شد. روش: پژوهش فوق کمی، کاربردی و از نوع علی- مقایسه ای است. جامعه آماری شامل 100 نوجوان بزهکار کانون اصلاح و تربیت و 100 نوجوان دانش آموز غیربزهکار در مقاطع متوسطه استان اصفهان در سال 1401-1402 بوده که از هر گروه 30 نفر به طور تصادفی انتخاب شدند. ابزارها شامل پرسشنامه های سبک فرزندپروری بامریند (1972)، خودکنترلی تانجنی (2004)، مقیاس خطرپذیری نوجوانان (1390) است و تحلیل آماری به وسیله نرم افزار SPSS23 و تحلیل واریانس چندمتغیری انجام شده است. یافته ها: دو گروه نوجوانان بزهکار و غیربزهکار در سبکهای فرزندپروری سهل انگارانه و مستبدانه والدین تفاوت معناداری داشتند. دو گروه در خودکنترلی، مقیاسهای خودنظم دهی، کنشهای تکانشی، عادات سالم و اخلاق کاری تفاوت معناداری داشتند و نوجوانان غیربزهکار خودکنترلی بالاتری نشان دادند. رفتارهای پرخطر در پنج مقیاس گرایش به مواد مخدر، الکل، سیگار، رفتار خشونت آمیز و رانندگی خطرناک بین دو گروه تفاوت معناداری داشت و نوجوانان بزهکار گرایش بیشتری به این رفتارها داشتند. بحث: بر اساس مطالعه حاضر سبک فرزندپروری سهل گرایانه و استبدادی، خودکنترلی پایین و گرایش به رفتارهای پرخطر عواملی هستند که موجب بزهکاری نوجوانان بوده و لزوم آموزش والدین در حوزه فرزندپروری و افزایش خودکنترلی نوجوانان را نشان می دهد.
ادراک بیماری در افراد مبتلا به بیماریهای مزمن: فراترکیب کیفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بیماری مزمن تأثیرات طولانیمدتی در زندگی فرد دارد. در طول این مسیر، ادراک فرد از بیماری بهطور مستقیم بر رفتار بیماری و نتایج سلامتی وی اثرگذار است. در این راستا، توجه به این مفهوم و پرداختن به آن از اهمیت ویژهای برخوردار است و هدف از مطالعه حاضر، بررسی ادراک بیماری در افراد مبتلابه بیماریهای مزمن بود. مواد و روشها: مطالعات کیفی منتشرشده درزمینه ادراک بیماری در سالهای 2019 تا 2024 از پایگاههای خارجی Google Scholar، Pubmed، Sciencedirect و پایگاههای داخلی Sid، Noormags، Elmnet و Magiran جمعآوری و بررسی شدند. با مرور متن کامل مقالهها، مواردی که باهدف پژوهش سازگار بود، انتخاب شدند. پس از بررسی عنوان، چکیده، متن و حذف مطالعات تکراری، 29 مطالعه تمام متن به زبان انگلیسی (19 مقاله) و فارسی (10 مقاله) انتخاب شدند و با رویکرد تفسیری مورد تحلیل و مقایسه نهایی قرار گرفتند. یافتهها: در میان مطالعات منتخب دو مقوله 1- ادراک بیماری و عوامل فردی اثرگذار و 2- ادراک بیماری و عوامل فرهنگی-اجتماعی اثرگذار استخراج گردید. مقوله اول، یعنی ادراک بیماری و عوامل فردی اثرگذار، شامل رویارویی باتجربه هیجانات، نیازهای بیمار، کنترلپذیری و پیامدهای بیماری، اثر بیماری بر کیفیت زندگی، باورهای مربوط به علل بیماری، باورهای معنوی مرتبط با بیماری، دوراهیهای اعلام یا پنهان کردن بیماری و عواقب آن، بیماری فرصتی برای رشد، دانش محدود در خصوص بیماری و پیامدهای آن، دیدگاههای مثبت و منفی نسبت به درمان و مکانیسمهای دفاعی در رویارویی با بیماری بود. مقوله دوم، یعنی ادراک بیماری و عوامل فرهنگی- اجتماعی اثرگذار شامل هویت (جنسی، دینی، ملی، فرهنگی و...) در رویارویی با بیماری بود. نتیجهگیری: ادراک بیماری عاملی اثرگذار در تشخیص، پیگیری و تعهد درمانی بیماران است و عوامل فردی و فرهنگی-اجتماعی پیشبرنده نوع نگاه افراد به خود، بیماری، سابقه خانوادگی و هویت است
رابطه صمیمیت و رضایت زناشویی با بخشودگی زناشویی زوجین شهر کرمانشاه
حوزههای تخصصی:
رابطه زناشویی، زیربنای روابط خانوادگی و تربیت نسل های آینده است و به عنوان اساسی ترین رابطه انسانی تلقی می شود، استحکام و بهبود آن همواره از اهمیت و توجه والایی برخوردار است؛ بنابراین هدف از انجام پژوهش حاضر رابطه صمیمیت و رضایت زناشویی با بخشودگی زناشویی زوجین شهر کرمانشاه بود. پژوهش حاضر توصیفی، از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر کرمانشاه در سال 1401-1400 بود. نمونه موردنظر در پژوهش حاضر مطابق با فرمول کوکران 269 نفر با روش نمونه گیری در دسترس از مراکز مشاوره انتخاب شدند و به پرسشنامه های صمیمیت، رضایت زناشویی و بخشودگی زناشویی پاسخ دادند. نتایج به دست آمده با استفاده از رگرسیون چند متغیره و ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین صمیمیت و رضایت زناشویی با بخشودگی زناشویی همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. با توجه به یافته های پژوهش، می توان گفت هرچقدر میزان صمیمیت و رضایت زناشویی بالاتر باشد میزان بخشودگی زناشویی زوجین نیز بالاتر خواهد بود. بنابراین با توجه به اهمیت و نقش صمیمیت زناشویی و رضایت زناشویی در زندگی زناشویی می توان بخشودگی زناشویی را تبیین نمود.
مدل یابی تاب آوری تحصیلی مبتنی بر شفقت به خود و خودگویی مثبت با توجه به نقش میانجی بهزیستی تحصیلی در دانش آموزان دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ پاییز (آذر) ۱۴۰۳ شماره ۱۴۱
۲۵۰-۲۳۳
حوزههای تخصصی:
زمینه: شفقت به خود و خودگویی مثبت دو عامل مهم در ویژگی های شناختی هستند که می توانند در عملکرد تحصیلی همچون تاب آوری تحصیلی نقش تعیین کننده داشته باشند، اما طبق پیشنه بررسی شده، در تحقیقات گذشته کمتر مورد مطالعه قرار گرفته است. بر این اساس بررسی رابطه شفقت به خود و خودگویی مثبت با بهزیستی تحصیلی و تاب آوری تحصیلی یک خلاء پژوهشی می باشد. هدف: این پژوهش با هدف مدل یابی تاب آوری تحصیلی بر اساس شفقت به خود و خودگویی مثبت با توجه به نقش میانجی بهزیستی تحصیلی در بین دانش آموزان متوسطه دوم شهر کرمان انجام شد. روش: پژوهش حاضر توصیفی، از نوع همبستگی و معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر متوسطه دوم شهر کرمان به تعداد 8200 نفر در سال تحصیلی 1402-1401 است. که طبق جدول مورگان 384 نفر روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای (به نسبت جنسیت دانش آموزان) به عنوان نمونه انتخاب شده اند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های شفقت به خود تف و همکاران (2003)، خودگویی برین تاپت و همکاران (2013)، بهزیستی تحصیلی تومینین- سوینی و همکاران (2017) و پرسشنامه تاب آوری کونور و دیویدسون (2003) استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با آماره های توصیفی و استنباطی مدل یابی معادلات ساختاری با نرم افزارهای Spss25 و Amos24 انجام گرفت. یافته ها: یافته ها حاکی از برازش مدل تاب آوری تحصیلی مبتنی بر شفقت به خود و خودگویی مثبت با توجه به نقش میانجی بهزیستی تحصیلی دانش آموزان متوسطه دوم استان کرمان می باشد (001/0 >p). بطوری که شفقت به خود و خودگویی مثبت از طریق نقش میانجی بهزیستی تحصیلی 67/0 درصد از واریانس تاب آوری را تبیین می کنند (001/0 >p). نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش، از جمله روش های ارتقاء تاب آوری تحصیلی و بهبود بهزیستی تحصیلی دانش آموزان، تقویت شفقت به خود و خودگویی مثبت می باشد.
مقایسه اثربخشی درمان مواجهه سازی و اجتناب از پاسخ با شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر احساس گناه در افراد مبتلا به اختلال وسواسی-بی اختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
39 - 54
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان مواجهه سازی و اجتناب از پاسخ با شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر احساس گناه بود. روش این پژوهش نیمه آزمایشی با دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل بود که از طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه استفاده شد. 45 نفر از افراد مبتلا به اختلال وسواسی-بی اختیاری مراجعه کننده به مراکز خدمات مشاوره و روان درمانی شهر تهران در سال 1402 به صورت هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه ، هر گروه 15 نفر، گمارده شدند. ابزارهای مقیاس وسواسی-بی اختیاری یل-براون گودمن و پرسشنامه احساس گناه بود که در سه مرحله استفاده شد؛ در ابتدا از شرکت کنندگان پیش آزمون به عمل آمد. سپس، گروه های آزمایش تحت 10 جلسه 90 دقیقه ای درمان مواجهه سازی و 8 جلسه 90 دقیقه ای شناخت درمانی اجرا شد. پس آزمون پس از مداخله و مرحله پیگیری اجرا گردید. تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر برای داده ها استفاده شد. یافته ها نشان داد که هر دو روش درمانی، احساس گناه را کاهش داد و درمان مواجهه سازی و اجتناب از پاسخ تأثیر موثرتری نسبت به شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی داشت.
مقایسه اثربخشی طرح واره درمانی و درمان پذیرش و تعهد بر بهبود راهبردهای تنظیم هیجان بیماران افسرده مبتلا به سوگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
65 - 76
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی طرح واره درمانی و درمان پذیرش و تعهد بر بهبود راهبرد های تنظیم هیجان بیماران افسرده مبتلا به سوگ بود. روش: پژوهش حاضر یک پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون–پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل بیماران افسرده دارای تجربه سوگ مراجعه کننده به مرکز درمانی و توان بخشی توس شهر مشهد در سال ۱۴۰۲ بودند که پس از غربالگری و تشخیص اولیه، تعداد 45 نفر به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 15 نفره شامل دو آزمایش و یک گروه کنترل گمارده شدند. جهت جمع آوری داده ها با پرسشنامه تنظیم هیجانی(ERQ)بود. گروه آزمایشی اول، طرح واره درمانی(8 جلسه 90 دقیقه ای) و گروه آزمایشی دوم درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (8 جلسه 90 دقیقه ای) را به صورت یک جلسه در هفته دریافت کردند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی بن فرونی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد در هر دو گروه آزمایش میانگین های ارزیابی مجدد شناختی(001/0>P 26/206F= مجذور اتا=98/0) و در فرونشانی (001/0>P 28/116F= مجذور اتا=97/0) از پیش آزمون به پس آزمون و به پیگیری افزایش یافته است و این تأثیر در گروه درمان پذیرش و تعهد بیشتر بوده است. نتیجه گیری: به طورکلی نتایج حاکی از آن بود که هر دو این رویکردهای درمانی می تواند بر بهبود راهبردهای تنظیم هیجان بیماران مؤثر باشد و نقش مؤثری در درمان افسردگی بعد از سوگ داشته باشد