فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۰۱ تا ۱٬۵۲۰ مورد از کل ۳۶٬۲۵۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
کنجکاوی از جانب اکثریت عمده روانشناسان و اندیشمندان به عنوان مؤلفه ارزشمندی در انگیزش و یادگیری شناخته شده است. طراحان آموزشی و مربیان می توانند با ایجاد کنجکاوی در دانش آموزان، تمایل به یادگیری را در آنان برانگیزانند. در این تحقیق، تأثیر طراحی آموزشی مبتنی بر راهبردهای تقویت کنجکاوی در یادگیری دانش آموزان دختر و پسر مقطع ابتدایی موردبررسی قرارگرفته است. با استفاده از نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای، دو کلاس دخترانه و دو کلاس پسرانه پنجم دبستان انتخاب و هر کلاس به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شد. تعداد کل آزمودنی ها را 43 دختر و 43 پسر تشکیل دادند. در گروه آزمایش، معلمان بر اساس طرح درس مبتنی بر راهبردهای تقویت کنجکاوی آموزش دادند و در گروه کنترل، معلمان بر اساس روال معمول خود تدریس نمودند. پیش از ارائه آموزش نیز همه گروه ها پرسشنامه کنجکاوی (MCI) را تکمیل نمودند. تحلیل نتایج به دست آمده نشانگر اثربخشی معنی دار طراحی آموزشی مبتنی بر کنجکاوی است. همچنین نتایج به دست آمده حاکی از آن است که تفاوت معنی داری بین نمرات به دست آمده دختران و پسران وجود دارد.
مقایسه اثربخشی زوج درمانی یکپارچه نگر و زوج درمانی هیجان مدار بر علائم افسردگی و استرس پس از سانحه ناشی از روابط فرازناشویی در زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: خانواده درمانگران و مشاوران ازدواج هر ساله با زوجین متعددی روبرو هستند که مشکل آنها خیانت است. در این پژوهش به بررسی مقایسه دو روش زوج درمانی برای بهبود روابط زوجین پس از افشای خیانت پرداخته شد.
روش: روش پژوهش حاضر، شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون همراه با پیگیری با استفاده از دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل بود. جامعه ی تحقیق شامل کلیه ی زوجین درگیر با مسأله خیانت زناشویی همسر (مرد) مراجعه کننده به کلینیک های تخصصی مشاوره و روان شناختی شهر اصفهان در سال 1390 بوده است. از این جامعه 45 زوج به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به شیوه ی جایگزینی تصادفی در سه گروه زوج درمانی یکپارچه نگر (15 زوج)، زوج درمانی هیجان مدار (16 زوج) و گواه (14 زوج) گماشته شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه ی افسردگی بک و پرسشنامه استرس پس از سانحه استفاده شد. گروه زوج درمانی یکپارچه نگر و زوج درمانی هیجان مدار هر کدام 8 جلسه زوج درمانی یک ساعته و هفته ای یکبار دریافت کردند و گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس چند متغییری و آزمون تعقیبی T توکی استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که بین زوجین گروه های آزمایش و کنترل در متغیرهای وابسته (افسردگی و علائم استرس پس از سانحه) تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که دو رویکرد زوج درمانی یکپارچه نگر و زوج درمانی هیجان مدار در کاهش افسردگی و علائم استرس پس از سانحه، هم در کوتاه مدت و هم در بلند مدت اثر تقریباً یکسانی دارند.
نتیجه گیری: یافته های پژوهش در کل بیانگر آن است که زوج درمانی یکپارچه نگر و زوج درمانی هیجان مدار می تواند مشکلات روان شناختی ناشی از ضربه ی خیانت همسر را کاهش دهد و استفاده از این دو رویکرد برای کار با زوجین درگیر با خیانت زناشویی توصیه می شود.
بررسی نقش سبک های دلبستگی، هوش هیجانی و استرس شغلی بر رضایت شغلی دبیران مقطع متوسطه شهر مشهد در سال تحصیلی 90-1389(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش سبک های دلبستگی، هوش هیجانی و استرس شغلی بر رضایت شغلی معلمان بود. جامعه پژوهشی کلیه دبیران مقطع متوسطه نواحی هفت گانه مشهد بود که در سال تحصیلی 90-1389 مشغول به کار بودند. نمونه آماری شامل 300 دبیر (150 زن و 150 مرد) بود که با روش نمونه گیری چندمرحله ای خوشه ای انتخاب شدند. گردآوری داده ها به کمک پرسش نامه های سبک دلبستگی بزرگسالان (RAAS)، هوش هیجانی شرینگ، استرس شغلی کریاکوساتکلیف و رضایت شغلی بری فیلدورث انجام شد و به کمک روش های آماری همبستگی، تحلیل رگرسیون گام به گام، تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نقش راهبردهای شناختی و فراشناختی در انگیزه پیشرفت فراگیران نظام آموزشی مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات
حوزههای تخصصی:
این مقاله براساس پژوهشی که به منظور بررسی نقش راهبردهای شناختی و فراشناختی در انگیزه پیشرفت فراگیران نظام آموزشی مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات از دیدگاه متخصصان انجام گرفته، تدوین شده است. روش تحقیق توصیفی و از نوع پیمایشی است. از تعداد 70 نفر متخصصان (برنامه ریزی درسی، فناوری آموزشی، آموزش الکترونیکی) دانشگاههای تهران (شهید بهشتی، علامه طباطبایی، تربیت مدرس، تربیت معلم، دانشگاه تهران، دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات تهران) 58 نفر به شیوه نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته است با 46 گویه و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ 85/0 محاسبه گردید. داده های جمع آوری شده از طریق نرم افزار SPSS مورد بررسی قرار گرفت. برای پاسخگویی به سؤالات پژوهش از آمار توصیفی و آزمون خی دو، آزمون آنالیز واریانس (F فیشر)، آزمون دانکن و t دو نمونه ای استفاده شد. یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که از بین راهبردهای شناختی راهبرد تکرار و مرور و بسط و گسترش معنایی و سازماندهی هر کدام به ترتیب دارای نقش خیلی زیاد، خیلی زیاد و زیاد هستند و راهبرد بسط و گسترش معنایی بیشترین نقش را در انگیزه پیشرفت فراگیران دارد. و از بین راهبردهای فراشناختی، راهبردبرنامه ریزی، کنترل و نظارت و نظم دهی هر کدام به ترتیب دارای نقش زیاد، خیلی زیاد و زیاد هستند که راهبرد کنترل و نظارت بیشترین نقش را در انگیزه پیشرفت فراگیران دارند و تفاوت معناداری بین نقش های راهبردهای شناختی و فراشناختی وجود ندارد.
مقاله به زبان انگلیسی: بررسی رابطه ی طرح واره های ناسازگار اولیه و رضایت جنسی در زنان شاغل دانشگاه های فردوسی مشهد و شیراز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: انسان در طول تاریخ، به منظور استحکام و بقای نسل، نیازمند برقراری رابطه ی جنسی بوده و سازگاری در روابط جنسی و تناسب و تعادل آن، از ضرورت های خوشبختی و موفقیت در زندگی زناشویی به حساب می آید. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ی پیش بینی رضایت جنسی زنان شاغل در دانشگاه های فردوسی مشهد و شیراز بر اساس طرح واره های ناسازگار اولیه است.
روش کار: جامعه ی آماری این پژوهش پس رویدادی شامل زنان شاغل محیط های دانشگاهی بوده و نمونه ی آماری آن را زنان شاغل در دانشگاه های فردوسی مشهد و شیراز تشکیل دادند. نمونه گیری پژوهش به صورت در دسترس بود. این مطالعه در بازه ی زمانی اردیبهشت تا تیر 1393 انجام گرفت. در مجموع 127 شرکت کننده (28 تا 41 سال) وارد طرح شدند که پس از جمع آوری تعداد پرسش نامه های تکمیل شده، اطلاعات 95 شرکت کننده تحلیل آماری گردید. به منظور جمع آوری داده ها، از پرسش نامه های طرح واره های ناسازگار یانگ و رضایت جنسی لیندابرگ و کرسی استفاده شد. تحلیل آماری با استفاده از روش رگرسیون چندگانه ی مدل گام به گام و نرم افزار SPSS نسخه ی 17 انجام شد.
یافته ها: از بین طرح واره های ناسازگار اولیه، چهار طرح واره ی محرومیت هیجانی، بی اعتمادی، ترک شدن و نقص، به ترتیب از زیاد به کم، دارای سهم معنی دار در پیش بینی متغیر رضایت جنسی زنان بودند (001/0=P).
نتیجه گیری: با توجه به نتایج می توان گفت چهار طرح واره ی محرومیت هیجانی، بی اعتمادی، ترک شدن و نقص در حوزه ی کلی طرح واره های بریدگی و طرد، شکل می گیرند و این حوزه خود می تواند از عوامل زیربنایی تشکیل دهنده ی رضایت جنسی باشد و می توان با مداخله در متغیرهای این حوزه، سطح رضایت جنسی را ارتقا داد.
بررسی ارتباط جهت گیری مذهـبی با اضطراب و افسردگی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اضطراب و افسردگی با توجه به آثار و عواقب آن از جمله مسایل مهم در دانشجویان می باشد. از طرفی التزام عملی به اعتقادات دینی و گرایش به سمت مذهـب به عنوان عامل بازدارنده بسیاری از اختلالات روانی، به ویژه افسردگی و اضطراب، توجه تعداد زیادی از روانشناسان را به خود جلب کرده است. مطالعه حاضر با هدف بررسی رابطه جهت گیری مذهـبی با اضطراب و افسردگی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، طراحی و اجرایی شده است.
مواد و روش ها: مطالعه حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی می باشد که به شکل مقطعی اجرا گردیده است. 715 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان با روش نمونه گیری تصـادفی طبـقه ای وارد مطالعه شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در این مطالعه شامل فرم اطلاعات دموگرافیک، پرسشنامه سنجش استرس، اضطراب وافسردگی DASS-42 و پرسشنامه جهت گیری مذهـبی Alport بود. داده ها پس از جمع آوری با استفاده از نرم افزارآماری SPSS-V18 و روش های آماری آنالیز واریانس یک طرفه و ضریب همبستگی Pearson مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: میانگین نمرات اضطراب وافسردگی دانشجویان دختر بالاتر بود، لیکن در جهت گـیری مذهبی تفاوت معناداری بین دانشجویان دختر و پسر وجود نداشت. بر اساس یافته های مطالعه حاضر بین افسردگی (05/0p< و61/0r=-) و اضطراب (05/0p< و56/0r=-) دانشجویان با جهت گیری مذهـبی ارتباط آماری معناداری وجود داشت.
نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد بین جهت گیری مذهبی با اضطراب و افسردگی دانشجویان ارتباط وجود دارد، لذا ارتقاء باورهای مذهـبی موجب کاهش اضطراب و افسردگی دانشجویان شده و به گونه ای نقشی پیشگیرانه را در ابتلا به اختلالات حوزه روان، در زندگی افراد و بالاخص دانشجویان ایفا می کند.
مقایسه شیوع اختلالات خواب در بیماران مبتلا به سکته قلبی حاد با همراهان سالم آنان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: بیماری های قلبی ـ عروقی یکی از شایع ترین علل مرگ و میر بشر در قرون اخیر بوده است. عوامل متعددی در بروز این بیماری ها نقش دارند که یکی از این عوامل اختلالات خواب می باشد. این اختلالات در جامعه بسیار شایع هستند. هدف از این مطالعه مقایسه شیوع اختلالات خواب در بیماران مبتلا به سکته قلبی حاد با همراهان سالم آنان است.
مواد و روش ها: این مطالعه یک پژوهش تحلیلی به صورت مورد- شاهدی است که روی 65 نفر بیمار مبتلا به سکته قلبی حاد بستری در بیمارستان امام سجاد (ع) یاسوج به عنوان گروه مورد و 65 نفر از همراهان سالم آنان به عنوان گروه شاهد در سال 1384 انجام گرفت. نمونه ها به روش نمونه گیری آسان انتخاب شدند. داده ها با استفاده از دو پرسشنامه اختلالات خواب آلودگی و پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری گردید. داده های جمع آوری شده به وسیله نرم افزار SPSS و آزمون های آماری مجذور کای، تی و تحلیل واریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: از موارد دیس سومینا، زمان بیدار شدن صبحگاهی، طول مدت خواب شبانه، اشکال در به خواب رفتن، انقطاع خواب و سندرم پاهای بی قرار در گروه مورد به طور معنی داری بیش از گروه شاهد مشاهده شد. از نظر زمان به خواب رفتن شبانه و خوابیدن در طول روز بین دو گروه تفاوتی مشاهده نشد. در بین اختلالات پاراسومینا، شیوع فلج خواب، کابوس شبانه و راه رفتن در خواب در گروه مورد به طور معنی داری بیش از گروه شاهد بود، ولی از نظر دندان قروچه و صحبت کردن در خواب بین دو گروه اختلاف معنی داری مشاهده نشد.
نتیجه گیری: اختلالات خواب در افراد با سکته حاد قلبی بیشتر از افراد سالم دیده می شود و می تواند به عنوان یک عامل خطر در بروز سکته های قلبی در نظر گرفته شود.
" رابطه بین سرزندگی و ویژگی های جمعیت شناختی با شادکامی در مردم شهر اصفهان "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شادمانی و نشاط از مهمترین نیازهای روانی بشر، به دلیل تاثیرات عمده بر زندگی شخص، همیشه ذهن انسان را به خود مشغول کرده است. با وجود این، پژوهش های روانشناختی انجام شده درباره شادی چندان زیاد نیست، در حالیکه پژوهش های انجام شده درباره احساسات منفی، نسبتاً فراوان است. هدف از این پژوهش، بررسی رابطه بین سرزندگی و ویژگی های جمعیت شناختی با شادکامی در مردم شهر اصفهان بود. بدین منظور، در قالب طرح پژوهشی از نوع همبستگی،160 نفر (80 مرد و 80 زن) از مردم شهر اصفهان، با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه شادکامی آکسفورد (82/0 )، مقیاس سرزندگی (79/0 ) و پرسشنامه ویژگی های جمعیت شناختی (شامل سن، جنس، وضعیت تاهل، تحصیلات، معدل، وضعیت اقتصادی، تعداد اعضاء خانواده و میزان درآمد) پاسخ دادند. تحلیل داده ها، با استفاده از آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون و تحلیل کواریانس انجام شد. یافته های این پژوهش نشان داد که بین شادکامی و سرزندگی، ارتباط مثبت و معنی دار (01/0P<) و بین شادکامی و تعداد اعضاء خانواده، ارتباط منفی و معنی دار وجود دارد (01/0P<) و بین میزان شادکامی زنان و مردان و افراد مجرد و متاهل، تفاوت معنی داری وجود ندارد. لذا نتیجه گرفته شد که هر چه میزان سرزندگی افراد، بیشتر و تعداد اعضای خانواده آنها کمتر باشد، شادکامی بیشتری را تجربه خواهند کرد.
بررسی رابطه کلاس ها ی آموزش پیش از ازدواج و استحکام خانواده از دیدگاه زوجین در شهر بوشهر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین و کاربردی ترین روش های افزایش آگاهی های عمومی در خصوص مسایل اجتمایی توجه به آموزش های عمومی در قالب کارگاه هایی است که می توان تغییرات اجتماعی برانامه ریزی شده ای نظیر کنترل جمعیت، آموزش مهارت های زندگی، اموزش مهارت های ارتباطی و رشد نگرش ها و... را توسط متخصصان به عموم مردم آموزش داد. برپایی کارگاه های پی از ازدواج نیز روشی است که در این راستا برنامه ریزی شده است. اما این که در این کارگاه ها به چه چیز پرداخته می شود و تا چه حد توانسته در استحکام خانواده موثر باشد مسأله ای است که لازم است مرتبا پژوهش شود و نتایج آن در اختیار متخصصان برنامه ریزی قرار گیرد. پژوهش حاضر نیز با همین هدف انجام شده و 4 متغیر آگاهی از مسایل جنسی، آگاهی از مهارتهای زندگی، آگاهی از مسایل روان شناختی و مهارتهای ارتباطی و آگاهی از مسایل اجتماعی مورد آزمون قرار گرفته و با توجه به میزان همبستگی و تحلیل رگرسیون مشخص شد که آموزش این متغیرها از نظر شرکت کنندگان در کلاس ها ی فوق در استحکام خانواده می تواند تاثیر گذار باشد. اما نتایج آمار توصیفی نشان داد که در این کلاس ها به آموزش این متغیرها توجه لازم نشده است.
بررسی رابطه ویژگی های شخصیتی و مؤلفه های عشق با رضایت زناشویی در کارکنان متأهل اداره های دولتی شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ویژگی های شخصیتی (روان رنجور خویی، برونگرایی، بازبودن نسبت به تجربه، توافق پذیری و وجدانی بودن) و مولفه های عشق (صمیمیت، هوس و تعهد) با رضایت زناشویی در کارکنان متاهل اداره های دولتی شهر اهواز اجرا شد. نمونه پژوهش 403 نفر بود که به شیوه نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه شخصیتی نئو، پرسشنامه عشق اشترنبرگ و پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ بود. نتایج نشان داد که: 1- بین روان رنجور خویی (از ویژگی های شخصیتی) و رضایت زناشویی رابطه منفی وجود دارد 2- بین ویژگی های شخصیتی (برونگرایی، باز بودن نسبت به تجربه، توافق پذیری و وجدانی بودن) و رضایت زناشویی رابطه مثبت وجود دارد. 3- ویژگی های شخصیتی (روان رنجور خویی، برونگرایی و باز بودن نسبت به تجربه رضایت زناشویی را پیش بینی می نمایند. 4- مولفه های عشق (صمیمیت) رضایت زناشویی را پیش بینی می نماید.
بررسی ارتباط سبک فرزندپروری ادراک شده، راه های دانستن و مباحثه طلبی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تقریباً در همه روابط بین فردی در متن زندگی اجتماعی می توان ردپایی از مباحثه یافت. با توجه به نقش سازنده ای که خصیصه مباحثه طلبی در زندگی فردی و اجتماعی افراد ایفا می کند، این نکته حائز اهمیت به نظر می رسد، عواملی که موجب رشد و بازداری این ویژگی می شوند مورد شناسایی قرار گیرند. پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط سبک فـرزنـدپـروری ادراک شـده، راه هـای دانستن و مباحثه طلبی دانشجویان در نمونه ای متشکل از 401 آزمودنی دختر و پسر صورت گرفت. آزمودنی ها به مقیاس های مباحثه طلبی، نگرش به یادگیری و تفکر و پرسشنامه سبک های فرزندپروری پاسخ دادند.
یافته های پژوهش نشان دادند، فرزندان والدین مقتدر در مقایسه با والدین مستبد گرایش بیشتری به مباحثه طلبی و دانستن مجزا دارند. نتایج پژوهش هم چنین تفاوت معنادار افراد دو جنس را در متغیر راه های دانستن نشان می دهد؛ مطابق این یافته پسران در مقایسه با دختران میانگین بالاتری در دانستن مجزا دارند، این در حالیست که بین جنس افراد و مباحثه طلبی ارتباطی یافت نشد. مطابق یافته های فوق سبک فرزندپروری والدین و راه های دانستن هر دو در تعیین میزان مباحثه طلبی فرزندان تاثیرگذار می-باشد.
بررسی عوامل مؤثر بر افزایش انگیزه شغلی معلمان مدارس راهنمایی دخترانه شهر اصفهان از دیدگاه دانشجو معلمان، معلمان و مدیران
حوزههای تخصصی:
رابطه ی الگوهای ارتباطی خانواده با تاب آوری در دانشجویان دانشگاه شیراز
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه الگوهای ارتباطی والدین (گفت و شنود و همنوایی) با تاب آوری دانشجویان است. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. بدین منظور200 نفر از دانشجویان سال اول که در مقطع کارشناسی در دانشگاه شیراز مشغول تحصیل بودند، به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای به کار رفته شامل مقیاس تاب آوری بزرگسالان (فریبرگ و همکاران،2003) و مقیاس تجدیدنظر شده الگوهای ارتباطی خانواده (ریچی و فیتز پاتریک،1994) بود، که برای بررسی پایایی این ابزارها ازآلفای کرونباخ و برای بررسی روایی از روش تحلیل عامل استفاده شد که هر دو پرسشنامه پایایی و روایی خوبی را نشان می داد. برای بررسی اینکه آیا انواع الگوهای ارتباطی خانواده قدرت پیش بینی کننده تاب آوری را دارا هستند، از تحلیل رگرسیون و برای بررسی تفاوت میان انواع اشکال خانواده از منظر تاب آوری از تحلیل واریانس استفاده شد. نتایج تحلیل آماری یافته ها از طریق تحلیل واریانس و رگرسیون چند متغیری نشان داد که، اولاً بعد گفت و شنود پیش بینی کننده مثبت تاب آوری است (001/0)، اما بعد همنوایی پیش بینی کننده منفی تاب آوری است (005/0) و بین انواع الگوهای ارتباطی یعنی خانواده های کثرت گرا و توافق کننده و خانواده های بی قید و محدود کننده تفاوت معنادار (001/0) از لحاظ میزان تاب آوری وجود دارد.
تصویر بدن در دیدگاه ها و مکاتب روانشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصاویر تبلیغ شده از بدن های ایده آل مردانه و زنانه در طی فرایند جامعه پذیری توسط افراد جامعه درونی می گردد و آنان را به تلاش وامی دارد، اما ناتوانی بخش قابل توجهی از مردان و زنان در دستیابی به بدن ایده آل تجویز شده منجر به افزایش شدید نارضایتی از بدن و در نتیجه ابتلای آنان به انواع بیماری ها، آسیب های جسمی – روانی و اجتماعی گردیده است.از دیدگاه بسیاری از پژوهشگران تصویر بدن یک سازه چند بعدی شامل مؤلفه های شناختی، رفتاری و عاطفی است. به این معنا که تصویر بدن نه تنها از ارزیابی های عاطفی افراد درباره بدنشان را در برمی گیرد بلکه ارزشی که آن ها برای ابعاد مختلف بدنشان تامل شده و سرمایه گذاری رفتاری که به منظور حفظ این ابعاد انجام می دهند را نیز شامل می شود. پژوهشگران معتقدند تصویر بدن به عنوان یک سازه چند وجهی به میزان رضایت از خود جسمانی فعلی فرد ( اندازه، شکل، ظاهر) اشاره دارد. تصویر بدن به عنوان تعامل بین مؤلفه های ادراکی یا ارزیابی شناختی اندازه بدن، و مؤلفه های وضعی، به عنوان پاسخ پیچیده رفتاری- شناختی-عاطفی به این ارزیابی تعریف می شود.مانند سایر مؤلفه های مطرح شده در علم روان شناسی، تصویر بدنی هم به عنوان یکی از خرده مقیاس های مهم تشکیل دهنده خود مورد توجه نظریه پردازان مختلف قرار گرفته است و هر یک بر اساس رویکرد علمی شان، سعی در توضیح و توجیه این مولفه مهم روان شناختی نموده اند.از این رو در مقاله حاضر ضمن بیان ضرورت و اهمیت توجه به سازه تصویر بدنی به ارایه بررسی های توصیفی در دیدگاه های روان تحلیل گری، شناختی – رفتاری ، اجتماعی- فرهنگی و همچنین نظریات روان شناسان مطرح این حیطه پرداخته شده است.
تحول شناختی کودکان ناشنوا بر اساس نظریه ذهن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مطالعه رشد نظریه ذهن در کودکان ناشنوا و بررسی تاثیر روش ارتباطی بر این رشد انجام شد. علاوه بر آن، تاثیر استفاده از ابزار کمتر کلامی بر عملکرد کودکان ناشنوا در تکالیف باور کاذب مورد بررسی قرار گرفت. روش: با ترتیب دادن یک طرح پژوهشی تحولی از نوع مقطعی و همچنین یک طرح پژوهشی علّی مقایسه ای و با انتخاب 200 کودک در سه گروه ناشنوای دارای والدین شنوا، ناشنوای دارای والدین ناشنوا و شنوا که 18-3 سال سن داشتند، به بررسی رشد نظریه ذهن پرداخته شد. از تکالیف باور کاذب رایج (کلامی) و تکلیف تغییر مکان (کمتر کلامی) برای ارزیابی توانایی آزمودنیها در نظریه ذهن استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان دادند که کودکان ناشنوای نسل اول؛ یعنی آنهایی که دارای والدین شنوا هستند، در مقایسه با کودکان شنوا تاخیر شدیدی در رسیدن به نظریه ذهن دارند، اما تاخیرکودکان ناشنوای نسل دوم؛ یعنی ناشنوایانی که دارای والدین ناشنوا هستند و زبان اشاره را به صورت طبیعی از والدین خود فرا گرفته اند، در رسیدن به نظریه ذهن از تاخیر کودکان ناشنوای دارای والدین شنوا به مراتب کمتر است. کودکان ناشنوای دارای والدین ناشنوا، بر خلاف کودکان ناشنوای دارای والدین شنوا، با افزایش سن تاخیر در نظریه ذهن را به صورت کامل جبران می کردند. سن میانگین رسیدن به نظریه ذهن در کودکان ناشنوای دارای والدین شنوا، کودکان ناشنوای دارای والدین ناشنوا و کودکان شنوا، به ترتیب 7;6, 11;0 و 4;6 (سال؛ ماه) بود. همچنین کمتر کلامی بودن تکلیف باور کاذب نیز تاثیر معنی داری بر پاسخهای کودکان، اعم از شنوا و ناشنوا نداشت. نتیجه گیری: پژوهش حاضر نشان داد ناشنوایی، تاخیری جدی در رشد نظریه ذهن ایجاد می کند، عدم فراگیری زبان اشاره در سن طبیعی زبان آموزی، می تواند به وجود آورنده این نقص باشد. زبان اشاره با فراهم کردن امکان تعامل کودک با والدینش، شناخت وی را از حالات ذهنی و بازنمایی ذهنی که از پیش نیازهای نظریه سازی ذهنی هستند، امکان پذیر می سازد.
تأثیر آموزش سبک زندگی اسلام محور با تأکید بر نظام خانواده بر صمیمیت زوجین اراک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین میزان اثر بخشی آموزش سبک زندگی اسلام محور با تأکید بر نظام خانواده بر صمیمیت زوجین(زنان و مردان) اراک بود. روش این پژوهش تجربی با استفاده از پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه والدین دانش آموزان دختر مقطع ابتدایی در شهر اراک بودند. نمونه این پژوهش 30 زوج از والدین دانش آموزان دبستان دخترانه شهر اراک بودند که به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 زوج) و کنترل (15 زوج) جایگزین شدند. ابزار اندازه گیری پرسشنامه صمیمیت زوجین بود. متغیر مستقل آموزش سبک زندگی اسلام محور با تأکید بر نظام خانواده بود که در هفت جلسه به گروه آزمایش آموزش داده شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های t اختلافی دو نمونه مستقل و با استفاده از نرم افزار آماری16 SPSS. انجام شد. نتایج آزمون t نمرات اختلافی دو نمونه مستقل نشان داد که تفاوت معناداری بین میانگین نمره اختلافی کلی صمیمیت و ابعاد صمیمیت (عاطفی، جسمی، تفریحی- اجتماعی، ارتباطی، معنوی، روان شناختی، جنسی و صمیمیت کلی) در گروه آزمون نسبت به گروه کنترل وجود دارد (005/0P<)، اما تفاوت معناداری بین میانگین نمره اختلافی صمیمیت در بعد صمیمیت عقلانی در گروه آزمون و کنترل یافت نشد (05/0P>). با توجه به اثر بخشی این رویکرد پیشنهاد می شود از این روش در مراکز مشاوره خانواده و ازدواج استفاده شود.