با وارد شدن جریان نوین اطلاعاتی به عرصه دیپلماسی و رشد استفاده از ابزارها و فناوری های
نوین ارتباطی ، شیوه ای جدید از دیپلماسی ، موسوم به دیپلماسی رسانه ای ظهور یافته است. بدون
ابزار رسانه ای و ارتباطی مؤثر برای اقناو افکار عمومی ، هی کشوری نمی تواند در صح نه
بین المللی ، منافع و اهداف ملّی اش را دنبال کند. در این زمینه، رسانه ملّی به عنوان رسانه رسمی
نظام سیاسی ایران دارای جایگاه خاص و مسئولیتی ویژه ای است. بر این اساس، مقاله حاضر که
پژوهشی توصیفی تحلیلی است و از روش تحلیل ثانویه بهره می برد، با تعاریف دیپلماسی ،
دیپلماسی عمومی، دیپلماسی رسانه ای و معرفی و ذکر مصادیقی از شبکه های برون مرزی
صداوسیما همیون العالم و پرس تی وی، به نقش و اثرگذاری این شبکه ها در دیپلماسی رسانه ای
می پردازد.
بر اساس یافته های پژوهش، رسانه ملّی و به طور خاص، شبکه های برون مرزی در موضوعات
حساس بین المللی و داخلی همیون انژری هسته ای ، بحران گروگا ن گیری ملوانان انگلیسی و
" یکی از مهمترین ویژگیهای جهان امروز، افزایش دایم سطح وابستگی و هویتی است، که باید آن را حاصل یک فرایند دو سویه دانست: از یک سو جهانی شدن، که به خصوص در بعد فرهنگی برای از میان بردن فرهنگهای کوچک و پیرامونی تلاش زیادی میکند و از سوی دیگر، مقاومتهای محلی که به صورتهای مختلف در برابر حرکت نخستین مشاهده میشود. در این حال، گونههای زیستی شهرنشینی، روستانشینی و کوچنشینی با قرار گرفتن در این فرایند دو سویه، رابطه انسان را با محیط زندگیاش به سرعت دگرگون میکنند و این رابطه را بیش ازپیش در چارچوبهای سیاسی(به مفهوم روابطی از قدرت) در میآورند.
در مقالهی حاضر، با تکیه بر یک نمونه ایرانی، رابطه دو الگوی معیشتی شهری و عشایری مورد بررسی قرار گرفته، و ضمن روشن کردن بحث در چارچوبی نظری، به پیآمدهای حاصل از این رابطه در سطح محلی پرداخته است. در این خصوص به مشکلاتی توجه شده است که در تبیین هویت ملی و کاربردی شدن برنامههای مرکزی در سطح محلی مربوط میشود. استان لرستان و شهر خرمآباد از این لحاظ موقعیتی آرمانی دارند که با تکیه بر دادههای به دست آمده در آنها، موضوع به بحث گذاشته شده است."
امنیت اجتماعی به عنوان یکی از مهمترین تمهیدات در راستای حفظ حیات گروه های اجتماعی در مقابل قدرت برتر و انحصاریی که نمایندگی آن را دولت به دوش می کشد و همچنین ایجاد زمینه ای برای برخورداری گروه های مختلف اجتماعی از فرصت ها، امکانات و تسهیلات به منظور دستیابی به اهداف کارکردی خویش مطرح شده است. هدف کلی این مقاله بررسی رابطه بین شبکه مشارکت اجتماعی و احساس امنیت اجتماعی شهروندان است. تحقیق به روش پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسشنامه، در بین ساکنان 18 سال و بالاتر شهرستان کاشان، در سال 1391 به انجام رسیده است. در این تحقیق از شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای استفاده شده و حجم نمونه مورد مطالعه 362 نفر است که با توجه به توزیع 400 نمونه ای از پرسشنامه تنها 359 نفر از آن ها حاضر به پاسخگویی شدند که اطلاعات مورد نیاز از آن ها استخراج گردید. مهم ترین نتایج حاصل از آزمون رابطه بین متغیرهای تحقیق نشان داد که؛ شبکه مشارکت شهروندان بر احساس امنیت اجتماعی آن ها تأثیر گذار است، بدین صورت که هرچه میزان مشارکت اجتماعی در سطح رسمی و غیر رسمی در جامعه بیشتر باشد به همان میزان احساس امنیت نیز بیشتر خواهد بود.
در این مقاله، سیمای شش پیامبر الهی در پنج فیلم سینمای ایران بررسی شده است. در بررسی حاضر، از میان آثار سینمای ایران، فیلم هایی انتخاب شده که به طور مشخص یک شخصیت مقدس الهی را دستمایه اصلی خود قرار داده اند؛ به نحوی که در آن ها، امکان تحلیل نحوه پردازش تصویری شخصیت ایشان در ظاهر و نیز در منش و سیره ایشان وجود داشته باشد. این مقاله محتوای کیفی پنج اثر سینمایی از منظر تنزیه گرایی یا تشبیه گرایی در شخصیت پردازی از پیامبران الهی را تحلیل می کند. این آثار عبارت اند از: 1. ]حضرت[ ایوب پیامبر(ع)؛ 2. ]حضرت[ ابراهیم خلیل الله(ع) 3. ]حضرت[ عیسی مسیح(ع) بشیر ]حضرت[ احمد(ص) 4. ملک ]حضرت[ سلیمان نبی(ع) و 5. ]حضرت[ یوسف پیامبر(ع)؛ که در ضمن بررسی این آثار و صحنه های منتخب آن، نحوه تصویرپردازی از شخصیت های مقدس و کیفیت آن تحلیل شده و نتایج حاصل از آن ارائه شده است. بررسی و تحلیل فیلم های منتخب نشان می دهد تصاویر ارائه شده از شخصیت های مقدس، به طور قاطع، تصاویری محترم و با درنظرداشت وجه آسمانی شخصیت آن بزرگان است که متناسب با توانمندی موجود، سعی دارد در تکریم شخصیت های مقدس و پیامبران الهی بکوشد. همچنین در آثاری که فیلمنامه آن بر مبنای منابع متقن و با دقت نظر ساخته شده، تصویرپردازی قریب به واقعی از پیامبران دست داده است.
هویت قومی، یکی از مسائل اساسی در جامعه امروزی است که تحت الشعاع ارزش های گوناگون می باشد. مفهوم طرد اجتماعی نیز خلاف تصور رایج فقط در معنای رانده شدن توسط دیگران و جامعه نیست؛طرد اشکال گوناگونی دارد: بعضی دیده نمی شوند لیکن احساس می گردند، برخی دیگر رؤیت می شوند، اما کسی درمورد آن صحبت نمی کند و بالاخره بعضی شکل های آن کاملاً پنهان بوده و ما حتی وجود آن را حدس نمی زنیم. طرد اجتماعی فراتر از ابعاد مادی و اقتصادی بر دامنه متنوعی از محرومیت های اجتماعی – فرهنگی نیز دلالت دارد. تحقیق حاضر در برگیرنده ماهیت اجتماعی و فرهنگی طرد اجتماعی بوده و به نقش فعال افراد گروه قومی (عاملیت ها) در قضاوت پیرامون هویت قومی شان، تأکید دارد. بنابراین هدف اصلی در این مقاله، هشدار نسبت به از بین رفتن اهمیت هویت قومی به عنوان سرمایه فرهنگی اقوام و تأکید بر ضرورت هماهنگی میان آموزه های عاملان جامعه پذیری (خانواده، رسانه) درمورد قومیت و جلوگیری از ایجاد خطوط تمایزاتی و تبعیض قائل شدن در مورد اقوام است. پژوهش حاضر به صورت پیمایشی، در سال 1393با حجم نمونه 384 نفری در بین قوم سن، جنس و تحصیلات بااحساس طرد اجتماعی بوده است. متغیرهای جامعه پذیری، همبستگی و هنجارهای قومی با متغیرملاک ارتباط معکوس و معنادار می باشد. به علاوه متغیرتبعیض قومی با احساس طرد اجتماعی رابطه مستقیم و معنادار دارد. عرب شهرستان اهواز، انجام پذیرفته است. نتایج تحقیق نشان دهنده ارتباط معنادار