فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۹۰۱ تا ۸٬۹۲۰ مورد از کل ۳۶٬۳۳۵ مورد.
نقش حافظه جمعی در بروز منازعات قومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سال های پایانی قرن بیستم و آغاز قرن بیست و یکم شاهد بسط و گسترش منازعات قومی در گوشه و کنار جهان بوده است. خاتمه جنگ سرد، احیای مجدد مباحث مربوط به نسل کشی، جنبش های حفظ میراث گذشته و گسترش ارتباطات در عرصه های مختلف، سبب علاقه فزاینده گروه های قومی به خاطرات گذشته و اهمیت یافتن فزاینده مکان در یادآوری خاطرات گذشته داشته است. پرسشی که مقاله حاضر به بررسی آن می پردازد این است که «حافظه جمعی» چه نقشی در بروز منازعات قومی دارد؟ مفروض ما این است که منازعات قومی همواره ریشه در گذشته دارد. مردمی که یک اجتماع قومی را تشکیل می دهند دارای حافظه مشترکی هستند که بر هویت قومی آنها تأثیرگذار است. از این رو، فرض بر این است که حافظه جمعی نقش مهمی در بروز این منازعات ایفاء می نماید. اگر بخواهیم منازعات قومی را کنترل نمائیم، باید نقش گذشته جمعی را در موقعیت کنونی درک نمائیم. در این مقاله ابتداء به بررسی مفهومی حافظه جمعی می پردازیم، سپس پیوند میان حافظه جمعی و منازعات قومی را بررسی می نمائیم و به بیان این مسأله می پردازیم که حافظه جمعی چگونه و طی چه فرآیندی بر منازعات قومی تأثیر می گذارد و چگونه سبب تشدید و یا کاهش منازعات قومی می گردد.
زنان بدون «دفاع مشروع»
منبع:
گفتگو آذر ۱۳۸۲ شماره ۳۸
تفکر جدید غرب
بررسی مرگ و میر در ایران از داده های ثبت احوال
حوزههای تخصصی:
تعارض،امری اجتناب ناپذیر در سازمان های پلیس
حوزههای تخصصی:
تعارض امری اجتناب ناپذیر است ، به ویژه برای مدیران سازمان های پلیس . دلایل متعددی از قبیل پیچیده شدن جامعه ، سر و کار داشتن مدیران با مردم و محدودیت منابع به ویژه منابع انسانی و مالی برای تعارض وجود دارد . در حقیقت همه سازمان ها ، از جمله پلیس به نوعی دارای تعارض می باشند . اهداف فردی و سازمانی ، تفاوت در شیوه زندگی و نیازهای فردی کارکنان ، تفسیرهای مختلف از قوانین و مقررات ، تفاوت های جسمی ، روانی و اجتماعی و تنوع دیدگاه ها عواملی هستند که می توانند در بروز اختلاف نظر و تعارض سازمانی دخیل باشند .
ترجمة متون اجتماعی و رابطه آن با اجتماع علمی و توسعه علمی فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محور اصلی این نوشتار بررسی وضعیت متون ترجمه ای در گستره علوم اجتماعی در جامعة ماست. فرض اولیه ما این است که متون علمی موجود، در حالی که نمودی از توسعه علمی هستند، می توانند منبعی برای توسعة علم و فرهنگ نیز باشند. یادآوری می کنیم که در این بحث تأکید ما بیشتر بر متون ترجمه ای است که مخاطب آنها اجتماع علمی و به ویژه فضای آموزشی دانشگاهی است. پس متونی که در این بررسی می گنجند با جهان آموزش و یادگیری و رابطه استاد و دانشجو پیوند دارند و ازهمین رو حساسیت آن دوبرابر می شود. اگر در این مقاله بر اهمیت زبان و معادل گزینی واژه های تخصصی تأکید داریم بیشتر به حوزه جامعه شناسی زبان و مباحث انسان شناسی فرهنگی مربوط است. گفتنی است شواهد عملی و نظری موجود بر اهمیت و ضرورت ترجمه متون علوم اجتماعی از زبان بیگانه به زبان فارسی گواهی می دهند.
با اینکه اهمیت و ضرورت وجودی متون ترجمه ای در فضای آموزشی و پژوهشی ما انکارناپذیر است، و هرچند برخی مترجمان باصلاحیت ترجمه های ستایش برانگیز و ارزشمندی از برخی متون کلاسیک و ضروری برای مطالعه دانشجویان ارائه داده اند، ارزش علمی و کیفیت ترجمه بخش بزرگی از آثار منتشرشده دچار برخی نارسایی ها و تنگناهاست که ما آنها را زیر عنوان های فرعی آشفتگی و ناهماهنگی در کار ترجمه متون علوم اجتماعی بررسی کرده ایم. در این مقاله، کار ترجمة متون علوم اجتماعی را به منزلة فعالیتی علمی در قلمرو جامعه شناسی علم و برپایة پیوند ساختار/کارگزار و رابطة دیالکتیک بین آنها بررسی کرده ایم. به این معنی که تأثیر متقابل کنشگر علمی یا مترجم (به منزلة کارگزار) و اجتماع علمی (به مثابة ساختار) را به بحث گذاشته و نتیجه گرفته ایم که توسعه نیافتگی این دوگانه، و به عبارت روشن تر، تک روی و فردمحوری کنشگر علمی و بلوغ نیافتگی اجتماع علمی در جامعة ما ازجمله موانع مهم کم توسعه یافتگی علم و ازجمله کار ترجمه است که موضوع اصلی این مقاله است.
آموزش: روزنامه نگاری عینی؛ موافقان و مخالفان
حوزههای تخصصی:
تصویرهای شهر در فیلم های سینمایی ایرانی: 1390-1309(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله بر آن است تا تصویرهای گوناگون عمده ای را که از شهر در طول تاریخ سینمای ایران در فیلم های ایرانی بر پرده رفته است، در مرحله اول شناسایی وطبقه بندی و در مرحله دوم تبیین کند یعنی ارتباط آن ها را باتحولاتی که درکالبد و حیات اجتماعی شهرها پدیدار شده اند، توضیح دهد. در فیلم هایی که روایت فیلم در شهر روی می دهد، دوربین به اجبار بافت یک شهر را در زمان ساخت آن فیلم (همان گونه که هست) به نمایش درمی-آورد، اما در عین حال فیلمساز، همچون هنرمند می تواند با انتخاب زاویه دوربین، فاصله از سوژه، حرکت دوربین، رنگ، ریتم، صدا، تدوین و سایر عناصر سازندة هنر ترکیبی سینما، شهر را آن گونه که او می بیند به مخاطب نشان دهد. پس تصویر شهر فقط عکسی از واقعیت شهر نیست، بلکه مثل هر تصویر هنری دیگر شهری است که هنرمند دریافته است. افزون بر این، همان طور که از جامعه شناسی هنر دریافته ایم، این تصویر یک محصول فردی و برداشتی انتزاعی از شهر نیست، بلکه فیلمساز، خودآگاه یا ناخودآگاه، بخشی از روح و معنای زمانه و جامعه خود را باز می تاباند و به همین جهت دریافت او از شهر جزیی از میراث شناخت جامعه شناسانة شهر است.
روش ما در این پژوهش ساختارگرایی نکوینی مبتنی بر دیدگاه لوسین گلدمن است. در این روش ابتدا کوشیده شده تا ساختار مشترک فیلم های دربرگیرنده هریک از تصاویری که از شهر در فیلم های ایرانی درطول تاریخ این سینما، دیده شده است استخراج شود. روش ما برای این کار نشانه شناسی بوده است. در مرحله بعد این ساختارها با ساختار اجتماعی وتحولات آن مقایسه شده اند، تا معانی اجتماعی تصویرها کشف شوند، و از آنجا که از دیدگاه گلدمن، آفریننده اصلی آثارهنری نه مولف، بلکه گروه اجتماعی است که این جهان بینی درون آن شکل گرفته است؛ کوشیده ایم تا میان تصویرهایی که از شهر ارائه شده و نقش و جهان بینی طبقات واقشاراجتماعی پلی زده شود و روشن شود که این تصویرها محصول نگاه کدام گروه ها و طبقات اجتماعی به جامعه است؟
بر اساس آن چه دربالا آمد، کاوشی در فیلم های سینمایی ایرانی در طول تاریخ نزدیک به یک قرن آن، نشان می دهد که به طورکلی درهرکدام از دوره های پیش وپس از انقلاب چهار تصویر مشخص و متمایز از شهر در فیلم ها مشاهده شده اند (جمعاً هشت تصویر). اما نکته بدیع این است که آنچه از بررسی تصویرهای شهر در تاریخ سینمای ایران روشن می شود، غلبه تأمل برانگیز فیلم هایی است که در آن ها شهر، نه به عنوان فضایی زیبا و دل-نشین، شاد و امیدبخش، روان و با هویت، زنده و با اصالت؛ بلکه به مثابه مکانی خطرناک، فریبنده، مرگبار، سراب گونه، وحشت انگیز و حسرت بار بازنمایی شده است. به نظر می رسد این دید منفی، ارتباط زیادی با جابه-جایی های وسیع جمعیتی، گسترش سریع شهرها، انقلاب، موج مهاجرت ها و... دارد که منجر به بی ثباتی زندگی در شهرها شده است. به بیان دیگر می توان گفت که در این سال ها شهرنشینان با شهر به تفاهم نرسیده اند.
رادیو و انقلاب صنعتی
خرد روستا
معرفی و نقد کتاب: نگاهی به پدیده ی گسست نسل ها به اهتمام علی اکبر علیخانی (پژوهشکده ی علوم انسانی و
منبع:
نامه فرهنگ ۱۳۸۳ شماره ۵۲
حوزههای تخصصی:
بررسی تطبیقی مبانی فکری و رویکرد عملی داعش با قرآن و سیره نبوی
حوزههای تخصصی:
جریان تکفیر، مسیری انحرافی در جامعه اسلامی است که با ادعای تحقق و برپایی اسلام راستین با تعابیر متحجرانه و خشن از اسلام، دیگر مسلمانان را نفی می کند. سلفی گری، ظاهرگرایی، رد مرجعیت عقل و تکیه صرف بر نقلیات، مهم ترین پایه های نظری این تفکر هستند. این کار موجب شده است، دایره شمول شرک و کفر گسترش یابد و درصد زیادی از مسلمانان در محدوده کفّار قرار گیرند و قتل آنان واجب شود. در این میان، جریان داعش به عنوان یکی از مطرح ترین گروه های تکفیری توانسته است با حمایت های غرب و حکّام وهابی منطقه در عراق و سوریه ادعای خلافت اسلامی نماید. این گروه، شیعیان را به دلیل اعتقاد به مفاهیمی چون توسل، شفاعت و بزرگداشت مقام اولیای دین بیش از دیگر گروه های اسلامی مورد حمله قرار داده است. رجوع به آیات، روایات و متون مسلّم و مورد اتکای شیعه و سنی، راهکار اصلی برای رد شبهات و نشان دادن مسیر انحراف داعش از اسلام ناب است.
جامعه شناسی صنعت
منبع:
گزارش تیر ۱۳۸۷ شماره ۱۹۸
حوزههای تخصصی:
طراحی معماهای اجتماعی - شناختی برای سنجش ارزش های فرهنگی و بررسی روایی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزش های فرهنگی، مجموعه ای از رفتارها، نگرش ها و باورهای افراد در هر فرهنگ است. سنجش ارزش های فرهنگی نیازمند ابزارهای معتبر شناختی است که از سوگیری آزمودنی و آزمون گر متأثر نباشد. هدف از این مطالعه طراحی معماهای اجتماعی- شناختی به عنوان یک سنجه ضمنی برای ارزش های فرهنگی و بررسی اعتبار آن است. این مطالعه مقطعی در 308 نفر با میانگین سنی 68/22 سال اجرا شد. ابزار مورد استفاده معماهای طراحی شده و پرسش نامه ابعاد فرهنگی هافستد بود. آزمون هم بستگی پیرسون برای بررسی روایی و آزمون کای دو برای مقایسه پاسخ های دو جنس استفاده شد. بین معماهای طراحی شده برای هر ارزش فرهنگی با مقیاس های جمع گرایی (P<0.01) مردانگی (P<0.05)، تحمل ابهام (P<0.05) و ساختار قدرت (P<0.01) هم بستگی معنی داری وجود دارد. افراد مورد بررسی جمع گرا، مردگرا، پذیرنده ابهام و طرفدار سطح متوسطی از قدرت توزیع شده بودند. زنان آینده نگری بیشتری نسبت به مردان داشتند (P<0.01). بر اساس یافته های این مطالعه سنجش ارزش های فرهنگی با استفاده از آزمون ضمنی معماهای شناختی- اجتماعی امکان پذیر است و ابزار طراحی شدة مطالعه حاضر ابزاری معتبر برای سنجش ارزش های فرهنگی است.