مطالب مرتبط با کلیدواژه

دوآلیسم


۱.

دوآلیسم جدید سپهرى(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: عصیان مرگ بودیسم شب دوآلیسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۱۹ تعداد دانلود : ۹۴۶
بینش دوگانه پرستى یا دوآلیسم، نمودار جدال مستمر میان قواى دوگانه در طبیعت است. در پرتو این نمایش آیینى، همواره نیکى، روشنى، زندگى، فرشته و... بر بدى، تاریکى، مرگ، دیو و... پیروز مى شود. اما بر مبناى عصیان و نواندیشى در شعر معاصر خصوصا در اندیشه سپهرى تاریکى، مرگ، شب، مرداب، لجن و... مقولاتى قابل ستایش هستند و همواره روشنى از دل تاریکى بر مى آید و مرگ پایان حقیقت تصور نمى شود. در این مقاله این نازنین بینى و بینش عارفانه که تا اندازه اى مطابق با تفکرات بودائى است در هشت کتاب سپهرى مورد بررسى و پژوهش قرارگرفته است.
۲.

اقتصاد سوگواری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: دوآلیسم سکولاریزم سکولاریزاسیون عرفی قدسی اعتباری و حقیقی ابزار سوگواری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۰۰ تعداد دانلود : ۸۸۴
اساس این تحقیق در بیان نظریة هم آغوشی حوزه های عرفی و قدسی، دین و دنیا و امور لاهوتی و ناسوتی و نقد تصور رایج حقیقی دانستن دوگانه بینی در این عرصه است. این تحقیق در ادامة نوشته های دیگر نگارنده و مطالعات تجربی برای نشان دادن اعتباری بودن این تفکیک بوده و این بار موضوع سوگواری ها را برای اثبات تجربی نظریة خویش برگزیده است. بخشی از تحقیق در زمینة وسایل سوگواری است و می خواهد نشان دهد که ناب انگاری دربارة کنش های مذهبی و برچسب قدسی زدن صِرف به آن با واقعیت اجتماعی هم خوانی ندارد و در واقعیت اجتماعی امور قدسی کاملاً از امور دنیوی منتزع نیستند، چنان که سوگواری ها با وجود جلوة مذهبی و معنوی خود به شیوه های گوناگونی با زندگی مردم پیوند دارند. از جمله اینکه گردش مالی عظیمی در پشت سوگواری ها نهفته است که در دوام این کنش مؤثر است.
۳.

غده صنوبری دکارت: مقری برای روح(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نفس دکارت دوآلیسم نفس و بدن غده صنوبری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۰۷ تعداد دانلود : ۹۴۸
تبیین رابطه نفس و بدن از مهمترین دلمشغولی های فلاسفه دوآلیست می باشد. گرچه خاستگاه تفکر دوآلیسم به افلاطون بازمی گردد، اما رنه دکارت فیلسوف فرانسوی نیز نقش به سزائی در تبیین، گسترش و شاید بتوان گفت در ترمیم و یا تصحیح این نظریه ایفا نموده است تا آنجا که گاه نظریه دوآلیسم به نظریه افلاطونی- دکارتی شهرت دارد. مهمترین چالش دکارت در این موضوع، نحوه ارتباط نفس با بدن است. دکارت غده صنوبری را که عضو کوچکی بوده و در مرکز مغز قرار دارد، به عنوان مقر اصلی نفس و مکانی که در آن همه افکار ما شکل می گیرند، معرفی می کند. این نوشتار در پی تتبع پیرامون جایگاه و نقش غده صنوبری در فلسفه دکارت می باشد.
۴.

تحلیل مواضع ویتگنشتاین متأخر و دکارت و تأکید بر مشابهت آن ها در برون رفت از مسئله دوآلیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دکارت ویتگنشتاین متأخر دوآلیسم استدلال زبان خصوصی فلسفه مفهوم طبیعت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹۳ تعداد دانلود : ۴۴۳
این نوشتار می کوشد به این پرسش پاسخ گوید که آیا رویکرد ویتگنشتاین متأخر در رویارویی با دوآلیسم نسبتی با پاسخ دکارت دارد. ارزیابی رویکرد ویتگنشتاین از استدلال زبان خصوصی آغاز می شود و برای فهم موضع دکارت یکی از مکاتبات او با پرنسس الیزابت و همچنین مفهوم طبیعت در تاملات تحلیل می شود تا بر این نسبت با وجود تمامی اختلافات بنیادین، تصریح شود. در اینجا نشان داده می شود که در متن فلسفه دکارت راهی برای حل مشکل دوآلیسم وجود ندارد، به این معنا که چیرگی بر مشکل دوآلیسم تنها می تواند با خروج از مبانی فلسفه دکارت محقق شود و این همان کاری است که ویتگنشتاین و دکارت انجام داده اند. بنابراین، نوشتار بر این برداشت استوار است که اساس نقدهای ویتگنشتاین بر دوآلیسم و اصول تفکر دکارتی به رویکرد ضدفلسفی ویتگنشتاین مربوط می شود و راه حل دکارت هم برای برون رفت از این مسئله تنها در بستر همین رویکرد ضدفلسفی تحقق می یابد. 
۵.

گذار از روش به پساروش آنتی دوآلیستی در اندیشه سیاسی غرب؛ پیامدها و چشم اندازها(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۹۹۴ تعداد دانلود : ۳۴۴
تمایز ذهن-عین در معرفت شناسی دکارتی منجر به شکل گیری نوعی معرفت شناسی شد که وجه اساسی آن دوآلیست یا دوگانه گرایی است که جهان بیرون از ذهن را به مثابه عینیتی مسلم مفروض می گیرد و کشف عینیت را هدف غایی معرفت یا آنچه که «روش علمی» خوانده می شود، قلمداد می کند؛ ولی چرخش های سه گانه هستی شناختی، زبانشناختی و منطقی از نیمه قرن بیستم به بعد منجر به نقد روش علمی معطوف به معرفت شناسی کانتی شد. یکی از ادعاهای مقاله حاضر این است که به کمک منطق فازی می توان بر نظام معرفتی دوئالیستی به ارث رسیده از رئالیسم غلبه یافت؛ لذا مسئله اصلی این است که با نقد و انحلال پیش فرض های معرفتی و منطقی از جمله دوآلیسم، روش علمی چه سرنوشتی پیدا می کند؟ برای پاسخ به این مسئله، پس از بررسی تبارشناسانه نظام معرفتی روش علمی، چرخش های سه گانه (منطقی، وجودی و زبانی) به مثابه عامل گذارِ روش دوآلیستی به پساروش آنتی دوآلیستی، بررسی خواهد شد که در این چرخش، گذار از منطق ارسطویی به منطق فازی و نقش برجسته منطق فازی در این چرخش محوریت خواهد داشت