فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۸۱ تا ۱٬۶۰۰ مورد از کل ۲۸٬۲۶۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
دهقانان ایرانی در روند گذار از دوره ساسانی به دوره اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش دهقانان در دوره گذار از ساسانیان به خلافت اسلامی یکی از مهمترین رخداد های مربوط به تاریخ ایران در قرن اول هجری است. دهقانان در جامعه ساسانی، نجبای درجه دوم و طبقه ای از زمینداران کوچک محلی بودند که در مرتبه ای پائین تر از بزرگان وآزادان قرار می گرفتند. آنان در دوره انوشیروان طبقة قدرتمند و صاحب جایگاه ویژه ای بودند. با ورود اسلام به ایران و فرو ریختن شاهنشاهی ساسانی، ساختار اجتماعی آن نیز به تدریج دچار تحول و دگرگونی های بنیادین شد، اما موقعیت اجتماعی قسمتی از طبقات ساسانی، به دلیل قرار گرفتن در بخش اداری و دیوانی یا مناطق مشخص قلمرو جدید سرزمین های اسلامی، به وضع سابق خود باقی ماندند. دهقانان با از بین رفتن موقعیت سایر طبقات اجتماعی ساسانی تا قرنها بعد از ورود اسلام به ایران، تداوم حیات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی داشتند. سقوط ساسانیان و ورود اعراب مسلمان به ایران دهقانان را به تعامل با این نیروی جدید واداشت تا ضمن ایجاد پیوندهای نسبی و سببی متعدد با آنان، روش صلح جویانه ای را در پیش گرفته وجایگاه خود را حفظ نمایند. روش دهقانان در این تعامل، در مقایسه با روش های دیگر نیروهای حاضر در تحولات آغازین خلافت اسلامی نظیر موالی و شعوبیه از نظر شیوه های تداوم حیات اجتماعی و حفظ موقعیت قابل توجه بودند. این تحقیق در پی پاسخ به این سئوال است که نقش و جایگاه دهقانان در دوره گذار از دوره ساسانی به دوره اسلامی را تبیین نماید؟
امام خمینی (ره)، انقلاب اسلامی و بازسازی هویت ملی در ایران معاصر
حوزههای تخصصی:
سیستان در گذر زمان
نقش دولتمردان سلاجقه روم در پیدایش نبرد ابلستان و شکست مغولان در آن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مغولان پس از تهاجم به منطقه آسیای صغیر، دولت سلاجقه روم را تحت سلطه خود درآورده و معین الدین پروانه را به نیابت از خویش در منطقه مذبور حاکمیت دادند. از سوی دیگر، ایلخانان، امیران مغولی خویش را نیز به آن منطقه اعزام کرده بودند که دارای اختیارات فوق العاده بودند. خاندان پروانه و دیگر دولتمردان روم چون برادران خطیر (شرف الدین و ضیاالدین) که عزم داشتند بنا به دلایلی چون تعدی ها و اخاذی های نیروهای مغولی شر آنان را از منطقه دفع کنند، در آغاز فعالیت هایشان از ملک ظاهر مملوک که یک دولت مسلمان و دشمن ایلخانان بود، استمداد طلبیدند. همکاری سلطان بیبرس با این امر، منجر به تصادم و رویارویی نیروهای وی با اباقای ایلخانی در منطقه ابلستان شد که با حیله های معین الدین و یارانش، لشکر ایلخان (اباقا) در نبرد ابلستان (سال 676ه.) شکست خورد. آنچه نصیب دولتمردان روم شد، کشتار آنان توسط اباقای ایلخانی و سقوط دولت پروانه بود. در عوض کار آنان برای جهان اسلام ارزشمند واقع گردید.
بررسی و بازشناسی صفه فرهاد تراش در بیستون: نمونه ای ساسانی از معماری منظر
حوزههای تخصصی:
فرهاد تراش صفحه تراشیده عظیمی در سینه کوه بیستون است که می توان آن را با کتیبه داریوش بزرگ هخامنشی در کوه بیستون مقایسه کرد. به واسطه همین شباهت، شرق شناسانی چون جکسن، تامپسون، اردمان و هرتسفلد این صفحه سنگی را نقش برجسته - کتیبه ای ناتمام از عهد هخامنشی معرفی کرده اند. در دهه 1960م یک هیات باستان شناسی آلمانی به سرپرستی هاینز لوشای و ولفرام کلایس آثار باستانی زیر دهکده بیستون را کاوش کرده و در نتیجه بقایای معماری منسوب به عهد ساسانی از زیر خاک پدیدار شد که آن را یک کاخ معرفی کردند. با این حال باستان شناسان آلمانی نتوانستند رابطه این بقایای معماری را با صفه فرهاد تراش توضیح دهند. فقط بعدها والتر سالزمان پیشنهاد کرد که شاید صفحه فرهاد تراش نیز اثری ساسانی بوده و قصد داشته اند آثاری مشابه طاق بستان کرمانشاه در آنجا حجاری کنند.در این مقاله، نتایج تحقیقات هیئت معماری - باستان شناسی دانشگاه تهران در بررسی و مطالعه ناحیه بیستون و آثار فرهاد تراش در تابستان 1381 هـ.ش. منعکس شده است. بنابر نتایج این تحقیقات، ناحیه بیستون – کنگاور - کرمانشاه برای ییلاق سلاطین ساسانی دارای اهمیت بسیار بوده و آثار معماری یافته از زیر دهکده بیستون در اصل بقایای یک سیستم آب نما و دسکره و شکارگاه سلطنتی از عهد ساسانی است که همراه با صفه فرهاد تراش در مجموع یکی از نمونه های بدیع معماری منظر در عهد ساسانی را شکل می داده است که دیگر نمونه های آن در کنگاور و طاق بستان مشاهده می شود.
پایان فرمانروایی کاسی ها و علل فروپاشی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرمانروایی دیرپای کاسی ها، که دولت تأثیرگذاری در صحنه آسیای غربی به شمار می رفت، با ثبات ترین امپراتوری در طول تاریخ بابل باستان بود. شواهد به دست آمده از مصر باستان، بیانگر قدرت و نفوذ بین المللی کاسی ها در دوره فرمانروایی شان بر بابل است، اما حکومت آنان به دلیل مشکلات عدیده ی داخلی و حوادثی که در صحنه آسیای غربی باستان اتفاق افتاد، دچار انحطاط و فرسودگی شد. با ضعف حکومت کاسی ها، به ویژه در دوران حکومت کشتیلیاش چهارم (1235ـ1242ق.م)، که قدرت آنان به ضعیف ترین حد خود رسیده بود، میان دو حریف نیرومند آشور و ایلام گرفتار شدند. جنگ های آنان با آشور و لشکرکشی های آشوریان به سرزمین آنان، نیروی نظامی کاسی ها را تحلیل برد، تا این که حکومت طولانی مدت آنان در میان رودان، به دست ایلامیان از هم فرو پاشید. در این مقاله، سعی شده است تا با استفاده از منابع کهن و تحقیقات جدید و با استفاده از شیوه پژوهش های تاریخی، به بررسی عوامل داخلی و خارجی، که منجر به فروپاشی فرمانروایی آنان در حدود 1157ق.م، شد، پرداخته شود.
تمدن های پیش از تاریخ آسیای میانه (ماوراء النهر)
حوزههای تخصصی:
سنت و تجدد از منظر جامعه ایرانی
حوزههای تخصصی:
مواجهه سنت و تجدد در دوره معاصر، یکی از موضوعات مورد بحث در عرصه کلامی و سیاسی و تاریخی بوده است. ایران در دوره قاجار رویارویی بیشتری با غرب پیدا کرد و ضمن اینکه در ابتدای امر از مظاهر صنعتی آن بهره گرفت، به واسطه ناکارآمدیهای نظامی خود در جنگ با روسیه، خواهان دریافت علوم جدید برای تغییر ساختار فنی و صنعتی و فرهنگی شد. ورود مفاهیم جدید فرهنگی و سیاسی با واکنشهای متفاوتی از سوی جامعه ایرانی مواجه شد و تجدد و سنت تقابل و تفاهمهایی در این رویارویی برقرار کردند. برای بررسی واکنشهای متقابل متجددان و مذهبیون، با دکتر مرتضی نورایی، دانشیار دانشکده تاریخ دانشگاه اصفهان به گفتگو نشستیم.
رابطه ی نهاد سیاسی و مذهبی در حکومت زندیه؛ دوره تعامل محدود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حکومت زندیه (1209-1163 ق) به ویژه در دوره کریم خان زند(1193-1163 ق.)، آرامش و استقرار کوتاهی در ایام فترت پس از صفویه محسوب می شود که توانست شیوه ای از کشورداری را به اقتضای شرایط موجود به اجرا بگذارد.مهمترین ویژگی این شیوه، تمایز در چگونگی رابطه ی دو نهاد سیاسی و مذهبی نسبت به دوران صفویه و افشار بود که موضوع این بررسی است.در علل شکل گیری رابطه و تعامل محدود دو نهاد در این دوره، به نظر می رسد ضعف ساختاری آن دو نهاد مؤثر باشد؛ موردی که موجب شد شیوه ی سنتی فرمانروایی ایرانی با نظریه ی حق الهی حکومت برخلاف روال معمول امکان اجرای کامل نداشته باشد، بنابراین هر چند مبانی نظری حکومت تغییر نمی یابد، اما زمینه تعامل حداکثری دو نهاد نیز فراهم نمی شود.با این فرض، در پرتو بررسی مبانی نظری حکومت زندیه، نهاد سیاسی و نهاد مذهبی، رابطه ی محدود این دو نهاد در دوره ی زندیه، به ویژه ایام کریم خان زند، تبیین شده است.
نبرد تن به تن پادشاهان در شاهنامهٔ فردوسی
حوزههای تخصصی:
مهم ترین منبع تاریخ و روایات ملی ایرانیان، در درازای هزارهٔ گذشته، نزد مردمان ایران زمین، کتاب ارزشمند شاهنامه فردوسی بوده است. شاهنامه آگاهی های بی مانندی از تاریخ ملی در ایران باستان به دست میدهد. همانگونه که از نام کتاب پیداست، این اثر کارنامه پادشاهان کهن ایرانی است، و خود فردوسی هم در آغاز شاهنامه اشاره به همین نکته دارد:
ازین نامور نامهٔ شهریار بمانم به گیتی یکی یادگار
با آنکه شاهنامه به بسیاری از گوشه های فرهنگ و تمدن ایرانی پرداخته، اما بیشتر حال و هوای رزمی و پهلوانی دارد. و چنانکه فردوسی خود می گوید، شاهنامه داستان شهریاران و چگونگی جهانداری ایشان است. از آن روی که گاهی این پادشاهان در نبردها شرکت می کردند و ناگزیر می بایست به تن خویش به نبرد تن به تن با دشمنان می پرداختند، پس، در شاهنامه فردوسی می توان به نکاتی دربارهٔ نبردهای تن به تن پادشاهان ایرانی پی برد، که بی گمان در هیچ کتاب دیگری بدین گستردگی و با این جزییات به این گونه نبردها پرداخته نشده است. اما با نگاه به شاهنامه فردوسی و دیگر نوشته ها و آثاری که از نبرد تن به تن پادشاهان ایرانی باز مانده است می توان دانست که پادشاه با هر کسی یا در هر جنگی به نبرد تن به تن نمی پرداخت، شاهنشاه تنها هنگامی که دشمن تاج و تختش را تهدید می کرد و مشروعیت پادشاهیش به خطر می افتاد، و یا اینکه می خواست پادشاهی غاصب و نامشروع را از تخت پادشاهی به زیر افکند و شایستگی خود را برای پادشاهی نشان دهد، به نبرد تن به تن می پرداخت. در اینجا به سه نبرد تن به تن از پادشاهان ایران می پردازیم که هر یک در دوران مختلفی از شاهنامه رخ می دهد، نبرد اول در دوران اساطیری جای می گیرد، دومین نبرد در دوران پهلوانی، و واپسین نبرد نیز در دوران تاریخی شاهنامه جای دارد. در این پژوهش، کوشش خواهد شد با نگاه به شاهنامه فردوسی و دیگر منابع تاریخی، به چگونگی، و جایگاه نبردهای تن به تن پادشاهان باستانی ایران در شاهنامه فردوسی پرداخته شود.
اوضاع اجتماعی تیموریان
حوزههای تخصصی:
تیموریان در اواخر قرن هشتم هجری، با حمله تیمور گورکانی به ایران و تصرف این کشور، روی کار آمدند. آن ها بیش از یک قرن و تا زمان روی کار آمدن صفویان حکومت کردند. پس از مرگ آخرین ایلخان مغول ( ابوسعید) تا ظهور تیمور، حدود نیم قرن طول کشید. در آن زمان حکومت واحد و قدرتمندی در ایران نبود و دولت های کوچک و محلی حکومت های ملوک الطوایفی در ایران تشکیل داده بودند و هر کدام با بستن مالیات های سنگین بر مردم سبب نارضایتی مردم شده بودند. در این هنگام تیمور با حمله خود به ایران سبب از بین رفتن این حکومت های محلی شد و حکومتی یکپارچه تشکیل داد. هدف این مقاله بررسی اوضاع اجتماعی تیموریان از زمان تشکیل این حکومت تا پایان سلطنت سلطان حسین بایقرا می باشد. نتیجهٔ پژوهش حاکی از این است که تیمور با حملات خود ضربات سختی بر ساختار اجتماعی ایران وارد کرد. با این حال در زمان جانشینان وی و در نتیجهٔ حمایت های آن ها شهرهایی که در نتیجهٔ حملات تیمور از بین رفته بودند، بازسازی شدند و جمعیت زیادی در این شهرها ساکن شد. و به سبب امنیت نسبی که وجود داشت مردم در آرامش و امنیت بودند.
مهاجرت و تاسیس حکومت شیرازی ها در شرق آفریقا
حوزههای تخصصی:
در این مقاله تاریخ مهاجرت گروهی از مردم شیراز به شرق آفریقا که منجر به استقرار دائمی آنان در بخش وسیعی از سواحل و جزایر شرق آفریقا گردید بر پایه مستندات و منابع اصلی و متاخر موجود مورد بررسی قرار گرفته است. از نکات جالب توجه این مبحث بکر بودن موضوع است که تاکنون با وجود اهمیت فراوان آن مورد غفلت دانش پژوهان و محققان داخلی قرار گرفته است. ایرانیان مزبور در طی اقامت دیرینه مدت خویش علاوه بر تغییر چهره سیاسی این منطقه در زمینه مبادلات بازرگانی و گسترش فرهنگ و تمدن ایران در این سرزمین منشا اثرات خیری شدند که نتایج آن با گذشت بیش از یک هزار سال همچنان پابرجای مانده است.
بررسی بر همکنش های فرهنگی ایران و هند بر اساس یافته های باستان شناسی و منابع مکتوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یافته های باستان شناسی ارتباط تجاری ایران و بین النهرین و دره سند در شبه قاره هند را از دوره سومریان اثبات می کند. مردم ایران و هند در طول تاریخ حتی پیش از ورود اقوام آریایی به فلات ایران و سرزمین هند با یکدیگر ارتباط فرهنگی داشتند. یافته های باستان شناسی در هند، مشابه آثاری است که باستان شناسان در فلات ایران و بین النهرین به دست آورده اند. این دست-آورد حکایت از آن دارد که ساکنان هند و ایران پیش از مهاجرت طایفه های آریایی، با همدیگر ارتباط داشته اند. با فتح هند در دوره هخامنشیان ارتباطات بیشتری بین دو منطقه حاکم شد. اولین بار کوروش با فتح باختر یا بلخ به شبه قاره هند نزدیک شد و پس از او داریوش در517 ق.م شمال غربی هند را تصرف نمود. لذا آثار مستند به جای مانده از دوره ی هخامنشیان مانند نقشها و کتیبه های تخت جمشید نشان دهنده ی گسترش قلمرو حکومت ایران در غرب هند است و بیانگر آن است که بخشهایی از غرب هند در این عهد خراجگزار حکومت مرکزی ایران بوده است. ساتراپی جدید یا همان هندوش کتیبه های هخامنشی، که تا بخش جنوبی دره ی سند و در پاکستان کنونی گسترده بود، شرقی ترین استان امپراتوری هخامنشی است.
قیام مقنع جنبش روستایی سپید جامگان
حوزههای تخصصی: