فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۲۱ تا ۴۴۰ مورد از کل ۲۸٬۰۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
بر پایه برخی گزارش ها در تفاسیر و منابع روایی، پیامبر اکرم(ص) دست کم یک بار، دستور کشتار تمام سگ های مدینه را صادر کرده است. هم چون بسیاری از دیگر رویدادهای منسوب به پیامبر(ص)، واکنش مسلمانان به این گزارش متفاوت بوده است و مجموعه ای از انکار آن به دلیل ناسازگاری با حق حیات حیوانات و نهی از آزار رساندن به آنها تا صدور دستور قتل همه سگ ها به بهانه پیروی از سنّت پیامبر(ص) را تشکیل می دهد. پژوهش پیش رو، با رویکردی تاریخی و با بهره جستن از منابع دست اول حدیثی، تفسیری و تاریخی به ارزیابی درون متنی این گزارش ها پرداخته است. این ارزیابی نشان می دهد، دستور کشتار تمام سگ های مدینه از سوی پیامبر(ص)، افزون بر ناسازگاری با مفاد نقل معتبر؛ یعنی قرآن و احادیث قابل اعتماد با گزاره های درست تاریخی هم ناهم خوانی دارد و از این رو نمی توان آن را پذیرفت.
سیر تحول هنر خوشنویسی و انواع خطوط آن در مکاتب هنری عصر صفوی
حوزههای تخصصی:
خوشنویسی به عنوان یکی از هنرهای اسلامی- ایرانی در دوره صفویه هم زمان با رشد و اعتلای دیگر هنرها به شکوفایی رسید. یکی از شیوه های پرداختن به هنر خوشنویسی در عصر صفوی بازنگری در مورد مکاتب و خطوط مختلف خوشنویسی در این دوره است. سبک ها و مکاتب هنری شاخصی در شهرهای مختلف ایران تحت حکومت صفوی شکل گرفته اند، که در مجموع می توان هنر خوشنویسی این دوره را، در پنج مکتب مورد تحلیل و بررسی قرار داد. مکتب تبریز، با بهره گیری و ترکیب و تلفیق از سنت های هنری مکاتب هنری هرات، شیراز و ترکمانان (تبریز) شکل گرفت. مکتب قزوین، با انتقال پایتخت به قزوین در سال 955 ق، خوشنویسان تبریزی، در ابتدا مکتب قزوین را در ادامه مکتب تبریز تأسیس کردند. مکتب مشهد، ابراهیم میرزا هنرمندانی را که پس از روی گردانی شاه تهماسب از هنر، اخراج شده و یا مهاجرت کرده بودند، در مشهد پذیرا شد. پاسخ مثبت این هنرمندان به ابراهیم، منجر به شکل گیری مکتب هنری مشهد شد. مکتب شیراز، از قرن نهم هجری شروع شده و تا پایان سده ی دهم به فعالیت خود ادامه داد، هم از سبک ترکمانان و هم سبک صفوی بهره برده است. مکتب اصفهان، واپسین مکتب خوشنویسی عصر صفوی در اصفهان شکل گرفت. در این دوره، سنت ها و اقلامی که در گذشته برای خوشنویسی استفاده می شد، کماکان مورد استفاده خوشنویسان و علاقه مندان قرار داشت، اما قلم های جدیدتر تعلیق و نستعلیق در دربار و قلمرو صفویان اهمیت فراوان یافت. در اواخر دوره صفویه نیز، شاهد شکل گیری خط شکسته نستعلیق هستیم. بر این اساس، پژوهش حاضر به روش توصیفی– تحلیلی به مکاتب رایج در عصر صفوی و نقش آن ها در رشد و گسترش هنر خوشنویسی می پردازد.
رویکرد یعقوب لیث صفاری نسبت به تشیع
منبع:
پژوهش در تاریخ سال ششم بهار ۱۳۹۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
91 - 108
حوزههای تخصصی:
رویکرد یعقوب لیث صفاری نسبت به تشیع و شیعیان در بسیاری از منابع با ابهام مواجه است. مطابق برخی از روایات، یعقوب تمایل و تعلق خاطری نسبت به تشیع داشته و بر اساس بعضی دیگر از روایات، او مواضعی ضد شیعی اتخاذ کرده است. پژوهش حاضر درصدد است با استفاده از روش بررسی تاریخی، ضمن بررسی گزارش های حاکی از تمایل و یا تقابل یعقوب لیث با تشیع و شیعیان و همچنین ماهیت سیاسی و مذهبی حکومت او، رویکرد کلی یعقوب لیث را نسبت به تشیع و شیعیان بررسی نماید. بررسی ماهیت سیاسی و مذهبی حکومت یعقوب لیث نشان می دهد او با توجه به مصالح سیاسی حکومت خویش از طرفداران هرکدام از مذاهب تشیع و تسنن سود می جسته و اختلافات مذهبی بین تشیع و تسنن، تأثیر چندانی در جهت گیری ها و عملکردهای او نداشته است. می توان گفت رویکرد یعقوب لیث در مواجه با تشیع و شیعیان نیز از این اصل کلی متأثر بوده است. بنابراین نمی توان یعقوب لیث را حاکمی متمایل به شیعه و یا ضد آن تلقی نمود.
جستارى در روند پیدایش و چگونگى قدرت یابى غوریان
حوزههای تخصصی:
منطقه کوهستانى غور، به پشتوانه درّهها و کوههاى صعب العبور تا اواسط قرن چهارم هجرى در مقابل مسلمانان پایدارى کرده و تحت همین شرایط، پس از غلبه غزنویان بر آن منطقه و ورود اسلام به آنجا، باز هم سنن و ساخت سیاسى پیشین خود را حفظ کرد. با غلبه سلجوقیان بر سلطان مسعود غزنوى و رانده شدن غزنویان از خراسان، منطقه غور به عنوان ایالتى حایل میان دو قدرت رقیب سلجوقى و غزنوى، موقعیت سوقالجیشى و اهمیت ویژهاى پیدا کرد. در این زمان (قرن پنجم هجرى) خاندان حاکمه غور، با بهره بردارى از شرایط موجود، صرفا به حفظ استقلال و افزایش تدریجى قدرت خود در جریان رقابت این دو دولت مىاندیشیدند. آنها تحت تأثیر سنن سیاسى رایج در ایران و خراسان، ضمن برچیدن اساس ساخت سیاسى ملوک الطوایفى، وحدت سیاسى منطقه را تحقق بخشیده، سپس در سالهاى آتى (نیمه اوّل قرن ششم) با استفاده از انحطاط تدریجى و ضعف دولتین مذکور، به تصرّف تدریجى مستملکات آنها پرداختند. ضعف شدید دولت دست نشانده غزنوى در اثر از دست دادن حامى مقتدر و واقعى خود، یعنى سلطان سنجر و انقراض حکومت سلجوقیان در خراسان و شرق ایران بهدست ایلات اغوز (غزها) در رأس نیمه قرن ششم، به حکمرانان غور فرصت داد تا با در اختیار گرفتن قلمرو آنها، پایههاى قدرت خود را مستحکم و خود را جانشین آنان سازند.
درآمدی بر کارنامه نظام جمهوری اسلامی
منبع:
زمانه ۱۳۸۲ شماره ۱۷
حوزههای تخصصی:
ارتش نادرشاه
حوزههای تخصصی:
این مقاله به دنبال بررسی خاستگاه ارتش نادرشاه (حکومت 1747-1736) و نوع سپاهیان ایرانی در دوره ی صفویه، پیش از رسیدگی به جزئیّات بیش تر در باره ی ترکیب و ساختار ارتش در رأس آن، در اوایل دهه ی 1740 است. بنای کار توسّط رودی متی گذارده شده است. در این مقاله اظهار شده است که فقط تحت سرپرستی نادر بود که ایران به طور کامل سلاح باروتی را پذیرفت و این که این اقدام، انقلابی نظامی (نه فقط انقلابی در تکنولوژی، بل که در نوع تمرین نظامی، انضباط و اندازه ی کمّی ارتش هم چنین نوع رفتار) بود، امّا با مرگ ناگهانی نادر، توانست تا حدودی تغییرات وسیع اجتماعی و اقتصادی به هم راه بیاورد که جفری پارکر و دیگران آن را با انقلاب نظامی در اروپا وابسته می دانستند. در بهار سال 1743، ارتش نیرومند 375000 نفری ایرانی نادرشاه برای حمله به عراقِ تحت حاکمیّت عثمانی استوار [و آماده] بود. این برای نخستین بار در تاریخ ایران بود که سواره نظام و پیاده نظام، هر دو به طور جامع با سلاح باروتی بروز، مجهّز شده بودند، و ارتش دارای یک رشته توپ خانه ی جدید شامل نزدیک به 350 توپ و خمپاره انداز بود که به ندرت علیه شهرهای کرکوک و موصل مورد استفاده قرار گرفت. این ارتش بزرگ منضبط شده بود، به خوبی انگیزه داشت، به خوبی تأمین شده بود، به طور منظّم حقوق دریافت می کرد و تغذیه شده بود، و شامل سربازهای با تجربه از لشکرکشی های موفّق نادر در هند و آسیای مرکزی بود. ارتشی که عثمانی ها را قبلاً مغلوب کرده بود و می توانست باز این کار را انجام دهد. اغراق نیست که گفته شود که در این تاریخ، این ارتش نه تنها نیرومندترین نیروی مستقل در آسیا، بل که در سراسر جهان بود. ایجاد و نگه داری آن ارتش می توانست فرآیندهایی را آغاز کند که در زمان لازم، تغییرات تقریباً بزرگ و با دوامی را در
سیاستهای خیابانی
منبع:
زمانه ۱۳۸۳ شماره ۲۷
حوزههای تخصصی:
روابط با آتاتورک و جانشینانش
منبع:
زمانه ۱۳۸۴ شماره ۴۰
حوزههای تخصصی:
امپراتوری عثمانی، از اهمیت و جایگاه ویژه ای در روابط خارجی ایران برخوردار بود. توسعه طلبیهای امپراتوری سنی عثمانی، در کنار قدرت گرفتن صفویان شیعی در ایران، به تدریج این دو قدرت بزرگ آن زمان را رویاروی یکدیگر قرار داد. درگیریها و جنگهای متعددی میان دو کشور به وقوع پیوست و در نتیجه این جنگها، معاهدات و قراردادهای مهمی منعقد گردیدند که در تاریخ روابط دو کشور نقش اساسی ایفا می کنند. مهمترین نقطه عطف، شکل گرفتن سلطنت پهلوی در ایران و حکومت کمال آتاتورک در کشور جدید ترکیه بود که این دو کشور را در فرایند نظم جهانی دوشادوش یکدیگر قرار داد و این همگرایی علیرغم پابرجاماندن بسیاری از اختلافات، تا پایان سلطنت پهلوی ادامه داشت. نزدیکی و شباهت رضاخان و آتاتورک به یکدیگر و خواست دول قدرتمند، باعث گردید ایران و ترکیه از مخاصمه و جنگجویی علیه یکدیگر به همگرایی و دوستی تمایل یابند و اگرچه سایه سوءظن و بدگمانی همچنان بر روابط خارجی دو کشور حاکم بود، اما از هم پیمانی و همراهی آنها با یکدیگر در حمایت از منافع غرب چیزی نمی کاست. در مقاله زیر روابط تاریخی دو کشور ایران و ترکیه، به ویژه در دوره حکومت پهلوی اول و دوم، مورد بررسی قرار گرفته است.
رویارویی سیاسی نظامی حسن صباح با سلجوقیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حسن صباح نخستین داعی دیلمان (رودبار- الموت)، در زمان اقتدار سلطنت سلجوقی، خلافت عباسی و خلافت فاطمیان مصر، نهضت نزاری را بنیان گذاری کرد (483ق/1090م). او با تاسیس نهضت نزاری در قلاع درون قلمرو سلجوقیان، در رویارویی سیاسی، نظامی و حتی مذهبی با آن ها قرار گرفت. حسن صباح روش های نوینی در اداره جامعه اسماعیلی ایران به کار گرفت که در قلعه های فراز قله ها و رشته کوه های شمال، غرب و شرق ایران استواری یافت و تا یورش مغولان حیات سیاسی خود را ادامه داد. در این مقاله سعی می شود تلاش های سیاسی و نظامی نزاریان در دوره حسن صباح در رویارویی با سلجوقیان با در نظر داشتن اوضاع سیاسی سال های 483ق/1090م تا 518ق/1124م، دوره اقتدار و رهبری او، بیان شود.
دوره اول سلطنت امیر شیر علی خان
حوزههای تخصصی:
بررسی و تحلیل نقش عمروعاص در تاریخ اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تدوین پژوهش های تاریخی زندگی نامه و شخصیت افراد مثبت تاریخ مورد بررسی و تحقیق قرار می گیرد و کمتر به تحقیق درباره اشخاص منفی تاریخ پرداخته می شود و این علی رغم آن است که شخصیت های منفی در طول تاریخ همواره در امور مختلف ایفاگر نقش های کلیدی بوده اند که نیازمند واکاوی و بررسی لازم است.
مقاله حاضر عملکرد عمروعاص را در تاریخ صدر اسلام مورد بررسی و تحلیل قرار می دهد. با استناد به منابع اصلی، به وسیله تطبیق داده ها، نقش عمروعاص در امور مختلف و صحنه های پیدا و پنهان تاریخ صدر اسلام مورد کنکاش قرار می گیرد. عمروعاص از نیرنگ بازان و داهیان عرب و قریش بوده است که بنابر شخصیت مرموز و زیرک خود در صحنه حوادث گوناگون ایفاگر نقش های متفاوت بوده است. او فقط بر اساس منافع شخصی، گرایش های سیاسی خود را انتخاب کرده و بدون توجه به معیارهای اخلاقی، دینی و انسانی از حیله، نیرنگ، دروغ، کتمان حقیقت، تهمت و خون ریزی، برای رسیدن به مقصود استفاده کرده است و به همین دلیل شکل گیری بخش اعظمی از حوادث تاریخ صدر اسلام براساس نقش منفی وی شکل گرفته است.
مشترکات فرهنگی و آیینی قوم هند و ایرانی و ریشه های کهن آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اقوام هند و ایرانی پس از خارج شدن از زیستگاه مشترک خود که 1500 سال در آن می زیستند، با همه ی اختلاف ها و تفاوت هایی که به سبب زمینه های تاریخی ، جغرافیایی و فرهنگی پسش آمده از این جدایی یافتند و با وجود برخی از تقابل هایی که مقارن این جدایی رخ نمود ، بسیاری از باورها و آیین های مشترک خود را همچنان حفظ کردند . سرچشمه ی این مناسبت های مشترک و همسانی های باورداشتی میان ایرانیان و هندوان را باید دراوستا و دو کتاب مقدس ودا و ریگ ودا جستجو کرد . ودا که کهن ترین کتاب آریایی است و پیشینه ای میان 800 تا 5000 سال پیش از میلاد مسیح دارد ، دستورمایه ی زندگی آریاییان هند و ایرانی بوده است و ریگ ودا که مجموعه ی 1028 سرود دینی است ، کهن ترین و مهم ترین اثر در آیین هندوان اریایی است . مقایسه و بررسی اوستا و ریگ ودا می تواند نمودهایی از مشترکات فرهنگی ایرانیان و هندوان و پیوندهای کهن این دو قوم را برای ما آشکارسازد و روشنگر جنبه هایی از گذشته ی فرهنگی ما شود. مقاله ی حاضر به بحث درباره ی این مشترکات می پردازد.
بهاییت و اسرائیل؛ پیوند دیرین و فزاینده
منبع:
زمانه ۱۳۸۶ شماره ۶۱
حوزههای تخصصی:
تناسب گونه های تجمعات انسانی در هر سطح و گستره ای، نیازی حیاتی به منظور برقراری، استمرار و ارتقای روابط میان آن هاست. تنوع گرایشها و منافع موجب می گردد ائتلاف های گوناگونی شکل گیرند که روابط فرقه بهائیت با صهیونیست ها نیز در همین چارچوب قابل بررسی است. استمرار این روابط در دوره زمانی بلندمدت نشانه تناسب و سنخیت آن ها با یکدیگر می باشد و این واقعیت، نکته ای است که برای شناسایی ماهیت هر یک از طرفین بسیار مفید است. در مقاله حاضر، رابطه بهائیت و اسرائیل به عنوان پیوندی دیرین و فزاینده بررسی شده است
حزب اقلیت
منبع:
زمانه ۱۳۸۴ شماره ۳۸
حوزههای تخصصی:
احزاب دولتی، از دیدگاه مردم و علاقمندان به تاریخ، اغلب ملال آور و بی فایده به نظر می رسند و البته این حس غیرطبیعی نیست؛ چراکه بوی رفتارهای فرمایشی و رسمی از آنها به مشام می رسد؛ اما به هرحال قابل انکار هم نیست که بخش مهمی از اندیشه و رفتار حاکمان یک جامعه، در احزاب و سازمانهای رسمی وابسته به آنها نمود پیدا می کند و شناخت این احزاب، لایه های زیرین حکومتها را قابل دسترسی می نماید. حزب مردم ایران که توسط اسدالله علم در اردیبهشت 1336 اعلام موجودیت کرد، به تدریج به یکی از احزاب اصلی در شیوه جدید حکومت ایران تبدیل شد و توانست نقش موثری در کسب وجهه داخلی و خارجی برای رژیم شاه ایفا کند. این حزب به همراه حزب ملیون دکتر اقبال نمایشنامه سیاسی ایران دموکراتیک! را به صحنه اجرا گذاشتند و توانستند برخی روشنفکران و نخبگان ایران را در قالب فعالیتهای حزبی در خدمت نظام سلطنت درآورند. هرچند هر دو حزب مورد حمایت شاه بودند اما دلیلی بر عدم جاه طلبی و رقابت انتخاباتی میان آنها وجود نداشت و ازهمین رو باید گفت در عین فرمایشی بودن این احزاب، می توان از خلال اقدامات و عملکرد آنها نکته های تاریخی مهمی را استخراج کرد.
وصیت نامه منسوب به عباس میرزا نایب السلطنه
حوزههای تخصصی:
روایتی از خشونت عریان و جنگهای داخلی در کلمبیا
منبع:
شهروند ۱۳۸۶ شماره ۵
حوزههای تخصصی:
بررسی زمینه های شکوفایی تمدن اسلامی در قرون نخستین
حوزههای تخصصی:
برآیند گسترش دین اسلام در سرزمین های وسیع و به تبع آن، ایجاد بستری نو و حضور متفکرانی که در این چهارچوب فرصت اندیشه و باز اندیشی یافتند، تمدنی درخشان بود که البته به ناحیه خاصی تعلق نداشت و تنها نام فرهنگ و تمدن اسلامی برازنده ی آن بود. همه ی تمدن های تحت حوزه ی نفوذ اسلام، بخش برجسته ی فرهنگی خود را به حوزه ی اسلام آوردند و کار ویژه ی دین اسلام این بود که امکان سازش و همکاری میان این فرهنگ های متفاوت و گاه متناقض را با آموزه های خود فراهم کرد و از تفاوت ها فرصت ساخت. با روی کار آمدن عباسیان و خصوصا از عصر هارون به بعد، عوامل متعددی موجب شکل گیری نهضت های علمی و فکری مهمی در تمدن اسلامی شدند که بغداد و دیگر شهرهای بزرگ اسلامی را به قلب تپنده ی علمی جهان آن روزگار تبدیل کرد. هدف از این پژوهش شناخت عناصر و ارائه الگویی از همبستگی آن ها در این پروژه طلایی کم نظیر است.