فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۲۸٬۰۲۲ مورد.
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۷
125 - 146
حوزههای تخصصی:
گِل مهرهای دوره ساسانی گویای ساختار اداری، بازرگانی و دیگر مفاهیم فرهنگی اند که در نگارگری و اندازه گل مهر و شمار نشان مهر بر آن ها با یک دیگر متفاوتند. این نمونه ها در بسیاری موارد مانند دیگر داده های فرهنگی این دوره با آرایه های نمادین همراه اند. برای بررسی اهمیت و توصیف این داده ها و نیز پاسخ گویی به برخی پرسش ها در باره چرایی نمادگرایی در گل مهرها یا نماد کالاها که تاکنون کمتر به آن ها پرداخته شده است، گل مهرهای ساسانی منقوش و مکتوب مستندنشده در «گنجینه موزه ملی» برگزیده شدند. در این رابطه، معناشناسیِ پرتکرارترین آرایه ها، همگونی یا نا همگونی میان این نمادها با دیگر نمادهای نقش بسته بر آثار این دوره، گاهنگاری نسبی و خاستگاه احتمالی آن ها با توجه به نمادها و نگاشته های آن ها مورد بررسی قرار گرفته اند و با گل مهرهای گردآوری شده در دیگر مجموعه های این دوره مقایسه گردیدند. بیشتر نگارهای مهر شده بر گل مهرهای این مجموعه شامل آرایه های انسانی، جانوری و گونه های هندسی (منوگرام) است که هر دسته از گوناگونی در فرم و افزونه هایی مانند نشان انگشت دانه ها برخوردارند. برخی از 50 گل مهر مورد مطالعه ما به دلیل سایش و خوردگی و یا شکستگی ارزش خود را در خوانش نبشته ها و آرایه هایشان از دست داده اند و نیز از چگونگی به دست آمدن آن ها اطلاعی در دست نیست و تنها بر پایه نگاشته ها و نقوش به دوره ساسانی منسوب شده اند که پاسخ گویی به این مهم افزون بر دیگر موارد یکی از اهداف این پژوهش بوده است. بررسی این پژوهش برپایه مطالعات کتابخانه ای و مستند نگاری گل مهرهای گنجینه موزه ملی همراه با روش های مرسوم، یعنی عکاسی و طراحی گل مهرها است.
ساختار زبانی - فرهنگی گفتار پوزش خواهی در شاهنامه فردوسی (براساس مطالعه پنج متن)
حوزههای تخصصی:
زبان و فرهنگ رابطه درهم تنیده ای با هم دارند و زبان ابزار مهمی برای انتقال فرهنگ است. فرهنگ مؤلفه های مختلفی دارد که برخی از مهم ترین آنها در شیوه ارتباط با انسان های دیگر بروز می یابد. گاهی افراد در تعامل با دیگران دچار تعارضاتی می شوند که برای ادامه ارتباط، نیاز به رفع آن به صورت پوزش خواهی است. در پوزش خواهی، فرد با آگاهی از دانش فرهنگی جامعه خود، سخنی بر زبان می آورد که بتواند نظر موافق مخاطب خود را جلب کند. بنابراین با مطالعه گفتارهای مربوط به پوزش خواهی می توان لایه های فرهنگی نهفته در زبان را شناسایی کرد. یکی از متون مهم زبان فارسی که حاوی اطلاعات فرهنگی و اجتماعی بسیاری است، شاهنامه فردوسی است که در آن مسائل فرهنگی ازطریق گفتار شخصیت ها و ضمن روایت ها بازگو شده است. مسئله اصلی پژوهش پیش رو این است که فردوسی با درنظرداشتن اقتضای حال و بافت موقعیتی، از چه راهبردی برای بیان گفتار پوزش خواهی شخصیت های خود استفاده کرده است. ازسوی دیگر، نوع چینش متنی گفتار پوزش خواهی چه اطلاعات فرهنگی و اجتماعی را بازگو می کند. به این منظور، پنج گفتار با محتوای پوزش خواهی در شاهنامه به صورت هدفمند انتخاب و ساختار متنی آن با استفاده از روش رقیه حسن در بررسی ساختار متن (1985 و 1989) و نیز ساسانی و یزدانی (1392) در تقسم بندی گام ها و به شیوه کیفی تحلیل شد. براساس نتایج حاصل از پژوهش، گفتار پوزش خواهی در شاهنامه ساختار ویژه ای دارد که باتوجه به موقعیت و جایگاه افراد و نیز اهمیت موضوع تغییراتی هم در آن مشاهده می شود.
واکاوی رویکرد انتقادی کسروی به ناسیونالیسم باستان گرا در دوره پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۶)
107 - 128
حوزههای تخصصی:
شکست های متعدد از روس و انگلیس، ارتباط نابه سامان اقتصادی و سیاسی با آنها و ضعف ساختاری سلسله قاجار در مقابله با چنین مشکلاتی بسترهای فکری لازم را برای روشنفکران مهیا نمود تا به بررسی علل ضعف و عقب ماندگی ایرانیان و راه های برون رفت از آن بپردازند. از جمله عوامل مورد توجه برخی از روشنفکران پیش از مشروطه در این زمینه توجه به ناسیونالیسم باستان گرا بود. در دوران مشروطیت ناسیونالیسم بیشتر وجهه ای ضد استبدادی و ضد استعماری داشت و رویکرد باستان گرایی آن نسبت به سابق کمرنگ بود، اما با پایان گرفتن جنگ جهانی اول دوباره به آن توجه شد. با قدرت گیری پهلوی اول، ناسیونالیسم باستان گرا، به عنوان یکی از مهم ترین ایدئولوژی های ملت ساز، مورد توجه عوامل حکومتی قرار گرفت. براساس چنین گفتمانی، بر تاریخ ایران دوران باستان و برخی مؤلفه های آن از جمله نقش شاه و عرب ستیزی تأکید شد. تکوین اندیشه های کسروی در چنین زمانه ای صورت گرفت. پژوهش حاضر با روش تاریخی و با رویکرد توصیفی تحلیلی درصدد پاسخگویی به این پرسش است که کسروی به عنوان یک اندیشمند چه نگرشی به گفتمان ناسیونالیسم باستان گرا داشت؟ یافته های پژوهش نشان می دهد کسروی ضمن علاقه به تاریخ ایران باستان و تلاش برای احیای برخی سنت ها و آداب آن، با برخی از مؤلفه های افراطی باستان گرایان چون تازی ستیزی، ضدیت با اسلام، حمله اعراب را عامل عقب ماندگی ایرانیان دانستن و توجه به نژاد آریایی درافتاد و ترویج آنها را از عوامل تضعیف انسجام ملی دانست.
گفتمان سکولاریسم و لاییسیته نزد جبهه ملی چهارم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۶)
149 - 174
حوزههای تخصصی:
سکولاریسم و لاییسیته دو مفهوم در علوم سیاسی هستند که معمولاً به جای یکدیگر به کار می روند. اما این دو مفهوم به رغم شباهت هایشان، دارای وجوه افتراق بسیاری هستند. سکولاریسم نوعی جهان بینی فلسفی ناظر بر مادی نگریستن و تبیین این جهانی امور و پدیده های طبیعی، سیاسی و اجتماعی است که البته خود به شاخه هایی تقسیم می گردد، ولی لاییسیته یک نوع حکومت است که در آن نهاد دین و دولت از یکدیگر تفکیک می شوند و دولت در مسائل مربوط به مذهب و امور اعتقادی بی طرف است. با توجه به این امر، مقاله حاضر به منظور فهم نسبت جبهه ملی چهارم با این دو گفتمان، به تحلیل و تفسیر مواضع این جریان سیاسی می پردازد تا بدین طریق، راهی به تبیین چگونگی همراهی آن با جریان روحانی مذهبی در آستانه انقلاب اسلامی بیاید و به این سؤال پاسخ دهد که چرا جبهه ملی به رغم مشی سکولار و لاییسیته اش، به برخی از مؤلفه های دین گرایانه جمهوری اسلامی تن داد. نتایج مقاله نشان می دهند جبهه ملی چهارم همانند اسلاف خود، یعنی جبهه های موسوم به اول تا سوم، قرابتی با گفتمان سکولاریسم نداشت و به رغم استثناهایی، در مجموع به لاییسیته پایبندی کلی داشت. این جریان چه پیش و چه پس از انقلاب، به رغم اتکا به مذهب در تحلیل مسائل سیاسی و اجتماعی، با پیوند مستقیم نهاد دین و دولت یا همان حکومت روحانیون مخالف بود. با این حال، همین نزدیکی حداقلی به مذهب از یک سو و عدم پافشاری رهبر مذهبی جنبش بر حکومت روحانیون در مقطع انقلاب از سوی دیگر، زمینه همکاری دو جریان را در آن عصر فراهم کرد.
بررسی اوضاع ادبی قلمرو سلجوقیان کرمان با تکیه بر متون تاریخی و دواوینِ اشعار (583-442ه.ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال ۲۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۶
265 - 285
حوزههای تخصصی:
زمینه/هدف: با تامّل در متونی همچون بدایع الازمان فی وقایع کرمان، عقدالعلی للموقف الاعلی و دیوان اشعار شاعران کمتر شناخته شده ای همچون ازرقی هروی، ابواسحاق ابراهیم غَزّی، عبدالملک برهانی نیشابوری، ابوالهیجا مقاتل بن عطیه بکری و حکیم سراج الدین ابومحمد عثمان مختاری می توان به مطالب ارزشمندی در بابِ کرمان طی قرون پنجم و ششم هجری قمری و همچنین مدحِ برخی از دولتمران سلجوقیِ کرمان دست یافت. حکومتی که اگرچه نسبت به سلسله قدرتمندِ سلجوقیان بزرگ در ایران، کمتر شاخته شده و بر رویِ آن پژوهش های مختصری صورت گرفته است، اما بعضی از دولتمردانش حامیِ زبان و ادبیات فارسی بوده و در رواج بازار شعر و ادب فارسی در سرزمینِ کرمان نقشی اساسی داشته اند.روش/ رویکرد: مقاله حاضر با استفاده از روش بررسی های تاریخی و با رویکرد توصیفی- تحلیلی در پی اثبات اوضاع ادبی کرمان در دوران سلجوقیان است. در همین راستا پرسش اصلی نوشتار حاضر، عبارت است از اینکه نوعِ رویکردِ دولتمردان سلجوقیِ کرمان نسبت به شعر و ادب فارسی چگونه بوده و شاعران و مدّاحان دربار آنان چگونه از این دولتمردان یاد کرده اند؟یافته ها/ نتایج: یافته های پژوهش حاکی از آن است که برخی از دولتمردانِ سلجوقیِ کرمان و به ویژه وزیر کاردانِ این حکومت، صاحب ناصرّالدین ابوعبدالله مکرم بن علاء، ضمن فراهم ساختنِ امنیّت، آرامش و رفاه عمومی، نقشی برجسته و چشمگیر در رشد، شکوفایی و اعتلای جایگاه زبان و شعر فارسی در دربار و قلمرو حکومت مزبور داشته اند. مسأله ای که موجباتِ ورود بسیاری از ادبا و شاعران به کرمان را فراهم نموده و آنان نیز در متون نثر و دیوانِ اشعار خود به مدح دولتمردان سلجوقی پرداخته اند.
ساختارشناسی هنر میناکاری با اثرپذیری از هنر نقاشی پیکرنگاری در اشیاء تزیینی و کاربردی دوره فتحعلی شاه قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درگونه شناسی هنر نقاشی پیکرنگاری درباری دوره فتحعلی شاه قاجار، یکی از هنرهای وابسته به نقاشی هنر میناکاری با تاکید بر بازنمایی پیکرنگاری برای نمایش شکوه شاهانه با محوریت پیکرنگاری درباری در دو بخش تزیینی و کاربردی دیده می شود. پژوهش حاضر با تکیه برنمونه های هنر پیکرنگاری درباری در مجموعه های جهانی می کوشد، میزان پایبندی هنرمند به نقاشی پیکرنگاری درباری در اشیاء این دوره را بررسی نماید.هدف از این پژوهش، مطالعه هنر میناکاری با أثرپذیری از هنر نقاشی پیکرنگاری درباری دوره فتحعلی شاه در اشیاء تزیینی و کاربردی است که تاکنون مورد بررسی مستقل واقع نشده است. پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که أثرپذیری هنر میناکاری از نقاشی پیکرنگاری درباری دوره قاجار در اشیا میناکاری این دوره چگونه دیده می شود؟روش پژوهش حاضر از منظر هدف، بنیادین است و از جنبه های أثرپذیری هنر میناکاری از نقاشی پیکرنگاری این دوره در آثار هنری را می کاود. گردآوری اطلاعات کتابخانه ای (اسنادی) و روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی است و شیوه تحلیل داده ها، کیفی است.نتیجه پژوهش حاضر، نشان داده است که درکنار واکاوی تداوم ویژگی های نقاشی پیکرنگاری این دوره، ویژگی های بصری نقاشی پیکرنگاری درباری در دو بخش تزیینی و کاربردی با تکیه بر لوازم به جای مانده از این دوره هم خوانی داشته و در ابعاد و اندازه های کوچک قابل مشاهده است و پیوستگی هنر پیکرنگاری درباری دوره فتحعلی شاه قاجار با سایر هنرها را نشان می دهد.
روند شکل گیری ساعت رسمی در ایران دوره پهلوی اول (از ۱۳۰۷ تا 1314 ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۷)
119 - 150
حوزههای تخصصی:
از محورهای سیاست دولت-ملت سازی مدرن در ایران دوره پهلوی، نوسازی هویت اجتماعی براساس ایده یکسان سازی بود. یکی از زمینه های مدّ نظر دولت ایران، تعریف ساعت رسمی براساس زمان بندی مدرن بوده است که از اواخر دوره قاجار در جامعه ایران تبدیل به روندی کاربردی شده بود. بر همین اساس، سیاست گذاری هایی از سوی دولت برای تعریف و برقراری نظم زمانی هماهنگ و یکسان در نهادهای دولتی و حوزه عمومی جامعه آغاز شد تا بدین وسیله بر ضرباهنگ فعالیت دولت و جامعه نظارت داشته باشد. پرسش مقاله این است که مبانی و روند سیاست ها و برنامه های دولت برای تعریف و تثبیت ساعت رسمی مدرن در ایران دوره پهلوی چگونه بود؟ به همین خاطر کارکردهای سیاست های رسمی سازی زمان در ادارات دولتی و حوزه های اجتماعی نیز در برنامه های تجددآمرانه دوره پهلوی به روش تاریخی واکاوی شده است.
بررسی اسناد و واکاوی رخدادها نشان می دهد که اقدامات اولیه در این فرایند، از سال 1307ش. با همسان سازی زمان مناطق کشور با افق تهران آغاز و با تصویب نامه ساعت رسمی کشور در 1314ش. به سرانجام رسید. مبنای برنامه تعیین ساعت رسمی به افق تهران توسط دولت در دوره پهلوی، هماهنگی ساعت سراسر مناطق جغرافیایی ایران با روندهای زمانی رایج در سطح بین الملل بود. نظم زمانی جدید در سراسر ایران، با استفاده از کارکردهای هماهنگ کننده نهادهای دولتی تلگرافخانه، بلدیه و ارتش و نیز اقدامات اداری-حقوقی، در نهادهای دولتی، اجتماعی و اقتصادی کشور حاکم شد و نوعی هویت زمانی سراسری، هماهنگ و یکسان برای جامعه شکل گرفت تا زمان تجدد ایرانی به افق مدرنیته جهانی تنظیم شود.
جایگاه ازدواج در مسئله تابعیت ایرانیان در عثمانی در دوره قاجار (با تکیه بر اسناد آرشیوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله تابعیت از دوره قاجار به بعد به دلیل گسترش ارتباطات بین ممالک و کشورها مورد توجه قرار گرفت. در همین راستا یکی از موضوعاتی که موجبات تابعیت افراد را فراهم می کرد ازدواج اتباع کشورها با یکدیگر بود. هدف این پژوهش روشن نمودن این بعد از روابط ایران و عثمانی در دوره قاجاریه است. این پژوهش با تکیه بر منابع کتابخانه ای و اسناد آرشیوی ایران ضمن روشن نمودن موضوع تابعیت و نقش آن در روابط ایران و عثمانی به دنبال پاسخ به این سؤال است که نقش وصلت های زناشویی در تابعیت اتباع ایرانی در عثمانی به چه صورت بوده است و این نوع وصلت ها چه اختلافاتی بین ایران و عثمانی به وجود آورد و واکنش دولت های ایران و عثمانی در این مورد چگونه بوده است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد در این دوره، به دلیل همسایگی ایران و عثمانی، مراودات بسیار زیادی بین دو دولت وجود داشت و وصلت های فراوانی بین افراد شکل می گرفت و همین ازدواج ها موجبات تابعیت ایرانیان در عثمانی را فراهم می کرد. تابعیت از طریق ازدواج باعث ایجاد اختلافاتی مابین ایران و عثمانی شد که همواره ایران سعی در برطرف کردن این مشکلات داشت اما عثمانی چون دارای منافع زیادی بود در این مورد کوتاهی می نمود و قوانینی را که در مورد ازدواج از طریق تابعیت تصویب می شد اجرا نمی کرد.
نقش حوادث جوی بر تحولات نظامی ایران سده های سوم و چهارم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخی جنگ سال ۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۸)
43 - 55
حوزههای تخصصی:
پدیده های جغرافیایی سهم بسزایی در راهبردها و در عین حال سرنوشت جنگ ها در طول تاریخ ایران داشته اند. لذا توجه به آن در جهت ارزیابی و تحلیل شیوه ها و رفتارهای نظامی حکومت ها امری ضروری خواهد بود. در این میان نقش حوادث جوی در انتخاب زمان وقوع حوادث، نوع سازماندهی قوا و حتی نتیجه برخی از پیروزی ها، پیشروی ها و یا در شق دیگر، عقب نشینی ها و حتی شکست ها خود از امتیاز و در عین حال ضرورت های توجه به آن پرده برمی دارد. لذا این پژوهش به روش تبیینی- تاریخی و با طرح این پرسش بنیادین که حوادث جوی چه نقشی بر تحولات نظامی ایران سده های سوم و چهارم هجری داشته است، دریافته است که حوادث جوی از جمله برف و سرما، سیل، باران، باد و گرما گاهی موازنه ی جنگی را کاملاً تغییر داده؛ و حتی مسیر و در نهایت نتیجه جنگ را برخلاف همه پیش بینی ها دگرگون کرده است. ضمن آن که علاوه بر تضعیف قوای جسمانی، به هم ریختگی سپاه و یا تأثیر نامطلوب بر تسلیحات، نمی بایست بار و فشار روانی- تبلیغاتی وقوع حوادث غیرمترقبه ی جوی و سعی بر القاء خرافه ی ارتباط با آسمان و جهان غیب که خود به تضعیف روحیه سپاهیان رقیب می انجامید، نادیده گرفته شود.
آزمون و مجوز طبابت در تمدن اسلامی؛ فرایند، علل و ضرورت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۴
7 - 26
حوزههای تخصصی:
امکان اشتباه در روند تشخیص و درمان لزوم اطمینان از صلاحیت حرفه ای اطباء را می طلبد. براین اساس در تمدن اسلامی باتوجه به تجربیات ملل گذشته و نیازهای روز، آزمون و صدور مجوز برای شروع فعالیت درمانی و در کنار آن روزآمدی و نظارت بر روند ارائه خدمات درمانی و دارویی در راستای تضمین کیفیت موردتوجه قرار گرفت و با فرازوفرودهایی در مناطق مختلف دنیای اسلام تداوم یافت. این امر از سویی معلول عللی مانند حقوق بیمار و از سوی دیگر اطمینان از آموزش مناسب بود. در پژوهش حاضر با اتکا به گردآوری داده ها از منابع مختلف به روش توصیفی - تحلیلی تلاش می شود علل و ضرورت آزمون طبابت در دوره شکوفایی تمدن اسلامی و فرایند و چگونگی امتحان فارغ التحصیلان طب پیش از شروع فعالیت آن ها مورد بررسی قرار گیرد. به نظر می رسد صدور گواهی طبابت به عنوان نقطه کلیدی در زنجیره خدمات درمانی علاوه بر تأثیرپذیری از سنت های گذشته، ناشی از فعالیت پزشک نمایان در برخی برهه ها و بروز اشتباهات پزشکی بوده است. از سوی دیگر لزوم روزآمدی و نظارت در حین فعالیت حرفه ای در راستای تضمین کیفیت مدنظر بوده است.
Investigating the Process of the Formation of the Defensive Walls in the City of Mashhad(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Archaeology and Archaeometry, Volume ۳, Issue ۱ - Serial Number ۹, June ۲۰۲۴
15 - 23
حوزههای تخصصی:
The city of Mashhad gradually took shape and expanded after the martyrdom of Imam Reza, around his mausoleum. Throughout history, defensive walls with towers were built in three different periods to ensure the security of citizens and pilgrims around this city. Historical reports and dedicatory Qurans testify to the existence of the existence of defensive walls around the city of Mashhad from the fourth century, which is considered the first defensive wall constructed for the city of Mashhad. the second defensive wall for this city was constructed by Faramarz ibn Ali in 515 AH. The last defensive wall for the city was built by Shah Tahmaseb Safavi to ensure that the city remained safe from Uzbek attacks forever. This defensive wall remained around the city of Mashhad until the first Pahlavi dynasty. During the first Pahlavi dynasty, the improvement of urban security in Mashhad reduced the effectiveness of the city's towers and defensive walls, leading to the expansion of the city beyond the defensive walls. The lack of maintenance for the defensive wall, along with leveling and destroying it to create new roads and expand the city, destroyed the defensive wall of Mashhad.
مطالعه فنی پیرامون نحوه ساخت و بازرسی خوردگی اشیاء فلزی عصر مفرغ مربوط به کاوش های گورستان شهر سوخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بقایای دولت شهری باستانی در محوطه ای باارزش از عصر مفرغ در شهر سوخته در ۵۶ کیلومتری زابل در استان سیستان و بلوچستان وجود دارد. در کاوش های گورستان محوطه شهر سوخته از یکی از گورهای حفاری شده در ضلع جنوبی محوطه 13 قطعه نمونه ی فلزی به دست آمده که تعداد چهار قطعه نمونه از آن در این پژوهش مورد بررسی و مطالعه قرار گرفت. اهداف این پژوهش، شامل مطالعه و بررسی روش ساخت، ریزساختارنگاری و بررسی عناصر متشکله، هم چنین شناسایی فرایند خوردگی و بررسی وجود خوردگی فعال آثار به دست آمده است. بدین منظور از روش های میکروسکوپ الکترونی روبشی مجهز به طیف سنجی پراش انرژی پرتو ایکس (SEM-EDS) ریزساختارنگاری، رادیوگرافی و پراش پرتو ایکس(XRD) استفاده شده است. در نتایج به دست آمده، میزان متنابهی عنصر ارسنیک شناسایی شد؛ که نشان داد نمونه های مورد نظر، آلیاژ مس ارسنیکی است. هم چنین عناصر روی و سرب نیز شناسایی شد. می توان گفت با توجه به میزان عناصر شناسایی شده، نمونه های مورد مطالعه نسبتاً مشابه بوده و احتمالاً، منابع استحصال آن ها یکسان است؛ لیکن با توجه به خوردگی نسبتاً زیاد به قطعیت نمی توان به این نتیجه رسید. بررسی ریزساختاری نشان داد، روش ساخت در نمونه های مورد مطالعه مشابه یکدیگرند. اندازه دانه بندی ریز بوده و نشانه هایی از عملیات چکش کاری و تابکاری متناوب زیادی بر روی نمونه انجام گرفته است، مشاهده شد. هم چنین در بررسی های آسیب شناسی با میکروسکوپ الکترونی روبشی و متالوگرافی حفره ها و آخال ها و خوردگی بیرونی و داخلی در نمونه ها، مشاهده شده که محصولات خوردگی کوپریت، مالاکیت و تری هیدروکسی کلریدهای شامل پاراتاکامیت و آتاکامیت در آنالیزXRD شناسایی شد.
رسالت شناسی عالمان در انتقال و ارتقاء سرمایه فرهنگی از نظرگاه امیرمؤمنان (ع) با سنجش تاریخی کنش گری فرهنگی محقق کرکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهمیت ارزش ها و باورهای اعتقادی به عنوان سرمایه های فرهنگی جامعه ایجاب می کند تا در حفظ و ارتقاء آنها تلاش شود. پژوهش حاضر با هدف تبیین نقش عالمان در انتقال و ارتقاء سرمایه فرهنگی به بررسی شاخصه های این نقش در سیره امیرالمؤمنین× می پردازد و در رویکردی مقایسه ای عملکرد محقق کرکی را براساس شاخصه های بدست آمده، به سنجش می گذارد. حاصل آن که، از منظر امیرالمؤمنین× عالمان می بایست در انتقال و ارتقاء سرمایه فرهنگی جامعه از طریق دانش افزایی، الگوسازی فرهنگی، رشد معنوی و تأسیس، تقویت و اصلاح کانون های فرهنگی ایفای نقش کنند. محقق کرکی به عنوان یکی از عالمان تراز شیعه با بهره گیری از رویکرد مثبت حاکمان صفوی به تشیع و حمایت از عالمان شیعی در راستای این شاخص ها اقداماتی از قبیل تربیت شاگردان، تألیف کتاب، احیای نماز جمعه، الگوسازی از اهل بیت^ و علمای گذشته انجام داد. روش کار پژوهش، توصیفی تحلیلی مبتنی بر داده های تاریخی می باشد.
بررسی تکاپوهای اصلاح گرایانه در دوره دوم خلافت عباسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دوره دوم خلفای عباسی (232-322 ق) با بروز عوامل متعدد که برخی از آنها ریشه در اعمال سیاست فرمانروایان دوره نخست عباسی داشت، منزلت و تمرکز همراه با اقتدار نهاد خلافت با چالش جدی و زوال آفرین مواجه گردید. دستگاه خلافت بازیچه ای در دست قدرت طلبان استیلاء یافته بر امور حاکمیتی بود. معدودی از خلفای دوره موردِبحث در جهت احیاء جایگاه پیشین نهاد مزبور و به باور خود با شناسایی آسیب های ساختاری، جلب رضایت عوام و خواص جامعه و احیاء جایگاه اساسی خلافت تکاپوهای اصلاح گرایانه ای را در ارکان مختلف آغاز و پیگیری نمودند. در پژوهش حاضر سعی شده تا باتکیه بر مطالعات کتابخانه ای و به روش توصیفی- تحلیلی مجموعه اقدامات خلفای اصلاح گر مورد بررسی قرار گیرد. یافته های پژوهش ناظر به این معنا است که تلاش های اصلاحی در ابعاد سیاسی، اقتصادی، نظامی، اجتماعی و علمی-آموزشی کمابیش جلوه گر بوده؛ لیکن دستاوردهای حاصله در اصلاح ساختار و استمرار آن تأثیر اساسی برجای نگذاشته است.
روند قانون گذاری مالیه در ایران دوره ی مشروطه (1324- 1341 قمری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۶)
257 - 280
حوزههای تخصصی:
ساختار و تشکیلات مالیه در نظام دیوانسالاری ایران، پیشینه ای کهن دارد، اما پس از مشروطه در سال های 1324 تا 1341 قمری، در هنگامه ای که مشکلات اقتصادی شدید بود، مجلس در تبیین رویکردها، روند تدوین، تصویب و اجرای قوانین، نقش جدیدی ایفا کرد. کارگزاران مالیه و نمایندگان مجالس اول تا چهارم متأثر از نیازهای اقتصادی کشور، نابسامانی های سیاسی، و نیاز به بازآفرینی ساختار و تشکیلات نوین مالیه، تلاش های بسیاری در روند قانون گذاری انجام دادند. بررسی روند قانون گذاری مالیه در این دوره نشان می دهد که سامان سیاسی کشور با انسجام و یا ازهم گسیختگی سازمان مالیه، ورود و خروج کارگزاران و مستشاران خارجی، رویکردها و روش های نوین در مالیه و مسائل اقتصادی کشور در ارتباط بوده است. در نوشتار حاضر روند قانون گذاری مالیه، اصلاح و تحکیم ساختار اداری مالیه و نقش کاربدستان و کارگزاران مالیه و مجلس در فرایندهای آن مورد بررسی قرار گرفته است. بر این اساس، اسناد اداری، قوانین، مشروح مذاکرات مجلس و منابع کتابخانه ای دیگر با روش تاریخی و رویکرد تحلیلی بررسی شده است. کنکاش و جستجو در میان داده های به دست آمده بیانگر آن است که از ابتدای تأسیس مجلس اصلاح اقتصادی و افزایش عایدات مورد بحث بود و با توجه به اتکای دولت به درآمدهای مالیاتی، مفروض آن است که رسیدگی به وضع مالیات ها می بایست مهم ترین تصمیم اصلاحی در سال های پس از به ثمر نشستن مشروطه باشد. اما سیر قوانین تصویب شده نشان می دهد که سیاستمداران و نمایندگان مجلس اصلاح و تحکیم ساختار اداری و سازمان دهی به وزارت مالیه را در اولویت در نظر گرفته و به این امر پرداختند.
بررسی و تحلیل نمادهای جانوری در اشعار ادیب الممالک فراهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال ۲۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۵
367 - 387
حوزههای تخصصی:
درادبیات فارسی ، همچون ادبیات سایر زبان ها ، شاعران و نویسندگان به دلایل بسیاری از جانوران به عنوان نماد،برای بیان اهداف خویش، بهره جسته اند .که این امر علاوه بر جذاّب تر نمودن مطالب ، نزد خواننده ، فهم موضوعات را برای آنان آسان تر می نماید.یکی شاعرانی که برای بیان مضامین سیاسی _اجتماعی خود از نماد جانوران بهره جسته ،ادیب الممالک فراهانی است . وی به عنوان یکی از شاعرانی که در دوره ی بازگشت و عصر مشروطه می زیسته ، اصطلاحات جانورشناسی را جهت بیان اهداف اجتماعی – سیاسی خویش سروده است.این پژوهش از نوع نظری و مقوله کتابخانه ای است که اطلاعات آن با رجوع به دیوان ادیب الممالک فراهانی و سایر منابع مرتبط گردآوری شده است. روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی است ..بر پایه تحقیقات صورت گرفته ،نمادهای به کار رفته در دیوان ادیب الممالک فراهانی ، از نوع نمادهای انسانی هستند و خاستگاه آن ها جاندارانی مانند پرندگان ، آبزیان ، جانوران وحشی ، اهلی ، چارپایان و حشرات است .این رویکرد نمادین و رمزگونه ی شاعر ، دستمایه ای برای ، شکایت از اوضاع نابسامان جامعه ، مبارزه با استبداد حاکم ، ترغیب و تشویق ملت به اتحاد و هم بستگی ، استعمار ستیزی و مبارزه با نفوذ بیگانگان ، هجو صاحب منصبان و مدح مقامات سیاسی بوده است .
«ایران» و «ایرانی» در فرهنگ و شعر صفوی
حوزههای تخصصی:
شعرا و نویسندگان دوره صفوی، چه آنها که ارتباطی با دربار دارند و چه افرادی که خارج از نظام درباری به نوشتن و خواندن مشغول اند، با ادراک جدیدی از هویت ایرانی بدان پرداخته اند. نشانگرهایی که آنها در نوشتار خود دارند، به صورت مستقیم و غیرمستقیم به مفاهیم ایران و ایرانی اشاره دارند و در این موضوع باورهای خود را تبیین می کنند. در این پژوهش به متون منظوم بیش از ده تن از شاعران این دوره دقت شد و تمامی قسمت های مربوط به مفاهیم هویت ایران و ایرانی استخراج و با روش تحلیل محتوای کیفی مطالعه شد. مؤلفه هایی که نشان از هویت ایرانی دارد، لزوماً لفظ مستقیم «ایران» نیست، بلکه نشانگرهای دیگری از باورها و سنت ها و تقابل ها با غیرایرانی ها این هویت را تعیین می کند. نظریه بازنمایی استوارت هال در نوع خوانش و تفسیر نشانه های فرهنگی و استدلال و نتیجه گیری کمک شایانی می کند. به ویژه کلیشه سازی در ابلاغ این نظر تأثیر دارد. بااین حال گاهی برخی نکات تنها از متون این پیکره پژوهشی ناشی می شود که با استقراء آنها و توجه به تاریخ اجتماعیات ایران قابل بررسی است. در نتیجه مطالعات می توان پربسامدترین مفاهیم مربوط را «افتخار و مباهات به ایران باستان»، «ایران و ایرانی بودن در قیاس با نژاد و هویت و قدرت سایر کشورها»، «غم و ویرانی ایران» و «قدرت ایران و ایرانی» دانست. علاوه بر ذکر صریح نام ایران، مؤلفه هایی اعم از باورهای شیعی، اعتنای جدی و معنادار به قدرت های باستانی ایرانیان در حکومت و در سنت گرایی نشان از تجدید هویت ایرانی دارد.
مؤلفه های مؤثر بر تحولات وقف در دوره قاجار و پهلوی (مورد مطالعه: آستان قدس رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۳۴)
94 - 127
حوزههای تخصصی:
هدف: مقاله حاضر با تأکید بر وقف نامه های آستانِ قدسِ رضوی، برآن است تا تحولات وقف در دوره قاجار و پهلوی را درارتباط با تغییر رویکردهای سیاسی-اجتماعی در این دو دوره، بررسی کند.روش/رویکرد: این مقاله از رویکردِ تاریخیِ توصیفی-تحلیلی استفاده کرده است. بدین منظور از مفاهیم نظری، بدون تحمیل نظریه به شواهد بهره گیری شده است. درنظرداشتن منطق قیاس استقرایی، نرم افزارهای Excel، S.Q.L، SPSS و بررسی تفاوت معنی داری داده ها، تحلیل آماری این پژوهش را پوشش می دهد.یافته ها و نتیجه گیری: کاهش تعداد واقفان عصر پهلوی نسبت به قاجار، بالأخص در پایگاه بالای پایین و کاهش پراکندگی موقوفات، معنی دار است؛ ضمن آنکه در اولویت بندی مصارف و رقبات نیز شاهد تغییراتی هستیم.به نظر می رسد وقف در قاجار برای اقشار بالا منافع سیاسی-مشروعیت یابی و اجتماعی-منزلتی داشته و در پهلوی، نهاد وقفی آستان قدس، ابزاری مناسب برای پیشبرد اهداف مدرنیزاسیون و کسب اعتبار برای حکومت بوده است. در مجموع برای واقفان قشر متوسط مذهبی، نیازهای اجتماعی احساس شده پررنگ تر از دیگر اقشار بود؛ که این موضوع در دوره پهلوی قوت بیشتری پیدا کرد. در پهلوی نسبت به قاجار، باوجودِ تقویت مؤلفه های مؤثر بر وقف (ثبات نسبی، اقدامات متولیان، تصدی هم زمان تولیت آستان و منصب استانداری) با کاهش معنی دار واقفان مواجه هستیم؛ ضمن آنکه واگذاری تولیت به آستان نیز افزایش معنی داری نداشته است. بدین سان برای وقف اهمیت اعتمادسازی در درونِ شبکه های دینی، همراهی روحانیت و تشویق حکومت، مؤلفه هایی اساسی است؛ زمینه هایی که پهلوی در آن ها موفق نبود و درنتیجه نتوانست تحولات مثبتی در وقف ایجاد کند.
تآثیر رابطۀ دولت و جامعه بر نوسازی؛ مقایسۀ ایران و افغانستان در دوران رضاشاه و امان الله خان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایران و افغانستان همزمان در اوایل قرن بیستم، برنامه نوسازی را آغاز کردند. اما با وجود گذشته مشترک و مشابهت های تاریخی و فرهنگی، روند و نتایج متفاوتی را تجربه کردند. پرسش اصلی این مقاله، درباره علل موفقیت نسبی ایران از سویی و شکست افغانستان از سوی دیگر در دستیابی به سطوحی از نوسازی در دوره یادشده است. برای پاسخ به این سوال، چارچوب نظری این مقاله با تلفیق انتقادی نظریه های «دولت در جامعه» (دولت محدود) جوئل میگدال و «دولت توسعه گرا» لفت ویچ شکل گرفته که در آن، «نوع رابطه دولت و جامعه» از نظریه میگدال و «محوریت دولت در روند نوسازی» از نظریه لفت ویچ، اخذ شده است و داده های این پژوهش، با توجه به ماهیت تاریخیِ مباحث، با نظر داشت جامعه شناسی تاریخی و با استفاده از اسناد، کتب، مدارک و در مجموع منابع کتابخانه ای گردآوری و با نگرشی انتقادی تجزیه و تحلیل شده است. طبق یافته های این پژوهش: در ایران، دولت با جلب همکاری نیروهای اجتماعی حامی نوسازی، با ارائه «استراتژی بقا و سیاست بقای» کارآمد، نیروهای اجتماعیِ مخالفِ نوسازی را مهار و موانع اجتماعی نوسازی را برطرف کرد، اما در افغانستان فقدان نیروهای اجتماعی حامی نوسازی و ناتوانی در اتخاذ استراتژی بقا و سیاست بقای کارآمد، باعث شد دولت این کشور نتواند مخالفت اجتماع تارمانند و قوی را مهار کند و در نتیجه نوسازی با ناکامی روبرو شد.
سال یابی درخت گاه شناختی مسجد قرمز شهر بناب، استان آذربایجان شرقی، ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از روش علمی باستان درخت گاه شناسی در باستان شناسی برای سال یابی مطلق آثار باستانی چوبی و نیز کاربست چوب در آثار معماری تاریخی استفاده می شود. پرسش اصلی پژوهش حاضر، تعیین قدمت مسجد تاریخی معروف به قرمز در شهرستان بناب استان آذربایجان شرقی است که علی رغم ثبت در فهرست آثار ملی ایران، اصالت تاریخی آن جای ابهام و پرسش داشته است. هرچند فرضیه سبک شناسی معماری پیشنهاد می کند که مسجد قرمز بناب در گروه بناهای ستون دار دوره صفوی، مانند مسجد ملارستم مراغه و کاخ چهل ستون اصفهان، قرار می گیرد؛ اما برای تأیید این فرضیه، هیچ کتیبه و سند تاریخی وجود ندارد. پس از تهیه مقطع از ستون های چوبی جنس صنوبر مسجد قرمز، الگوی رشد به دست آمده از آن، به روش درخت گاه شناختی با نمودار الگوی رشد درختان ارس شرق فلات آناتولی مقایسه شده است. الگوی رشد درختان پهنه آذربایجان – حوضه دریاچه ارومیه - با نمونه برداری و اندازه گیری پهنای حلقه های رشد درختان ارس منطقه جزیره شاهی دریاچه ارومیه تهیه شده است و مقایسه نمودار حاصل با منحنی رشد درختان ارس و بلوط در شرق فلات آناتولی، نشان دهنده انطباق بالای الگوی رشد هر دو منطقه همسایه است؛ بنابراین، برای سال های دورتر که منحنی رشد درختان منطقه جزیره شاهی را پوشش نمی دهد، منحنی درختان شرق فلات آناتولی – حوضه دریاچه وان - به عنوان مرجع قابل استفاده است. برمبنای اصل اعتبار واپسین تاریخ پس از ساخت اثر چوبی در روش باستان درخت گاه شناسی، قدمت سال های پایانی دوره صفوی و حدود سال 1706 م برای مسجد قرمز بناب پیشنهاد می شود.