فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۲۸٬۲۶۹ مورد.
منبع:
مطالعات تاریخی جنگ سال ۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۳۱)
33 - 49
حوزههای تخصصی:
جنگ چالدران، رویدادی تأثیرگذار در هنگام بنیان گذاری و تثبیت دولت صفویه بود؛ چراکه به چهره ی شکست ناپذیر شاه، ضربه ی سهمگینی وارد ساخت و موجب تضعیف مشروعیت شاه اسماعیل شد. دشواری هضم این شکست، تاریخ نویسان هواخواه صفویان را به بازاندیشی در باب روایت جنگ چالدران واداشت. این مقاله با رویکرد توصیفی-تحلیلی در پی پاسخ به این پرسش است که منابع تاریخ نگاری عصر صفوی چگونه با این شکست مواجه شده اند؟ سنجش شیوه های بازنمایی جنگ چالدارن در تاریخ نویسی دوره ی شاه اسماعیل و پس از آن، دو الگو در طرح اندازی روایی تجربه ی این ناکامی را می نمایاند: نخست، در روایت کتاب های حبیب السیر و فتوحات شاهی، انکار و به حاشیه رانی شکست، رویکرد غالب است. کتاب فتوحات شاهی برای گریز از نشان دادن سیمای تلخ شکست، از خیر روایتش می گذرد. از سوی دیگر، خواندمیر شکست در جنگ چالدران را امری حاشیه ای می انگارد و از اساس تجربه ی آن را طرد و انکار می کند. دوم، در منابع تاریخی پس از مرگ شاه اسماعیل، هرچند تلخی ناکامی این نبرد پذیرفته می شود، با این حال، با توجه به اقتضائات زمانه و در راستای توجیه شکست خطاهای نیروهای قزلباش، برجسته می گردد؛ و روایت جنگ چالدران به گونه ای طرح اندازی می شود که ابهت شاه اسماعیل حفظ شود و خللی بر مبانی مشروعیت این حکومت وارد نشود.
A Perforated Coin of Gordian III from Dehlorān Plain, Southwestern Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Persica Antiqua, Volume ۵, Issue ۹, July ۲۰۲۵
91 - 103
حوزههای تخصصی:
The assemblage of our archaeological data and findings regarding the early Roman-Sasanian interactions is very limited. During the recent survey of the Dehlorān Plain, an accidental coin find (discovered by a passerby, Mr. A. Hosseini) was handed over to the members of the expedition. The highly corroded and perforated coin belongs to the Singara issues of Gordian III (238-244 AD), the young Roman emperor whose reign coincided with the first series of Sasanian incursions led by Ardashir I and his successor, Shapur I. Not only it is one of the few known findings that relate to this tumultuous era, it has been discovered in the vicinity of Roman Mesopotamia, where most of the fighting took place. In this article, in addition to describing the coin, the authors have discussed the historical context of this period and the possible entry scenarios of this coin into the territory of the Sasanian Empire.
ماجرای کشته شدن سیمیتقو در اشنویه
حوزههای تخصصی:
اسماعیل سیمیتقو که پس از برادرش جعفر به ریاست ایل شکاک از عشایر غرب آذربایجان رسیده بود از دوران مشروطیت تا جنگ جهانی اول مشغول غارت در روستاها و شهرهای غرب آذربایجان بود. در جنگ جهانی اول ابتدائا به روسها متمایل شده سپس تغییر مسیر داده متمایل به عثمانی شد. پس از فاجعه جیلولوق و نبود حاکمیت قوی دولت در منطقه، سیمیتقو شهرهای اورمیه و سلماس را تصرف کرده و به ازار و اذیت مردم پرداخت. جنگهای متمادی قشون دولتی با سیمیتقو بالاخره منجر به شکست وی شده آواره کوههای مرزی ترکیه و عراق شد. وی در سال 1305 دوباره به سلماس حمله کرده که نتیجه ای در بر نداشت. سیمیتقو در تیر 1309 در اشنویه کشته شد. این مقاله به شرح روایتهای مختلف از چگونگی کشته شدن وی می پردازد.
نامه ای فراموش شده از صمد بهرنگی به ایرج افشار
منبع:
مطالعات تاریخ آذربایجان و ترک سال ۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷
175 - 188
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی نامه ای نادر از صمد بهرنگی به ایرج افشار می پردازد که اخیراً در میان اسناد آرشیوی بدست آمد. نامه بدون تاریخ است و گمان می رود که در فروردین ۱۳۴۷ نوشته شده باشد. به همراه این نامه، بهرنگی سه کتاب اخیر خود را به افشار ارسال کرده و تمایل داشته است که این آثار در مجله «راهنمای کتاب» که افشار مدیر مسئول آن بوده، معرفی گردند. همچنین بهرنگی در این نامه به اختلاف های فکری پیشین بین خودشان اشاره کوتاهی می کند. او می خواهد که مقاله جدیدش درباره شاه اسماعیل خطائی «بی کم و کاست» منتشر شود که در آن به نقد تاریخ نگاری غرب زده و اشتباهات در ثبت تاریخی پرداخته بود. بهرنگی در آن مقاله، انتقادات جدی به مورخانی دارد که اثرات شاه اسماعیل به زبان ترکی را نادیده گرفته اند و با غفلت یا عمد به تحریف تاریخ پرداخته اند. مقاله بهرنگی از آن جهت حائز اهمیت است که نشان دهنده دغدغه های فرهنگی و ادبی او در دوران فعالیت های ادبی و تأکید او بر ضرورت بازنگری در تاریخ نگاری ایران است. نه تنها کتابهای ارسالی صمد بهرنگی در آن مجله معرفی نمی گردند، حتی مقاله او، علیرغم اینکه پیش از آن پنج مقاله در آن نشریه منتشر کرده بود، چه در زمان حیات او و چه بعد از مرگ ناگهانی اش در همان سال، هرگز چاپ نمی شوند. مقاله حاضر، زوایایی از شخصیت و اندیشه های بهرنگی را نمایان می کند که پیش از این کمتر به آن ها پرداخته شده است.
Excavations at Tepe Rabat, and Its Ancient Name(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Persica Antiqua, Volume ۵, Issue ۸, January ۲۰۲۵
3 - 18
حوزههای تخصصی:
Rabat Tepe, an ancient site in northwestern Iran near the Little Zab River, reveals insights into two distinct periods from the Iron Age. The primary focus of excavations has been on the layers dating back to the first millennium BC. Notable discoveries at Rabat include a striking pebble mosaic pavement, fortified walls, and various decorative bricks. The site’s size, architectural remains, and uncovered artifacts point to its significant role during the first millennium BC. Through multiple excavation seasons, researchers have gleaned valuable information about the site’s layout and historical eras. Evidence suggests that a thick wall once enclosed the entire area, around 3 meters in width. Artifacts found at Rabat share similarities with those from Qalaichi, a well-known Mannaean site. While initially attributed to Mannaean culture, this association is now under debate. Excavations between 2006 and 2008 unearthed inscribed bricks inscribed with Neo-Assyrian cuneiform script. These findings sparked discussions and identified Rabat with ancient cities like Paddir/Šurdira and Hubushkia, although these identifications face significant challenges. Rabat was an independent religious-royal city-state.
تعیین کاربری احتمالی برخی از فضاهای مجموعه معمای دست کند ارزانفود-همدان با استفاده از روش ICP-OES
منبع:
Caspian, Volume ۲, Issue ۳, January ۲۰۲۵
47 - 61
حوزههای تخصصی:
مجموعه آثار دست کند زیرزمینی ارزانفود در فاصله 30 کیلومتری جنوب شرقی شهر همدان و در 2 کیلومتری روستای ارزانفود قرار دارد. در این مجموعه پژوهش های باستان شناسی متعددی انجام گرفته و نتایج ارزشمندی حاصل شده است. اما یکی از مهم ترین پرسش ها و ابهامات درباره این مجموعه تعیین کاربری فضاهای دست کند زیرزمینی است که به دلیل پاک سازی فضاهای مذکور و عدم وجود لایه های برجا باعث شده تا فرضیاتی گوناگونی مطرح شود و نتوان درباره کاربری مجموعه اظهار نظر قطعی کرد. ازآنجاکه استقرارهای انسانی می تواند باعث انباشت نهشته های شیمیایی بر محیط زندگی شود، با انجام پژوهش های باستان سنجی بر نهشته های مذکور می توان به نوع فعالیت های انسانی در آن محیط در زمان گذشته پی ببرد. بر همین اساس 27 نمونه از قطعات سفالی به دست آمده از کاوش مجموعه انتخاب شدند تا با استناد بر نتایج آنالیز عنصری با استفاده از روش آزمایشگاهی ICP-OES کاربری احتمالی فضاهای این مجموعه مشخص شوند. در این پژوهش و در مطالعه موردی نمونه سفالینه های مجموعه دست کند ارزانفود که بستر باستان شناختی آنها مشخص نبود نتایج حاصل نمونه های مختلف امکان انتساب آنها به بسترهای مختلف نظیر آشپزخانه، محیط تدفین و یا مکان های صنعتی و کارگاهی را فراهم ساخت. نتایج این پژوهش نشان دادند که مطالعات آزمایشگاهی نوع و مقدار عناصر تشکیل دهنده رسوبات سفال ها می تواند روشی سودمند برای شناسایی بستر این مواد باشد.
گرانمایه آبنوس
منبع:
Sinus Persicus, Volume ۲, Issue ۳, January ۲۰۲۵
3 - 7
حوزههای تخصصی:
اسماعیل یغمایی ۲۷ شهریور ۱۳۲۰ در تهران زاده شد. تحصیلات ابتدایی خود را در تهران آغاز کرد و دوره شش ساله ابتدایی را در خرداد 1333 به پایان رساند. سپس دوره شش ساله متوسطه را در خرداد 1339 به پایان برد و دیپلم طبیعی خود را گرفت و سپس در رشته باستان شناسی در دانشگاه تهران پذیرفته شد و توانست دانشنامه کارشناسی باستان شناسی را در خرداد 1343 دریافت کند. وی باستان شناسی را ادامه داد و توانست دانشنامه کارشناسی ارشد خود را در خرداد 1354 از دانشگاه تهران دریافت کند.
A Look at Iranian-Deccani Architecture during the Bahmani Era (1347-1528)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Archaeology and Archaeometry, Volume ۳, Issue ۴ - Serial Number ۱۲, March ۲۰۲۴
43 - 54
حوزههای تخصصی:
Deccan is a fertile plateau in the southern part of the Indian subcontinent, spanning an area of approximately three hundred square kilometers. In Sanskrit, Deccan means "south," and the Bahmani rulers established the first independent Muslim government in the Deccan region, reigning from 1347 to 1528. This research aims to answer the crucial question of how Iranian-Deccani architecture evolved during the Bahmani era and which structures prominently reflect this architectural style, using a historical research method grounded in a descriptive-analytical approach. The findings of the research indicate that the Bahmani's tolerance and affinity for the Shia sect, along with their support for Shia migrants who had immigrated to Deccan from Iran and Arab lands, led to the widespread influence of Shia beliefs and the prevalence of Iranian-Islamic culture and civilization in Deccan. During this period, numerous Iranian architects and artisans migrated to India, contributing to the creation of many buildings characteristic of the Bahmani era. As a result, many mosques and structures from the Bahmani era in Deccan bear the influence of the Timurid architectural style of Iran. This phenomenon facilitated the penetration of Iranian architectural style and the flourishing of Iranian-Islamic culture in India, particularly during the Bahmani period.
Analysis and study of Beveled Rim Bowls (BRB) based on their distribution in Iran(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Archaeology and Archaeometry, Volume ۴, Issue ۱ - Serial Number ۱۳, June ۲۰۲۵
31 - 44
حوزههای تخصصی:
From a temporal perspective, we observe the presence and distribution of beveled rim bowls in Iran and Mesopotamia from the mid-fourth millennium BC until the beginning of the Bronze Age. The large production and specific shape of this pottery, alongside its extensive distribution, have prompted many archaeologists to study this subject. Beveled rim bowls is categorized into two types: Uruk and proto Elamite, based on their shape and structure. The geographical conditions in Iran have differentiated the distribution of this pottery compared to Mesopotamia. During this period, the Uruk type gradually changed in structure and transformed into the proto Elamite type. The regions of Khuzestan, Central Zagros, and the Central Plateau have the highest density of sites and pottery in Iran, connecting these centers through intermediary areas. According to the studies conducted, this distribution in Iran has been exported to various other regions by local elites or specific groups of people. Perhaps, this group consisted of local merchants who, through migration, spread the proto Elamite culture in Iran, while the Uruk type of beveled rim bowl was produced and distributed for economic or political purposes in significant sites such as Susa, Chogha Mish, Tepe Yahya, Sefalin, and Godin Tepe.
دیدگاه های نو درباره جوامع سغدیان در شمال چین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۳۱
۱۷۲-۱۵۵
حوزههای تخصصی:
از دوره هخامنشیان تاکنون، ایرانیان به عنوان حاکمان بخشی از مسیر تجارت راه ابریشم، نقش امنیتی و پشتیبانی مسیر را برای کسب سود اقتصادی و ارتباطات فرهنگی در داخل سرزمین حاکمیتی خود انجام داده اند و چین تا اروپا را به هم متصل می کرد ه اند. سغدیان، به عنوان بخشی از حاکمیت شرق ایران، دارای نقش تأثیرگذار از اواسط قرن سوم تا هشتم میلای، در تجارت و ارتباطات بین منطقه ای برعهده داشتند و به نوعی در کنار تجارت راه ابریشم، آن را به شکل حضور در سرزمین چین به دیپلماسی صلح ابریشم، برای حضور خودشان تبدیل کرده اند. بازرگانان سغدی به عنوان یکی از گروه های ایرانی شرقی، همواره گونه ای از دیپلماسی هم زیستی جاده ابریشم پیش بردند، که از یک سوی با شناخت قدرت اقتصادی تجارت راه ابریشم، با هدف کسب منفعت اقتصادی، و از سوی دیگر صلح و دوستی میان سرزمین چین و اقوام دیگر این مسیر استفاده کردند، تا جایگاه خود را تثبت کنند. یافته های باستان شناسی سغدیان از گذشته موردتوجه محققان غربی و شرقی قرار گرفته و به نوعی تاریخ هنر آن ها را معرفی کردند؛ در این میان یافته های جدید در دو دهه گذشته، شمال چین واقعیت حضور شایسته و دیپلماسی صلح ابریشم سغدیان را مورد تأکید قرار می دهد. در این میان یافته های به دست آمده از کاوش های باستان شناسی شمال چین -ازجمله یافته های قبور خانواده های سغدی- هرچند به صورت گزارش های اولیه، موردتوجه کاوشگران قرار گرفته است که می تواند با توجه به کتیبه ها، جنبه های هنری و معنوی، به ویژه نقاشی های دیواری، جایگاه سغدیان در سرزمین چین مورد بررسی قرار دهد. مهم ترین هدف این پژوهش شناساندن یافته های سغدیان در شمال چین برای مخاطبان ایران فرهنگی و به تصویر کشاندن اهمیت حضور آن ها در موقعیت جغرافیایی جدیدشان، در سرزمین چین است؛ در این راستا، پژوهش حاضر با روش تاریخی-تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای درصدد پاسخ به این پرسش ها است؛ حضور جوامع سغدی در شمال چین چگونه شکل گرفته است و چه ارتباطات فرهنگی را بین سرزمین ایران و چین نشان می دهد؟ نتایج پژوهش یافته های جدید سغدیان در شمال چین، حضور جوامع ابتداییِ بسته و سپس جامعه ای با تعامل فرهنگی با چینیان را مستند می نماید؛ به نظر می رسد آن ها به شکل خانواده های هنرمند، صنعتگر و بازرگان در سرزمین چین فعالیت خود را آغاز و به عنوان بخشی از خانواده های ایرانی نقش اقتصادی-فرهنگی خود را شکل دادند که در طی زمان می توان کنش فرهنگی مابین دو فرهنگ چین و سغدیان را به تصویر کشید.
شبکه های درباری و انتشار مانویت از ایران به چین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۳۱
۲۲۰-۲۱۱
حوزههای تخصصی:
نگارنده، در این نوشتار و در ادامه مطالعات قبلی خود، به موضوع انواع فعالیت مبلغان مانوی در شبکه بزرگ تری در زیرعنوان فعالیت های درباری از امپراتوری روم تا به دربار تانگ در چین تمرکز می کند؛ در این فعالیت ها، سفیران، و هم چنین حکیمان دوره گرد و کارآگاهان انجام مراسم آئینی، آگاهی بر تفاوت های فرهنگی را به نمایش می گذارند؛ هرچند این رخداد و به طور معمول بین همسایگان نزدیک و هم مرز صورت می گرفت، اما با ابزار مانوی ایرانی و از راه آسیای میانه شاهد گسترش تدریجی آن هستیم. روایت های مختلف مانوی اهمیت آموزش «حکمت» را در تلاش برای حمایت از حاکمان محلی بسیار برجسته می کند. بنابر نسخ مانوی «کلن»، «مانی» با پادشاهی ناشناس ملاقات می کند و بدو حکمت آموخته، احکام مانوی و هم چنین «دو آموزه» را آموزش می دهد. هم چنین، براساس شواهد و مدارک، هرچند پراکنده، گسترش آئین مانوی در چین قابل فهم می آید؛ آنجا که برای چنین موضوعی از نقش حکیمان مسافر در بازدید از شبکه های درباری نمی توان چشم پوشی کرد.
Petroglyphs of Chah Abdullah of Harat, Yazd Province, Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Persica Antiqua, Volume ۵, Issue ۹, July ۲۰۲۵
77 - 89
حوزههای تخصصی:
Petroglyphs are a form of human artistic expression that can be found in various locations around the world, displaying similar features despite being created in different eras. This art form, commonly found in mountainous and rocky areas, is often associated with shepherds and hunters. The themes depicted in petroglyphs typically revolve around hunting scenes, weapons, goats, sheep, dogs, and other activities related to hunting and herding. However, religious motifs can also be observed in some cases. While a variety of petroglyphs can be found throughout Iran, sites in central regions such as Yazd province have received less attention from archaeologists due to the desert climate. The petroglyphs we will discuss in this article are located in the Chah Abdullah region of south Yazd province, in central Iran. In 2021, the author conducted an archaeological survey of Harat City, identifying various cultural and historical sites from different periods. While most of the sites identified were historical monuments, several historical sites, including the Chah Abdullah petroglyphs, were also discovered. Based on the type of motifs and the depth of carving, this site is associated with different historical periods. However, it is fascinating that the creation of rock motifs continues even in contemporary times.
Bardestan’s Bardoo: A Parthian-Sasanian Site in Bushehr Province, Persian Gulf
منبع:
Sinus Persicus, Volume ۲, Issue ۴, July ۲۰۲۵
149 - 160
حوزههای تخصصی:
On the northern shore of the Persian Gulf, not far from the coastline of Bandar-e Dayyer (Dayyer Port) in Bushehr Province, remains of a large archeological site can be seen in the form of dense piles of the rubble as well as architectural remnants scattering over approximately 27 hectares, which is known as Bardoo. The remaining and main parts of the site are located in the south and southeast of the city of Bardestan, between a road leading to Bandar-e Dayyer and the western flank of salt marshes on the west bank of huge Bay (xowr), located about 2200 meters from the coastline of Bandar-e Dayyer itself. Archaeological excavations at this site reveal three periods, ranging from Parthian to the early Islamic era.
The Sasanian Palace of Bandiān Dargaz, Iran
منبع:
Caspian, Volume ۲, Issue ۴, July ۲۰۲۵
173 - 188
حوزههای تخصصی:
A series of architectural spaces were discovered from the excavation of Tepe C of Bandiān Dargaz, a site revealing both the Islamic and Sasanian periods. The surface layer is related to the Ilkhanid period followed with the layer of the Sasanian period, which further consists of two phases. The architecture of the first phase is the remains of a palace, which had probably been transformed into a set of industrial-production workshops in the second phase of architecture. The remains of the palace include a pillared hall, long halls, and a part that is probably a Mithraeum and was built during the reign of Yazdgerd I.
پایان فردی در معادشناسی زرتشتی: چهار قاب از آرامگاهی سغدی در چانگ آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۳۱
۲۱۰-۱۷۳
حوزههای تخصصی:
در سال ۲۰۰۳م. کشف آرامگاه سنگی «ویرکاک»، رهبر کاروان سغدی، و همسرش «ویوسی» در شهر چانگ آن چین، نمونه ای بی نظیر از تلاقی باورهای زرتشتی و سنت های تصویری سغدی-چینی را در قالب 11قاب سنگی نمایان ساخت. این پژوهش با تمرکز ویژه بر چهار قاب پایانی، که مراحل سفر روان پس از مرگ را بازنمایی می کنند، نخستین تفسیر منسجم و مبتنی بر منابع اصیل زرتشتی (اوستا و متون پهلوی) از این بخش از آرامگاه را ارائه می دهد. تحلیل با بهره گیری از چارچوب نشانه شناسی تصویری و رویکرد تطبیقی دین پژوهانه انجام شده است. پژوهش حاضر مفاهیم محوری پایان فردی در معادشناسی زرتشتی شامل: دئنا، داوری مینوی، عبور از پل چینود و رسیدن به گرودمان، را با ساختاری روایی، دقیق و وفادار به متون بررسی می کند و نشان می دهد که این تصاویر، بازتاب مستقیم باورهای زرتشتی هستند. برخلاف برخی تفاسیر پیشین که حضور عناصر مانوی را مطرح کرده اند، این پژوهش با استناد به منطق درون دینی زرتشتی، تلفیق این دو سنت را مردود می داند. در سطحی فراگیرتر، این مطالعه نه تنها به بازشناسی سغدیان به عنوان واسطه های انتقال دین زرتشتی به شرق می پردازد، بلکه آرامگاه ویرکاک را به مثابه گواهی تصویری از چگونگی بازنمایی مفاهیم دینی ایرانی در بستر فرهنگی چین سده ششم میلادی معرفی می کند. این تحلیل، گامی نو در بازخوانی هنر تدفینی زرتشتی و فهم تطبیقی دین و تصویر در تاریخ فرهنگی ایران و آسیای شرقی است.
Hyrcania and the Eastern Borders of Median Kingdom(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Persica Antiqua, Volume ۵, Issue ۸, January ۲۰۲۵
19 - 33
حوزههای تخصصی:
The Territorial conquests of the Medes, as Far East as Hyrcania, could be traced from the first half of the seventh century BC onwards. The first Median kings undertook far-flung campaigns to take control of the region and extend their territory. The existence of the fortified settlement in the Gorgān plain could prove the expansion of centralized Median kingdom as far as Hyrcania. The Assyrian sources of the 9th to 7th century BC are also in overall agreement with the results of the archeological studies in the western steppe of Gorgān plain (Hyrcania). As a result, the Median’s dominance over Hyrcania determined the strategies and political guidelines of the Median kingdom and set the foundations for its transformation from a confederation of tribes to a powerful trans-regional state. Accordingly, in the present paper, beside historical and literary sources, archaeological evidences have also been studied in order to determine the Median’s range of territory in the east of their homeland.
بررسی پایگان آبی هرمز فارس در دوره ساسانی
منبع:
Sinus Persicus, Volume ۲, Issue ۳, January ۲۰۲۵
53 - 79
حوزههای تخصصی:
منطقه هرمز باستان، در جنوب فارس منطبق بر مناطق امروزی بیرم و چاهورز، در فاصله ۳۵۰ کیلومتری جنوب شیراز است. این مناطق براساس شواهد باستان شناسی، در دوره ساسانی-قرن های نخستین اسلامی افزایش استقرار را نشان می دهد. آب به عنوان عاملی مهم، نقش محوری در افزایش استقرار است. آب یکی از چهار آخشیج در آیین زرتشتی است. ساسانیان امپراتوری خود را براساس جهان بینی زرتشتی بنیان نهاده بودند. نقش های مختلف آب همچون آشامیدن، کشاورزی-باغداری و نقش مذهبی، در توسعه و ساخت انواع پایگان های آبی نمود پیدا کرده است. تلاش جوامع انسانی برای تأمین آب در منطقه گرم و خشک هرمز که امروزه نیز با تنش آبی مواجه است، به تنوع پایگان آبی در منطقه هرمز منجر شده است. هدف اصلی پژوهش، بررسی و گونه شناسی این پایگان ها باهدف شناخت راهکارهای سازگاری انسان با کمبود آب در منطقه هرمز است. پرسش های اصلی پژوهش عبارت اند از: پایگان های آبی هرمز در کدام دوران تاریخی ساخته شده اند و شامل کدام یک از انواع مختلف پایگان آبی هستند؟ پژوهش از نوع بنیادی و با رویکرد، توصیفی-تحلیلی-تطبیقی انجام شده است. داده های پژوهش از طریق مطالعه منابع کتابخانه ای و مطالعات میدانی به صورت پیمایشی گردآوری شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که پایگان آبی در هرمز را می توان در سه گروه اصلی طبقه بندی کرد: ۱. پایگان آبی در راستای کنترل آب های سطحی که شامل سد، بند، آب انبار و نخلستان است. ۲. پایگان آب مربوط به استفاده از آب های زیرزمینی که شامل چاه، قنات و چشمه است. ۳. پایگان آبی پخش کننده آب که شامل کانال های آب و حوضچه های آرامش است. باتوجه به شرایط اقلیمی منطقه، آبخوان های زیرزمینی به عنوان منبع اصلی و قابل اطمینان تأمین آب است و با استفاده از قنات مورد استفاده بوده است که به احتمال در دوره ساسانی ساخته شده اند.
اسماعیل یغمایی و احیای هویت ملی ایران در دشتستان
منبع:
Sinus Persicus, Volume ۲, Issue ۴, July ۲۰۲۵
137 - 147
حوزههای تخصصی:
بندر بوشهر در خلیج فارس، گنجینه ای از تاریخ و تمدن است که در طول قرن ها شاهد رویدادهای مهمی بوده است. این مقاله به بررسی میراث باستانی این بندر و نقش آن در باستان شناسی می پردازد. کاوش های باستان شناسی در بوشهر، از اواخر قرن نوزدهم آغاز شد و توسط محققان آلمانی، فرانسوی و ایرانی رهبری شد. این تحقیقات، به کشف لوح ها و کتیبه های ایلامی منجر شد که نگاه جدیدی به تاریخ و تمدن ایلام ارائه داد. هیئت های باستان شناسی فرانسوی، به رهبری موریس پزار، با کاوش در این منطقه، بخش های ناشناخته ای از تاریخ ایلام را در ساحل شمالی خلیج فارس آشکار کردند. این اکتشافات، اهمیت بوشهر را به عنوان یک مرکز مهم فرهنگی و تاریخی در منطقه نشان می دهد. در ادامه، مطالعات باستان شناسان ایرانی پس از انقلاب اسلامی، به ویژه اسماعیل یغمایی در دشتستان بررسی شده است. کاوش های یغمایی در کاخ های هخامنشی سنگ سیاه و بردک سیاه، نقش مهمی در آشکارسازی زوایای پنهان تاریخ هخامنشیان و احیای هویت ملی ایرانیان در مناطق جنوبی و ساحلی خلیج فارس داشته است. درمجموع، این مقاله نشان می دهد که بندر بوشهر به دلیل موقعیت راهبردی خود همواره در طول تاریخ مورد توجه قدرت های منطقه بوده و کاوش های باستان شناختی در این استان ازجمله دشتستان، اطلاعات ارزشمندی را درباره تمدن های باستانی ایران در اختیار قرار داده است.
ایران و یونان در جهان باستان
منبع:
Sinus Persicus, Volume ۲, Issue ۳, January ۲۰۲۵
81 - 105
حوزههای تخصصی:
ایران و یونان، دست کم از قرن ششم پ م به بعد نقش ارزنده ای در جهان باستان ایفا کردند. همجواری این دو سرزمین باعث روابط سیاسی و فرهنگی بسیاری در دوران باستان شده بود و تأثیرپذیری و تأثیرگذاری بر همدیگر داشتند. اگرچه جنگ های ایران و یونان خسارت های مالی و جانی فراوانی برای دو طرف به بار آورد، حداقل در یونان باعث خودباوری شد. درهمین حال باعث شکوفایی هنر به ویژه در زمینه مجسمه سازی شد. آثاری از فرهنگ یونانی در ایران به دست آمده است که این آثار را می توان به 3 دسته تقسیم کرد. دسته اول، اشیایی است که موضوع یونانی دارند که به دست یونانیان و برای یونانیان ساخته شده است. دسته دوم آثاری است که اگرچه موضوع یونانی دارد مورد تقلید ایرانیان قرار گرفته است. دسته سوم نقش مایه هایی است که اصل یونانی دارد اما مردم ایران آنها را تقلید کرده اند.
شکسته شیشه ای یگانه با آرایه تراش کامئو از کاوش نیشاپور، فراموش شده در سرزمین مادری، قُرب یافته در دیار غربت
منبع:
Caspian, Volume ۲, Issue ۴, July ۲۰۲۵
3 - 51
حوزههای تخصصی:
نخستین کاوش های باستان شناسی در نیشاپور را موزه هنر متروپولیتن نیویورک بیش از 80 سال پیش انجام داد. بنابر قوانین آن بازه زمانی، یافته های کاوش، میان این موزه و موزه ایران باستان تقسیم شدند. در میان یافته های شیشه ای که به موزه هنر متروپولیتن منتقل شده اند، شیشه شکسته ای با آرایه یک جانور بالدار تخیلی برجسته، وجود داشت که در یکی از اتاق های تپه مدرسه در نیشاپور پیدا شده و متعلق به سده ۳ ه.ق است. 60 سال پس از کاوش های نیشاپور، یافته های شیشه ای موجود در دو موزه یاد شده، ازجمله این تکه شیشه منتشر شدند. این یافته، در میان شیشه های چرخ تراش نیشاپور، گونه شناسی و معرفی شد (Kröger, 1995: 140-143). سال ها پس از آن، ترکیبات آن، تجزیه وتحلیل شیمیایی شد و مشخص شد، این یافته از یک لایه شیشه آبی تیره یا لاژوردی تراشیده نشده بلکه برخلاف شیشه های کامئو دو لایه دوران اسلامی، دارای تراش کامئو سه لایه شامل یک لایه سفید مات بین دو لایه شیشه آبی تیره است که یافته نادرتری از تراش شناخته شده کامئو و البته یگانه در نیشاپور و هر مکان دیگر در سده های نخست دوران اسلامی است (Pilosi et al., 2012). این احتمال که کامئو نیشاپور تولید داخلی نبوده و وارداتی از مراکز شیشه گری دیگری باشد، از اهمیت آن برای شناخت صنعت و هنر شیشه گری و روابط بازرگانی-اقتصادی، سیاسی و اجتماعی سده های نخست دوران اسلامی نمی کاهد. زیرا این تنها نمونه منحصربه فرد و غیرعادی از نوع خود است که تاکنون از یک کاوش روشمند نه تنها از ایران، بلکه در تمام جهان اسلام پیدا شده است. هدف از نگارش این مقاله، معرفی بیشتر این یگانه شیشه کامئو از کاوش های نیشاپور و مقایسه آن با نمونه های دیگر است، تا انگیزه ای برای جلب توجه باستان شناسان و کاوشگران ایرانی به این نکته باشد که مطالعه و تجزیه وتحلیل شیمیایی حتی یک تکه شیشه، می تواند باعث ارتقای دانش باستان شناسی در این زمینه بشود.