فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۸۱ تا ۳۰۰ مورد از کل ۱٬۴۰۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
کوروش هخامنشی در نیمه ی قرن ششم ق.م حکومتی شگفت انگیز را در پارس بنیان نهاد که تاثیری بسیار ارزشمند و شگرف در تاریخ روابط سیاسی و اجتماعی جوامع قدیم به جای گذاشت. وی با شکست امپراتوری بزرگ سومر، کلده، ایلام، اورارتو، آشور و نیز ماد، به سرعت و در زمانی کوتاه قدرت های شرقی باقی مانده در آسیای غربی و آفریقا، لیدی، بابل و مصر را برانداخته و عظیم ترین امپراتوری جهان قدیم را با روش های جدید سیاسی و معیارهای نوین مدیریت فرهنگی و نظامی پدید آورد. ولی در دوران سی سال حکومت خود بیشترین تلاش را برای ایجاد امنیت و تثبیت مرزهای طبیعی و حفظ اهداف نظامی اش در کشورهای مغلوب صرف نمود. هدف نگارنده در مقاله، تحلیل روش سیاسی و نظامی کوروش برای این مقصود و نیز عواملی است که باعث پیروزی او شدند.
کارنامه ی مجموعه ی مطالعات ایران باستان
حوزههای تخصصی:
بررسی جایگاه سیاسی ساتراپ های هخامنشی در دوره داریوش بزرگ با تکیه بر کتیبه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیروزی کورش بزرگ بر آستیاگ، آخرین پادشاه ماد، در سال 559 پیش از میلاد، آغازگر شکل گیری پادشاهی هخامنشی بود. پس از فتح مصر توسط کمبوجیه و تصرف برخی از سرزمین های شرقی از جمله هند در زمان داریوش بزرگ، مرزهای این حکومت از شرق تا رود سند، از غرب تا دریای مدیترانه و رود نیل در مصر، از شمال تا دریاچه خوارزم (آرال) و از جنوب تا حاشیه های جنوبی دریای پارس امتداد یافت. داریوش برای اداره بهتر این قلمرو گسترده، آن را به ساتراپی های (خشتره پاون ها) گوناگونی تقسیم کرد. هر چند که پس از فتح سرزمین های هند، لیبی و حبشه توسط داریوش (حدود سال های 518 و 517 پ.م) تا پایان شاهنشاهی هخامنشی تغییرات عمده ای در مرزهای جغرافیایی و تعداد ملل تحت قلمرو هخامنشیان ایجاد نشد، اما تعداد این ساتراپ ها و جایگاه سیاسی آنها آن گونه که در فهرست کتیبه های این دوره منعکس شده است، دچار تغییرات مکرر و دگرگونی شدند. تعداد ساتراپ ها و فهرست ملل و اقوام تحت قلمرو پارسیان از دیرباز مورد توجه و مطالعه اندیشمندان تاریخ ایران باستان بوده و پژوهش های زیادی در این زمینه انجام شده است، اما موقعیت و جایگاه سیاسی و علل برخی از تغییرات و جابه جایی ها در ترتیب و تعداد این ساتراپ ها، مورد توجه جدی قرار نگرفته است. این مقاله بر پایه روش تحقیق تاریخی ضمن استناد به کتیبه های دوره هخامنشیان، از آن میان کتیبه های داریوش و مقایسه آنها با هم و با دیگر منابع و از آن میان منابع یونانی، به بررسی جایگاه سیاسی ساتراپ های هخامنشی در دوره این پادشاه به عنوان مسأله تحقیق می پردازد. معرفی کتیبه های دوره هخامنشی که در آنها نام های سرزمین های تحت قلمرو این پادشاهی بیان شده است و استناد به آنها، بررسی تعداد و جایگاه ساتراپ ها در هریک از کتیبه های مورد بررسی و علل برخی از تحولات در تغییر جایگاه سیاسی ساتراپ ها مواردی است که در این مقاله به آنها پرداخته شده است.
دین سالاری؛ کانون اندیشه و تمدن در ایلام باستان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهشی در بازشناسی هویت "داریوش" در روایت کتاب حضرت دانیال نبی (ع)
حوزههای تخصصی:
در کتاب دانیال نبی (ع) ""داریوش مادی"" نام پادشاهی است که بابل را فتح می کند و گروهی از علمای بنی اسرائیل را به شوش می آورد تا از آنها در امور ملک داری استفاده کند. اما در اینکه این پادشاه مطابق آنچه یهودیان فرض می کنند، همان داریوش یکم هخامنشی باشد، حرف و حدیث فراوان وجود دارد. هیچ سند تاریخی بابلی و یا ایرانی ای نیز به شخصیتی جز این اشاره نکرده اند. هدف پژوهش حاضر دستیابی به تصویر روشنی از شخصیتی است که در این کتاب طرح شده تا در پرتو آن بتوان به هویت واقعی وی نزدیک شد. پژوهشگر با بررسی اشارات متن مورد نظر و اعتبار سنجی ترجمه های این متون به روش تحلیلی و نقد نظریه های محققان کتاب مقدس به این نتیجه می رسد که آوردن نام داریوش در داستان دانیال نبی (ع) یا اشتباهی از سوی نسخه بردار کتاب در ضبط نام ""داریوش"" به جای ""کوروش"" بوده و یا اصولا ""داریوش"" لقبی برای ""کوروش"" از سوی مردم بابل محسوب می شده است. در همین راستا، مساله دیگری مطرح می شود که تعداد نادرست شاهان هخامنشی در این کتاب است. ""جبرئیل"" به آن حضرت الهام می کند که چهار پادشاه پیش از ""اسکندر"" سلطنت خواهند کرد. این تعداد با تعداد درست شاهان هخامنشی از داریوش (یا کوروش) تا اسکندر به هیچ روی همخوانی ندارد. پژوهشگر نشان می دهد که این بار مقصر نه نسخه بردار، بلکه شخص نویسنده کتاب است که در زمان رونویسی یک عبارت از کتاب مقدس، واژه ""مهمترین"" را پیش از عبارت ""شاهان پیش از اسکندر"" جا انداخته و موجب این گرفتاری شده است. پژوهشگر در پایان پیشنهاد می دهد که اطلاعات تاریخی به دست آمده از کتاب مقدس بار دیگر مورد بازنگری و واکاوی قرار گیرند.
خویشکاری آتش در اساطیر ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایرانیان از کهن ترین دوران برای آتش اهمیت، قداست و خویشکاری های خاصی را قائل بوده اند. به طوری که نه فقط امور زندگی دنیوی خویش، بلکه سرنوشت اخروی را نیز به نوعی تحت تأثیر خویشکاری آتش می دانسته اند. به اعتقاد ایشان آتش به دلیل برخورداری از گونه های مختلف، در خویشکاری های خود با دو حالت متضاد مادی (مانند حضور در مراسم دینی) و مینوی (حضور در اجزائ جهان) تجلی کرده و موجب سامان دهی اوضاع جهان می گردد. آنگونه که از آموزه های گات ها برمی آید، به نظر می رسد که خویشکاری های آتش حاصل عقیده ایرانیان باستان نسبت به ارتباط نزدیک بین آتش و اشه باشد؛ چرا که به اعتقاد ایشان از آنجا که اردیبهشت موکل بر آتش ها است، پس می توان آتش را نماد مادی و این جهانی اشه دانست و از دیگر سوی نیز چون اشه دارای همه صفات نیک اهورائی است، پس می توان آن را به عنوان نماد صفات درونی اهورمزدا و نیز نظام حاکم بر جهان هستی دانست. در این مقاله سعی شده است به نقش خویشکاری آتش در اساطیر ایرانی پرداخته شود. این مسئله در قالب این فرضیه که خویشکاری آتش بُن مایه اساطیر ایرانی را تشکیل می دهد، به روش تحلیلی ـ توصیفی در تاریخ اساطیری ایران و به ویژه براساس متون دینی ایران باستان مورد بررسی قرار گرفته است. از جمله مهمترین یافته های این پژوهش می توان به خویشکاری آتش با دو رویکرد مینوی و مادی اشاره کرد.
وظایف دین- مردان در ایران باستان
حوزههای تخصصی:
در ایران باستان دین مردان همواره یکی از عوامل سرنوشت ساز جامعه بوده و از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده اند و در طبقه بندی های اجتماعی در راس جامعه قرار می گرفته اند. اجرای مراسم مذهبی و خواندن سرودهای دینی بر عهده آنان بود که بعدها با قدرت گرفتن آنان در تصمیم گیریهای پادشاهان و دادن مشاوره به آنان نقش مهمی را ایفا می کردند. از اهمیت آنان در متون اوستایی و پهلوی سخن گفته و درباره وظایف آنان مطالبی نقل شده است. پژوهش حاضر مقدمه با توضیحاتی درباره جایگاه دین مردان در جامعه آن زمان، بنابر متن اوستا و پهلوی آغاز شده است. سپس درباره مغان پیش از زردشت و وظایفشان توضیحاتی داده شده است. پس از آن دین مردان کیش زردشتی و وظایفی که بر عهده داشته اند، بنابر متن های اوستا و پهلوی و نوشته های پژوهشگران ایران شناس بررسی شده و در انتها نیز نتیجه گیری ذکر گردیده است.
ساسان خُوَدای؛ چهره ای تاریخی یا افسانه ای؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیشتر پژوهندگان تاریخ دوره ساسانیان در دهه های گذشته، همداستان با شماری از بزرگ ترین تاریخ نویسان دوره اسلامی که در گزارش تاریخ ساسانیان، محتوای خداینامه تاریخ ملّی ایرانیان باستان را بازتاب می دهند، پذیرفته اند که ساسان، نگهبان آتشکده آناهیتا در اصطخر فارس، پدر بابک و نیای اردشیر یکم (240 ـ 224م.)، بنیان گذار شاهنشاهی ساسانی بوده است. از سوی دیگر، شاپور یکم (270 ـ 240م.) در سنگ نوشته کعبه زردشت، بابک را پدر اردشیر و نیای خود می خواند و در آنجا در آوردن نام ساسان به روشنی از نسبت او در تبارنامه دودمان خویش، سخن به میان نمی آید. از این رو، پاره ای از پژوهندگان با کنجکاوی ها و حتی خیالبافی های گوناگون کوشیده اند که به عقیده خود، هویّت واقعی ساسان را نشان دهند. این پژوهش بر آن است که با تجزیه و تحلیل ساختار و الگوی نوشتاری سنگ نوشته های ساسانیان و مطالعه مهم ترین گزارش های تاریخی درباره پیوند خویشاوندی نخستین هموندان دودمان حکومتی ساسانی، به این پرسش پاسخ دهد که ساسان چهره ای تاریخی بوده است، یا افسانه ای و حتی ایزدی؟ دستاورد این پژوهش نشان می دهد که ساسان خُوَدای، نه یک ایزدِ کهن، و یا چهره ای افسانه ای، بلکه چهره ای کاملاً تاریخی ـ پدر بابک و نیای اردشیر یکم ـ بوده است.
تاملی در ماهیت اجتماعی جنبش مزدکیان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تا کنون ، با وجود کتاب ها و مقاله های متعدد و در همان حال نا کافیی که از دیدگاه ها و سمت گیری های مختلف فکری در خصوص آیین و جنبش مزدکی توسط مورخان و نویسندگان ایرانی ، مسلمان و خارجی – قدیم و جدید – به تحریر در آمده است ، از جمله مسائل مربوط به این جنبش که چندان مورد بررسی قرار نگرفته ، مسئله پر اهمیت پایگاه اجتماعی – طبقاتی آن است . در این باره ، نه در منابع قدیم و نه در تحقیقات جدید ، توصیف و تحلیل درخوری صورت نگرفته است . این ضرورت ، نگارنده را بر آن داشت ، ضمن مباحثی چند ، مسئله مهم مذکور را مورد کاوش قرار دهد ، بدان امید که با این فتح باب ، پژوهندگان دیگر نیز در تعمیق بیشتر بحث مذکور بکوشند . باری ، به ایجاز، تحلیل حاضر ، برخلاف نظر پژوهنده ای ارجمند ، بر این فرضیه استوار است که در خیزش فراگیر مزدکی نه تنها برزگران ( یا دهقانان کم مایه ) ، بلکه تمامی طبقات و گروه های تهی دست جامعه ـ چه روستایی و چه شهری ـ شرکت داشته اند .
نگاهی به گذشته و سیمای نوین دانشگاه جندی شاپور
حوزههای تخصصی:
جستاری درباره انجامه دستنبشته وندیداد
حوزههای تخصصی:
کتیبه های هخامنشی و لوکوک
حوزههای تخصصی:
بابل در فرمان شاهان هخامنشی
حوزههای تخصصی:
مجموعه مطالعات ایران باستان: گزارش مراسم رونمایی از مجموعه ی مطالعات ایران باستان
حوزههای تخصصی:
هفت خوان رسیدن به ایران باستان
حوزههای تخصصی:
آتوپارت،شهربان هخامنشی ماد کوچک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مادها که نخستین سلسله ایرانی را در این سرزمین پایه گذاری کردند،در پیشبرد سلسله های دیگر ایرانی نیز نقشی فعال داشتند.از جمله در اداره ی ایران هخامنشی آنان همواره در کنار پارسی ها بودند و در مدارک دوره ی هخامنشی از آنان همچون مقامات برجسته ی کشوری و لشکری یاد شده است.پس از برافتادن دولت هخامنشی به دست اسکندر مقدونی،پیش از آن که اشکانیان پارتی در برابر مقدونیان و سلوکیان به جنبش درآیند،نخست آتوپارت های مادی در برابر بیگانگان به پا خاستند.آتوپارت،شهربان پیشین شاهنشاهی هخامنشی که در سپاه داریوش سوم با لشکر اسکندر جنگیده بود،پس از شکست داریوش،از ورود اسکندر و جانشینان او به شمال غرب ماد یا ماد کوچک که به نان او،ماد آتورپاتکان خوانده شد جلوگیری کرد.آتوپارت و جانشینان اش،روزگاری دراز در آن سرزمین آیین مزدایی و ایرانیانی را که به این دیار می آمدند در پناه گرفتند و آن گاه که اشکانیان در پی مبارزه با سلوکیان به این سامان رسیدند،به جنبش آنان پیوستند. واژه های کلیدی:آتروپات،آتورپات،آدرباد،هخامنشی،مادها. دیباچه مادی ها که نخستین سلسله ایرانی را در ایران برپا کرده بودند،نه تنها درپی ریزی دومین سلسله ایرانی (هخامنشی) نیز نقشی برجسته داشتند،بلکه در پیشبرد و اداره ی آن نیز پیشگام بودند. کوروش دوم (599تا530پ.م)،پایه گذار شهریاری هخامنشی خود از سوی پدر پارسی و از سوی مادر (ماندانا،دختر ایشتوویگو پادشاه ماد) مادی بود و هم از روزگار او به بعد مادی های بسیاری در اداره ی شاهنشاهی هخامنشی به کار گماشته شدند.مادی ها از جنگاوران عمده ی سپاه جاویدان هخامنشی بودند و به طور معمول در همه ی لشکرکشی های هخامنشیان شرکت داشتند.آنان همراه پارسی ها و سکایی ها،معتمدترین جنگاوران شاهنشاهی بودند و همواره سخت ترین نبردها را با دشمنان داشتند.ملل باستانی جهان آن روز،چون یونانی ها،مصری ها و دیگران،دولت هخامنشی را ادامه ی دولت مادها می دانستند و از جنگ های ایران و یونان به نام جنگ های مادی یاد می کردند وحتی پارسیان را مادی می خواندند.در مدارک هخامنشی و یونانی،از نام های مادی بسیاری از مقامات برجسته دولتی تا پایان دوره ی هخامنشی یاد شده است(همچون هاپارگ،گبریاس،داتیس،تخمه سپاده و. . . . .؛نک:دیاکونوف،404،1956؛درباره کاربرد نام ماد برای هخامنشیان،نک:1994،Tuplin؛171-161:1960،Godley.cf.206،130-123.I،Herodotus 235-156؛درباره کاربرد نام ماد در کتیبه های هخامنشی،نک:1953:202،Kent). هرچند پژوهش های نو اغلب بر اهمیت مادها همچون نخستین پایه گذاران دولت در ایران پای فشرده اند و گاه از نقش آنان در دوره هخامنشی نیز یاد می کنند،ولی غالبا از نقش و سهم واقعی آنان در تاریخ دوره های بعد ایران گفتگو نمی کنند.در این مقاله نشان داده خواهد شد که همان گونه که مادها در سده هشتم پ.م نخستین ایرانیانی بودند که بر آشوریان شوریده و خود را.
دربار ساسانی و مسیحیان: مدارا یا تعصب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسیحیان از بزرگ ترین اقلیت های دینی در دوره ساسانی به شمار می رفتند. با توجه به این که حکومت ساسانی بر بن مایه های آیین زردشتی استوار بود، مناسبات دربار ساسانی با مسیحیان، از جمله مباحث درخور توجه در دوران مورد نظر، به شمار می رود که در مطالعات تاریخی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. از اینرو، در پژوهش حاضر، ضمن مروری مختصر بر چگونگی ورود مسیحیت به ایران در دوره اشکانی و گسترش آن در عصر ساسانی، سیاست حکمرانان ساسانی در مناسبات با مسیحیان ایران، بررسی می شود. بخش دیگری از این پژوهش به رسمیت یافتن مسیحیت در امپراتوری روم، استقلال کلیسای ایران از ساختار کلیسای روم، چگونگی اختلافات داخلی مسیحیان تا پایان دوره ساسانی و تأثیر این رخدادها بر مناسبات دربار ساسانی با مسیحیان ایران، اختصاص دارد. در تدوین این نوشتار، علاوه بر مطالعه گزارش های وقایع نگاران سریانی و مسیحی قرون اولیه میلادی، چگونگی توصیف مناسبات دربار ساسانی با مسیحیان در آثار مورخان و نویسندگان مسلمان، مورد توجه قرار گرفته است. روش مورد استفاده در این پژوهش تاریخی، تحلیل داده های جمع آوری شده از منابع مکتوب با رویکردی توصیفی ـ تحلیلی است.
ایران 7000 ساله ، نخستین مدارس ایران
حوزههای تخصصی: