مسکویه (دانشگاه آزاد ری)
مسکویه دانشگاه آزاد ری سال سوم زمستان 1387 و بهار 1388 شماره 10 (مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
مقالات
حوزه های تخصصی:
با استقرار حاکمیت قاجاریه، آشنایی با علوم جدید در شکلی جدی آغاز گردید ، زیرا این دوران مقارن با ترقی شگفت آور ملل مغرب زمین بود که قدرت آنها به دلیل بهره گیری از علم و صنعت جدید روز به روز شکوفاتر می گردید ؛ ضمن آنکه با بروز تحولات شگرف در اروپا، رقابتی میان دول اروپایی در اروپا پدید آمد که این رقابت پس از اندک زمانی به سایر نقاط جهان ، از جمله آسیا، کشانیده شد. در این میان ، ایران به دلیل موقعیت خاص جغرافیایی و سوق الجیشی خود ناخواسته به عرصه بازی های سیاست جهانی گام نهاد. نتیجه رقابت دول اروپایی و ارتباط تنگاتنگ میان ایران و آنها آن بود که ایران در مسیر آشنایی با عناصر تمدن غرب قرار گرفت و موج دانش نو به سوی دروازه های ایران پیشروی نمود . این دیپلماسی حاکم بر روابط دول اروپایی با یکدیگر و با ایران ، چنانکه خواهیم دید ، ناخواسته راه هایی را برای آشنایی ایرانیان با مدنیت غرب و علوم جدید و انتقال آن به ایران گشود . در این مقاله ، نویسنده می کوشد نحوه نخستین آشنایی جدی ایرانیان را با علوم جدید و اینکه آشنایی اولیه با علوم و فنون غربی از چه راه هایی تحقیق پذیرفت ، بررسی کند. =
تاملی در ماهیت اجتماعی جنبش مزدکیان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
تا کنون ، با وجود کتاب ها و مقاله های متعدد و در همان حال نا کافیی که از دیدگاه ها و سمت گیری های مختلف فکری در خصوص آیین و جنبش مزدکی توسط مورخان و نویسندگان ایرانی ، مسلمان و خارجی – قدیم و جدید – به تحریر در آمده است ، از جمله مسائل مربوط به این جنبش که چندان مورد بررسی قرار نگرفته ، مسئله پر اهمیت پایگاه اجتماعی – طبقاتی آن است . در این باره ، نه در منابع قدیم و نه در تحقیقات جدید ، توصیف و تحلیل درخوری صورت نگرفته است . این ضرورت ، نگارنده را بر آن داشت ، ضمن مباحثی چند ، مسئله مهم مذکور را مورد کاوش قرار دهد ، بدان امید که با این فتح باب ، پژوهندگان دیگر نیز در تعمیق بیشتر بحث مذکور بکوشند . باری ، به ایجاز، تحلیل حاضر ، برخلاف نظر پژوهنده ای ارجمند ، بر این فرضیه استوار است که در خیزش فراگیر مزدکی نه تنها برزگران ( یا دهقانان کم مایه ) ، بلکه تمامی طبقات و گروه های تهی دست جامعه ـ چه روستایی و چه شهری ـ شرکت داشته اند .
بررسی روابط ایران و روسیه در دوران میرزا آقاخان نوری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
میرزا آقاخان اعتماد الدوله نوری یکی از شخصیت های منفی در حافظه جمعی ملت ایران است . او را معمولاً به عنوان کسی که مسئول عقد معاهده صلح پاریس بین ایران و بریتانیا بود ، به خیانت کاری توصیف کرده اند که هرات یکی از تاریخی ترین نقاط میهنش را دو دستی به بریتانیا واگذار کرد . زندگی و شخصیت میرزا آقا خان صدر اعظم نوری ، بیشتر به خاطر اینکه پس از امیرکبیر صدر اعظم گردید و همچنین به علت درگیری وی در سقوط امیرکبیر ، دستخوش قضاوت ها و برداشت های گوناگون بوده است . ایران در زمان صدارت میرزا آقاخان نوری قربانی درمانده دسیسه های خارجی دو کشور استعمارگر آن زمان ، یعنی بریتانیا و روسیه ، بود . کشورهای روس و بریتانیا مصادف با دوره قاجار سیاست استعماری و جهان خواری خود را در ایران هم پی جویی می کردند خواه ناخواه ایران هم به بازی بزرگی که بین آنها شروع شده بود ، خصوصاً بریتانیا ، وارد شد ؛ اصلی که از طرف محققان و مؤلفان تاریخ پنهان باقی مانده و همیشه نظر بر این بوده که دیپلماسی ایران ناکارآمد یا فاسد بوده است ؛ در حالی که نگرش ژئوپلتیک آن دو کشور نادیده گرفته شد و همچنین حق کاپیتولاسیون که بریتانیا و روس بارها و بارها از آن سوء استفاده می کردند . در زمان صدارت میرزا آقا خان نوری ، وی برای اینکه سنگ تعادلی در مقابل روسیه و بریتانیا برقرار سازد ، دست به ایجاد رابطه با دول اروپایی و آمریکایی زد . در واقع ، از دوره وی بود که پای کشورهای خارجی به ایران کشانده شد . در این مقاله ، روابط ایران و روس و نقش ایران در جنگ کریمه مورد بررسی قرار گرفته است.
تاملی بر رویکردهای زاهدانه در تاریخ تصوف(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
رویکردِ زاهدانه ، یکی از کهن ترین جریان های فرهنگی و اجتماعی دوره اسلامی است که چندان که باید نتوانسته خود را از سایه تصوفِ اسلامی بیرون کشد و ابعادِ خود را آن چنان که شایسته است بشناساند . بدین منظور، این مقاله به واکاویِ گوشه ای از تاریخ و فرهنگِ دوره اسلامی پرداخته است. شناساییِ پیوندهای زهد و تصوف و توجه به ویژگی های رویکردِ زاهدانه ، که نشان دهنده سیالیتِ این جریانِ عظیمِ فرهنگی و اجتماعی است ، بیان می دارد که چگونه دنیاگریزی و ساده زیستیِ همراه با ترسِ از عذابِ الهی به عنوانِ رویکردِ نخستینِ این جنبش، آرام آرام و به اقتضای تغییراتِ سیاسی- اجتماعی حاکم بر جامعه، جای خود را به گفتمانِ اعتراضی و پویا در نقدِ انحراف از مبانیِ اسلام در دوره اموی داد . پس از این سرفصلِ مهم و در پاسخ به نیازهای بنیادینِ فکری و فرهنگی، براساسِ رویکردِ تغییر و تکامل، شرایط برای پذیرشِ خصلت های عرفانی مهیا گردید .
کارگزاران ایرانی در دستگاه اداری سلجوقیان روم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مهاجرت تعداد زیادی از ایرانیان به آسیای صغیر ، که با فتح بزرگ آلب ارسلان در ملازگرد بسیار پررنگ تر گردیده بود ، از قرن هفتم به بعد و با شروع حملات مغول گستردگی بیشتری پیدا کرد . شکل گیری دولت سلجوقیان روم به زودی آناتولی را نه تنها به عنوان پایگاه جدید قدرت و رفاه ، بلکه به عنوان کانون تحولات فرهنگی مطرح کرد که در آن رواج محسوس عنصر ایرانی بیش از همه جلب نظر می کرد .
مسئله اساسی در تحقیق حاضر بررسی چگونگی حضور این مهاجران ایرانی و میزان تاثیر آنان در توسعه فرهنگ ایرانی در آسیای صغیر است . نگارنده با استفاده از روش تاریخی با رویکرد توصیفی و تحلیلی، به بررسی منابع و اطلاعات موجود پرداخته و حتی الامکان سعی نموده است منابع تحقیقی و پژوهش های صورت گرفته را با منابع اصلی مقایسه کند و در صورت وجود اختلاف ، به بررسی و نقد آنها بپردازد.
یافته های این پژوهش بر این نکات تاکید دارند که ایرانیان به همراه خود فرهنگ ، آداب و رسوم و نشانه های بارزی از علم وهنر و دانش رایج در ایران عصر سلجوقی را رواج دادند و آثار علمی و هنری و ادبی بسیاری خلق کردند . در این میان ، تعامل میان ایرانیان و حاکمان سلجوقی روم و شرایط مناسب فراهم شده توسط آنان نیز زمینه را برای رشد و شکوفایی فرهنگ ایرانی ایجاد کرد .
مقاله حاضر ، ضمن تحلیل مشاغل این دوران ، به چگونگی حضور ایرانیان درسه منصب پروانگی،وزارت وقضاوت پرداخته و نشانه های فرهنگ ایرانی را در دستگاه اداری سلجوقیان روم جستجو نموده است .
مرشدقلی خان استاجلو(مناصب،عملکرد و سرانجام وی در دربار صفویه)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
سلسله صفویه به کمک طوایف موسوم به قزلباش ایجاد شد . شاهان این سلسله ، از سال 905 الی 1135 ه.ق به طور مستمر سلطنت کردند . پس از درگذشت شاه تهماسب اول به سال 984 ه.ق ، اختلاف بر سر جانشینی وی میان فرزندانش در گرفت ولی عهد رسمی او ، حیدرمیرزا ، به دست طرفداران اسماعیل میرزا که بیش از نوزده سال در قلعه قهقهه زندانی بود ، کشته شد و اسماعیل میرزا با عنوان شاه اسماعیل دوم بر تخت نشست و در مدت کوتاه زمام داری خود ، بسیاری از شاه زادگان و سرداران قزلباش را یا از دم تیغ گذراند و یا کور کرد و عاقبت نیز مسموم گردید و درگذشت . بعد از درگذشت شاه اسماعیل دوم (985 ه.ق) ، برادرش به نام شاه محمد بر تخت سلطنت نشست . در زمان سلطنت وی بود که دو تن از سرداران طوایف شاملو و استاجلو به نام علیقلی خان و مرشد قلی خان با شاه محمد از در مخالفت درآمدند ، و عباس میرزا پسر نوجوان وی را به سلطنت خراسان برگزیدند . پس از آن بین دو سردار یاد شده اختلاف و رقابت شدید پیش آمد که نهایتاً مرشد قلی خان بر علیقلی خان پیروز شد و شاه عباس را مجدداً در کوه سنگی مشهد بر تخت سلطنت خراسان نشانید و خود را نیز وکیل السلطنه خواند . پس از مدتی با شاه عباس از خراسان راهی قزوین شدند و بدون خون ریزی وارد دولتخانه گردیدند و شاه عباس بر سریر سلطنت نشست و مرشد قلی خان نیز به عنوان وکیل السلطنه فرمان روای مطلق ایران گردید .
در آن وقت شاه عباس جوانی هوشمند و مدبر و با اراده بود و اساساً وجود سرداران مقتدر و صاحب نفوذ قزلباش را منافی و مانع استقلال سلطنت و حکومت مطلق خویش می دانست . به همین سبب ، دست مرشد قلی خان را در از بین بردن مخالفان باز گذاشت و وی نیز به بهانه های مختلف ارکان دولت قبلی را از میان برداشت . شاه عباس که به دست مرشد قلی خان همه گردن کشان قزلباش را نابود کرد ، در فرصت مناسب در چمن بسطام با دسیسه ای که قبلاً آماده شده بود ، به عمر مرشد قلی خان نیز خاتمه داد (دهم رمضان سال 997 ه.ق) .
جناب آقا صدراعظم قاجار و نخست وزیر پهلوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
یکی از سیاستمداران برجسته و صاحب نام دوره قاجاریه ، میرزا حسن مستوفی الممالک است که به طور متناوب مسئولیت های وزارت و صدارت عظمی را بر عهده داشته است . خاندان مستوفی به صورت مستمر سمت مستوفی گری و سامان دهی امور مالیه را در اختیار داشته اند . تقوای سیاسی و میانه روی مستوفی الممالک ، مورد توجه سیاست گذاران کشور بود و لذا نه تنها در دوران قاجار و مشروطه ، بلکه در آغازین سال های پادشاهی نو پای پهلوی نیز باعث به دست گرفتن سکان هدایت دولت توسط مستوفی شد . نویسنده این مقاله می کوشد تا ضمن بررسی کارنامه سیاسی مستوفی در عصر قاجار ، آخرین کابینه او در دولت پهلوی را نیز مورد بحث قرار دهد ؛ تحلیلی که در ره یافتن به درک چگونگی رویکرد دولت مدرن پهلوی به طبقه روشن فکر سنتی مؤثر خواهد بود.
نگاهی به تاریخ سیاسی_نظامی شهرتمیشه(ازوروداسلام تاهجوم مغولان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
تمیشه از شهرهای باستانی و مهم خطه طبرستان و در مرز طبرستان و گرگان بوده که از آن به عنوان اقامتگاه فریدون پادشاه اسطوره ای آریاییان یاد شده ، شهری که انوشیروان ساسانی (579 – 531م) مدتی در آنجا اقامت کرد و دستور ایجاد باروی مهم آن را به منظور ممانعت از تاخت و تاز ترکان و قبایل شرقی داد . این شهر در بعد از اسلام در لشکر کشی های سرداران خلفا بارها مقاومت کرد و تخریب شد و مردم آن قتل عام گردیدند . در عصیان مازیار و در کشاکش نبردهای خاندان های محلی نیز یک چند دستخوش حملات گردید تا آنکه با هجوم مغولان و تیموریان آسیب زیاد دید و از صفحه روزگار پاک گردید .
تضاد وتعارض قومی عناصرترک وتاجیک درعصرصفویه ...(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
تضاد و تعارض میان سران و سرداران قزلباش با صاحب منصبان ایرانی ، فقط جلوه های خاصی بود که پس از فتح ایران توسط اعراب تا انقلاب مشروطه به صورت های گوناگون بروز یافت . همین تضاد هنگام به قدرت رسیدن شاه اسماعیل نیز وجود داشت. وی در پی تحکیم فرمان روایی خویش آگاهانه و در رویکردی توطئه گرانه ، از این تضاد در راستای حفظ و استحکام قدرت خود بهره جست . تنش های قبیله ای قزلباشان در عصر شاه تهماسب ادامه یافت و در عصر محمد خدابنده با قتل ملکه ، رویکردی نو به خود گرفت . عصر شاه عباس در واقع عصر تحدید قدرت قزلباشان و ایجاد مناصب جدید نظامی و جای گزینی نیروی سوم به جای قزلباشان بود . عصری که عنصر ترک و تاجیک در تقابل با گرجیان و ارامنه ظاهر گردید . گویی دشمنی این دو عنصر پایانی نداشت و تنش و تعارض در عصر شاه سلیمان و به خصوص شاه سلطان حسین ادامه یافت و با قتل لطفعلی خان و فتحعلی خان اعتمادالدوله ، طومار سلسله صفویه با هجوم افغان در اثر تزلزل در ساخت اداری ، در نوردید و عاملی شد برای انحطاط و فروپاشی دولت صفویه .
نقش قزوین در سقوط محمود افغان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پس از محاصره اصفهان به سال 1134ه.ق توسط محمود افغان، به پیشنهاد محمد قلی خان شاملو- وزیر اعظم- و محمد آقای خواجه یوزباشی آقایان ، چنین تصمیم گرفته شد که پسر سوم شاه سلطان حسین (تهماسب میرزا) به همراه اسماعیل آقای خواجه جبادار باشی (للـه تهماسب میرزا) ، محمد علی خان پسر اصلان خان ، محمدعلی خان مکری تفنگ چی آقاسی، رجب علی بیک ناظر سابق، میرزا صادق واقعه نویس و جمعی از غلامان خاصه و آقایان خواجه و حاجی هاشم تبریزی به همراه دویست نفر از اهل تبریز، در شب بیست و دوم شعبان سال 1134 ه . ق /1722 م ، مخفیانه از اصفهان به سوی آذربایجان بیرون روند.
تهماسب میرزا و همراهان ، پس از عبور از کاشان ، به قزوین وارد گشتند در عمارت دولتخانه این شهر اسکان داده شدند .
می نویسند مردم قزوین با شوق و ذوق فراوان از شاه زاده صفوی ، امید نا امیدی های خود ، و همراهانشان ، استقبال کردند ، به این امید که مرهمی باشند بر زخم های فراوانی که در این برهه از تاریخ کشور از سوی دشمنان این آب و خاک بر آنها و سایر شهرهای ایران وارد شده بود؛ غافل از اینکه پس از استقرار تهماسب و همراهان بر اریکه های قدرت و اطلاع از سقوط قطعی اصفهان و تسلط محمود افغان غلزایی بر اصفهان و اطراف آن ، در سی ام ماه محرم سال 1135ه . ق ، به جای چاره جویی و فعالیت برای نجات ایران و مردم ستم دیده اصفهان و پیرامونش ، با همراهان «... کور و کر... خود مشغول به شرب خمر و انواع فسوق گردیده ، امرای نمک به حرام مطلقاً از مقدمه اصفهان و تصرف افغان ، به خاطر نرسانیده ، به همان [عادت گذشته] به لهو و لعب و فسق و فجور اشتغال داشته، سکه به اسم نواب میرزا زدند» .
محمود افغان پس از دریافت خبر جلوس بر تخت و اعلام پادشاهی تهماسب دوم در قزوین ، اشرف را که عمو زاده اش بود ، به همراه سردار معروفش امان الهپ خان ، به منظور سرکوبی تهماسب و مردم قزوین ، به این شهر اعزام نمود . تهماسب و همراهان ، بدون اطلاع مردم شهر، شبانه از قزوین به تبریز فرار کردند و مردم بی پناه این شهر را به افغان ها تسلیم نمودند .
در این یورش افغان ها، مردم قزوین غافل گیر شدند و ورود افغان ها را به شهر به اجبار پذیرا گشتند ، ولی بر اثر ظلم و ستم آنان و حاکم افغانی این شهر - سیدال خان- بر آنها شوریدند و شبانه اکثر افغان ها را ، که در منزل قزوین به زور ساکن شده بودند ، به قتل رسانیدند و ما بقی افغان ها پس از اجبار ، روز مقاومت ، صف محاصره را شکستند و به سوی اصفهان عقب نشستند . قیام مردم قزوین در واقع الگو و سرمشق شورش های دیگر مردم ایران و اصفهان علیه افغان ها شد ، که جرقه اش در ابتدا از قزوین آغاز شده بود و در نهایت به قتل محمود انجامید .
نگارنده در نظر دارد درباره قیام دلاورانه مردم قزوین و نقش این شهر در سقوط دولت محمود افغان و روی کار آمدن اشرف ، مطالبی ارائه دهد تا شاید قبول اهل نظر افتد .