فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۰۱ تا ۳۲۰ مورد از کل ۷۵۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تدوین چهارچوب طراحی بازی های رایانه ای برای یادگیری انواع موضوع های شناختی و بررسی میزان اثربخشی آن در یادگیری مفاهیم بود. برای رسیدن به این هدف از روش تحقیق ترکیبی استفاده شد. در بخش کیفی برای به دست آوردن چهارچوب از تحلیل محتوای استقرایی و در بخش کمی برای اعتبار یابی درونی از نظر متخصصان به روش پیمایشی پرسش نامه ای و همچنین برای ارزیابی اعتبار بیرونی از روش آزمایشی پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. با تحلیل داده های مربوط به مکانیک های بازی های رایانه ای، 32 مکانیک مهم بازی های رایانه ای استخراج شد و با آموزش انواع موضوعات شناختی مطابقت داده شد. مکانیک های پیشنهاد شده جهت اعتباریابی درونی به 25 متخصص آموزش و بازی سازی ارسال شد و نتایج تحلیل حاصل از ارزیابی اعتبار درونی چهارچوب نشان داد که چهارچوب پیشنهادی برای آموزش موضوعات شناختی از اعتبار مناسب و خوبی برخوردار است. همچنین جهت به دست آوردن اعتبار بیرونی چهارچوب پیشنهادی در یادگیری مفاهیم، بر روی 38 دانش آموز در گروه های کنترل و گواه اجرا شد. نتایج تحلیل کواریانس برای بررسی میزان اثربخشی و اعتباریابی بیرونی نیز نشان داد که بین بازی طراحی شده بر اساس چهارچوب پیشنهادی و بازی موجود، تفاوت معناداری وجود دارد.
مطالعه کاربست شبکه های اجتماعی به عنوان ابزار مکمل تدریس در آموزش عالی (مطالعه موردی دانشگاه تربیت مدرس و دانشگاه آزاد اسلامی تهران مرکز)
منبع:
فناوری آموزش و یادگیری سال دوم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۷
25 - 58
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به منظور بررسی تأثیر و نقش تلگرام به عنوان یکی از شبکه های اجتماعی و به عنوان ابزاری مکمل در فرایند آموزش و همچنین مطالعه در خصوص امکان یا عدم امکان استفاده از آن به عنوان یک ابزار مکمل در فرایند تدریس تدوین شده است. برای دستیابی به این هدف، چهار سؤال اصلی پژوهش در خصوص ویژگی های تلگرام، نتایج کاربست، موانع کاربست آن و همچنین ارائه پیشنهاد های لازم برای استفاده بهتر از این ابزار در فرایند آموزش مورد بررسی قرار گرفته است. روش این پژوهش از نوع کیفی و پدیدارشناسی تفسیری است. ابزار پژوهش شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته، مشاهده و دفترچه خاطرات است. به منظور تجزیه و تحلیل داده های حاصل از این سه ابزار در پژوهش، از روش تحلیل مضامین استفاده شد و برای ابزار مشاهده علاوه بر تحلیل مضامین از تحلیل روایتی نیز استفاده شده است. قلمرو تحقیق دانشگاه های تربیت مدرس و آزاد اسلامی تهران مرکز است و نمونه پژوهش نیز شامل 8 نفر از دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه تربیت مدرس و 11 نفر از دانشجویان مقطع دکترا دانشگاه آزاد اسلامی تهران مرکز می باشند که هر دو به صورت هدفمند انتخاب شده اند. طبق سؤالات پژوهش نتایج حاصل از سه ابزار پژوهش حاکی از آن است که تلگرام ظرفیت و قابلیت های لازم جهت استفاده در محیط های آموزشی را داراست اما نه به تنهایی بلکه باید در راستای یک روش تدریس سنتی مورد استفاده قرار گیرد.
تأثیر واقعیت افزوده در افزایش مهارت خودیاری دانش آموزان دارای اختلال اوتیسم
منبع:
فناوری آموزش و یادگیری سال دوم بهار ۱۳۹۵ شماره ۶
95 - 108
حوزههای تخصصی:
به دلیل ضرورت توجه به مهارت های زندگی روزانه در درمان افراد با اختلال طیف اوتیسم پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر آموزش با فناوری واقعیت افزوده بر افزایش مهارت خودیاری دانش آموزان دارای اختلال طیف اوتیسم انجام گرفت .پژوهش شامل بر مطالعه آزمایشی تک موردی بود که در آن سه کودک پسر 7 تا 8 ساله مبتلا به اختلال اوتیسم شرکت داشتند. از طرح خطوط پایه برای هر آزمودنی استفاده شد و برای تجزیه وتحلیل داده ها تحلیل نموداری بکار گرفته شد. تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد که روش آموزش با فناوری واقعیت افزوده برافزایش مهارت خودیاری آزمودنی ها تأثیر دارد و هر سه دانش آموز توانستند مهارت مسواک زدن را به طور مستقل یاد گرفته و پس از سه هفته این یادگیری پایدار بود. بنابراین می توان نتیجه گرفت که واقعیت افزوده به عنوان ابزاری نوین با ترکیب تصاویر و فیلم تعاملی در محیط واقعی آزمودنی باعث ایجاد و حفظ تمرکز در مقایسه با مدل سازی ویدئویی یا تصویری شده و می توان از آن در یادگیری بهتر تکالیف زنجیره ای برای دانش آموزان اوتیسم استفاده کرد.
واکاوی تاثیر برنامه های تلویزیونی آموزش کارآفرینی بر قصد کارآفرینانه مخاطبان (مورد مطالعه: شهر تهران)
منبع:
فناوری آموزش و یادگیری سال دوم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۸
60 - 80
حوزههای تخصصی:
در اقتصاد پویای جهان امروز، رویکردهای سنتی کسب وکار، دیگر پاسخگوی نیازهای رشد، بقا و رقابت در بازار نبوده و کارآفرینی به عنوان ضرورت، پیش روی سازمان ها و افراد قرار گرفته است. در چنین وضعیتی، سازوکارهای مؤثر بر ارزش های فرهنگی به طور گسترده ای می توانند در گرایش افراد به کارآفرینی، چه به صورت فردی و چه در بافت یک کسب وکار موجود مؤثر باشند. پژوهش حاضر به دنبال بررسی تأثیر تلویزیون و محتوای برنامه های تلویزیونی بر قصد کارآفرینانه مخاطبان آن است. رویکرد مطالعه حاضر، کمّی و جامعه موردپژوهش شامل مخاطبان برنامه های تلویزیونی در شهر تهران سال 96-97 که رسانه ملی را می بینند انتخاب شد و بر اساس جدول مورگان نمونه به تعداد 384 نفر با رویکرد تصادفی ساده انتخاب و پرسشنامه توزیع گردید. داده ها با استفاده از ابزار پرسشنامه محقق ساخته گردآوری شد. یافته های تحقیق بیانگر آن است محتوای کارآفرینی و اجتماعی برنامه تلویزیونی تأثیر مثبت و معنادار بر قصد کارآفرینانه فردی دارد. محتوای اجتماعی و قصد کارآفرینانه فردی بر قصد کارآفرینانه سازمانی تأثیر دارد؛ اما محتوای کارآفرینی بر قصد کارآفرینانه سازمانی تأثیر ندارد.
مدل سازی تشخیصی شناختی (CDM) ریاضیات پایه اول دبیرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدل های تشخیصی شناختی(CDM) مدل های متغیر مکنون چندبعدی تأییدی با ساختاری پیچیده هستند. در این پژوهش از این مدل ها برای بررسی وضعیت دانش آموزان پایه اول دبیرستان در درس ریاضیات استفاده شد. سنجش تشخیصی شناختی بر اساس 8 صفت اصلی، شامل 32 سوال بر روی نمونه ای به حجم 509 دانش آموز که بر اساس روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از بین دانش آموزان شهر تهران انتخاب شده بودند، اجرا گردید. از مدلهای IRT برای تعیین ویژگی های روانسنجی سوالات استفاده شد تجزیه و تحلیل داده ها با به کارگیری مدل DINA در مدلسازی تشخیصی شناختی ریاضیات نشان داد که هشت صفت زیربنایی تبیین کننده عملکرد ریاضی دانش آموزان پایه اول دبیرستان است. بر اساس نتایج پژوهش مشخص گردید که آزمودنی ها تنها در یک صفت از هشت صفت به حد تسلط ( 7/0) دست یافته اند و کمترین میزان تسلط مربوط به مهارت های درک مفهوم تعاریف ( 494/0) ، عملیات پیشرفته ریاضی ( 498/0) و کاربرد آموخته ها در مسائل واقعی (505/0) است.
بررسی کاربردپذیری زبان آموزی گونه مدار مبتنی بر فناوری در ارتقای توانش تربیتی زنان ایرانی
منبع:
فناوری آموزش و یادگیری سال دوم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۷
107 - 130
حوزههای تخصصی:
این پژوهش سه بعدی با هدف بررسی کاربردپذیری فناوری های نوین آموزشی در تقویت مهارت های درک خوانداری و نوشتاری زبان انگلیسی و توانش تربیتی زنان ایرانی انجام شد. با اتخاذ روی کرد میان رشته ای و روش نمونه گیری هدفمند، 196 نفر از دانشجویان زن ایرانی از حوزه ی پرستاری با سطح بسندگی متوسط انگلیسی انتخاب و به شیوه ی تصادفی به دو گروه گواه و آزمایشی تقسیم شدند. با تلفیق گونه ی ادبی ، مهارت های خواندار و نوشتار انگلیسی در قیاس با شیوه ی مرسوم یاددهی در یک دوره ی برخط در نیمسال دوم تحصیلی 1396-1397 آموزش داده شد. اطلاع از نگرش و درک آزمودنی ها به گونه مداری یاددهی-یادگیری مبتنی بر فناوری و ارزیابی تکوینی در کنار ارزیابی تلخیصی پیشرفت شکلی چندبعدی به پژوهش داد. تحلیل توصیفی و استنباطی داده های گردآوری شده از تأثیر معنادار کاربرد فناوری آموزشی در تلفیق با گونه در پیشرفت مهارت های خوانداری و نوشتاری انگلیسی و توانش تربیتی زنان ایرانی خبر داد (000/0 Sig.= و 339/159t=). با تأیید کاربردپذیری شیوه های یاددهی-یادگیری مبتنی بر فناوری در سطوح آموزش عالی، هدایت نگاه میان رشته ای در عین گونه مداری برای ایجاد تعامل بین ذی نفعان حوزه ی یاددهی-یادگیری بدیهی به نظر می رسد.
ارزیابی وضعیت کنونی مدارس هوشمند متوسطه دخترانه در استان تهران بر اساس استانداردها
منبع:
فناوری آموزش و یادگیری سال دوم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۸
80 - 100
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، ارزیابی وضعیت کنونی مدارس هوشمند متوسطه دخترانه تهران بر اساس استانداردها (مدل مفهومی هوشمند سازی) در سال 1393 1392 انجام گردید. روش این پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه مدارس هوشمند متوسطه دخترانه مناطق 19 گانه شهر تهران و نمونه شامل 8 مدرسه هوشمند متوسطه دخترانه که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و همچنین پرسشنامه مدل مفهومی انجام گردید. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه و مصاحبه نیمه ساختارمند بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تی استیودنت بهره گرفته شد. نتایج پژوهش نشان داد وضعیت کنونی مدارس هوشمند در مؤلفه مدیریت یکپارچه رایانه ای در سطح پیشرفته و در مؤلفه برخورداری از معلمان آموزش دیده و زیرساخت توسعه یافته فناوری در سطح میانی و در مؤلفه محیط یاددهی و یادگیری مبتنی بر محتوای چندرسانه ای و ارتباط یکپارچه رایانه ای با مدارس دیگر در سطح مقدماتی قرار دارد. درنهایت از کل مدارس متوسطه دخترانه در تهران که عنوان هوشمند را به خود نسبت می دادند فقط 19 مدرسه هوشمند محسوب شدند که با توجه به نتایج پژوهش تعدادی از این مدارس نیز نیاز به بهبود کیفیت بیشتر دارند. تا بتوانند به سطح مطلوب یعنی پیشرفته نائل شوند.
سنجش میزان دانش و رابطه آن با میزان استفاده از بازی های رایانه ای در دانش آموزان دختر پایه هشتم شهر تهران
منبع:
فناوری آموزش و یادگیری سال دوم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۸
100 - 120
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف سنجش میزان دانش دانش آموزان دختر پایه ی هشتم شهر تهران از بازی های رایانه ای انجام شد . روش این پژوهش توصیفی-پیمایشی بود که پژوهشگران علاوه بر آن به بررسی رابطه میان دانش دانش آموزان با استفاده آن ها از بازی های رایانه ای نیز پرداخته اند. جامعه آماری شامل تمام دانش آموزان دختر هشتم شهر تهران در سال تحصیلی 1393-1394 بود که با استفاده از جدول کوهن، 387 دانش آموز با روش خوشه ای چندمرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته (برگرفته از پرسشنامه های پایان نامه کارشناسی ارشد کبیری 1393) استفاده گردید. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی نشان داد که دانش دانش آموزان پایه هشتم نسبت به بازی های رایانه ای بالاتر از میزان میانگین است، همچنین بررسی ها نشان داد رابطه دانش امور واقعی و دانش امور روندی دانش آموزان با میزان استفاده آن ها از بازی های رایانه ای مثبت و مستقیم است؛ اما بین دانش امور مفهومی آنان با میزان استفاده از بازی های رایانه ای این رابطه برقرار نیست (رابطه ضعیف بود). چنانچه هرچقدر دانش امور مفهومی آنان نسبت به بازی های رایانه ای بالاتر نشان داده شد میزان استفاده آنان از این بازی ها به شکلی منظم، کنترل شده و صحیح تر بود.نتایج نشان دادمی توان با ارتقاء دانش مفهومی دانش آموزان و والدین آنان از بازی های رایانه ای، میزان و نحوه استفاده دانش آموزان از این بازی ها را به میزان زیادی کنترل و به سمت مطلوب سوق داد.
معرفی کتاب: یادگیری سیار نوین: فنون و فناوری ها/ تالیف: هوکیونگ ریو و دیوید پارسونز
حوزههای تخصصی:
در مقدمه کتاب به قلم مترجمان آمده است: ابزارهای فناوری سیار ازجمله تلفن همراه، تبلت، لپ تاپ، آی پدها، آی پادها، پلیرهای صوتی دیجیتال و دوربین های دیجیتال امکان تبادل اطلاعات و برقراری ارتباط و تعامل را در نظام آموزشی فراهم نموده و ظرفیت های جدیدی برای تدریس و یادگیری را در اختیار معلم و دانش آموز و همچنین استاد و دانشجو قرار داده است. یادگیری سیار زمینه ای را فراهم ساخته است که بسیاری از آرمان های آموزشی مانند مطالعه و یادگیری فردی و گروهی، خود راهبری در یادگیری، مطالعه در هر زمان و مکان، استقلال یادگیرنده در امر یادگیری و یادگیری مشارکتی تحقق یابد. البته بهره گیری مؤثر از ابزارهای فناوری سیار در فرایند آموزش، تدریس و یادگیری مستلزم طراحی مجدد نظام آموزشی و در نظر گرفتن ظرفیت ها و همچنین چالش ها و تهدیدهای آن است. این کتاب می کوشد تا خوانندگان را با مبانی نظری و عملی فناوری های یادگیری سیار نوین آشنا کند.
تاثیر آموزش فلسفه به روش پژوهش مشارکتی بر کاهش باورهای غیرمنطقی دانش آموزان
منبع:
فناوری آموزش و یادگیری سال سوم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۹
53 - 62
حوزههای تخصصی:
تحقیقی نیمه تجربی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل است.هدف از این پژوهش بررسی اثر بخشی آموزش فلسفه به شیوه مشارکتی بر کاهش باورهای غیر منطقی دانش آموزان بوده است.جامعه ی مورد مطالعه : دانش آموزان دختر دوره متوسطه مدارس دولتی تهران 94-93 بوده است.که از روش نمونه برداری چند مرحله ای تعداد50 نفر از دانش آموزانی که باورهای غیر منطقی آنها بالاتراز سطح متوسط است انتخاب و به حکم قرعه یک گروه به عنوان گروه آزمایش(25 نفر)و یک گروه دیگر تحت عنوان گروه گواه (25نفر)انتخاب شدند. برنامه آموزش فلسفه ( p4c ) روی گروه آزمایش در 8جلسه 90دقیقه ای اجرا شد در حالی که گروه کنترل ، هیچ گونه آموزشی دریافت نکرد . بعد از مداخله در مرحله پس آزمون هر دو گروه (آزمایش و گواه) پرسشنامه باورهای غیر منطقی جونزرا تکمیل نمودند. جهت تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی (آزمون تحلیل کوواریانس بین گروهی )استفاده شد. ضمن تایید فرضیه اصلی تحقیق،نتایج پژوهش نشان داد آموزش فلسفه به روش پژوهش مشارکتی باورهای غیر منطقی دانش آموزان دختر دوره متوسطه را کاهش داده است.
تاثیر راهبرد نقشه مفهومی بر بهبود یادگیری دانش آموزان
منبع:
فناوری آموزش و یادگیری سال دوم بهار ۱۳۹۵ شماره ۶
39 - 58
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر راهبرد نقشه مفهومی بر بهبود یادگیری اهداف شناختی سطوح بالای طبقه بندی بلوم در درس زیست شناسی دوره ی متوسطه انجام گرفت. جامعه آماری در این پژوهش ، دانش آموزان پسر سال سوم متوسطه شهر آبدانان در سال تحصیلی 94-93، و نمونه مورد مطالعه در این پژوهش دو کلاس 22 نفری بودند که بر اساس نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزار مورداستفاده این پژوهش آزمون درس زیست شناسی بود. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از تحلیل کواریانس یک راهه استفاده شد. طرح پژوهش از نوع شبه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود، که پس از انتخاب تصادفی گرو ه های آزمایشی و گواه، مداخله آزمایشی (راهبرد نقشه مفهومی) بر روی گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای و دو بار در هفته اجرا گردید. پس از اتمام برنامه آموزشی از هر دو گروه پس آزمون از هر دو گروه گرفته شد. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که به کارگیری راهبرد نقشه مفهومی در بهبود یادگیری اهداف شناختی سطوح بالای طبقه بندی بلوم در درس زیست شناسی مؤثر است (001/0>p). بنابراین ازآنجایی که به کارگیری راهبرد نقشه مفهومی یادگیری دروس دارای مفاهیم متعدد را بهبود می بخشد، ضروری است که مربیان و دست اندرکاران امر آموزش با چیستی و چگونگی بکارگیری این راهبرد اثربخش آشنا گردند.
تأثیر یادگیری تلفیقی بر میزان یادگیری و انگیزش تحصیلی دانشجویان
منبع:
فناوری آموزش و یادگیری سال دوم بهار ۱۳۹۵ شماره ۶
59 - 76
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی بهبود یادگیری و انگیزش از راه یادگیری تلفیقی در دانشجویان کارشناسی دانشگاه علامه طباطبائی صورت گرفت. پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری پژوهش عبارت بود از کلیه دانشجویان دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه علامه طباطبائی که در نیمسال اول سال تحصیلی 94-93 مشغول به تحصیل بودند. نمونه آماری، با روش غیر تصادفی و در دسترس انتخاب شده و جایگزینی در دو گروه آزمایش و کنترل به صورت تصادفی انجام شد. ابزارهای مورداستفاده در این پژوهش، پرسشنامه استاندارد انگیزش تحصیلی برای سنجش میزان انگیزش دانشجویان و نمرات پایان ترم دانشجویان برای سنجش میزان یادگیری آن ها بود. ابتدا از هر دو گروه پیش آزمون انگیزش تحصیلی گرفته شد، سپس گروه آزمایش یک نیمسال تحصیلی با روش یادگیری تلفیقی و گروه کنترل با روش حضوری آموزش دیدند. پس از یک نیمسال از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. داده های مربوط به انگیزش، با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس و میزان یادگیری از طریق آزمون t مستقل مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد، یادگیری تلفیقی بر میزان یادگیری و انگیزش تحصیلی اثربخشی بیشتر دارد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که روش یادگیری تلفیقی می تواند به عنوان یک روش نو و اثربخش در نظام های آموزشی جهت ارتقای یادگیری و انگیزش مورداستفاده قرار گیرد
شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر برگرایش معلمان به آموزش الکترونیکی
منبع:
فناوری آموزش و یادگیری سال دوم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۷
81 - 105
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر گرایش معلمان به آموزش الکترونیکی در آموزش وپرورش بوده است؛ این پژوهش از نظر ماهیت و هدف کاربردی و از نظر روش جمع آوری داده ها از نوع توصیفی و پیمایشی(تحقیقات موردی و کاربردی) می باشد .جامعه آماری این پژوهش را معلمان دوره ابتدایی مدارس دولتی شهرستان رباط کریم که تعداد آن ها حدود 667 نفر است، تشکیل می دهند، با استفاده از جدول مورگان 242 نفر در نمونه آماری این مطالعه بوده است. برای انتخاب گروه نمونه هم از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شد. در این پژوهش چهار مؤلفه ویژگی های فردی، عوامل محیطی و زیرساخت ها، رسانه آموزشی و محتوای آموزشی مطالعه شد و برای هر مؤلفه هم شاخص هایی تعیین شد. ابزار این پژوهش پرسشنامه بوده که داده های پژوهش حاضر به وسیله یک پرسشنامه 30 سؤالی محقق ساخته به دست آمده است. این پرسشنامه به کمک کارشناسان و صاحب نظران آموزش وپرورش و یافته های تحقیقات پیشین تنظیم و تدوین گردید. نتایج این پژوهش نشانگر آن است که عامل محیطی و زیرساخت ها (3.11)، رسانه آموزشی (2.43)، ویژگی های فردی یادگیرنده (2.39) و در پایان محتوای آموزشی (2.08) به ترتیب اولویت به دست آمده است. مؤلفه های هر یک از این عوامل نیز رتبه بندی شد که تجربه و سطح آشنایی با کامپیوتر و اینترنت (8.52) در بالاترین حد و تناسب محتوای آموزشی با نیاز شغلی (2.38) در پایین ترین حد قرار گرفت. با توجه به نتایج پژوهش به نظر می رسد که معلمان ازاین جهت به آموزش الکترونیکی تمایل دارند که در کمترین زمان و با کمترین هزینه بتوانند در کلاس های ضمن خدمت شرکت کنند. چکیده هدف این پژوهش شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر گرایش معلمان به آموزش الکترونیکی در آموزش وپرورش بوده است؛ این پژوهش از نظر ماهیت و هدف کاربردی و از نظر روش جمع آوری داده ها از نوع توصیفی و پیمایشی(تحقیقات موردی و کاربردی) می باشد .جامعه آماری این پژوهش را معلمان دوره ابتدایی مدارس دولتی شهرستان رباط کریم که تعداد آن ها حدود 667 نفر است، تشکیل می دهند، با استفاده از جدول مورگان 242 نفر در نمونه آماری این مطالعه بوده است. برای انتخاب گروه نمونه هم از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شد. در این پژوهش چهار مؤلفه ویژگی های فردی، عوامل محیطی و زیرساخت ها، رسانه آموزشی و محتوای آموزشی مطالعه شد و برای هر مؤلفه هم شاخص هایی تعیین شد. ابزار این پژوهش پرسشنامه بوده که داده های پژوهش حاضر به وسیله یک پرسشنامه 30 سؤالی محقق ساخته به دست آمده است. این پرسشنامه به کمک کارشناسان و صاحب نظران آموزش وپرورش و یافته های تحقیقات پیشین تنظیم و تدوین گردید. نتایج این پژوهش نشانگر آن است که عامل محیطی و زیرساخت ها (3.11)، رسانه آموزشی (2.43)، ویژگی های فردی یادگیرنده (2.39) و در پایان محتوای آموزشی (2.08) به ترتیب اولویت به دست آمده است. مؤلفه های هر یک از این عوامل نیز رتبه بندی شد که تجربه و سطح آشنایی با کامپیوتر و اینترنت (8.52) در بالاترین حد و تناسب محتوای آموزشی با نیاز شغلی (2.38) در پایین ترین حد قرار گرفت. با توجه به نتایج پژوهش به نظر می رسد که معلمان ازاین جهت به آموزش الکترونیکی تمایل دارند که در کمترین زمان و با کمترین هزینه بتوانند در کلاس های ضمن خدمت شرکت کنند.
تأثیر واقعیت افزوده آموزشی بر یادگیری مادام العمر و عملکرد یادگیری در دانش آموزان
منبع:
فناوری آموزش و یادگیری سال سوم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۹
63 - 91
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر واقعیت افزوده آموزشی بر یادگیری مادام العمر و عملکرد یادگیری دانش آموزان است. روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دوم دبیرستان شهر تهران در سال تحصیلی 97-96 می باشند که 60 نفر از آن ها (30 نفر گروه آزمایش) و (30 نفر گروه کنترل) با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. گروه آزمایش با استفاده از واقعیت افزوده و گروه کنترل به روش سنتی در شش جلسه یک ساعته آموزش دیدند. پیش آزمون –پس آزمون دو گروه با استفاده از پرسشنامه اجرا شد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه یادگیری مادام العمر وتزل (2010) و عملکرد یادگیری مهدی پور (1393) بودند. یافته های پژوهش نشان داد در متغیر عملکرد یادگیری و متغیر یادگیری مادام العمر تفاوت معنی داری بین دو گروه آزمایش و کنترل وجود داشت (P<0.001). در مؤلفه های یادگیری مادام العمر (باورهای مرتبط با یادگیری و انگیزش، مهارت جست وجوی اطلاعات، توجه به صلاحیت های فردی) تفاوت معنی داری بین دو گروه آزمایش و کنترل وجود داشت (P<0.001). به طور کلی نتایج نشان داد استفاده از واقعیت افزوده آموزشی بر یادگیری مادام العمر و عملکرد یادگیری دانش آموزان و همچنین مؤلفه های یادگیری مادام العمر تأثیر دارد و باعث افزایش یادگیری مادام العمر و بهبود عملکرد یادگیری در دانش آموزان می شود. پیشنهاد می شود که از واقعیت افزوده آموزشی در آموزش دروس مختلف و پایه های مختلف استفاده شود.
فراتحلیل نقش کاربست فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا) در جریان آموزش و یادگیری بر پیشرفت تحصیلی فراگیران
منبع:
فناوری آموزش و یادگیری سال سوم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۹
23 - 52
حوزههای تخصصی:
با توجه به این که هدف پژوهش حاضر توصیف، تحلیل و ترکیب تحلیل های ارائه شده در زمینه ی نقش کاربست فاوا در جریان آموزش و یادگیری بر پیشرفت تحصیلی فراگیران است، روش این پژوهش فراتحلیل است. جامعه ی آماری پژوهش حاضر را آثار مکتوب اعم از پایان نامه ها و مقالات مندرج در سایت های علمی ایران داک، مگ ایران، اس.آی.دی ، نورمگز و برخی از مقالات نمایه شده در مجلات در بین سال ها ی 94-87 تشکیل داده است، که از بین آثار انجام شده 57 پژوهش انتخاب و بعد از بررسی های انجام شده 36 پژوهش به دلیل دارا بودن اطلاعات لازم برای بررسی برگزیده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با کمک دو نرم افزار فراتحلیل و اکسل صورت گرفته است. به منظور بررسی آماری در بخش آمار توصیفی از فراوانی و درصد فراوانی و در بخش آمار استنباطی برای محاسبه اندازه اثر از g هگز و مدل اثرات ثابت و اثرات تصادفی، و جهت ترکیب اندازه اثرها از روش ترکیب احتمالات t واینر استفاده گردید. یافته های پژوهش در بخش آمار توصیفی نشان می دهد، بیشترین مقالات از بین سال های 91-92 انتخاب شده اند. در بخش آمار استنباطی نیز نتایج نشان از سوگیری انتشار مطالعات اولیه دارند. همچنین یافته ها نشان می دهد که اندازه اثر تمامی پژوهش ها به جز یک پژوهش در سطح 05/0 معنی دار می باشند، بنابراین بین فناوری اطلاعات و ارتباطات با پیشرفت تحصیلی فراگیران رابطه معناداری وجود دارد. این مطلب مؤید نقش مؤثر فاوا بر پیشرفت تحصیلی فراگیران در صورت کاربرد اصولی آنها در مدارس و دانشگاه ها می باشد.
ارزشیابی دوره های توانمندسازی معلمان مقطع ابتدایی عشایری
منبع:
فناوری آموزش و یادگیری سال دوم بهار ۱۳۹۵ شماره ۶
77 - 94
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ارزشیابی دوره های توانمندسازی معلمان مقطع ابتدایی عشایری ایذه انجام شد .روش نمونه گیری به این ترتیب بود که ابتدا از بین 152 نفر معلم ابتدایی عشایر ایذه، 110 نفر بر اساس جدول مورگان انتخاب شدند و در بخش کیفی از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد و15 نفر از مسئولان آموزش عشایر و معلمانی که بیشترین حضور را طی سال های93-1390 درکلاس های ضمن خدمت داشته اند در اولویت انتخاب انجام مصاحبه قرار گرفتند. در این پژوهش از دو ابزار پرسشنامه و مصاحبه استفاده شد. یافته های حاصل از پرسشنامه ها و همچنین مصاحبه با مسئولان آموزش عشایر و معلمان نشان می دهد که نقاط قوت و ضعف این دوره ها عبارت انداز: نقاط قوت شامل افزایش دانش، افزایش مهارت، افزایش نگرش، آشنایی با اطلاعات و مهارت های جدید تدریس و همفکری معلمان با یکدیگر، تبادل نظر و استفاده از راهکارها برای اداره بهتر کلاس ها، نقاط ضعف شامل کوتاه بودن ساعات دوره و برگزاری آن در کلاس ها، کمبود رسانه های آموزشی، اجرای دوره ها در زمان نامناسب، عدم تناسب دوره ها با نیازهای آموزشی معلمان عشایر، ضعف علمی مدرسان دوره، ضعف محتوایی ارائه شده در دوره ها از لحاظ به روز بودن. نتایج نشان داد، فراگیرندگان واکنش مطلوبی نسبت به دوره های آموزشی نشان داده اند.
تأثیر ارائة محتوای الکترونیکی با سبک های آموزشی زبانی، دیداری-فضایی و حرکتی-جسمانی گاردنر بر یادگیری، درآموزش ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزش و پرورش می کوشد تا به وسیلة آموزش الکترونیک از جدیدترین فناوری ها در یادگیری برای توسعه، بهبود کارآیی، و فراهم سازی عدالت آموزشی بهره گیرد. این پژوهش، با هدف بررسی تأثیر سبک های آموزش مبتنی بر هوش های زبانی، فضایی و حرکتی-جسمانی گاردنر، بر پیشرفت تحصیلی در آموزش ترکیبی انجام گرفت. در این پژوهش 60 نفر از دانش آموزان دختر سال سوم رشتة کامپیوتر هنرستان های کاردانش شهر اصفهان شرکت داشتند، که به طور تصادفی در دو گروه 30 نفری آزمایش و کنترل قرار گرفتند. قبل از پژوهش، دو گروه از نظر نیمرخ هوش های چندگانه و مشخصات زمینه ای مقایسه شدند و تفاوت معنی داری (در سطح05/0p< ) در دو گروه مشاهده نشد. همچنین، از یک پرسشنامة پیشرفت تحصیلی معلم ساخته به عنوان پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. آموزش در هر دو گروه به صورت آموزش ترکیبی انجام شد. در گروه آزمایشی، علاوه بر روش مرسوم، از محتوای الکترونیکی محقق ساخته مبتنی بر هوش های چندگانه استفاده شد. جهت تحلیل داده های آماری از تحلیل کوواریانس چند متغیری استفاده شد. نتایج پژوهش، به طور معنی داری(در سطح05/0p< ) پیشرفت تحصیلی بالاتر دانش آموزانی را که همراه با محتوای الکترونیک با سبک آموزشی فضایی آموزش دیده اند، نسبت به دانش آموزان گروه کنترل نشان می دهد.
نگرش نسبت به فناوری داده ها به عنوان پیش بینی کننده یادگیری خود تنظیمی در مدارس هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی رابطه بین راهبردهای یادگیری
خودتنظیمی(راهبردهای شناختی، فراشناختی و مدیریت منابع) و نگرش نسبت به فناوری
داده ها (نگرش نسبت به اینترنت) به عنوان پیش بینی کننده یادگیری خود تنظیمی در
مدارس هوشمند بود. روش پژوهش از نوع توصیفی همبستگی می باشد. جامعه آماری این
پژوهش شامل 1710 نفر از دانش آموزان دختر پایه چهارم تا ششم ابتدایی مدارس هوشمند
(دولتی و غیر دولتی) شهر بابل در سال تحصیلی 93-92 بودند که تعداد 305 نفر از آنان
با روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب گردیدند. پاسخگویان، پرسش نامه راهبردهای
یادگیری خودتنظیمی و پرسش نامه نگرش نسبت به اینترنت را تکمیل کردند. داده های
بدست آمده با مدل تحلیل رگرسیون خطی چندگانه به روش همزمان تحلیل شدند. یافته ها ی
پژوهش نشان داد که از بین مؤلفه های نگرش نسبت به اینترنت تنها دو مؤلفه لذت بردن
از کار با اینترنت و اضطراب اینترنت، استفاده از راهبردهای شناختی به وسیله دانش آموزان
را به گونه معنادار پیش بینی می کند که مؤلفه اضطراب اینترنت رابطه معکوس با
استفاده از راهبردهای شناختی داشت. هم چنین، نگرش نسبت به اینترنت و چهار مؤلفه
آن (لذت بردن از کار با اینترنت، مفید دانستن اینترنت، اضطراب اینترنت، احساس خود
کارآمدی در استفاده از اینترنت)، به گونه معناداری استفاده از راهبردهای فراشناختی
و مدیریت منابع را در مدارس هوشمند پیش بینی کردند. با توجه به نتایج بدست آمده،
از بین این مؤلفه ها، مؤلفه مفید دانستن اینترنت، بیش ترین تأثیر بر استفاده از
راهبردهای فراشناختی خود تنظیمی و مؤلفه اضطراب اینترنت رابطه معکوس با استفاده از
راهبردهای فراشناختی داشتند. این پژوهش نتایج آموزشی مهمی را برای معلمان، برنامه
ریزان آموزش و پرورش و مسئولان آموزشی دارد تا محیط یادگیری را ایجاد و تقویت کنند
که از یادگیری خود تنظیمی حمایت کند.
اثربخشی استفاده از رایانه بر یادگیری مفاهیم پیش نیاز ریاضی و دیگر مفاهیم شناختی در کودکان دارای اختلال اوتیسم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی استفاده از رایانه بر میزان یادگیری مفاهیم پیش نیاز ریاضی و مفاهیم شناختی دیگر در کودکان دارای اختلال اوتیسم بود.
مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و همراه با گروه شاهد بود. جامعه آماری پژوهش را 60 نفر از کودکان 6 تا 14 سال دارای اختلال اوتیسم تشکیل دادند که در مرکز اوتیسم اصفهان در حال آموزش بودند. 16 نفر از این افراد به صورت تصادفی ساده انتخاب و بر اساس شدت نشانگان اوتیسم، همتاسازی شدند و پس از آن در دو گروه 8 نفره قرار گرفتند. شرکت کنندگان گروه آزمایش به مدت 6 ماه تحت مداخله با استفاده از رایانه و روش تحلیل رفتار کاربردی (Applied behavior analysis یا ABA) قرار گرفتند. گروه شاهد تنها روش ABA را دریافت کردند. از چک لیست محقق ساخته برای سنجش یادگیری مفاهیم شناختی و مفاهیم پیش نیاز ریاضی استفاده شد و داده ها با استفاده از آزمون کواریانس تجزیه و تحلیل گردید.
یافته ها: یافته ها نشان داد که دو گروه آزمایش و شاهد، تفاوت معنی داری در پس آزمون مفاهیم شناختی (009/0 = P) و مفاهیم پیش نیاز ریاضی (001/0 = P) داشتند.
نتیجه گیری: به نظر می رسد که استفاده از رایانه، علاوه بر مداخله به روش ABA، بر یادگیری مفاهیم پیش نیاز ریاضی و مفاهیم شناختی در کودکان دارای اختلال اوتیسم مؤثر است.
هوشمندسازی مدرسه در ایران از سیاستگذاری تا عمل:مطالعه موردی چندگانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق بررسی ماهیت و چگونگی عملیاتی شدن یکی از سیاست های اخیر وزارت آموزش و پرورش با نام هوشمندسازی مدارس است. به این منظور با روش مطالعه موردی که به واکاوی عمیق یک پدیده در یک یا چند مورد می پردازد، چهار مدرسه که در شهر تهران از نظر آموزش و پرورش جزو مدارس هوشمند محسوب می شدند با نمونه گیری هدفمند انتخاب گردیدند. به منظور پاسخ به پرسش های این پژوهش که از جنس چگونگی پدیده هستند از روشهای متعارف تولید داده درپژوهشهای کیفی یعنی مشاهده میان مدت، مصاحبه مردم نگارانه و پرسشنامه باز استفاده شد و با تکنیکهای مقایسه مداوم، کدگذاری باز و محوری مورد تحلیل قرار گرفت. یافته های این تحقیق تحت دو مضمون کلیِ عوامل ساختاری و فرآیندی یک مدرسه هوشمند بازنمایی شده اند. عوامل ساختاری ناظر بر مضامینی است همچون تعداد رایانه در مدرسه، تعداد و نوع نرم افزارهای موجود و میزان استفاده، سواد رایانه ای معلم و دروسی که بیشتر در آنها از رایانه استفاده می گردد و عوامل فرآیندی ناظر بر مضامینی همچون تعامل معلم و دانش آموز در کنشهای پداگوژیک آنها، تعامل میان دانش آموزان، تعامل معلم با همکاران و با مدیر مدرسه است. داده ها ی این پژوهش نشان داده است که فاصله ای قابل ملاحظه میان تلقی اسناد سیاست گذاری از مدارس هوشمند و آنچه به واقع در حال اتفاق افتادن است، وجود دارد. این شکاف به ویژه در خصوص عوامل فرآیندی چشمگیر است.