فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۳۴۱ تا ۳٬۳۶۰ مورد از کل ۱۸٬۲۳۳ مورد.
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال چهارم زمستان ۱۴۰۱شماره ۴
95 - 102
حوزههای تخصصی:
آموزش کودکان خردسال و دانش آموزان نسبت به افراد بالغ به دلیل تفاوت در میزان و نحوهی تمرکز کردن، کمی دشوارتر می باشد بکار گیری چند رسانه ای در آموزش حروف الفبا به دلیل محیط جذابی که برای کودکان دارد منجر به بهبود کیفیت آموزشی حروف الفبا می گردد. هدف از اجرای پژوهش حاضر تأثیر رعایت اصل مجاورت در چندرسانه ای آموزشی حروف الفبا بر بارشناختی دانش آموزان پایه اول ابتدایی روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون بود. جامعه آماری پژوهش شامل همه ی دانش آموزان پایه اول دبستان پسرانه ی استان بوشهر بوده است در سال تحصیلی 1400-1401 با تعداد کل 1579 و جامعه آماری نمونه ی ما شامل دو کلاس 28 نفره بوده است تحلیل داده ها با استفاده از آزمون کو واریانس انجام شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که بکارگیری نرم افزار چند رسانه ای با رعایت اصل مجاورت در آموزش حروف الفبا بر افزایش بار شناختی دانش آموزان تأثیر معناداری دارد.
رویکردی آمیخته برای سنجش شادکامی مدرسه ای دانش آموزان ابتدایی منطقه 15 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال هفدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۵
245 - 276
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف سنجش میزان شادکامی مدرسه ای دانش آموزان ابتدایی شهر تهران انجام شد. جامعه آماری را کلیه دانش آموزان ابتدایی منطقه 15 شهر تهران تشکیل دادند که به روش نمونه گیری در دسترس، 410 دانش آموز مورد بررسی قرار گرفت. پژوهش حاضر، آمیخته از نوع همسوسازی همزمان است. گردآوری داده ها با استفاده از پرسشنامه شادکامی مدرسه ای کمالی (1398) و فهرست وارسی محقق ساخته انجام شد. یافته ها نشان داد که در بین شش عامل شادکامی مدرسه ای سه عامل تدریس معلم، دوستان دانش آموز و خود دانش آموز در وضعیت شادکامی نسبتاً رضایت بخشی قرار دارند و سه عامل اجرایی- مدیریتی، فرهنگی و محیطی در وضعیت شادکامی نارضایت بخشی قرار داشته است. مقایسه نتایج همسوسازی نشان داد که در هفت کلاس، نظر دانش آموزان و محقق با یکدیگر مطابقت داشت، در سه کلاس محقق شرایط را بهتر ارزیابی کرده و دانش آموزان شرایط را مناسب ندانستند و در دو کلاس دانش آموزان شرایط را بهتر ارزیابی کرده اند. در مجموع یافته های این پژوهش نشان می دهد که دانش آموزان ابتدایی منطقه 15 از وضعیت شادکامی مدرسه ای نسبتاً متوسطی برخوردارند.
طراحی مدل آموزش کارآفرینی در نظام آموزش فنی و حرفه ای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال هفدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۶
113 - 138
حوزههای تخصصی:
آموزش فنی و حرفه ای و آموزش کارآفرینی همواره به عنوان ابزاری در راستای تحول اقتصادی و اجتماعی در کشورهای مختلف مورد تأکید قرار گرفته است. هدف اصلی این پژوهش، طراحی مدل آموزش کارآفرینی در نظام آموزش فنی و حرفه ای ایران است. روش تحقیق از منظر هدف، کاربردی و بر اساس گردآوری اطلاعات، کیفی با استفاده از روش نظریه داده بنیاد می باشد. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی، با 15 نفر از خبرگان و متخصصان آموزش کارآفرینی و آموزش های فنی و حرفه ای و کاردانش، مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته صورت گرفت و داده ها با استفاده از کدگذاری باز، محوری و انتخابی از طریق نرم افزار مکس کیو دی اِی 2018 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. الگوی پارادایمی حاصل بر اساس پدیده محوری (مهارت آموزی کارآفرینانه) متأثر از شرایط علی، شرایط زمینه ای و متغیرهای مداخله گر به همراه راهبردهای کنش و واکنش و پیامدهای آموزش کارآفرینی در نظام آموزش فنی و حرفه ای (سطح فردی و سطح کلان) شکل گرفت.
ارائه مدل ساختاری کمک طلبی بر اساس خودتعیین گری، خودشفقت ورزی و شکفتگی با نقش میانجی درگیری تحصیلی و باورهای انگیزشی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال هفدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۶
315 - 334
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله، مدل ساختاری کمک طلبی بر اساس خودتعیین گری، خودشفقت ورزی و شکفتگی با نقش میانجی درگیری تحصیلی و باورهای انگیزشی دانش آموزان بود. روش پژوهش همبستگی با تکنیک مدلیابی معادلات ساختاری بود. از جامعه آماری دانش آموزان دختر متوسطه2 تهران، به حجم 539 دانش آموز، با نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب و به ابزار های پژوهش پاسخ دادند. در این پژوهش از پرسشنامه های کمک طلبی رایان و پنتریچ، درگیری تحصیلی شوفلی و بکر، باورهای انگیزشی پنتریچ و همکاران، خودشفقت ورزی نف، خودتعیین گری ایلاردی و همکاران، و شکفتگی داینر و همکاران استفاده شد. داده ها با SPSS23 وAMOS23 تجزیه و تحلیل و یافته ها نشان دادند بین خودتعیین گری، شکفتگی، درگیری تحصیلی و باورهای انگیزشی با کمک طلبی رابطه معنادار وجوددارد. بین خودشفقت ورزی و کمک طلبی رابطه وجود نداشت. نتایج مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد درگیری تحصیلی و باورهای انگیزشی نقش میانجی گری کامل را در پیش بینی کمک طلبی براساس خودتعیین گری دارند. از نتایج این پژوهش ظرفیت کاربست آن در آموزش های همه جانبه در تعلیم و تربیت است.
بررسی وضعیت موجود و مطلوب نقش نظام آموزش و پرورش در توسعه پایدار با رویکرد الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۷۱
187-216
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت موجود و مطلوب نقش نظام آموزش و پرورش در توسعه پایدار با رویکرد الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت بود. این پژوهش از نوع پیمایشی، مبتنی بر روش های تحلیل شکاف و در گروه مطالعات آمیخته از نوع اکتشافی (کیفی و کمی) بود. جامعه آماری در بخش کیفی شامل 10 نفر از متخصصان نظام آموزش و پرورش بودند که به صورت هدفمند انتخاب شدند. در بخش کمی نیز مدیران، کارشناسان مسئول و کارشناسان اداره کل آموزش و پرورش شهر تهران به تعداد 440 نفر و حجم نمونه 205 نفر بود. ابزار گردآوری داده ها، در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی، پرسشنامه محقق ساخته بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون ویلکاکسون و تی همبسته انجام گرفت. نتایج بخش کیفی پژوهش نشان داد عوامل موثر بر توسعه پایدار در نظام آموزش و پرورش با رویکرد الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت شامل 6 بعد و 45 مولفه بود. در بخش کمی، بررسی اختلاف وضعیت موجود و مطلوب در شش متغیر اصلی (فرهنگی، اجتماعی، زیست محیطی، اقتصادی، روش های آموزشی و سند تحول بنیادین آموزش و پرورش)، معنادار و زیاد بوده است. بعد فرهنگی، زیست محیطی و سند تحول بنیادین در مقایسه با دیگر ابعاد از وضعیت بهتری برخوردار بودند. بنابراین برای حرکت از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب توسعه پایدار لازم است نظام آموزش و پرورش اهمیت ویژه ای نسبت به آموزش مسائل اجتماعی، اقتصادی و روش های آموزشی موثر بر توسعه پایدار با رویکرد الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت داشته باشد.
مفهوم سازی برنامه درسی تربیت جنسی با تاکید بر نقش خانواده- مدرسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مفهوم سازی برنامه درسی تربیت جنسی با تاکید بر نقش خانواده- مدرسه انجام شده است. این تحقیق در چارچوب رویکرد کیفی و با استفاده از راهبرد داده بنیاد و روش ظهوریابنده و ابزار مصاحبه های نیمه ساختارمند صورت گرفته است. جهت جمع آوری داده ها، از متخصصان در حوزه های مرتبط علمی، آموزشی و اجرایی استفاده شد که با استفاده از نمونه گیری نظری 32 نفر مشارکت داشتند. مصاحبه ها تا رسیدن به اشباع مقوله ها و شکل گیری جوهر حوزه بنیادی ادامه یافت. همزمان با مصاحبه ها، کدگذاری باز، انتخابی و نظری صورت و مورد اعتباریابی قرار گفت. یافته ها حاکی از آن بود که ادراک متخصصان نسبت به برنامه درسی تربیت جنسی خانواده- مدرسه مرکز ثقل بودن گفتمان فرهنگی تربیت جنسی را نشان می دهد که تعادل برنامه درسی تربیت جنسی خانواده- مدرسه به تعادل آن بستگی دارد. دو مقوله منطق تربیت جنسی خانواده محور و رویکرد تربیت جنسی مدرسه محور به عنوان مقوله های محوری بودند که در ذیل آن ها به ترتیب 12 و 11 کد بنیادی شناسایی شدند. با شفاف سازی نقش های خانواده- مدرسه، زمینه لازم برای نوبسترسازی برنامه درسی فراهم می آید.
ارزیابی وضعیت موجود سامانه آموزش الکترونیکی دانشگاه شاهد در دوران کرونا از دید اساتید و دانشجویان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی وضعیت موجود سامانه آموزش الکترونیکی (LMS) دانشگاه شاهد در دوران کرونا از دید اساتید و دانشجویان آن انجام شد. روش تحقیق توصیفی- پیماشی و از نوع کاربردی است. جامعه پژوهش حاضر، شامل کلیه اساتید هیات علمی(330) و دانشجویان دانشگاه شاهد در سال تحصیلی 1400-99 می باشد که از این میان بر حسب جدول نمونه گیری مورگان و با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی ساده 271هیات علمی و 443 دانشجو به عنوان نمونه مورد مطالعه قرار گرفتند. برای جمع آوری اطلاعات، از آزمون محقق ساخته که حاوی 62 گویه بر مبنای عناصر برنامه درسی طراحی شده بود، استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از شیوه های آمار توصیفی (از قبیل فراوانی، درصد فراوانی و میانگین) و آمار استنباطی (از قبیل آزمون T، تحلیل واریانس یک طرفه، آزمون یومان ویتنی و همچنین آزمون ویلکاکسون) استفاده شد. بر اساس یافته های پژوهش، مشخص شد بین دیدگاه اساتید و دانشجویان دانشگاه شاهد در خصوص وضعیت سامانه آموزش الکترونیکی دانشگاه شاهد در خصوص تحقق عناصر برنامه درسی تفاوت وجود دارد. به طوری که از نظر دانشجویان وضعیت سامانه آموزش الکترونیکی دانشگاه شاهد در خصوص تحقق عناصر هدف، محتوا، دسترسی به منابع اموزشی و یادگیری، تعامل استاد و دانشجو، ارزشیابی پیشرفت تحصیلی در آموزش الکترونیکی در حد نامطلوب است این در حالی است که از منظر اساتید وضعیت سامانه آموزش الکترونیکی دانشگاه شاهد در خصوص تحقق عناصر فوق در حد مطلوب می باشد.
تاثیر تمرین با مدل آموزشی بازی های تاکتیکی بر مهارت های شناختی و حرکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: در دهه های اخیر چشم اندازی مبتنی بر مدل آموزشی برای تربیت بدنی مد نظر قرار گرفته که مربیان را برای یادگیری، انتخاب و تمرین طرح های جامع تدریس یاری نموده است. لذا هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر تمرین مدل آموزشی بازی های تاکتیکی بر مهارت های شناختی و حرکتی بود.
روش شناسی پژوهش: در این مطالعه نیمه تجربی، نمونه پژوهش حاضر (n=12) دانشجوی دختر تربیت بدنی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت بودند که واحد درسی بسکتبال را اخذ نموده بودند. به همین منظور نمونه آماری پژوهش در یک گروه با مدل آموزشی بازی های تاکتیکی آموزش داده شدند. برنامه تمرینی شامل 8 هفته تمرین، هفته ای 2 جلسه و هر جلسه 90 دقیقه بود. این پژوهش شامل سه مرحله پیش آزمون، تمرین و پس آزمون بود. برای بررسی مهارت های شناختی با استفاده از آزمون عملکردی پیوسته و آزمون استروپ، کارکرد اجرایی مورد سنجش قرار گرفت. هم چنین برای بررسی مهارت های حرکتی از ابزار عملکرد حرکتی بازی ها (GPA) استفاده گردید. برای تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و آزمون تی همبسته استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که نمرات کارکرد اجرایی در مرحله پس آزمون نسبت به پیش آزمون، تفاوت معناداری (P<0/ 05) ندارند. در حالی که در آزمون عملکرد حرکتی، مرحله پس آزمون نسبت به پیش آزمون افزایش معناداری (P<0/ 0001) را نشان می دهد.
بحث و نتیجه گیری: به طور کلی، نتایج پژوهش نشان می دهد که آموزش با مدل تاکتیکی باعث بهبود کارکرد اجرایی نمی شود ولی موجب توسعه عملکرد حرکتی بازیکنان بسکتبال می شود.
بررسی ارتباط سبک های فرزندپروری مادران با پرخاشگری کودکان 10تا 12 ساله شهر تالش
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال پنجم خرداد ۱۴۰۱ شماره ۴۸
34 - 43
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف:ﭘﺮﺧﺎﺷﮕﺮی ﯾﮑﯽاز ﺷﺎﯾﻊﺗﺮﯾﻦ ﻣﺸﮑﻼت ﮐﻮدﮐﺎن و ﻧﻮﺟﻮاﻧﺎن و از دﻻﯾﻞ ﻣﻬﻢ ارﺟﺎع آﻧﺎن ﺑﻪ ﻣﺮاﮐﺰ ﻣﺸﺎوره و روان درﻣﺎﻧﯽ اﺳﺖ. پرخاشگری سهم بسزایی در ایجاد اختلال رفتاری در کودکان دارد و نقش سبک فرزندپروری در ایجاد و یا کاهش این اختلال غیر قابل انکار است. روش کار:مطالعه حاضر با روش توصیفی همبستگی در سال 1398 در مدارس ابتدایی شهر تالش انجام گردید. 334 دانش اموز با روش نمونه گیری طبقه ای چند مرحله ای انتخاب و در مطالعه مشارکت نمودند. داده ها بوسیله پرسشنامه های استاندارد فرزندپروری بامریند و پرخاشگری باس و پری جمع آوری گردید. شاخص های توصیفی، انالیز واریانس و رگرسیون خطی جهت تحلیل داده ها با استفاده ازنسخه 25 نرم افزارآماری SPSS محاسبه گردید. یافته ها:بیشتر مشارکت کنندگان فرزند اول خانواده بودند.سبک فرزند پروری (91د رصد ) اقتدار منطقی، (8.3درصد) آمرانه و (0.7درصد) آزادگذاری به دست آمد، توزیع میانگین نمره کلی پرخاشگری 76.31 و در بین سازه ها ، بیشترین نمره، بدنی23.04 و کمترین کلامی 14.02 بود. یافته های حاصل از آزمون کروسکال والیس، تفاوت معنی داری در میانگبن نمرات پرخاشگری براساس سبک غالب فرزند پروری را نشان دادند. نتایج ضرایب رگرسیون خطی ساده و ضرایب تعیین ، رابطه سازه آزادگذاری را با پرخاشگری معنی دار(0.05p value=) نشان داد. نتیجه گیری:با توجه به اینکه امروزه نقش سنتی خانواده ها و اولیا در تربیت فرزندان تغییر یافته و عوامل متعدد دیگری از جمله جامعه،شبکه های اجتماعی وهمسالان بخشی از نقش خانواده ها را برعهده گرفته اند ،به نظر می رسد که می بایست نوع نگرش به مقوله فرزند پروری را تغییر داد.
نقش مولفه های حساسیت به اضطراب، عدم تحمل بلاتکلیفی و باورهای فراشناختی مربوط به سلامتی در پیش بینی اضطراب سلامت
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال پنجم مرداد ۱۴۰۱ شماره ۵۰
205 - 216
حوزههای تخصصی:
نظریه های معاصر درمورد اختلال اضطراب سلامت بر نقش فرآیندهای شناختی همچون حساسیت اضطرابی، عدم تحمل بلاتکلیفی و باورهای فراشناختی درپدید آیی و تداوم این اختلال تأکید دارند. هدف از این مطالعه تعیین تأثیر باورهای فراشناختی در مورد اضطراب سلامت، حساسیت اضطرابی وعدم تحمل بلاتکلیفی در دانشجویان مبتلا به اضطراب سلامت می باشد. در این مطالعه همبستگی، 350دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی ایران در بهمن1400 (155پسر و195دختر) به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب و به پرسشنامه های حساسیت اضطرابی-3، باورهای فراشناختی اضطراب سلامت، عدم تحمل بلاتکلیفی و شاخص وایتلی پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها نیز از نرم افزار spss-18 استفاده شد. میانگین و انحراف معیار سن پسران و دختران به ترتیب 35/2+23و 26/2+22و دامنه ی سنی نمونه پژوهش 29-18بود. نتایج نشان دادکه دوتا از مولفه های باورهای فراشناختی رابطه معنی داری با اضطراب سلامت دارند. هم چنین نتایج بیانگر این بود که همه مولفه های حساسیت اضطرابی و یکی از مولفه های عدم تحمل بلاتکلیفی قادر به پیش بینی اضطراب سلامت می باشند. نتایج پژوهش نشان از تاثیر گذاری باورهای فراشناختی اضطراب سلامت، حساسیت اضطرابی و عدم تحمل بلاتکلیفی بر اضطراب سلامت می باشد.
اثربخشی قصه درمانی بر مولفه های رفتار انطباقی دانش آموزان دختر دوره ابتدایی
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال پنجم تیر ۱۴۰۱ شماره ۴۹
259 - 273
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر تعیین تأثیر قصه درمانی بر دو مولفه رفتار انطباقی یعنی مسئولیت پذیری و رفتارهای اجتماعی دانش آموزان دوره ابتدایی بود. روش: روش تحقیق نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر دوره ابتدایی شهر تهران بودند که به روش نمونه گیری تصادفی، 30 نفر از دانش آموزان انتخاب شدند که 15 نفر به عنوان گروه آزمایش و 15 نفر به عنوان گروه گواه در پژوهش شرکت داده شدند. داده ها بوسیله پرسشنامه رفتارانطباقی(ABS- RC2)، ویرایش تجدید نظر شده نسخه 1993 مقیاس رفتار انطباقی بود که از مقیاس های رفتار انطباقی انجمن کم توانی ذهنی آمریکا در سال های 1969 و 1974 تهیه شده؛ مورد استفاده قرار گرفت. پس از انجام پیش آزمون برنامه قصه درمانی برای گروه آزمایش به مدت 24 جلسه 60 دقیقه ای (دوبار در هفته) اجرا شد و در پایان از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. در تحلیل داده ها، علاوه بر استفاده از فنون آمار توصیفی از آزمون تحلیل کواریانس با استفاده از نرم افزار آماری SPSSبکار گرفته شد. یافته ها: قصه درمانی موجب افزایش مولفه های رفتار انطباقی می شود(p˂0.05). نتیجه گیری: نتایج نشان داد که مولفه های رفتار انطباقی از قصه درمانی تاثیر می پذیرد و قصه درمانی به کودکان کمک می کند تا رفتارهای انطباقی متناسب با سن خود را بروز دهند.
ساخت و اعتباریابی سیاهه رهبری مدارس موفق دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۸ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۵۰
۶۸-۴۷
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ساخت و اعتباریابی سیاهه رهبری مدارس موفق دوره ابتدایی انجام شده است. به منظور دستیابی به هدف مذکور ابتدا در بخش کیفی از طریق نمونه گیری هدفمند و با معیار اشباع نظری مصاحبه هایی نیمه ساختارمند با 24 نفر از مدیران مدارس موفق دوره ابتدایی و مطلعان کلیدی شهرهای اصفهان و تهران به عنوان مشارکت کنندگان پژوهش انجام و پیاده سازی شده است. از تجزیه و تحلیل داده های مرحله کیفی، سیاهه ای با 131 گویه تدوین و پژوهش وارد مرحله کمّی شد. روایی محتوایی ابزار را ده نفر از صاحب نظران و اساتید حوزه مدیریت آموزشی دانشگاهها و آموزش و پرورش مورد بررسی قرار دادند. نسبت روایی محتوایی لاوشه(1975) برای هرگویه محاسبه و با مقدار جدول (0/62 برای ده نفر) مقایسه شد. شش گویه که هر کدام دو مقوله را می سنجید، تفکیک و به 12 گویه تبدیل شد و هشت گویه نیز بنابه ضرورت، بازنگری و اصلاح شد. جامعه آماری بخش کمّی شامل مدیران مدارس ابتدایی شهر اصفهان به تعداد 322 نفر بود. نمونه آماری براساس جدول تعیین حجم نمونه کوهن و همکاران (2001) 176 نفر تعیین، سهم هر ناحیه به روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی مشخص و به صورت برابر و تصادفی در دو گروه مدارس موفق و عادی توزیع شد. سیاهه با مشارکت مدیران اجرا و 167سیاهه با نرخ بازگشت 95 درصد بازگردانده شد. برای تعیین پایایی ابزار از شاخصهای ضریب آلفای کرونباخ و قابلیت اعتماد ترکیبی استفاده شد که مقادیر به دست آمده (0/70 تا 0/94) بیانگر دقت اندازه گیری بالای ابزار سنجش هر مقوله (خرده مقیاس) بود. تجزیه و تحلیل داده های کمّی با استفاده از شاخصهای توصیفی و آزمون تحلیل عاملی تأییدی انجام قرار گرفت و نتایج حاکی از اعتبار مدل و ابزار بود.
اثربخشی آموزش غنی شده با نقشه مفهومی بر یادگیری، یادداری و بار شناختی دانش آموزان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش غنی شده با نقشه مفهومی و روش سنتی بر یادگیری، یادداری و بارشناختی دانش آموزان کم توان ذهنی در درس علوم تجربی انجام شده است. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون-پیگیری با گروه کنترل بود. از بین تمام دانش آموزان کم توان ذهنی پایه سوم ابتدایی شهر تهران تعداد 30 نفر از آنها از راه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جای دهی شدند. برای هر گروه، نخست پیش آزمون یادگیری اجرا، سپس در گروه آزمایش، نخست معلم درس خود را (مباحث انواع مواد، اندازه گیری مواد، آب ها) به طور کامل به دانش آموزان ارائه داد و سپس از نقشه مفهومی به عنوان مکملی برای مفهوم آموزش داده شده استفاده شد. اما معلم در گروه کنترل برای آموزش مفاهیم درس علوم به روش مرسوم خود ادامه داد. در پایان، پس آزمون یادگیری و بارشناختی و پس از سه هفته، آزمون یادداری انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین یادگیری دانش آموزان گروه آزمایش و کنترل با سطح معناداری تفاوت معناداری وجود دارد (007/0 >P). همچنین بین یادداری آنها با سطح معناداری تفاوت معناداری وجود دارد (004/0 >P). از نظر بارشناختی تحمیل شده بر حافظه دانش آموزان نیز، بارشناختی کمتری بر حافظه دانش آموزان گروه آزمایش نسبت به دانش آموزان گروه کنترل وارد شد (001/0 >P). نتیجه گیری: استفاده از راهبرد آموزشی نقشه مفهومی به عنوان یک مداخله مبتنی بر فراشناخت می تواند باعث افزایش یادگیری و یادداری دانش آموزان کم توان ذهنی و در نتیجه کاهش بارشناختی وارد شده بر حافظه این دانش آموزان شود.
آسیب شناسی تربیت هنری در نظام رسمی آموزش و پرورش (از دیدگاه کارشناسان و متخصصان)
منبع:
آموزش پژوهی دوره هشتم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۲۹)
93 - 106
حوزههای تخصصی:
نهاد آموزش وپرورش هر جامعه ای سعی دارد از قابلیت چشمگیر هنر برای رشد فکری، تکوین و تکامل شخصیت انسان ها بهره ببرد. پژوهش حاضر در پارادایم کیفی و با روش مصاحبه نیمه سازمان یافته انجام گرفت. با هدف آسیب شناسی تمامی ارکان نظام آموزش وپرورش در پیاده سازی مقوله تربیت هنری، هفت عنصر: اهداف، محتوا، مواد آموزشی، راهبردهای یاددهی-یادگیری، زمان، مکان و ارزشیابی در برنامه درسی در نظر گرفته شد. حوزه های آسیب پذیر به صورت مقوله های اصلی زیر استخراج و دسته بندی گردید: آسیب های حوزه اهداف: فقدان رویکرد فلسفی مناسب، مشکلات تدوین اهداف و مشکلات اجرای اهداف. آسیب های حوزه محتوا: فقدان رویکرد فلسفی مناسب، مشکلات تدوین محتوا و مشکلات اجرای محتوا. آسیب های حوزه روش های تدریس: عدم استفاده از روش های مختلف و متناسب با محتوا، عدم آموزش معلمان در ارتباط با روش های تدریس. آسیب های حوزه زمان، مکان و مواد آموزشی: کمبود زمان، مکان و امکانات آموزشی و مشکلات ناشی از نگرش های نادرست. آسیب های حوزه ارزشیابی: نوع و ماهیت ارزشیابی، نحوه اجرای ارزشیابی. آسیب های حوزه معلمان: مشکلات آموزشی معلمان، مشکلات انگیزشی معلمان و تصمیمات اداری و مدیریتی نادرست در ارتباط با معلمان. آسیب های حوزه نگرش والدین، مسئولین و ساختار مدیریت: مشکلات ناشی از ناکارآمدی و مدیریت غیر اثربخش، مشکلات ناشی از نگرش والدین، مشکلات ناشی از رویکردهای حاکم نسبت به هنر.
پیش بینی رضایت تحصیلی براساس نیازهای روان شناختی با نقش میانجی هیجان های کلاس درس و طرحواره های ناسازگار اولیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۸
107 - 132
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، پیش بینی رضایت تحصیلی بر اساس نیازهای روان شناختی با نقش میانجی هیجان های کلاس درس و طرحواره های ناسازگار اولیه بود. در این مطالعه توصیفی همبستگی، با روش خوشه ای تصادفی، 741 دانش آموز 13 تا 14 ساله منطقه پانزده شهر تهران در سال1400 به عنوان نمونه انتخاب و به پرسشنامه نیازهای بنیادی روان شناختی دسی(2000)، پرسشنامه تصویری طرحواره کودک دوسلدروف (DISC) لوئز، مایر و پتروسکی(2018)، مقیاس هیجان های کلاس درس، برگرفته از پرسشنامه هیجان های تحصیلی (AEQ) پکران، گوئتز و پری(2005) و خرده مقیاس رضایت تحصیلی، برگرفته از مقیاس چند بعدی رضایت از زندگی (هیوبنر، 2001) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از نرم افزار کمترین مربعات جزیی (PLS) تحلیل شدند. نتایج نشان داد متغیر نیازهای روان شناختی با میانجی گری هیجان های مثبت و منفی تحصیلی و طرحواره های ناسازگار اولیه تأثیر معنی داری در تبیین رضایت تحصیلی دارد و اثر کل این متغیر بر رضایت تحصیلی نیز معنی دار می باشد. بنابراین می توان گفت ارضاء نیازهای بنیادی روان شناختی باعث افزایش هیجان های مثبت کلاس درس کاهش هیجان های منفی کلاس درس و کاهش طرحواره های ناسازگار اولیه شده و از این طریق باعث ارتقاء رضایت تحصیلی می شود. لذا بر اساس نتایج حاصله، روان شناسان تربیتی می توانند با توجه کافی به نیازهای اساسی روان شناختی به طور هم زمان نقش مهمی در بهبود هیجان های کلاس درس و طرحواره های ناسازگار اولیه و ارتقاء رضایت تحصیلی ایفاء نمایند و از این طریق عواملی که منجر به دلزدگی آنان از درس و تحصیل می شود را از میان بردارند.
تاثیر رویکرد برنامه ریزی ترکیبی (محوری و گروهی) بر میزان مهارت های اجتماعی و پیشرفت تحصیلی ریاضی دانش آموزان کلاس های چندپایه شهرستان پیرانشهر
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر رویکرد برنامه ریزی ترکیبی بر میزان مهارت های اجتماعی و پیشرفت تحصیلی ریاضی دانش آموزان کلاس های چندپایه شهرستان پیرانشهر انجام گرفت. روش پژوهش، شبه تجربی و از نوع طرح پیش آزمون-پس آزمون با دو گروه آزمایش و دو گروه کنترل بود. با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، از دو گروه مدارس چندپایه بخش لاجان و مرکزی، دو دبستان به صورت تصادفی گزینش و نهایتاً از هر دبستان، دو کلاس دوره دوم که پایه ششم در آن قرار داشت انتخاب گردید. لذا نمونه های تحقیق شامل چهار کلاس (60 نفر) یعنی دو کلاس گروه آزمایشی و دو کلاس گروه کنترل می باشند. برای سنجش میزان رشد مهارت اجتماعی دانش آموزان از پرسشنامه محقق ساخته کرامتی (1381)، که روایی آن مورد تأیید متخصصان و پایایی بر اساس ضریب آلفای کرونباخ 89/0 برآورد گردیده بود، استفاده شد. برای سنجش پیشرفت تحصیلی نیز از آزمون معلم ساخته درس ریاضی با 15 سؤال که برای پایه ششم ابتدایی طراحی شد، استفاده گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، علاوه بر روش های آمار توصیفی، از روش آمار استنباطی (آنکوا) نیز استفاده شد. نتایج نشان داد که میزان مهارت اجتماعی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزانی که با رویکرد برنامه ریزی ترکیبی به یادگیری پرداخته بودند، بیشتر از دانش آموزانی کلاسی بود که با رویکردهای معمول آموزش دیده بودند.
تأملی بر رویکرد پژوهش کیفی با تأکید بر روایی و پایایی
حوزههای تخصصی:
هدف؛تأملی برروشِ پژوهش کیفی با تأکید برروائی و پایائی این روش پژوهش بوده است.روش پژوهش؛ توصیفی-تحلیلی بوده است. روش پژوهش کیفی به طور خاص با گردآوری و تفسیر داده های غیر رقمی به منظور درک دنیای پیرامون انسانی و اجتماعی در ارتباط است. روش های پژوهش کیفی را می توان با انسان شناسی ، فلسفه ، روانشناسی ، تاریخ و جامعه شناسی پیوند داد .روش کیفی بر تحقیق در مورد افراد اجتماعیِ مستقل که دارای توانایی های درک ، احساس ، ایده و درک ذهنی از پدیده ها هستند،تأکید دارند.نکته ای که حائز اهمیت است،رسیدن به روایی و پایایی در پژوهش کیفی است،که می بایست همانند یک میدان مین گذاری در مورد جمع آوری داده ها از نقطه شروع پژوهش تا اتمام آن حساسیت داشت.نتیجه؛ در روش پژوهش کیفی، نحوه نمونه گیری ،ورود به میدان،نحوه سؤالات با روش پژوهش کمی تا حدودی متفاوت است و در برخی از زمانها در پژوهش های ترکیبی بعنوان مکمل روش کمی از روش های کیفی در تحقیق بهره می برند .همچنین در پژوهش های کیفی به روایی بیشتر از پایایی اهمیت داده می شود و ابزار رسیدن به معتبر بودن یک پژوهش،نقشی است که پژوهشگر در میدان مورد مطالعه ایفا می کند.
زیبایی شناسی و هنر از دیدگاه جان دیویی و اشارات تربیتی آن برای نظام تعلیم و تربیت اسلامی ایران
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف، بررسی و معرفی دیدگاه جان دیویی در خصوص هنر و زیبایی شناسی و استخراج اشارات تربیتی وی برای نظام تعلیم و تربیت اسلامی ایران، انجام شده است. بر این اساس، سوال های پژوهش عبارتند از: ا- جان دیویی درباره هنر و زیبایی شناسی چه آموزه هایی دارد؟ 2- اشارات تربیتی دیویی در نظام تعلیم و تربیت اسلامی ایران کدامند؟ برای پاسخگویی به سوالات مذکور با استفاده از روش تحلیل محتوا و نوشتن، برخی از آثار، متون و منابع مرتبط با حوزه هنر و زیبایی شناسی جان دیویی مطالعه شد. سپس بر اساس دیدگاه ایشان درباره هنر و زیبایی شناسی، اشارات و راهبردهای کلیدی در تربیت زیبایی شناسی استخراج شد. ابزارهای اندازه گیری، فرم فیش برداری و نیز سیاهه تحلیل محتوای محقق ساخته بود. یافته های پژوهش حاکی از آن است که هنر و زیبایی شناسی از دیدگاه دیویی شامل چهار محور: تناسب و هماهنگی، خوداکاهی کیفی، بیان و ابراز احساسات، تخیل، و... می باشد و برآیند تربیتی این آموزه ها در آموزش و پرورش این است که متولیان و متصدیان تعلیم و تربیت را از غفلت فزاینده ای که راجع به آموزش عمومی هنر و زیبایی شناسی در فرایندهای تربیتی شده است، آگاه کرد و اهمیت آن را در زندگی گوشزد می کند.
اثر رهبری معنوی اسلامی بر سلامت معنوی معلمان با نقش های میانجی سرمایه معنوی و هوش معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۹
247 - 268
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر رهبری معنوی اسلامی بر سلامت معنوی معلمان با نقش های میانجی سرمایه معنوی و هوش معنوی است و برای انجام دادن تحقیق از روش توصیفی- همبستگی استفاده کرده ایم. جامعه آماری پژوهش، تمام دبیران متوسطه شهر خاش (استان سیستان و بلوچستان) در سال تحصیلی 1400-1401 را دربر می گیرد (281N=) و به شیوه نمونه گیری تصادفی- طبقه ای (برحسب جنسیت)، 163 دبیر ازطریق پرسشنامه های رهبری معنوی اسلامی (مرزوقی، ترک زاده و پیروی نژاد، 1394)، هوش معنوی (Hildebrant, 2011)، سلامت معنوی اسلامی (سایه میری و دیگران، 1395) و سرمایه معنوی (گل پرور، مصاحبی، عابدینی، ادیبی و عبدلی، 1394) مطالعه شده اند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری با کمک نرم افزار های SPSS و SmartPLS استفاده کرده ایم. یافته ها نشان می دهد بین رهبری معنوی اسلامی، سلامت معنوی، سرمایه معنوی و هوش معنوی، رابطه ای مثبت و معنادار وجود دارد و نتایج مدل معادلات ساختاری نیز بیانگر آن است که رهبری معنوی اسلامی به دو صورت مستقیم و غیرمستقیم، و با میانجی گری های سرمایه معنوی و هوش معنوی بر سلامت معنوی معلمان اثر معنادار و مثبت دارد؛ بنابراین، به کارگیری سبک رهبری معنوی اسلامی نه تنها مستقیماً بر سلامت معنوی معلمان اثر مثبت می گذارد؛ بلکه ازطریق تقویت سرمایه معنوی و هوش معنوی بر سلامت معنوی معلمان به گونه ای معنادار و مثبت، مؤثر است.
شناسائی موانع و راهکارهای سازوکارهای تامین و تخصیص منابع مالی درون دانشکده ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
۷۹-۵۵
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش پیش رو، شناسائی موانع و راهکارهای سازوکارهای تامین و تخصیص منابع مالی در دانشکده های دانشگاه تهران می باشد. برای دستیابی به این هدف، چهار پرسش طرح ریزی شده بود. 1) دانشکده های دانشگاه تهران با چه موانعی در جذب منابع مالی جدید مواجه هستند؟، 2) چه موانعی فراروی دانشکده های دانشگاه تهران در تخصیص منابع مالی وجود دارد؟، 3) راهکارهای تنوع بخشی به منابع مالی در دانشکده های دانشگاه تهران چیست؟، 4) راهکارهای بهینه سازی سازوکارهای تخصیص منابع مالی در دانشکده های دانشگاه تهران کدام اند؟ روش شناسی: این پژوهش کیفی با استفاده از روش پدیدارشناسی تفسیری نوشته شده است. بنابراین، با به کارگیری نمونه گیری هدفمند با 11 معاون اداری مالی دانشگاه تهران مصاحبه انجام شد. داده ها با استفاده از روش هفت مرحله ای دیکلمن[1] (2009) تجزیه و تحلیل شدند. برای اعتباربخشی به داده ها از دو راهبرد؛ تکنیک بازبینی توسط مشارکت کنندگان و بازبینی توسط همکار استفاده شده است. یافته ها: یافته ها در پاسخ به پرسش اول، با با 12 زیرمقوله فرعی ثانویه و در مجموع با چهار زیر مقوله فرعی اولیه: عدم توانایی در توسعه مالی دانشگاه، ناکارآمدی قوانین و مقررات، ضعف مدیریتی- اجرایی و ضعف در زیرساخت ها طبقه بندی شدند. در پاسخ به پرسش دوم، یافته ها با 5 زیرمقوله فرعی ثانویه و در مجموع با دو زیرمقوله فرعی اولیه: نظام بودجه ریزی سنتی و ناکارآمدی نظام اجرایی تخصیص منابع مالی دسته بندی شدند. در پاسخ به پرسش سوم، یافته ها با 12 زیرمقوله فرعی ثانویه و در قالب 4 زیرمقوله فرعی اولیه: تنوع بخشی به منابع درآمدی دانشگاه، اصلاح قوانین و مقررات، مدیریت گرایی نوین و توسعه زیرساخت ها گروه بندی شدند. در پاسخ به پرسش چهارم، نیز یافته ها با 5 زیرمقوله فرعی ثانویه و درکل شامل دو زیرمقوله فرعی اولیه: بکارگیری نظام بودجه ریزی عملکردمحور و نظام اجرایی کارا و اثربخش در تخصیص منابع مالی می شدند. بحث و نتیجه گیری: در شرایط کنونی که دانشگاه ها در اکثر کشورهای جهان با کمبودهای مالی مواجه و در بخش تامین و هم تخصیص منابع مالی به دنبال سازوکارهای نوینی برای ارتقاء کارایی و اثربخشی خود هستند. دستاوردهای این پژوهش می تواند نقشه راه مناسبی برای بهبود عملکرد دانشگاه تهران در آینده باشد.