فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۰۸۱ تا ۵٬۱۰۰ مورد از کل ۱۸٬۲۵۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی و تحلیل تقابل های نظری اندیشه مدرنیته و پست مدرنیته به منظور مشخص کردن نقش فیلسوف تعلیم و تربیت در میانه چنین تقابلی می باشد. برای دست یابی به این هدف، از روش کاوشگری فلسفی انتقادی با دو مسیر انتقاد عقلانی و انتقاد رهایی بخشی استفاده بهره گرفته شد. با وجود تقابل های اندیشه مدرنیته و پست مدرنیته، نتیجه این مطالعه به امکان ترسیم اوصاف فلسفه تعلیم و تربیت به مثابه کنشی روشنفکرانه در مسیر تغییرات مطلوب در تعلیم و تربیت انجامید.یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که روشنگری با وجود تقابل های مدرنیته و پست مدرنتیه نه تنها ممکن بلکه مطلوب نیز هست. تأثیر گذاری فلسفه تعلیم و تربیت مستلزم فیلسوفان تعلیم و تربیتی است که کنش های حرفه ای، عمومی و روشن فکری را توأم با یکدیگر به عنوان عوامل تشکیل دهنده وحدت شخصیتی در خود داشته باشند.
تربیت معلم و تحول آموزشی کشور
حوزههای تخصصی:
سخنرانی آقای مدنیان در همایش توسعه ی پژوهش در آموزش و پرورش
حوزههای تخصصی:
بررسی میزان هماهنگی برنامه درسی اجرا شده دوره کارشناسی ارشد رشته علوم تربیتی با مهارت های کارآفرینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی میزان توجه برنامه درسی اجرا شده رشته های کارشناسی ارشد علوم تربیتی با مهارت های کارآفرینی بود. پژوهش ازنوع کاربردی وروش توصیفی- پیمایشی، باجامعه آماری دانشجویان ترم آخر رشته های علوم تربیتی دانشگاه آزاد تهران مرکزی در سال تحصیلی93-92به تعداد321 نفر که با روش نمونه گیری «تصادفی ساده» انتخاب و ابزار اندازه گیری پرسشنامه محقق ساخته « شامل30سؤال پنج گزینه ای» وسوال ها از طریق آزمون t یک گروه مستقل مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد : برنامه درسی اجرا شده کارشناسی ارشد رشته مزبور در تربیت دانشجوی کارآفرین مؤثر بوده است، ولی میانگین نمرات مهارت های کارآفرینی رضایت بخش نبوده، مخصوصاً درمهارت های «تحمل ابهام» و «ریسک پذیری» پایین تر از حدمتوسط بود؛ لذا ارتقا و تقویت مهارتهای مذکور در این رشته ها، نیازمند مداقه و برنامه ریزی هدفمند،هم در برنامه درسی قصد شده وهم در برنامه درسی اجرا شده می باشد.
تدوین برنامه درسی آموزش سواد رسانه ای در راستای بسط امنیت اجتماعی:یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تدوین برنامه درسی آموزش سواد رسانه ای جهت ارتقاء انتظام و امنیت اجتماعی کاربران رسانه بود. بر اساس طرح کیفی و با استفاده از روش مطالعه موردی، مفاهیم و عناصر لازم برای تدوین برنامه درسی آموزش سواد رسانه ای با استفاده از مصاحبه نیمه ساختارمند از طریق نمونه گیری هدفمند و تکنیک اشباع نظری با متخصصان و اساتید گروه علوم ارتباطات و رسانه و علوم اجتماعی در پنج دانشگاه تهران، علامه طباطبایی، شیراز، امام حسین (ع)، سوره و پژوهشگاه امام صادق (ع) انجام گرفت. سپس داده ها با استفاده از نرم افزار Nvivo از طریق فن تحلیل مضمون، تحلیل و یافته ها در قالب شبکه مضامین پایه، سازمان دهنده و فراگیر دسته بندی و سازماندهی شدند. برای اعتبار یابی داده های کیفی از روش همسوسازی نتایج حاصل از شبکه مضامین و تحلیل اسناد استفاده شد. بر اساس نتایج به دست آمده، برنامه درسی آموزش سواد رسانه ای در ابعادی مانند محتوا، منطق، اهداف، روش ها و محیط یادگیری، به عنوان مضامین سازمان دهنده می باشند. این مضامین دارای ابعاد و سطوح مختلف و دارای مضامین پایه متنوعی هستند که در تدوین برنامه درسی آموزش سواد رسانه ای بایستی مد نظر قرار گیرند.
ساخت بسته آموزشی خودتنظیمی کاهش اهمال کاری تحصیلی و بررسی اثربخشی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال چهارم تابستان ۱۳۹۲ شماره ۱۲
105 - 132
حوزههای تخصصی:
زمینه: اهمال کاری، پدیده ای شایع به ویژه در زمینه تحصیلی است، که معمولا با تجارب ذهنی ناراحت کننده همراه است. اهمال کاری، صورتی شایع از شکست در خودتنظیمی شناخته می شود. هدف: هدف پژوهش حاضر، ساخت بسته آموزشی خودتنظیمی کاهش اهمال کاری تحصیلی و بررسی اثربخشی آن است. بسته آموزشی خودتنظیمی کاهش اهمال کاری تحصیلی، بر اساس مؤلفه های پیش بینی کننده اهمال کاری تحصیلی، نظر گروهی از روان شناسان، آموزگاران مقطع متوسطه، و پیشینه پژوهشی ساخته شد. روش: برای انجام این پژوهش از طریق نمونه گیری چند مرحله ای 66 دانش آموز دختر انتخاب شدند. از بین دبیرستان های دخترانه یکی از مناطق شهر تهران، یک مدرسه به تصادف انتخاب و دو کلاس به گروه کنترل و آزمایش واگذاری تصادفی شدند. برای بررسی اثربخشی بسته آموزشی دانش آموزان در هر دو گروه کنترل و آزمایش به پیش آزمون و پس آزمون، و آزمون پی گیری پاسخ دادند. یافته ها: آزمون تحلیل واریانس آمیخته اثربخشی بسته آموزشی خودتنظیمی کاهش اهمال کاری تحصیلی را در همه زیر مؤلفه های اهمال کاری تحصیلی به صورت معناداری نشان داد. بحث و نتیجه گیری: یافته های این مطالعه با یافته های پژوهش های قبلی همخوان است.
تکلیف شب مساله همیشگی دانش آموزان و اولیای آنان
منبع:
پیوند ۱۳۷۰ شماره ۱۴۵
حوزههای تخصصی:
اولیاء و مربیان و فرایند یادگیری
منبع:
پیوند ۱۳۷۲ شماره ۱۷۱
حوزههای تخصصی:
پسابرنامه در پساکرونا، ضرورت تعلیم و تربیت امروز؛ مبتنی بر مدل رادار استراتژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال شانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۵
105 - 117
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه، ارایه مدل مناسب جهت بررسی چالش ها و فرصت های محیط درونی و بیرونی پیش روی نظام تعلیم وتربیت کشور در مقابله با پاندمی کووید 19 (کرونا) و یا هر نوع بحران ملی و جهانیِ دیگر است. چرا که چنانچه آموزش وپرورش و نظام تعلیم وتربیت نتواند در شرایط کرونایی و پساکرونایی براساس یک مدل و چهارچوب استراتژیک و راهبردی، برنامه های خود را تدوین کند، قادر نخواهد بود دوران سخت را مدیریت کرده و از آن گذر کند. اگرچه این بحران و این چالش کرونایی پیش روی، یک چالش و یک دشواری و تنگنای جهانی است، اما لازم است در قلمرو جغرافیایی خویش مبتنی بر یک مدل استراتژیک و راهبردی، به گونه ای برنامه ریزی شود ت بتوان ضمن عبور از گردنه و پیک بحران، شاهد آینده نگاری موفقی باشیم.<br /> بر این اساس، پژوهشگر سعی خویش را بر آن داشت تا با استفاده از تجارب زیسته در امر برنامه ریزی استراتژیک و با استفاده از منابع و مطالعات موجود، «مدل رادار استراتژیک» را برای فائق آمدن بر چالش های پیش روی پاندومی ویروس کرونا و یا بحران های مشابه ملی و جهانی در حوزه تعلیم وتربیت پیشنهاد کند. این مدل موجب می شود تا سازمان و سیستم از اقدامات غیرعلمی، غیرسیستماتیک و روزمره اجتناب نموده و اطمینان کیفیت در برنامه و راهی که در پیش گرفته است را افزایش دهد.
سخنرانی آقای مدنیان در همایش ارتقای کیفی پژوهش در آموزش و پرورش
حوزههای تخصصی:
شناسایی ابعاد برنامه درسی مغفول بر اساس تفاوت برنامه درسی آکادمیک و برنامه درسی قصد شده آموزش مفاهیم شهروندی در کتب مطالعات اجتماعی متوسطه دوره اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره دهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
157 - 202
حوزههای تخصصی:
آماده سازی و تربیت شهروندان یکی از مهمترین وظایف نظام های تربیتی به خصوص نظام تعلیم و تربیت محسوب می شود. هدف این تحقیق شناسایی ابعاد برنامه درسی مغفول بر اساس تفاوت برنامه درسی آکادمیک، و برنامه درسی قصد شده آموزش مفاهیم شهروندی در کتب مطالعات اجتماعی متوسطه دوره اول بوده است. در این مطالعه از دو روش کیفی منطبق بر منطق استقرایی یعنی تحلیل محتوای کیفی متون، و مطالعه موردی کیفی استفاده شد. در مرحله تحلیل محتوای متون، منابع تحلیل شده عبارت از محتوای کتب مطالعات اجتماعی پایه های هفتم، هشتم و نهم بوده اند، و نمونه برابر با جامعه بوده است. واحد تحلیل، یک درس و واحد ثبت نیز عبارت از یک پاراگراف، یک تصویر و یا یک تکلیف بوده است. در قسمت مطالعه موردی کیفی ، مشارکت کننده ها شامل استادان حوزه مطالعات اجتماعی، و جامعه شناسی دانشگاه های تبریز و ارومیه بوده، و نمونه گیری نیز با رویکرد هدفمند، و مبتنی بر تکنیک نمونه گیری موارد مطلوب انجام شده و با 16 نفر مصاحبه ژرف نگر به عمل آمد. مصاحبه ها با استفاده از روش تحلیل مضمونی، تحلیل شدند. در نهایت مضمون های حاصل از مصاحبه های استادان با مضمون های کتب درسی مقایسه شد. بر اساس نتایج به دست آمده، مضامین آموزش اقتصادی (آشنا نمودن دانش آموزان با شغل های نوین در شبکه های اجتماعی، کمک به دانش آموزان در انتخاب شغل مناسب، تلاش کردن به صورت جدی در زمینه های مالی، آشنایی با مفهوم پس انداز و ساده زیستی)، آموزش خانواده (آشنایی با شیوه های همسر گزینی)، آموزش صلح، حل تعارضات و کشمکش ها- مقاومت در برابر ظالم، و دفاع ازحقوق خود، امنیت، تربیت سیاسی، آموزش مهارت های زندگی، آشنایی با نقش جنسیت، و آموزش تفکر منطقی به عنوان مضمون های مغفول از نظر استادان شناسایی شد.
چگونه به کلاس اولی ها کمک کنیم؟
منبع:
پیوند ۱۳۸۴ شماره ۳۱۴
حوزههای تخصصی:
بررسی تحلیل محتوای کتاب علوم تجربی سوم ابتدایی از منظر فعال بودن و غیرفعال بودن بر مبنای الگوی ویلیام رومی
حوزههای تخصصی:
مطالب کتاب آموزشی باید به گونه ای سازماندهی شوند که دانش آموز ضمن حرکت در مسیری هموار، به طور تدریجی با فرایند یادگیری درگیر شودوگام به گام در یک مارپیچ ارتقا یابنده،خود در تولید مفهوم مشارکت کند.در چنین فرایندی ممکن است، مقداری از دانش به صورت انتقالی و مقداری از طریق کشف،مقداری از طریق درگیر شدن در فعالیت های مبتنی بر مهارت های فرایندی و مقداری از طریق تعامل با دیگران حاصل شود.در همه ی این مراحل،مهم ترین امر غلبه ی محوریت یادگیری فعال بر حجم یادگیری های انفعالی است.از این رو کتاب های درسی نیز باید متناسب با این هدف تدوین گردند و نقایص احتمالی آن ها در این زمینه رفع گردد.هدف این پژوهش نیز تحلیل محتوای کتاب علوم سوم ابتدایی از منظر فعال و غیر فعال بودن محتوا با استفاده از روش ویلیام رومی می باشد.روش مورد استفاده تحلیل محتوا و جامعه ی آماری پژوهش،کتاب علوم سوم ابتدایی سال 1395 بود.نمونه انتخاب شده شامل14 صفحه از دو فصل کتاب بود که به روش تصادفی ساده انتخاب گردیده است،در هر فصل تمامی جملات،تصاویرو فعالیت ها انتخاب و کدگذاری گردیدند.نتایج تحقیق نشان داد که ضریب درگیری دانش آموزان با متن کم تر از 0.4 می باشدو این یعنی متن نتوانسته به اندازه ی کافی دانش آموزان را به فعالیت وادارد.ضریب بالای 1.5 در فعالیت ها بیانگر درگیری زیاد است.ضریب درگیری تصاویر نیز در حد متوسط بوده و ضریبی بین 0.4 و 1.5 را دارا هستند.به طور کلی یافته های پژوهش نشان داد که بخش های مختلف کتاب مکمل هم هستند و غیرفعال بودن متن توسط فعال بودن فعالیت ها پوشش داده می شود.
تدریس مشارکتی: راهبرد آموزش به دانش آموزان دارای نیازهای ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رفتار شهروندی در تدریس: تأملی بر نقش پیش بین اخلاق حرفه ای استا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رفتار شهروندی استاد در تدریس موجب اثربخشی تدریس می شود. بر این اساس بررسی عوامل مؤثر بر این متغیر نوپا ضروری است. پژوهش حاضر نگاهی ویژه به نقش اخلاق حرفه ای استاد داشته است. نمونه ای معرف مرکب از 383 دانشجوی واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی در شهر تهران دو پرسشنامه های روا و پایای اخلاق حرفه ای استاد (مورای و همکاران، 1996) و رفتار شهروندی در تدریس (رگو، 2003) را تکمیل کردند. داده های فراهم شده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استاندارد تحلیل شد. نتایج نشان داد که ابعاد نه گانه اخلاق حرفه ای استاد ضمن داشتن رابطه معنادار با رفتار شهروندی در تدریس، 61/0 از پراکندگی این متغیر را تبیین می کنند. در بررسی سهم تبیینی انفرادی ابعاد، سهم ابعاد شایستگی محتوایی، شایستگی آموزشی، شایستگی در پرداختن به موضوعات حساس، رازداری، احترام به همکاران و ارزشیابی صحیح دانشجو به لحاظ آماری معنادار محاسبه شد. این پژوهش ضمن تأکید به اهمیت رفتار شهروندی استاد در تدریس، نقش تعیین کننده اخلاق حرفه ای او را خاطر نشان کرده است. در پایان در مورد یافته ها بحث شده است.
تدوین مدل بهزیستی روانشناختی بر اساس سرمایه روانشناختی
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال سوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
59 - 67
حوزههای تخصصی:
زمینه: ارتقاء بهزیستی روانشناختی یکی از وظایف مهم مسئولین نظام آموزشی و تربیتی است و یکی از مفاهیم تاثیرگذار در این زمینه سرمایه روانشناختی است. هدف :هدف پژوهش حاضر تدوین مدل بهزیستی روانشناختی بر اساس سرمایه روانشناختی بود. روش: پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی و روش مدلیابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری کلیه کارکنان آموزش و پرورش شهر تهران در سال تحصیلی1398-1397بود . نمونه پژوهش610 نفر بودند که با روش تحلیل رگرسیون چند متغیری در مدلیابی معادلات ساختاری انتخاب شدند. ابزار: ابزارهای پژوهش حاضر عبارتند از: پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف و کیز(1995)، مقیاس سرمایه روانشناختی لوتانز و آولیو(2007) . برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری و نرم افزار Amos استفاده گردید. یافته ها: نتایج نشان داد شاخصهای برازش مدل پژوهش موردقبول بودند و مدل پیشنهادی تحقیق از برازش مطلوبی برخوردار است. نتیجه گیری: یافته ها نشان داد سرمایه روانشناختی، توانایی پیش بینی بهزیستی روانشناختی را داشت. بنابراین می توان با برنامه ریزی های صحیح در راستای تقویت سرمایه روانشناختی، سطح بهزیستی روانشناختی افراد را ارتقا داد.