فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۳۰۱ تا ۳٬۳۲۰ مورد از کل ۱۸٬۲۳۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
درصد قبولی سیستان و بلوچستان در کنکور همواره در رده آخر استان ها بوده است. تمهیداتی نظیر گزینش قطبی و ناحیه ای و سهمیه نیز باعث بهبود درصد قبولی این استان نشد. این تحقیق به منظور تعیین میزان قبولی دانش آموزان پیش دانشگاهی استان و بررسی متغیرهای مرتبط بر آن در کنکور سال 1384 طراحی شده است.
این تحقیق توصیفی در سال تحصیلی 84-83 بر روی کلیه دانش آموزان پیش دانشگاهی استان سیستان و بلوچستان انجام شد. پرسشنامه طرح که شامل اطلاعات دانش آموزان و آموزشگاه ها بود برای کلیه آنها ارسال و 9198 پرسشنامه از 201 آموزشگاه تکمیل و عودت گردید. اطلاعات رسیده و اطلاعات پذیرفته شدگان کنکور با استفاده از آمار توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
بیشترین تعداد شرکت کننده ی کنکور دیپلم ها ی علوم انسانی (%8/45) و کمترین آن مربوط به ریاضی فیزیک (%1/15) بوده اند. بیشترین درصد پذیرفته شده مربوط به دارندگان دیپلم ریاضی فیزیک (% 32) و سپس علوم تجربی (%6/17) و انسانی (%3/11) می باشد. قبولی زنان و مردان به ترتیب %9/16 و %8/14 می باشد. درصد قبولی در آموزشگاه های خاص (شاهد-نمونه-دانشگاه)، عادی و غیر انتفاعی به ترتیب %9/49، %9/9 و %6/9 بوده است. درصد قبولی فرزندان مادران و پدران بی سواد به ترتیب %6/9 و %5/7 و برای مادران و پدران با تحصیلات بالای دیپلم به ترتیب % 45 و % 4/30 است. بیشترین قبولی مربوط به دانش آموزان با معدل امتحان کتبی نهایی بالای 18 بود (%8/83) که این درصد با کاهش معدل کاهش می یابد. قبولی در سهمیه های مناطق 1 تا 3 به ترتیب %9/90%، %22 و %9/12 بود. درصد پذیرفته شدگان مقاطع کاردانی، کارشناسی و دکترای حرفه ای به ترتیب % 9/28، %1/69 و % 2 بود.
نوع دیپلم، معدل سال سوم دبیرستان، تحصیلات و شغل پدر و مادر، سن و جنس دانش آموز از مهم ترین متغیر های مرتبط بر نتیجه کنکور سراسری می باشد.
آموزش و پرورش در قرن بیست و یکم
منبع:
پیوند ۱۳۷۸ شماره ۲۴۲
حوزههای تخصصی:
بررسی وضعیت موجود و مطلوب برنامه درسی آموزش علوم مبتنی بر مؤلفه های ماهیت علم از دیدگاه دانشجویان (مورد: دانشگاه های اصفهان و صنعتی اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی مقاله ی حاضر بررسی دیدگاه دانشجویان رشته های علوم پایه دانشگاه های اصفهان و صنعتی اصفهان در مورد برنامه درسی آموزش علوم، مبتنی بر ویژگی های اساسی ماهیت علم بوده است. بدین منظور از جامعه آماری که شامل همه دانشجویان رشته های فیزیک، شیمی، زیست شناسی و زمین شناسی وگرایش های مرتبط در دو دانشگاه می شد، 277 نفر به عنوان نمونه ی آماری در این پژوهش انتخاب شدند. روش پژوهش از نوع توصیفی - پیمایشی و ابزار پژوهش، پرسش نامه محقق ساخته ی سنجش دیدگاه دانشجویان بوده است. جنبه های اصلی مورد سنجش ماهیت علم در این ابزار عبارت بوده اند از موقتی بودن علم، مبنای تجربی علم، خلاقیت در علم، نقش ذهنیت در علم، تأثیر مسائل اجتماعی و فرهنگی بر علم، نقش مشاهده و استنتاج و نقش نظریه و قانون علمی. این مؤلفه ها در چهار عنصر اساسی برنامه درسی یعنی هدف ها، محتوا، اجرا و ارزشیابی و در دو وضعیت موجود و مطلوب بررسی شده اند. ضریب آلفای کرونباخ برای این مقیاس سنجش برابر 81/0 محاسبه گردیده است. نتایج نشان داده اند که از نظر دانشجویان، در وضعیت موجود، هیچ یک از عناصر برنامه درسی یعنی هدف ها، محتوا، اجرا و ارزشیابی، مبتنی بر مؤلفه های ماهیت علم نیستند. با این حال از نظر آنان هدف های برنامه درسی از حیث برخورداری از مؤلفه های ماهیت علم به وضعیت مطلوب نزدیک ترند. در این میان ارزشیابی برنامه درسی از نظر رعایت مؤلفه های ماهیت علم، بیشترین اختلاف را با وضعیت مطلوب خود دارد. از نظر دانشجویان، در وضعیت مطلوبْ هدف های برنامه درسی آموزش علوم باید بیشتر از سایر عناصر مبتنی بر مؤلفه های ماهیت علم باشد. پس از عنصر هدف ها، برنامه های درسی جهت هم سویی با مولفه های هفت گانه ماهیت علم، باید بیش ترین توجه خود را به دو عنصر اجرا و ارزشیابی برنامه درسی معطوف دارند.
اثربخشی استفاده از رایانه بر یادگیری مفاهیم پیش نیاز ریاضی و دیگر مفاهیم شناختی در کودکان دارای اختلال اوتیسم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی استفاده از رایانه بر میزان یادگیری مفاهیم پیش نیاز ریاضی و مفاهیم شناختی دیگر در کودکان دارای اختلال اوتیسم بود.
مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و همراه با گروه شاهد بود. جامعه آماری پژوهش را 60 نفر از کودکان 6 تا 14 سال دارای اختلال اوتیسم تشکیل دادند که در مرکز اوتیسم اصفهان در حال آموزش بودند. 16 نفر از این افراد به صورت تصادفی ساده انتخاب و بر اساس شدت نشانگان اوتیسم، همتاسازی شدند و پس از آن در دو گروه 8 نفره قرار گرفتند. شرکت کنندگان گروه آزمایش به مدت 6 ماه تحت مداخله با استفاده از رایانه و روش تحلیل رفتار کاربردی (Applied behavior analysis یا ABA) قرار گرفتند. گروه شاهد تنها روش ABA را دریافت کردند. از چک لیست محقق ساخته برای سنجش یادگیری مفاهیم شناختی و مفاهیم پیش نیاز ریاضی استفاده شد و داده ها با استفاده از آزمون کواریانس تجزیه و تحلیل گردید.
یافته ها: یافته ها نشان داد که دو گروه آزمایش و شاهد، تفاوت معنی داری در پس آزمون مفاهیم شناختی (009/0 = P) و مفاهیم پیش نیاز ریاضی (001/0 = P) داشتند.
نتیجه گیری: به نظر می رسد که استفاده از رایانه، علاوه بر مداخله به روش ABA، بر یادگیری مفاهیم پیش نیاز ریاضی و مفاهیم شناختی در کودکان دارای اختلال اوتیسم مؤثر است.
ضرورت تحول نگرش جامعه، مردم و مسوولان نسبت به دانش آموزان استثنایی و تأثیر آن بر تحقیق حقوق آنان
حوزههای تخصصی:
تاثیر ۸هفته تمرین های مقاومتی و تعادلی بر قدرت اکستنسورهای دست برتر و استقامت تنه کودکان با فلج مغزی: مطالعه موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: پژوهش های مختلفی تاثیر تمرین های مقاومتی بر قدرت عضلات افراد با فلج مغزی را بررسی کرده اند، درحالی که پژوهشی با برنامه تمرین های ترکیبی و کودکان با فلج مغزی انجام نشده است. هدف این پژوهش تاثیر 8هفته تمرین های مقاومتی و تعادلی بر قدرت اکستنسورهای دست برتر و استقامت تنه 3پسر با فلج مغزی بود.
روش: این پژوهش روی 3پسر با فلج مغزی با میانگین سنی 5/6سال (2نفر 7سال و یک نفر 6سال) انجام شد. در این پژوهش از روش پژوهشی موردی با طرح ای-بی-ای استفاده شد. در پژوهش حاضر، پس از موقعیت خط پایه، مداخله آغاز و طی 24جلسه مداخله انفرادی، تمرین های مقاومتی و تعادلی به آزمودنی ها ارایه شد و هر 3آزمودنی یک ماه پس از پایان مداخله به مدت 2هفته پی درپی تحت آزمون پیگیری قرار گرفتند. قدرت اکستنسورهای شانه و استقامت تنه به ترتیب توسط دینامومتر و آزمون استقامت تنه اندازه گیری شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد که مطابق با تحلیل دیداری نمودار داده ها براساس شاخص های آمار توصیفی و تحلیل دیداری ، مداخله موردنظر برای اکستنسورهای دست برتر و استقامت تنه برای هر 3شرکت کننده موثر بود.
نتیجه گیری: انجام تمرین های مقاومتی و تعادلی می تواند باعث افزایش قدرت اکستنسورهای دست برتر و استقامت تنه افراد با فلج مغزی شود که احتمالا عامل اصلی افزایش قدرت عضلات کودکان با فلج مغزی می تواند به عوامل عصبی مرتبط باشد.
مقایسه اثربخشی معلمان جذب شده از مراکز تربیت معلم وحق التدریس از دیدگاه مدیران مدارس راهنمایی شهرتهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، مقایسه اثربخشی معلمان جذب شده از طریق مراکز تربیت معلم و معلمان حق التدریس از دیدگاه مدیران مدارس راهنمایی شهرتهران بود. روش تحقیق ازنوع توصیفی– پیمایشی بود. ابزار مورد استفاده پژوهش، پرسشنامه بود. که به صورت طیف لیکرت طراحی گردید. نمونه تحقیق مدیران مدارس راهنمایی مناطق 8، 13 شهر تهران بود،که براساس نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردید. در نهایت، براساس جدول مورگان از میان 120مدیر، 92 مدیر به عنوان نمونه اصلی انتخاب شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی (میانگین، انحراف استاندارد و...) و آمار استنباطی (آزمون t مستقل) دو گروه استفاده شد. پایایی پرسشنامه براساس ضریب آلفای کرونباخ80/0 بدست آمد. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که با 95 درصد اطمینان بین اثربخشی معلمان جذب شده از طریق مراکز تربیت معلم در مقایسه با معلمان حق التدریس از نظر مدیران مدارس راهنمایی تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین، در خصوص شاخص ها ی پنجگانه تشکیل دهنده اثربخشی، اثربخشی معلمان جذب شده از طریق مراکز تربیت معلم در چهار شاخص دانش علمی ، تجربه، تعامل و همکاری، تدریس مطلوب تفاوت وجود دارد و در شاخص مسئولیت پذیری تفاوت معناداری ملاحظه نگردیده و از این نظر، هر دو گروه حد مسئولیت پذیری نزدیک به یکدیگر را نشان دادند.
روان شناسی تربیتی، اهداف تربیتی (2)
منبع:
تربیت ۱۳۷۴ شماره ۹۷
حوزههای تخصصی:
مطالعه نقش انسجام مدرسه به عنوان پیشایند کارآمدی گروهی معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارآمدی گروهی نقشی تعیین کننده و مهم در کارآیی و اثربخشی مدرسه ایفا می کند. نتایج پژوهش های گذشته نشان می دهند که کارآمدی گروهی معلمان به گونه مستقیم و غیرمستقیم از متغیرهای زیادی نظیر رهبری تحولی مدیر، خودکارآمدی و فرهنگ مدرسه تاثیر می پذیرد. تاکنون پژوهشی تاثیر کلی ویژگی های مدرسه بر کارآمدی گروهی معلمان را بررسی نکرده است. هدف این پژوهش بررسی نقش ویژگی های اصلی مدرسه با عنوان انسجام مدرسه بر کارآمدی گروهی معلمان است. بدین منظور، از راه روش همبستگی (غیر آزمایشی) پرسش نامه های انسجام مدرسه و کارآمدی گروهی معلم با 120 معلم مقطع راهنمایی مدرسه دخترانه و پسرانه شهرستان کرج که به گونه تصادفی خوشه ای انتخاب شده بودند، تکمیل گردید. فرضیه پژوهش به وسیله ضریب همبستگی آزمون شده و به پرسش پژوهش از راه تحلیل رگرسیون گام به گام پاسخ داده شد. نتایج پژوهش نشان دادند که از میان ویژگی های اصلی مدرسه، تناسب برنامه با نیازها بیش ترین ارتباط را با کارآمدی گروهی معلمان داشته است. هم چنین، یافته های پژوهش نشان دادند که انسجام مدرسه رابطه ای مثبت و معنادار با کارآمدی گروهی معلمان دارند. از سوی دیگر، پاسخ پرسش پژوهش نشان داد 53 درصد از واریانس کارآمدی گروهی معلمان را ویژگی های اصلی مدرسه با عنوان انسجام مدرسه، تبیین می کند.
دیدگاه: کودک، مربی، فطرت و تربیت
حوزههای تخصصی:
چگونگی جذابیت بخشی و فعال سازی کلاس درس عربی
حوزههای تخصصی:
امروزه از آموزش و یادگیری به عنوان یک فرآیند منظم یاد می شود که به موجب آن لازم است علاوه بر تقویت مهارت ها و نگرش های دانش آموزان، از شیوه های جذاب و فعال، تدریس موثر و کارآمد استفاده کرد. موفقیت در این زمینه، نیاز به امکانات از قبل آماده شده دارد که بر اساس شناخت از فراگیران و برنامه ریزی برای ایجاد ارتباط بهتر در ظاهر و رفتار همانند استفاده از زیبائی های مناسب، مهارت فن بیان، خوش رفتاری، سخت گیری نکردن و ندادن تکالیف سخت، شاداب سازی کلاس از یک سو و از سوی دیگر بکارگیری روش های جذاب و فعال متناسب با درس مثل؛ استفاده از برنامه ریزی و طراحی آموزش مناسب، انگیزه سازی، ایجاد جو مطلوب و ارتباط موثر و پاسخگویی به نیازهای ویژه دانش آموزان، استفاده از فن آوری های نوین، تقویت مهارت استنباط، تقویت مهارت های تفکر، خوب گوش دادن، خوب خواندن، خوب سوال کردن، بارش مغزی، روش اکتشافی (مکاشفه ای)، روش مسأله ای، واحدها و بازی و ... با اجرایی متناسب با درس و از جمله درس عربی دارد که نگارنده با تجزیه و تحلیل مختصری،به این نتیجه رسید که با استفاده از شیوه های فوق می توان دانش آموزان کنجکاو را مشتاق دانش نمود و راه را برای یادگیری پایدار، آسان نمود به ویژه اگر در استفاده از این روش ها، خلاقیت و بازی چاشنی کار قرار گیرد.کلید واژه ها: روش های جذاب، فعال، تدریس، یادگیری، درس عربی
بررسی اثربخشی روش های آموزشی دوجانبه و خواندن مشترک راهبردی بر درک خواندن و خودپنداره ی تحصیلی دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
مقایسه ی اثربخشی آموزش خصوصی همتایان و خودآموزی شناختی بر پیشرفت، اضطراب و نگرش به درس ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه ی حاضر با هدف مقایسه ی اثر بخشی روش خودآموزی شناختی با آموزش خصوصی همتایان در ارتقاء پیشرفت ریاضی و، کاهش اضطراب ریاضی و بهبود نگرش به ریاضی در دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی انجام شده است. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و طرح پژوهش از نوع پیش آزمون ، پس آزمون با گروه کنترل بود. بدین منظور تعداد 3 کلاس پنجم ابتدایی (11ساله) از دو مدرسه ی دخترانه با میانگین تعداد 18 نفر دانش آموز با روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب و بطور تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه جایگزین شدند. پس از اجرای روش های آموزشی، جهت گردآوری اطلاعات، از مقیاس 22 ماده ای اضطراب ریاضی برای کودکان چیو و هنری با پایایی 95/0، و 95/0، مقیاس 23 ماده ای نگرش به ریاضی آیکن با پایایی 96/0 و 83/0 در دو مرحله ی پیش آزمون و پس آزمون در این مطالعه و آزمون معلم- محقق ساخته ی پیشرفت ریاضی که روایی آن با نظر معلمان 3 کلاس تایید شد، استفاده گردید. داده ها با استفاده از SPSS در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس) تجزیه و تحلیل گردید. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس داده ها نشان داد آموزش خود آموزی شناختی منجر به کاهش اضطراب ریاضی و بهبود نگرش دانش آموزان به درس ریاضی گردیده، اما پیشرفت تحصیلی آنها را بطور معنادار نسبت به گروه گواه افزایش نداده است، آموزش خصوصی همتایان نیز نگرش مثبتی به درس ریاضی در دانش آموزان ایجاد نموده که در مقایسه با گروه گواه این تفاوت معنادار بوده است. از محدودیت های این پ ژوهش، می توان به یکسان نبودن معلمان در گروه ها، عدم کنترل باورهای معلمان و اسنادهای دانش آموزان اشاره نمود، که پیشنهاد می شود در پژوهش های آتی به این مقوله توجه شود.
طراحی الگوی مفهومی برای سنجش تحصیلی دانشگاه باز و از دور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق، طراحی و اعتباریابی الگوی مفهومی برای آزمون های دانشگاه باز و از دور است. روش تحقیق از نوع آمیخته (کمی و کیفی) است. جامعه تحقیق، اعضای هیأت علمی دانشگاه پیام نور ایران در سال تحصیلی 93-1392 بودند. حجم نمونه کمی طبق جدول کرجسی و مورگان، 286 نفر تعیین شد که به طور تصادفی انتخاب شدند. نمونه کیفی شامل 7 متخصص طراحی سؤال بود که به روش گلوله برفی انتخاب شدند. ابزارهای تحقیق، پرسش نامه محقق ساخته با 58 سؤال با پایایی 964/0 و مصاحبه نیمه ساختار مند بود. عناصر پنج گانه فلسفه،اهداف،طراحی،اجرا و ارزیابی نتایج و هم چنین شاخص های سه گانه هر عنصر مورد تحلیل توصیفی و آزمون t تک گروهی قرارگرفتند. نتایج نشان داد که عنصر فلسفه از میانگینی در حد ملاک (9) و سایر عناصر میانگینی بالاتر از ملاک داشتند و هر 5 عنصر در سطح 99% معنی دار بودند. شاخص های چشم انداز توسعه، فلسفه آموزش عالی و دانشگاه باز و از دور عنصر فلسفه، میانگینی در حد ملاک (6/3) و 99% معنی داری؛ شاخص های اهداف دانشگاه، اهداف شاخه، رشته و گروه از عنصر اهداف، میانگینی بالاتر از ملاک و 99% معنی داری؛ شاخص های قوانین ارزشیابی و کیفیت آزمون از عنصر طراحی، میانگینی بالاتر و معنی داری 99% داشتند؛ اما شاخص استاندارد طراحی سؤال میانگینی در حد ملاک داشت که معنی دار نبود. شاخص های سیاست و شیوه اجرا از عنصر اجرا، میانگینی در حد ملاک و 99% معنی داری و شاخص شرایط اجرا میانگینی بالاتر از ملاک و 95% معنی داری داشت. دو شاخص تصحیح و نمره گذاری از عنصر ارزیابی، از میانگینی در حد ملاک و شاخص تحلیل و بازخورد میانگینی بالاتر از ملاک برخوردار و هر سه شاخص 99% معنی دار بودند. یافته ها نشان دادند که می توان از این الگو در طراحی آزمون های دانشگاه باز و از دور استفاده کرد.
مقایسه سطح ادراک شنیداری
اثر آموزش حالت های ذهنی بر نظریه ذهن دانش آموزان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه ذهن توانایی پیش بینی و شرح دادن رفتار خود و دیگران با توجه به حالت های ذهنی است و برای برقراری تعاملات اجتماعی ضروری است. این در حالی است که بررسی ها نشان می دهند کودکان کم توان ذهنی در نظریه ذهن با نارسایی و تحول نایافتگی روبرو هستند. پژوهش حاضر، در پی بررسی اثر آموزش حالت های ذهنی بر نظریه ذهن دانش آموزان کم توان ذهنی بود. در این پژوهش آزمایشی 60 دانش آموز پسر و دختر کم توان ذهنی به روش تصادفی خوشه ای از شهر تهران انتخاب شدند و به صورت تصادفی ساده 30 دانش آموز (15 پسر و 15 دختر) در گروه آزمایش و 30 دانش آموز (15 پسر و 15 دختر) در گروه کنترل جای داده شدند. با استفاده از آزمون نظریه ذهن 38 سؤالیو تکلیف محتوای غیرمنتظره نظریه ذهن دانش آموزان هر دو گروه در دو موقعیت پیش آزمون و پس آزمون سنجیده شد. گروه آزمایش 9 جلسه آموزش حالت های ذهنی دریافت کرد ولی گروه کنترل فقط از آموزش های رایج مدرسه استفاده کرد. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس[ij1] تحلیل شد. یافته ها نشان داد که آموزش حالت های ذهنی بر بهبود نظریه ذهن دانش آموزان گروه آزمایش تأثیر معنی داری داشته است (05/0p<)؛بنابراین، آموزش حالت های ذهنی باعث بهبود نظریه ذهن دانش آموزان کم توان ذهنی می شود.
تحلیل محتوای کتاب های مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی بر اساس توجه به مؤلفه های محیط زیست
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تحلیل محتوای کتاب های درسی مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی از منظر توجه به مؤلفه های محیط زیست است. به همین منظور از روش تحلیل محتوای توصیفی- کیفی استفاده شده است و سه کتاب مطالعات اجتماعی پایه های چهارم، پنجم و ششم ابتدایی سال تحصیلی 400-99 موردبررسی قرارگرفته است. در این پژوهش از نمونه گیری صرف نظر شده و تمامی جملات، تصاویر و فعالیت ها و پرسش های کتاب بررسی شده است. ابزار مورداستفاده در این پژوهش شامل چک لیست محقق ساخته برای تحلیل محتوا بر اساس مؤلفه های انتخابی است. این بررسی شامل 6 مؤلفه ی اصلی؛ آب، خاک، هوا، جنگل، صوت و زباله و 15 مؤلفه ی فرعی است. نتایج بررسی نشان می دهد که از میان 6 مؤلفه ی موردبررسی، مؤلفه جنگل و آب بیشترین میزان توجه را شامل شده اند و کمترین میزان توجه در میان مؤلفه ها مربوط می شود به مؤلفه های صوت و زباله. در سه بخش موردبررسی نیز بیشترین فراوانی ها مربوط به بخش متن و کمترین فراوانی ها مربوط به بخش تصاویر است. سه پایه ی تحصیلی مطالعه شده در پرداختن به مؤلفه های زیست محیطی تفاوتی با یکدیگر نداشتند و مؤلفه های زیست محیطی را آن گونه که می بایست موردتوجه قرار نداده اند. از مهم ترین مؤلفه های مغفول در کتاب های مطالعات اجتماعی، مؤلفه ی صوت است که در تمامی پایه ها اصلاً به آن پرداخته نشده است.