فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۴۱ تا ۱٬۵۶۰ مورد از کل ۱۸٬۲۳۳ مورد.
ارزیابی وضعیت استقرار مدارس متوسطه هوشمند در استان سمنان از دیدگاه مدیران و معلمان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، ارزیابی وضعیت استقرار مدارس متوسطه هوشمند در استان سمنان از دیدگاه مدیران و معلمان بود. این پژوهش از نوع توصیفی – پیمایشی (زمینه یابی) بوده و به لحاظ هدف در دسته تحقیقات کاربردی قرار دارد. جامعه آماری شامل مدیران و دبیران مدارس هوشمند استان سمنان در سال تحصیلی
90-1389 به تعداد 215 نفر بود که با توجه به محدود بودن جامعه آماری مدیران، کل جامعه مدیران و از جامعه آماری دبیران، 132 نفر با استفاده از جدول کرجسی- مورگان به صورت تصادفی انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه محقق ساخته و شامل 29 سؤال بود که ضریب پایایی آن 84/0 به دست آمد. داده های حاصل از پرسشنامه به وسیله آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین، جدول و نمودار) وآمار استنباطی (خی دو) بررسی و تحلیل شد. نتایج نشان داد که مدارس استان در مؤلفه های مدیریت مدرسه توسط سیستم یکپارچه رایانه ای، محیط یاددهی و یادگیری ، زیرساخت توسعه فن آوری اطلاعات و ارتباط یکپارچه رایانه ای با مدارس هوشمند دیگر، نیازمند اهتمام بیشتری جهت استقرار مدارس هوشمند در استان می باشد، اما مؤلفه معلمان آموزش دیده در حوزه فن آوری و مدیریت یکپارچه رایانه از ظرفیت و پتانسیل مناسبی برای ایجاد مدارس هوشمند برخوردار هستند.
مقایسه ی تأثیر دو روش آموزش به شیوه ی بازی و سنتی بر یادگیری ریاضی دانش آموزان دختر مقطع ابتدایی (مطالعه موردی: شهر ایوان)
حوزههای تخصصی:
اولین رمز موفقیت در کار تدریس، علاقه مند کردن فراگیران به یادگیری است. تحقیقات پیاژه و شاگردان او تأثیر زیادی در برنامه های آموزشی مدارس و به ویژه درس ریاضی گذاشته است. در این پژوهش به شیوه ی نیمه آزمایشی به بررسی مقایسه ی تأثیر دو روش بازی و سنتی در یادگیری درس ریاضی دانش آموزان دختر پایه ی اول ابتدایی پرداخته شده. جامعه ی آماری 255 نفر دختر دانش آموز پایه اول در شهر ایوان بود و برای نمونه گیری از روش نموه گیری در دسترس استفاده شد بر این اساس یک کلاس 25 نفره به عنوان گروه گواه و یک کلاس 30 نفره به عنوان گروه آزمایش در نظر گرفته شده اند که طی چهار ماه متوالی تدریس ها در دو گروه اجرا شدند. به این صورت که در گروه آزمایشی از روش آموزش ریاضی با بازی و در گروه گواه از روش سنتی برای آموزش ریاضی استفاده شد و با استفاده از آزمون سنجش یادگیری محقق ساخته داده ها گردآوری شده و پس از ارزشیابی، داده ها را توسط نرم افزار spss تحلیل کرده بر این اساس نتایج این پژوهش نشان داد که بین روش های تدریس بازی و سنتی ریاضی بر یادگیری دانش آموزان ازنظر آماری تفاوت معنی داری وجود دارد. لذا با توجه به میانگین های داده شده در جدول و مقایسه آن ها با یکدیگر مشاهده گردید که میانگین نمره های روش تدریس بازی بیشتر از سنتی است بنابراین تدریس ریاضی به روش بازی نسبت به روش سنتی بر یادگیری دانش آموزان مؤثرتر است.
تراپلی: مداخله ی کوتاه مدت مبتنی بر دلبستگی
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال سوم مرداد ۱۳۹۹شماره ۲۶
133 - 140
حوزههای تخصصی:
تراپلی، یکی از برنامه های مداخله ای کوتاه مدت و مبتنی بر دلبستگی است که از بازی های تعاملی غیرنمادین و متقابل برای خلق مجدد تجربیات مثبت و شکل دهی دلبستگی ایمن میان والد و کودک بهره می گیرد. توالی های تعاملی، با دقت، توسط درمانگر ساخته می شوند تا کودک بتواند لذت بودن در کنار افراد و مسلط بودن را با دیگران به اشتراک بگذارد. این احساسات مثبت به اشتراک گذاشته شده، در بازسازی دلبستگی و دستیابی به امنیت بیشتر نقش اساسی دارند. این مطالعه با هدف معرفی و مروری بر اصول، مفاهیم و ویژگی های تراپلی و نیز، ارایه شواهد پژوهشی در خصوص اثربخشی و مزایای تراپلی برای طیفی از مشکلات کودکان و نوجوانان صورت گرفته است. روش مطالعه توصیفی نیز بوده و از مقالات پایگاه های علمی معتبر جهت گردآوری اطلاعات استفاده شده است. نتایج بررسی توصیفی و تحلیل پژوهش ها نشان داد که برنامه مداخله تراپلی منجر به شکل دهی مجدد دلبستگی ایمن و بهبود رفتارهای اجتماعی و هیجانی از طریق بازی های تعاملی، تجربه اینجا و اکنون، راهنمایی بزرگسالان، درک هیجانات دیگران و تجربه چندحسی می گردد. در نتیجه، درمان تراپلی را می توان به عنوان مداخله ای موثر در بهبود مشکلات هیجانی و اجتماعی کودکان و نیز شکل دهی مجدد به ساختار روابط ایمن در آنها استفاده کرد، ضمن آن که این روش مزایایی برای والدین به دنبال دارد.
دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه ، بیش فعالی در کلاس درس
حوزههای تخصصی:
نقش مشاوران کودکان استثنایی در آموزش والدین آنها
منبع:
پیوند ۱۳۷۵ شماره ۱۹۸
حوزههای تخصصی:
چگونگی برقراری مدیریت و برقراری ارتباط در کلاس درس
منبع:
تربیت ۱۳۷۶ شماره ۱۲۰
حوزههای تخصصی:
بررسی مؤلفه های دموکراسی در کتاب های تعلیمات اجتماعی دوره ی ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر بررسی میزان برخورداری کتاب های تعلیمات اجتماعی دوره ی ابتدایی از مؤلفه های دموکراسی بر اساس دیدگاه های دیویی، اسکو، شریعتمداری و بشیریه بود. بدین منظور ابتدا با مشخص ساختن ده مؤلفه برای دموکراسی، به تعریف واحدهای تحلیل (پاراگراف، تصاویر و پرسش ها) پرداختیم. در ادامه با شمارش فراوانی واحدهای تحلیل مشمول و غیر مشمول دموکراسی با استفاده از روش ویلیام رُمی، ضریب درگیری فراگیران با متون درسی با استناد به مؤلفه های دموکراسی، محاسبه شد. علاوه بر این از آزمون خی2 برای مقایسه فراوانی ها و نسبت ها، تفاوت بین ضرایب درگیری و نیز نحوه ی توزیع مؤلفه ها در محتوای کتب درسی تعلیمات اجتماعی پایه های سوم، چهارم و پنجم ابتدایی استفادهگردید. با توجه به مقایسه و تحلیل ضرایب درگیری (ISE) به دست آمده از محتوای کتاب های مورد بررسی، می توان اظهار داشت که از لحاظ میزان برخورداری از مؤلفه های دموکراسی، کتاب تعلیمات اجتماعی در پایه ی سوم، دارای عملکردی بسیار ضعیف (24/0=ISE)، کتاب پایه ی چهارم، در حد مطلوب (16/1=ISE) و کتاب پنجم ابتدایی دارای وضعیتی بسیار مطلوب است (23/2=ISE). در بخش پرسش ها، تحلیل ضرایب درگیری بدست آمده مبیّن توجه اندک هر سه کتاب به مؤلفه های دموکراسی است و در بخش تصاویر نیز صرفاً کتاب تعلیمات اجتماعی پنجم از عمل کردی نیمه فعال (91/0=ISE) در زمینه ی جلب توجه دانش آموزان به مؤلفه های دموکراسی برخوردار می باشد. علاوه براین نتایج حاصل از آزمون خی 2 نشان داد که درمجموع بین سه پایه ی تحصیلی مورد بررسی، تفاوت معناداری در توزیع مؤلفه های دموکراسی وجود ندارد. امّا میزان توزیع مؤلفه ها در کل محتوا، به طور معناداری نامتوازن بود.
اخلاق، استعاره و بازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این نوشته آن است که با بررسی نظریه ها و مدل های روان شناسان اخلاق و پیوند زدن این مباحث با مفهوم «استعاره»، پیشنهادی کاربردی برای تقویت تفکر اخلاقی کودکان، از طریق بازی و ادبیات ارائه کند. ابتدا به بررسی الگوی پیاژه برای رشد اخلاقی کودک میپردازیم و سپس بحث را با بررسی آراء کولبرگ، از دیگر روان شناسانی که در قالب رویکرد شناختی، به این موضوع نگاه کرده است، دنبال میکنیم. در ادامه، با بیان برخی انتقادهای وارد بر این رویکرد، به بررسی آراء گیلیگن، از نظریه پردازان فمینیست، در باب نسبت رشد اخلاق و «روایت» میپردازیم. سپس با طرح نکاتی دربارة تعریف مفهوم استعاره، به استعاره های مفهومی و غیر زبانی خواهیم پرداخت. هدف از این نکات آن است که بتوانیم «بازی»، به ویژه «بازی وانمودی» را به عنوان نوعی استعارة مفهومی تعمیمیافته تعریف کنیم. چنین تعریفی به ما اجازه میدهد که در چارچوب رویکرد روایت محور به اخلاق، به امکانات بالقوة ادبیات و بازی به عنوان یکی از مهم ترین سرچشمه های تقویت قوة اخلاقی کودکان بیشتر واقف شویم.
تاملی بر تمرکزگرایی، تمرکززدایی و رجعت مجدد به تمرکزگرایی و تبیین دلالت های آنها برای نظام برنامه درسی ایران: منظری جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس از دوره نسبتاً طولانی تمرکزگرایی و با آغاز تجارب تمرکززدایی از دهه 70 به این سو، تمایل دولتها به نظامهای متمرکز و غیرمتمرکز در حال نوسان بوده است. از آنجایی که تمرکززدایی عمدتاً ریشه در عرصه های سیاسی و اقتصادی دارد، بنابراین تمرکززدایی از این عرصه ها به نظام های برنامه درسی و آموزشی رخنه کرده است. مشکلاتی نظیر کمبود نیروی انسانی متخصص، جهانی شدن و مقاومت از طرف معلمان موجب توجه دوباره دولتها به تمرکزگرایی به منظور ارتقای کیفیت آموزش و رفع این مشکلات شده است. در این مقاله ضمن تبیین تمرکزگرایی و تمرکززدایی، خاصه در عرصه آموزش و پرورش و نظام برنامه درسی، به علل عمده انحراف از هدف اصلی تمرکززدایی، از جمله توجه بیش از حد به مسائل حاشیه ای آن نظیر مسائل مالی، اجرایی و مدیریتی (مواجهه سخت) و توجه کمتر به مسائل کیفی و محتوایی آموزشی و برنامه درسی (مواجهه نرم) اشاره شده است. این دو نوع مواجهه عملاً در تمرکززدایی نظام آموزشی و برنامه درسی پدیدار شده و برداشتهایی غلط و نادقیق از تمرکززدایی و تمرکزگرایی به دنبال داشته است. در پی آن استدلال شده که فهم ویژگیهای درست هر دو نظام و در نتیجه، مواجهه سنجیده و درست با آنها می تواند به روند اصلاح برنامه درسی یاری رساند. و در نهایت، دلالتهای تمرکزگرایی، تمرکززدایی و رجعت مجدد به تمرکزگرایی در مورد نظام برنامه درسی ایران، با توجه به زمینه های تاریخی و فرهنگی منحصر به فرد آن در بخش بحث و نتیجه گیری این نوشتار تشریح شده است.
بررسی تاثیر بازی های رایانه ای آموزشی بر یادگیری مهارت های پایه ریاضی در کودکان پیش از دبستان شهر کرمان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف از این پژوهش بررسی تاثیر استفاده از بازی های رایانه ای آموزشی بر یادگیری مفاهیم پایه ریاضی شامل مفاهیم: طبقه بندی، ردیف کردن، نگهداری ذهنی، تشخیص شباهت ها و تفاوت ها و هندسه در کودکان دوره ی پیش از دبستان شهر کرمان، در سال 1396 بوده است.<br />روش: برای این منظور با استفاده از نمونه گیری غیر احتمالی (در دسترس) به انتخاب نمونه آماری با حجم 44 نفر دانش آموز پیش دبستانی پرداخته شد. جهت جمع آوری اطلاعات از آزمون سنجش مهارت های پایه ریاضی کودکان استفاده شد. این پژوهش در چهار مرحله اجرا شد، در مرحله ی اول با استفاده از آزمون سنجش ریاضی پیش آزمون بر روی هر دو گروه(آزمایش و کنترل) به عمل آمد، در مرحله ی دوم، گروه آزمایش به مدت 2 ماه و هفته ای 2 جلسه با استفاده از بازی های رایانه ای آموزشی طراحی شده مورد آموزش قرار گرفتند و در مرحله ی سوم پس آزمون به عمل آمد و در مرحله چهارم آزمون پیگیری گرفته شد و نمرات هر کودک به تفکیک هر مولفه ثبت گردید. سپس با استفاده از روش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر، داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.<br />یافته ها: نتایج مرتبط با هر مهارت به صورت مستقل نشان دادند که انجام بازی های رایانه ای بر افزیش مهارت های طبقه بندی، ردیف کردن و نگهداری ذهنی موثر بوده ولی این تاثیر در مورد مهارت های هندسه و تشخیص شباهت ها و تفاوت ها پایدار نبوده است.<br />نتایج: نتایج حاصل از تحلیل ها نشان دادند استفاده از بازی های رایانه ای به طور کلی بر افزایش میزان مهارت های پایه ریاضی موثر بوده است.
طراحی و تبیین نقش معلم در ایجاد انگیزه پیشرفت تحصیلی دانش آموز (یک پژوهش کیفی به روش روایت پژوهی)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی نقش معلم در ایجاد انگیزه پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان است. این پژوهش به صورت مطالعه ی موردی با رویکرد کیفی و به روش روایت پژوهی صورت گرفته است. یافته های این تحقیق نشان می دهد، معلم نقش اساسی در ایجاد انگیزه پیشرفت تحصیلی و یا افت تحصیلی دانش آموزان دارد. معلم در قدم اول به شناسایی علل و عوامل بی انگیزگی فراگیر می پردازد که این عوامل عبارتند از: عوامل آموزشی، عوامل محیطی، عوامل شخصی، عوامل خانوادگی و دوستان و همکلاسان. در قدم دوم به مطالعه شخصیت و نقاط قوت و ضعف و استعدادها و توانایی های دانش آموز می پردازد که عبارتند از: توانایی هایی جسمی و توانایی ذهنی و علایق ایشان. در قدم سوم معلم با مداخله درست، فراگیر را در مرکز توجه خود قرار داده و توانایی ها و استعدادهای فراگیر را تقویت و حس اعتماد به نفس را در او بیدار می کند ورفته رفته انگیزه زندگی و پیشرفت تحصیلی در فراگیر ایجاد می گردد. بر این اساس، می توان از الگویی برای ایجاد انگیزه پیشرفت تحصیلی در فراگیران که مجموعه ی عوامل را در کنار خود ارائه و نمایه می کند، بهره برد.
ارزشیابی اجرای آزمایشی طرح شناسایی و هدایت استعدادهای برتر(شهاب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۵ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۳۷
51-72
حوزههای تخصصی:
برای ارزشیابی طرح شهاب، اطلاعات مورد نیاز از منابع متعدد و با به کارگیری ابزارهای گوناگون(مصاحبه، پرسشنامه و مطالعه اسناد) گردآوری شد و با استفاده از شاخصهای آمار توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و در قالب جداول توزیع فراونی سازماندهی شد. پاسخهای آموزگاران، مدیران مدارس و کارشناسان به سؤالهای بازپاسخ پرسشنامه ها و نیز پاسخ به سؤالهای مصاحبه که بالغ بر 2200 پاسخ انشایی معطوف به جنبه های گوناگون طرح شهاب بود، با دقت کافی مطالعه و با روشهای ناظر بر مطالعات کیفی استخراج، طبقه بندی و تلخیص شدند. از مجموعه شواهد موجود چنین استنباط می شود که در سال اول شرایط برای اجرای طرح شهاب چندان مساعد نبوده و در زمینه شناسایی و هدایت استعدادهای دانش آموزان، موفقیتی حاصل نشده است. به عبارت دیگر بافت فرهنگی- اقتصادی موجود برای اجرای طرح شهاب مساعد نیست. همچنین رویکرد متمرکز دستگاه متولی آموزش و پرورش رسمی و تأکید بر اجرای برنامه های از پیش تعیین شده، با رویکرد تعلیم و تربیت مبتنی بر استعداد که در چارچوب طرح شهاب ارائه شده است، سازگار نیست. افزون بر این، منابع نرم افزاری و سخت افزاری کافی برای اجرای مطلوب طرح شهاب فراهم نشده است. در ضمن اکثر کارشناسان، مدیران مدارس و آموزگاران به ابهاماتی در هدف کلی طرح و شیوه اجرای آن اشاره کرده اند. تکمیل فرایند شناسایی استعدادهای برتر و تعریف عملیاتی هدایت استعدادهای برتر روشن نیست. مسئولان آموزش و پرورش استان به اندازه کافی توجیه نشده اند و به اهداف طرح شهاب متعهد نیستند. اکثر کارشناسان، مدیران مدارس و آموزگاران مورد مطالعه پیامدهای منفی گریزناپذیر طرح شهاب را خاطرنشان کرده اند.
ارزشیابی از فرآیند یاددهی- یادگیری، سازماندهی، تحقق اهداف و محتوای برنامه درسی دوره ی پیش دبستانی کم توان ذهنی: مدل هاموند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف ارزشیابی از برنامه درسی دوره پیش دبستانی دانش آموزان کم توان ذهنی صورت گرفت. روش تحقیق ارزشیابانه و جامعه آماری تحقیق شامل کلیه مدیران، معلمان و اولیای دانش آموزان مراکز استثنایی استان آذربایجان غربی و مشاهده گران از این مراکز بودند. روش نمونه گیری برای مدیران و معلمان به صورت سرشماری و برای اولیای دانش آموزان، خوشه ای چندمرحله ای و مشاهده گر برای هر مرکز دو نفر بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی (t تک متغیره) استفاده گردید. برای گردآوری داده ها از ابزارهای پرسش نامه، چک لیست، سؤالات بازپاسخ و نمرات دانش آموزان استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که کیفیت سازماندهی منابع انسانی از نظر مدیران، معلمان و مشاهده گران و اولیا نامطلوب می باشد. کیفیت محتوای برنامه درسی دانش آموزان از نظر تمام گروه ها مطلوب می باشد. کیفیت فرآیند تدریس به صورت تئوری از نظر مدیران و معلمان مطلوب و از نظر اولیا نامطلوب می باشد. کیفیت فرآیند تدریس در بخش عملی از نظر تمامی گروه های شرکت کننده مطلوب می باشد. کیفیت تحقق اهداف حیطه رشد اجتماعی- هیجانی از نظر مدیران و معلمان مطلوب و ارزیابی دفترچه های ارزشیابی نسبتاً مطلوب و از نظر اولیا نامطلوب می باشد و در نهایت کیفیت تحقق اهداف حیطه زبان، برقراری ارتباط و سوادآموزی از نظر مدیران و اولیا نامطلوب، از نظر معلمان مطلوب، و ارزیابی دفترچه های ارزشیابی نوآموزان نسبتاً مطلوب می باشد. در قسمت بحث و نتیجه گیری به تبیین نتایج و ارائه پیشنهاداتی، پرداخته شد.
رابطه بین عزّت نفس مدیران و اثربخشی مدارس متوسطه دخترانه شهر کرمان در سال تحصیلی 91-90(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه بین عزّت نفس مدیران و اثر بخشی مدارس متوسطه دخترانه شهرستان کرمان انجام شد. در این زمینه سؤال اساسی این پژوهش آن بود که آیا بین عزّت نفس مدیران و اثر بخشی مدارس متوسطه دخترانه رابطه وجود دارد؟ جامعه آماری کلیه مدیران و معاونان مدارس با تعداد 150نفر بودند که در 75 مدرسه دبیرستان دولتی و غیر دولتی دخترانه اشتغال داشتند. بنابراین، برای گروه مدیران از روش سرشماری به جای نمونه گیری استفاده شد. برای گردآوری اطلاعات از دو پرسشنامه عزّت نفس آیزنگ حاوی 30 سؤال و پرسشنامه سنجش اثربخشی مدارس حاوی 23سؤال به منظور توصیف اثربخشی مدارس استفاده شده است . روش پژوهش در این بررسی توصیفی و از نوع همبستگی بود و برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی اسپیرمن و تاوbکندال وخی دو پیرسون، همچنین برای نشان دادن نتایج از نمودارهای پراکنش و میله ای استفاده شد. نتایج حاکی از آن بود که بین عزّت نفس مدیران و اثربخشی مدارس متوسطه دخترانه رابطه معناداری وجود دارد. نتایج حاصله از بررسی رابطه بین ویژگی های دموگرافیک (سن سابقه مدیریت و مدرک تحصیلی ) و عزّت نفس مدیران مدارس دخترانه نشان می دهد که بین سن و مدرک تحصیلی با عزّت نفس رابطه وجود ندارد ، اما بین عزّت نفس و سابقه مدیریت رابطه وجود دارد. همچنین بین سن و سابقه مدیریت با اثربخشی رابطه وجود دارد، ولی بین مدرک تحصیلی و اثربخشی رابطه وجود ندارد .