فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۴۱ تا ۷۶۰ مورد از کل ۸۵۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی ساختار عاملی، پایایی و روایی مقیاس نگرش های مسیر شغلی بی مرز در کارکنان انجام شد. روش: جامعه آماری پژوهش، کلیه ی کارکنان شرکت های مهندسی شهر اصفهان بود. نمونه شامل ۲۰۰ نفر از کارکنان(۷۸ زن و ۱۲۲مرد) بود که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل مقیاس نگرش های مسیر شغلی بی مرز و مقیاس شخصیت پیشتاز(PPS) بود. یافته ها: داده ها با استفاده از آزمون های تحلیل عاملی، همبستگی و تحلیل واریانس چند متغیری تحلیل شد. نتایج تحلیل عاملی نشان داد، ذهنیت بی مرز و ترجیح تحرک سازمانی دو عامل مجزا و مستقل از یکدیگر می باشند. همبستگی مقیاس ذهنیت بی مرز با مقیاس شخصیت پیشتازPPS)) ۵۰/۰به دست آمد اما بین ترجیح تحرک سازمانی و شخصیت پیشتاز ارتباطی به دست نیامد(۰۵/۰> P). همسانی درونی این مقیاس با استفاده از آلفای کرونباخ در مقیاس ترجیح تحرک سازمانی۷۶/۰ و در مقیاس ذهنیت بی مرز۸۴/۰و ضریب باز آزمایی به فاصله ی سه هفته در مقیاس ترجیح تحرک سازمانی۹۱/۰و در مقیاس ذهنیت بی مرز۹۰/۰به دست آمد. همچنین از سویی دیگر نتایج تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد که مردان در مقیاس ذهنیت بی مرز و زنان در مقیاس ترجیح تحرک سازمانی نمرات بالاتری داشتند. نتیجه گیری: به طور کلی می توان از مقیاس نگرش های مسیر شغلی بی مرز به عنوان ابزاری معتبر جهت سنجش نگرش به مسیر شغلی بی مرز استفاده کرد.
طراحی و آزمودن الگویی از برخی پیامدهای فشارزاهای چالشی و فشارزاهای بازدارنده در کارکنان گروه ملی صنعتی فولاد ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی و آزمودن الگویی از برخی پیامدهای فشارزاهای چالشی و فشارزاهای بازدارنده در کارکنان گروه ملی صنعتی فولاد ایران در شهر اهواز بود. شرکت کنندگان در پژوهش حاضر شامل 257 نفر از کارکنان گروه ملی صنعتی فولاد ایران بود که به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. یافته ها نشان دادند که الگوی پیشنهادی از برازش خوبی با داده ها برخوردار است. برازش بهتر از طریق همبسته کردن خطاهای دو مسیر حاصل شد. آن گونه که نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد، فشارزاهای چالشی اثر مثبت معنی دار و فشارزاهای بازدارنده اثر منفی معنی داری بر رفتارهای مدنی سازمانی، عملکرد تکلیفی و عزت نفس سازمان محور دارند. یافته ها همچنین حاکی از اثر مثبت فشارزاهای بازدارنده بر قصد ترک شغل و اضطراب و اثر منفی این فشارزاها بر سلامت روان بودند. به علاوه نشان داده شد که اضطراب بر قصد ترک شغل اثر مثبت مستقیم و بر سلامت روان، رفتارهای مدنی سازمانی، عملکرد تکلیفی و عزت نفس سازمان محور اثر منفی مستقیم دارد. نتایج مربوط به روابط غیرمستقیم نیز اثر فشازاهای بازدارنده را بر سلامت روان، رفتارهای مدنی سازمانی، عملکرد تکلیفی و عزت نفس سازمان محور از طریق اضطراب مورد تأیید قرار دادند.
توسعه دانش حرفه ای معلمان بر مبنای نیازهای اساسی روان شناختی دانش آموزان: مؤلفه های درگیری تحصیلی و ادراک کنترل زمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴۷)
129 - 154
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این مطالعه، ارائه راهکارهای عملی جهت توسعه ی دانش حرفه ای معلمان برمبنای نیازهای اساسی روان شناختی دانش آموزان، باتوجه به دومتغیر درگیری تحصیلی و ادراک کنترل زمان بود. روش: روش پژوهش ازنوع همبستگی است. جامعه آماری کلیه ی دانش آموزان دخترمقطع دوره ی متوسطه دوم، (8000 نفر) بودند. شرکت کنندگان 316 دانش آموز (16 تا 18 سال) دختر دوره متوسطه دوّم بودند که باروش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و به سه پرسشنامه مدیریت زمان ماکان (1994)، خودتعیین گری گاردیا، دسی ورایان (2000) و درگیری تحصیلی ریو (2013) پاسخ دادند. ازنظریه خودتعیین گری دسی و رایان برای ارزیابی نیازهای اساسی روان شناختی (متغیر ملاک) و از نظریه مدیریت زمان ماکان، برای ارزیابی ادراک کنترل زمان (متغیرپیش بین) استفاده شد. یافته ها: روش آماری همبستگی و رگرسیون چندگانه و گام به گام بود. مدیریت زمان و درگیری تحصیلی، (%18تا21) واریانس نیازهای اساسی روان شناختی تبیین می کنند. هدف گزینی، مکانیسم های مدیریت زمان و درگیری شناختی، پیش بینی کننده های نیاز خودپیروی، نمره کل درگیری تحصیلی (شناختی و عاملی) و ادراک کنترل زمان پیش بینی کننده های نیازشایستگی و درگیری تحصیلی و مکانیسم های مدیریت زمان، به عنوان پیش بینی کننده های نیاز پیوند شناسایی شدند. نتیجه گیری: دراین مطالعه، مؤلفه های فردی محیط های یادگیری مطالعه شد، پیشنهاد می شود، مؤلفه های محیطی همچون روابط معلم دانش آموز، سبک های یادگیری و تدریس مطالعه شود.
مقایسه فشارزاهای شغلی و تمایل به ترک خدمت بر مبنای لنگرگاه های شغلی در مدیران شرکت انتقال گاز ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش مقایسه فشار زاهای شغلی و تمایل به ترک خدمت بر مبنای لنگرگاه های شغلی در مدیران شرکت انتقال گاز ایران بود. روش: پژوهشی مقطعی که جامعه آماری آن متشکل از کلیه مدیران شرکت انتقال گاز است. 494 نفر از مدیران شرکت با روش نمونه گیری خوشه ای متناسب با حجم انتخاب شده و به پرسشنامه های فشارزاهای شغلی واحد صنعتی (صفارزاده، 1377)، لنگرگاه شغلی (شاین، 1985) و تمایل به ترک شغل (اورایل ی، چ تمن و کالدول، 1991) پاسخ دادند. یافته ها: بین افرادی که لنگرگاه غالب آنها استقلال است در مقایسه با لنگرگاه خدمت تفاوت معنی داری از نظر آماری در میزان فشارزاهای شغلی وجود دارد. به عبارت دیگر فشارزاهای شغلی در لنگرگاه استقلال بالاتر از لنگرگاه خدمت است. علاوه بر آن بین افرادی که لنگرگاه غالب آنها استقلال است در مقایسه با گروه دارای لنگرگاه غالب خدمت، تنوع و مدیریت تفاوت آماری معنی داری در میزان تمایل به ترک خدمت وجود دارد. نتیجه گیری: لنگرگاه شغلی در رضایت شغلی و تمایل به ترک خدمت مدیران نقش به سزایی دارد. پیشنهاد می شود که در سازمان ها بسترهای لازم را جهت فعالیت پویای مدیران در راستای لنگرگاه غالب آنان فراهم آورند.
تحلیلی مردم نگارانه بر نوع نگاه به اشتغال (مورد مطالعه دانشجویان دکتری مدیریت بازرگانی دانشگاه علامه طباطبائی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۴۶)
105 - 136
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با رویکردی تفسیرگرایانه درصدد بررسی و شناخت نوع نگاه به اشتغال در میان دانشجویان دکتری مدیریت بازرگانی است. رویکرد پژوهشی به کاربرد شده از نوع روش شناسی کیفی است که از روش مردم نگاری برای تحقیق استفاده شده است. داده های این پژوهش با استفاده از روش های تحلیل اسناد، مشاهده مشارکتی و تکنیک مصاحبه باز و نیمه ساختاریافته جمع آوری شده اند و سپس با استفاده از تکنیک مثلث سازی ترکیب شده اند. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و شاخص اشباع نظری تعداد 18 نفر از دانشجویان دکتری مدیریت بازرگانی دانشگاه علامه طباطبائی به عنوان نمونه جامعه پژوهش مورد بررسی قرار گرفتند. همچنین برای تجزیه وتحلیل اطلاعات و نتیجه گیری از یافته های تحقیق از تحلیل تماتیک استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان می دهد که هشت گونه اشتغال برای این افراد قابل شناسایی است. از نظر دانشجویان، فعالیت های پژوهشی مشترک با اساتید، استخدام، شغل آزاد، کارآفرینی و شرکت های دانش بنیان، مشاوره، تدریس، حمایت های مالی نهادها و گونه ترکیبی، از انواع اشتغال های دانشجو دکتری مدیریت بازرگانی محسوب می شود. همچنین از دیگر نتایج پژوهش این است که برخی دانشجویان نسبت به موضوع اشتغال در حین تحصیل، نگرشی مثبت، برخی نگرش منفی و برخی نیز نگرش بی طرفانه دارند. از میان هشت گونه اشتغال شناسایی شده، عمدتاً نگرش نسبت به وضعیت اشتغال استخدامی و شغل آزاد منفی، وضعیت های ترکیبی با توجه به شرایط و تنوع آن دارای نگرش بی طرفانه و نگرش نسبت به 5 وضعیت دیگر اشتغال، مثبت و متناسب با شرایط دانشجویی تعریف می شود.
فرسودگی شغلی و عوامل جمعیت شناختی مرتبط با آن در بین حسابداران شاغل در شرکت های دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین شدت ابعاد مختلف فرسودگی شغلی و ارتباط آن ها با ویژگی های جمعیت شناختی در بین حسابداران بود. از حسابداران شاغل در شرکت های دولتی شهرستان کرمان در نیمه اول سال 1393 تعداد 95 نفر از طریق نمونه گیری در دسترس، انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری، فرم ویژگی های جمعیت شناختی و پرسش نامه استاندارد ماسلاچ بود. در تجزیه و تحلیل داده ها روش های آمار توصیفی، آزمون کلموگروف- اسمیرنوف، من ویتنی، کروسکال والیس و مقایسه میانگین گروه های مستقل استفاده شد. نتایج نشان داد که بیشترین تعداد حسابداران، به خستگی عاطفی و مسخ شخصیت با شدت کم یا متوسط ولی کاهش کفایت شخصی شدید یا متوسط دچارند. خستگی عاطفی در مردان و گروه سنی بالاتر، مسخ شخصیت در بین حسابداران متأهل و مرد و کاهش کفایت شخصی در بین رؤسای حسابداری، دارندگان تحصیلات بالاتر، دانش آموختگان رشته حسابداری، متأهلین و مردان شدیدتر است. بین سابقه خدمت با هیچ یک از ابعاد سه گانه فرسودگی شغلی ارتباط آماری معناداری مشاهده نشد.
بررسی کفایت شاخص های روانسنجی مقیاس بهزیستی کارکن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی ویژگی های روانسنجی مقیاس بهزیستی کارکن ژنگ، ژو، زائو و ژانگ (2015) انجام شد. بدین منظور، 201 نفر از کارکنان یک شرکت صنعتی در بوشهر به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند و پرسشنامه های پژوهش را تکمیل کردند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس های بهزیستی کارکن، خشنودی شغلی، عاطفه ی مثبت و منفی، تعهد عاطفی، عملکرد شغلی و تمایل به ترک شغل بودند. بررسی همسانی درونی سؤالات پرسشنامه با روش آلفای کرونباخ و همبستگی هر سؤال با نمره ی کل آزمون نشان داد که این مقیاس از پایایی قابل قبولی برخوردار است به منظور بررسی روایی مقیاس بهزیستی کارکن از چند روش استفاده شد. اول، تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که ساختار سه عاملی این مقیاس از برازش مناسبی برخوردار است. دوم، نتایج حاصل از بررسی روایی همگرا و افتراقی نشان داد که مقیاس بهزیستی کارکن با مقیاس های خشنودی شغلی و عاطفه ی مثبت رابطه ی مثبت معنادار و با عاطفه ی منفی رابطه ی منفی معناداری دارد. سوم، نتایج حاصل از روایی پیش بین نشان داد که بهزیستی کارکن قادر به پیش بینی خشنودی شغلی، تعهد عاطفی، تمایل به ترک شغل و عملکرد شغلی می باشد. در مجموع، یافته های تحقیق نشان دادند که مقیاس بهزیستی کارکن یک مقیاس پایا و معتبر برای سنجش بهزیستی کارکنان ایرانی می باشد.
اثربخشی محدودیت و سازش بر فرسودگی شغلی کارکنان واحد اسنادپزشکی سازمان تأمین اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی اثربخشی نظریه محدودیت و سازش گاتفردسون (GTCC) [1] بر مؤلفه های فرسودگی شغلی کارکنان واحد اسناد پزشکی سازمان تأمین اجتماعی شهر تهران بود. روش: روش پژوهش، نیمه آزمایشی و طرح تحقیق پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش کلیه کارکنان واحد اسنادپزشکی شهر تهران (420 نفر) را شامل شد که از میان کسانی که به پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلش پاسخ دادند، 30 نفر به شیوه تصادفی انتخاب و به صورت تصادفی دردو گروه 15نفری، گروه آزمایشی با رویکرد آموزشی GTCC و یک گروه کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایشی در 8 جلسه 90 دقیقه ای با رویکرد گاتفردسون تحت آموزش قرار گرفتند. فرسودگی شغلی مشارکت کنندگان پس از اجرای مداخله اندازه گیری شد. یافته ها: داده ها به وسیله تحلیل کواریانس و کواریانس تک متغییری تجزیه و تحلیل شدند. نتیجه گیری : نتایج نشان داد که رویکرد محدودیت و سازش بر بهبود مولفه های فرسودگی شغلی (تحلیل عاطفی، مسخ شخصیت، عملکرد شخصی) موثر بود.
الگوی رابطه زنجیره ای ویژگی های شغلی، خشنودی از شغل با رفتارهای نوآورانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین رابطه ویژگی های شغل (اختیار، بازخورد، هویت، اهمیت و تنوع) و رفتارهای نوآورانه با در نظر گرفتن نقش میانجیگرانه خشنودی از شغل انجام گردید. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بوده و جامعه آماری پژوهش را کلیه کارکنان پژوهشکده های دانشگاه صنعتی اصفهان تشکیل داده اند که از میان آن ها 174 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب گردیدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های رفتارهای نوآورانه کانتر (1988)، خشنودی از شغل اسمیت، کندال و هیولین (1969) و ویژگی های شغلی هاکمن و الدهام (1976) بود. داده ها از طریق معادلات ساختاری تحلیل شد و نتایج تحلیل معادلات ساختاری نشان داد که طی یک سلسله روابط زنجیره ای بین ویژگی های شغل با خشنودی از شغل و رفتارهای نوآورانه کارکنان رابطه (معنادار) وجود دارد. ویژگی های شغل با خشنودی از شغل دارای رابطه معنادار بوده و توانسته است تا 33 درصد از واریانس خشنودی از شغل را تبیین و در ادامه خشنودی از شغل با رفتارهای نوآورانه کارکنان دارای رابطه معنادار بوده و توانسته است تا 6/2 درصد از واریانس رفتارهای نوآورانه را تبیین نماید. بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان رفتارهای نوآورانه را از طریق ویژگی های شغلی و خشنودی از شغل افزایش داد.
تدوین مدل نیت ترک شغل درکارمندان بانک مرکزی بر اساس سه گانه تاریک شخصیت: نقش واسطه ای حمایت سازمانی ادراک شده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۴۸)
111 - 126
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه ترک شغل یکی از چالش های مهم در سازمان ها محسوب می شود و از دست دادن هر کارمند سبب تحمیل هزینه-های سنگین به سازمان می شود. از این رو، پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش واسطه ای حمایت سازمانی ادراک شده در رابطه بین سه گانه تاریک شخصیت و نیت ترک شغل کارکنان بانک مرکزی انجام شد. روش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود ، جامعه آماری پژوهش پرسنل بانک مرکزی بود که در سال 1398 مشغول خدمت بودند، از این جامعه تعداد 250 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مقیاس نیت ترک شغل(کیم و لیونگ، 2007) ، مقیاس دوجین کثیف(جنیسون و وبستر،2010) و مقیاس حمایت سازمانی ادراک شده(آیزنبرگر و همکاران،1986) گردآوری و با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد اثر مستقیم شخصیت های ماکیاولیسم (25/0 =ß، 01/0>P) ، خودشیفته (48/0 =ß، 01/0>P)و ضداجتماعی بر نیت ترک شغل (26/0 =ß، 01/0>P) مثبت معنادار است و اثر مستقیم حمایت سازمانی ادراک شده بر نیت ترک شغل (31/0- =ß، 01/0>P) منفی معنادار بود. درنهایت نتایج آزمون بوت استراپ نشان داد که حمایت سازمانی ادراک شده در رابطه بین شخصیت ماکیاولی(011/0 =ß، 05/0>P)، شخصیت خودشیفته(012/0 =ß، 05/0>P) و شخصیت ضد اجتماعی با نیت ترک شغل(011/0 =ß، 05/0>P) نقش واسطه ای دارد. نتیجه گیری: بنابراین مسئولان بانک مرکزی می توانند جهت کاهش تاثیر منفی سه گانه تاریک شخصیت و پیشگیری از تمایل به ترک شغل اقداماتی انجان دهند که کارکنان توجه و حمایت سازمنا را به طور محسوس درک کنند.
پیش بینی رضایت شغلی براساس خود تنظیمی هیجانی و مکانیسم های دفاعی در کارمندان اداره بهزیستی استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، پیش بینی رضایت شغلی براساس خود تنظیمی هیجانی و مکانیسم های دفاعی در کارمندان بهزیستی استان تهران بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع مطالعات همبستگی و نمونه این پژوهش 324 (158 مرد و 166 زن) بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات شرکت کنندگان از پرسشنامه های رضایت شغلی (JDI)، مکانیسم های دفاعی(DSQ – 40) و دشواری تنظیم هیجانی (DERS) استفاده شد. یافته ها: نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که همه مؤلفه های خودتنظیمی هیجانی به غیر از آگاهی هیجانی با رضایت شغلی رابطه مستقیم و معنادار دارند. بین همه مؤلفه های خودتنظیمی هیجانی به غیر از آگاهی هیجانی با مکانیسم های دفاعی رشد نایافته و روان آزرده رابطه معکوس و معنادار دارند. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که خودتنظیمی هیجانی 5 درصد واریانس رضایت شغلی را تبیین می کند، اما سبک های دفاعی، رضایت شغلی را تبیین نمی کنند. در بررسی تفاوت های جنسیتی با آزمون t نشان داده شد، مردان در مؤلفه های رضایت از ترفیعات، حقوق و مزایا و رضایت از شرایط محیط کار در سطح بالاتری از زنان قرار دارند. اما در نمره کلی رضایت شغلی بین زنان و مردان تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتیجه گیری: با توجه به اهمیت توانایی تنظیم هیجانات بر بکارگیری مکانیسم های دفاعی و رضایت شغلی می توان با بهره گیری از راهنمایی و تکنیک های درمانی روان شناسان و مشاوران در سازمان بهزیستی جهت افزایش آگاهی و کسب مهارت های تنظیم هیجانی و بکارگیری مکانیسم های رشد یافته در جهت ارتقاء رضایت شغلی و اهداف سازمان بهزیستی استفاده نمود.
بررسی نیازهای آموزشی دانشجویان تحصیلات تکمیلی در حوزه قابلیتهای عام اشتغال-زای مورد انتظار بازار کار با رویکرد کارآفرینی: یافته های یک مطالعه آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی نیاز آموزشی دانشجویان تحصیلات تکمیلی علوم انسانی در حوزه قابلیتهای عام اشتغالزای مورد انتظار بازار کار با رویکرد کارآفرینی میپردازد. روش پژوهش از نوع ترکیبی– اکتشافی بود. جامعه آماری، دانشجویان دانشگاههای اصفهان و آزاد خوراسگان است که بر اساس جدول مورگان 331 نفر به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه با مدیران صنایع استان اصفهان و پرسشنامه محقق ساخته ای بود که بر اساس مولفه های مهارت های اشتغال زای بازارکار استان اصفهان ساخته شده. پایایی آن نیز از طریق ضریب آلفای کرونباخ برابر با 83/. به دست آمده است. داده های گردآوری شده به کمک تحلیل واریانس یک راهه، تی تک متغیره ،آزمون-های تعقیبی بونفرونی ، از طریق نرم افزار SPSS17 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بر اساس نتایج پژوهش، دانشجویان دانشگاه اصفهان و دانشگاه آزاد خوراسگان از نظر برخورداری از قابلیت کارآفرینی تفاوت معناداری با گروه پیش فرض جامعه داشتند و این تفاوت بیان کننده کمتر بودن نمرات دانشجویان نسبت به انتظارات مدیران می-باشد. هم چنین، نتایج نشان داد دانشگاه و جنسیت تاثیری در میزان برخورداری دانشجویان از قابلیت کارآفرینی ندارد اما در زمینه رشته و مقطع تحصیلی تفاوت معنادار دیده شد. کلید واژه ها: کارآفرینی، قابلیت های اشتغال زا، بازار کار، دانشجویان تحصیلات تکمیلی.
مقایسه اثربخشی مشاوره مبتنی بر بهزیستی مسیر شغلی با نظریه سازه گرایی مسیر شغلی بر بهزیستی و انطباق-پذیری شغلی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی مشاوره مبتنی بر بهزیستی مسیر شغلی با نظریه سازه گرایی مسیر شغلی بر بهزیستی و انطباق پذیری شغلی کارکنان انجام شد. روش مطالعه از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری را کلیه کارکنان دانشگاه شهید بهشتی تهران تشکیل دادند. نمونه گیری به صورت داوطلبانه و از میان کارکنان داوطلب برای مشاوره مسیر شغلی انجام شد و سپس افراد انتخاب شده به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (گروه مشاوره مبتنی بر بهزیستی مسیر شغلی و گروه سازه گرا) و یک گروه گواه جایگزین شدند (هر گروه 15 نفر). داده ها با استفاده از پرسشنامه بهزیستی مسیر شغلی (محقق ساخته) و انطباق پذیری شغلی (ساویکاس و پورفلی، 2012) به دست آمد و جهت بررسی داده های پژوهش از شاخص های آمار توصیفی (گرایش مرکزی و پراکندگی) و از روش های آمار استنباطی شامل آزمون تحلیل واریانس چند متغیره با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها نشان داد که مشاوره مبتنی بر بهزیستی مسیر شغلی بر بهزیستی شغلی کارکنان موثر بوده است اما نظریه سازه گرایی مسیر شغلی تاثیر معناداری بر بهزیستی شغلی کارکنان نداشته است امّا هر دو مداخله مشاوره مبتنی بر بهزیستی مسیر شغلی و نظریه سازه گرایی مسیر شغلی بر انطباق پذیری مسیر شغلی کارکنان تاثیرگذار بودند. می توان نتیجه گرفت که مشاوره مبتنی بر بهزیستی مسیر شغلی بر انطباق پذیری و بهزیستی مسیر شغلی و نظریه سازه گرایی بر انطباق پذیری مسیر شغلی تاثیرگذار بوده و می توان از این دو رویکرد جهت ارتقای سلامت و بهزیستی و نیز انطباق پذیری هر چه بهتر کارکنان استفاده کرد.
نقش واسطه ای هوش هیجانی در مدل مفهومی رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه و فرسودگی شغلی در پرستاران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای هوش هیجانی در رابطه بین طرحواره های ناسازگار اولیه و فرسودگی شغلی در پرستاران بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه پرستاران زن و مرد در دو بیمارستان شریعت رضوی و شهید چمران شهر تهران در سال 1398 بود که با روش سرشماری 186 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلش (MBI)، پرسشنامه هوش هیجانی برادبری-گریوز و فرم کوتاه شده طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ (SQ-SF) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و روش تحلیل مسیر و نرم افزارهای SPSS و LISREL استفاده شد. یافته ها: نتایج آزمون همبستگی نشان از وجود رابطه معنی دار بین پنج طرحواره ناسازگار اولیه با هوش هیجانی و فرسودگی شغلی بود و همچنین رابطه هوش هیجانی با فرسودگی شغلی تایید شد (05/0>p). آزمون مدل پژوهش نشان داد سه طرحواره بریدگی و طرد، خودمختاری و عملکرد مختل و گوش به زنگی بیش از حد هم به طور مستقیم و هم با میانجی گری هوش هیجانی بر فرسودگی شغلی تاثیر دارند. طرحواره محدودیت های مختل به طور مستقیم بر فرسودگی شغلی موثر است و طرحواره دیگر جهت مندی اثر مستقیم یا غیر مستقیم بر فرسودگی شغلی ندارد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که در فرسودگی شغلی، چهار طرحواره ناسازگار اولیه (طرحواره بریدگی و طرد، خودمختاری و عملکرد مختل، گوش به زنگی بیش از حد و محدودیت های مختل) و هوش هیجانی نقش دارند بنابراین روانشناسان و مشاوران می توانند به نقش این عوامل در پیشگیری و کاهش فرسودگی شغلی توجه ویژه ای نمایند.
تبیین رابطه عملکرد وظیفه و رفتارهای شهروندی براساس نقش تعدیل کننده سلامت روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین رابطه عملکرد وظیفه با رفتارهای شهروندی سازمانی با توجه به نقش تعدیل کننده سلامت روان شناختی محیط کار اجرا شد. روش پژوهش همبستگی و نمونه پژوهش را 381 نفر از کارکنان بانک ملی در استان تهران تشکیل دادند. ابزارهای سنجش شامل پرسشنامه عملکرد وظیفه (پاترسون، 1963)، پرسشنامه رفتارهای شهروندی سازمانی (لی و آلن، 2002) و پرسشنامه سلامت روان شناختی محیط کار (مهداد، 1389) بود. داده ها با استفاده از تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین عملکرد وظیقه و رفتار شهروندی سازمانی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. هم چنین نتایج پژوهش نشان داد که گوناگونی محیط از مولفه های سلامت روان شناختی محیط کار رابطه عملکرد وظیفه را با رفتارهای شهروندی سازمانی تعدیل می کند. به این معنی که وقتی گوناگونی محیط در حد بالایی است بین عملکرد وظیفه و رفتارهای شهروندی سازمانی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
ارائه الگوی قلدری سازمانی در کارکنان ستاد فرماندهی نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۵۰)
81 - 118
حوزههای تخصصی:
هدف: مرور نظام مند پژوهش ها حاکی از آن است قلدری در سازمان ها و بخصوص نیروی پلیس به یک معضل اساسی تبدیل شده است. از این رو هدف از پژوهش حاضر ارزیابی مدل معادلات ساختاری قلدری سازمانی در کارکنان ستاد فرماندهی نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع مدلیابی معادلات ساختاری بود. جامعه پژوهش حاضر متشکل از کارکنان ستاد فرماندهی نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران بود. نمونه پژوهش حاضر شامل 290 نفر از کارکنان ستاد فرماندهی نیروی انتظامی بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده اند. همه آن ها پرسشنامه های پژوهش را تکمیل کرده اند. سپس داده ها به روش های همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری به کمک نرم افزارهای SPSSV19 و LISRELV8.80 مورد آزمون قرار گرفتند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد الگوی مفهومی قلدری سازمانی در ستاد فرماندهی نیروی انتظامی از برازش مطلوبی برخوردار است. همچنین روابط بین متغیرها مطلوب بدست آمد. نتیجه گیری: در نهایت نتایج حاصل از این پژوهش نشان از الگویی مناسب جهت قلدری سازمانی در نیروی انتظامی بوده و به کارکنان، سرپرستان، مدیران و سایر متخصصان در حوزه نیروی انتظامی، آگاهی و استفاده از این مدل جهت برخورد و مقابله با قلدری سازمانی پیشنهاد می شود.
مدل یابی روابط ساختاری مهارت های تدریس معلمان بر اساس رفتار شهروندی سازمانی با میانجیگری توانمند سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه منابع انسانی، مهمترین و ارزشمندترین سرمایه های سازمانی هستند که بر موفقیت و بالندگی سازمانها تاثیر میگذارند. توانمند سازی معلمان به دلیل نقش و اهمیتی که در فرآیند تعلیم و تربیت دارند، می تواند نقش بسزایی در بهبود بخشی فعالیت های نظام آموزشی داشته باشد و باعث شکل گیری نظام آموزشی موثر، باداوام و با کیفیت شود، لذا پژوﻫﺶ حاضر ﺑﺎ ﻫﺪف تدوین مدل ﺳﺎﺧﺘﺎری مهارت های تدریس معلمان بر اساس رفتار شهروند سازمانی با میانجی گری توانمند سازی اﻧﺠﺎم ﺷﺪ. روش: پژوهش حاضر با توجه به هدف، کاربردی و از نوع تحقیقات توصیفی-همبستگی است. ﻧﻤﻮﻧﻪ ﭘﮋوﻫﺶ 380 معلم شاغل در دبیرستان های کلان شهر کرج در سال تحصیلی 98-1397 بودند که به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های مهارت های تدریس حاجی زاده(1390)، توانمند سازی اسپریتزر(2012) و رفتار شهروندی سازمانی دیپائولا و همکاران(2004) استفاده شد. با به کارگیری نرم افزارهای PASW و LISRE از تحلیل مدل معادلات ساختاری برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که مدل از برازش مناسبی با داده ها برخوردار است و مهارت های تدریس با میانجیگری توانمند سازی اثر غیر مستقیم و معناداری بر رفتار شهروندی سازمانی دارد. همچنین غیر از مؤلفه تکنولوژی آموزشی بقیه ابعاد مهارت های تدریس، اثر مستقیمی بر توانمند سازی معلمان دارند. نتیجه گیری : با توجه با یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که برای رشد رفتار شهروندی سازمانی در معلمان باید به توانمند سازی آنها توجه داشت و برای رشد توانمند سازی باید مهارت هایی مانند طراحی، ارزشیابی و روش تدریس را تقویت نمود.
ارائه مدل رضایت از زندگی در زوجین دو سر شاغل بر پایه خشنودی و رسالت مسیر شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: رضایت و معنا در زندگی هدف برتر در زندگی افراد بشر به شمار می رود؛ لذا افراد در تمام طول زندگی خود در تلاش برای دستیابی به آن هستند. هدف: هدف از پژوهش حاضر ارائه مدل رضایت از زندگی در زوجین دو سر شاغل بر اساس متغیرهای خشنودی شغلی، رسالت مسیر شغلی و رضایت از زندگی می باشد. روش: این مطالعه از نوع مطالعات توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش را کارمندان یک شرکت دولتی در استان تهران تشکیل داد که بر اساس نمونه گیری در دسترس و آسان تعداد 210 نفر از آن ها به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های رسالت مسیر شغلی هگمایر و ایبل(2012)، رضایت از زندگی داینر(1985)، معنای زندگی استگر(2006) و خشنودی شغلی بریفیلد و روث(1951)استفاده شد. سپس داده های پژوهش در دو سطح توصیفی(میانگین و انحراف استاندارد) و استنباطی(همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر) و با استفاده از نرم افزارهای SPSS وAMOS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان دادند که رسالت مسیر شغلی با رضایت از زندگی، خشنودی شغلی، معنای زندگی و رضایت از زندگی رابطه مثبت معناداری دارد و مدل پژوهش از برازش مناسبی برخوردار است. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت که رسالت مسیر شغلی تأثیر مثبت معناداری بر خشنودی شغلی ، معنای زندگی و رضایت از زندگی در زوجین دو سر شاغل دارد لذا توجه به متغیر رسالت مسیر شغلی در زوجین دو سر شاغل می تواند باعث بهبود رضایت از زندگی در آن ها شود.
بررسی رابطه خودپنداره، کیفیت زندگی و سلامت روانی مربیان مهدکودک استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه خودپنداره با کیفیت زندگی و سلامت روانی مربیان مهدکودک استان تهران است. این پژوهش از نوع همبستگی است، که در آن از سه پرسشنامه خودپنداره بک، مقیاس کوتاه کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت و سلامت عمومی استفاده شد. جامعه آماری شامل مربیان مهدکودک که در سال 1391 در استان تهران مشغول به فعالیت بود، که به روش تصادفی ساده 289 نفر انتخاب شدند. داده ها از طریق همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تحلیل شد. نتایج این پژوهش نشان داد که زیرمقیاس های خودپنداره بک با زیر مقیاس های سلامت عمومی رابطه مستقیم و معناداری را نشان می دهد. تمام زیرمقیاس های آزمون خودپنداره ی بک با زیرمقیاس های کیفیت زندگی و کیفیت زندگی به صورت کلی و هم چنین سلامت روانی و زیرمقیاس های آن ارتباط مستقیم و معنی داری دارند. هم چنین بیشتر مؤلفه های خودپنداره می توانند زیرمقیاس های کیفیت زندگی و سلامت روانی را پیش بینی نمایند. بنابراین به نظر می رسد که تلاش برای ارتقا خودپنداره، گامی مؤثر در جهت اعتلای سلامت روانی و کیفیت زندگی مربیان مهد است.
مدل یابی روابط رهبری اخلاقی با مسؤولیت پذیری و پاسخگویی با تاکید بر جو اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۴۴)
209 - 220
حوزههای تخصصی:
هدف:پژوهش حاضر با هدف بررسی روابط رهبری اخلاقی با مسؤولیت پذیری و پاسخگویی با تاکید بر جو اخلاقی انجام شد.روش:پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کارکنان ستادی دانشگاه ارومیه بود که از میان آنها 217 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه استاندارد استفاده شد. داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل گردید.یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل های آماری نشان داد که رهبری اخلاقی بر مسئولیت پذیری اجتماعی، پاسخگویی فردی و جو اخلاقی اثر مستقیم و مثبت دارد. همچنین جو اخلاقی برمسئولیت پذیری اجتماعی و پاسخگویی فردی اثر مستقیم و مثبت دارد. در عین حال رهبری اخلاقی با میانجیگری جو اخلاقی بر مسئولیت پذیری اجتماعی و پاسخگویی فردی اثر غیر مستقیم و مثبت دارد. نتیجه گیری: با توجه به یافته ها می توان نتیجه گرفت که رهبری اخلاقی بیشترین ارتباط را با جو اخلاقی دارد. همچنین با تایید نقش میانجی جو اخلاقی، رهبری اخلاقی دارای اثر غیر مستقیم، مثبت و معنی دار بر پاسخگویی فردی و مسئولیت پذیری اجتماعی می باشد.