نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۶۵۶ مورد.
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش پیش بینی کنندگی ابعاد گفت وشنود و همنوایی الگوهای ارتباطی خانواده بر همدلی و خویشتنداری فرزندان به عنوان شاخص های هوش هیجانی می باشد.
گروه نمونه پژوهش را 348 دانش آموز دختر و پسر پایه های سوم تا پنجم ابتدایی تشکیل می دهند. مقیاس همدلی (ایزنبرگ و همکاران، 1991)، نسخه ب ابزار الگوهای ارتباطی خانواده (فیتزپاتریک و ریچی، 1994) و مقیاس خویشتنداری (کندال و ویلکاکس، 1979) مورد استفاده قرار گرفتند.
این مقیاس ها به ترتیب توسط کودک، مادر و آموزگار تکمیل شدند. نتایج تحلیل عاملی، همبستگی گویه با نمره کل و آلفای کرونباخ، روایی و پایایی مطلوبی برای مقیاس های مذکور گزارش کرده اند. یافته های پژوهش نشان می دهند که گفت وشنود خانواده پیش بینی کننده مثبت و همنوایی، پیش بینی کننده منفی هر دو بعد همدلی و خویشتنداری می باشند. در مقیاس همدلی، دختران نسبت به پسران و پایه های چهارم و پنجم نسبت به پایه سوم نمرات بالاتری داشتند. در حالی که در مقیاس خویشتنداری جنسیت و پایه کلاسی نقش معناداری نداشتند.
زمانی برای خودم
حوزههای تخصصی:
مطالعه چگونگی توزیع قدرت در خانواده؛ مدلی بر اساس نظریه مبنایی (GT)(مطالعه نمونه های شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه چگونگی توزیع قدرت در خانواده با استفاده از رهیافت کیفی نظریه مبنایی و بررسی آن از طریق اجرای کارگاه های گروه متمرکز و مصاحبه های نیمه ساختارمند با مردان متاهل، از مهم ترین اهداف این پژوهش به شمار میآید. در راستای رسیدن به این هدف، در سال 1388- 1387، کارگاه های گروه متمرکز با مشارکت مردان متاهل در چند گروه برگزار شد. ضرورت استفاده از روش تحقیق کیفی در این تحقیق، شناخت عوامل زمینه ای می باشد. تـحلیل داده های تحقیق و مدل نظری حاصل بیانگر این است که شرایط علی، هنجارهای فرهنگی و انحصار منابع مالی، منجر به ایجاد پدیده نابرابری قدرت شده است. پدیده اصلی نابرابری قدرت، تحت شرایط مداخله گر آگاهی، نگرش، خواست زنان، نوع ارتباطات عادت، نوع شغل و دیگران، منجر به توسعه دو استراتژی اصلی: الف) شیوه اعمال قدرت و ب) چگونگی تقسیم کار خانگی شد. شیوه اعمال قدرت و چگونگی تقسیم کار خانگی، استراتژیهایی بوده است که شرکتکنندگان، قدرت در خانواده را کنترل میکردند و پیامدهای این استراتژیها، عرصه های متفاوت قدرت زنان و مردان، مشارکت زنان و تبعیت برای زنان بوده است. در این مقاله مدل پارادایمی توزیع قدرت در خانواده ارائه میشود.
سبک های والدگری در گونه های مختلف خانواده در مدل فرایند و محتوای خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه تصریح سبک های والدگری در گونه های مختلف خانواده در مدل فرایند و محتوای خانواده بود. گروه نمونه مورد مطالعه در این پژوهش شامل 770 دانش آموز راهنمایی و دبیرستانی از مدارس شهر شیراز بودند. ابزار مورد استفاده در پژوهش شامل پرسشنامه والدگری آلاباما (فرم کودکان)، مقیاس خود گزارشی فرایند خانواده و مقیاس خود گزارشی محتوای خانواده بود. از دو مقیاس فـرایند و محتوای خـانـواده بـرای گونه شناسی خانواده بر اساس مدل فرایند و محتوای خانواده استفاده شد. به منظور مقایسه گونه های مختلف خانواده (سالم، مشکل دار محتوایی، مشکل دار فرایند و غیرسالم) در ابعاد مختلف پرسشنامه والدگری آلاباما، از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) استفاده گردید. یافته های این پژوهش نشان داد که خانواده های سالم در مقایسه با دیگر گونه های خانواده، از سبک والدگری مثبت، مشارکت بالای پدر، تنبیه بدنی کمتر استفاده می کنند. در مقابل، خانواده های غیرسالم، استفاده از تنبیه بدنی و نظارت ضعیف بیش از دیگر گونه های خانواده قابل مشاهده بود. در مجموع نتایج این مطالعه نشان داد که گونه های مختلف خانواده در مدل فرایند و محتوای خانواده دارای سبک های والدگری متفاوتی می باشند.
پیش بینی رضامندی زناشویی برمبنای ویژگیهای شخصیتی: مقایسه مدل شبکه عصبی مصنوعی و روش رگرسیون(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
ضرور ی است که با بررسی دقیق مدل های پیش بینیکننده جدید و دارای قابلیت های مضاعف، ضمن مقایسه با روش های آماری متداول و یافتن نقاط قوت و ضعف هر یکاز آنها، بتوان در پژوهش های آتی مدلی که محققان را به بهترین پیش بینی رهنمون سازد، پیشنهاد نمود. هدف از پیریزی این پژوهش، مقایسه توانایی مدل شبکه عصبی و رگرسیون در پیش بینی رضامندی زناشویی براساس ویژگیهای شخصیتی بود.
روش: ا ین پژوهش همبستگی، روی 300 زوج که به روش نمونهگیری تصادفی چندمرحله ای از میان دانشجویان متاهل 3 دانشگاه شهر تهران در سال 1387 انتخاب شدند، به انجام رسید. آزمودنیها پرسشنامه های NEO-FFI و رضایت زناشویی ENRICH را تکمیل کردند . داده ها به کمکشبکه عصبی مصنوعی پرسپترون چندلایه ، رگرسیون چندگانه، آزمون معنی داری ضریب همبستگی پیرسون و آزمون T مستقل با نرمافزار MATLAB 6.5 و SPSS 16 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: شبکه عصبی پرسپترون چندلایه به طور معنی داری موفق تر از رگرسیون چندگانه توانست رضایت زناشویی را پیش بینی نماید (05/0>p). سه عامل روان آزرده گرایی مرد، مسئولیت پذیری مرد و مسئولیت پذیری زن توانستند 4/24% واریانس رضامندی زناشویی مردان را به طور معنی داری تبیین نمایند (037/0> p ).
نتیجهگیری: نتایج این پژوهش زمینه را برای طراحی شبکه عصبی با قابلیت پیش بینی رضامندی زناشویی فراهم میآورد که تاثیر شایانی در کیفیت مشاوره های خانواده در ا ی ران خواهد داشت
راهبردهای راهنمایی و آموزش خانواده
حوزههای تخصصی:
بررسی تاثیر مشاوره گروهی مبتنی بر بخشش بر رضایت زناشویی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بخشش، موضوعی است که به تازگی در ادبیات روان شناسی کانون توجه قرار گرفته، اما پژوهش های تجربی کمی درباره آن انجام شده است. هدف پ ژوهش حاضر، بررسی تاثیر مشاوره گروهی مبتنی بر بخشش، بر رضایت زناشویی است. روش تحقیق، آزمایشی با طرح آمیخته (درون گروهی ـ بین گروهی) بود. ابزارهای پژوهش عبارت اند از مقیاس رضایت زناشویی (انریچ) که برای ارزیابی زمینه های بالقوه مشکل زا یا زمینه های قوت و پرباری رابطه زناشویی و به منزله یک ابزار معتبر پژوهشی برای بررسی رضایت زناشویی استفاده قرار می گیرد، و مقیاس بخشش، که برای سنجش بخشش فرد خاطی طراحی شده است. نمونه تحقیق شامل ده زوج از افراد مراجعه کننده به مرکز مشاوره بودند. پنج زوج در گروه آزمایش و پنج زوج دیگر در گروه کنترل به طور تصادفی جایگزین شدند. در قالب مشاوره گروهی، در بیست ساعت، مهارت بخشش به زوج ها آموزش داده شد. تحلیل واریانس نشان داد که گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل، هم در رضایت زناشویی و هم در مهارت بخشش، در مرحله پی گیری پیشرفت معناداری داشته است.
هراس اجتماعی، سبکهای والدگری و کمال گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی نقش کمال گرایی و سبکهای والدگری در تبیین هراس اجتماعی دانشجویان پرداخت. نمونه ای از 396 دانشجو (215 دختـر و 181 پسـر) از دانشگاه گیلان به پرسشنـامه سبکهای والدگری بامریند (1973)، مقیاس کمال گرایی چند بعدی فراست (فراسـت، مارتن، لاهارت و روزنـبلات، 1990) و فهرست هراس اجتماعی (کانر و دیگران، 2000) پاسخ دادند. یافته ها براساس همبستگی نشان دادند که هراس اجتماعی با سبک والدگری مستبـدانه و با دو بعد از کمال گرایی شامل نگرانی درباره اشتباهها و شک درباره اعمال، همبستگی مثبت دارد، در حالی که با سبک والدگری مقتدرانه و بـعد انتظارهای والدینی (از ابعاد کامل گرایی) همبستگی منفی معنادار نشان می دهد. نتایج براساس تعامـل بین پیامدهای تربیتی والدگری و ویژگیهـای شخصیتی والدین بر سلامت روانی کودکان تفسیر شدند.
بررسی رابطه بین رضایتمندی زناشویی و مدت زمان ازدواج در میان دانش پژوهان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین رضایت مندی زناشویی و مدت زمان ازدواج (سنوات تأهل) انجام شده است. در این پژوهش 260 نفر از دانش پژوهان مرد که در دامنة 20 تا40 سالگی بودند، به طور تصادفی ساده انتخاب شدند و به پرسش نامة شاخص رضایت زناشوییهادسون پاسخ دادند. با توجه به توصیفی بودن این پژوهش برای آزمون فرضیه از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. همچنین به منظور مقایسه و تعیین متغیرهای پیش بین در بین گروه های سنی، تحصیلی، مدت زمان ازدواج و سن ازدواج از ضریب رگرسیون، تحلیل واریانس و آزمون t استفاده شد. وجود رابطه بین افزایش رضایتمندی زناشویی و افزایش مدت زمان ازدواج و وجود تفاوت بین میانگین های مدت ازدواج در طبقات سنی با نمره رضایت زناشویی بین مدت زمان زندگی2/6 سال و به عکس و 3/6 سال و به عکس از نتایج این پژوهش بود.
بررسی تاثیر زوجدرمانی مبتنی بر نظریهی دلبستگی بر رضایت و صمیمیت جنسی زوجین(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تلاش درجهت جستجو و حفظ رابطه با افراد مهم زندگی یک اصل انگیزشی بوده و در تمام طول زندگی با فرد همراه است. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر زوجدرمانی مبتنی بر نظریهی دلبستگی بر افزایش رضایت و صمیمیت جنسی زوجین شهر اصفهان بوده است.
روشکار: این پژوهش نیمهتجربی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه شاهد همراه با پیگیری بود. نمونه این پژوهش، 30 زوج از زوجین مراجعهکننده به فرهنگسرای شهر اصفهان بود که بهصورت تصادفی در دو گروه آزمون (15زوج) و شاهد (15زوج) تقسیم شدند. پرسشنامهی رضایت جنسی و پرسشنامهی صمیمیت جنسی بهعنوان پیشآزمون اجرا و سپس برای گروه آزمون جلسات زوجدرمانی بر اساس نظریهی دلبستگی برگزار گردید. بعد از دو هفته از اتمام جلسات، از دو گروه آزمون و شاهد، پسآزمون بهعمل آمد. دو ماه بعد، آزمون پیگیری از دو گروه آزمون و شاهد انجام گرفت. برای تحلیل دادهها از نرم افزار آماری SPSS نسخهی 13 و روشهای آمار توصیفی (جداول میانگین، انحراف معیار) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس) استفاده شد.
یافتهها: زوجدرمانی مبتنی بر نظریهی دلبستگی، رضایت جنسی زوجین (001/0>P، 211/512=F) در پسآزمون و در پیگیری (001/0>P، 405/789=F) و صمیمیت جنسی زوجین (001/0>P، 63/818=F) در پسآزمون و در پیگیری (001/0>P، 63/1706=F) را بهطور معنی داری افزایش داده است.
نتیجهگیری: استفاده از این طرح درمانی می تواند به افزایش رضایت جنسی زوجین و همچنین صمیمیت جنسی میان آنها، کمک کند و روابط کلی زوجین را بهبود بخشد.
چرا کودک تان به حرف شما گوش نمی دهد ؟
حوزههای تخصصی:
رفتارهای خوب بچه ها چگونه درونی می شوند؟
حوزههای تخصصی:
چگونه فرزندان خود را پای بند مقررات کنیم
حوزههای تخصصی:
راهبردهای راهنمایی و آموزش خانواده: ساختاری پیشنهادی برای آموزش خانواده ها
حوزههای تخصصی:
مقایسه عملکرد خانواده دختران اقدام کننده به فرار از منزل با گروه شاهد در شهر اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با در نظر گرفتن اهمیت رابطه عملکرد خانواده با رفتارهای سازش یافته در اعضای آن، هدف این تحقیق مقایسه عملکرد خانواده دختران در شهر اصفهان بود. مواد و روش ها: این پژوهش، از نوع پیمایشی بود. نمونه این پژوهش، تمامی 31 دختر فراری بودند که در 6 ماهه اول سال 1385 از طریق نیروی انتظامی و قوه قضائیه به مرکز اورژانس اجتماعی شهر اصفهان ارجاع گردیدند. 31 نفر نیز به عنوان گروه شاهد از میان دانشجویان یکی از دانشگاه های آزاد اسلامی، انتخاب شدند. نمونه گیری دو گروه، به روش در دسترس انجام گرفت و هر دو گروه به سوالات پرسشنامه عملکرد خانواده بلوم پاسخ دادند. در نهایت، داده ها به کمک آزمون تجزیه و تحلیل واریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: دو گروه در مقیاس های جامعه پذیری، منبع کنترل بیرونی، تعارض، سبک های تربیتی مستبد، آزاد منش و بی قید و بند، آرمان خانواده، پیوستگی و ابراز وجود (بیانگری) با یکدیگر تفاوت معنی داری داشتند (P<0.05).. نتیجه گیری: خانواده دختران فراری با ویژگی هایی چون عدم نزدیکی عاطفی، برقراری ارتباطات اجتماعی محدود و تمایل کم به این گونه روابط، تحت کنترل ندیدن رویدادها، تعاملات همراه با تعارض اعضای خانواده، قوانین محدود یا سرسختانه، مشارکت ضعیف اعضا در تصمیم گیری ها، فخر و مباهات کم به خانواده، عدم ابراز آزادانه احساسات و افکار مشخص می شوند.