فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۴٬۳۹۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: کارکنان سازمان های امروزی نسبت به گذشته شاهد رفتارهای نامطلوب و ناپسند بیشتری هستند. یکی از انواع بدرفتاری ها که به تازگی مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است، بی ادبی در محل کار می باشد. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر ویژگی های شخصیتی (مدل پنج عاملی شخصیت) و سبک های مدیریت تعارض بر بی ادبی در محل کار می باشد. همچنین مطالعه فعلی به بررسی تأثیر بی ادبی در محل کار بر حس خجالت و تعلق کارکنان نیز به عنوان پیامدهای بی ادبی پرداخته است.روش: پژوهش فعلی یک مطالعه ی میدانی و از نوع پیمایشی است که نمونه ی آماری آن شامل 650 نفر از کارکنان ادارات بانک مسکن در شهر تهران می باشد. روش نمونه گیری در دسترس بوده و برای سنجش بی ادبی در محل کار از پرسشنامه کورتینا و همکاران (2001)، سبک های مدیریت تعارض از پرسشنامه رحیم و مگنر (1995)، ویژگی های شخصیتی از پرسشنامه سائوسیر (1994)، خجالت از پرسشنامه لاری، لندل و پتون (1996) و تعلق از پرسشنامه گودارد (2001) استفاده شده است.یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از آن است که ویژگی های ثبات هیجانی، برون گرایی و باوجدان بودن به ترتیب بیشترین تأثیر را بر بی ادبی در محل کار می گذارند. همچنین از میان سبک های مدیریت تعارض، تسلط، یکپارچگی و مصالحه نیز به ترتیب بیشترین اثرگذاری را بر بی ادبی در محل کار دارند. بعلاوه، نتایج نشانگر آن است که بی ادبی در محل کار بر حس خجالت کارکنان تأثیر مثبت و بر حس تعلق آنان تأثیری منفی می گذارد.نتایج: پژوهش فعلی بر دانش موجود در حوزه رفتار سازمانی می افزاید و بعلاوه نشان می دهد که با کنترل عوامل پیشینی، می توان بی ادبی در محل کار را کاهش داده و از پیامدهای نامطلوب آن جلوگیری کرد.
اثربخشی آموزش روش دلگرم سازی شوانکر مبتنی بر نظریه آدلر بر خودکارآمدی، رضایتمندی از زندگی و تنظیم هیجانی زوجین متعارض(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۵
161 - 184
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر اثربخشی آموزش روش دلگرم سازی شوانکر مبتنی بر نظریه آدلر بر خودکارآمدی، رضایتمندی از زندگی و تنظیم هیجانی زوجین متعارض در تهران بود. روش تحقیق در این پژوهش، نیمه آزمایشی بوده و از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش را زوجین متعارض شهر تهران تشکیل می دهند با توجه به جمعیت زوجین متعارض شهر تهران جمعا تعداد آنان 20000 نفربودند. نمونه پژوهش شامل 50 نفر از زوجین مراجعه کننده (مرد یا زن) به مراکز مشاوره شهر تهران بود که به روش نمونه گیری در دسترس از بین مراجعین انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش آموزش روش دلگرم سازی شوانکر مبتنی بر نظریه آدلر (25 زوج) و گروه گواه(25زوج) گمارش شدند. داده های پژوهش با کمک پرسشنامه خودکارآمدی شرر و همکاران(1982)، پرسشنامه رضایت از زندگی داینر، ایمونز، لارسن و گریفین ( ۱۹۸۵ ) و پرسشنامه تنظیم هیجانی گارنفسکی و همکاران(۲۰۰۱) جمع آوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آنالیز تحلیل کواریانس تک متغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش روش دلگرم سازی شوانکر مبتنی بر نظریه آدلر بر خودکارآمدی، رضایتمندی از زندگی و تنظیم هیجانی زوجین متعارض در تهران نسبت به گروه کنترل به طور معنی داری اثر بخش بوده اند (001/0≥P). بنابراین با توجه به اثربخشی آموزش روش دلگرم سازی می توان از این مداخلات در محیط های مشاوره و روان درمانی خانواده استفاده کرد .
اثربخشی درمان ذهن آگاهی مبتنی بر استعاره های مثنوی معنوی بر ابعاد سرمایه روانشناختی در دانشجویان دختر افسرده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
171 - 204
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر بخشی آموزش ذهن آگاهی مبتنی براستعاره های مثنوی معنوی بر بهبود ابعاد سرمایه روانشناختی در دانشجویان افسرده دختر صورت گرفت. ابتدا جهت استخراج استعاره های مثنوی معنوی، از تحلیل محتوای کیفی جهت دار (رهنمودی) و تحلیل محتوای کمی با نرم افزار MAXQDA استفاده شد. کدهای شناسایی شده به روش پایایی کدگزاران توسط 5 صاحبنظر روانشناس اعتبارسنجی شد که با درجه توافق 85/0 تایید شده و در پروتکل ذهن آگاهی جایگزین شدند. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون به همراه گروه کنترل و پیگیری یک ماهه بود. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش شامل 195 نفر از دانشجویان دختر که در سال 98 دانشجوی رشته روانشناسی واحد چالوس بودند. 40 دانشجواز طریق روش نمونه گیری هدفمند که نمرات بالایی در پرسشنامه افسردگی بک کسب نمودندانتخاب شده و به گونه ی تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل (هر گروه 20 نفر) جای گذاری شدند. محتوای جلسات درمان ذهن آگاهی مبتنی بر استعاره های مثنوی معنوی در 8 جلسه 90 دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا شد. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار22- SPSS و روش تحلیل واریانس مختلط انجام شد. نتایج حاصل از تحلیل آماری نشان داد بین میانگین ابعاد سرمایه روانشناختی(خودکارآمدی، امید، تاب آوری و خوش بینی) در گروه های آزمایش و کنترل تفاوت معناداری (p <0/05)وجود داشت و همچنان در پیگیری یک ماهه وضعیت خود را حفظ نمود. بدین ترتیب می توان نتیجه گرفت که درمان ذهن آگاهی مبتنی بر استعاره های مثنوی معنوی موجب بهبود سرمایه روانشناختی دانشجویان دختر افسرده می شود.
توسعه دانش حرفه ای معلمان بر مبنای نیازهای اساسی روان شناختی دانش آموزان: مؤلفه های درگیری تحصیلی و ادراک کنترل زمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴۷)
129 - 154
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این مطالعه، ارائه راهکارهای عملی جهت توسعه ی دانش حرفه ای معلمان برمبنای نیازهای اساسی روان شناختی دانش آموزان، باتوجه به دومتغیر درگیری تحصیلی و ادراک کنترل زمان بود. روش: روش پژوهش ازنوع همبستگی است. جامعه آماری کلیه ی دانش آموزان دخترمقطع دوره ی متوسطه دوم، (8000 نفر) بودند. شرکت کنندگان 316 دانش آموز (16 تا 18 سال) دختر دوره متوسطه دوّم بودند که باروش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و به سه پرسشنامه مدیریت زمان ماکان (1994)، خودتعیین گری گاردیا، دسی ورایان (2000) و درگیری تحصیلی ریو (2013) پاسخ دادند. ازنظریه خودتعیین گری دسی و رایان برای ارزیابی نیازهای اساسی روان شناختی (متغیر ملاک) و از نظریه مدیریت زمان ماکان، برای ارزیابی ادراک کنترل زمان (متغیرپیش بین) استفاده شد. یافته ها: روش آماری همبستگی و رگرسیون چندگانه و گام به گام بود. مدیریت زمان و درگیری تحصیلی، (%18تا21) واریانس نیازهای اساسی روان شناختی تبیین می کنند. هدف گزینی، مکانیسم های مدیریت زمان و درگیری شناختی، پیش بینی کننده های نیاز خودپیروی، نمره کل درگیری تحصیلی (شناختی و عاملی) و ادراک کنترل زمان پیش بینی کننده های نیازشایستگی و درگیری تحصیلی و مکانیسم های مدیریت زمان، به عنوان پیش بینی کننده های نیاز پیوند شناسایی شدند. نتیجه گیری: دراین مطالعه، مؤلفه های فردی محیط های یادگیری مطالعه شد، پیشنهاد می شود، مؤلفه های محیطی همچون روابط معلم دانش آموز، سبک های یادگیری و تدریس مطالعه شود.
پیش بینی عزت نفس نوجوانان براساس رابطه والد-فرزند، نیازهای بنیادین روان شناختی و خودپنداره
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی عزت نفس نوجوانان براساس رابطه والد-فرزند، نیازهای بنیادین روان شناختی و خودپنداره انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی دانش آموزان دوره دوم متوسطه دبیرستان های شهرستان میبد در سال تحصیلی 1400-1399 تشکیل دادند که از بین جامعه هدف تعداد 461 نفر با روش نمونه گیری در دسترس به عنوان حجم نمونه انتخاب و به صورت مجازی در پژوهش شرکت کردند. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه های عزت نفس کوپراسمیت (1967)، رابطه والد-فرزند فاین و همکاران (1983)، نیازهای بنیادین روانشناختی (2000) و خودپنداره راجرز (1938) جمع آوری و در نهایت داده های 398 شرکت کننده که قابلیت تحلیل داشت به منظور بررسی فرضیه های پژوهش با استفاده از تحلیل رگرسیون چندگانه و با کمک نرم افزار SPSS25 تحلیل شد. یافته ها حاکی از این بود که ارتباط والد- فرزند، نیازهای بنیادین روان شناختی و خودپنداره به صورت معنادار عزت نفس را در نوجوانان پیش بینی می کند. براساس نتایج حاصل می توان نتیجه گرفت به منظور بهبود عزت نفس نوجوانان، توجه به رابطه والد فرزند، ارضای نیازهای بنیادین و خودپنداره نوجوانان ضروری است.
هم سنجی اثربخشی برنامه ایجاد پیوندهای خانوادگی پایدار و درمان متمرکز بر هیجان بر تاب آوری، بی آلایشی و تنظیم شناختی هیجان در زوجین متعارض(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به کارگیری مداخلات فراخور برای کاهش تعارضات زوجین اهمیت بسزایی دارد. بر این اساس، پژوهش حاضر باهدف هم سنجی اثربخشی برنامه ایجاد پیوندهای خانوادگی پایدار و درمان متمرکز بر هیجان بر تاب آوری، بی آلایشی و تنظیم شناختی هیجان در زوجین متأهل و متعارض مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان رشت صورت گرفت. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی به شیوه پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری دربرگیرنده همه زوجین متأهل و متعارض ارجاع داده شده از سوی اداره بهزیستی به مراکز مشاوره شهرستان رشت در سال 1398 بودند. از این جامعه 36 نفر از زوجین با داشتن ملاک های ورود به پژوهش، به شیوه ی نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و با گمارش تصادفی در سه گروه 12نفری قرار گرفتند؛ ولی به دلیل افت آزمودنی ها تعداد نفرات هر گروه به 10 نفر رسید. برنامه ایجاد پیوندهای خانوادگی پایدار و درمان متمرکز بر هیجان در گروه های آموزش به مدت 8 جلسه 1 ساعته اجرا شد و گروه کنترل درمانی دریافت نکرد. پس از پایان جلسات از هر سه گروه پس آزمون گرفته شد. ابزار های مورداستفاده مقیاس تاب آوری (Connor & Davidson, 2003)، مقیاس بی آلایشی زناشویی (Walker & Thompson, 1983) و پرسشنامه تنظیم شناختی (Garnefski, 2001) بودند. برای تجزیه تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیری استفاده شد. نتایج نشان داد که برنامه ایجاد پیوندهای خانوادگی پایدار و درمان متمرکز بر هیجان بر تاب آوری، بی آلایشی و تنظیم شناختی هیجان تأثیر معنی داری داشته است (P<0/05). همچنین نتایج نشان داد از میان دو مداخله برنامه ایجاد پیوندهای خانوادگی پایدار و درمان متمرکز بر هیجان، برنامه ایجاد پیوندهای خانوادگی پایدار بر تاب آوری و بی آلایشی زوجین مؤثرتر از درمان متمرکز بر هیجان است. با توجه به یافته های پژوهش، به مشاوران و روان شناسان پیشنهاد می شود متغیر های تاب آوری، بی آلایشی و تنظیم شناختی هیجان را در کار با زوجین متعارض موردتوجه قرار دهند.
مقایسه ذهن آگاهی و سلامت عمومی در افراد نظامی با و بدون اختلال وزوز گوش(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی مشاوره و روان درمانی دوره دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۰
29 - 40
حوزههای تخصصی:
هدف : اختلال وزوز گوش در افراد نظامی شایع است و به همین دلیل پژوهش حاضر با هدف مقایسه ذهن آگاهی و سلامت عمومی در افراد نظامی با و بدون اختلال وزوز گوش انجام شد.
روش : این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا علی- مقایسه ای بود. جامعه پژوهش نظامیان مرد مراجعه کننده به بیمارستان خانواده ارتش و دانشجویان دانشگاه افسری امام علی (ع) در سال های 1400-1399 بودند. حجم نمونه 50 نفر در نظر گرفته شد که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه مساوی (25 نفر با اختلال وزوز گوش و 25 بدون آن) جایگزین شدند. گروه ها به پرسشنامه های ذهن آگاهی (بائر و همکاران، 2006) و سلامت عمومی (گلدبرگ و هیلیر، 1979) پاسخ دادند و داده ها با روش های خی دو و تی مستقل در نرم افزار SPSS-21 تحلیل شدند.
یافته ها : یافته ها نشان داد که گروه ها از نظر متغیرهای جمعیت شناختی تأهل و سن تفاوت معناداری نداشتند (05/0P>). گروه ها از نظر نمره کل ذهن آگاهی و مولفه های مشاهده، توصیف و عمل با آگاهی تفاوت معناداری داشتند (05/0˂P)، اما از نظر مولفه های عدم قضاوت گری و عدم واکنشگری تفاوت معناداری نداشتند (05/0P>). همچنین، گروه ها از نظر نمره کل سلامت عمومی و مولفه های علائم جسمانی، افسردگی و بدکارکردی اجتماعی تفاوت معناداری داشتند (05/0˂P)، اما از نظر مولفه اضطراب و بی خوابی تفاوت معناداری نداشتند (05/0P>).
نتیجه گیری : نتایج حاکی از وضعیت نامناسب تر نظامیان با اختلال وزوز گوش در مقایسه با نظامیان بدون آن از نظر ذهن آگاهی و سلامت عمومی بود. بنابراین، برنامه ریزی برای بهبود ویژگی های روانشناختی آنها جهت استفاده از روش های درمانی مناسب ضروری است.
رابطه سرمایه روان شناختی و اخلاق حرفه ای در پرستاران: نقش واسطه ای مکانیسم های دفاعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴۷)
113 - 128
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین سرمایه روان شناختی و اخلاق حرفه ای با نقش واسطه ای مکانیزم های دفاعی در پرستاران انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری 1237 پرستار در بیمارستان های شهر همدان بودند که 234 پرستار به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های اخلاق حرفه ای کادوزیر (2002)، سرمایه روان شناختی لوتانز و همکاران (2007) و مکانیسم های دفاعی اندروز و همکاران (1993) جمع آوری و بوسیله آزمون های همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون به شیوه سلسله مراتبی تحلیل شدند. یافته ها: بین ابعاد سرمایه روان شناختی (امیدواری، خوش بینی، خودکارآمدی و تاب آوری) با اخلاق حرفه ای رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (01/0P<). نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که مکانیسم های دفاعی رشدیافته، رشدنایافته و روان آزرده در رابطه بین سرمایه روان شناختی و اخلاق حرفه ای نقش میانجی معنادار دارند (01/0P<). نتیجه گیری: مکانیسم های دفاعی بر رابطه سرمایه های روان شناختی و اخلاق حرفه ای تاثیر غیرمستقیم دارد. به منظور ارتقاء اخلاق حرفه ای پرستاران باید به مقوله های خودکارآمدی، تاب آوری، امیدواری و خوش بینی آنان توجه کرد و از طریق مشاوره و آموزش، زمینه بکارگیری مکانیسم های دفاعی رشدیافته در پرستاران فراهم شود.
بررسی کیفی نقش پیشگیرانه پلیس زن در افزایش احساس امنیت اجتماعی پس از بحران زلزله کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۸
123 - 164
حوزههای تخصصی:
نیروی انتظامی پس از وقوع بحران، می تواند در ایجاد احساس امنیت برای مردم منطقه بحران زده نقش مؤثری ایفا کند. این پژوهش با هدف بررسی نقش پیشگیرانه پلیس در افزایش احساس امنیت اجتماعی پس از بحران زلزله کرمانشاه انجام گرفت. جامعه ی پژوهش شامل کلیه کارکنان نیروی انتظامی بود که پس از زلزله کرمانشاه در منطقه حضور یافتند و درصدد برقراری امنیت اجتماعی می کوشیدند. از میان جامعه مذکور نمونه گیری به صورت هدفمند تا حد اشباع (17 کارمند نیروی انتظامی) ادامه یافت. در این پژوهش برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش پدیدارشناسی استفاده گردید. به این ترتیب که با کمک مصاحبه ساختارنیافته اطلاعات مرتبط با افراد نمونه جمع آوری شدند. نقش بازدارندگی شامل نقش بازرسی و بازجویی، نقش رصد و شناسایی، نقش مقابله ای و مواجه ای و عملکرد نظارتی و کنترلی شد. نقش مراقبت پیشگیرانه؛ شامل پیشگیری از بحران های آتی، نقش آگاهی بخشی، نقش حفاظتی و نقش انضباط عملکردی در سه زیرمجموعه نقش شامل امنیت بخشی مقتدرانه؛ هدفمندسازی اقدامات؛ اصلاح سیاستمدارانه رفتار؛ نقش تنویر افکار عمومی طبقه بندی شد. این بررسی نشان دهنده نقش محوری است که زنان پلیس می توانند در ایجاد احساس امنیت اجتماعی ایفا کنند. همچنین بیانگر آن است که جامعه با توجه به ملاحظات فرهنگی-اسلامی به حضور پلیس زن در مداخلات انتظامی نیاز دارد.
شناسایی چالش های زمینه ای در سیستم و ارتباطات خانواده های کارکنان اقماری صنعت نفت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۸
295 - 326
حوزههای تخصصی:
شیوه زندگی خاص کارکنان اقماری که دربرگیرنده دوری های متناوب آنان از خانواده است، می تواند زندگی خانوادگی آنان را به طور قابل توجهی تحت تأثیر قرار دهد؛ بنابراین هدف از انجام پژوهش حاضر شناسایی چالش های زمینه ای در زندگی خانوادگی کارکنان اقماری بود. روش این پژوهش کیفی از نوع تحلیل محتوا و بحث گروهی متمرکز است که از طریق نمونه گیری هدفمند و داوطلبانه 29 مشارکت کننده شامل کارکنان اقماری، همسران، کارشناسان خانواده و مدیران انتخاب و با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته داده ها تا اشباع نظری جمع آوری شد. سپس داده ها به صورت کلمه به کلمه مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته و حاصل آن سه طبقه انتزاعی"تعارضات مدیریت خانواده"، "تضعیف کارکردهای خانواده" و"نابسامانی تعاملات خویشاوندی و اجتماعی" بود که این طبقات درمجموع از 10 زیر طبقه تشکیل شده اند؛ بنابراین شناخت چالش های خانوادگی کارکنان اقماری می تواند در ارائه خدمات مشاوره، راهکارهای پیشگیری از بروز مشکلات خانوادگی و مواجهه با مسائل و همچنین ارتقاء کیفیت زندگی خانواده آنان مفید باشد.
شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه فردی مدیران شرکت های با فناوری برتر (مورد: شرکت مخابرات ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه فردی مدیران شرکت های با فناوری برتر در شرکت مخابرات ایران انجام شده است. روش پژوهش حاضر آمیخته اکتشافی بوده است. جامعه پژوهش در بخش کیفی، صاحبنظران دانشگاهی و خبرگان شرکت مخابرات بوده است که با تعداد 20 نفر از آنان به روش نمونه گیری هدفمند و تا اشباع نظری، مصاحبه انجام شد. جامعه در بخش کمی شامل کلیه مدیران شرکت مخابرات ایران به تعداد 220 نفر بوده است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی و با کمک جدول مورگان، 140 نفر تعیین شد. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسش نامه محقق ساخته با پایایی(95/0=α) استفاده شد. به منظور تحلیل داده ها در بخش کیفی از تحلیل مضمون و در بخش کمی از معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که عوامل مؤثر بر توسعه فردی شامل عوامل فردی (دموگرافیک، شناختی، انگیزه درونی، توسعه طلبی و خودیادگیری)، عوامل سازمانی (جو، فناوری، ساختار، حمایت، منابع و فرهنگ سازمانی و عوامل راهبردی)، عوامل شغلی (پیچیدگی و ترغیب)، عوامل مدیریتی(باور، حمایت، مشارکت و شایستگی مدیران) و عوامل محیطی (محیط سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی) می باشند. برازش مدل با کمک مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد مدل از برازش خوبی با داده ها برخوردار است. بر این اساس، عوامل مؤثر فردی با ضریب رگرسیون (76/0=γ)، عوامل مؤثر شغلی با ضریب رگرسیون (93/0=γ)، عوامل مؤثر مدیریتی با ضریب رگرسیون (94/0=γ)، عوامل مؤثر سازمانی با ضریب رگرسیون (93/0=γ) و عوامل مؤثر محیطی با با ضریب رگرسیون (78/0=γ)، عوامل مؤثر بر توسعه فردی مدیران شرکت مخابرات را تبیین کرده است.
فرا تحلیل پژوهش های ایرانی درزمینه تأثیر زوج درمانی و خانواده درمانی در کاهش طلاق زوجین در آستانه طلاق طی سال های 1389-98(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طلاق و تعارض زناشویی یکی از عوامل برجسته در بروز بسیاری از رفتارهای مخرب در خانواده و جامعه است. هدف این فرا تحلیل آشکار ساختن تراز تأثیر رویکردهای زوج درمانی و خانواده درمانی (درمان های موج سوم، رویکردهای پست مدرن، رویکردهای منظومه ای، شناختی رفتاری، طرح واره درمانی، زوج درمانی گاتمن، روابط شی و ایماگوتراپی) روی کاهش طلاق زوجین در آستانه طلاق بود. این پژوهش با به کارگیری روش فرا تحلیل با یکپارچه کردن نتایج پژوهش ها گوناگون، اندازه اثر رویکردهای زوج درمانی و خانواده درمانی بر روی کاهش طلاق را مشخص می کند. 19 پژوهش که ازلحاظ روش شناختی شایستگی بررسی داشتند و در داخل جمهوری اسلامی ایران طی سال های 89 تا 98 ه. ش انجام شده بودند انتخاب شدند و فرا تحلیل بر روی آن ها انجام شد. منابع جستجوی داده ها پایگاه اطلاعات علمی (SID) ، پایگاه مجلات تخصصی نور (Noormags) ، بانک اطلاعات نشریات ایران (Magiran)، پرتال جامع علوم انسانی (ensani.ir) و پایگاه استنادی علوم جهان اسلام(ISC) بود. تجزیه وتحلیل داده ها و محاسبه اندازه اثر با استفاده از نرم افزار CMA2 و شاخص g هجز انجام شد. یافته های این فرا تحلیل نشان داد که تراز اندازه اثر زوج درمانی و خانواده درمانی بر زوجین در آستانه طلاق برای اثرات ثابت (73/0) و اثرات تصادفی (34/0) است. بررسی ناهمگنی اثرات با استفاده از آزمون کیو کوکران (Cochran's Q) نشان داد مجذور I برابر با 63/96 و مقدار Q برابر با 47/2502 و معنی دار است (01/0 > p). درنتیجه اندازه های اثر ناهمگن بوده و برای تحلیل تأثیرات باید مدل تصادفی مدنظر قرار گیرد. لذا مقدار اثر تصادفی که 34/0 است، به عنوان شاخص اندازه تأثیر پذیرفته می شود. مطابق جدول کوهن اندازه اثر 34/0 کوچک ارزیابی می شود. یافته ها نشان دهنده آن است که تراز موفقیت اثربخشی رویکردهای زوج درمانی و خانواده درمانی روی زوجین در آستانه طلاق مؤثرتر از عدم درمان است ولی نه تااندازه ای که به عنوان درمان های درخور برای زوجین در آستانه طلاق یادکرد. بر این اساس اندازه اثر به دست آمده در پژوهش های صورت گرفته در بازه کوچک قرارگرفته است. درمانگران در فرایند درمان افزون بر رویکردهای درمانی باید به عوامل مغفول مانده که در این مقاله تشریح شده است توجه داشته باشند.
اثربخشی زوج درمانی خودتنظیم گری-دلبستگی بر تعهد زناشویی و عملکرد جنسی زنان دارای رابطه فرازناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش تعیین اثربخشی زوج درمانی خود تنظیم گری _ دلبستگی بر تعهد زناشویی و عملکرد جنسی زنان دارای رابطه فرازناشویی بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی، با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود.جامعه آماری کلیه زنان دارای رابطه فرازناشویی مراجعه کننده به مرکز مشاوره ویژه زنان در شهرستان سنندج بود. با نمونه گیری در دسترس، 30 نفر انتخاب و بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (15نفره) گمارده شدند. پرسشنامه های تعهد زناشویی (آدامز و جونز، 1997) و عملکرد جنسی زنان (روزن، گراندون، مایرز و هاتی، 2004) استفاده شد. برای گروه آزمایش برنامه زوج درمانی خود تنظیم گری _ دلبستگی سپهوند، رسول زاده، طباطبایی، بشارت و الهیاری (1393) طی 8 جلسه 90 دقیقه ای، یکبار در هفته اجرا و داده ها با آزمون تحلیل واریانس آمیخته تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که زوج درمانی خود تنظیم گری _ دلبستگی بر بهبود تعهد زناشویی و عملکرد جنسی زنان دارای رابطه فرازناشویی اثربخش بود. و این اثربخشی در مرحله پیگیری ماندگار بود (001/ P< ). نتیجه گیری: رویکرد زوج درمانی خود تنظیم گری _ دلبستگی با کمک به زنان برای رسیدن به سازگاری بیشتر در روابط، گفتگو و مذاکره، افزایش توانایی تعامل می تواند تعهد زناشویی و عملکرد جنسی را در زنان دارای رابطه فرازناشویی بهبود بخشد.
اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد با نگاهی بر شفقت درمانی بر نشخوار فکری و سلامت روان زنان مبتلا به سرطان سینه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی مشاوره و روان درمانی دوره دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۷
17 - 30
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد با نگاهی بر شفقت درمانی بر نشخوار فکری و سلامت روان زنان مبتلابه سرطان سینه شهر تهران در سال 1398 بود. روش : روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان مبتلابه سرطان سینه شهر تهران بودند که با روش نمونه گیری در دسترس و هدفمند انتخاب و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار داده شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد توأم با شفقت درمانی قرار گرفتند و گروه کنترل در طول این مدت در انتظار درمان ماندند. روش جمع آوری داده ها بر اساس پرسشنامه استاندارد نشخوار فکری نولن هوکسما و مارو (1991) و پرسشنامه استاندارد سلامت روان گلدبرگ (1973) انجام گرفت. تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار SPSS19 در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس) انجام پذیرفت. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد با نگاهی بر شفقت درمانی باعث کاهش «نشخوار فکری» زنان مبتلابه سرطان سینه شد. همچنین نتایج نشان داد گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد با نگاهی بر شفقت درمانی باعث بهبود سلامت روان در زنان مبتلابه سرطان سینه شد. بنابراین یافته های مطالعه حاضر نشان داد که درمان پذیرش و تعهد توأم با شفقت درمانی بر کاهش نشخوار فکری و افزایش سلامت روان بیماران مبتلابه سرطان سینه مؤثر است. نتیجه گیری : نتایج نشان داد که گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد با نگاهی بر شفقت درمانی باعث کاهش نشخوار فکری در زنان مبتلا به سرطان سینه شد.
پیش بینی پایداری ازدواج بر اساس سبک عشق ورزی و خودابرازی جنسی با میانجی گری هوش هیجانی: یک پژوهش زمینه یابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روابط زناشویی رضایت بخش ابزاری کارآمد برای ایجاد پیامدهای مثبت ازجمله سلامت جسمی و روانی در زوجین و سایر اعضای خانواده و استحکام آن است. پژوهش حاضر به منظور پیش بینی پایداری ازدواج (پیوند زناشویی) بر اساس سبک عشق ورزی و خودابرازی جنسی (احقاق جنسی) با میانجی گری هوش هیجانی انجام شد. روش پژوهش از نوع توصیفی- زمینه یابی با مدل تحلیل مسیر و روش نمونه گیری به صورت غیر احتمالی و تلفیقی ناحیه ای (جغرافیایی) بود. جامعه آماری پژوهش 753030 نفر از مردان و زنان متأهل مناطق 1 و 2 و 9 و 11 شهر مشهد در سال ۱۳۹۷ و نمونه پژوهش 384 نفر مرد و زن متأهل بودند که با دریافت فراخوان پیامکی، داوطلبانه در پژوهش شرکت کردند. برای گردآوری داده ها از شاخص بی ثباتی پیوند زناشویی (Edwards, Johnson, Booth, 1983)، مقیاس عشق (Sternberg,1997)، شاخص احقاق جنسی (Hulbert,1992) و سیاهه 90 سؤالی هوش هیجانی (Bar-On, 1998) استفاده شد. در تجزیه وتحلیل آماری از ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل مسیر و روش بوت استراپ، با نرم افزار SPSS-23 و AMOS-23 استفاده شد. یافته ها نشان داد پایداری پیوند زناشویی بر اساس سبک عشق ورزی و احقاق جنسی با میانجی گری هوش هیجانی قابل پیش بینی است (P<0.05)؛ بنابراین در مشاوره زوج و خانواده رابطه بین پایداری پیوند زناشویی با متغیرهای مذکور قابل توجه است.
بررسی کیفی تجربه زیسته خانواده های گسسته و درهم تنیده درکنارآمدن با قرنطینه در دوره شیوع کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تجربه زیسته خانواده های گسسته و درهم تنیده در کنار آمدن با قرنطینه در دوره شیوع کووید-19 انجام شد. به منظور انجام این پژوهش کیفی، از بین دانشجویان دانشگاه تبریز 11 خانواده گسسته و 5 خانواده درهم تنیده به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جهت غربالگری از مقیاس انطباق پذیری و همبستگی خانواده (FACES-III) استفاده شد. روش اصلی جمع آوری داده ها، مصاحبه های نیمه-ساختارمند با سوالات باز بود و داده ها با روش اسمیت مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. صحت و اعتبار پژوهش حاضر ریشه در چهار محور «باورپذیری، انتقال پذیری، تصدیق پذیری و اطمینان پذیری» داشت. یافته های حاصل از تجربیات خانواده ها در هفت مضمون اصلی «چتر اطلاعاتی»، «راهبردهای حمایتی»، «عوامل افزایش استرس»، «عوامل کاهش استرس»، «عوامل تعارضات خانواده»، «راهبردهای حل تعارضات خانواده» و «عوامل ایجاد کم توجهی نسبت به نکات پیشگیری» و چندین زیر مضمون خلاصه گردید. به طور کلی نتایج نشان می-دهد، مسئولیت پذیری و تعهد اعضای خانواده نسبت به مدیریت شرایط در مواقع بحرانی مثل شیوع ویروس کووید-19 و قرنطینه خانگی از ساختار خانواده تاثیر می پذیرد. مشارکت اعضا در خانواده های گسسته، کمتر وجود دارد و هر چند خانواده های درهم تنیده، آسیب های ویزه خود را برای اعضا دارند؛ که نداشتن استقلال فردی یکی از این موارد است، اما در مدیریت این بحران عملکرد بهتری نسبت به خانواده های گسسته نشان دادند، که می توان نتیجه گرفت، همدلی و مشارکت یکی ازموارد ضروری برای عبور موثر از این شرایط است.
نقش پاداش های نقدی و غیر نقدی بر انگیزش کارکنان با میانجیگری تعهد سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: سازمان ها با مشکلات متعددی در زمینه جذب و نگهداشت نیروهای مستعد روبرو هستند و نیاز به شیوه های بهتر برای جذب، توسعه، ارزیابی انگیزش، نگهداشت یا نقل و انتقال آن ها دارند. پژوهش کاربردی حاضر با هدف بررسی تأثیر پاداش های نقدی و غیرنقدی بر انگیزش کارکنان با نقش میانجی تعهد سازمانی بانک رفاه استان زنجان انجام شده است. روش: این پژوهش از نظر روش، توصیفی- همبستگی و جامعه آماری، شامل کلیه کارکنان بانک رفاه با جمعیتی بالغ بر 163 نفر می باشد. حجم نمونه آماری بالغ بر 136 کارمند در شعب این بانک بوده و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای غیراحتمالی و هدفمند مورد سنجش قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش، پرسشنامه استاندارد انگیزه مکللند ( ۱۹۵۰) و پرسشنامه تعهد سازمانی آلن و می یر ( ۱۹۹۱) و پرسشنامه محقق ساخته پاداش های نقدی با آلفای کرونباخ ۷۱۵/۰ و ضریب پایایی 809/0و پاداش های غیر نقدی با آلفای کرونباخ ۸۱۳/۰ و ضریب پایایی 861/0بود که روایی صوری آن به تأیید صاحبنظران رسید. یافته ها: برای تجزیه و تحیل داده ها از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و تکنیک مدلسازی معادلات ساختاری با بهره گیری از نرم افزار PLS استفاده شد. نتیجه گیری: یافته ها نشان داد که پاداش های نقدی (حقوق و مزایا، عدالت در پرداخت ها، تجهیزات محیط کار) و پاداش های غیرنقدی (امنیت، مشارکت، رفتار سرپرست، خلاقیت، ارتقا، امکانات آموزشی) بر انگیزش (انگیزش پیشرفت، انگیزش تعلق، انگیزش قدرت) تاثیر مثبت و معنی داری دارد. همچنین تعهد سازمانی کارکنان نقش میانجی را در تاثیر پاداش بر انگیزش کارکنان ایفا می کند.
نقش واسطه ای هوش هیجانی در مدل مفهومی رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه و فرسودگی شغلی در پرستاران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای هوش هیجانی در رابطه بین طرحواره های ناسازگار اولیه و فرسودگی شغلی در پرستاران بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه پرستاران زن و مرد در دو بیمارستان شریعت رضوی و شهید چمران شهر تهران در سال 1398 بود که با روش سرشماری 186 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلش (MBI)، پرسشنامه هوش هیجانی برادبری-گریوز و فرم کوتاه شده طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ (SQ-SF) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و روش تحلیل مسیر و نرم افزارهای SPSS و LISREL استفاده شد. یافته ها: نتایج آزمون همبستگی نشان از وجود رابطه معنی دار بین پنج طرحواره ناسازگار اولیه با هوش هیجانی و فرسودگی شغلی بود و همچنین رابطه هوش هیجانی با فرسودگی شغلی تایید شد (05/0>p). آزمون مدل پژوهش نشان داد سه طرحواره بریدگی و طرد، خودمختاری و عملکرد مختل و گوش به زنگی بیش از حد هم به طور مستقیم و هم با میانجی گری هوش هیجانی بر فرسودگی شغلی تاثیر دارند. طرحواره محدودیت های مختل به طور مستقیم بر فرسودگی شغلی موثر است و طرحواره دیگر جهت مندی اثر مستقیم یا غیر مستقیم بر فرسودگی شغلی ندارد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که در فرسودگی شغلی، چهار طرحواره ناسازگار اولیه (طرحواره بریدگی و طرد، خودمختاری و عملکرد مختل، گوش به زنگی بیش از حد و محدودیت های مختل) و هوش هیجانی نقش دارند بنابراین روانشناسان و مشاوران می توانند به نقش این عوامل در پیشگیری و کاهش فرسودگی شغلی توجه ویژه ای نمایند.
بررسی کیفی عوامل مؤثر بر رضایت زناشویی از دیدگاه زنان مطلقه: مقایسه نگرش های زنان قبل و بعد ازدواج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۷۹
30-5
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه کیفی عوامل مؤثر بر رضایت زناشویی از نظر زنان مطلقه، قبل و بعد از فرآیند ازدواج و طلاق آن ها انجام شد. روش: طرح پژوهش کیفی بود و از نظریه زمینه ای برای بررسی زمینه داده ها استفاده شد. از بین زنان مراجعه کننده به دادگاه خانواده شهرستان میبد در سال 1398 که از همسر خود جدا شده بودند، به شیوه نمونه گیری هدفمند 12 نفر برای شرکت درپژوهش انتخاب شد. حجم نمونه براساس اشباع نظری داده های مستخرج از مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته انتخاب شد. یافته ها: نتایج نشان داد زنان مطلقه، قبل از ازدواج، یا تعاریف خاص و غیرواقعی نسبت به رضایت زناشویی داشتند و یا یک دید ایده آل گرایانه و سطحی نگر به زندگی زناشویی با کمترین حد وجود مشکلات داشتند، درصورتی که بعد از طلاق به ملاک های عینی و مشخصی برای دست یابی به رضایت زناشویی معتقد شده بودند. عوامل مؤثر بر رضایت زناشویی از نظر زنان شرکت کننده در پژوهش قبل از ازدواجشان در قالب مفاهیمی مانند آرمان گرایی، سطحی نگری، تفاهم نگرشی، عدم نگرش خاص طبقه بندی شد و این عوامل پس از طلاق در قالب مفاهیمی چون کنترل رفتار و هیجانات، تناسب شخصی وخانوادگی، تفکرگرایی-عقل مداری، مدیریت روابط و مسئولیت پذیری طقه بندی شد. با این وجود، زنان مطلقه قبل از ازدواج به ملاک های منطقی هم معتقد بودند و که ملاک ها همچنان بعد از طلاق نیز حفظ شده بود. نتیجه گیری: بر اساس نتایج می توان گفت تغییر نگرش های سطحی، غیرواقعی و ایده آل گرایانه نسبت به رضایت زناشویی و گرایش به سمت پذیرش واقعیت های رابطه زناشویی می تواند نقش موثری در پیشگیری از طلاق داشته باشد .
فراتحلیل آموزش های تنظیم هیجان بر کاهش نشانگان اختلال افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۷۹
83-61
حوزههای تخصصی:
تنظیم هیجان یکی از حوزه هایی است که در دهه ی اخیر در زمینه ی سبب شناسی افسردگی مورد توجه بوده است. نتایج مطالعات اثربخشی آموزش های تنظیم هیجان بر افسردگی متفاوت و متناقض است. بنابراین هدف این فراتحلیل، تعیین میزان اثربخشی آموزش های تنظیم هیجان بر کاهش نشانگان اختلال افسردگی بود. روش: این پژوهش با استفاده از تکنیک فراتحلیل و با یکپارچه کردن نتایج تحقیقات مختلف، اندازه اثر آموزش های تنظیم هیجان را مشخص می نماید. برای دستیابی به این هدف، ادبیات پژوهشی مربوطه، در پایان نامه ها و مقاله های انتشاریافته در مجلات علمی بین سال های 1389 تا 1399 بررسی شد. 17 پژوهش(14مقاله و 3 پایان نامه) قابل قبول از لحاظ روش شناختی انتخاب شدند و فراتحلیل بر روی آن ها انجام گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها و محاسبه اندازه اثر با استفاده از نرم افزار CMA2 و شاخص g - هجز انجام شد. یافته ها: یافته های حاصل از این فراتحلیل نشان داد که میزان اثر تصادفی آموزش های تنظیم هیجان بر کاهش نشانگان اختلال افسردگی (39/1) است (001/0> P ) که مطابق جدول کوهن اندازه ی اثر بزرگ ارزیابی می شود و این مقدار از معناداری بالینی بالایی برخوردار است. نتیجه گیری: به نظر می رسد که آموزش های تنظیم هیجان می تواند به عنوان روشی مناسب برای کاهش اختلال افسردگی در مراکز آموزشی و درمانی استفاده شود.