هدف: مقایسه وبررسی میزان تاثیرگذاری دو روش گروه درمانی وجودی و هنردرمانی بر اضطراب هستی شناسانه.
روش: تعداد ۳۶ زن هنرمند در دو گروه مداخله و یک گروه کنترل به صورت جایگزینی تصادفی قرار گرفتند. گروه های آزمایشی دو مداخله متفاوت را طی ۱۰ جلسه هفتگی دریافت نمودند. هر سه گروه با آزمون اضطراب گود و گود قبل و بعد از مداخلات مورد سنجش قرار گرفتند. داده ها با استفاده از کوواریانس تک متغییره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج بدست آمده نشان داد که در هردو گروه درمان هستی شناسانه و هنردرمانی نسبت به گروه کنترل اضطراب هستی گرایانه بطور معناداری کاهش یافته است(۹۵/۰). ولی اثربخشی دو گروه مداخله از نظر آماری تفاوت معنادار نداشته است. بنابراین می توان به این نتیجه رسید که گروه درمانی هستی شناسانه و هنردرمانی به یک میزان در درمان اضطراب وجودی مؤثرند.
هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه هوش هیجانی با میزان سخت¬روئی در دانشجویان است. روش پژوهش از نوع همبستگی است. با استفاده از روش نمونه¬گیری چندمرحله¬ای 300 نفر از دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه صنعتی شریف در سال تحصیلی 1388 انتخاب شدند و به پرسش¬نامه سخت¬روئی کوباسا (1979) و پرسشنامة هوش هیجانی بار-ان (1997) پاسخ دادند. یافته¬ها نشان داد بین ویژگی¬های هوش هیجانی دانشجویان با میزان سخت¬روئی آنان رابطه مستقیم و معنادار وجود دارد. از روی نمرات هوش هیجانی می¬توان میزان سخت¬روئی دانشجویان را پیش-بینی کرد، قدرت پیش¬بینی مؤلفة استقلال، خودشکوفایی و انعطاف¬پذیری بیشتر از سایر مؤلفه¬ها در هوش هیجانی و سهم بیشتری در تبیین سخت¬روئی دارند. نتایج نشان داد هوش هیجانی به¬عنوان یک افزایش¬دهنده سخت¬روئی عمل می¬کند و دانشجویان با هوش هیجانی بالا دارای ویژگی سخت¬روئی بالاتری بوده-اند. این یافته می¬تواند راهگشای سیاست¬گذاری¬های مناسب در زمینه آسیب¬های روانی از کمبود ویژگی سخت¬روئی و ارائه برنامه¬های مرتبط با ارتقاء مولفه¬های هوش هیجانی در دانشجویان باشد.