فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۶۱ تا ۹۸۰ مورد از کل ۴٬۴۰۰ مورد.
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۷ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۶۷
41-60
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی ارتباط جنسی بر اساس سبک های دلبستگی و تمایزیافتگی در دانشجویان زن متأهل دانشگاه های اهواز انجام شد. نمونه مورد مطالعه 220 نفر بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. روش: طرح پژوهش از نوع همبستگی بود و آزمودنی ها به پرسش نامه ارتباط جنسی ویلس و باس(1984)، دلبستگی بزرگسالی سیمپسون(2003) و تمایزیافتگی اسکورن و فریندلر(1998) پاسخ دادند. برای تحلیل داده از روش توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و روش رگرسیون گام به گام استفاده شد. یافته: نتایج نشان داد سبک دلبستگی ایمن و موقعیت من با ارتباط جنسی رابطه مثبت دارند. همچنین سبک دلبستگی ایمن، سبک دلبستگی پریشان و گسلش عاطفی 001/0 P< پیش بینی کننده برای ارتباط جنسی هستند. نتیجه گیری : به نظر می رسد با توجه به نتیجه پژوهش، زوج هایی که دارای سبک دلبستگی ایمن و سطوح بالای تمایزیافتگی هستند، رضایت بالایی از ارتباط جنسی خود دارند و به تبع آن ازدواج باثبات تری دارند.
رابطه بین ویژگی های شخصیت و باورهای فراشناختی در نوجوانان: نقش تفاوت های جنسیتی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین ویژگی های شخصیت و باورهای فراشناختی با در نظر گرفتن تفاوت های جنسیتی در نوجوانان انجام شد. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر 12 تا 18 ساله حاضر در مدارس استان تهران در سال تحصیلی 97-96 بود. حجم نمونه شامل 300 نفر از نوجوانان دانش آموز بود که به صورت دو گروه (با در نظر گرفتن جنیست) دانش آموز دختر شامل 150 نفر و دانش آموز پسر شامل 150 نفر و به روش نمونه گیری در دسترس و با توجه به ملاک های ورود و خروج به پژوهش انتخاب شدند. این دانش آموزان به ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه پنج عامل بزرگ شخصیت کودکان و نوجوانان (باربارانلی و همکاران، 2003) و پرسشنامه باورهای فراشناختی (ولز و همکاران، 2003) پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده، از روش آماری همبستگی استفاده شد. یافته های این پژوهش حاکی از آن بود که به طور کلی بین ویژگی های شخصیتی نوجوانان پسر و نیز دختر و باورهای فراشناختی آن ها رابطه وجود دارد. هم چنین، رابطه بین ویژگی های شخصیتی و باورهای فراشناختی در دختران و پسران متفاوت است. با توجه به اهمیت باورهای فراشناختی به خصوص در دوران نوجوانی که دوره حساسی می باشد، شناخت و بررسی عواملی که می تواند بر این روابط اثر گذارد و یکی از آن ها ویژگی های شخصیت است خود می تواند سبب بهبود و تغییر ویژگی های منفی در شخصیت نوجوان گردد، می تواند به ارائه راهبردهای درمانی منجر شود.
بررسی رابطه سازگاری اجتماعی، هوش هیجانی و راهبردهای انگیزشی با اضطراب تحصیلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۴
211 - 238
حوزههای تخصصی:
اضطراب تحصیلی بر تمام جنبه های زندگی دانشجویان تأثیر می گذارد و به نظر می رسد در بین متغیرهای فراوانی که بر این تأثیرگذار است، سازگاری اجتماعی، هوش هیجانی و راهبردهای انگیزشی نقش مهمی در این خصوص داشته باشد.پژوهش حاضر با هدف پیش بینی اضطراب تحصیلی بر اساس سازگاری اجتماعی، هوش هیجانی و راهبردهای انگیزشی در دانشجویان انجام شد. در این مطالعه همبستگی با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای 130 دانشجوی کارشناسی ارشد از دانشگاه آزاد اسلامی واحد ورامین انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه سازگاری اجتماعی، پرسشنامه هوش هیجانی و پرسشنامه راهبردهای انگیزشی برای یادگیری استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل رگرسیون گام به گام تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد که سازگاری اجتماعی، هوش هیجانی وراهبردهای انگیزشی کمک طلبی و خودکارآمدی با اضطراب تحصیلی ارتباط معناداری داشتند. این متغیرها توانستند 42 درصد از واریانس اضطراب تحصیلی را پیش بینی کنند. خودکارآمدی بیشترین نقش را در پیش بینی اضطراب تحصیلی داشت. نتایج حاکی از اهمیت توجه به متغیرهای سازگاری اجتماعی، هوش هیجانی وراهبردهای انگیزشی کمک طلبی و خودکارآمدی در پیش بینی اضطراب تحصیلی دانشجویان بود. بنابراین، توجه به این متغیرها نقش حیاتی در پیش بینی اضطراب تحصیلی دارد.
مقایسه تاثیر روشهای مشاوره مسیر شغلی مبتنی بر نظریه شناختی اجتماعی و رسالت محور بر اشتیاق تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضَر مقایسه تاثیر روش های مشاوره مسیر شغلی مبتنی بر نظریه شناختی اجتماعی و رسالت محور بر اشتیاق تحصیلی دانش آموزان بود. روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با دو گروه آزمایش و یک گروه گواه بود. جامعه پژوهش شامل کلیه دانش آموزان متوسطه دوم شهرستان شهریار بود. نمونه پژوهش 120 دانش آموز (60 دانش آموز دختر و 60 دانش آموز پسر)انتخاب شدند و به صورت تصادفی به شش گروه (دوگروه مداخله شناختی اجتماعی و دو گروه مداخله رسالت محور و دو گروه گواه) تقسیم شدند. ابزار پژوهش، مقیاس اشتیاق تحصیلی شوفلی، سالانوا، گونزالس و باکر (2002) بود. یافته های نتایج حاصل از تحلیل واریانس مکرر نشان دادند که تاثیر روش های مشاوره مبتنی بر نظریه شناختی اجتماعی و رسالت محور بر اشتیاق تحصیلی معنی دار بود و هم چنین آزمون مقایسه های زوجی شفه در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پی گیری نشان داد که میانگین ها در پس آزمون افزایش یافته و تا پیگیری ثبات داشته است. ولی بین گروه شناختی اجتماعی با گروه رسالت تفاوت معنی داری وجود نداشت. نتیجه گیری هر دو روش مشاوره مسیر شغلی مبتنی بر نظریه شناختی اجتماعی و رسالت محور بر اشتیاق تحصیلی تاثیر گذارند. می توان با شناسایی افراد دارای اشتیاق پایین و شرکت دادن آن ها در جلسات مشاوره شناختی اجتماعی به بهبود کیفیت آموزش و رسیدن به اهداف عالی تر سیستم آموزشی کمک نمود و زمینه استفاده هر چه بهتر افراد از توانمندی ها و استعداد های بالقوه و بهبود عملکرد را فراهم نمود. کلید واژه ها : اشتیاق تحصیلی، رسالت، نظریه شناختی اجتماعی.
پیش بینی روابط فرازناشویی اینترنتی براساس تعهد زناشویی با میانجی گری ارتباط جنسی و عاطفی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر قصد دارد مدلی پیشنهاد کند که تاثیر متقابل تعهد زناشویی و رابطه عاطفی و جنسی را بر روابط فرازناشویی اینترنتی بررسی نماید. روش: 208 مسافر متاهل (121 مرد و 87 زن) به صورت در دسترس در ایستگاه راه آهن تهران انتخاب شدند.پرسشنامه های سطح پیشرفت روابط اینترنتی، پرسشنامه ارتباط جنسی اینترنتی، پرسش نامه ابعاد تعهّد، و دو خرده مقیاس رضایت از رابطه عاطفی و نارضایتی از رابطه جنسی از پرسش نامه رضایت از ازدواج تکمیل گردید. یافته ها: ارزیابی برازش مدل در نرم افزار EQS-6 انجام شده و مشاهده شد اثر تعهد زناشویی بر روابط فرازناشویی اینترنتی به صورت مستقیم و غیرمستقیم معنی دار نبود. تعهد زناشویی به طور مستقیم بر روابط زناشویی، و روابط زناشویی به طور مستقیم بر روابط زناشویی اینترنتی اثرگذار بودند. نتیجه گیری: این پژوهش نشان داد که عوامل رابطه ای در گرایش به روابط فرازناشویی اینترنتی نقش پررنگ تری نسبت به عوامل اجتماعی و مذهبی دارند. همچنین محدودیت ها و پیشنهادها برای پژوهش های بعدی مورد بحث قرار گرفت.
رابطه توسعه استعدادها با نوآوری سازمانی و نقش میانجی کیفیت زندگی کاری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: تحقیق حاضر با هدف رابطه توسعه استعدادها با نوآوری سازمانی و نقش میانجی کیفیت زندگی کاری مربیان فنی حرفه ای شهر تهران به روش توصیفی – همبستگی از نوع معادلات ساختاری صورت گرفته است. روش: جامعه مورد نظر در این تحقیق را مربیان فنی حرفه ای شهر تهران تشکیل دادند که بر اساس آخرین آمار واطلاعات موجود تعداد کل آنها معادل 19080 نفر( 13724 نفر مرد و 5356 زن) هستند که با استفاده از فرمول کوکران 376 نفر(251 نفر مرد و 125 نفر زن) به صورت نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده های مربوط از پرسشنامه نوآوری سازمانی ( 2002)، پرسشنامه کیفیت زندگی کاری والتون ، پرسشنامه توسعه استعدادها احمدی(1396) استفاده گردید. که پایایی آنها از طریق ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 88/. ، 87/. و 85/. بدست آمد. یافته ها: جهت تحلیل داده ها از مدل معادلات ساختاری استفاده گردید. نتایج حاکی از آن بود که اثر مستقیم توسعه استعدادها و نوآوری سازمانی برابر با 45/0 است. همچنین اثر غیر مستقیم متغیر توسعه استعدادها و نوآوری سازمانی با تأثیر متغیر میانجی کیفیت زندگی کاری برابر با 136/0 می باشد. نتیجه گیری: کارکنان مستعد، می توانند ارزش های بسیار زیادی را برای سازمان به ارمغان آورده و باعث رشد و شکوفایی آن گردند؛ بنابراین توسعه این استعدادها، یکی از مهم ترین عوامل حفظ مزیت رقابتی در سازمان ها به شمار می رود.
اثربخشی روایت درمانی بر کاهش گرایش به طلاق و مؤلفه های آن در زنان با ازدواج زودهنگام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال نهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۳
73 - 98
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی روایت درمانی بر کاهش گرایش به طلاق و مؤلفه های آن صورت گرفته است. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه زنان متأهل 15 تا 19 سال مشغول به تحصیل در مقطع متوسطه دوم شهرستان نیشابور، در سال تحصیلی 96-95 می باشند. از بین افراد در دسترس، 16 نفر داوطلب شرکت در پژوهش که نمره بالایی در پرسشنامه گرایش به طلاق روزلت، جانسون و مورو (1986) کسب کرده بودند، به عنوان نمونه انتخاب شدند؛ این افراد به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند؛ سپس طی 9 گام، جلسات فردی روایت درمانی برای آزمودنی های گروه آزمایش اجرا شد؛ بعد از اتمام مداخلات درمانی، پس آزمون از هر دو گروه آزمایش و کنترل گرفته شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره نمرات تفاضلی استفاده شد. یافته ها نشان می دهد که روایت درمانی بر کاهش گرایش به طلاق در گروه آزمایش مؤثر بوده است (92/641= F؛ 0/05>p). اجرای روایت درمانی به طور انفرادی مؤلفه های تمایل به خروج از رابطه و مسامحه را کاهش و ابعاد ابراز احساس و وفاداری را افزایش داده است. با توجه به یافته های پژوهش می توان از این رویکرد در جهت بهبود روابط و کاهش میزان طلاق در جامعه استفاده کرد.
تدوین الگوی بهزیستی روانشناختی مبتنی بر رهیافت های نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تدوین الگوی بهزیستی روان شناختی بر اساس رهیافت های نهج البلاغه بود. روش پژوهش حاضر کیفی از نوع تحلیل محتوا بر پایه هرمنوتیک بود و ابزار مورداستفاده، حکمت ها و مواعظ کتاب نهج البلاغه بود که بر اساس روش هرمنوتیک حکمت های نهج البلاغه موردبررسی قرار گرفت. محققان ابتدا به مطالعه مبانی بهزیستی روان شناختی مبتنی بر دیدگاه امام علی (علیه السلام) اقدام کردند پس ازآنکه نیت مؤلف (امام علی (علیه السلام)) از طریق روش هرمنوتیک تأیید و نهایی شد و افق های مؤلف مشخص شد. داده ها با استفاده از نرم افزار MAXQDA در دو مرحله کدگذاری شدند در مرحله اول یا همان کدگذاری باز 139 کد استخراج شدند و سپس در مرحله دوم یا کدگذاری محوری، کدهای ساخته شده نزدیک به یکدیگر در هم ادغام شده و کدگذاری نهایی به صورت گزینشی استخراج شد. یافته های حاصل از کدگذاری نهایی در 10 مؤلفه شامل شکرگزاری، ارزشمندی، معرفت به خالق، یقین، سعه صدر، شجاعت، امیدواری، رضایتمندی، اطمینان و آزادی، به دست آمد. نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد که آموزه ها و سخنان حکمت آمیز نهج البلاغه با عقل و استدلال همخوان هستند و در بسیاری از آموزه های نهج البلاغه توجه خاصی به ارتقای سلامت روان مبذول شده است. همچنین مؤلفه های استخراج شده از نهج البلاغه با سلامت روان رابطه مستقیم و معناداری دارد علاوه بر این مفاهیم استخراج شده، منطبق با نظریات بهزیستی روان شناختی مانند داینر، ریف، سلیگمن و برخی دیگر از پژوهش های انجام گرفته است.
مقایسه اضطراب اجتماعی و عزت نفس دانش آموزان شاهد و غیرشاهد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: تحصیلات دانش آموزان یکی از شاخص های مهم در ارزیابی آموزش و پرورش هر کشور است و تمام کوشش ها و کشش های این نظام، در واقع برای رسیدن به این هدف مهم است. این پژوهش با هدف مقایسه اضطراب اجتماعی و عزت نفس در دانش آموزان شاهد و غیرشاهد انجام شد. روش: پژوهش حاضر توصیفی- مقطعی و از نوع علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان شاهد و غیرشاهد مشغول به تحصیل در مقطع متوسطه بود. تعداد 100 نفر (50 نفر دانش آموز شاهد و 50 نفر دانش آموز عادی) با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده های پژوهش پرسشنامه اضطراب اجتماعی و عزت نفس بود. داده های پژوهش با استفاده رو روش های آمار توصیفی و تحلیل کواریانس با نرم افزار SPSS22 تحلیل شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که دانش آموزان مدارس عادی دارای نمره عزت نفس خانوادگی بالاتر از دانش آموزان مدارس شاهد و در ویژگی های عزت نفس تحصیلی و اجتماعی، دانش آموزان مدارس عادی دارای نمره پایین تری از دانش آموزان مدارس شاهد هستند. همچنین، داده ها نشان داد که دانش آموزان مدارس شاهد در اضطراب اجتماعی نمره بیشتری از دانش آموزان مدارس عادی دارند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که برنامه ریزان در مدارس و آموزش و پرورش لازم است به ویژگی های اجتماعی و اضطراب در بین دانش آموزان شاهد بیشتر توجه نمایند.
بازنمایی عوامل فردی مؤثر در احتمال آسیب طلاق: یک بررسی پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش احتمال بروز طلاق از شوم ترین واقعیت ها و مخاطره آمیزترین پدیده هایی است که می تواند پویایی و سلامت هر جامعه ای را با تهدیدهای جدی همراه نماید، بدین منظور پژوهش حاضر با هدف شناسایی و بازنمایی شناسه های فردی اثرگذار در احتمال آسیب طلاق انجام شده است که با رویکرد کیفی و به روش پدیدارشناسی از نوع توصیفی انجام شده است. میدان پژوهش دربرگیرنده همه زوج های در شرف ازدواج مراجعه کننده به مرکز بهداشت استان خراسان رضوی و همه درخواست کنندگان طلاق مراجعه کننده به مراکز مداخله بهزیستی است. شرکت کنندگان دربرگیرنده 15 زوج در شرف ازدواج، 20 زوج درخواست کننده طلاق که با روش نمونه گیری هدفمند از نوع ملاکی انتخاب شدند. ملاک های ورود به این پژوهش در درخواست کنندگان ازدواج عبارت بود از: سن میان 18 سال تا 40 سال، تحصیلات سوم راهنمایی به بالا، ازدواج نخست و تمایل به مشارکت در پژوهش؛ در افراد درخواست کننده طلاق، افزون بر موارد فوق مدت زندگی زناشویی حداکثر 10 سال نیز لحاظ گردید. از فن مصاحبه، عمیق و نیمه ساختاریافته به منظور گردآوری داده ها استفاده شد. مصاحبه ها در یک دوره شش ماهه جمع آوری، ثبت و با به کارگیری راهبرد هفت مرحله ای کلایزی تحلیل شد که سرانجام به شناسایی 579 کد اولیه، 25 مقوله فرعی و هفت مقوله اصلی اثرگذار در افزایش احتمال آسیب طلاق دربرگیرنده: خلق وخو، بلوغ فکری و روانی، مهارت های فردی، باورهای فردی، شیوه زندگی، مسائل شخصیتی و ویژگی ظاهری منتج گردید.
فرآیندهای فراتشخیصی شناختی، رفتاری و هیجانی در افسردگی و اختلال های اضطرابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۵
117 - 146
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش فرآیندهای فراتشخیصی افکار تکرارشونده منفی، بی نظمی هیجانی، عدم تحمل بلاتکلیفی، همجوشی شناختی و عدم تحمل پریشانی در اختلال های اضطرابی و افسردگی بود. پژوهش حاضر از نوع علی- مقایسه ای بود. 149 نفر بیمار مبتلا به اختلال های اضطرابی و افسردگی (37 نفر مبتلا به اختلال افسردگی اساسی، 35 نفر مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری، 40 نفر مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر، 37 نفر مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی) از هشت مرکز روان پزشکی و روان شناختی شهر تهران به شیوه در دسترس انتخاب شدند و از طریق پرسشنامه افکار تکرارشونده منفی (RNTQ)، پرسشنامه آمیختگی شناختی (CFQ)، مقیاس مشکل در تنظیم هیجانی (DERS)، مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی (IUS) و مقیاس تحمل آشفتگی (DTS) با گروه بهنجار (40 نفر) مورد مقایسه قرار گرفتند. داده های از طریق آزمون آماری تحلیل واریانس چند متغیره، تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی بون فرنی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که افراد شرکت کنندگان درگروه های بالینی از لحاظ میزان افکار تکرارشونده منفی، همجوشی شناختی و عدم تحمل پریشانی تفاوت معناداری با همدیگر نداشتند (001/0< p)، ولی تفاوت آن ها با گروه بهنجار معنادار بودند (001/0> p). علاوه بر این، علیرغم اینکه نمرات عدم تحمل بلاتکلیفی درگروه اختلال افسردگی اساسی نسبت به گروه بهنجار بیشتر بود، ولی نسبت به گروه های اختلال های اضطرابی کمتر بود و این تفاوت معنادار بود (001/0> p). در ارتباط با بی نظمی هیجانی نیز نتایج پژوهش نشان داد که فقط شرکت کنندگان مربوط به اختلال های افسردگی اساسی و اضطراب فراگیر تفاوت معناداری با هم نداشتند (001/0< p). افکار تکرارشونده منفی، همجوشی شناختی و عدم تحمل پریشانی فرآیندهای فراتشخیصی مشترک در اختلال های اضطرابی و افسردگی بوده و می تواند در ایجاد و تداوم اختلال های اضطرابی و افسردگی مختلف نقش مهم ایفا کنند.
پی کاوی تجربه زیسته رضایت زناشویی زوجین واجد تفاوت فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ازدواج های بین فرهنگی به واسطه فراگیر بودن وسایل ارتباط جمعی رو به افزایش است. بررسی رضایت زناشویی به عنوان مهم ترین و اساسی ترین عامل پایداری و دوام زندگی مشترک در این ازدواج ها دارای اهمیت است. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر بررسی تجارب زیسته رضایت زناشویی زوج هایی از فرهنگ های کرد، عرب و بختیاری بود که به روش کیفی و با استفاده از راهبرد پدیدارشناسی توصیفی- نمود شناختی کلایزی (1978) انجام شد. 16 زوج (۳۲ نفر/ ۱۶ زن و 16 شوهر) با ازدواج های بین فرهنگی و روش نمونه گیری مبتنی بر هدف از نوع گلوله برفی تا حد اشباع انتخاب و با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته موردبررسی قرار گرفتند. سپس داده ها جمع آوری، ثبت، کدگذاری و در قالب مضمون های اصلی و فرعی طبقه بندی گردیدند. تحلیل تجارب مشارکت کنندگان منجر به شناسایی 750 کد اولیه، 20 زیر مضمون و 6 مضمون اصلی گردید که عبارت اند از: فرایندهای قبل از ازدواج، ادراک حضور خانواده ها، تصمیم گیری در مورد فرزند، ادراک ابعاد ارتباطی و زناشویی، ادراک نیازهای کلی ازدواج های بین فرهنگی و ادراک چالش های ازدواج بین فرهنگی. با توجه به یافته ها می توان بیان کرد که مضمون ادراک ابعاد ارتباطی و زناشویی با مضامین فرعی مانند نقش حیاتی حمایت و درک همسر، راهبردهای تسهیل کننده ارتباطی و زناشویی و تجربه ادراک یا عدم ادراک تفاوت ها و شباهت های شخصیتی، در مرکز تجربه رضایت زناشویی زوج های با ازدواج بین فرهنگی قرار دارد. این مطالعه مفاهیم مهمی برای مشاوران خانواده دارد و در برنامه های غنی سازی و ارتقای روابط زوجین بین فرهنگی، توجه به این مضامین سودمند خواهد بود. همچنین، این پژوهش می تواند اطلاعات کاربردی و مفیدی برای پژوهش های آتی درزمینه ازدواج های بین فرهنگی باشد.
نقش واسطه ای هیجان های پیشرفت در رابطه میان سبکهای اسنادی و ارزش تکلیف با فرسودگی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۴
119 - 140
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی نقش واسطه ای هیجانات پیشرفت در رابطه میان سبک های اسنادی، ارزش تکلیف، و فرسودگی تحصیلی در راستای ارائه یک مدل علّی برای روابط بین متغیرهای پژوهش بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه پژوهشی شامل دانشجویان دانشگاه الزهرا (س) تهران بودند که از میان آن ها به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای، نمونه ای به تعداد 300 نفر انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از نسخه کوتاه پرسشنامه هیجان های پیشرفت پکران، گوئتز و پری (2005)، پرسشنامه سبک اسنادی پیترسون، سیمل، بی یر، آبرامسون، متالسکی و سیلیگمن (1983)، پرسشنامه ارزش تکلیف پینتریچ و دی گروت (1991) و سیاهه فرسودگی تحصیلی سالملا آرو و همکاران (2009) استفاده شد. برای پردازش داده ها از روش تحلیل مسیر استفاده شد. شاخص های حاصل از نتایج، حاکی از برازش بسیار خوب در هر دو مدل بود.
راهبردهای مقابله ای زنان با شرایط پس از طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۷ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۶۸
172-191
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف این مطالعه، بررسی راهبردهای مقابله ای زنان مطلقه با شرایط پس ازطلاق است. روش : مطالعه کیفی حاضر با روش تحلیل تماتیک و از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته با شرکت 21 زن مطلقه ساکن شهرستان بانه انجام گرفت. نمونه گیری به روش هدفمند انجام شد و تا رسیدن به اشباع داده ها ادامه یافت. یافته ها: تحلیل داده های کیفی حاکی از دو نوع راهبرد مقابله ای شامل راهبردهای سازگارانه و راهبردهای ناسازگارانه در مقابله با شرایط پس از طلاق در میان زنان مطلقه بود. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که کاربرد راهبردهای مقابله ای در زنان مطلقه با توجه به توان فردی، حمایت خانوادگی و اجتماعی و نیز سرمایه اقتصادی- اجتماعی ای که در اختیار دارند، متفاوت است. شناخت راهبردهای مقابله ای زنان با شرایط پس از طلاق درک جامعتری از نیازهای آنان به دست می آورد، بر همین اساس توانمندسازی زنان مطلقه، آموزش شیوه های سازگاری، تقویت زمینه های حمایت خانوادگی و فرصت های اجتماعی از جمله اقداماتی است که منجر به افزایش سازگاری زنان با شرایط پس از طلاق خواهد شد.
اثربخشی زوج درمانی یکپارچه نگر به روش دایمند بر هماهنگی زناشویی و شایستگی والدگری پس از زایش نخستین فرزند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش های اخیر نشان گر کاهش سلامت روانی زوجین پس از زایش فرزند نخست است. بااین وجود، سلامت روانی زوجین همبستگی مثبت معنی داری با گرایش زوجین به فرزند بیشتر داشتن و زایش فرزند پس ازآن دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی زوج درمانی یکپارچه نگر به روش دایمند بر هماهنگی زناشویی و شایستگی والدگری پس از زایش نخستین فرزند زوجین شهرستان اهواز در سال 1397 بود. بر این اساس، سه زوج که دارای تک فرزند کمتر از فرزند سه ساله بودند، به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. در این پژوهش از طرح آزمایشی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه استفاده شد. زوج درمانی یکپارچه نگر به روش دایمند در سه مرحله خط پایه، مداخله و پیگیری انجام شد و زوجین به سنجه هماهنگی زناشویی و سنجه شایستگی والدگری پاسخ دادند. داده ها به روش ترسیم دیداری، شناسه تغییر پایا (RCI) و فرمول درصد بهبود تحلیل شدند. زوج درمانی یکپارچه نگر به روش دایمند مایه افزایش معنی دار هماهنگی زناشویی (48/26 درصد بهبود) و احساس شایستگی والدگری (02/30 درصد بهبود) زوجین شد.برآیندهای این پژوهش نشان داد زوج درمانی یکپارچه نگر به روش دایمند می تواند برای انتقال به مرحله والدگری کارساز باشد و خانواده درمانگران می توانند از این روش درمانی برای بهبود روابط زناشویی زوجین ایرانی استفاده کنند.
شناسایی و رتبه بندی مولفه های موثر بر بهسازی کارکنان (مطالعه موردی: دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر، راهنمایی کاربردی در زمینه شناسایی و رتبه بندی شاخص های بهسازی کارکنان است که قصد دارد با استفاده از روش های آمار پارامتریک شاخص ها را شناسایی و توسط تکنیک AHP به رتبه بندی شاخص ها بپردازد. نگارنده در این مقاله ابتدا با استفاده از مستندات مرتبط و سپس با نظرسنجی از خبرگان، شاخص های ارزیابی توانمندی کارکنان، معیارها و زیرمعیارهای اولیه رتبه بندی آنها را شناسایی و تدوین کرده و به طراحی ساختار سلسله مراتبی اقدام ورزیدند. درپایان، با استفاده از پرسشنامه طراحی شده و سپس با استفاده از نرم افزار EXPERT CHOICE شاخص های ارزیابی توانمندی کارکنان با توجه به معیارهای تعیین شده، رتبه بندی شدند. هدف از تحقیق حاضر شناسایی و رتبه بندی مولفه های موثر بر توانمند سازی کارکنان دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی تهران بوده است. بدین منظور از جامعه آماری به حجم 493 نفر، تعداد 216 نفر از کارکنان دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی تهران به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و به پرسشنامه تحقیق (محقق ساخته که روایی آن توسط اساتید محترم راهنما و مشاور مورد تایید قرار گرفته و پایایای آن توسط آلفای کرونباخ برابر با 98%، مورد تایید قرار گرفته است) پاسخ گفته اند (دلاور، 1396). در پایان نتایج به دست آمده از این پرسشنامه ها به کمک آزمون تی تک نمونه ای مورد تحلیل قرار گرفته و نتایج نشان داد که تمام شاخص های توانمندسازی در انجام امور محوله ی کارکنان مؤثر است. نتایج همچنین نشان داد شاخص آموزش از همه اولویت بیشتری دارد و از زیر شاخص ها تخصص و فن دارای اولویت بیشتری است. واژگان کلیدی : آموزش، اقتصادی، انگیزشی، بهسازی، فرهنگی
رابطه کیفیت تعامل والد فرزندی با گرایش به تفکر انتقادی و مؤلفه های سلامت روان در دانش آموزان دختر نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۷ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۶۸
192-210
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه کیفیت تعامل والد- فرزندی و تفکر انتقادی با مولفه های سلامت روان در بین دختران نوجوان انجام شد. به این منظور تعداد 319 نفر از نوجوانان دختر دوره دوم دبیرستان شهر یزد به شیوه تصادفی خوشه ای چندمرحله ای جهت شرکت در پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای به کاررفته در پژوهش شامل پرسشنامه رابطه والد فرزندی ( PCRS ) ، پرسشنامه گرایش به تفکر انتقادی ریکتس(2003) و پرسشنامه استاندارد سلامت عمومی کلدبرگ ( GHQ-28 ) بود. به منظور تحلیل داده های پژوهش از روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین کیفیت تعامل والد-فرزند با سلامت روان و گرایش های تفکر انتقادی نوجوانان دختر رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین بین گرایش به تفکر انتقادی و سلامت روان رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که کیفیت ارتباط با پدر به طور معناداری پیش بینی کننده سلامت روان و گرایش به تفکر انتقادی در نوجوانان دختر می باشد.
طراحی مدل بهینه انعطاف پذیری منابع انسانی در سازمان تأمین اجتماعی به روش استنتاج فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف این پژوهش طراحی مدل بهینه انعطاف پذیری منابع انسانی در سازمان تأمین اجتماعی به روش استنتاج فازی می باشد. پژوهش حاضر به صورت پژوهش ترکیبی (کیفی- کمّی) انجام شده است. روش: بر این اساس در بخش اول تحقیق به منظور ارایه مدلی جامع از انعطاف پذیری منابع انسانی، از روش پژوهشی کیفی فراترکیب سندلوسکی و باروسو (2007) استفاده شده است. یافته ها: بدین ترتیب که بعد از شناسایی مقولات، مفاهیم و کدهای انعطاف پذیری منابع انسانی، مدل مفهومی اولیه تحقیق شکل گرفت. در بخش دوم پژوهش به منظور ارایه ترکیب مطلوب مؤلفه های مدل به گونه ای که بتوان انعطاف پذیری منابع انسانی را بهینه نمود از روش مدل سازی ریاضی (سیستم خبره فازی) استفاده گردید. جامعه آماری پژوهش در مرحله مدل سازی ریاضی متشکل از خبرگان دانشگاهی و مدیران سازمان تأمین اجتماعی به تعداد 20 نفر می باشد. نتیجه: نتایج بخش اول تحقیق نشان می دهد که مدل مفهومی اولیه تحقیق با استفاده از روش فراترکیب، متشکل از شش بعد اصلی، 8 مؤلفه و 21 کد (شاخص) می باشد. همچنین نتایج بخش دوم تحقیق نشان می دهد که اگر کارکنان سازمان تأمین اجتماعی؛ 1/11 درصد به بعد انعطاف پذیری وظیفه ای، 3/12 درصد به بعد انعطاف پذیری ارتباطی، 6/34 درصد به بعد انعطاف پذیری مهارتی، 5/31 درصد به بعد انعطاف پذیری رفتاری، 8/3 درصد به بعد انعطاف پذیری شناختی و 4/6 درصد به بعد انعطاف پذیری اخلاقی توجه و تمرکز نمایند آنگاه انعطاف پذیری منابع انسانی آن ها به میزان 9/60 درصد بهینه می شود.
مقایسه باورهای غیرمنطقی، مهارت های ارتباطی و سازگاری زناشویی در سه نسل از زنان تهرانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه باورهای غیرمنطقی، مهارت های ارتباطی و سازگاری زناشویی در سه نسل از زنان تهرانی انجام شد. روش: جامعه آماری پژوهش حاضر شامل زنان متاهل 21 تا 65 ساله شهر تهران در سه نسل 35-21 ساله، 50-36 ساله و 65-51 ساله و در نمونه ای به حجم 91 نفر که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند، اجرا شد. برای جمع آوری اطلاعات از سه پرسشنامه استاندارد باورهای غیر منطقی جونز(1986)، مهارتهای ارتباطی جرابک(2004)، و سازگاری زناشویی اسپانیر(1978)، با اعتبار و روایی مناسب استفاده شد. پس از جمع آوری پرسشنامه ها، داده ها با استفاده از نرم افزارSPSS ، در سطح توصیفی از شاخص های فراوانی، شاخص های گرایش مرکزی، شاخص های پراکندگی و نمودار؛ و درسطح استنباطی نیز ضمن بررسی مفروضه های مورد نیاز، از تحلیل واریانس یکراهه و آزمون تعقیبی توکی و تحلیل رگرسیون چند متغیره بهره گرفته شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که از بین مولفه های باورهای غیر منطقی، مولفه بی مسئولیتی عاطفی، گروه زنان 65-51 ساله(نسل سوم) در مقایسه با زنان 35-21 ساله (نسل اول) نمره ی بیشتری را کسب نمودند. در مهارت های ارتباطی، مولفه ی اداره ی سرد تعاملات هیجان آمیز گروه زنان 65-51 ساله در مقایسه با زنان 35-21 ساله نمرات کمتری را کسب کردند. در سازگاری زناشویی، نمرات کل سازگاری نسل سوم نسبت به دو نسل دیگر کمتر و نمره نسل دوم نسبت به نسل اول هم همچنین بود. نتیجه گیری: با بالا رفتن مدت زندگی مشترک، باورهای غیرمنطقی افزایش یافته است و مهارت های ارتباطی کاهش می یابد و سازگاری زناشویی کاهش می یابد.
تأثیر آموزش خوددلگرم سازی شوناکر بر احساس تنهایی و بهزیستی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۵
147 - 170
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر آموزش خوددلگرم سازی شوناکر بر احساس تنهایی و بهزیستی روان شناختی بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه دوم دوره متوسطه دوم شهر خرم آباد در سال تحصیلی 96-1395 بود. به منظور اجرای پژوهش غربالگری انجام گرفت که بر اساس نمرات به دست آمده 30 نفر از دانش آموزانی که نمره آنان در مقیاس احساس تنهایی یک انحراف معیار بالاتر از میانگین و در عین حال نمره آنان در مقیاس بهزیستی روان شناختی یک انحراف معیار پایین تر از میانگین بود به صورت تصادفی به عنوان نمونه پژوهش انتخاب گردید. سپس نمونه منتخب به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) تقسیم شدند. گروه آزمایش طی 10 جسله 90 دقیقه ای به مدت 2 ماه تحت آموزش خوددلگرم سازی قرار گرفتند. ابزار مورداستفاده در این پژوهش شامل مقیاس های احساس تنهایی راسل و همکاران (1980) و بهزیستی روان شناختی ریف (1989) بود. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از شاخص های آماری توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس چندمتغیره) استفاده شد. نتایج نشان داد، آموزش خوددلگرم سازی موجب کاهش احساس تنهایی و افزایش بهزیستی روان شناختی درگروه آزمایش شده است. بر اساس یافته های پژوهش می توان گفت آموزش خوددلگرم سازی به عنوان یک مهارت می تواند باعث کاهش احساس تنهایی و بهبود بهزیستی روان شناختی دانش آموزان گردد. لذا، چنین برنامه ای به منظور کاهش احساس تنهایی و ارتقاء بهزیستی روان شناختی دانش آموزان جهت ایجاد و حفظ سلامت روانی بیشتر در آنان به مسئولین آموزش وپرورش توصیه می گردد.