پژوهش حاضر به منظور شناسایی علل عمده ی عدم گرایش دبیران آموزش و پرورش متوسطه در استان خوزستان به تهیه ی طرح درس است. پرسشنامه ی محقق ساخته 66 ماده ای بر اساس مقیاس 5 درجه ای لیکرت، دربردارندهی بیش ترین عوامل گرایش نداشتن به تهیهی طرح درس با ضریب اعتبار آلفای کرونباخ (97/0a =) بین 500 نفر از دبیران دورهی متوسطه استان توزیع شد. تحلیل عوامل داده ها با روش مؤلفه های اصلی پس از ده چرخش آزمایشی، به بهترین ترکیب ماده ای و ساختار عاملی خود دست یافت. این عوامل به ترتیب واریانس قابل توجیه عبارتند از: 1- مسائل شناختی و حرفه ای طرح درس نویسی 2- مسائل ناشی از مدیریت و برنامه ریزی آموزشی و درسی 3- مشکلات نگرشی دبیران 4- مسائل اقتصادی و اجتماعی دبیران 5- مسائل فرهنگی و انگیزه ی پایین دبیران. دبیران مرد، دبیران با سابقه بالای تدریس و دبیران با ساعات تدریس هفتگی بیش تر بر عوامل پنج گانه ی عدم گرایش به طرح درس نویسی (به جز عامل سوم یعنی مسائل نگرشی)، به گونه ای معنی داری تاکید بیشتری داشته اند. هم چنین دبیرانی که هرگز از طرح درس کلی و روزانه در تدریس بهره نبرده اند، بیش تر از عامل سوم متاثر بوده اند. تقویت و توسعه ی سطح دانش و مهارت های تخصصی دبیران، بازنگری در ساختار مدیریتی آموزش و پرورش، تجدیدنظر در حجم و محتوای کتب درسی، تغییر و اصلاح نگرش دبیران و ... از جمله پیشنهادهای پژوهشگران این تحقیق برای گسترش فرهنگ طرح درس نویسی در نظام آموزش و پرورش است.
پژوهش حاضر به مقایسه پیوستگی، انطباق پذیری، سطح ارتباط و رضایت زناشویی متاهلین پرگذشت و کم گذشت می پردازد. روش پژوهش از نوع علی مقایسه ای (پس رویدادی) است. نمونه پژوهش شامل 270 نفر از کارکنان متاهل اداره های دولتی شهر اهواز بود که به صورت نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. در این پژوهش از مقیاس گذشت خانواده، مقیاس پیوستگی و انطباق پذیری خانواده و پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل واریانس نشان داد که متاهلین پرگذشت در مقایسه با متاهلین کم گذشت به طور معناداری میزان پیوستگی، انطباق پذیری، سطح ارتباط و رضایت زناشویی بیشتری دارند.
پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه عزت نفس مدیران زن و اثربخشی آنان در مدارس منطقه چناران در سال تحصیلی 86-85 انجام گرفت. فرضیه اصلی در این پژوهش آن است که: بین عزت نفس مدیران زن و اثربخشی آنان در مدارس رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. جامعه آماری در این تحقیق کلیه مدیران زن مدارس (مدیر مستقل) در مقاطع مختلف ابتدایی، راهنمایی و متوسطه اداره آموزش و پرورش چناران در سال تحصیلی 86 – 85 است، که طبق آمار اخذ شده از آن اداره تعداد آنها 70 نفر میباشد و کلیه معلمان شاغل در آموزشگاه های مذکور که طبق آمار اخذ شده تعداد آنها 830 نفر میباشد. گروه مورد بررسی برای مدیران 42 نفر به صورت تصادفی و برای معلمان از هر مدرسه ای که مدیر آن به عنوان نمونه انتخاب شده است، تعداد 5 نفر از معلمینی که بیشترین ساعت تدریس را در آن مدرسه داشتند جهت پاسخگویی به پرسشنامه اثربخشی انتخاب شدند (جمعاً 210 نفر از معلمین) به نحوی که از هر کدام از مدارسی که مدیر زن داشتند درصد مساوی در نمونه انتخاب شد. یکی از ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه اثربخشی پارسونز است، که این پرسشنامه توسط معلمان شاغل در مدارسی که مدیر زن دارند تکمیل گردید و اثربخشی مدیران را از دیدگاه معلمان مورد سنجش قرار داد و همچنین پرسشنامه دیگر، پرسشنامه عزت نفس آیزنگ بود که توسط مدیران زن تکمیل گردید، و نیز پرسشنامه مشخصات فردی مدیران که ضمیمه پرسشنامه عزت نفس است و اطلاعاتی نظیر سن، رشته و مدرک تحصیلی، سابقه خدمت و مدیریت و وضعیت تأهل از آن استخراج میشود. روش تحقیق روش توصیفی پیمایشی است و برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های کولوموگروف اسمیرنف، t استودنت، آزمون ضرایب همبستگی پیرسون و اسپیرمن، ضریب همخوانی، ضریب همبستگی دو رشته ای نقطه ای و همچنین آنالیز تحلیل واریانس یک عاملی (one-way) استفاده شده است. نتایج بدست آمده عبارتند از: 1- بین عزت نفس مدیران زن و اثربخشی آنان در مدارس رابطه مستقیم و معنیداری وجود دارد. 2- بین نمره اثربخشی مدیران با عزت نفس بالا و پایین تفاوت معنیداری وجود دارد و اثربخشی مدیران با عزت نفس بالا از اثربخشی مدیران با عزت نفس پایین بیشتر است. 3- بین ویژگیهای خصیصه ای (سن، تأهل، سابقه خدمت، سابقه مدیریت، مدرک تحصیلی و رشته تحصیلی) و عزت نفس مدیران رابطه وجود ندارد. 4-بین ویژگیهای خصیصه ای (سن، تأهل، سابقه خدمت، سابقه مدیریت، مدرک تحصیلی و رشته تحصیلی) و اثربخشی مدیران رابطه وجود ندارد.
مطالعه حاضر اثر راهبردهای شناختی و فرا شناختی در بهبود انشای دانش آموزان با اختلالات یادگیری را بررسی می کند . مجموعه روشهای مداخله ای انگلرت (1990) به عنوان معرفی از درمان شناختی و فراشناختی در این پژوهش در نظر گرفته شده است .شصت و یک نفر از دانش آموزان با اختلالات یادگیری(31 نفر در گروه گواه و 30 نفر در گروه آزمایشی) به عنوان گروه نمونه انتخاب شد که جامعه دانش آموزان در 5 مدرسه ابتدایی شهر نجف آباد اصفهان به طور تصادفی انتخاب گردید . وضعیت بیان نوشتاری دانش آموزان با پرسشنامه ای که توسط پژوهشگران با استفاده از مدل انگلرت برای همین منظور ساخته شده بود مورد سنجش و اندازه گیری قرار گرفت . تحلیل آماری داده ها نشان داد که گروه آزمایشی به طور معنی داری در بیان نوشتاری (انشاء) پس از بکارگیری مداخله شناختی و فراشناختی پیشرفت کرده بودند (P<0/01) . تحلیل ها همچنین نشان داد که اثرات درمان در طول زمان حافظ و نگاه داری شده است.
پژوهش های حاضر به منظور تعیین آسیب ها و مشکلات شغلی کارمندان شهرداری شهر اصفهان انجام شده است و جهت سهولت و دقت در امر سنجش، آسیب های شغلی به سه دسته آسیب های درون فردی، بین فردی و فرافردی تقسیم شده است. جامعه آماری پژوهش شامل کارمندان شاغل مناطق یازده گانه شهرداری در سال 1384-1384 بودند. به منظور اجرای پژوهش نمونه ای 166 نفری (95 کارمند مذکر و 71 کارمند مونث) به طور تصادفی از بین کارمندان انتخاب شدند و با پرسشنامه آسیب شناسی شغلی (محقق ساخته) مورد ارزیابی قرار گرفتند. سوال های پژوهش حاضر عبارت بود از: 1- مشکلات و آسیب های درون فردی کارمندان شهرداری اصفهان کدام است؟ 2- مشکلات و آسیب های بین فردی کارمندان شهرداری اصفهان کدام است؟ 3- مشکلات و آسیب های فرافردی کارمندان شهرداری اصفهان کدام است؟ داده ها با نرم افزار SPSS-9 تحلیل شد و نتایج زیر به دست آمد:
یافته ها نشان دهنده وجود آسیب مندان در حیطه مشکلات درون فردی، در طبقه آسیب های عاطفی در مورد کسل کننده و بی روح بودن محیط است. در حیطه آسیب ها و مشکلات بین فردی یافته ها حاکی از وجود آسیب در طبقه آسیب های ارتباط با ارباب رجوع در موارد عجول بودن، توهین کردن، تفاوت سطح فرهنگی و تحصیلی و ناآشنایی ارباب رجوع با قوانین اداری است همچنین در حیطه مشکلات فرافرادی در طبقه سیاست های سازمان در موردهای عدم استقبال از پیشنهادات کارمندان و انتقاد از کارمندان به شیوه غلط آسیب وجود دارد. همچنین کارمندان در تمامی موارد مرتبط با طبقه حقوق، مزایا و امنیت شغلی دچار آسیبند و در طبقه نقش های شغلی در مورد مناسب نبودن افراد برای پست های محوله و در طبقه تاثیر کار بر بیماری افراد در مورد تشدید یک یا چند بیماری جسمی آسیب جدی نشان دادند.