ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۶۱ تا ۱٬۳۸۰ مورد از کل ۷٬۲۷۵ مورد.
۱۳۶۱.

«حقیقت» در حکمت متعالیه ملاصدرا و هرمنوتیک فلسفی گادامر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حکمت متعالیه حقیقت گادامر ملاصدرا هرمنوتیک

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای هرمنوتیک
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
تعداد بازدید : ۱۸۰۷ تعداد دانلود : ۱۰۹۲
دیدگاه رایج در میان اندیشمندان اسلامی و فیلسوفان غربی از زمان ارسطو این بوده که حقیقت، مطابقت صورت علمی با واقع خارجی است. اما در عصر باستان و نیز در دوران معاصر، دیدگاه های دیگری هم پیرامون «حقیقت» وجود داشته است که از آن جمله می توان به دیدگاه حکمت متعالیه ملاصدرا و هرمنوتیک فلسفی گادامر و انتقادهای آن ها به تلقی رایج از حقیقت اشاره کرد. در این مقاله پس از توضیح دیدگاه رایج، تقریر حکمت متعالیه از «حقیقت» در قالب مطابقت معلوم بالذات و معلوم بالعرض و نیز مطابقت قضیه با نفس الامر تشریح می شود و تلقی خاص ملاصدرا از «حقیقت» و راهی که برای رسیدن به آن در پیش می گیرد بیان می گردد و سپس تقریر هرمنوتیک فلسفی از مقوله «حقیقت» و دیدگاه گادامر پیرامون ماهیت «حقیقت» و راه رسیدن به آن تبیین می شود. در پایان ذیل شانزده بند، اهم مواضع حکمت متعالیه ملاصدرا و هرمنوتیک فلسفی گادامر در باب «حقیقت»، مقایسه و موارد قرابت و غرابت آن ها معین می شود.
۱۳۶۲.

تشابه ادیان توحیدی؛ تحریف کتاب مقدس و تحریف قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: سنت خدا تحریف کتاب آسمانی شباهت ادیان توحیدی معجزه بودن قرآن و روایات

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
تعداد بازدید : ۱۴۴۳ تعداد دانلود : ۱۰۴۱
یکی از مباحث مطرح در روایات اسلامی (شیعی و سنی)، روایاتِ «تشابه ادیان توحیدی» است. در این روایات، مباحثی مانند شباهت ادیان در افتراق و فرقه فرقه شدن و نیز بحث رجعت در ادیان مطرح می شود. این روایات، از لحاظ سندی در حد تواتر اجمالی و یا مستفیض، بنابر قول برخی از اندیشمندان هستند و از لحاظ دلالت نیز مورد تأیید آیات قرآن هستند؛ زیرا قرآن تأیید می کند که امت ها در سنن الهی اشتراک دارند و سنن خدا در امت های مختلف تکرار می شود. برخی برای اثبات تحریف قرآن، از این روایات و آیات بهره برده اند و استدلال کرده اند که با توجه به تشابه ادیان توحیدی و با توجه به اینکه کتاب مقدس تحریف شده است، پس قرآن نیز تحریف شده است. در مقابل، متفکران شیعی تلاش زیادی انجام داده، به این برداشت از این روایات پاسخ داده اند. به نظر می رسد، با وجود قوّت برخی از این پاسخ ها، پاسخ کامل تر و بهتری وجود دارد که در جمع بندی این نوشتار ارائه شده است.
۱۳۶۳.

تحلیل و نقد فلسفه مکانیکی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: خدا حکمت متعالیه جهان نیوتن فلسفه مکانیکی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴۴ تعداد دانلود : ۵۷۷
علم و دین در طول تاریخ همواره با هم تعامل داشته اند و نظریه های علمی جدید در تغییر نگرش انسان ها نسبت به جهان مؤثر بوده است. در قرون وسطی جهانبینی ارسطویی، اندیشه حاکم بر تفکر مسیحی در اروپا بود. بعد از رنسانس و انقلاب صنعتی در اروپا و پیدایش مکانیک نیوتنی جهانبینی مکانیکی به تدریج جایگزین جهانبینی ارسطویی شد. این دیدگاه نگرش انسان را نسبت به مداخله خداوند در جهان آفرینش تغییر داد و به تدریج به نظریه هایی دال بر عدم ضرورت وجود خداوند منتهی شد. با توجه به اینکه اعتقاد قلبی به وجود خداوند اساس و مبنای التزام به دستورات او در زندگی دنیایی و تأمین سعادت اخروی برای انسان هاست، تحمل سختی ها و مشقت های دنیا را برای وصول به مواهب اخروی برای انسان ها قابل قبول می سازد و بنابراین آثار روانی و اخلاقی بسیار مطلوبی برای آنها دارد. بنابراین هر جهانبینی و نگرشی که حضور و مداخله خداوند در امور جهان را کم رنگ و غیر ضروری جلوه دهد یا منکر ضرورت نیاز جهان به خالق یکتا شود یقیناً سبب از بین رفتن سعادت دنیوی و اخروی انسان ها خواهد شد. بنابراین ضروری است که جهانبینی مکانیکی که در آن مداخله خداوند در تدبیر جهان غیر ضروری به نظر می رسد، مورد بررسی و نقد قرار گیرد. ما در این تحقیق مبانی نگرش مکانیکی نسبت به جهان را تبیین نموده و تأثیر آن را بر تغییر دیدگاه های دینی انسان ها بررسی می کنیم. سپس با توجه به مبانی حکمت متعالیه و اصول فلسفه ملاصدرا، دیدگاه فلسفه مکانیکی را مورد نقد قرار خواهیم داد.
۱۳۶۴.

جایگاه معنویت و تجارب اوج از دیدگاه آبراهام مزلو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معنویت روان شناسی انسان گرا آبراهام مزلو تجارب اوج روان شناسی سلامت

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه روانشناسی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلام جدید تجربه دینی
تعداد بازدید : ۳۵۷۹ تعداد دانلود : ۱۶۰۷
آبراهام مزلو (1970- 1908م) را مبدع و رهبر معنوی مکتب روان شناسی انسان گرایانه به شمار آورده اند. هرچند بسیاری از پژوهندگان به بحث و بررسی آرای وی پرداخته اند، ولی درخصوص جایگاه معنویت، تجارب اوج و دین در اندیشه های این نظریه پرداز روان شناسی، پژوهش جداگانه ای انجام نشده است؛ گویی اندیشه های وی دراین باره جدی گرفته نشده است. در این مقاله نگارندگان می کوشند تا پس از نگاهی اجمالی به رویکردانسان گرایی، آرا و نظریه های روان شناسی آبراهام مزلو در مورددین و اندیشه های دینی و معنویت را گزارش کنند. هدف این پژوهش، شناساندن این آموزه مزلو است که معنوی بودن، جزئی از ذات انسان می باشد و انسان به طور طبیعی، دینی است. در نگاه مزلو معنویت همانند دیگر نیازهای طبیعی انسان (مانند نور خورشید، کلسیم و محبت) است که عدم ارضای آن به روان پریشی ها، افسردگی ها و بحران روانی می انجامد. براساس این نیاز، دین به معنای عام (معنویت گرایی) در طول تاریخ همواره محور اصلی فرهنگ های بشری بوده است. افزون بر آن، مزلو معتقد است در همه انسان ها استعداد رسیدن به تجارب اوج وجود دارد و بنیان گذاران ادیان در مرتبه والایی از این تجربه بهره مند بوده و آن را شکوفا کرده اند. ریشه و کارکرد اولیه ادیان نهادینه، انتقال احوال عرفانى این بزرگان به دیگران است.
۱۳۶۵.

بررسی و ارزیابی دیدگاه شلایرماخر در باب ماهیت تجربه و معرفت عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تجربه دینی شلایرماخر معرفت عرفانی ماهیت تجربه عرفانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱۶ تعداد دانلود : ۷۵۹
شلایرماخر مؤسس جریانی است که تجربه عرفانی و معرفت متضمن در آن را از سنخ عواطف و احساسات می شمرند. وی البته این گونه تجارب را خالی از هرگونه حیث معرفتی نمی داند و با تفکیک میان دو نوع از احساسات و دو نوع از آگاهی، تجربه عرفانی را از سنخ احساساتی می داند که واجد نوعی آگاهی مستقیم و مباشر است که در آن، فاصله میان مدرِک و مدرَک برداشته می شود. وی در توضیح این احساس و آگاهی خاص که ماهیت تجربه و معرفت عرفانی را تشکیل می دهند از مفهوم وابستگی مطلق استفاده می کند. وابستگی مطلق رابطه ای یک سویه است که در آن انسان هیچ ازادی و اختیاری از خود ندارد. این احساس مفهوم خدا و جهان و انسان را نیز رقم می زند. انسان به عنوان وابسته مطلق، جهان به عنوان کل مرکب از وابسته های مطلق و خداوند به عنوان طرف این وابستگی (غنی مطلق).
۱۳۶۶.

علم الهی و اختیار انسان از دیدگاه بوئثیوس و پایک و نقد آن براساس فلسفة اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اختیار سازگاری علم الهی ناسازگاری بوئثیوس پایک

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی انسان شناسی فلسفی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  4. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی الهیات فلسفی
تعداد بازدید : ۱۶۲۴ تعداد دانلود : ۹۲۵
نوشتار حاضر جهت تبیین سازگاری یا ناسازگاری علم پیشین الهی و اختیار انسان، در اندیشة بوئثیوس و نلسون پایک تدوین یافته است. در این خصوص سعی بر آن بوده است، ابتدا به تدوین برهان حاکی از ناسازگاری علم پیشین خداوند و اختیار انسان، با لحاظ ویژگی های لازم برای علم پیشین خداوند، از دید بوئثیوس و پایک پرداخته شود و سرانجام نتیجه گرفته می شود براساس قواعد پذیرفته شده در فلسفه اسلامی از دیدگاه بوئثیوس، تعارض علم الهی و اختیار انسان، ناشی از تصور نادرست از خداست. با این حال به دلیل خلط ضرورت ذاتی و بالغیر، سازگاری علم الهی و اختیار انسان را نمی تواند اثبات کند. در پایان نتیجه گرفته می شود بهترین راه حل ممکن برای برطرف کردن ناسازگاری علم پیشین الهی و اختیار آدمی، دیدگاه اندیشمندان شیعی است که با نام روش «الامر بین الامرین» معروف است.
۱۳۶۸.

ادراک حسى در دیدگاه افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وجود نفس معرفت مثل محسوس ادراک حسى

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو افلاطون (428-348 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۱۳۰۴ تعداد دانلود : ۷۱۲
ادراک حسى که از اساسى ترین و چالش برانگیزترین مسائل فلسفه و معرفت شناسى است، جایگاه نوینى در اندیشه افلاطونِ ایده آلیست و عقل گرا مى یابد. در معرفت شناسى افلاطون، معرفتِ حقیقى خطاناپذیر بوده و به حوزه مُثُل یا هست ها که لایتغیرند تعلق مى گیرد. درحالى که ادراک حسى نه تنها خطاپذیر است، بلکه به جهان محسوس متغیر تعلق دارد و ازاین رو، نمى تواند معرفت حقیقى باشد. در این نوشتار برآنیم تا امکان و نقش آفرینى ادراک حسى در اندیشه افلاطون را بررسى کنیم و این کار مستلزم نگاهى تحلیلى به معرفت شناسى و هستى شناسى افلاطون مى باشد. حاصل مقاله آنکه ادراک حسى به دلیل بهره مندى جهان محسوس از عالم مُثل و قرار گرفتن میان وجود و عدم، همچنین ذى نفس بودن و اندام هاى حسى صرف نبودنِ انسان به عنوان فاعل شناسا و یادآورى بودنِ علم، نه تنها ممکن است، بلکه مقدمه اى براى معرفت حقیقى است.
۱۳۶۹.

تأثیر اراده بر شناخت: تأملی در سیر تاریخی

کلیدواژه‌ها: شناخت حقیقت کواین اراده نیچه شوپنهاور جیمز

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه تاریخ فلسفه
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۲۰۰۹ تعداد دانلود : ۱۱۲۴
این مقاله به روابط متقابل اراده و شناخت، به ویژه تأثیری که اراده بر شناخت در سنت غربی می گذارد، پرداخته است. موضوع به لحاظ تاریخی از دوران باستان بررسی شده است و سپس نشان داده می شود که ویلیام جیمز در این موضوع یک معیار است. بنابراین سیر تاریخی موضوع به سه دوره «قبل از جیمز»، «دوران جیمز» و «بعد از جیمز» تقسیم شده است. ابتدا دیدگاه-های نیچه و شوپنهاور درمقام دو شخصیت کلیدی در زمینه بررسی تاثیرگذاری اراده بر شناخت بشری، تبیین می شود، و نشان داده می شود که چرا اندیشه آنها به طور گسترده جذب دنیای فلسفه نشده است. سپس خطوط کلی نظریه جیمز را بررسی نموده و به دیگر فرضیات و نظریات جیمز که «اراده به باور» را همراهی می کنند پرداخته می شود. در این قسمت نشان داده می شود که برخی پیش فرض های جیمز قابل پذیرش نیستند، ولی خطوط اصلی نظریه وی درخور دفاع است. در نهایت به اندیشه کواین و رهیافت های او به مسئله، به عنوان کسی که بعد از جیمز اصول اساسی نظریه او را اشاعه داده است، پرداخته می شود. سپس با اشاره به کل گرایی و طبیعت گرایی و نیز نظریه شناخت طبیعی شده کواین، نشان داده خواهد شد که دیدگاه های کواین کاملا همسو با جیمز است. در پایان نشان داده می شود که چرا اندیشه کواین به صورت وسیع مورد استقبال دنیای فلسفه واقع شده است. درنهایت اشاره مختصری به فیلسوفان معاصری که در این مبحث تاثیرگذار بوده اند می شود .
۱۳۷۰.

شوپنهاور و گذار از روش استعلایی کانت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کانت شوپنهاور روش استعلایی شئ فی نفسه ابژه تمثل

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر خردگریزی پس از ایده آلیسم (نیمه دوم قرن 19)
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
تعداد بازدید : ۱۷۷۱ تعداد دانلود : ۱۲۳۲
کانت"" با آگاهی از دشواری هایی که معرفت شناسی عقلی مذهبان و به دنبال آنها تجربی مذهبان به بار آورد، راه تازه ای را در فلسفه پیش گرفت و به جای اینکه از روش به دست آوردن معرفت یقینی آغاز کند، از امکان معرفت یقینی آغاز کرد. او از تحقیق در روش شناخت یقینی که وجهة همت عقلی مذهبان بود، منصرف شد و در نتیجه، از حدود معرفت شناختی فراتر رفت و به جای آن به جستجو برای تأسیس بنیانی برای معرفت شناختی پرداخت و این مهم را با روش استعلایی به انجام رسانید. روش استعلایی که به طور عام رسیدگی به شرایط پیشینی امکان معرفت یقینی را محور تحقیق خود قرار داد، اگرچه کاستی های معرفت شناختی را برطرف کرد، اما به نوبه خود به نقاط ضعفی مبتلا بود که بی درنگ اعتراض پیروان کانت را برانگیخت و باعث شد تا در عین وفاداری به او، پیمان شکنی کنند و درعین نزدیکی با وی، فاصله بگیرند. ""فیشته"" روش استعلایی را به دیالکتیک متحول کرد و ""شوپنهاور"" با بازگشت مجدد به بارکلی روش استعلایی کانت را ویران نمود. این نوشتار به چگونگی گذار شوپنهاور از روش استعلایی کانت می پردازد و نشان می دهد که شوپنهاور اگرچه شرایط استعلایی کانت را می پذیرد ولی با استدلال های استعلایی کانت -که کانت مدعی است از منابع محض سوژه استعلایی بدست آورده است- مخالف است، همچنین شئ فی نفسه و ابژه تمثل را نیز به چالش می کشد و نهایتاً شیوه مستقیم بارکلی را در ایده ئالیسم تجربی برمی گزیند.
۱۳۷۱.

الهیات عصب و تجربه دینی؛ چالشها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علم دین عصب شناسی تجربه دینی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۰۲ تعداد دانلود : ۱۰۳۵
الهیات عصب نقطه تلاقی علم جدید و الهیات است که در آن الهیدانان و عصب شناسان به کمک ابزارهای علمی روز فرایندی را بررسی می کنند که مغز انسان در یک تجربه دینی از سر می گذراند. برخی از ایشان بر پایه همین تحقیقات تجربه های دینی را رد یا درباره صحت و سقم آن سکوت اختیار می کنند و برخی دیگر با شواهد و مدارکی صحت آن را اثبات می کنند. با ظهور این رشته جدید، برخی با استناد به آزمایش هایی که در محیط آزمایشگاهی بر روی بیماران انجام شده است، در صحت تجربه دینی تردید کرده اند و این تجربه ها را حاکی از نوعی اختلال روانی می دانند. با توجه به چنین انتقاداتی، پرسشی که پیش روی مدافعان تجربه دینی قرار می گیرد، امکان راستی و صحت تجربه دینی است. بنابراین نقد و ابطال این ایرادها و اثبات صحت تجربه دینی به طور کلی، در دستور کار ایشان قرار می گیرد. در این پژوهش پس از معرفی اجمالی الهیات عصب و تجربه دینی، به برخورد عصب شناسان با تجربه دینی می پردازیم و ابطال پذیری تجربه دینی را از منظر عصب شناسی بررسی می کنیم. در همین مسیر خواهیم دید که برخی از این پژوهشگران که جهان بینی مادی دارند، ذهن را همان مغز دانسته اند و مفاهیم موجود در آن را نیز مادی تلقی می کنند، در نتیجه مفاهیمی مانند خدا را محصول مغز و ذهن می پندارند. در طرف مقابل پژوهشگرانی مانند نیوبرگ در صدد ایجاد نوعی سازگاری میان علم و دین برآمده اند و تجربه دینی را به شکل عام صحیح و حاصل کارکرد صحیح مغز و ارتباط با ماورا دانسته اند و با تمایز قائل شدن میان تجربه فرد بیمار و تجربه مؤمنانه، از اساس به ابطال فرضیات نوروتئولوژیست های ملحد می پردازند.
۱۳۷۳.

نقد و بررسی نظریه معرفت شناسی اصلاح شده بر مبنای تقریر پلانتینگا(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: معرفت شناسی اصلاح شده پلانتینگا مبناگروی حداکثری ایمان گروی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
تعداد بازدید : ۱۳۰۵ تعداد دانلود : ۹۳۹
در طی قرون متمادی فیلسوفان بسیاری مبناگروی سنتی را پذیرفته و از آن در استدلالات خود بهره می گرفتند. در مقابل برخی فیلسوفان جدید مانند پلانتینگا نظریه معرفت شناسی اصلاح شده را ارائه داده اند. مطابق این نظر قضایای پایه به تعداد محدودی که در نظر مبناگروان سنتی است، محدود نمی شود. بلکه قضایای بیشتری را شامل می شود که از جمله آن ها اعتقاد به وجود خداوند است. مطابق این نظر، ضرورتی ندارد که فیلسوفان برای اثبات وجود خداوند، دلیل بیاورند؛ بلکه وجود خدا خود قضیه ای پایه و بی نیاز از استدلال است. پلانتینگا برای اثبات مدعای خود، با سه دلیل مدعای مبناگروان سنتی را رد می کند. اما در این مقاله اثبات شده که دلائل سه گانه وی درست به نظر نمی آید. سپس پنج دلیل در نقد دیدگاه پلانتینگا آورده شده است؛ دلائلی که خود پلانتینگا به برخی از آن ها پاسخ داده است، اما به نظر می رسد که هیچ یک از پاسخ های وی قانع کننده نباشد.
۱۳۷۴.

چیستی معجزه: بررسی دیدگاه سویین برن و محمدحسین طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طباطبایی معجزه سویین برن نقض قانون طبیعت امور خارق العاده

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه اندیشه های فلسفی در ایران معاصر
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
تعداد بازدید : ۱۷۴۳ تعداد دانلود : ۱۰۳۴
بحث از چیستی معجزه و مسائل مربوط به آن، از دیرباز محل توجه دانشمندان بوده است و نظر به خارج عادت بودن آن و با توجه به اینکه امور طبیعت هدفمند و غایت محور است و معجزه صبغه ای خارج از شکل معمول موجودات طبیعت دارد موجد دیدگاه های متفاوتی در تعریف اعجاز شده و موضوع مطالعه اندیشمندان به خصوص متکلمان واقع شده و نظر آنها را به حقیقت معجزه و کیفیت تحقق آن جلب کرده است. لذا می توان گفت معجزه مهم ترین و اصیل ترین امر خارق العاده ای است که روایات تاریخی متقن وقوع آن را به اثبات رسانده است. در قرون اخیر، به دنبال تشکیک هیوم در بحث اعجاز، دانشمندان غربی و اسلامی برای دفاع از اعتقادات دینی خود به بررسی اعجاز و مداقه در آن پرداخته اند که از میان این دانشمندان، سویین برن کوشیده است با ابتنا بر آرای گذشتگان سنت غربی، مانند توماس آکوئیناس، تعریف خاصی از معجزه ارائه داده، معقولیت باور به معجزه را در نظام فکری مسیحیت مطرح کند. از میان دانشمندان اسلامی نیز محمدحسین طباطبایی با تعریف دقیق معجزه سازگاری آن را با قانون علیّت شرح و بسط داده است.
۱۳۷۵.

نگریستن از منظری سرمدی در باب زیبایی شناسی از منظر ویتگنشتاینِ متقدم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زیبایی شناسی امر رازآلود منظر سرمدی امر ناگفتنی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۲۴ تعداد دانلود : ۶۲۳
زیبایی شناسی و به طور کلی امر رازآمیز نقشی اساسی در فلسفه متقدم ویتگنشتاین دارد. مبتنی بر این نظرگاه زیبایی شناسانه، زیبایی شناسی شیوه ای برای «بیانِ» امر رازآلود و نحوة واقع بودگی واقعیت هاست. بر این اساس، اثر هنری شیئی است که از وجهی سرمدی بدان نگریسته شده است. مبتنی بر نظرگاه زیبایی شناسانة ویتگنشتاین متقدم، ما هنگامی که اشیا را از این منظر مورد توجه قرار می دهیم، با به فراموشی سپردنِ کاربردها و سود و زیان های روزمره، آن ها را از این که اموری واقع در جهان به شمار آیند تعالی می بخشیم و آن ها را در چهارچوبِ کلی کران مند هم راه با حیرت و اعجابی ممدوح به نظاره می نشینیم. اثر هنری شی ء را در روابط ضروری اش با سایر چیزها می نمایاند و این نگاه به شیء از «منظری درست» است. اگر، آن گونه که ویتگنشتاین متقدم عقیده داشت، گزاره های اخلاقی از آن رو که ناظر به ارزش مطلقی خارج از جهان اند «بی معنا» به شمار می آیند و تربیت اخلاقی جز از ره گذر بیان مصادیق و نمونه ها تحقق نمی یابد، هنر در این میان حکایت گر بهترین نمونه هاست.
۱۳۷۶.

مطالعه تطبیقی در مورد کلی و جایگاه آن در منطق ارسطو ، فرفوریوس و ابن سینا

کلیدواژه‌ها: ارسطو ابن سینا کلی مقولات فرفوریوس ایساغوجی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق منطق صوری سنتی منطق ارسطو
تعداد بازدید : ۱۷۹۳ تعداد دانلود : ۱۵۴۵
پژوهش حاضر نگاهی اجمالی و کلی به ریشه های هستی شناسانه و ابداعات منطقی ارسطو، فرفوریوس و ابن سینا در حوزه کلیات است. ارسطو با نگاهی هستی شناسانه در رساله مقولات بررسی کلیات را بعنوان مقدمه ای بر منطق خود آورده است و این بدان جهت است که منطق و متافیزیک ارسطو غیرقابل تفکیک اند. به زعم وی مقولات اقسام وجود هستند و کلیات مراتب وجود در هر مقوله اند. فرفوریوس با تفسیری مختصر بر مقولات ب ه نام ایساغوجی و مطرح کردن کلیات خمس مقولات ارسطو را منطقی صرف می کند و در نهایت نشان می دهد که دیدگاه های هستی شناسانه افلاطون و ارسطو با هم سازگارند. به عبارتی هستی شناسی غیر افلاطونی ارسطو را در مقولات تغییر می دهد و مقولات را به منطق محدود می داند. از سوی دیگر بینش ابداعی ابن سینا دیدگاه های افلاطونی فرفوریوس، دیدگاه ارسطو و برخی آراء رواقی را در خود جمع می کند. یافته های این پژوهش حاصل بررسی تطبیقی دیدگاه های این سه فیلسوف است. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که اختلاف دیدگاه این سه تن و نوآوری های آن ها در مسئله کلیات در اصل به جهت در نظر گرفتن مقسمی متفاوت برای مقولات می باشد. بطوریکه در نظر گرفتن وجود بعنوان مقسم مقولات در ارسطو موجب تفکیک ناپذیری منطق و هستی شناسی وی می شود. در فرفوریوس با در نظر گرفتن لفظ بعنوان مقسم مقولات این رساله، رساله ای منطقی می شود. سازگاری که ابن سینا بین دیدگاه های فرفوریوس، ارسطو و رواقیون برقرار می کند هم به جهت در نظر گفتن مفهوم بعنوان مقسم کلیات می باشد.
۱۳۷۷.

تمایز انجام / اجازة ایذا: تبیین و نقد استدلال های دانگن، فوت، کوئین و بِنِت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فوت کوئین تمایز انجام/ اجازة ایذا دانگن بِنِت

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه‌ اخلاق
تعداد بازدید : ۱۶۱۹ تعداد دانلود : ۷۴۹
ایذا و تمایزهای دوگانه آن، جزء جدیدترین مسائل فلسفه اخلاق است که در سه دهه اخیر پاره ای از فیلسوفان اخلاق بدان پرداخته اند. دوگانه انجام / اجازة ایذا یکی از آن تمایزها است که فیلسوفانی چون اَلن دانگن، فیلیپا فوت، ورن کوئین و جانتن بِنِت، استدلال هایی در پذیرش آن و اثبات ناروایی انجام ایذا ارائه کرده اند که مورد اعتراض مخالفان حداکثرگرا قرار گرفته است؛ مخالفان بر این عقیده اند که براساس مبانی طرف داران اِعمال محدودیت علیه انجام ایذا، انجام ایذا ناروا و اجازه آن روا است؛ درحالی که براساس مبانی ایشان، در مواردی اجازة ایذا نیز به همان میزان ناروا است. بنابراین طرف داران این تمایز یا باید در استدلال های خود تجدیدنظر کرده، اندکی آنها را جرح و تعدیل نمایند یا این تمایز را رها کنند. این مقاله ضمن بیان مثال هایی برای شفاف سازی موضوع، به تبین و تحلیل این انتقادها می پردازد.
۱۳۷۸.

ابعاد ابتکاری نظریه مثل در فلسفه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بهره مندی افلاطون ملاصدرا ثبات تقلید مثل تجرد کلیت

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو افلاطون (428-348 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
تعداد بازدید : ۱۷۸۱ تعداد دانلود : ۶۵۶
تبیین مبتکرانه ملاصدرا از نظریه مُثل اهمیت خاصی دارد؛ زیرا او می کوشد تا با استفاده از اصالت و تشکیک حقیقت وجود، تبیین جدیدی از چیستی، جایگاه و کارکردهای مُثل ارائه دهد که متفاوت از رویکرد گذشتگان و حتی افلاطون است. او ضمن پذیرش اصل وجود مُثل، با رویکردهای مختلف وجودشناختی، معرفت شناختی، عرفانی و دینی به اثبات آن ها و ویژگی هایشان در نظام کل هستی می پردازد. از جنبه وجودشناختی، نشان داده می شود که به امر ثابتی نیاز است تا وحدت، ثبات و غایت حرکت جوهری موجودات مادی را تضمین نماید. از جهت معرفت شناختی، استدلال می شود که در ادراک عقلانی، نفسِ انسان نمونه های عالی و مجرد اشیای جسمانی را مشاهده می کند که همان مثل افلاطونی اند. در رویکرد عرفانی مُثل افلاطونی شبیه اعیان ثابته و صفات الهی در نظر گرفته می شوند. در رویکرد دینی نیز به آیاتی از قرآن استناد می شود که طبق برداشت صدرایی اصل موجودات این جهانی را در عالمی مجرد می دانند. ملاصدرا در همه این تعابیر، رابطه وجودی چون علیت و معرفت شناختی چون تقلید و بهره مندیِ اشیای جسمانی از مثل را مد نظر دارد و با استفاده از مراتب تشکیکی عوالم، شکاف بین عالم جسمانی و عقلانی مثل را از بین می برد. همچنین تلاش ملاصدرا برای تبیین دقیق تر مثل افلاطونی منجر به در نظر گرفتن عالم مثال می گردد که واسطه بین عالم محسوس و معقول است. در این جستار تلاش می شود تا جنبه های ابتکاری تبیین ملاصدرا از نظریه مثل بررسی گردد و میزان موفقیت او نشان داده شود.
۱۳۷۹.

واکاوی سبک زندگی متعلّم در تمدن نوین اسلامی و مقایسة آن با آراء اند یشمندان غربی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: اسلام غرب زندگی سبک تمدن متعلم

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه‌ اخلاق
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه‌ تعلیم و تربیت
تعداد بازدید : ۱۴۴۲ تعداد دانلود : ۷۲۹
جایگاه متعلم در تعلیم و تربیت تمدن های بشری همواره به شکل خاصی مطمح نظر بوده است. این مسئله در چارچوب آراء مربیان بزرگ یا استلزامات تربیتی مکتب های رسمی فلسفی بیان می شود و گاه علاوه بر توجه به مکتب های جدید فکری و فلسفی، به مبانی سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی نظام های موجود هم توجه خاص می کند. از طریق روش «توصیفی تحلیلی» ابتدا سبک زندگی متعلّم در تمدن نوین اسلامی و در ساحت های گوناگون تربیتی آن بررسی شده، سپس دیدگاه های اند یشمندان معاصر غربی بیان گردیده است. یافته های مطالعة حاضر حاکی از آن است که پیشرفت و پویایی متعلّم به عنوان محور تعلیم و تربیت متناسب با تحوّلات عصر نوین از دغدغه های این تمدن هاست. در مقابل، تفاوت دیدگاه خدا باورانه و انسان مدارانه در دو تمدن، موجب تفاوت دو دیدگاه نسبت به متعلّم شده است. بنابراین، اگر چه در دو تمدن مذکور متعلّمان آموزش های علمی یکسان می بینند، اما از نظر عقیده، رفتار و اخلاق، مسیری متفاوت می پیمایند.
۱۳۸۰.

نزاع علم و دین در قرن نوزدهم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مسیحیت عقل علم دین الهیات طبیعی انسان انگاری

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلام جدید رابطه علم ودین
تعداد بازدید : ۱۵۳۴ تعداد دانلود : ۹۰۹
علم و دین که هر دو سابقه ای طولانی در حیات بشر دارند، در تاریخ بلند خود، در کنار یک دیگر بر زندگی او تأثیرگذار بوده اند و تقریباً هیچ ناسازگاری ای بینشان وجود نداشته. پیش رفت وسیع علوم که از قرن هفدهم آغاز شد، به تدریج دانش مندان را به اکتشافاتی رساند که متفاوت و گاه متعارض با آموزه های رسمی دین بود. این امر موجب پیدایش نزاع میان علم و دین شد، تاآن جا که عالمان دین و دانش مندان به تخطئة آرای یک دیگر پرداختند. این نزاع در قرن هفدهم وضعیت متفاوتی یافت، چرا که در این قرن هم دین و هم علم معنای جدیدی یافته بود. علم، تا پیش از این قرن، هویتی مستقل از فلسفه، اخلاق و الهیات نداشت و دین نیز که تا پیش از عصر روشن گری بر ایمان استوار بود در این عصر به سمت عقل سوق یافت و صدق و کذب گزاره های آن مطمح نظر قرار گرفت. با شکل گیری هویت مستقل علم و دین، نزاع میان آن دو یکی از مباحث مهم قرن نوزدهم شد؛ موضوعی که در این مقاله بررسی خواهد شد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان